دیدگاه رهبر انقلاب درباره نقش مردم در مشروعیت نظام
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۷۳۴۶۴
در پی طرح مباحثی درباره دیدگاه رهبر انقلاب در موضوع نقش آرا مردم در مشروعیّت نظام سیاسی، این نوشتار دیدگاههای معظّمله را پیرامون مسأله ولایت و حکومت اسلامی بررسی میکند.
خبرگزاری تسنیم: به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، در پی مباحثی که به تازگی درباره دیدگاه رهبر معظّم انقلاب در موضوع نقش آراء مردم در مشروعیّت نظام سیاسی مطرح شده است، این نوشتار، بیانات و دیدگاههای معظّمله را پیرامون مسأله ولایت و حکومت اسلامی و نقش مردم در آن به طور خلاصه بررسی کرده است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدف از تشکیل حکومت در منطق اسلامی چیست؟
امیرالمؤمنین برای حکومت یک شأن واقعی قایل نیست، حکومت برای علی علیه السلام یک هدف نیست؛ برای او، حکومت ارزشی ندارد، باز هم حاضر نیست برای به دست آوردن یک مقام، یک جاه، از ارزشها بگذرد. اما وقتی احساس میکند که وظیفه است، احساس میکند زمینه آماده است و او میتواند این نقش عظیم و اساسی را بر عهده بگیرد، آن وقت قبول میکند.[1]
امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام بعد از قبول خلافت هم فرمود: «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله على العلماء ان لا یقارّوا على کظّة ظالم و سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها»[2]؛ اگر وظیفهى من با توجّه، قبول، بیعت و خواست مردم بر من مسجّل و منجّز نمىشد که در مقابل ظلم بایستم و با تبعیض مبارزه و از مظلوم دفاع کنم، بازهم قبول نمىکردم. یعنى امیر المؤمنین مىگوید من قدرت را بهخاطر قدرت نمىخواهم. .... اگر قدرت براى مبارزه با ظالم در همهى ابعاد ظلم و ستم- داخلى، اجتماعى و اقتصادى که حادترینش است- مىباشد، خوب است.[3]
در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام آیا ولایت ناشی از نصب الهی است یا منوط به رأی مردم است یا در مقام تحقق آن، رأی و بیعت مردم نقش آفرینی دارد؟ به عبارتی دیگر آیا پذیرش و رأی مردم در مشروعیت و حقانیت حاکم اسلامی دخالت دارد؟ آیا نقش رأی مردم برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام صرفاً در تحقق زمامداری و حکومت و برای مقبولیت و کارآمدی وی است یا در اصل ولایت ایشان نیز مؤثر است؟
در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام میدهد، مورد پذیرش قرار گرفته. لذا شما میبینید که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منصوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری میداند، آن وقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم میکشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه میکند.
یعنی آن را معتبر میشمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامدارىِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانهنشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است.[4]
آیا از منظر اسلام، بیعت و رأی مردم برای حقانیت زمامداری (حکومت) زمامدار کافی است؟
در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتى بر انسانها مقبول نیست، مگر اینکه خداى متعال مشخّص کند. ما هرجا که در مسائل فراوان فقهى که به ولایت حاکم، ولایت قاضى یا به ولایت مؤمن- که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا مىکند، شک کنیم که آیا دلیل شرعى بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، مىگوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است. این منطق اسلام است. آن وقتى این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسى که ولایت را به او مىدهیم- در هر مرتبهاى از ولایت- باید اهلیّت و صلاحیت یعنى عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردمسالارى دینى است که بسیار مستحکم و عمیق است.[5]
در اسلام مردم یک رکن مشروعیتند، نه همه پایه مشروعیت. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایه اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده مىشود، استوار است. اگر کسى که براى حکومت انتخاب مىشود، از تقوا و عدالت برخوردار نبود، همه مردم هم که بر او اتّفاق کنند، از نظر اسلام این حکومت، حکومت نامشروعى است.[6] بنابراین، پایه مشروعیت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایه اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد. لذا رأى مردم هم لازم است.[7]مشروعیت دادن به رأی مردم و بیعت مردم؛ این یک اصل اسلامی است.[8]
آیا دخالت نظر و رأی مردم در مشروعیت حکومت اختصاص به زمان غیبت دارد و یا در زمان حضور امام معصوم نیز مطرح است؟ در این دیدگاه نقش مردم در فعلیت و اعمال ولایت چگونه مطرح میگردد؟
امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه منشأ حکومت را زور و اقتدار نمیداند و خود او هم در عمل این را ثابت میکند. از نظر علی علیهالسلام منشاء اصلی حکومت یک سلسله ارزشهای معنوی است؛ ... او حکومت را و ولایت امر مردم را ناشی از یک ارزش معنوی میداند، اما فقط این ارزش معنوی هم کافی نیست برای اینکه انسان فعلاً و عملاً حاکم و والی باشد، بلکه مردم هم در اینجا سهمی دارند و آن بیعت است.... . بیعت منجز کننده حق خلافت است؛ آن ارزشها آن وقتی میتواند فعلاً و عملاً کسی را به مقام ولایت امر برساند که مردم هم او را بپذیرند و قبول کنند، که این مسأله در باب نقش مردم در حکومت باز مورد توجه قرار میگیرد.[9]
منشأ اصلی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه اسلام چیست؟
مشروعیت این نظام به تفکّر اسلامى و به استوارى بر پایهى اسلام است؛ مشروعیت مجلس و رهبرى هم بر همین اساس است.[10] در نظام جمهورى اسلامى، اساس حرکت بر پایبندى به مبانى است. آن چیزى که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب مىشود، یعنى ولایت الهى که منتقل مىشود به فقیه، مشروط است به پایبندى بر احکام الهى. آن کسى که در رتبهى رهبرى نشسته است، اگر نسبت به آرمانهاى اسلامى، نسبت به قوانین اسلامى از لحاظ نظرى یا عملى، بىقید شود، از مشروعیت مىافتد و دیگر اطاعت او بر کسى واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسى، یعنى در خود سند اصلى انقلاب، ثبت شده است.[11] مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهى است.
این، پایهى مشروعیت ماست. در نظام جمهورى اسلامى مبناى نظام و مشروعیت نظام متکى به حق و عدل است. [12] مشروعیت ...همهى ارکان و اجزاى نظام اسلامى به رعایت احکام الهى است.[13]مشروعیت همهى ما بسته به انجام وظیفه و کارآیى در انجام وظیفه است.
بنده روى این اصرار و تکیه دارم که بر روى کارآیىها و کارآمدى مسئولان طبق همان ضوابطى که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسى است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدى نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت. اینکه ما در قانون اساسى براى رهبر، رئیسجمهور، نمایندهى مجلس و براى وزیر شرایطى قائل شدهایم و با این شرایط گفتهایم این وظیفه را مىتواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیتِ بر عهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتى است که قانون و ملت به ما عطا مىکند؛ یعنى این حکم ولایت، با همهى شعب و شاخههایى که از آن متشعب است، رفته روى این عناوین، نه روى اشخاص. تا وقتىکه این عناوین، محفوظ و موجودند، این مشروعیت وجود دارد. وقتى این عناوین زایل شدند، چه از شخص رهبرى و چه از بقیهى مسئولان در بخشهاى مختلف، آن مشروعیت هم زایل خواهد شد.[14]
آیا خواست و رأی مردم در مشروعیت نظام اسلامی میتواند نادیده گرفته شود؟
هیچکس در نظام اسلامى نباید مردم، رأى مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى مردم را پایهى مشروعیت مىدانند؛ لااقل پایهى اعمال مشروعیت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمهى نظام اسلامى، سرِپا نمىشود و نمىماند. [15]
تفکر دینی برای دستیابی به اهداف حکومت اسلامی و مشروعیت اعمال ولایت (حاکمیت) تکیه بر چه امری دارد؟
در تفکّر دینى، اساس حاکمیت دین و نفوذ دین و قدرت دین، تکیهى به مردم است. تا مردم نخواهند، تا ایمان نداشته باشند، تا اعتقاد نداشته باشند، دین حاکم نمیشود. ... در قانون اساسى،... همهى مراکز قدرت هم، مستقیم یا غیر مستقیم با آراءِ مردم ارتباط دارند و مردم تعیینکننده و تصمیمگیرنده هستند و اگر مردم حکومتى را نخواهند، این حکومت در واقع پایهى مشروعیت خودش را از دست داده است.[16]
[1] خطبه های نماز جمعه تهران، (22/03/1366)
[2] (3). نهج البلاغة( صبحى صالح)، خطبه 3، ص: 50.
[3] بیانات سال1382 (26/ 09/ 1382) بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین
[4] خطبه های نماز جمعه تهران، (22/03/1366)
[5] بیانات سال1382 (26/ 09/ 1382) بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین
[6] بیانات سال1382 (26/ 09/ 1382) بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین
[7] بیانات سال1382 (26/ 09/ 1382) بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین
[8] بیانات در خطبههای نماز جمعه (22/03/1366)
[9] بیانات در اولین کنگره بینالمللی نهج البلاغه، 29/02/1360
[10] بیانات سال1382 (07/ 03/ 1382) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى
[11] بیانات سال1385 (14/ 03/ 1385) بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)
[12] بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه ـ با حضور خانوادههای شهدای هفتم تیر؛ (07/04/1389)
[13] مکتوبات سال1371 (07/ 03/ 1371) پیام به مناسبت افتتاح چهارمین دورهى مجلس شوراى اسلامى
[14] بیانات سال1383 (31/ 06/ 1383) بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى
[15] بیانات سال1378 (14/ 03/ 1378) خطبههاى نماز جمعهى تهران
[16] بیانات سال1377 (04/ 12/ 1377) بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۷۳۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعاون به عنوان رکن مهم مشارکت مردم، مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است
امتداد - مدیر عامل بانک توسعه تعاون اعلام داشت تعاون به عنوان رکن مهم مشارکت مردم، مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است.
به گزارش پایگاه خبری امتداد ، محمد شیخ حسینی مدیر عامل بانک توسعه تعاون طی جلسه با همکاران مدیریت امور استانها و شعب اظهار داشت: در دیدار مقام معظم رهبری با جامعه کار و تولید به مناسبت هفته کارگر، معظم له تاکید مهم بر «جهش تولید با مشارکت مردم» داشتند. نکته مهم و بسیار ارزشمند این جلسات که رهبری عظیم الشان، اولین تعبیر مشارکت مردم را تعاون عنوان نمودند. این تعبیر حکیمانه نشان دهنده وظیفه سنگین ارکان بخش تعاون در سال ۱۴۰۳ است. همچنین فرصتی است تا تعاونگران استعدادها و ظرفیت های بالای بخش تعاون را به اقتصاد ارائه دهند و جایگاه و سهم واقعی خود را در اقتصاد ملی پیدا کنند.
این مقام بانکی تاکید کرد: سال ۱۴۰۲ سال سخت شبکه بانکی بوده است، تکالیف مهم محوله از سوی دولت همراه با محدودیت های درست بانک مرکزی موجب گردید بانکها برای ایفای نقش بهینه خود با دشواری هایی روبرو شوند، در این سال مهم و حیاتی بانک توسعه تعاون بهترین عملکرد دوران را رقم زده است. به جرات می توانیم بگوییم عملکرد سال پیشین برگی زرین در تاریخچه و کارنامه عملکردی بانک بوده است. قطعا نقش واحدهای صف و شعب در این موفقیت ها مهم بوده است و مدیریت امور استانها و شعب نیز به عنوان محوریت راهبری و هماهنگی و نظارت بر واحدهای شعب بسیار ارزشمند و تعیین کننده بوده است.
وی افزود:نقش معاونت استانها و بازاریابی به ویژه مدیریت امور استانها و شعب در حصول دستاوردهای بانک توسعه تعاون تاثیرگذار بوده است. گزارش کامل و جامعی از سوی مدیریت امور استانها و شعب در این جلسه ارائه گردید. مشخص است که حجم بالایی از کار و فعالیت حجیم و متراکم در این مدیریت ساماندهی شده است و پیداست که نظارت و هماهنگی و هم افزایی مفیدی در جریان فرآیندها وجود دارد.
شیخ حسینی تصریح کرد: عملکرد بانک توسعه تعاون از چند بعد و منظر با رشد و شکوفایی فراوان همراه بوده است، در بعد اول در سطح شبکه بانکی، شاخص های عملکردی بانک توسعه تعاون به گونه ای است که به لحاظ رشد مصارف و منابع از میانگین شبکه بانکی بالاتر بوده است. بانک توسعه تعاون به لحاظ تحقق شاخص npl نیز در میان بانکهای کشور در بهترین وضعیت و شرایط است. از بعد تاریخی و در مقایسه با ادوار گذشته عملکردی نیز تمامی شاخص های بانک با رشد و پیشرفت درخشانی همراه بوده است و بانک به لحاظ سودآوری نیز در شرایطی قرار گرفته است که با تداوم این روند، زیان انباشته ناشی از سالهای قبل را نیز جبران می کند.
در این جلسه کریم میرزاخانی معاون مدیر عامل بانک توسعه تعاون در امور استانها و شعب مطالبی را در رابطه با مسئولیت ها و وظایف این معاونت و همکاران مدیریت امور استانها و شعب مطرح نمود. صیاد رحمانپور مدیر امور استانها و شعب نیز گزارشی جامع و کامل در رابطه با عملکرد سال پیشین و برنامه های سال جدید ارائه داد. همچنین روسا و معاونین ادارات و تعدادی از همکاران نیز مطالبی را در جلسه عنوان نمودند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.