نبرد ارتشهای عربی و اسرائیل؛ انبان شکست و خیانت
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۸۸۴۲۲
از زمان پیروزی مصر در 1953 تا جنگ 6 روزه در 1967، حوادث مهمی، تمرکز سیاسی و نظامی موجود در میان اعراب برای مقابله با اسرائیل را به طرز غیرقابل باوری منحرف کرده و آنان را تا چندین سال، مشغول درگیریهای داخلی در بین خود کرد.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ تا پیش از پیدایش مفهوم مقاومت اسلامی در صحنه عمل و رویارویی رژیم صهیونیستی با گروههای مختلفی که همگی در محور مقاومت اسلامی تعریف میشوند، درگیریهای نظامی دیگری نیز میان اسرائیل با ارتشهای عربی وجود داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مواجه نظامی که بر اساس مفاهیم نژادی و سکولار شکل گرفت، نه تنها منجر به آزادی سرزمینهای اشغالی نشد، بلکه در مقابل اسرائیل، بخشهای دیگری از مناطق عربی را نیز تصرف کرده و در پایان، به نقطه تاریخی خودویرانگر رسید؛ یعنی جایگاهی که در آن، مبانی و خواستگاه خود را به واسطه به رسمیت شناختن اسرائیل نقض کرد.
بررسی کوتاه 4 مواجه نظامی ارتشهای عربی با اسرائیل، رویکردها و دلایل شکست آنان، میتواند در تبیین موقعیت حساس مقاومت اسلامی در شرایط فعلی مفید باشد.
جنگ 1948: پیروزی نظامی که با مذاکرات سیاسی بر باد رفت!
نخستین نبرد نظامی اعراب و اشغالگران قدس، در صبح روز 15 می 1948، پس از صدور قطعنامه دو کشور آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی سازمان ملل متحد رخ داد. اما در حقیقت، هجوم غیرنظامی صهیونیستها به سرزمین مقدس، دستکم از دو دهه قبل و در قالب نفوذ اقتصادی (استعمار کشاورزی)، آغاز شده بود.
به این ترتیب، رژیم صهیونیستی با حمایت گسترده سیاسی و نظامی بریتانیا و سایر کشورهای غربی، در مقابل کشورهای عربی قرار گرفت که به تازگی از سیطره عثمانیها رهایی یافته و وارد دوران جدیدی از استعمار و قیمومیت شده بودند.
باید توجه داشت که واکنش نظامهای عربی به اشغال فلسطین در ابتدا صرفا به اقدامات سیاسی و پذیرش پناهندگان محدود بود و ورود این نظامها به کارزار نظامی علیه اسرائیل، در پی اعتراضات شدید مردمشان صورت گرفت.
به این ترتیب، 5 ارتش عربی (مصر، لبنان، عراق، اردن، سوریه)به همراه نیروهای داوطلب اخوانالمسلمین، در صبح 15 می 1948 از 3 محور به سوی رژیم صهیونیستی حملهور شدند.
این تنها جنگ میان اعراب و رژیم صهیونیستی بود که صرفا در محدوده سرزمینهای فلسطینی، در شرق مصر و نهایتا تا بخش شمالی صحرای سینا (به جز مدت اندکی در مراحل پایانی جنگ) صورت گرفت.
مسئولیت آزادی بخش شمالی فلسطین با ارتشهای سوریه و لبنان، بخش مرکزی با ارتشهای عراق و اردن و بخش جنوبی با ارتش مصر بود.
علیرغم تمامی معادلات نظامی و سیاسی که به طرز قابل توجهی به نفع اسرائیل بود، 5 کشور عربی در مرحله اول جنگ 1948 پیشرویهای غیرمنتظرهای از خود نشان دادند؛ در نخستین روز، ارتش مصر با عبور از صحرای سینا، به سرعت کنترل نوارغزه را در دست گرفت و تا کمتراز یک هفته، ارتشهای عراق، اردن و مصر در بیت لحم به یکدیگر رسیده و خط محاصره صهیونیستها را از محورهای جنوبی و شرقی تکمیل کردند.
پیشرویهای اعراب با قدرت ادامه داشت به طوریکه تا 11 ژوئن، ارتش عراق به 11 کیلومتری شرق تلآویو و ارتش مصر به 16 کیلومتری جنوب آن رسیده بودند، نیروهای نظامی اسرائیل عملا در آستانه فروپاشی بودند که کشورهای غربی وارد صحنه شده و توسط شورای امنیت سازمان ملل، آتشبس 4 هفتهای را برقرار کردند.
باید توجه داشت که این آتشبس برخلاف اراده فرماندهان میدانی و با رضایت رهبران سیاسی کشورهای عربی پذیرفته شد و در خلال آن، کمکهای تسلیحاتی به اسرائیل شدت یافته اما فروش هرگونه سلاح به ارتشهای عربی ممنوع شد.
پس از آغاز مجدد درگیریها، اسرائیل با استفاده از مستشاران نظامی انگلیسی و فرانسوی، استراتژیهای نظامی اعراب را تحلیل کرده و با تکیه بر تجیهزات هوایی و دریایی خود، حمله به عمق ارتشهای عرب را کلید زد، نیروهای نظامی عربی یکی بعد از دیگری مواضع خود را از دست داده و حتی مصر نیز، پس از تحمل محاصره چند روزه در غزه، ناچار به عقبنشینی شد.
جنگ 1948 به مدت 7 ماه ادامه داشت و در نهایت با توافق آتشبس موقت میان مصر و رژیم صهیونیستی در جزیره رودس یونان به پایان رسید.
جنگ 1953: شکست ائتلاف اروپا و صهیونیسم
در فاصله میان سالهای 1949 تا 1953، حوادث مهمی رخ داد که معادلات میان اعراب و اسرائیل را تا حد زیادی دگرگون کرد؛ کودتای افسران آزاد در مصر و روی کار آمدن جمال عبدالناصر با گرایشهای ضد استعماری و ضد صهیونیستی و همچنین بحران کانال سوئز که در پی رویارویی او با غرب شکل گرفته را میتوان از جمله مهمترین این حوادث برشمرد.
در بیان سیر این تحولات به طور خلاصه میتوان گفت مصر برای بازسازی زیرساختهای اقتصادی خود که در دوران استعمار دچار عقبماندگیهای جدی شده بود، به حمایت مالی از سوی بانک جهانی نیاز داشت، اما در مقابل و به دلیل تحرکات منطقهایش، از جمله حمایت از انقلاب الجزایر و مقابله با طرحهای بریتانیا در منطقه، کشورهای اروپایی مانع از پرداخت وام به مصر شدند.
در مقابل، عبدالناصر به صورت یک جانبه، کانال سوئز را ملی کرد تا از درآمد آن برای نجات اقتصاد مصر استفاده کند. به این ترتیب، منافع اسرائیل و اروپا برای مقابله با مصر تا حد زیادی همسو شد، به طوریکه تصمیم به اقدام نظامی علیه این کشور گرفتند.
بر اساس طرح مشترک بریتانیا، فرانسه و رژیم صهیونیستی، ارتش اسرائیل با پیشروی در صحرای سینا وظیفه مشغول کردن مصر را بر عهده داشت تا فرصت مناسب برای نیروهای نظامی بریتانیا و فرانسه به منظور تصرف کانال سوئز و حرکت به سوی قاهره فراهم شود.
اما طرح مذکور آنطور که مورد انتظار صهیونیستها و قدرتهای غربی بود پیش نرفت؛ اسرائیل در میانه صحرای سینا متوقف شد و ناوگان دریایی بریتانیا و فرانسه، حتی نتوانستند موقعیت خود در شهرهای عجیله، رفح و بورسعید در حاشیه کانال سوئز را تثبیت کنند و در نهایت هر 3 ارتش ناچار به عقبنشینی در مقابل نیروهای مصری شدند.
جنگ 1967: نفوذ اطلاعاتی اسرائیل و تحقیر تاریخی کشورهای عربی
از زمان پیروزی مصر در 1953 تا جنگ 6 روزه در 1967، حوادث مهمی، تمرکز سیاسی و نظامی موجود در میان اعراب برای مقابله با اسرائیل را به طرز غیرقابل باوری منحرف کرده و آنان را تا چندین سال، مشغول درگیریهای داخلی در میان خود کرد؛ حوادثی که تا حد زیادی، فرصت لازم را در اختیار اسرائیل و ارتش این رژیم به منظور بازسازی مواضع نظامی و روحیه نیروهای آن قرار داد.
در پی تجدید قوای اسرائیل، از اوایل سال 1967، تحرکات نظامی این رژیم به حد چشمگیری افزایش یافته و حتی در مواردی، منجر به درگیری هوایی میان جنگندههای سوری و اسرائیلی شد.
به این ترتیب، ارتشهای سوریه و مصر، بار دیگر در موضع هجومی نسبت به اسرائیل قرار گرفته و از دو محور صحرای سینا وارتفاعات جولان، آماده آغاز مرحله جدیدی از درگیریهای نظامی شدند.
مطابق دستور عبدالناصر و با توجه به ملاحظات بینالمللی، نیروهای عربی نباید آغازگر جنگ میبودند و در ابتدا، تنها قادر به مقابله با حملات هوایی اسرائیل از طریق پدافند بودند. بر این اساس، ارتش مصر جنگندههای خود را از فرودگاه سینا به پایگاه هوایی این کشور در کانال سوئز منتقل کرد، امری که نشان از میزان عدم اطلاع نیروهای عربی از آمادگی نظامی اسرائیل داشت.
سرانجام در صبح 5 می 1967 و در سایه اشراف اطلاعاتی گسترده اسرائیل بر اعراب، نیروی هوایی این رژیم، در حملهای غافلگیرکننده از خطوط پدافندی ارتش مصر عبور کرده و تقریبا تمام نیروی هوایی این کشور از جمه جنگندهها، پدافند، رادارها و دیگر زیرساخت ها را نابود کرد.
نیروی زمینی ارتش مصر که در سینا مستقر بود، تنها به مدت 2 روز مقاومت کرده و در پایان این جنگ 6 روزه، تمامی صحرای سینا و ارتفاعات جولان توسط رژیم صهیونیستی سقوط کرد.
جنگ 1973: پیروزی موقت و شکست ابدی!
در فاصه 6 ساله میان جنگهای 1967 و 1973، ارتشهای شکستخورده و رو به فروپاشی عربی، تا حد زیادی با تکیه بر توان اقتصادی و نظامی اتحاد شوروی، خود را بازیابی کرده و توانستند بخشی از خسارتهای وارد شده بر پیکره نظامی خود را جبران کنند.
البته بخش قابل توجهی از این خسارتها به ویژه در حوزه هوایی، حتی از جانب شوروی نیز جبران نشد، با این حال ارتشهای مصر و سوریه، تمامی کمبودهای نظامی خود در مقابل صهیونیستها را با تکیه بر تقویت بیسابقه زیرساختهای پدافندی و توان موشکی خود جبران کردند، عاملی که نقش مهمی در جنگ اکتبر ایفا کرد.
کشورهای مصر و سوریه، با هماهنگی و آمادگی کامل، پروژه درازمدت و فرسایشی را با هدف ناامنسازی مناطق اشغالی تحت سیطره صهیونیستها از 1970 تا 1973آغاز کردند، اقدامی که علاوه بر تضعیف روحیه نیروهای اسرائیلی، شناخت خوبی از مواضع و استراتژیهای دفاعی آنان در اختیار اعراب قرار داد.
از سوی دیگر، نیروهای امنیتی مصر و به ویژه سوریه، فضا را برای تحرکات عناصر نفوذی وابسته به غرب و اسرائیل در کشورهای خود تا حد زیادی محدود کردند، تا جایی که حمله ارتشهای مصر و سوریه به اسرائیل در 1973 برای رژیم صهیونیستی غافلگیرکننده بود.
سرانجام در سحرگاه 6 اکتبر 1973، جنگندههای مصری در حملهای گسترده مواضع ارتش اسرائیل در شرق کانال سوئز را به شدت بمباران کردند، سپس 2000 واحد موشکی و توپخانهای، حملات را ادامه داده و در نهایت، با ارسال 1600 قایق، کانال سوئز در کمتر از نیم روز آزاد شد و خطوط دفاعی مشهور بارلیف سقوط کرد.
ارتش مصر پیشرویهای پرسرعت خود در صحرای سینا را آغاز کرد، در حالی که در سوی دیگر این میدان، شرایط مساعد نبود؛ خطوط پدافندی سوریه بار دیگر ناکارآمد عمل کرده و دمشق به طور روزانه در معرض حملات جنگندههای اسرائیلی قرار داشت در حالی که نیروی زمینی صهیونیستها نیز به فاصله بسیار کمی از پایتخت سوریه رسیده بود.
در چنین شرایطی بر مبنای تصمیم سادات، ارتش مصر برنامه اولیه خود برای پیشروی در سینا را کنار گذاشته و سعی در انحراف توجه ارتش اسرائیل از دمشق داشت، امری که موجب اخلال در خطوط دفاعی نیروهای مصر در سینا شده و اسرائیل مجددا پیشروی را در هر دو جبهه از سر گرفت.
در مراحل پایانی این جنگ و در سایه حمایتهای آمریکا، اسرائیل در جبهه مصر در کرانه شرقی سوئز و در جبهه سوریه در فاصله 40 کیلومتری دمشق قرار داشت.
این در حالی بود که ارتش عراق از مرزهای جنوبی سوریه برای مقابله با صهیونیستها 30 هزار نیروی نظامی و تجهیزات گستردهای روانه این کشور کرده و انتظار میرفت با تغییر معادلات در جبهه سوریه، باری دیگر ارتش مصر کنترل صحرای سینا را در دست بگیرد.
در چنین شرایطی، ناگهان رئیسجمهور مصر، بدون هماهنگی با هیچ کشور عربی دیگری، در مذاکراتی که زیر نظر کسینجر و به طور مخفیانه در جریان بوده شرکت کرد و توافق آتشبس که مقدمه توافق کمپ دیوید بود، را پذیرفت.
به این ترتیب حافظ اسد در جبهه سوریه که آمادگی آغاز حملهای گسترده علیه اسرائیل را داشت نیز ناچار به پذیرش آتشبس شد.
اکنون و با گذشت دهها سال از آن روز، مشخص است که سادات، با گذشت تنها دقایقی از عبور قدرتمند نیروهای مصری از کانال سوئز و سقوط خط دفاعی بارلیف، پیامی را به هنری کسینجر، مشاور وقت امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر آمادگی مصر برای صلح کامل و دائمی با اسرائیل ارسال کرده است.
این در حالی است که بر اساس اسناد تاریخی، بلندپایهترین مقامات مصری، از جمله سعدالدین شاذلی، رئیس ستاد مشترک ارتش و یا اسماعیل فهمی، وزیر خارجه این کشور از اقدمات نامعقول سادات بیخبر بودهاند.
پس از برقراری آتشبس موقت، مذاکرات محرمانه مصر و اسرائیل زیر نظر آمریکا، با حضور معاون سادات و وزیر خارجه رژیم اسرائیل آغاز شده و دو طرف، زمینه را برای ملاقات محرمانه سادات و بگین در کشوری ثالث فراهم کردند که این دیدار با مخالفت تند وزیر خارجه مصر برقرار نشد.
البته اراده سادات برای انعقاد صلح تاریخی با صهیونیستها به این سادگی مهارشدنی نبود؛ در بیان چرایی وجود چنین میل غیرمنطقی در شخصیتی مانند سادات که سالها در نبرد علیه اسرائیل شرکت کرده و با ماهیت تمامیتخواه آن آشنا بود، عوامل مختلفی بیان شده است، از جمله تاثیرپذیری شدید سادات از شخصیت کسینجر و باور عمیق وی به اینکه راه حل نهایی خروج مصر از بحران را صرفا میتوان نزد آمریکا جستجو کرد.
سرانجام وی طی سخنرانی غیرمنتظرهای در مقابل اعضای پارلمان مصر، از تصمیم خود برای سفر به سرزمینهای اشغالی و مذاکره رسمی با صهیونیستها خبر داد، سخنان وی تند و آتشین بود، همانند روزی که سادات بر منبر الازهر فریاد «سنحارب» سر داده بود، اگرچه محتوای سخنان او صرفا نشانگر اراده محکمش برای توافق با صهیونیستها به هر قیمت بود.
سادات تلاش کرد در این مسیر، سایر رهبران عربی را با خود همراه کند و به این منظور به دمشق سفر کرد، اما با پاسخ تند حافظ اسد و در ادامه، سایر رهبران عربی، حتی عربستان سعودی مواجه شد.
با توجه به مشکلات اقتصادی گسترده مصر و اصرار سادات بر نهایی شدن هرچه زودتر توافق، فشارهای دیپلماتیک آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تنازل از همان مواضع اولیه سادات نیز شدت گرفت، تا اندازهای که حتی هیئت دیپلماتیک مصری هم حاضر به تحمل آن شرایط نشده و یکی بعد از دیگر استعفا داده و یا برکنار شدند.
سادات، برای پیشبرد طرح تاریخی خود که در حقیقت بر مبنای تاثیرپذیری او از تفکرات کسینجر شکل گرفته بود، نه تنها علیه سایر رهبران جهان عرب، بلکه در مقابل خواست بخش گستردهای از مردم مصر نیز ایستادگی کرد.
سرانجام توافق کمپ دیوید در 17 سپتامبر 1978، میان مصر و اسرائیل حاصل شد، بر مبنای این توافق، اسرائیل برای اولینبار از سوی کشوری عربی (که در آن زمان رهبر جهان عرب به شمار میآمد)، به رسمیت شناخته شد و از آن زمان، هیچ ارتش عربی وارد درگیری نظامی با رژیم صهیونیستی نشد./
انتهای پیام
سیاوش فلاح پور
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیه روزنامه قدس منتشر می شود.
منبع: روزنامه قدسمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۸۸۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سربازان گردان «نتسح یهودا» که هستند و چرا آمریکا میخواهد آنها را تحریم کند؟
زیسان: جنایتهای رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی و غزه به جایی رسیده است که صدای دولت آمریکا را درآورده است و زمزمههای تحریم یک یگان تندرو ارتش اسرائیل از سوی ایالات متحده به گوش میرسد.
به گزارش زیسان، چند روز پیش وبسایت آکسیوس اعلام کرد که آمریکا در نظر دارد یک گردان از ارتش اسرائیل را به دلیل انجام عملیاتی که مغایر با اصول حقوق بشر تشخیص داده شده تحت تحریم قرار دهد.
به گزارش آکسیوس که رسانههای اسرائیلی نیز آنرا را منعکس کردند انتظار میرود آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا طی روزهای آینده تحریمهای در نظرگرفته شده علیه گردان «نتسح یهودا» را که سربازان آن مظنون به نقض حقوق بشر علیه فلسطینیان در کرانه باختری هستند، رسما اعلام کند.
این اولین بار است که دولت ایالات متحده یک واحد نظامی اسرائیلی را در فهرست تحریمهای خود قرار میدهد.
بر اساس اطلاعاتی که منابع آمریکایی فاش کردهاند، این تحریمها شامل ممنوعیت انتقال کمک نظامی ایالات متحده به این گردان و نیز ممنوعیت حضور اعضای گردان یاد شده در دورههای آموزش نظامی توسط ارتش ایالات متحده یا هرگونه فعالیت دیگری که نیازمند بودجه آمریکا خواهد بود، میشود.
تحریمهای در نظرگرفته شده بر اساس قانون سال ۱۹۹۷ سناتور دموکرات سابق پاتریک لیاهی وضع شده که ارائه کمک نظامی یا آموزش توسط ارتش ایالات متحده به نیروهای امنیتی، اعم از ارتش یا پلیس را که به طور موثق به نقض حقوق بشر متهم هستند، ممنوع میکند.
به گفته یک مقام ارشد دولت بایدن، تصمیم آنتونی بلینکن برای اعلام این تحریمها مرتبط با وقایعی است که قبل از ۷ اکتبر در کرانه باختری رخ داده است.
تحریم این گروه خشن باعث ایجاد اختلاف تازه میان رژیم اسرائیل و آمریکا شده است
واکنشهای تند در رژیم صهیونیستیبه گزارش زیسان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی اقدام آمریکا را در مقطع کنونی به شدت مورد حمله قرار داد و مدعی شد: «این تحریمها نباید به نیروهای دفاعی اسرائیل که در حال حاضر میجنگند، تحمیل شود. این اوج پوچگرایی و نشانهای از پستی اخلاقی خواهد بود. دولتی که من رهبری میکنم با تمام توان علیه این اقدامات عمل خواهد کرد.»
بنی گانتس، وزیر کابینه جنگ اسرائیل هم گفته است که تحریم آمریکا علیه یگان ارتش اسرائیل «رویهای خطرناک» خواهد بود. او در تماسی با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا خواهان بازنگری واشنگتن در این تصمیم احتمالی شد.
گانتس گفت که وضع تحریم علیه گردان نیتسح یهودا در زمان جنگ مشروعیت اسرائیل را خدشهدار خواهد کرد.
از سوی دیگر، ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل نیز به انتشار این خبر در رسانههای آمریکایی واکنش نشان داد و تصمیم واشنگتن برای اعمال چنین تحریمی را به مثابه «خط قرمز» قلمداد کرد.
وی ضمن درخواست برای حمایت کامل از نیروهای گردان «نیتسح یهودا» تاکید کرد: «اطلاعات منتشر شده مبنی بر قصد ایالات متحده قصد برای وضع تحریمهایی علیه این گردان بسیار جدی است. این یک خط قرمز واضح است که نباید از آن عبور کرد.»
بنگویر با اشاره به عملکرد ضعیف وزارت دفاع در حمایت از این گردان، خواستار ادغام آن با پلیس اسرائیل شد. وی گفت: «وزارت دفاع از گردان آن طور که لازم است پشتیبانی نمیکند. من درخواست خواهم کرد که این گردان در پلیس اسرائیل ادغام شود تا از حمایت کامل و منابع لازم برخوردار شود.»
یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، هنوز به اظهارات بن گویر واکنش نشان نداده است. با این حال، انتظار میرود که تنشها بین اسرائیل و ایالات متحده در پی این گزارشها افزایش یابد.
بتسالل اسموتریچ، وزیر تندرو دارایی کابینه رژیم اسرائیل هم این اقدام را «جنون محض و تلاشی برای تحمیل یک کشور فلسطینی علیه ما» توصیف کرده است.
یائیر لپید، رهبر مخالفان دولت در اسرائیل، گفت: «ارتش اسرائیل و فرماندهانش اولین کسانی خواهند بود که از این سیاست نامشروع و ناکامی سیاسی دولت [اسرائیل]ضربه خواهند خورد»
نیتسح یهودا گردانی تک جنسیتی از بنیادگریان یهودی است
از «نتسح یهودا» چه میدانیم؟به گزارش زیسان؛ گردان «نتسح یهودا» در سال ۱۹۹۹ با ۳۰ سرباز و به منظور سربازگیری از جوانان یهودی با اعتقادات مذهبی افراطی ارتدوکس و دیگر نیروهای ملیگرای مذهبی در ارتش ایجاد شد. در آن زمان ارتش رژیم صهیونیستی این گرادان را برای جبران کمبود نیروی خود تشکیل داد، اما حالا به محلی برای عرض اندام صهیونیستهای افراطی تبدیل شده است. این گردان پیشتر در کرانه باختری مستقر بود، اما با اوج گیری جنگ به غزه منتقل شده است.
این گردان منتقدانی در درون حاکمیت رژیم صهیونیستی دارد و آنها میگویند به محلی برای تربیت و آموزش نیروهای افراطی تبدیل شده است، اما موافقان آن مدعی هستند این گردان به جوانان ملیگرا فرصتی برای خدمت به کشور و بیان ارزشهای خود میدهد.
میراف میخائیلی، رهبر حزب کارگر اسرائیل، در اظهار نظری متفاوت خواهان انحلال این گردان ارتش شده و گفته است که رفتار خشن و فاسد این یگان سالهاست که آشکار شده است.
«نتسح یهودا» تنها یگان تک جنیسیتی در ارتش رژیم صهیونیستی است و در آن نه تنها زنان حضور ندارند، بلکه تعامل این نیروها با زنان سرباز دیگر نیز محدود شده است. نیروهای این یگان اجازه دارند تا اعمال مذهبی خود مانند نماز و روزه را به جا بیاورند.
در واقع این گروه برای جذب جوانان تندرو و بنیادگرای یهودی به ارتش تشکیل شده است. اغلب آنها از یهودیان حریدی هستند.
آنان باورهایشان را بهطور مستقیم برگرفته از موسی و تورات نازل شده بر او در طور سینا میدانند. حدود یازده درصد جمعیت اسرائیل حریدیاند که اغلب در محلهها و شهرکهای تماماً ارتدوکسنشین زندگی میکنند.
کودکان حریدی در مدرسه عمدتاً تورات و تلمود میخوانند. پسرها باید در بزرگسالی و در حقیقت تا پایان عمر بیشتر وقتشان را صرف تحصیل این متون مذهبی کنند.
حریدیهای در سرزمینهای اشغالی که پیش از این به انزوای اجتماعی معروف بودند و بسیاری زندگیشان را وقف تحصیلات دینی میکردند، این روزها بیش از همیشه سراغ فناوری و کار در اینترنت و علوم رایانه میروند. آنها از لاک خود بیرون آمدهاند و عرض اندام میکنند.
گردان نیروهای بنیاد گرای ارتش رژیم صهیونیستی وابسته به سازمانیه نام «ناحال حریدی» است. این سازمان که در سال ۱۹۹۹ تشکیل شد میگوید: «سربازان ما از اصول و محدودیتهایی پیروی میکنند که امکان خدمت مردان حریدی را در جایگاههای معتبر ارتش اسرائیل فراهم میکند، بدون آن که سبک زندگی حریدی آنها تحت تاثیر قرار بگیرد».
یهودیان حریدی به کودکان خود «تورات» و «تلمود» آموزش می دهند
جنایتهای «نتسح یهودا»این گردان تندرو متهم به رفتارهای بسیار خشن است. این گردان پس از انتشار گزارشهایی از ارتکاب جنایت علیه شهروندان فلسطینی از سرقت خودرو و حملات فیزیکی، در سال ۲۰۲۲ مورد توجه وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت.
سربازان این گردان به دست داشتن در مرگ عمر اسد، یک فلسطینی-آمریکایی ۷۸ ساله که در سال ۲۰۲۲ پس از بازداشت در اثر حمله قلبی درگذشت و جنازهاش در محل یک ساختمان رها شد، متهم شدهاند. کالبد شکافی سازمان پزشکی قانونی فلسطینی نشان داد که وی بر اثر حمله قلبی ناشی از استرس جان سپرده است.
این پرونده به دلیل تابعیت دوگانه عمر اسد، سن او و همینطور درخواست وزارت خارجه ایالات متحده برای تحقیق در مورد این مرگ توجهها را به خود جلب کرد. ارتش اسرائیل در آن مقطع زمانی گفت که سربازان به دلیل امتناع آقای اسد از همکاری، موقتاً دهانش را با یک نوار پارچهای و دستانش را با بست کمربندی بسته بودهاند.
فرمانده گردان «نتسح یهودا» به دلیل این واقعه توبیخ شد و دو افسر از کار برکنار شدند، اما دادستانهای نظامی رژیم صهیونیستی تصمیم به عدم پیگیری اتهامات جنایی گرفتند و استدلال کردند که هیچ ارتباطی بین اشتباهات سربازان و مرگ عمر اسد وجود ندارد.
دادستان کل نظامی اسرائیل گفت یک مقام پزشکی نظامی نمیتواند تشخیص دهد مرگ عمر اسد به طور خاص به دلیل رفتار سربازان بوده است و سربازان در آن زمان نمیتوانستند از وضعیت پزشکی این فرد مطلع بوده باشند.
علاوه بر پرونده مرگ عمر اسد، چندین رویداد دیگر نیز که نام گردان «نیتسح یهودا» را به میان آورده در سالهای اخیر رخ داده است. در برخی از آنها، که برایشان مدارک ویدئویی نیز موجود است، سربازان «نتسح یهودا» به سوءاستفاده از زندانیان فلسطینی متهم شدهاند.
یکی دیگر از جنایات این یگان، که ویدیوی آن در آگوست ۲۰۲۲ در شبکه "تیک تاک" منتشر شد، شکنجه یک مرد فلسطینی در غرب رام الله بود.
«عاموس هارائیل» تحلیلگر نظامی هآرتص گفت تعدادی از افسران عالی رتبه اسرائیلی که رفتارهای گردان نتسح یهودا را از نزدیک دیده بودند، اذعان کرده بودند که ارتش این رژیم با افسران این گردان به طئور جدی مشکل پیدا کرده است. مثلا رفتارهای خشونت آمیز اعضای این گردان با فلسطینیها به مراتب شدیدتر و خشنتر از دیگر گردانها و یگانهای ارتش این رژیم است.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحرونوت در سال ۲۰۲۱ در گزارشی اعلام کرد که نظامیان عضو این گردان با زور اسلحه و با لباس نظامی خودروی فلسطینیها را سرقت میکنند و بدون هماهنگی با ارتش یا پلیس، آنها را به پایگاههای خود برده و توقیف میکنند.
در این گزارش آمده است در ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱ در یک حادثه رانندگی یه شهروند فلسطینی به شهادت رسیده و یک نفر دیگر مجروح شد. بعدها مشخص شد که یکی از نظامیان نیتسح یهودا خودرویی را که قبلا از یک فلسطینی سرقت کرده است.
همین روزنامه در گزارش دیگری، جنایت دیگری را افشا میکند که در آن ۴ نظامیان از همین گردان به یک فلسطینی در داخل خودروی خود تیراندازی کردند بعدها نشانههایی از شکنجه در بدن این شهروند فلسطینی شناسایی شد.
در سال ۲۰۱۹ اور هیلر، خبرنگار نظامی کانال دهم عبری ویدیویی را منتشر کرد که نظامیان گردان یادشده یک فلسطینی و فرزندش را کف جیپ خوابانده و آنها را شکنجه میکنند.
در این ویدیو یکی از نظامیان پس از ضرب و شتم این پدر و پسر میگوید: «ما الان در مهمانی هستیم»؛ و همزمان نظامیان دیگر این دو فلسطینی را زیر مشت و لگد گرفته تا جایی که خون، سر و صورت قربانیان را میپوشاند.
در گزارش کانال دهم آمده است یکی از نظامیان عضو این گردان برای شکنجه فلسطینیهای اسیر از برق استفاده میکند. او به گردن زندانیان، برق وصل میکرد و سپس آنها را زیر مشت و لگد میگرفت.
tags # اسرائیل ، جنگ غزه سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟