Web Analytics Made Easy - Statcounter

واقعه 7 تیر و شهادت شهید دکتر بهشتی و 72 تن از یارانش یکی از نقاط عطف دوران پس از انقلاب اسلامی می باشد. این حادثه در زمانی رخ داد که کشور با بحرانی ترین وضعیت پس از انقلاب اسلامی مواجه بود. پژوهش خبری صدا وسیما:واقعه 7 تیر و شهادت شهید دکتر بهشتی و 72 تن از یارانش یکی از نقاط عطف دوران پس از انقلاب اسلامی می باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این حادثه در زمانی رخ داد که کشور با بحرانی ترین وضعیت پس از انقلاب اسلامی مواجه بود. در جبهه خارجی جنگ فراگیر از طرف نظام بعث و حامیانش بر ایران تحمیل شده بود. در این شرایط علیرغم آن که انتظار می رفت در داخل وحدت و انسجام برای مقابله با تهدید خارجی وجود داشته باشد، با اعلام جنگ مسلحانه توسط منافقین ، مملکت درگیر بحران خطرناک داخلی و جنگ های ویرانگر خیابانی شد.

در وضعیتی که کشور در دو جبهه داخلی و خارجی با تهدید جدی مواجه بود منافقین با اقدامات جنایتکارانه خود یاران مؤثر انقلاب اسلامی را یکی پس از دیگری ترور می کردند.

روز قبل از فاجعه 7 تیر حضرت آیت الله خامنه ای هدف ترور مجاهدین ( منافقین ) قرار گرفت اما خوشبختانه جان سالم بدر برد. فردای آن روز نیز واقعه 7 تیر روی داد که در آن شهید بهشتی به عنوان یار مؤثر انقلاب و 72 تن از یارانش به شهادت رسیدند.

با شهادت شهید بهشتی که همزمان بود با جنگ خطرناک داخلی و خارجی ، همه فکر می کردند که نظام اسلامی در سراشیبی سقوط قرار گرفته است . غافل از آن که رهبری امام ، خون پاک شهیدان و ایمان و اراده ملت ، اجازه نخواهد داد خدشه ای به نظام وارد شود.

لذا دیدیم علیرغم ترورهای بعدی به خصوص شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر، نظام اسلامی به حیات خود ادامه داد. این مسأله نشان داد که نظام از پشتوانه مردمی برخوردار است و تا این پشتوانه وجود دارد، علیرغم از دست دادن نیروهای برجسته به حیات خود ادامه می‌دهد.

از طرف دیگر فاجعه 7 تیر و انجام ترورهای دیگر توسط منافقین شروع مرحله خطرناکی از اقدام خشونت آمیز و تروریستی بود که هزینه زیادی را بر ملت ایران تحمیل کرد. البته با نگاه به وضعیت کنونی منافقین ، برای هیچ کس شکی باقی نمی ماند که این گروه تروریستی و منفور ملت کاملاً با شکست روبرو شده است .

اما لکه ننگ شروع اقدامات تروریستی بر علیه شخصیت های برجسته و منافع ملی کشور بر پیشانی آنها باقی خواهد ماند و تا ابد پاک نخواهد شد.

در اینجا مروری داریم بر مبارزات شهید بهشتی، زمینه های فاجعه 7 تیر، تخریب شخصیت شهید بهشتی، اهداف دشمنان از پدید آوردن این حادثه، شرح حادثه و واکنش امام. در پایان نیز تحلیلی در مورد فاجعه 7 تیر ارائه خواهد شد.

1ـ مبارزات شهید بهشتی

شهید بهشتی در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله «لومبان» متولد شد. پدر وی روحانی بود و در هفته چند روز در شهر کار می‌کرد و یک روز هم به یکی از روستاهای نزدیک برای برگزاری نماز جماعت و انجام امور مردم میرفت.

شهید بهشتی در سن 4 سالگی تحصیلاتش را در یک مکتب خانه شروع کرد. خیلی سریع خواندن و نوشتن و نیز خواندن قرآن را یاد گرفت. او به عنوان کودکی تیز هوش معرفی شد.

بعد نوبت به دبستان رسید. او در دبستان دولتی ثروت امتحان ورودی را داد و برای کلاس ششم قبول شد اما چون سنش کم بود او را در کلاس چهارم قبول کردند. در آن سال در امتحان ششم ابتدائی شهر نفر دوم شد. از آنجا به دبیرستان سعدی رفت. سال اول و دوم را در دبیرستان گذرانید که حوادث شهریور 1320 پیش آمد. با حوادث شهریور 20 علاقه و شوری در نوجوان ها برای یادگیری معارف اسلامی بوجود آمده بود.

از آنجائیکه شوق شهید بهشتی به رها کردن درس و دنبال طلبگی رفتن زیاد بود در سال 1321 تحصیلات دبیرستانی را رها کرد و به مدرسه صدر اصفهان رفت .

در سال 1321 تا 1325 در اصفهان، ادبیات عرب ، منطق کلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواند. حوزه با لطف زیاد با ایشان برخورد می‌کرد، بدین سبب که پدر بزرگ شهید بهشتی مرحوم حاج میر محمد صادق مدرس خاتون آبادی از علمای برجسته حوزه بوده و در سن یک سالگی شهید بهشتی فوت کرده بود، در ذهن اساتید چنین تداعی می‌شد که شهید بهشتی می تواند یادگاری از آن استاد باشد.

شهید بهشتی در سال 1325 به قم آمد. حدود شش ماه در قم بقیه سطح ، مکاسب و کفایه را تکمیل کرد و از اول سال 1326 درس خارج را شروع کرد. درس خارج فقه و اصول را نزد استادانی چون حضرت آیت الله محقق داماد، امام خمینی ، بروجردی ، محمد تقی خوانساری و حجت خواند.

او مقداری از کفایه را نیز پیش آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی فرا گرفت. در اصفهان در فلسفه منظومه را خوانده بود، اما از آنجائیکه به گفته خود شهید بهشتی استاد فلسفه در آن موقع کم بود نتوانست آن را ادامه دهد.

شهید بهشتی خود به مطالعه فقه و اصول و مطالعات دیگر می‌پرداخت و در اصفهان و قم نیز تدریس می‌کرد. او در قم نیز شاگردی آیت الله طباطبائی را در فلسفه در کارنامه خود داشت.

در سال 1327 به فکر افتاد که تحصیلات جدید را ادامه دهد. بنابراین با گرفتن دیپلم ادبی به صورت متفرقه به دانشکده معقول و منقول (الهیات کنونی) وارد شد و دوره لیساس را تا سال 1330 به اتمام رسانید.

بعد از گرفتن لیسانس در سال 30 لیسانس را گرفت و برای ادامه تحصیل راهی قم شد. او ضمناً به عنوان دبیر انگلیسی در مدرسه حکیم نظامی قم مشغول به کار شد.

او از سال 1330 تا 1335 بیشتر وقت خود را صرف کارهای فلسفی کرد و به درس استاد علامه طباطبایی می رفت . در سال 1335 تا 1338 دوره دکترای فلسفه و معقول را در دانشکده الهیات گذراند. این در حالی بود که در قم سکونت داشت و برای درس به تهران می آمد.

در همان سال 1338 جلسات گفتار وی شروع شد و برای رساندن پیام اسلام به نسل جستجوگر به همراه آقایان مطهری و طالقانی در این جلسات شرکت می کرد.

در سال 1339 شهید بهشتی به فکر سامان دادن به حوزه علمیه قم افتاد. او توانست یک طرح و برنامه تحصیلات علوم اسلامی در حوزه تهیه کند. این طرح برای 17 سال بود و پایه ای شد برای تشکیل مدارس نمونه از جمله مدرسه حقانیه یا مدرسه منتظریه.

شهید بهشتی در سال 1341 در انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و روحانیت حضور پیدا کرد او همان سال‌ها در قم برای تقویت پیوند دانش‌آموز و طلبه و دانشجو دست به ایجاد کانون دانش آموزان قم زد و جلسات سخنرانی در آنجا برگزار کرد. در زمستان سال 42 او را ناچار کردند که از قم خارج شود و به تهران بیاید.

سال 42 به تهران آمد و با گروه های مبارز از نزدیک رابطه برقرار کرد. با جمعیت هیأت‌های مؤتلفه رابطه فعال و سازمان یافته داشت و در همین جمعیت بود که به پیشنهاد شورای مرکزی ، امام یک گروه چهار نفری به عنوان شورای فقهی و سیاسی برای آن‌ها تعیین کردند که عبارت بودند از آقایان مطهری، انواری، مولایی و بهشتی. در سال 1343 که در تهران سخت مشغول این کارها بود مسلمانان هامبورگ برای مسجد تازه بنیاد هامبورگ که بدست مرحوم بروجردی بنا شده بود، تقاضای یک روحانی کردند. آیت‌الله حائری و آیت‌الله میلانی به شهید بهشتی اصرار کردند که به آنجا برود.

از طریق آیت‌الله خوانساری گذرنامه تهیه شد و شهید بهشتی به هامبورگ رفت. شهید بهشتی هسته انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان را در آنجا بوجود آورد. شهید بهشتی مرکز اسلامی هامبورگ را سازمان داد. او بیش از 5 سال آنجا بود او سفری به مکه مکرمه برای حج و به سوریه و لبنان داشت او سپس برای دیدار دوستان بخصوص امام موسی صدر به ترکیه رفت .

در سال 1348 سفری به عراق کرد و به خدمت امام رسید. در سال 1349 برای یک سفر به ایران آمد و طبق پیش‌بینی ­ها رژیم مانع بازگشت وی شد.

در سال 50 یک جلسه تفسیر قرآن داشت که در روزهای شنبه به عنوان مکتب قرآن برگزار می شد و مرکزی بود برای تجمع جوانان فعال و مؤمن. در سال 54 در این رابطه و روابطی که بیرون از کشور داشت توسط ساواک دستگیر شد و چند روز در کمیته مرکزی بود تا بالاخره آزاد شد.

در سال 1355 به همراه دیگران هسته‌هایی برای کار تشکیلاتی بوجود آورد و در سال 57-1356 جامعه روحانیت مبارز با همکاری روحانیون دیگر شکل گرفت. شهید بهشتی در همان سال‌ها در صدد ایجاد تشکیلات گسترده مخفی یا نیمه مخفی و نیمه علنی به عنوان یک حزب و یک تشکیلات میانی بود.

در سال 56 مبارزات اوج گرفت. در این زمان همه نیروها برای مبارزه متمرکز شدند. در سال 57 شهید بهشتی بار دیگر دستگیر و سپس آزاد شد.

شهید بهشتی از عناصر فعال جامعه روحانیت بود که در سازماندهی و رهبری تظاهرات و راهپیمایی‌های میلیونی مردم مسلمان ایران نقش بزرگی به عهده داشت. آخرین باری که ساواک او را دستگیر کرده بود، به او اعلام کردند: که بخاطر نقش آینده وی در راهپیمائی‌های تاسوعا و عاشورا او را دستگیر کرده‌اند.

بعد از رفتن امام به پاریس شهید بهشتی چند روزی به خدمت امام رسید و در آنجا با نظر امام و مشورت شهید بهشتی و دیگران، هسته شورای انقلاب ریخته شد. یکی از نخستین اعضای شورا دکتر بهشتی بود که از طرف حضرت امام (ره ) انتخاب شد. آیت‌الله دکتر بهشتی پس از مدتی به عنوان دبیر شورا انتخاب شد.

این شورا در آن برهه حساس و سرنوشت ساز وظیفه مهمی را بر دوش داشت و منشأ خدمات فراوانی به اسلام و انقلاب گشت. بویژه آن که در آن دوران به خاطر آشفته بودن اوضاع و نبود قوه مقننه این شورا نقش قانون گذاری را داشت و دو وظیفه مهم را انجام می‌داد. یکی تصویب قوانین مورد نیاز کشور و دیگری اجرای آن قوانینی که این اجرا تا تشکیل دولت موقت ادامه داشت.

در مدت کوتاه یک سال و نیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا تشکیل مجلس شورای اسلامی قانون‌های مهم و ضروری را تصوب و اجرا کردند که تثبیت نظام اسلامی را در پی داشت.

دکتر بهشتی مدتی نیز از طرف شورای انقلاب به دادگستری رفت تا به بازسازی این تشکیلات قضایی بپردازد و آن را از وجود قضات منحرف پاک سازد و قضات انقلابی متعهد را به کار گیرد.

پس از آنکه انقلاب مقدس اسلامیان با رهبری‌های پیامبر گونه حضرت امام به طرزی معجزه آسا به پیروزی رسید، شهید بهشتی که از هوش وسیع و فکری روشن و قدرت مدیریتی کم نظیر و صبر و استقامتی وافر برخوردار بود، برای خدمت به انقلاب کم همت بست و با ایثار و گذشت و جامعیت کم نظیرش در تمام مسایل علمی و سیاسی و اجتماعی خدمات شایانی به اسلام و انقلاب ارایه داد.

پس از آنکه اولین مجلس خبرگان توسط نمایندگان منتخب مردم تشکیل شد، مهم ترین وظیفه‌ای که بر دوش داشت، تدوین قانون اساسی بود.

در آن هنگام دکتر شهید بهشتی-که بحق معماری متبحر برای این نظام بودند– نایب رئیس مجلس خبرگان بود و بیشتر جلسات مجلس خبرگان به ریاست ایشان برگزار می‌شد.

شهید بهشتی با همفکری و همیاری اعضای دیگر مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تدوین کردند که به تأیید امام و تصویب امت رسید.

یکی از اقدامات شهید بهشتی در تدوین قانون اساسی، روشن کردن جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی بود. گرچه برخی افراد ملی‌گرا و لیبرال با اصل ولایت فقیه مخالفت کردند، اما آیت‌الله بهشتی به دلایل و براهین آن‌ها به طور مستند پاسخ داد. سرانجام اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان تصویب شد.

پس از استقرار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) مسئولیت دیوان عالی کشور را که بالاترین مقام قضایی بود در اسفند ماه 1358 به دست آیت‌الله بهشتی سپرد تا برای این تشکیلات حیاتی که نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در جامعه دارد با درک و درایت والای ایشان برنامه نوین و دقیق فراهم گردد و عدل و قسط در جامعه رواج بیابد.

ایشان نیز در طول مدت این مسئولیت خطیر و شریف، منشأ خیر و خدمت گشت و امور قضایی کشور را سر و سامان داد و آن را انسجام بخشید و برای اسلامی کردن و پیاده کردن احکام اسلام، فعالیت گسترده‌ای انجام داد و با به کارگیری قضات عادل و عالم، نظام قضایی را دگرگون ساخت.

شهید بهشتی همچنین با صلاحدید امام خمینی(ره) در فروردین 1358 حزب جمهوری اسلامی را با همفکری و همکاری مقام معظم رهبری و دیگر دوستان تأسیس کرد تا پایگاهی برای سازماندهی نیروهای مسلمان و متعهد باشد.

با تشکیل این حزب بود که لیبرال‌ها و ملی‌گراها نگران شدند لذا در جهت مخالفت با این حزب و خدشه دار کردن آن تلاش‌های فراوانی صورت دادند.

آیت الله بهشتی تا هنگام شهادت به عنوان دبیر کل حزب جمهوری اسلامی انجام وظیفه نمود.

2ـزمینه‌ها و عوامل پیدایش واقعه 7 تیر

الفـ برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری

وقتی در مجلس خبرگان قانون اساسی پیرامون اختیارات رئیس‌جمهور بحث می‌شد، بنی صدر از جمله کسانی بود که خواستار قدرت زیادتری برای رئیس‌جمهور بود. شاید یکی از دلایل مخالفت وی قدرت قانونی ولایت فقیه و جایگاه او در قانون اساسی بود.

با وجودی که به نظر می‌رسید بعد از تصویب حدود اختیارات رئیس‌جمهوری کسانی که قدرت او را ناچیز می‌دانند از نامزدی برای آن خودداری کنند اما بنی صدر علیرغم نارضایتی از میزان قدرت رئیس جمهور، کاندیدای ریاست جمهوری شد.

اگر به توقعات او از قانونی اساسی دقت کنیم این پیش داوری در ما بوجود می آید که او دیر یا زود به مقابله یا قانون اساسی بر خواهد خاست و ملاحظه شد که کلیه حرکات وی در واقع زمینه سازی برای حاکمیت خط خود بود که مغایر با محور قانون اساسی یعنی ولایت فقیه بود. اما او در راه حاکمیت بینش خود خط امام را در برابر خود می دید. به همین دلیل نهایت کوشش خود را برای نابودی آن بکار گرفت .

فرماندهی کل قوا دست بنی صدر را برای پیشبرد مقصود بازتر کرد و مسأله جنگ نیز برایش مصونیت شد. تا آنجا که می گفت : «تضعیف من تضعیف ارتش اسلام است و با این موضع جبهه گسترده ای را در داخل برای مخالفت با خط امام گشود.بنی صدر در شرایطی که کشور به وحدت و ثبات احتیاج داشت بحث هایی همچون رفراندوم برای تغییر قانون اساسی را مطرح می کرد. او در جایگاه شورای نگهبان نیز قرار می گرفت و بجای آن شورا که از لحاظ قانونی مفسر قانون اساسی بود، قانون اساسی را مطابق خود تفسیر می کرد. بنی صدر همچنین تمامی نهادهای خارج از کنترل خود و نهادهای انقلابی را مورد حمله قرار می‌داد.»

بنی صدر علیرغم آنکه در اصل با اختیارات امام مخالف بود، سعی می‌کرد که خود را طرفدار امام بداند و با جدا کردن امام از یارانش ، به پیروان خط امام حمله می کرد. نمونه ای از آن پیام 15 خرداد وی بود که او بعد از تأیید حرکت مردمی امام ، بلافاصله به پیروان امام با عنوان «حاکمیت » حمله ور شد.

هدف بنی صدر هم تنها گذاشتن امام بود و هم منزوی کردن نزدیکان امام با این حال امام علیرغم آنکه در مراحل اولیه بخاطر احترام به رأی مردم دست بنی صدر را باز گذاشته بود، بعد از آنکه رفتار او را خلاف وحدت کشور و انسجام نیروهای داخلی دانست ، طی حکمی یک جمله ای او را از فرماندهی کل قوا بر کنار کرد. متن حکم امام چنین بود :

بسم الله الرحمن الرحیم

ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

آقای ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شده اند.

روح الله موسوی الخمینی 20/ 3/ 60

این در حالی بود که امام قبل از آن به بنی صدر در قبال تندروی هایش هشدار داده بود. امام طی سخنرانی فرموده بود :

«با اشخاصی که زائد بر صحبت بخواهند تشنج ایجاد کنند، با اشخاصی که می خواهند صف آرایی بکنند در مقابل دادستانی ، در مقابل مجلس و در مقابل ارگانهای دیگر من همان را خواهم کرد که با محمدرضا عمل کردم »

با هشدار امام به بنی صدر و پس از برکناری وی از فرماندهی کل قوا، انتظار می رفت که بنی صدر به اقدامات تندروانه خود خاتمه دهد. اما از آنجائیکه ماه ها قبل بین صدر و همدستانش از یک طرف و مجاهدین خلق ( منافقین ) و گروههای محارب از طرف دیگر همکاری و اتحاد بوجود آمده بود، بنی صدر فکر می کرد با حمایت این گروهها می تواند به مقابله با امام برخیزد.

اقدامات بنی صدر تا آنجا پیش رفت که مجلس رأی به عدم کفایت سیاسی وی داد و امام خمینی ( ره ) نیز عزل او از ریاست جمهوری را تأیید کرد.

با عزل بنی صدر گروه هایی که زیر پوشش طرفداری و حمایت از وی به توطئه گری می پرداختند حیات خود را به طور کلی در معرض خطر می دیدند. بر این اساس آنها دست به افراطی ترین کارها زدند تا انتقام شکست مهلک خود از نیروهای خط امام را بگیرند. آنها سعی کردند که جای خالی او را با اقدامات خشونت بار پر نمایند. بدین ترتیب اقدامات تروریستی آنها شروع شد که به واقعه 7 تیر انجامید.

ب - اعلام حرکت مسلحانه از طرف منافقین

پس از عزل بنی صدر منافقین به بهانه اقدام مجلس شورای اسلامی در عزل وی جنگ مسلحانه را شروع کردند. با اعلام جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ، حمله به مردم و کشتار آنان توسط منافقین در خیاباهای تهران آغاز شد.

منافقینی که با عزل بنی صدر آخرین امید خود را بر باد رفته می دیدند، اقدام به جنگ مسلحانه کرده و هواداران فریب خورده را برای بازگرداندن ریاست جمهوری به بنی صدر و قبضه کردن قدرت وارد عمل نمودند.

منافقین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل آنکه خود را پیگیرترین نیرو برای مبارزه با مردم می دیدند، سودای حاکمیت بر مردم را در سر داشتند و همه امکانات خویش را در راه تحقق این خواسته بکار گرفتند.

این هدف آنان را به موضع گیری در برابر انقلاب و امام کشاند و سرنوشت آنان را با سرنوشت وابسته ترین مهره های استکبار پیوند زد.

منافقین در تحلیلهای خود از قبل از انقلاب روحانیت را فاقد توانایی در رهبری مبارزه علیه شاه و ساقط کردن آن می دانستند. بعد از انقلاب نیز فقط گروه خود را شایسته رهبری نظام می دانستند.

اما آنها با اوج انقلاب اسلامی و ورود امام به ایران به ناچار با امام بعنوان یک روحانی که می تواند زمینه های سقوط رژیم شاهنشاهی را فراهم کند، برخورد نمودند.

آنها بعد از انقلاب نیز علیرغم پذیرش رهبری امام خمینی ، فقط خود را قادر به مبارزه علیه آمریکا می دانستند.

نیروهای منافقین معتقد بودند که علاوه بر آنان دو قشر متمایز دیگر در هدایت جمهوری اسلامی نقش دارند یکی لیبرالها و دیگری روحانیون آنها لیبرال ها را به خود نزدیکتر می دیدند و لذا سعی داشتند با همکاری آنان روحانیون را حذف کنند. البته آنگاه به جنگ لیبرال ها بروند و حاکمیت خویش را محقق سازند.

اتحاد منافقین با بنی صدر با همین هدف حذف روحانیت بود، البته آنها هدف های دیگر نیز داشتند. از جمله اینکه با این کار می توانستند در نظر غربی ها خود را بعنوان یک نیروی شایسته برای جایگزینی در حاکمیت ایران مطرح نمایند.

همچنین آنان با افشاندن بذر تفرقه در میان بنی صدر و پیروان خط امام و خستگی مردم از این درگیریها، زمینه خوبی برای تبلیغات در میان مردم و جذب نیروهای بیشتر فراهم می کردند. بنی صدر نیز چنین تصور می کرد که با جذب منافقین خواهد توانست تمام طیف ضد انقلاب را زیر پوشش خود قرار دهد. بدین سان اتحاد بین آنها شکل گرفت .

به دنبال این اتحاد که بدنبال طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر توسط مجلس انجام گرفت ، منافقین با اعلام حرکت مسلحانه نشان دادند که از نظر سیاسی به بن بست رسیده اند و راه حل نظامی را برگزیده اند.

ج - نفوذ منافقین در تشکیلات انقلاب اسلامی

منافقین بعد از پیروزی انقلاب به دستور اربابان خارجی خود برای اینکه بتوانند در صورت ضرورت به ترور مسئولین و مدافعان جمهوری اسلامی بپردازند به هواداران و اعضاء فعال خود دستور دادند تا به هر طریقی که مسئولین را مشکوک نکند به ارگانهای اسلامی همچون کمیته ها و ارگانهای انقلاب ، جهاد سازندگی ، حزب جمهوری اسلامی و غیره نفوذ کنند و مرکزیت سازمان نیز در این راه هواداران و اعضای خود را یاری و مدد می رسانید.

سران سازمان ، نیروهای نفوذی خود به سازمانهای اسلامی را برای اجرای حرکت مسلحانه خود نگه داری می کردند و حتی برای آنکه نیروهای خود را از خطر شناسایی توسط خط امامیها نجات دهند، در روزنامه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) آن اعضاء را به باد تهمت و حمله و تمسخر و افشا می گرفتند. برای نمونه محمدرضا کلاهی که عامل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی بود، یک بار در نشریه مجاهد به عنوان سر دسته چماقداران افشا شد و تا آنجا که توانستند به وی حمله کردند تا نیروی خط امام و حزب جمهوری اسلامی وی را بیشتر به خود جذب کنند و او را محرم اسرار خود قرار دهند.

د - آماده سازی افکار عمومی توسط مطبوعات وابسته

یکی از عوامل ایجاد واقعه هفتم تیر جوسازی مطبوعات وابسته و ضد انقلابی در آماده ساختن اذهان عمومی برای بروز این جنایت بود. اگر در مسیر پرتلاطم اواخر سال 59 و اوایل سال 60 بنگریم می بینیم که روزنامه های ضد انقلاب و لیبرالها با تمام امکاناتشان درصدد القاء موهوماتی بودند تا مردم را نسبت به مهره های سرشناس و اصلی انقلاب بدبین سازند و از این طریق زیربنای پایگاه مردمی جمهوری اسلامی سست و سپس با یک ضربه کل نظام را سرنگون سازند.

3- اهداف پدید آورندگان واقعه 7 تیر

ترور مدیران خط امام ، خارج کردن مردم از صحنه از طریق ایجاد رعب و وحشت و ترور، از بین بردن زمینه های حاکمیت قانون اساسی و از هم پاشیدگی انسجام مسئولین ، مقابله با تفکر تشکیلاتی در اداره امور انقلاب ، درگیر کردن انقلاب با بحرانهای داخلی و غافل شدن از توطئه های خارجی و منزوی کردن جمهوری اسلامی از جمله اهداف پدید آورندگان فاجعه 7 تیر 1360 بود.

اصلی ترین هدفی که حادثه بمب گذاری در مقر حزب جمهوری اسلامی داشت ترور مدیران خط امام بود. این مدیران بعد از عزل بنی صدر و رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی وی خط لیبرال و متمایل به غرب را تضعیف کرده بودند. این در حالی بود که بدلیل تازه تأسیس بودن نهادها و عدم شکل گیری کامل ساختارها، نقش مدیران در اداره نهادها بسیار تأثیر گذار بود.

هدف دیگر این بود که با ایجاد رعب و وحشت و ترس و ناامیدی مردم را از صحن خارج کنند و در فرصت مناسب از طریق اقدامات براندازانه خود را به قدرت برسانند. برای دستیابی به این هدف آنها قصد داشتند نیروهایی را که در سازماندهی مردم نقش دارند از میان بردارند.

با تدوین قانون اساسی و تشکیل نهادهای مختلف انقلاب در راه ثابت شدن گام بر می داشت .

دشمنان سعی داشتند که از طریق تضعیف نهادها و در نتیجه عملی نشدن قانون اساسی ، زمینه هرج و مرج را فراهم کنند. از اکثریت اندختن مجلس یکی از اهدافی بود که در همین راستا پی گیری می شد. آنها سعی کردن

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۱۵۲۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرکز رشد فناوری‌های بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افتتاح شد

به گزارش خبرنگار سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا،  مرکز رشد فناوری‌های بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی صبح امروز با حضور زالی رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افتتاح شد.

این مرکز رشد با ارائه یک مدل تحقیقات محور و پتانسیل علمی بالا، یکی از پیشتازان تولید دانش در حوزه سلامت است. این مرکز قادر است توانایی خود را به صورت عملی در پشتیبانی از تبد یل دانش به فناور‌ی های دانش محور حوزه سالمت به ویژه در حوزه، تکنولوژ‌ی های نوین پزشکی، هوش مصنوعی، تجهیزات پزشکی، بیوتکنولوژی، روش‌های جد ید درمانی، پزشکی دقیق و ... به کار برد و با هدف حمایت از بنگاه‌ها‌ی نوآور و کارآفرین و تبد یل آنها به محصولات مبتنی بر نوآوری، بازاریابی و تجاری سازی آنها در بازار‌های داخلی و بین المللی
و کمک به ایجاد فرصت‌های شغلی برای جوانان، خودکفایی در تولید تجهیزات و ملزومات پزشکی و به حرکت درآوردن
چرخ‌های اقتصاد ملی اقدام به تاسیس مرکزرشد فناوری‌های بالینی نموده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شهید مطهری پهلوان جهاد تبین بود
  • مطهری امام
  • جهان ایران را به عنوان قدرت برتر پذیرفت
  • شهید مطهری مجاهدی در عرصه جهاد تبیین بود
  • مرکز رشد فناوری‌های بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افتتاح شد
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول
  • موفقیت آمیزبودن عمل رادیکال نفروکتومی در بیمارستان شهید بهشتی تفت
  • فیلم| ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی | خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنید
  • سپاه مقدس‌ترین نهاد و ناموس انقلاب اسلامی است
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول