اختلاف سن در ازدواج چقدر اهميت دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۷۰۳۳۸
خبرگزاري آريا -
تناسب سن از جمله موازين زيربنايي و اساسي در ازدواج است
اگرچه نمي توان درباره عدد دقيق فاصله سني زوجين و نقش آن در موفقيت و شکست زندگي زناشويي قانون يکساني براي همه افراد صادر کرد
اگرچه نمي توان درباره عدد دقيق فاصله سني زوجين و نقش آن در موفقيت و شکست زندگي زناشويي قانون يکساني براي همه افراد صادر کرد اما يقينا تناسب سني از جمله موازين زيربنايي و اساسي در ازدواج است که بي توجهي به آن، زمينه ساز بسياري از کج خلقي ها و ناسازگاري ها در زندگي زناشويي خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باور سنتي در جامعه ايران اين است که پسر بايد از دختر براي ازدواج بزرگتر باشد، از جهاتي داراي نقاط قابلتوجه علمي و منطقي است؛ مانند بلوغ زودرس جسمي و جنسي و عاطفي و عقلاني اجتماعي در زن، رضايتمندي جنسي در حال و آينده زوج، دوران کوتاه باروري در زن و اما نقطه ضعف اساسي اين باور هم، توجهنکردن به تغييرات مختصات زمان و مکان، تغيير نگرشها، سلايقها و خواستهها در نسلهاي رو به جلو است.
(نصف سن مرد+7 1 =سن زن)، به عنوان مثال مردي با سن 26 سال بهتر است با خانمي 19-21 ساله ازدواج کند.
براساس اين فرمول هرچه سن مرد کمتر باشد فاصله سني کمتري با زن دارد و هرچه سن مرد بيشتر باشد فاصله سني هم بيشتر مي شود. مثلا مردي با سن 20 سال بهتر است با زني 16-18 ساله ازدواج کند و مردي با سن 50 بهتر از با زني 31 -33 ازدواج کند.
بنابراين با اينکه ميتوان آن را يک قاعده کلي در نظر گرفت، استثناهاي فراوان هم ديده ميشود. خوب است بدانيد قبل از 30 سالگي، فاصله سني دختر و پسر، پسر بزرگتر از دختر از تقريبا همسن تا 8 سال فاصله سني و بعد از 30 سالگي از تقريبا هم سن تا 11 سال بزرگتر بودن پسر توصيه ميشود. مي توان از فرمول محاسبه سن هم استفاده کرد.
البته در صورتي که دو طرف به بلوغ لازم براي ازدواج رسيده باشند، شخصيتهاي سالم و همخوان داشته باشند و تطابق ساير عوامل ذکر شده، تا حداکثر 2 سال بزرگتر بودن دختر از پسر هم در اين شرايط ميتواند قابلقبول باشد. البته اين گفته، به اين معنا نيست اگر دختري 5 سال بزرگتر از پسر باشد، قطعا دچار مشکل خواهند شد چون اين قضيه بيشتر براي سنين زير 40 سال مطرح است. ثانيا، فقط ميتوان از لحاظ آماري با نگراني بيشتر به اين قضيه نگاه کرد و هيچ قطعيتي وجود ندارد (هرچند که توصيه نميشود). از سوي ديگر، هماهنگي ساير عوامل به شدت ميتواند اثر اين تفاوت سني را کمرنگ کند. بايد اشاره کرد که يک نکته بسيار مهم، توجه به سن عقلي است نه سن تقويمي و شناسنامهاي، چون مثلا ممکن است يک مرد 30 ساله به اندازه يک مرد 40 ساله بفهمد يا برعکس مهارت زندگي اواندازه يک جوان 20 ساله باشد بنابراين به جز تفاوت سني، بايد حتما تفاوت سن عقلي با سن تقويمي را هم در نظر گرفت.
آسيب هايي که ممکن است در صورت بزرگ تر بودن خانم پيش بيايد:
1- ممکن است بجاي نقش همسري نقش مادري به عهده بگيريد؛ يعني زن با سن بالاتر از مرد چون خود را پختهتر، باتجربهتر و عاقلتر از مرد کمسن و سال ميداند (که ميتواند نگاه درستي هم باشد) در طول زمان با تغيير نگاه همسري به نگاه مادري، شروع به نصيحت، اندرز، سرزنش و آموزش شوهر خود ميكند و در عين حال ممكن است يكي از اين اتفاقها بيفتد: گاهي زن دچار خستگي، درماندگي و استيصال ميشود چون شوهر در حال مبارزه و حل مشکلاتي است که زن آن را قبلتر به نوعي تجربه كرده و برخي رفتارها، ناپختگيها و حتي خطركردنهاي معقول مرد برايش جذاب نيست و حتي او را به نوعي بيمسئوليت تصور ميکند. در برخي موارد، مرد براي حفظ اقتدار مردانه، شروع به مقابله و ايستادگي در مقابل همسرش ميكند طوري که حتي شايد نظرهاي پخته و منطقي او را هم نپذيرد و محيط پرتنشي ايجاد کند.
2- اگر بر اساس توانايي مالي زن ازدواج انجام شده باشد.، چند حالت ممکن است پيش بياييد؛ زن احساس عشق واقعي از مرد نگيرد، زن به خاطر مسئوليت امور مالي، دچار فرسودگي جسمي و رواني شود و رابطه به تعارض کشيده شود. البته بعضي از مردان بخصوص مردان وابسته که هميشه دنبال فرد حامي در زندگي خود بودهاند يا از لحاظ مالي وضعيت چندان مطلوبي ندارند، اين وضعيت را احتمالا با رضايت ميپذيرند.
3- اگر ازدواج با تصور تغيير کردن و خود را وفق دادن انجام شده باشد؛ اين اشتباه رايج وجود دارد که افراد، مخصوصا خانمها فکر ميکنند با تزريق عشق و محبت و علاقه ميتوانند طرف مقابل را تغيير دهند که بههيچوجه درست نيست. در بيشتر موارد اين رفتار باعث بروز تغييرات ماندگار و نهادينه در طرف مقابل نميشود. از طرفي، دور شدن از خود واقعي و خود را مطلوب ديگري كردن، بالاخره بهتدريج باعث نارضايتي از خود ميشود و کمکم تنش و بحران با بازگشت به خود واقعي ايجاد خواهد شد.
قبل از دادن جواب مثبت حتما از يک مشاور کمک بگيريد.
اگر بلوغ ازدواج وجود داشته باشد و ساير عوامل هم متناسب باشند و باوجود تفاوت سني و بزرگتر بودن دختر، سطح سن عقلي پسر و دختر متعارف و متناسب باشد، بزرگتر بودن زن نميتواند آثار منفي پررنگي در زندگي داشته باشد. نکته مهم اين است كه درصد اندکي از افراد به بلوغ ازدواج ميرسند و تعريف شخصيت و همخواني آن، کاملا تخصصي است و بايد بهوسيله مشاور حرفهاي بررسي شود. از سوي ديگر، خيلي از تناسبها ميتواند در آينده با تغيير سلايق و نگرش افراد در دچار تغييرات بنيادي شوند. نکته بسيار مهم ديگر اينكه در صورت نگرش منفي خانواده پسر(که معمولا همينطور هم هست و با اجبار پسر ازدواج انجام ميشود) تبعات منفي چنين ازدواجي تقريبا هميشگي خواهد بود.
اگر ميخواهيد جواب مثبت بدهيد مردد و حساس نباشيد.
نگرش افراد در اين خصوص بسيار با اهميت است.اگر پسري از همان اول با شک و ترديد در مورد بزرگتر بودن خانمش فکر کند، آمادگي دارد که بعدا با کوچکترين دخالت يا سرزنش اطرافيان، به هم بريزد. اگر هم دچار تعارضهاي طبيعي زناشويي با همسر هم شود، احتمالا آنها را بزرگنمايي ميكند و ساير تفاوتهاي فرهنگي، اجتماعي و خانوادگي هم برايش پررنگتر ميشود و اين مساله را مرتب به رخ همسرش ميكشد. گاهي هم مرد به علت فرسودگي جسمي و جنسي زودرس زن، مخصوصا در يائسگي، احساس ضرر ميکند. البته اگر پسري نگاه مثبتي به اين قضيه داشته باشد، شايد به سادگي از کنار اين مساله بگذرد. همچنين دختري که به اين مساله (بالاتر بودن سن زياد خودش) حساس باشد، يا حساسش کرده باشد، بعدا هر مسالهاي در رابطهاش را به خودش و سن بالاترش نسبت ميدهد.
باور سنتي در جامعه ايران اين است که پسر بايد از دختر براي ازدواج بزرگتر باشد
شايد يكي از خوانندگان اين مطلب کسي باشيد كه تفاوت سني زياد با همسر خود داشته باشيد و ذهن شريفتان مشغول گردد كه اين مشكلات در زندگي ما هم بروز خواهد كرد. پس چه بايد كرد و راه حل چيست؟ نگران نباشيد ، زيرا شما با پيامدهاي تفاوت سني زياد آشنا شده ايد و با اراده و كسب راهنمايي مي توانيد از بروز مشكلات جلوگيري نماييد.
در ادامه راهکارهايي براي زوجين که مرد اختلاف سني زيادي با همسرش دارد، ارائه مي شود:
1 - مراقب باشيد به همسري کنترل گر تبديل نشويد: از آنجا که تفاوت سني ميان زوجين خصوصا زماني که مرد بزرگ تر است و دختر هم در سنين بسيار پايين به سر مي برد مي تواند زمينه ناهمساني در انديشه و افکار فردي و اجتماعي را ميان همسران فراهم آورد، اين احتمال وجود دارد که چنين ازدواج هايي در دام ارتباط والد - کودکي بيفتد در اين دسته از ازدواج ها فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجواني به سر مي برد و فرد بزرگتر مرحله جواني خود را سپري مي کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگي ها، ناآگاهي ها و خودسري هاي فرد کوچک تر مسئول مي داند؛ مسئوليتي از جنس مسئوليت پدرانه.
در واقع بسياري از افراد بزرگ تر در ازدواج هاي بافاصله سني زياد معتقدند مسئوليت «تربيت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتيجه ممکن است ناخواسته در مقام يک والد شروع به سخت گيري و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.
2 - در کنارش باشيد نه در مقابلش: مسلما در ازدواج هايي با شکاف سني بالا خصوصا زماني که زوجين کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفريحات، سرگرمي ها و رفتارهايي علاقه مند باشد که شاد و پرهيجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسنديده و مقتضي مقام و شان فرد متاهل نيست.
در چنين ازدواج هايي حتي ممکن است «خنده هاي کودکانه» همسر زمينه ايجاد ناراحتي و کج خلقي زوج بزرگ تر را فراهم کند! حال چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه اي «منطقي» همراهي نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ايرادگيري از رفتارهاي ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مايه شرمساري و خجالت خود ببيند و يا کلا تصميم بگيرد او را به حال خود بگذارد و در هيچ کدام از علايق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردي و پشيماني بر زندگي هر دو طرف سايه مي گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از يکديگر و پناه بردن به عالم تنهايي يا جايگزين کردن جمع دوستان و اقوام به جاي همسر سوق مي دهد.
3 - با خطاهاي همسرتان منطقي برخورد کنيد: بسياري از خانم هايي که در سنين پايين و در اوج نوجواني زندگي مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگي شان به دنبال شکوفايي استعدادهايشان باشند.
در چنين شرايطي مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهاي زن براي به دست آوردن شغل، جايگاه اجتماعي، حل مشکلات شخصي و ارتباطي اش باشد. در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنين رشد و پختگي، رفتارهايي را نشان مي دهد که در واقع مقتضي سن اوست و بخشي از فرآيند طبيعي رشد محسوب مي شود.
در چنين شرايطي شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردي صرفاً «تابع» مي شناخته، ممکن است با ايجاد چنين تغييراتي به اشتباه بينديشد که او مشغول سرکشي و طغيان است و بايد در مقابل چنين تغييراتي ايستادگي کرد. در شرايط مذکور چنانچه زوجين از قدرت گفت وگوي منطقي و انعطاف بر سر تغييرات به وجود آمده برخوردار نباشند دير يا زود شاهد جدايي عاطفي و روحي از يکديگر خواهند بود.
گردآوري: بخش زناشويي بيتوته
منابع:
تبيان
خراسان
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۷۰۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرداخت بیش از ۲۲۷ میلیارد ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری
امتداد - موسسه اعتباری ملل در فروردین ماه بیش از ۲۲۷ میلیارد ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری پرداخت کرد.
به گزارش پایگاه خبری امتداد ، این موسسه در راستای حمایت از تشکیل خانواده و جوانی جمعیت و افزایش فرزندآوری مبلغ ۴۰۰/ ۲۲۷ میلیون ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری به متقاضیان پرداخت نمود.
متقاضیان محترم برای بهرهمندی از تسهیلات فوق میبایست ضمن مراجعه به سایت بانک مرکزی یکی از شعب موسسه را انتخاب نمایند.
گفتنی است تعداد ۴۹۳ نفر از مشتریان موسسه اعتباری ملل برای دریافت تسهیلات قرض الحسنه ازدواج در حال تکمیل پرونده میباشند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.