«خنداننده» خندوانه به چه دلايلي «رکيک» نيست؟!
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۷۸۶۲۸
خبرگزاري آريا - رکيک بودن مرتبه اي دارد که برنامه خندوانه با اعتماد کامل به رامبد جوان فرسنگها با آن فاصله دارد.
سرويس فرهنگ و هنر مشرق - مسابقه «خنداننده شو» در هفته اخير با جنجالهاي فراواني توام بود و در مواردي اين برنامه در روند اجراي مسابقهاش با چالش حذف و مميزي مواجه شد. اجراي «سيده زينب موسوي» ، «حسين شاهرخ نيا» و « مجيد افشاري» با چالشهاي رسانهاي و به صورتي شفافتر با هجمههاي عجيب و غريبي روبرو شده است؛ هجمهاي که عمدتا غيرکارشناسي و با رويکردهاي هيجاني به نگارش درآمده است و زمينه مميزي بيشتر را در رسانه ملي فراهم مي آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانه ملي سالهاست با چنين هجمهها و انتقاداتي روبروست و متاسفانه نوع انتقاد رسانهاي از رسانه ملي شکل کارشناسي و منطقي ندارد. همين پنجشنبه هفته گذشته بود که «دکتر شهرام خرازيهاي» منتقد و روزنامه نگار با سابقه در برنامه شهرفرنگ حاضر شد و به صورت جدي به عملکرد غير تخصصي برخي رسانهها در مورد شيوه انتقاد و خبر رساني،نسبت به پديدههاي هنري صحبت هايي را بر زبان آورد که بسيار قابل تامل و شنيدني است.
آنچه شهرام خرازيهاي بر زبان آورد چکيدهاش اين مي شود که در شرايط کنوني هر خبربياري به خبرنگار، هر خبرنگاري به منتقد، هر منتقدي به کارشناس و هر کارشناسي به تحليلگر، تغيير کاربري داده است. يعني زمانيکه در يک رسانه خبرنگاري که مسئول دريافت و انتشار خبر است به خودش اجازه مي دهد در مورد يک برنامه خاص به صورت کارشناسانه قضاوت کند نتيجهاش اين مي شود که در يک اقدام غير قابل انتظار، حجم زيادي از انتقادات بدون پشتوانه در برخي رسانهها منتشر شود و اجراي استندآپ حتي معضلي سياسي شود.
تصور کنيد با تغيير جايگاه خبربياران با تحليلگران، زماني سريالهاي کره اي که از رسانه ملي پخش مي شد در تحليلهاي رسانهاي انگ فراماسونري و صهيونيستي ميخورد تا همين اندک سريال خارجي سرگرميساز از رسانه ملي پخش نشود و رسانه ملي به «نفس» «نفس» بيفتد.
قطعا لحظه به لحظه برنامه خندوانه قابل نقد است و البته بزرگترين نقد وارد به رسانه ملي اين بود که کاملا رسانهاي يکطرفه است و حضور مردم را در مجموع برنامههاي صدا و سيما نميتوان ديد. مخصوصا در عصر رقابت با رسانههاي لندني و لس آنجلسي که سعي ميکنند ارتباط خود را با مردم دو طرفه کنند، عيب و نقصان بزرگ رسانه ملي اين است که رسانهاي مبتني بر ارائه مونولوگ بود. خندوانه به تدريج در عرض چهار سال اين نقصان بزرگ را برطرف کرده است و حالا در کارزار استعداد يابي «خنداننده»، مردم حضور دارند و مردم استندآپ مينويسند و اجرا ميکنند. اين اتفاق از منظر مردم ( به معناي مردم، نه رسانهها) رويداد فرخنده و بسيار مبارکي است.
اما آنچه در استندآپهاي خنداننده ارائه مي شود عمدتا توسط شرکت کنندگان نوشته مي شود که استعدادهاي بسيار منحصر به فردي هستند. يک نکته بسيار مهم در فرهنگ عامه غرب در نسبت با رسانههاي مديايي اين است که «کريس راک»، «رابين ويليامز» و حتي «ماز جبراني» (کمدين ايراني) از طريق برنامههاي مشابه خندوانه به عنوان اجرا کننده کمدينهاي تک نفره به شهرت رسيدند و محبوب شدند.
حالا در مواجهه نرم با رسانه ملي حتي اجراي «مجيد افشاري» که با عنوان ناکامي در ازدواج و خواستگاري در رسانههاي عمومي منتشر مي شود، در رديف شوخيهاي منشوري دستهبندي ميشود. استندآپ شيوه خاصي از هجو است که حفرهها و معايب فرهنگ عامه را به نقد و چالش ميکشد. يعني «سيده زينب موسوي» با عنوان کردن مسئله رفتار دو فوتباليست منشوري، خيلي ساده و با زباني عمومي، به انتقاد از رويدادي وقيحانه در زمين بازي فوتبال ميپردازد. کساني که استنباط رکيک از اين قسمت دارند، هنوز اين مهم را درک نکردهاند که ذات استندآپ انتقادي است و مردم به رفتار زشت انجام شده در زمين فوتبال ميخندند، اما همين خنديدن قباحت رفتارهاي زشت اجتماعي را بيشتر به چالش ميکشد.
اگر استندآپهاي قديمي رابين ويليامز را تلويزيون پخش مي کرد شايد اين مشکلات پيش نمي آمد. رابين ويليامز بارها اداها و رفتارهاي هيپيهاي همجنسگرا را که در ميان عموم مردم آمريکا مد شده بود، بارها در استندآپهايش با همين شيوه خاص مورد انتقاد قرار ميداد. در اجراي استندآپ ، مردم دقيقا به عيوب و نقصانها ميخندند. آيا خنديدن از سر انتقادات به رفتار کريه عمومي، معني رکيک ميدهد.
موسوي در ادامه استندآپش با استفاده از کلمه برجام به سادگي و روشني، عدم برنامه ريزي خانوادهها در نداشتن برنامه تربيتي براي فرزندان را به چالش ميکشد. فراموش نکنيم روزي مهران مديري را با همين سبک و سياق ميکوبيدند و به خاطر استفاده از عبارت پاچهخواري در شوء شبانه پاورچين، حجم وسيعي انتقاد عليه او را منتشر ميکردند. بسياري در انتقادات خود مينوشتند که مهران مديري قصد توسعه فرهنگ پاچه خواري را دارد. چقدر انتقاد به استفاده از اين عبارت در رسانهها منتشر شد! در صورتيکه مهران مديري با استفاده از عبارت موصوف، سبب تصحيح کردن عبارت زشت و رايجي در فرهنگ گفتاري مردم شد که سالها در فرهنگ عامه استفاده ميشد و جايگزيني نداشت.
وقتي که «حسين شاهرخ نيا» فرهنگ زنان قاجاري را به نقد ميکشد و عبارات شيرين را جايگزين الفاظ زشت ميکند، مردم تصور نميکنند با تکرار چنين کلماتي، عبارات زشتي که همچنان در فرهنگ عامه وجود دارد، تصحيح مي شود. تصور کنيد اگر همين رويه ادامه پيدا کند روزي فرزندان همين سرزمين عبارت بامزه و جالبي را رد و بدل ميکنند. که فلاني هنوز جاي سفت کمدي اجرا نميکند. اين عبارت خيلي بهتر از مجموعه کلمات زشتي است که هم اکنون در فرهنگ عامه گفتگوي مردم رايج است.
متاسفانه خبربياراني که يک شبه تحليلگر شدهاند به اين مسئله فکر نميکنند هيچ عبارت رکيکي در برنامه خندوانه ادا نشد. قصد «سيده زينب موسوي» کاملا هجو فرهنگ عامه است و در موضوع نامگذاري، چون خودش نام زينب را يدک ميکشد با ساير اسامي شوخي کرد، در صورتيکه که خودش نام بزرگي را يدک ميکشد و استندآپ موسوي با توجه به اسم و عنوان خانوادگياش معنادار مي شود. فرهنگ استندآپ در واقع فرهنگ نقادانهاي است و نکته جالب، «برداشتهاي رکيک» برخي منتقدان است. منتقدان چنين وضعيتي، برداشتهاي رکيک خود را به نگارش درآوردهاند و هيچگاه نميتوانند به هيچ لفظ رکيکي اشاره کنند.
رسانه ملي و شيوه توليدات هنري اش در امر نمايش و سرگرمي عمومي کاملا قابل نقد است. اما در مورد خندوانه دو اتفاق قابل تقدير افتاده است که خنديدن جنبه ارزشمندي به خود گرفته است. کافيست به ترکيب مهمانان توجه کنيم که خانواده شهداي مدافع حرم سهم بزرگي را از اين برنامه داشتهاند. با شهداي مدافع حرم خنديدن کاريست که رامبد جوان مسبب آن است.
رامبد جوان حداقل در چند بزنگاه مهم مخصوصا در دوران پسابرجام با دعوت از خانواده شهداي هسته اي کار بزرگي کرده و حداقل در طول بيست سال اخير ثابت کرده که کمدين شرور و لودهاي نيست و با توجه به خطوط قرمز سيما هيچگاه دست به هيچ هنجار شکني بزرگي نزده است و هجمههايي که در فضاي مجازي منتشر ميشود، مصداق همان همکاري است که طي سالها، در مورد مهران مديري صورت پذيرفت.
فشارهاي بيهوده و اينکه استدلالهاي فردي را به کمدي کاملا دو پهلو و انتقادي نسبت دهيم و حضور مردم را در رسانه ملي تحمل نکنيم، مصداق اين است که به مردم آدرس تماشاي شبکههايي را بدهيم که استندآپهاي تک نفره اش را زنان سالوسي اجرا مي کنند که در تمسخر و هجو شعائر ديني و انقلابي کوتاهي نميکنند. چرا رسانههاي منتقد يکبار ننوشته اند که برنامه استندآپ مستهجن فلان شبکه لندني پرطرفدار، رکيک است . سخنان مجري سالوس شبکه لندني در هجو ايمان و انقلاب رکيک است يا استندآپ سيده زينب موسوي در خندوانه؟! رکيک بودن مرتبهاي دارد که برنامه خندوانه با اعتماد کامل به رامبد جوان، فرسنگها با آن فاصله دارد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۷۸۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیراز میزبان برگزاری اولین جشنواره رسانهای اقوام و عشایر کشور میشود
ایسنا/فارس مدیرکل صدا وسیمای فارس از برگزاری اولین جشنواره رسانهای اقوام و عشایر کشور در شیراز خبر داد.
احمد پهلوانیان امروز، ۱۰ اردیبهشتماه در جلسه شورای عشایری استان با اعلام این خبر گفت: تنوع در موسیقی، زبان و گویشهای مختلف، فرهنگ و آداب و رسوم بسیار متنوع، پوششهای زیبای زنان و مردان، غذا های سنتی و... در جای جای استان، گویای اقوام مختلف در آن سرزمین است و فارس با این ویژگی، به حق ایرانی کوچک و سرزمین رنگین کمان اقوام است.
وی با تأکید بر وحدت اقوام ایرانی بیان کرد: مؤلفه ایران قوی در سایه «وحدت اقوام ایرانی» شکل گرفته است و توسعه وحدت بین اقوام و ترویج این فرهنگ وظیفه همگانی است.
پهلوانیان با تأکید بر ظرفیتهای اقوام و عشایر در استان یادآور شد: میطلبد مدیران ارشد استان و رسانه با هدف ایجاد وحدت، نمایش جذابیتها، فرهنگ، تمدن و هویت اقوام، عشایر و ایلات ساکن در استان و با تکیه بر دو اصل هویتمحوری و عدالتگستری، عملیات رسانهای ویژهای را طراحی کنند.
مدیرکل صدا و سیمای فارس از برگزاری اولین جشنواره تولیدات رسانه ای اقوام و عشایر کشور در سطح ملی و با محوریت استان فارس در بهمنماه خبر داد و گفت: برگزاری این جشنواره میتواند یک رویداد ارزشمند فرهنگی در پاسداشت اقوام و عشایر و معرفی فرهنگ و هویت این بخش و پررنگتر شدن جایگاه اقوام و عشایر کشور باشد.
وی، معرفی ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی اقوام و عشایر، بسترسازی تقویت وحدت و افزایش تعامل بین اقوام کشور، توجه به اشتراکات فرهنگی، مذهبی و آئینی اقوام ایرانی، توجه به عشایر به عنوان قطب مولد کشور و توجه به نقش تاثیرگذار زنان عشایر در عرصههای مختلف و نقش مدیریتی آنان در تحکیم بنیان خانواده را بخشی از اهداف این جشنواره عنوان کرد.
مدیرکل صدا و سیمای فارس افزود: این جشنواره در دو بخش تولیدات مراکز استانها و بخش مردمی مدنظر است که شامل تولیدات رادیویی، تلویزیونی، و مجازی است.
انتهای پیام