بيوگرافي وحيد و سعيد شيخ زاده +عکس همسر
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۷۹۸۳۵
خبرگزاري آريا - سعيد شيخ زاده (متولد 27 آذر 1357 تهران)، بازيگر، مجري، گوينده و مدير دوبلاژ است.
آغاز کار وي در سينما از سال 1368 در دوران کودکي با فيلم «مرگ پلنگ» به کارگرداني «فريبرز صالح» بود و پس از آن در حرفه دوبله نيز مشغول شد . او به عنوان مجري در برنامه هاي مختلف تلويزيوني حضور دارد.
در دبيرستان رياض فيزيک خوانده است، در يک خانواده معمولي با 5 برادر و يک خواهر که خودش فرزند دوم بود بدنيا آمده است، وحيد برادرش نيز از بازيگران و مجريان ايراني است
اليزا اورامي ٬ مريم رادپور ٬ نسيم رضاخاني ٬ صنم نکواقبال ، آرزو روشناس ،سعيد شيخ زاده و امير عباس پيام
instagram saeedsheykhzade
instagram vahidsheykhzadeh
ازدواج و همسر سعيد شيخ زاده
تاکنون هيچ عکس و خبري از ازدواج و همسر سعيد شيخ زاده منتشر نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فعاليتهاي سينمايي سعيد شيخ زاده
1- مرگ پلنگ (فريبرز صالح، 1368)2- سفر جادويي (ابوالحسن داوودي، 1369)3- گالان (امير قويدل، 1369)4- علي و غول جنگل (مسعود رسام و بيژن بيرنگ، 1369)5- شقايق (مجيد قاري زاده، 1370)6- ساده لوح (مهدي فخيم زاده، 1370)7- دره شاپرکها (فريال بهزاد، 1370)8- حسنک (مهستي بديعي، 1370)9- خوش خيال (مهران تأييدي، 1371)10- آبادانيها (کيانوش عياري، 1371)11- شيخ مفيد (فريبرز صالح، 1373)فعاليتهاي تلويزيوني سعيد شيخ زاده
بهارانه (رسول نجفيان، 1369)آهنگ پنهان (ايرج کريمي، 1370)ميثاق خون (کاظم بلوچي ، 1372)چاق و لاغر (امير قهرايي 1372)خورشيد شب (سيروس مقدم 1376)بازي پنهان (شاپور قريب، 1379)نفس سنگ (احمد بخشي، 1380)خانه مهر ( جواد افشار، 1381)غريبانه (قاسم جعفري، 1383)پنج دقيقه تا مرز (سيد جواد هاشمي، 1387)سالهاي مشروطه (محمدرضا ورزي، 1388) در نقش ناصرالدين شاهسوابق سعيد شيخ زاده اجرا در تلويزيونمسابقه تلفني خانواده (1385)برنامه «عصر جديد» (1389-1385)مسابقه يک (1386)مسابقه خانواده (1389)برنامه «با ما اينجا» (1391)برنامه «پرواز کنکوريها» (1393)برنامه «در مسير آينده» (1393)برنامه «تا جمعه» (1395-1394)برنامه «هر چي شما بگين» از گروه کودک و نوجوان شبکه يک سيماسعيد : من چهار سال از وحيد بزرگ تر هستم. به نوعي ما هم برادر و هم رفيق هستيم
کار هيچ وقت رابطه برادري ما را کمرنگ نکرده است. برادري ما اتفاقا شکلي است که رفاقت بسيار بالايي در آن است چون اکثر مواقع تمام اتفاقات زندگي مان با هم است و فکر مي کنيم جزو آن دسته از برادرهايي هستيم که همه مثال مي زنند و مي گويند چقدر برادرهاي هماهنگ و جوري هستيد
وحيد شيخ زاده
فرزند سوم خانواده هستم، اگر به ترتيب خواهر و برادرهايم را معرفي کنم ،اول خواهرم دوم سعيد، بعد خودم؛ فريد، نويد و آخرين برادرم شايان است،از بين برادرانم فريد در حدود هشت فيلم و نويد در حدود چهار فيلم بازي کردهاند و چون علاقه چنداني به بازيگري نداشتند اين حرفه را کنار گذاشتند اما من و سعيد کارمان را به لطف خدا ادامه داديم البته گفتني است در کار من وقفهاي 9 ساله افتاد که تقريبا از اواخر سال 88 دوباره فعاليت هنريام را شروع کردم و فعاليتم را به طور خيلي جديتر ميخواهم ادامه بدهم.
بازيگري شغل اول من است
در سال 80 در فيلم «بازي پنهان» به کارگرداني «شاهپور غريب» ايفاي نقش کردم که به نظرم جزو سريالهاي موفق آن زمان بود که من و سعيد در نقش پسرخاله هم بازي بوديم ،بعد از آن کار، خيلي به من پيشنهاد بازي شد اما متاسفانه قبول نکردم و با کسب و کار و يک مغازه و باشگاه بيليارد براي خودم سرگرمي درست کردم اما اين اواخر احساس کردم از بازيگري خيلي دور شدم و انگار چيزي از وجودم کم شده بود، فهميدم که بايد بازيگري را دوباره ادامه بدهم، چون علاقه قلبيام بازيگري بود. بازيگري شغل اول من است و در کنار اين کار شايد شغل ديگري داشته باشم، اما فکر و ذهنم تمام به سينما و تلويزيون است.
بازيگري يا گويندگي
بازيگري را بيشتر از گويندگي دوست دارم، اما اين طور نيست که به گويندگي علاقه نداشته باشم، کار گويندگي را هم، همزمان با بازيگري کنار گذاشتم و از عالم هنر دور شدم .چون سعيد زمان بيشتري را به کار گويندگي اختصاص ميدهد، نميخواهم هر دو يک راه را ادامه بدهيم، اما اگر روزي پيش بيايد و سعيد احساس کند که من هم ميتوانم جايي در دوبله ايران را بگيرم حتما اين کار را انجام ميدهم ودر کنار بازيگري در اين زمينه فعاليت ميکنم.
بازيگري شيطنت را از من گرفت
برادرم سعيد معرف بيشتر هنردوستان است؛ او از سال 68 بازيگري را آغاز کرد و ماجراي بازيگري من هم از اين جا شروع شد که: در فيلم آبادانيها، که سعيد در آن فيلم بازي ميکرد قرار بود پسر بچهاي در نقش برادر او باشد و به همين دليل آقاي عياري خواستند من را ببينند و تستي از من بگيرند، اوايلش خيلي تمايل به بازي نداشتم در واقع به بازيگري علاقه نداشتم، اما با اين وجود در سال 70 فيلم آبادانيها را بازي کردم و بعد از آن کار، علاقه منديام کم کم به بازيگري بيشتر شد، اما درست بعد از ورودم به بازيگري شيطنتهاي کودکانهام کم شد و هميشه حتي در محيط خانه، کودکي آرام بودم و بيشتر اطرافيانم من را مرد کوچک خانواده صدا ميزدند و هميشه ميگفتند مردانه رفتار ميکنم و بيشتر از سنم ميفهمم.
زندگي آرام با شيما صاحب جمعي
بايد بگويم که همزمان با گواهينامه رانندگي! در سال 80 ازدواج کردم و زندگي مشترکمان را از صفر شروع کرديم و پله پله جلو آمديم و الان زندگي خوبي داريم، همسرم طراح گرافيک است و گريمور البته به صورت آزاد نه براي سينما و تلويزيون. ما در سال 80 ازدواج کرديم و يازده سال از قدمت ازدواج ما ميگذرد نام همسرم شيما صاحب جمعي و از خانوادهاي معتبر و اصيل کرمانشاهي است ما زندگي فوق العاده آرام و بيدغدغهاي داريم، هم سن و سال هم هستيم و يک جورايي با هم بزرگ شديم. همسرم خيلي راجع به کارهاي من نظر ميدهد، تشويقم ميکند هميشه به من محبت دارد و با کمکهاي او دلگرم ميشوم و سرکار ميروم، هميشه نظرات مثبت و خوبي ميدهد و حتي گاهي من را نقد هم ميکند، از آن جا که برايم مهم است کاملا خودم را تصحيح کردم.
رضا شاهرودي باجناق خوبم
به شدت علاقه به ورزش دارم، چون باجناق من آقاي «رضا شاهرودي» فوتباليست اسبق پرسپوليس و تيم ملي است. اگر فرصت باشد هر روز هم با او براي ورزش ميروم و فوتبال هم بازي ميکنم؛ در کنار اين ورزش علاقه شديدي به بيليارد و اسنوکر دارم و زمانهاي خاليام را به اين قضيه اختصاص ميدهم، توچال ميروم، از سفر رفتن لذت ميبرم، براي عيدها عاشق اين هستم با برادرها و خانوادهام به سفر شمال برويم و خلاصه اين که در آن جا خيلي خوش ميگذرد.
شاهرودي: باجناقهاي خوبي هستيم
بعد از بازنشستگي از فوتبال به عنوان مربي در باشگاهها فعاليت داشتم ؛چند سالي از زندگي مشترکم با خانم صاحب جمعي ميگذرد، دو فرزند دختر سه سال و نيمه داريم که دوقلو هستند , به نامهاي «ايشنا و دينا» که بسيار دوستشان داريم. رابطه من و همسرم صميمانه است و هيچ مشکلي با هم نداريم، هميشه با هم در مشورت هستيم حتي براي کارهاي کوچک، به نظرم هيچ ايرادي ندارد که يک مرد با همسرش در زمينههاي مختلف مشورت کند.
پشيمان نيستم
از انتخاب فوتبال پشيمان نيستم؛ چون فوتبال علاقه و هدف من بود و جدا از اين که شغل و حرفه اصليام است؛ اين ورزش به من کمک کرده تا سلامت بمانم و به شکر خداوند تا به امروز همه چيز خوب بوده است. الان هم پس از اتمام دوران فوتبالم بيزينس آزاد دارم و در کنار آن اگر مربيگري تيمي را هم به عهده بگيرم، شغل اصلي من مربيگري فوتبال است. در حال حاضر در باشگاهي مشغول نيستم شايد در فصل آينده پيشنهادي باشد که روي آن فکر و بررسي کنم.
پيشنهاد سينمايي
از او ميپرسيم از خانواده و خويشاوندي با وحيد شيخزاده بگوييد و آيا رابطه شما مثل باجناقهاي ديگر است؟ ميگويد: «آقا وحيد از نظر سني کوچکتر و قديميتر، اما از من زرنگتر است و زودتر آستين بالا زده، جداي از باجناق بودنمان با هم دوستي صميمي داريم. من و وحيد با هم به مجموعه ورزشي انقلاب ميرويم، فوتبال بازي ميکنيم و جالبتر اين که نقطه مشترک بين من و وحيد اين هست که هر دومان چپ پا هستيم. با وحيد خاطرات زيادي دارم مثلا وقتي مسافرت ميرويم من الکي به وحيد تعارف ميکنم که من خريد ميکنم تو نرو من ميروم و مدام به او ميگويم؛ او هم خودش متوجه ميشود و آخرش هم خريد ميکند، اين يک عادت است و کلي با هم ميخنديم.» رضا شاهرودي در ادامه ميگويد: «از طرف خانم پوران درخشنده براي بازي در يک فيلم پيشنهادي داشتم اما تصميم گرفتم بازيگر نباشم و همان فوتباليست باقي بمانم و تنها به اين حرفه فکر کنم.» شاهرودي در پايان ميگويد: «خدا را شکر به اهدافم رسيدم حتي در زمان کودکي که به فوتباليست شدن فکر ميکردم اين تصور در ذهنم نبود که به اين سطح از فوتبال برسم؛ اما اگر مصدوميتها گريبان گير من نميشد ممکن بود خيلي بهتر پلههاي ترقي را طي کنم.
هيچ نعمتي بالاتر از سلامتي نيست و اميدوارم تمام خانوادهام (همسر، دخترانم، مادر و برادرانم) هميشه سلامت باشند.»
گفتگو با شيما صاحبجمعي همسر وحيد شيخزاده
متولد سال 1361 هستم، رشته تحصيليام گرافيک است ودر حال حاضر در يک سالن زيبايي مشغول به کار ميکاپ ميباشم، خوشحالم که همسر يک هنرمندهستم و جالب است بدانيد که نيلوفر خواهر بزرگتر من، همسر رضا شاهرودي است.
بچه بوديم که ازدواج کرديم
من و وحيد در سن خيلي پايين ازدواج کرديم و به قول معروف بچه بوديم که زندگي مشترکمان را آغاز کرديم. اما با اين وجود زود به تفاهم رسيديم و هنوز هم به يکديگر بسيار علاقهمند هستيم. 11 سال از زندگي مشترکمان ميگذرد و در اين سالها دوران خوبي با هم داشتيم خيلي با هم راحت و صميمي هستيم و خدا را شکر در همه موارد با هم خوب کنار ميآييم، بايد بگويم من و وحيد درک خوب و بالايي از هم داريم .من هميشه ميگويم اگر 10 بار ديگر هم به دنيا بيايم در 18 سالگي و باز هم با وحيد ازدواج ميکنم، يکي از علتهاي تفاهم زياد ما هم تاريخ تولدهايمان است که در يک سال و يک ماه ميباشد در واقع کارهايي که آن زمان انجام ميداديم همه خاطره بوده و وقتي الان به آنها فکر ميکنيم جالب و خندهدار است. او ميگويد:
نيلوفر متولد 1356 و از من کوچکتر است، او همسر رضا شاهرودي فوتباليست و بازيکن سابق تيم پرسپوليس است. نيلوفر و رضا 5 سالي هست که ازدواج کردهاند و قبل از آن هم نامزد بودند، به خاطر سفرهاي رضا براي بازي در کشورهاي مختلف کمي ازدواج آنها طولاني شد، اما خدارا شکر الان زندگي خوبي با هم دارند و حاصل زندگي مشترکشان دو دختر دوقلوي خوشگل و ناز به نامهاي «دينا» و «يشنا» که بسيار شيطون و شيرين هستند، همه خانواده عاشق شيرين زباني آنها هستند. نيلوفر مهندس کامپيوتر و خانهدار است و دو قلوها با شيطنتهايشان فرصت سرکار رفتن براي خواهرم نميگذارند.
گفتني است ما چهار بچه هستيم سه دختر و يک پسر که نيلوفر خواهر دوم من است و من يک خواهر بزرگتر از نيلوفر و يک برادر کوچکتر از خودم هم دارم که خواهر بزرگ من يک دختر و يک پسر دانشجو دارد. هر روز خواهر و مادرم را ميبينم چون خانههاي ما نزديک به هم قرار دارد.
آشناييهاي اتفاقي
تمام دوستان و آشنايان ما ميگويند خانواده خوششانسي هستيد که يک خواهر با فوتباليست و خواهر ديگر با يک هنرپيشه ازدواج کرده اما اين آشناييها خيلي اتفاقي بوده در واقع قسمت اين طور بوده است.
دوست دارم هميشه هنرمندانه زندگي کنم
من به کار بازيگري از بچگي خيلي علاقهمند بودم ولي نه براي خودم، چون هيچ وقت روي بازي کردن جلوي دوربين را نداشتم، ولي به کارهاي هنري واقعا علاقه مند هستم و علاوه بر کارهاي هنري، به صورت جدي و مداوم نقاشي ميکنم و دوست دارم هميشه هنرمندانه زندگي کنم گفتني است کارم را در سالن زيبايي دوست دارم و هيچ وقت دوست نداشتم در سينما يا پشت صحنه باشم.
حس مسئوليت خواهرانه
يادم ميآيد دوران مدرسه هميشه نيلوفر خيلي مراقبم بود و حس مسئوليت عجيبي نسبت به من داشت. به نظرم آنقدري که نيلوفر روي من حساس بود مادرم اين طور نبود با اين که مادرم هم مقرراتي و حساس بود اما خواهرم به خاطر علاقهاي که به من داشت نگرانم بود هنوز هم با گذشت زمان مرور اين خاطرات برايمان جالب است.
زندگي فقط صبر و حوصله
به نظر من، جوانهاي امروزي صبر کمتري در زندگي زناشويي دارند و براي رسيدن به موفقيت و هدفشان حوصله نميکنند، به عقيده من مرور زمان خود به خود تمام مشکلات را از بين ميبرد، درست است که زندگيها سخت شده، اما با کمي تحمل و درست انديشه کردن همه مشکلات زندگي هموار ميشود.
وحيد و سعيد و استاد مجيدقاري زاده سال ٧٣
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۷۹۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برتری تیم فوتسال ایران برابر تایلند در نیمه اول +ویدئو
به گزارش خبرنگار مهر، تیمهای ملی فوتسال ایران و تایلند در دیدار نهایی مسابقات جام ملتهای ۲۰۲۴ آسیا امروز یکشنبه از ساعت ۱۴:۳۰ به مصاف هم رفتند که نیمه اول این دیدار با برتری ۲ بر صفر ایران به پایان رسید. گلهای تیم ملی ایران در نیمه اول را مهدی کریمی و سعید احمدعباسی به ثمر رساندند.
ترکیب تیم ملی
شاگردان وحید شمسایی در این بازی با ترکیب اولیه باقر محمدی، محمدحسین درخشانی، مهدی کریمی، بهروز عظیمی و سالار آقاپور به میدان رفتند. سعید مؤمنی، علی خلیلوند، سعید احمد عباسی، علیرضا رفیعی پور، محمدرضا سنگ سفیدی، اصغر حسن زاده، مسلم اولادقباد، علی اکرمی و مسعود یوسف هم دیگر نفرات ایران روی نیمکت بودند.
این بازی در ورزشگاه بانکوک آرنا تایلند برگزار شد و تماشاگران تیم میزبان ورزشگاه را پر کرده بودند.
کیومرث هاشمی وزیر ورزش و جوانان و مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال در این دیدار در ورزشگاه حضور داشتند و از نزدیک بازی را تماشا کردند.
نیمه اول
این دیدار در حالی آغاز شد که تیم ملی ایران امیدوار است برای سیزدهمین بار عنوان قهرمانی آسیا را به دست بیاورد و در سوی مقابل هم تایلندیها قصد دارند با بهره گیری از امتیاز میزبانی، برای اولین با قهرمان آسیا شوند.
بازی با برتری تیم ملی فوتسال ایران آغاز شد و در دقیقه ۲ از روی ضربه اوتی که نصیب ایران شد سالار آقاپور توپ را به مهدی کریمی رساند و او هم با یک ضربه دقیق روی زمین موفق شد دروازه تایلند را باز کند تا بازی خیلی زود یک بر صفر شود.
در دقیقه ۴ سعید احمد عباسی فرصت داشت که دروازه تایلند را برای بار دوم آغاز کند اما ضربه او با اختلاف اندکی از کنار دروازه به بیرون رفت.
در دقیقه ۶ سالار آقاپور در سمت راست زمین صاحب توپ شد و توپ را به سعید احمدعباسی رساند و که او هم با یک ضربه فنی تماشایی برای بار دوم دروازه تایلند را باز کرد.
در دقیقه ۸ بازیکن شماره ۱۱ تایلند فرصت داشت که یکی از گلهای خورده را جبران کند اما واکنش به موقع باقر محمدی مانع از باز شدن دروازه ایران شد.
بازی در دقایق بعدی با آرامش بیشتری دنبال شد و بازیکنان تیم ملی ایران از حملات خود کاستند و تیم تایلند هم بیش از آنکه به فکر به ثمر رساندن گل باشد تلاش کرد از دروازه مراقبت کند.
در دقیقه ۱۲ محمدرضا سنگ سفیدی در پشت محوطه جریمه تایلند صاحب توپ شد اما ضربه او قدرتمند او با اختلاف زیادی از بالای دروازه بیرون رفت.
در دقیقه ۱۴ فرار بازیکن تایلند موجب شد در موقعیت تک به تک قرار بگیرد که با خطای محمدرضا سنگ سفیدی متوقف شد. تعداد خطاهای ایران با این خطا به ۵ رسید تا در دقایق باقی مانده بازیکنان ایران با احتیاط بیشتری به کار خود ادامه دهند و بازیکنان تایلند تلاش کنند با گرفتن خطا، از روی ضربه پنالتی دوم صاحب موقعیت شوند.
محدودیت خطایی تیم ملی ایران موجب شد بازیکنان با احتیاط بیشتری به بازی ادامه دهند و از برخورد با حریف اجتناب کنند.
در ادامه بازی هم تغییری در نتیجه بازی اتفاق نیفتاد تا نیمه اول با نتیجه ۲ بر صفر به سود ایران به پایان برسد.
کد خبر 6091080