امیدها زنده است اما؛ این کارگاه ۵ روز دیگر تعطیل میشود
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۸۳۱۴۸
یک کارگاه کوچک ۳۲ متری با شش دستگاه چرخ خیاطی ماحصل چند سال خون دل خوردن و تلاش مددجویان کمیته امداد این روزها نفسهای آخر خود را میکشد.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه: از روزی که ۳۶ نفر از دختران جوان جویای کار ایلامی دوره های کارآموزی خیاطی را گذراندند تا بتوانند کسب و کار حلال خود را راه بیاندازند حالا پنج سالی می گذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزهای آخر دبیرستان هر کس سودایی در سر دارد. یکی به فکر دانشگاه است و دیگری به فکر ازدواج یا ادامه تحصیل در خارج از کشور اما این دختران سودای دیگری در سر داشتند. خانواده ها توان تامین هزینه ادامه تحصیل فرزندانشان را نداشتند اما این دختران وقتی شرایط ادامه تحصیل را با توجه شرایط اقتصادی و معیشتی خود دور از دسترس دیدند، دست به کار دیگری زدند. راه سخت و ریزش یاران دبستانی در میانه راه امری طبیعی. اما امروز از این ۳۶ نفر شش نفرشان همچنان مصمم هستند تا آینده خود را بسازند. دیگران در مشکلات مسیر کم آوردند یا مسیر دیگری را برگزیدند.
زهرا عاملی سر گروه این تیم شش نفره روزهایی را به خاطر می آورد که تقریبا به همراه تمامی اعضای کلاسشان به کمیته امداد شهرستان مراجعه کردند و طرح خود را برای راه اندازی کارگاه خیاطی عنوان کردند. طرح مورد استقبال قرار گرفت و آموزشهای کارآفرینی و خیاطی با سرعت آغاز شد. همه چیز خوب پیش می رفت اما تعداد دختران هر روز کمتر می شد. آموزشها در ایلام که به پایان رسید گروهی ۳-۴ نفره از دختران برای ادامه آموزشها راهی تهران شدند تا دور از خانواده و در شهری غریب آموزشهای تخصصی را فرا بگیرند و با ارمغانی از تخصص و تجربه به شهرشان برگردند.
حالا تیم ۱۲ نفره تشکیل شده بود. ۱۲ دختر جوان مصمم برای ایجاد تغییر در وضعیت زندگی خود و خانواده. خانم عاملی که با مرگ پدر سرپرست مادر پیر خود شده بود بیشترین انگیزه را داشت. مادر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی بود و اگرچه مستمری اندکی دریافت می کرد اما هزینه های زندگی بسیار بیشتری از این رقم بود. عاملی باید حالا کاری میکرد تا جبران زحمات مادر پیرش را در سالهای تنهایی و بی همسری کرده باشد. گروه ۱۲ نفره که حالا تخصص لازم برای ایجاد کارگاه خیاطی آروزهایشان را داشتند، تنها مشکلشان نبود پول برای راه اندازی کارگاه بود. در نهایت وام ۲ میلیون تومانی کمیته امداد تنها امید آنها برای تحقق خواسته شان شد. ۱۲ دختر جوان هر کدام ۲ میلیون تومان وام از کمیته امداد دریافت کردند تا با سرمایه ۲۴ میلیونی روند تاسیس کارگاه سرعت بگیرد.
سال ۹۳ بود که کارگاهی کوچک اجاره شد و با مابقی مبلغ دستگاههای خیاطی خریداری شد اما مشکل اصلی نبود سفارش کار بود. یک کارگاه خیاطی با ۱۲ نفر نیروی کار نمی توانست منتظر ورود مشتری بماند پس باید سفارشها از نهادها و دستگاههای مختلف دریافت می شد. مذاکراتی هم با بیمارستانها انجام شد تا دوخت البسه بیماران و کادر درمان به این کارگاه سپرده شود. مذاکراتی که به بهانه کم تجربگی خانم عاملی و همکارانش به موفقیت نرسید. در نهایت قرارداد تولید لباس دانش آموزان با چند مدرسه منعقد شد تا چرخهای خیاطی به حرمت درآید و بذر امید بار دیگر در دل دختران جوانه زند. حالا دخترها کم کم در کنار کار خیاطی تحصیلاتشان را هم ادامه داده بودند و در آستانه دریافت مدرک کارشناسی خود بودند.
یک تابستان با روزهای بلند چرخها چرخیدند تا لباس مدرسه دانش آموزان به موقع تحویل مدارس شود. نتیجه کار فراتر از انتظار بود. تولیدات با کیفیت کارگاه خانم عاملی زبان زد شهر سرابله و استان ایلام شده بود؛ با این حال برای تداوم کار تولیدی، نیاز به سفارشهای بیشتر بود. لابلای کارهای سفارشی دوخت انواع لباس برای سفارشهای تک هم رونق داشت اما دوران خوشی کوتاه بود. زمانی هم رسید که سفارشها کم و کمتر شدند. دیگر کارگاه نیاز به ۱۲ خیاط نداشت پس شش نفر از دختران، کارگاه را ترک کردند. انگار برکت از کار تولیدی رفته بود. باقی مانده پارچه های انباری هم صرف دوخت لباس عروسک و تهیه متد و نقشه شد. تنها کورسوی امید کارگاه عاملی از فرانسه آمده بود. در شرایطی که هیچکدام از نهادهای حمایتی اقدامی برای نجات کارگاه خیاطی نداشتند، یک خانم فرانسوی پیشقدم شد و با ارائه سفارش و خرید تولیدات کارگاه مدتی موجبات زنده ماندن کارگاه را فراهم کرد. محصولات تولیدی در بازارهای تهران و حتی خارج از کشور به فروش رفت اما این وضعیت هم دوام زیادی نداشت.
حالا روزهای سیاه فرا رسیده بود. کارگاه بدون سفارش چراغهایش به امید کاری جدید روشن بود. همزمان مذاکرات با نهادها و مراکز مختلف ادامه داشت. بازپرداخت وام ۲۴ میلیونی هم بر مشقتهای کار می افزود. عاملی در مورد این روزها می گوید: چندین ماه است که نتوانسته ایم کار جدیدی بگیریم. در مورد وام امداد هم که اگر عقب بیفتد تماس میگرندکه اقساط عقب افتاده را به اجرا می گذارند. اگر بازار رونق داشت امروز تعداد بیشتری از بچه ها سر کار حاضر می شدند. دخترانی که هر کدامشان نان آور یک خانواده هستند. اما با شرایط فعلی باید تعدادمان را هر روز کمتر کنیم.
عاملی از سفارشی میگوید که همین روزها در آستانه عقد قرارداد آن است و ادامه می دهد: برای پذیرفتن این قرارداد لازم است که پیش از آن پول خرید پارچه را از کارخانه داشته باشیم. اگر قرارداد را امضا کنیم اما نتوانیم به تعهدمان پاسخ دهیم باید برای همیشه کار را تعطیل کنیم. قرار است لباس مدرسه ۵۰۰ دانش آموز را تا اول مهر آماده کنیم اما با شرایط فعلی بستن قرارداد یک ریسک بزرگ برای کارگاه است.
کارخانه تولیدی پارچه که پیش از این با چک پارچه ها را در اختیار کارگاه قرار می داد، حالا به دلیل مشکلات مالی فروش چکی را تعطیل کده و تنها با پول نقد جنس می فروشد. خانم عاملی و همکارانش تمام پس انداز چند ماهه خود را روی هم گذاشتند تا بتوانند پارچه ها را خریداری کنند اما تنها یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان جمعشد در حالی که برای خرید پارچه نیاز به ۱۰ میلیون تومان دارند. ۱۰ میلیون تومانی که اگر تا روز شنبه ۱۷ تیرماه فراهم نشود، قرارداد لباس مدرسه سوخت می شود و تنها امید برای تداوم گردش چرخهای خیاطی بر باد می رود. حالا دست این دختران توانمند از همه جا کوتاه است و تنها امیدشان به کمکهایخیرینی است که هنوز دل در گروی رونق تولید و خودکفایی جوانان به ویژه در مناطق محرومی همچون استان ایلام دارند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۸۳۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه
روزنامه جوان در مطلبی از افزایش احتمال تعطیلی شنبه ها انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد. عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.