Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - در حالي که کشورهاي ژاپن، کره و چين از سرانه کار مفيد بالايي برخوردارند، در ايران متوسط سرانه کار مفيد به دلايل مختلفي پايين است. اين در حالي است که ميانگين ساعات کار در کشورهايي نظير فرانسه و آمريکا به 30 تا 33 ساعت در هفته مي‌رسد اما ميزان بهره‌وري در اين کشورها به طرز قابل توجهي رو به افزايش است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



به گزارش سرويس اقتصادي جام نيـوز، در طول سالهاي گذشته بسياري از کشورها برنامه‌ کاهش ساعات کاري را براي ارتقاي بهره‌وري مجموعه و نيروهاي کار خود در پيش گرفته‌اند.

ساعت کار به مدت زماني گفته مي‌شود که فرد مشغول کار است و در ازاي آن حقوق مي‌گيرد. هرچه ميزان کار مفيد افزايش يابد بهره‌وري مجموعه و نيروي کار به همان نسبت بالا مي‌رود.

اکثر کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در حال کم کردن ساعات کاري خود هستند. کره جنوبي ساعات کاري خود را در هفته کاهش داده تا کارمندان و کارگران از فرصت بيشتري براي تفريح و استراحت برخوردار شوند.

در ژاپن هم ساعات کاري رو به کاهش است و چشم‌بادامي‌ها که به سخت کوشي در جهان مشهورند، همچنان عاشق کار در ساعات طولاني هستند؛ آنقدر که جانشان را هم براي کار زياد مي‌دهند! البته ژاپني‌ها براي پول زياد کار نمي‌کنند. داشتن احساس مسئوليت و روحيه کار بالا و تلاش آنها براي رسيدن به اهداف زندگي است که موجب شده امروز اقتصاد ژاپن بدون اتکا به منابع توليدي به درجه بالايي از رشد و شکوفايي و توسعه يافتگي دست يابد.

در حال حاضر کارشناسان عوامل مختلفي را در کاهش بهره‌وري و پايين بودن سرانه کار مفيد در ايران موثر مي‌دانند که تبعيض در محيط کار، ضعف در مديريت و نظارت، ناکافي و متناسب نبودن ميزان دستمزد با کار، انباشت نيرو در محيط کار، نبود انگيزه کار، فقدان سيستم تشويق و پاداش، اعمال يا عدم اعمال برخي قوانين و مقررات و فرسوده بودن سيستم اداري از جمله اين عوامل است.

مرکز پژوهش‌هاي مجلس در گزارشي، ناکارآمدي نيروي کار در بخش‌هاي دولتي را بيش از بخش‌هاي خصوصي دانست و اعلام کرد که در خوشبينانه‌ترين حالت، ساعات کار مفيد در ايران روزانه حدود دو ساعت است که در طول هفته به 11 ساعت نمي‌رسد. در اين گزارش متوسط ساعات کار روزانه مفيد در بخش دولتي تنها 22 دقيقه ذکر شده است.

اعلام پايين بودن ميزان فعاليت شغلي ايرانيان درحالي است که در بعضي کشورها، ميانگين ساعت کار روزانه از 6 ساعت هم فراتر رفته است و اين امر مي‌تواند بيانگر سخت بودن شرايط زندگي و کسب درآمد مردم در اين کشورها يا تلاش براي توسعه اقتصاد و پيشرفت و آباداني کشور و ارتقاي سطح زندگي مردم باشد. در همين راستا يک کارشناس بازار کار ميزان کار مفيد در ايران را کمتر از 20 درصد عنوان مي‌کند.

علي اکبر لبافي مي‌گويد: عليرغم آنکه در دنيا ميانگين سرمايه‌گذاري در کار 19.5 ساعت است و 86 درصد فعاليتها تبديل به کار مفيد مي‌شود، در ايران با 44 ساعت کار موظفي در هفته، کار مفيد زير 20 درصد است و اين يعني 80 درصد دچار بيکاري پنهان هستيم.

او مي‌افزايد: در دنيا يک بنگاه اقتصادي طي شبانه روز از 24 ساعت 19.5 ساعت کار مي‌کند که حدود سه شيفت کاري مي‌شود که بهترين حالت ممکن براي ايجاد اشتغال ارزان است.

اين کارشناس بازار کار براي افزايش بهره‌وري در کارگاه‌ها پيشنهاد مي‌کند که نظام دستمزد از وقت مزدي به کارمزدي تبديل شود.

به اعتقاد لبافي، بهره‌وري نيروي انساني عاملي تاثيرگذار در بهبود محيط کسب وکار است و در کنار اين عامل، بايد سرمايه‌گذاري و تکميل ظرفيتهاي خالي بنگاههاي اقتصادي مورد توجه قرار گيرد.

يک مقام مسئول کارگري هم عدم استفاده شايسته از ظرفيت و خلاقيت نيروهاي انساني و کم توجهي به مسايل رفاهي و حقوقي نيروي کار را مهمترين دليل پايين بودن سرانه کار مفيد در محيط‌هاي کار مي‌داند.

علي اصلاني حفظ امنيت شغلي نيروي کار را يکي از علل ارتقاي بهره‌وري بنگاه و سرانه کار مفيد نيروي کار دانسته و مي‌افزايد: بسياري از کشورهاي دنيا با نگاه به اهميت بهره‌وري در محيط کار، تامين رفاه و معيشت نيروي انساني شاغل در بنگاه را مدنظر قرار مي‌دهند. آنها از کارگر انتظار کار مطلوب و با کيفيت دارند و در مقابل خود را نسبت به تامين هزينه‌هاي زندگي نيروي کار متعهد مي‌دانند.

عضو کانون عالي شوراهاي اسلامي کار عدم اجراي طبقه‌بندي مشاغل در کارگاه‌ها را دليل ديگر عنوان کرده و مي‌گويد: در کشورهاي اروپايي بهره‌کشي از کارگر معنا ندارد و کارگر با دغدغه امنيت شغلي مواجه نيست به همين دليل با فراغ بال به توليد مشغول است و از کار نمي‌زند اما در ايران سبد هزينه‌هاي زندگي کارگر با خط فقر و دستمزد نمي‌خواند و همين امر در کاهش انگيزه کار تاثيرگذار است.

به گفته اصلاني، در حال حاضر 70 درصد کارگاه‌ها قانون افزايش توليد و بهره‌وري را لغو کرده‌اند و کارگران همان حداقل حقوق تعيين شده را دريافت مي‌کنند و در چنين کارگاههايي نيروهاي کار بر اساس شايستگي مورد استفاده قرار نمي‌گيرند و کيفيت کار به دليل وجود تبعيض‌هاي مختلف به شدت کاهش مي‌يابد.

به گزارش ايسنا، به موجب ماده 51 قانون کار ميزان ساعات کار روزانه در واحدهاي مشمول قانون کار هشت ساعت است. البته در قانون اشاره‌اي به بهره‌وري نيروي کار نشده اما با توجه به پايين بودن ساعات کار مفيد در کشور مي‌توان گفت که بهره‌وري پايين، اقتصاد را از دستيابي به رشد و بالندگي باز داشته و رونق توليد را تحت تاثير قرار مي‌دهد.

امروز در بيشتر مشاغل افزايش بهره‌وري، مستلزم تشويق و ترغيب، ابتکار، خلاقيت و نوآوري است و در بعضي مشاغل، دورکاري يا کاهش ساعت کار بازدهي نيروي کار را بالا مي‌برد. نهادينه کردن فرهنگ کار و بهره‌وري از ديگر عواملي است که در صورت اجرا، ميزان کار مفيد را در سطوح مختلف افزايش مي‌دهد.

اخلاق حرفه‌اي و وجدان کاري نيز از جمله عوامل موثر بر افزايش ميزان کار مفيد به شمار مي‌رود چرا که فرد را به انجام صحيح کار و وظايف شغلي بدون اعمال نظارت تشويق مي‌کند.

به اعتقاد بسياري از صاحبنظران عوامل متعددي بر بهره‌وري نيروي کار تاثير مي‌گذارد که عدم تناسب تخصص با شغل، عدم نظارت و سيستم ارزشيابي نيروي کار، وجود مديران پاره‌وقت، چند شغله بودن کارمندان و کارگران، بروکراسي‌هاي اداري دست وپاگير، ازدياد نيروي کار نسبت به کار و فربه شدن مجموعه يا دستگاه دولتي، نارضايتي از دستمزد يا پست و موقعيت شغلي، عدم احساس مسئوليت و تبعيض در محيط کار از جمله اين عوامل است.

بي‌ترديد نيروي انساني، مهمترين عامل توليد به شمار مي‌رود و ميزان اتکاي کارفرما به نيروي کار از سرمايه بيشتر است از اين رو درک بهره‌وري نيروي انساني و شناخت عوامل موثر بر آن از اين حيث حايز اهميت است که موجب ايجاد ارزش افزوده و سوددهي بنگاه، کاهش بيکاري و تورم، افزايش رفاه و بهبود سطح زندگي نيروي کار مي‌شود.
ايسنا
110


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۸۵۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • خبر مهم برای معلمان غیردولتی؛‌ کاهش محسوس ساعات کاری در هفته با بیمه کامل
  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • تعطیلی دو روزه، بهره‌وری نیروی کار را افزایش می‌دهد/ثبت ۲۸ هزار فرصت شغلی در سامانه ملی
  • وضعیت جوی قم در ۲۴ ساعت آینده
  • امروز با جامی: قتل عاشق بهانه افتاده ست
  • زندگی لک‌لک‌ها در کنار مردم روستا +عکس
  • تغییر ساعت پخش در شبکه تماشا
  • یک‌هزار و ۷۰۰ واحد بهره‌بردار در شهرک‌های صنعتی قم فعال هستند