Web Analytics Made Easy - Statcounter

رضا درستکار درباره سریال «نفس» بیان کرد که از فضای شعاری سریال های دیگر فاصله داشته است.

رضا درستکار در گفتگو با خبرنگار مهر درباره سریال «نفس» ساخته جلیل سامان که به تازگی پخش آن به پایان رسید، گفت: «نفس» از منظر فنی و ساختار نسبت به سریال های تلویزیون کار مقبول و قابل توجهی بود و خیلی باعث تعجب است که تلویزیون چنین اثری ساخته است چون تلویزیون در دوران خوبی به سر نمی برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: صداوسیما در دوران فترت به سر می برد و با این وضعیت چنین سریالی با این پروداکشن سنگین کاری قابل توجه است. این سریال با ساختاری که داشت به مخاطب احترام گذاشت و این اتفاقی است که کمتر در تلویزیون ایران رخ می دهد.

این منتقد سینما و تلویزیون درباره ساختار این سریال و ریتم «نفس» نیز عنوان کرد: نوعی شتاب در ضرباهنگ و شلوغی و آشفتگی و حجم داده ها در سریال ها وجود دارد که در این سریال نمی بینیم و برعکس در «نفس» داستان به شخصیت مرکزی یعنی ناهید اختصاص پیدا کرد و از طرفی این شخصیت هم به خوبی از پس نقش برآمده بود. او بازیگری عکس العملی است که سعی کرد با میمیک خود موقعیت های داستان و نقش را نمایش دهد.

درستکار با اشاره به انتخاب بازیگران این سریال اظهار کرد: یکی از ویژگی های این سریال این است که بازیگران تکراری و سطحی تلویزیون در آن حضور ندارند. بازیگران اصلی کسانی هستند که کمتر در سریال ها حضور داشته اند و هر دو شخصیت های اصلی به خوبی از نقش های سخت خود برآمده اند؛ نقش هایی که فضای آنها به تاریخ ۴۰ سال پیش مربوط است و بازیگران توانسته اند مختصات مربوط به این فضا را در خود درونی کنند.

وی با اشاره به طراحی صحنه و لباس در این سریال نیز یادآور شد: این طراحی ها قرین به واقعیت است و فضاسازی سال های انقلاب را به خوبی توانسته است دربیاورد. ضمن اینکه از تصویربرداری خوبی نیز برخوردار بود.

این منتقد و روزنامه نگار با اشاره به مضمون و محتوای سریال «نفس» که به منافقان می پرداخت، توضیح داد: فضای عصبی کننده ای که در سریال های دیگر وجود دارد و اینکه مضمون و محتوا به صورت شعاری مطرح می شود در این اثر نبود. از طرفی فضای سریال ها در تلویزیون یا تلخ است و یا شاد اما «نفس» فضا و شخصیت های گسی داشت که کمتر در سریال های تلویزیونی به تصویر کشیده شده است.

وی با اشاره به شخصیت پردازی ناهید در «نفس» توضیح داد: کارگردان در سریال «نفس» عاشقانه ای را به تماشا می گذارد که از دید یک زن روایت می شود و ناهید این فضای عاشقانه را در خلا و سکوت بازی می کند. او برخلاف بسیاری از شخصیت هایی که گرفتار عشق می شوند احمق نیست و اتفاقا یک زن معقول با تمام مشکلات و ضعف ها و اشتباهاتش است.

درستکار درباره روند کلی داستان نیز یادآور شد: هر قسمت از سریال با یک سوال تمام شد و خوب است که در فیلمنامه های تلویزیونی که همه چیز قابل پیش بینی است ما به یک نتیجه نهایی در همان نیمه سریال نرسیدیم. جلیل سامان حتی در قضاوت از آدم ها تاخیر می اندازد و این خوب است که شخصیت ها را اینگونه بشناسیم.

وی در پایان این گفتگو درباره سریال «زیر پای مادر» با اشاره به اینکه آن را ندیده است، گفت: یکی از مسایلی که ترغیب می شوید سریالی را ببینید این است که در دعوت اولیه یا یک قسمت، فرم ساخت شما را به درون خود راه بدهد اما این سریال از نظر تصویری مرا راه نداد و ذهن مرا بهم ریخت. از طرف دیگر شخصیت ها هم فریادگر بودند و همه چیز در نوعی فشار و التهاب می گذشت که ترجیح دادم آن را نبینم.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۸۷۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»

مدتی است سریال «حشاشین» (محصول کشور مصر ۲۰۲۴ به کارگردانی پیتر میمی) در ایران سروصدای زیادی به‌پا کرده، از این حیث که از قهرمان و ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیت‌های مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانی‌ها مربوط می‌شود و قصه سریال هم درباره یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های تاریخ تشیع یعنی حسن صباح است، اما نکته قابل اهمیت انتقاداتی است که به شیطنت مصری‌ها در چگونگی ارائه این شخصیت مربوط می‌شود و البته عده‌ای معتقدند مصری‌ها با بی‌انصافی تمام در این سریال، همه چیزی را که ما امروزه به عنوان فرقه خطرناک داعش می‌شناسیم به حسن صباح و پیروان او نسبت داده‌اند.

به گزارش اعتماد، فارغ از تمام این بحث و جدل‌ها، پرسش این است که چرا این کاراکتر‌ها با تمام فراز و فرود‌های شخصیتی که دارند در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

البته بنا بر شنیده‌های موثق ما محمد‌علی نجفی، کارگردان شناخته شده سینما به همراه نغمه ثمینی نویسنده، تصمیم داشتند قصه حسن صباح را برای تلویزیون بسازند، اما تلویزیون حاضر به همکاری با آن‌ها نشد و آن‌ها فیلمنامه این داستان را با عنوان «یک جرعه خون تازه» از طریق نشر لگا، منتشر کردند.

حالا با مهدی سجاده‌چی فیلمنامه‌نویس، درباره این چالش سینما و تلویزیون گفت‌وگویی انجام دادیم که پیش روی شماست:

آقای سجاده‌چی! سریال «حشاشین» را تماشا کردید؟

به خاطر حرفه خود باید می‌دیدم. برایم جذاب نبود و ادامه ندادم.

نکته‌ای که درباره این سریال وجود دارد، انتقاد‌هایی است که به محتوای آن وارد است، از کیفیت آن بگذریم، مثل اکثر مجموعه‌های تاریخی که کشور‌های دیگر از مشاهیر ایران می‌سازند و روایت نامشخص و بعضا جعلی ارائه می‌دهند این مجموعه هم مورد اعتراض قرار گرفت، نظر شما چیست؟

ببینید، ویژگی سریال‌های تاریخی همین است، چون تاریخ محض وجود خارجی ندارد، مانند «گذشته» است. به قولی تاریخ را کسی می‌سازد که آن را می‌نویسد و در زمانه ما؛ آن را به تصویر می‌کشد. ناب‌ترین روایت تاریخ هم صرفا گزینش استدلالی از میان بی‌نهایت داده‌هاست. به بیانی دیگر، ما چیزی به اسم تاریخ نداریم، هر کسی از منظری یا روشی به تاریخ نگاه کند، منظره‌ای متفاوت و گاه حتی متضاد می‌بیند. روایت سریال «حشاشین» هم این‌گونه است. از حسن صباح و قلعه‌الموت و فرقه اسماعیلیه، در کشور ما و در این هزار سال، روایات گوناگون و هر کدام به دلیلی شکل گرفته است. عده‌ای مخالف حسن صباح هستند و عده‌ای با او همدل و موافق هستند. عده‌ای حسن صباح را به نشانه وطن‌پرستی مبارز برای استقلال ایران تقدیر کرده و شخصی مبارز از داعیان فرقه اسماعیلیه می‌دانند، در این میان عده‌ای هم هستند که او را شخصیتی خطرناک و اهریمنی توصیف می‌کنند.

به بیانی دیگر، روایت‌های مختلفی که در میان شیعیان وجود دارد. درست است؟

قطعا همین‌طور است؛ به عنوان مثال، در آخرین گردهمایی‌های شیعیان، فرقه هفت امامی، مذهب اسماعیلی، به عنوان یکی از مذاهب شیعه شناخته نشده است که دلایل خاصی هم دارد، اما حوثی‌های چهار امامی یمن، به عنوان مذهبی شیعه رسمیت دارند. می‌خواهم بگویم نیت‌خوانی از تاریخ متفاوت است، اینکه با چه نگاهی و با چه قرائتی از خصوصیات حسن صباح روایت می‌شود اهمیت دارد. شما اگر جامعه‌شناسی دوران سلجوقیان را بخوانید به صحبت‌های من پی می‌برید و می‌بینید که از عمر خیام، خواجه نظام‌الملک و دیگر چهره‌های شناخته شده آن دوران، برداشت‌ها و تعاریف مختلفی وجود دارد. این تفاوت روایت‌ها ناشی از تفاوت دیدگاه‌هاست. محال است درباره تاریخ اختلاف‌نظر وجود نداشته باشد. هیچ واقعه تاریخی نداریم که همه آن را به شکلی یکسان قبول داشته باشند. درباره توفان نوح هم بین سه دین ابراهیمی نظرات مختلفی وجود دارد. واضح است که هر کدام فیلمی درباره ماجرای توفان بزرگ بسازند، با انکار و اتهامات طرف‌های دیگر روبه‌رو خواهد شد.

از این مقوله بگذریم، درباره کم‌کاری که سینما و تلویزیون نسبت به چهره‌های شناخته شده ایران دارند زیاد صحبت شده و مبحث جدیدی نیست، با این حال وقتی چنین سریال‌هایی به صورت گسترده در دیگر کشور‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کنند این سوال دوباره به ذهن می‌آید که چرا این کاراکتر‌ها در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

مهم‌ترین نکته‌ای که درباره این کم‌کاری می‌توان گفت اینکه تلویزیون بنا بر اعتقادات و دانسته‌های خودشان می‌خواهند به این موضوعات وارد شوند و خب نظرات آن‌ها ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی دارد. به همین دلیل است که در ساخت چنین فیلم‌هایی دچار مشکل می‌شویم. اینکه چیزی نیست، ما حتی برای تولید آثار نمایشی از معصومین هم دست‌مان باز نیست.

اصلا احمدرضا درویش با فیلم «رستاخیر» نمونه مهمی است که چرا در ساخت فیلم‌هایی برای معرفی شخصیت‌های برجسته تاریخی دچار مشکل هستیم.

باز فیلم رستاخیز ساخته شد، اما خیلی از فیلم‌ها در همان مرحله پیش تولید متوقف می‌شود و به سرانجام نمی‌رسد. شما در نظر بگیرید در مقطعی بود که حوزه علمیه با ساخت فیلم‌هایی مربوط به ائمه معصومین (ع) مخالفت کرد، دست‌کم من این‌طور شنیدم. همین نکته باعث شد که فیلمسازان سراغ این موضوع نرفتند، به نظر من این خیلی مهم است که در کشور شیعه ۱۲ امامی، مردمش در مورد ائمه خودشان نمی‌توانند فیلم ببینند.

نکته دیگر اینکه همه رسانه‌ها در همه جای دنیا، نسبتی میان سرگرمی و ایدئولوژی برقرار می‌کنند؛ در بعضی رسانه‌ها این نسبت ۵۰-۵۰ است، بعضی رسانه‌ها این نسبت به ۹۰ می‌رسد یعنی ۹۰ درصد ایدئولوژی حاکم است. مدیران می‌دانند که مردم نیاز به سرگرمی دارند؛ لاجرم بیشتر از ما می‌دانند، اما به هزار دلیل نمی‌توانند کار درست را انجام دهند. با این وصف، عادلانه است بگوییم فیلم‌سازان ما نمی‌توانند چنین فیلم‌هایی بسازند، نه اینکه سلیقه و سواد و مهارت ندارند.

می‌توانیم بگوییم ساخت چنین فیلم‌هایی با سختی‌هایی همراه است.

به نظر من ساخت چنین فیلم‌هایی هم سخت است و هم دردسر دارد. خیلی وقت‌ها، پس از تحقیقات، فیلم‌نامه نوشته می‌شود برنامه‌ریزی برای تولید می‌شود، اما به تولید نمی‌رسد. اگر کسی به ساخت فیلم تاریخی مصر علاقه‌مند باشد درنهایت به شهرک غزالی می‌رود و ما آن مو‌های روغن‌زده مردان و حجاب‌های عجیب و غریب زنان و چند بنز قراضه را به عنوان فیلم تاریخی می‌بینیم.

دیگر خبرها

  • سریال جدید تلویزیون به دو شبکه می‌رسد
  • «دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»
  • همه مردهای مجرد نون خ خواستگار این دختر بودند ‌| ویدئو
  • چرا سریال رمضانی حشاشین، جهان عرب را درنوردید؟
  • جزئیات 2 سریال جدید تلویزیون ؛ معمایی و کمدی (+عکس)
  • چرا «نون خ» و «زیرخاکی»، «پایتخت» نشدند؟!
  • یک قصه خیالی به روایت فراری
  • سریال‌های جدید تلویزیون را بشناسید
  • دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد
  • قرارگاه آلوده‌سازی آقازاده‌های مسئولان ایران به روایت سریال تلویزیون! | فیلم