گفت وگو با معروفترين آبدارچي ايران: نميدانم چرا يکدفعه مشهور شدم؟!
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۹۴۲۰۸
خبرگزاري آريا - آنهايي که ميخواهند عنوان سلبريتي کنار اسم و رسمشان بنشيند، بايد خود را به آب و آتش بزنند، در اين هياهو اما يکي هم هست که از شدت «معمولي بودن» معروف شده است تا قواعد دنياي شهرت و نامآوري را بشکند.
به گزارش جام نيوز، «شهرت» اين روزها فرمول عجيبي دارد. آنهايي که ميخواهند عنوان سلبريتي کنار اسم و رسمشان بنشيند، بايد خود را به آب و آتش بزنند، در اين هياهو اما يکي هم هست که از شدت «معمولي بودن» معروف شده است تا قواعد دنياي شهرت و نامآوري را بشکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«کاظم عقلمند»، يکي از چهرههاي محبوب دنياي مجازي است که با «روزمرگيهاي يک آبدارچي» معروف و براي خودش يک «پديده» شد.
او در اين سالها با رسانهها گفت وگوهاي متعددي داشته است اما خيلي اتفاقي با او که همراه خانوادهاش به مشهد سفر کرده بود، برخورد کرديم و همين بهانهاي شد تا با معروفترين آبدارچي ايران به گفت وگو بنشينيم:
6هزار لايک براي يک ليوان چاي
«کاظم عقلمند» آبدارچي معروف و بي ريايي است که شايد همين بي ريايي باعث معروفيتش شده است. عقلمند که پس از فوت خواهرش، براي رهايي از افسردگي به اينترنت پناه آورده بود، نوشتن را با وبلاگ نويسي آغاز کرده است. خودش در اين باره ميگويد: ماههاي 8 يا 9 سال 1390 بود که وبلاگ نويسي را با نوشتههاي طنز آغاز کردم. نام وبلاگ را به ياد خواهرم «اين منم بي تو» گذاشتم. با اين که برخي مطالب وبلاگ کپي بود، استقبال مردم از نوشتهها يم بسيار خوب بود. به نحوي که براي هرمطلب 150 تا 190 کامنت ميگرفتم. اين تعداد کامنت براي وبلاگي که تازه راه اندازي شده و ويژگي خاصي نيز ندارد، خيلي بالاست.اين روال ادامه داشت تا اين که سرويس بلاگفا با مشکل روبهرو شد. به همين دليل به فيس بوک کوچ کردم. بعد يک هفته پستي گذاشتم که نقطه عطفي در زندگي من بود.
وي ادامه ميدهد: مضمون پست اين بود که 6 سال است آبدارچي شرکتي هستم و وظيفه نظافت و چاي ريختن بر عهده من است. دلخوشي ام اين است که کسي يک ليوان چاي به من بدهد. اين پست 5 تا 6 هزار بار به اشتراک گذاشته شد و در آن صفحات قريب به 400 تا 500 هزار لايک خورد. بعد اين اتفاق شبکههاي خبري خارجي و خبرنگاران مختلف به من پيشنهاد مصاحبه دادند که قبول نکردم. مضمون پستهاي من تا پيش از اين طنز و اشعار عاشقانه بود؛ ولي بعد از آن پست، تصميم گرفتم کمي از روزمرگيها و اتفاقاتي بنويسم که برايم ميافتند و احساسي که نسبت به آنها دارم. به همين دليل براي متمايز شدن اين پستها، خط اول هر مطلبم مينوشتم: روزمرگيهاي يک آبدارچي. عقلمند با بيان اين که آن موقع فرق بين صفحه خصوصي و عمومي را نميدانسته، عنوان ميکند: به پيشنهاد خواهرزادهها و دوستانم که تفاوت صفحه خصوصي و عمومي را برايم توضيح دادند، صفحهاي عمومي با عنوان «روزمرگيهاي يک آبدارچي» ساختم. آن صفحه 7 تا 8 هزار دنبال کننده داشت.
کوچ به اينستاگرام
عقلمند ادامه ميدهد: کمي بعد فيس بوک هم از رده خارج شد و اينستاگرام، روي کار آمد و هوادار پيدا کرد. به همين دليل من هم بار و بنديلم را جمع کردم و به اينستاگرام رفتم. در اينستاگرام صفحهاي با همان نام قبلي ساختم و حدود چهار هزار نفر ظرف همان يک هفته اول صفحه من را فالو کردند. در همين ايام بود که دو خبرگزاري با من مصاحبه کردند. اين مصاحبهها باعث شد بر تعداد دنبال کنندههاي صفحه ام افزوده شود. پس از آن مصاحبههاي تلويزيوني شروع شد و کمکم روزنامهها ، مجلات و برنامههاي راديويي به سراغم آمدند. خلاصه آنجا بود که شهرت را از زاويه ديگري تجربه کردم.
وي تاکيد دارد که در نوشتارش مراقب خطوط اخلاقي است و ادامه ميدهد: مسئلهاي که من در صفحهام رعايت ميکنم، عرف و شرع است. کاري به کسي ندارم و صرفا از خودم مينويسم.
نمايش عريان واقعيت
اين آبدارچي درباره دليل معروف شدنش اظهار ميکند: من صرفا از خودم مينويسم و درست نميدانم دليل اصلي شهرتم چه بوده؛ اما خب اين لطف مردم نيز هست. تعداد لايک پستهايم واقعا براي خودم نيز باعث تعجب است. من پستهايي دارم که بيش از 100 هزار لايک خورده اند، همچنين پستهايي دارم که بازديد واقعي آنها بيش از 2 ميليون بار بوده است. البته حدسهايي ميزنم. دوستي ميگويد ممکن است ما هم در ماهيتابه غذا گرم کنيم و بخوريم؛ اما براي عکس گرفتن و گذاشتن در اينستاگرام بهترين بشقابها را استفاده ميکنيم. تزيينات مختلف به سفره ميبخشيم و شمعهاي رنگي روشن ميکنيم. اما تو واقعيت را به صورت عريان نمايش ميدهي. عکس همان ماهيتابهاي را منتشر ميکني که در آن غذا ميخوري. اين ميتواند يک دليل معروف شدنم باشد. دليل ديگر نيز ميتواند اين باشد که من هرگز نميگويم که آدم خوبي هستم يا حرفي که ميزنم درست است. با کسي کاري ندارم و صرفا زندگيام را به صورت واقعي مينويسم. سعي ميکنم کلماتم را سمت رويکردهاي منفي نبرم و سعي نميکنم مهرطلب باشم.
به صورت شبانه ديپلم گرفتهام
وي در واکنش به اين سوال که چه شد آبدارچي شدي، بيان ميکند: به خاطر شرايط، مجبور به پذيرش اين شغل شدم. تحصيلات بالايي نداشتم. تازه از خدمت سربازي آمده بودم و آشنايي نيز نداشتم که روي کمکش حساب کنم تا جايي سفارشم کند. سه سالي ميشد که در يک خياطي مشغول بودم اما آنجا بيمه و آينده نداشتم. به دنبال کاري بودم که کمي امنيت داشته باشد. اشتباهي که بسياري از افراد درباره من ميکنند اين است که فکر ميکنند شغلم را دوست دارم. اين درحالي است که به محض رسيدن به تحصيلات بالاتر، به دنبال عوض کردن شغلم خواهم بود. باور دارم وقتي درآمد داري بايد شکرگزار باشي چون بسياري از افراد به دنبال همين درآمد هستند و همين شغل را هم ندارند. من از اين شغل کسب درآمد ميکنم و دو راه دارم. يا عاشقانه انجامش بدهم يا با غرولند. من راه اول را انتخاب کردم. وي ادامه ميدهد: آبدارچي بودن پايينترين سطح شغلي يک شرکت است،اکنون با تحصيل در مدرسه شبانه موفق به اخذ ديپلم شدهام. تمام سعيام را ميکنم که به دانشگاه بروم و شغلم را عوض کنم. من خواستهام و اميد دارم که يک روز به شغلي با سطح بالاتر دست پيدا کنم.
فضاي شرکت من را گرفت
عقلمند از ماجراي استخدامش در شرکتي که فعلا در آن مشغول به کار است، چنين ميگويد: دوستي من را به اين شرکت معرفي کرد. روز اول که وارد شرکت شدم از فضاي آن خوشم آمد و در اصطلاح من را گرفت. يکي دو ماه براي رؤسايم کار کردم و هر دو طرف از هم خوشمان آمد. دقيقا چهاردهم خرداد سال 1387 به شرکت مراجعه کردم و تا امروز 9 سال سابقه کار در اين شرکت دارم.
اين آبدارچي معروف ميافزايد:اکثر کودکان دوست دارند خلبان، دکتر يا مهندس شوند. ولي من از بچگي به شغلهايي علاقه داشتم که در ارتباط با حيوانات است. با توجه به روابط عموميام، احساس ميکنم در شغل فروشندگي نيز موفق ميشدم؛ اما اکنون به روان شناسي علاقهمندم.
بزرگ ترين آرزويم ديدن خواهرم در خواب است
وي در ادامه، سلامتي خانواده و فرزندانش را از خدا ميخواهد و عنوان ميکند: از وقتي که خواهرم فوت کرده است، او را در خواب نديده ام. بزرگ ترين آرزويم اين است که خواهرم به خوابم بيايد. همه چيز زندگيام خوب است. همسرم را دوست دارم، پدر و مادرم سالم هستند، دو فرزند دارم و زندگيام آرام است. براي پول تلاش ميکنم ولي دغدغهام پول نيست.
کنار آمدن با شغلم بسيار سخت بود
عقلمند با بيان اينکه در 23 سالگي کنار آمدن با چنين شغلي برايش بسيار سختتر بوده، ميافزايد: در آن سالها غرور جواني داشتم و برايم بسيار سخت بود که آبدارچي باشم. در نهايت با خودم حساب و کتابي کردم و ديدم که نميتوانم شغلم را عوض کنم. به همين خاطر با آن کنار آمدم. زماني که مجرد بودم دلخوشيام خواهر، برادر و پدرو مادرم بودند. اکنون کنار همسرم آرامش دارم و بودن بچهها، شادي زندگي مرا ميسازد.
اين مشهديهاي مهربان
اين آبدارچي از سفرش به مشهد اينگونه ياد ميکند: اين سفر، سومين سفرم به مشهد بود. تا 30 سالگي به مشهد نيامده بودم. هنوز محبت مشهديها را فراموش نکردهام. در سفر قبلي فردي به نام رضا بدون اينکه مرا بشناسد تا فرودگاه براي ديدنم آمده بود و مرا به هتل رساند. بعد نقاط ديدني مشهد را نشانم داد. ميگفت در اين شهر مهماني و مهمان حبيب خداست. اين دفعه که به مشهد آمدم دوستاني که نميشناختمشان پيشنهاد در اختيار گذاشتن خانه يا ماشينشان را به من ميدادند. برايم تبرک ميآوردند که بسيار برايم باارزش بود. در انتها بايد بگويم که روزنامه خراسان را خيلي دوست دارم و ويژه نامه «جيم» را هميشه ميخوانم. اين روزنامه بسيار صريح و بي پرده حرف ميزند. در دنياي فناوري کار روزنامهها براي حفظ مخاطب بسيار سختتر است و از اين بابت براي اهالي رسانه آرزوي موفقيت دارم.
خراسان/206
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۹۴۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار به افراد مشهور و خانوادهشان در زمان اجرای طرح حجاب | فیلم
کارشناس شبکه اقق درباره اجرای قانون عفاف و حجاب گفت: خانواده تان تخلف کنند از تخفیفات مجازات نمی توانید استفاده کنید!/چندثانیه
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی