Web Analytics Made Easy - Statcounter

وهّابیان بر اثر عدم قدرت کافی علمی بر تحلیل مسائل اسلامی به خصوص مسأله توحید و شرک، گرفتار وسواس عجیبی در این مسأله شده و هر جا دستاویزی پیدا کردند به مخالفت برخاستند.

به گزارش خبرگزاری مهر،واقعه تلخی در یک قرن گذشته در سرزمین وحی روی داد که مسلمین را از آثار تاریخی اسلامی برای همیشه محروم ساخت و آن حادثه قدرت گرفتن وهّابیّت بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

[۱]

۹۴سال پیش (سنه ۱۳۴۴ه ق) در هشتم شوال، هنگامی که وهابی های نادان و تکفیری در حجاز به قدرت رسیدند، در یک حرکت هماهنگ ناپخته، تمام بناهای تاریخی اسلامی به ویژه قبور ائمه بقیع (ع) را به بهانه شرک یا بدعت ویران کرده، و با خاک یکسان نمودند.[۲]ولی جرأت نکردند به سراغ قبر مطهّر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بروند، مبادا عموم مسلمین بر ضدّ آنها قیام کنند و به اصطلاح، این «مخالفان تقیّه» از دیگر مسلمانان «تقیّه» کردند!.[۳]

هشتم شوّال؛ روز عزای امّت اسلامی

درروز هشتم شوّال ۱۳۴۴ه ق، دست وهابیت نادان و بی‌خرد از آستین ظلم و ستمگری درآمد و بارگاه ملکوتی و بسیار باشکوه ائمه هدی (ع) در بقیع را با خاک یکسان کرد و قلوب صدها میلیون شیعه جهان و اهل سنّت محبّ اهل‌بیت را جریحه دار نمود.[۴]لذا علاوه بر آنکه شیعیان همه ساله در هشتم شوال به عزاداری پرداخته و یاد و خاطره آن جنایت بزرگ را زنده نگاه می‌دارند، لیکن هشتم شوال تنها روز عزای شیعیان نیست بلکه تمام ملت‌های مسلمان این روز را بزرگ می‌دارند.[۵]

بازشناسی تخریب قبور ائمۀ بقیع به دست وهابیون

در حدود نودو چهار سال قبل یعنی در سال ۱۳۴۴ هـ.ق وهّابیها مدینه را تسخیر کردند. قاضی القضاتی به نام شیخ عبدالله مردم را جمع کرد و پرسید: در مورد تخریب قبور چه می گویید؟ قطعاً قصد قاضی وهابی نظرخواهی نبود و مردم مدینه می دانستند که آنها عدّه ای بیرحم هستند چون قبلا قبور مکّه و شهرهای دیگر را تخریب کرده بودند. از این رو عده زیادی سکوت کردند و عدّه ای هم از ترس موافقت کردند، آنها هم قبور ائمّهبقیعرا که با عظمت ترین قبور آنجا بود تخریب کردند علاوه بر آن قبور زوجات پیامبر و هر چه قبر و گنبد و بارگاه بود تخریب کردند. قبر عبدالله پدر پیامبر(ص) را هم که دربقیعنبود خراب کردند و فقط قبر پیامبر(ص) را که از زمان عثمانیها به یادگار مانده بود باقی گذاشتند. البتّه آنها معتقد بودند که این بارگاه هم باید خراب شود ولی از ترس رویارویی با تمام مسلمانان از آن صرف نظر کردند که اکنون هم یک نقطه ضعف برای آنهاست، چرا که می گوییم اگر از آثار شرک است چرا آن را باقی گذاشتند؟! و اگر بگویند به خاطر ملاحظه مسلمین است، می گوییم که شما تقیّه را حرام می دانید و اگر تخریب را یک جا جایز و در جای دیگر جایز ندانند. می گوییم مگر شرک دو گونه است؟![۶]

تخریب قبور ائمۀ بقیع ؛ یک نقشه خائنانه برای نابودی تاریخ اسلام

بدیهی است حیات امّت ها با امور گوناگونی گره خورده است که یکی از آنها حفظ میراث های فرهنگی و آثار علمی و دینی است ، لیکن با نهایت تأسّف سرزمین وحی به خصوص مکّه و مدینه بر اثر سوء تدبیر مسلمانان به دست یک جمعیّت عقب افتاده و کج سلیقه و متعصّب افتاد و ارزشمندترین میراث های فرهنگی اسلام با بهانه های واهی و بسیار سست بر باد رفت، میراث هایی که هر کدام یادآور بخش های مهمّی از تاریخ پرافتخار اسلام بود.[۷]

نمونه بارز آن قبرستان بقیع است، این قبرستان مهمترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمّی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ ما مسلمین است.[۸]لیکن وهابیت، میراث فرهنگی پیامبر (ص)و اهل بیت(ع) ایشان را از بین برد و آثار فراوانی از اصحاب پیامبر، بزرگان و دانشمندان اسلام را تخریب کرد؛ وهابیت تاریخ زنده اسلام را نابود کرد.[۹]

البته تنها قبور امامان و بزرگان خفته در بقیع از میان نرفت، بلکه این «قوم» هر جا اثری گرانبها از تاریخ اسلام یافتند آن را از میان بردند و از این رهگذر خسارات غیر قابل جبرانی دامان مسلمین را گرفت.[۱۰]زیرا این آثار تاریخی جاذبه عجیبی داشت و انسان را به اعماق تاریخ اسلام فرو می برد.[۱۱]

این در حالی است که تمام جهانیان سعی دارند آثار تاریخی خود را که حکایت از ریشه‌دار بودن تمدّن آنها می‌کند با هزینه‌های بسیاری نگهداری کنند و برای تخریب آنها جرائم سنگینی قائلند ولی این نابخردان مهم‌ترین اثار تاریخی اسلام و تمدّن اسلامی را که قلوب مسلمین برای آن می‌تپد به دست نابودی سپردند و جهان اسلام را از این گنجینه‌های گرانقدر محروم ساختند، و خسارت عظیمی به بار آوردند که با هیچ چیز قابل جبران نیست[۱۲].

آری آنان به سبب همین عقاید جاهلانه و خشک، با تأسّف بسیار آثار تاریخی اسلامی فراوانی را در حرمین شریفین تخریب کردند؛ آثار ارزشمندی که می توانست سبب پیوند نسل حاضر با تاریخ گذشته اسلام باشد که متأسّفانه همه آنها از دست رفت.[۱۳]

تخریب بقیع؛ ارمغان توحید وارونه وهابیت

هشتم شوال روزی است که قبور فرزندان پیامبر اسلام به دست افرادی بیسواد ویران شد؛[۱۴]وهابیت نادان و تکفیری که قبور ائمه بقیع را ویران کردند نه تنها از قرآن، سنت پیامبر(ص) و روایات معصومان(ع) بی خبر هستند بلکه توحید را نیز وارونه جلوه می‌دهند.[۱۵]

وهّابیان بر اثر عدم قدرت کافی علمی بر تحلیل مسائل اسلامی به خصوص مسأله توحید و شرک، گرفتار وسواس عجیبی در این مسأله شده و هر جا دستاویزی پیدا کردند به مخالفت برخاستند، در مسأله زیارت، در موضوع شفاعت، در باب بنای بر قبور و امور دیگری از این قبیل، همه را به نحوی مخالف شرع دانسته و با مسأله «شرک» و «بدعت» پیوند زدند و با آن مخالفت نمودند.[۱۶]

بهانه وهابیون برای تخریب بارگاه بقیع چه بود؟

به اعتقاد وهابیت ساختن بنا بر قبور سبب پرستش قبرها می شود و این حدیث نبوی را گواه بر عدم جواز آن می گیرند:««لَعَنَ اللهُ الْیَهُودَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أنْبِیَائِهِمْ مَسَاجِدَ؛ خداوند یهود را لعن کرد زیرا قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند».[۱۷]،[۱۸]لذا وهابی های نادان و تندرو به شیعیان اشکال می کنند که چرا شما بر مزار و قبور امامان و بزرگان دینتان گنبد و بارگاه می سازید؟[۱۹]

ولی بر همه مسلمین روشن است که هیچ کس قبور اولیاء الله را پرستش نمی کند و میان «زیارت» و «عبادت» فرق واضح و روشنی است. ما همان گونه که به زیارت و دیدار احیا و زنده ها می رویم و بزرگان را احترام کرده و از آنها التماس دعا می کنیم، همین گونه به زیارت اموات می رویم و به بزرگان دین و شهدای راه اسلام احترام می گذاریم و از آنها التماس دعا داریم.[۲۰]

به راستی آیا هیچ عاقلی می گوید زیارت بزرگان در حیاتشان به صورتی که گفته شد، عبادت، کفر و شرک است؟ زیارت بعد از وفات نیز همین گونه است.[۲۱]

اینگونه است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به زیارت قبور بقیع می رفت و روایات بسیاری در منابع اهل سنّت در مورد زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و زیارت سایر قبور آمده است.[۲۲]

لذا اگر خداوند یهود را لعن کرده به سبب این بوده که قبور انبیا را سجده گاه قرار دادند، در حالی که هیچ مسلمانی هیچ قبری را سجده گاه خود قرار نمی دهد.[۲۳]

از این جهت زیارت قبور ربطی به عبادت ندارد، و نماز در کنار قبر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و قبور سایر اولیاء الله هیچ مشکلی ندارد و روایت مذکور، ناظر به کسانی است که واقعاً پرستش قبور می کردند.[۲۴]

هم چنین کسانی که با زیارت شیعیان جهان از قبور امامان (علیهم السلام) آشنا هستند، می دانند هنگام نمازهای واجب وقتی صدای مؤذّن بلند می شود، همه رو به قبله می ایستند و نمازهای واجب را به جماعت برگزار می کنند و موقع زیارت نخست صد بار تکبیر می گویند و بعد از زیارت نیز دو رکعت نماز مستحب رو به قبله بجا می آورند، تا در آغاز و پایان روشن شود پرستش مخصوص خداست.[۲۵]

ولی متأسّفانه باب تهمت و افترا و دروغ بر اثر انگیزه های خاصّی گشوده شده و اقلّیّت وهّابیها همه مخالفان خود را به انواع تهمت ها متّهم می سازند[۲۶]که در خوش بینانه ترین حالت باید گفت ؛آنها بر اثر قلّت بضاعت علمی، توان تحلیل مسائل را به خوبی ندارند و حقیقت شرک و توحید را در نیافته و فرق میان زیارت و عبادت را به طور دقیق نمی دانند.[۲۷]

تخریب قبور بقیع در سایۀ تفسیر خرافی وهابیت از اسلام

در سال ۱۳۴۴ هجری قمری وهابیها تصمیم گرفتند قبور ائمه بقیه و سایر بزرگان را که قبه و بارگاه داشتند و بیش از هزار سال برای این قبه احترام قائل بودند همه را ویران کنند لیکن در آن زمان از تمام کشورهای اسلامی به این عملکرد وهابیها اعتراض شد؛ولی این قوم لجوج اعتنا نکردند و حتی برخی تصمیم داشتند بارگاه پیامبر(ص) را هم ویران کنند.وهابیها زمانی که هجوم جهان اسلام را فوق العاده دیدند از تخریب بارگاه پیامبر(ص) دست نگه داشتند.[۲۸]

شکی نیست که اساس بحثهای اسلامی را توحید و شرک تشکیل میدهد؛ ولی وهابی ها تفسیر خرافی برای این دو مسائل دارند که این تفسیر بیگانه از اسلام است و در این مساله این گروه اندک یک طرف قرار دارند وتمام جهان اسلامی شیعی و سنی در طرف دیگر قرار دارند.[۲۹]

وهابی ها براساس برداشت نادرستی که دارند هر پدیده نو و تازه را بدعت میدانند برهمین اساس با نوآوری مخالفت میکنند؛ در حالی که نوآوری در دو شکل صورت میگیرد که یکی از آنها عرفی و دیگری شرعی است.[۳۰]

شرک آن است که کسی چیزی یا کسی را همتای خدا بداند،حال آنکه آیات زیادی در قرآن وارد شده است که شفاعت طلبیدن شرک نیست و شفیع هرگز هم ردیف خدا نیست و فقط واسطه ای است که از خدا تقاضا می کند و اگر شرک است چرا قرآن آن را مجاز شمرده است[۳۱].

بدعت نیز آن است که چیزی را که جزء دین نیست به نام دین وارد دین کنند. حال اگر کار جدیدی انجام دهیم ولی به نام دین نباشد دیگر بدعت نیست زیرا اگر بدعت باشد بسیاری از کارهای وهابی ها بدعت است مثلا در زمان رسول خدا(ص) مسجد الحرام دارای مناره و این درب های وسیع نبود و بعد آنها را درست کردند و این از باب نوآوری عرفی است و کسی قائل نشده است که اینها بدعت است و هکذا موارد بسیار دیگر.[۳۲]به تعبیر دیگر بدعت به معنای این است که ما پدیدهای نو را به عنوان دین قلمداد کنیم؛ در حالی که نوآوریهای عرفی هرگز به معنای بدعت در دین نیست،اگر تفسیر نادرست وهابیها را در اسلام جاری کنیم باید تمام شئون اجتماعی را حرام بدانیم.[۳۳]

آیا ساختن بنا بر روی قبور و مسجد و توسل و بوسیدن ضریح بدعت و شرک است؟

در پاسخ به این شبهه، از وهابی ها سوال می کنیم که چرا قبوربقیعرا تخریب کرده اید. در جواب می گویند شرک است. سؤال می کنیم چرا شرک است؟ شرک آن است که غیر خدا را همردیف خدا قرار دهند، حال آنکه هیچ کس پیامبر(صلی الله علیه وآله)و ائمّه(علیهم السلام) را هم ردیف خدا نمی داند بلکه همه، آنها را شفیع و واسطه می دانند.[۳۴]

علاوه بر این آنها بوسیدن ضریح را شرک می دانند. می گوییم چرا بوسیدن حجر الاسود شرک و حرام نیست؟ می گویند: این سنّت است. مگر می شود شرک در جایی سنّت و جایز باشد و در جایی دیگر جایز نباشد.[۳۵]همچنین همه آنها جلد قرآن را می بوسند. در حالی که جلد قرآن یک تکّه مقوّاست. اگر شرک نیست بوسیدن در و دیوار هم شرک نیست، اگر بگویند قرآن را به خاطر آن که از ناحیه خدا فرستاده شده می بوسیم، ما نیز می گوییم ما هم ضریح امامی را که از طرف خدا و فرستاده اوست می بوسیم.[۳۶]

هم چنین در تمام جهان برای افراد سرشناس قبه و بارگاهی وجود دارد و حتی در میان اهل تسنن هم چنین است، حال آیا می توان گفت که همه‌ی این مظاهر شرک است و فقط ساکنین منطقه‌ی کوچکی در مکه موحد هستند و ما بقی افراد از شیعه و سنی همه مشرک اند؟[۳۷]

و یا در قرآن مجید[۳۸]می خوانیم؛ هنگامی که اصحاب کهف شناخته شدند و مردم دور آنها را گرفتند در تفاسیر آمده است که آنها از خداوند تقاضا کردند که آنها را از دنیا ببرد و خداوند هم دعایشان را مستجاب کرد. در اینجا قرآن می فرماید: «قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلی‌ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً؛ یعنی آنها که بر امر آنها واقف شدند گفتند که در کنار بارگاه آنها مسجدی درست می کنیم و در آن عبادت می کنیم» ظاهر آیه این است که با این مسئله به شکل موافق برخورد می کند حال آیا می توان گفت که قرآن هم اجازه‌ی شرک داده است.[۳۹]

حال چطور شد که همه مسلمانان اشتباه کردند جز این عدّه قلیل!، این را هیچ عقلی نمی پذیرد.[۴۰]از این رو باید در قبرستان بقیع، قبوری مثل قبر پیامبر(ص) تجدید بنا شود و یا لااقلبقیعرا از این شکل درآورند و اینها به هیچ عنوان شرک نیست.[۴۱]

سوال بی جواب در مورد تخریب بقیع از علمای وهابی؛ چرا هنوز بارگاه پیامبر برپاست؟!

کسانی که به مکّه و مدینه مشرّف شده اند، می دانند علی رغم ویرانی تمام قبرستان بقیع و قبور شهدای احد و غیر آنها، گنبد و بارگاه ملکوتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله برپاست و مسلمانان از همه جای دنیا به زیارت آن حضرت می شتابند و این وضع سؤال مهمّی در اذهان همه زائران ترسیم می کند، که چرا این گروه به سراغ بارگاه پیامبر صلی الله علیه و آله نرفتند؟![۴۲]

ما از علمای وهابی می پرسیم: به راستی اگر واقعاً ساختن گنبد و بارگاه بر قبور امامان و پیامبران شرک و بت پرستی است و بدین جهت گنبد و بارگاه امامان مظلوم بقیع را ویران کرده اید، چرا گنبد و بارگاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را خراب نمی کنید؟ آیا شرک و بت پرستی استثنا هم دارد؟ این سؤال را مکرّر از وهابی ها پرسیده ایم، امّا هیچ گاه جواب قانع کننده ای نداشته اند. بعضی از آنها که خیلی وقیح و بی شرمند می گویند: هنور قدرت بر این کار پیدا نکرده ایم هر زمان قدرت پیدا کنیم آن را هم خراب خواهیم کرد![۴۳]

قابل توجّه این که هم اکنون قُبّه و بارگاه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در کنار مسجد نبوی سر به آسمان کشیده و همه مردم مسلمان حتّی وهّابی ها در روضه مقدّسه (آن قسمتی از مسجد نبوی که در کنار قبر آن حضرت و متّصل به آن است) در پنج وقت نماز واجب می خوانند و در اوقات دیگر نمازهای مستحب، و در پایان هم قبر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت می کنند.[۴۴]

حال آیا این کار پرستش قبور محسوب می شود و حرام است؟ یا این که قبر مطهّر پیامبر (صلی الله علیه و آله) مستثناست، آیا ادلّه شرک و حرمت پرستش غیر خدا قابل استثناست؟![۴۵]

حقیقت آن است که آنها خود را کوچک تر از آن دیدند که دست به این کار زنند و تمام جهان اسلام را بر ضدّ خود بشورانند. آری وهّابی های متعصّب نتوانستند، بارگاه ملکوتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را از میان بردارند، و گنبد خضرا را ویران سازند و ضریح مقدّس حضرت را نابود کنند.[۴۶]

لذا از آنها می پرسیم چگونه تمام گنبد و بارگاه هایی را که بر فراز قبور ائمّه بقیع علیهم السلام و شهدای احد و غیر آنها بنا شده بود از میان برداشتید ولی گنبد و بارگاه پیامبر صلی الله علیه و آله همچنان پابرجاست؟ این تناقض در عمل چه مفهومی دارد؟[۴۷]

اگر این ها نشانه بت پرستی و شرک است، چرا این «نشانه بزرگ!» را در کنار این مسجد با شکوه و با عظمت نگه داشته اید، و اگر نیست، چرا بقیّه را از میان برداشتید؟آنها پاسخی در برابر این سؤال ندارند و به راستی وامی مانند.[۴۸]

هم چنین به آنها می گوئیم اگر بگویید که ما تقیه کردیم و از مسلمانان جهان واهمه داریم میگوئیم که تقیه به مذهب شما حرام است.[۴۹]

لزوم اداره حرمین شریفین توسط علمای اسلامی

تشخیص وهابیت این است که قبه و بارگاه شرک و بدعت است و ما هم خطاب به آنها می گوئیم که شما اشتباه می کنید. آیا مکه و مدینه فقط از آن شما ست که هر چه تشخیص داده اید در آن اعمال کنید یا اینکه همه‌ی مسلمانان در آن شریک هستند ، چرا شما نظرات شخصی خود را به مرحه‌ی انجام می رسانید و همه را مجبور می کنید که به حکم شما گردن نهند. در حالی که شما فقط از لحاظ سیاسی آن هم به نحو مستبدانه حاکم منطقه خود هستید ولی از لحاظ مذهبی همه‌ی مسلمانان در آن سهیم هستند.[۵۰]

جای بسی تأسف است که وهابی ها با میراث‌های اسلامی معامله ملک شخصی می‌کنند و خیال می‌کنند مکه و مدینه فقط به آنها تعلق دارد و هر کاری خواستند می‌توانند با این مواقف اسلامی بکنند.[۵۱]در حالی که آثار اسلامی تنها متعلق به کسانی که در آن منطقه زندگی می‌کنند نیست و متعلق به همه مسلمان است از این رو هر اقدامی که می‌خواهد صورت بگیرد باید با مشورت همه علمای اسلام باشد.[۵۲]

لذا جهان اسلام باید فریاد کشد و به آنها بفهماند که اینها ذخایری است متعلق به تمام مسلمین جهان، در گذشته و حال، و هیچ کس در هر مقامی باشد حق ندارد خودسرانه با آنها به صورت ملک شخصی عمل کند ، از این رو مفتیان وهابی سعودی که فقط اطلاعات بسیار سطحی از مبانی اسلامی و کتاب و سنت دارند حق ندارند برای این امور تصمیم بگیرند و فتوا صادر کنند.[۵۳]

بنابراین در اداره حرم اهل بیت (ع) باید نمایندگانی از تمام کشورهای اسلامی حضور داشته باشند، اگر چنین شود قطعاً اتفاقاتی همچون تخریب قبور ائمه بقیع (ع) و سایر آثار اسلامی رخ نخواهد داد.[۵۴]

بی تردید کسانی که در سوریه قبور بزرگان اسلام را ویران کردند افرادی هستند که فاقد فکر و فرهنگ انسانی هستند و نمی‌توانند بر حرمین شریفین حکومت کنند.[۵۵]

سخن آخر

امید است بازسازی قبور ائمه(ع) در مکه و مدینه به زودی اتفاق افتد.[۵۶]برای تحقق این مهم، انتظار روزی را می‌کشیم که مسلمین جهان بیدار شوند و حق مشروع خود را مطالبه کنند و اداره امور فرهنگی حرمین شریفین را به دست گروهی از نمایندگان بصیر تمام کشورهای اسلامی بسپارند و دست وهابیت تندرو را از این مقدسات اسلامی ، نه تنها قبور ائمه بقیع (ع) بلکه تمام آثار تاریخی مکه و مدینه که هر کدام نشانه‌ای از عظمت اسلام و تاریخ گویای مسلمین جهان بود و به سبب افکار سفیهانه تخریب شدند، کوتاه کنند.[۵۷]

[۱]شیعه پاسخ می گوید ؛ ص۱۰۲.

[۲]همان.

[۳]همان.

[۴]پیام آیت الله مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛ ۱۴/۶/۱۳۹۰.

[۵]بیانات آیت الله مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛۲۶/۵/۱۳۹۲.

[۶]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۲۸/۷/۱۳۸۶.

[۷]شیعه پاسخ می گوید، ص: ۱۰۳.

[۸]وهابیت بر سر دو راهی، ص: ۶۴.

[۹]بیانات آیت الله مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛۲۶/۵/۱۳۹۲.

[۱۰]شیعه پاسخ می گوید، ص: ۱۰۳.

[۱۱]همان.

[۱۲]پیام آیت الله مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛ ۱۴/۶/۱۳۹۰.

[۱۳]کلیات مفاتیح نوین ؛ ص۸۱۸.

[۱۴]بیانات آیت الله مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛۲۶/۵/۱۳۹۲.

[۱۵]همان.

[۱۶]شیعه پاسخ می گوید ؛ ص۱۰۱.

[۱۷]صحیح بخاری؛ ج ۱؛ ص۱۱۰/ صحیح مسلم ؛ ج ۲؛ ص ۶۷.

[۱۸]شیعه پاسخ می گوید ؛ ص۱۰۴.

[۱۹]داستان یاران: مجموعه بحث های تفسیری حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)، ص: ۶۰.

[۲۰]همان.

[۲۱]همان.

[۲۲]همان.

[۲۳]همان؛ ص: ۱۰۵.

[۲۴]همان.

[۲۵]همان.

[۲۶]همان؛ ۱۰۶.

[۲۷]همان.

[۲۸]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۵/۷/۱۳۸۸.

[۲۹]همان.

[۳۰]همان.

[۳۱]همان.

[۳۲]همان.

[۳۳]همان.

[۳۴]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۲۸/۷/۱۳۸۶.

[۳۵]همان.

[۳۶]همان.

[۳۷]همان.

[۳۸]سورۀ کهف؛ آیۀ ۲۱.

[۳۹]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۷/۷/۱۳۸۷.

[۴۰]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۲۸/۷/۱۳۸۶.

[۴۱]همان.

[۴۲]وهابیت بر سر دو راهی ؛ ص۶۵.

[۴۳]داستان یاران: مجموعه بحث های تفسیری حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)، ص: ۶۰.

[۴۴]شیعه پاسخ می گوید ؛ ص۱۰۵.

[۴۵]همان.

[۴۶]وهابیت بر سر دو راهی ؛ ص۶۵.

[۴۷]همان.

[۴۸]همان؛ ص ۶۶.

[۴۹]بیانات آیت الله مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۷/۷/۱۳۸۷.

[۵۰]همان.

[۵۱]پیام آیت الله مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛ ۱۴/۶/۱۳۹۰.

[۵۲] بیانات آیت الله مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛۲۶/۵/۱۳۹۲.

[۵۳]همان.

[۵۴] همان.

[۵۵]همان.

[۵۶]همان.

[۵۷]پیام آیت الله مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛ ۱۴/۶/۱۳۹۰.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۹۷۴۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پاکستان: سفر آیت‌الله رئیسی موفقیت‌آمیز بود/ مخالفت‌های خارجی اهمیتی ندارد

به گزارش قدس آنلاین، خواجه محمد آصف درباره سفر اخیر آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی به اسلام‌آباد و دیدار با مقام‌های بلندپایه پاکستانی گفت: این یک سفر بسیار موفقیت آمیز بود و ما به دستاوردهای آن اطمینان داریم.

وزیر دفاع پاکستان با اشاره تلویحی به آمریکا که اخیرا نسبت به تقویت همکاری‌های تهران و اسلام‌آباد ابراز نگرانی کرده است، افزود: "ما اهمیتی به مخالفت‌های خارجی نمی دهیم، لذا اگر کسی در پی سفر آیت‌الله رئیسی دچار دردی شده، ما دوایی برای درد آنان نداریم."

وی آینده خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان را روشن توصیف و اضافه کرد: معتقدیم که راهی برای پیشبرد پروژه مشترک گازی پیدا خواهیم کرد و آن را به مرحله بهره‌برداری خواهیم رساند.

خواجه محمد آصف در بخشی دیگر از اظهاراتش، خواستار وحدت کشورهای منطقه برای مقابله با چالش‌های مشترک شد و گفت: متاسفانه رویکرد دوگانه غرب و حمایت مستمر آنان از اسرائیل منطقه را به شدت آسیب پذیر کرده است.

وزیر دفاع پاکستان اظهار داشت: منطقه ما شاهد افزایش مداخله قدرت‌های بزرگ است، لذا ما باید برای دفاع از منافع خود در یک جبهه حضور داشته باشیم. در چنین اوضاعی سفر رئیس جمهور ایران به پاکستان بسیار حائز اهمیت است.

وی تروریسم را تهدید مشترک اسلام‌آباد و تهران دانست و افزود: غلبه بر تهدید تروریسم اجتناب ناپذیر است، از این رو هر دو کشور برادر مصمم به افزایش همکاری‌های خود در این حوزه هستند.

خواجه محمد آصف با اشاره به حمایت جبهه غرب از رژیم اسرائیل نیز گفت: حمایت از فلسطین مسوولیت و وظیفه پاکستان است و معتقدیم نسل کشی مردم غزه جنایتی است که مانند آن را در تاریخ مشاهده نمی کنیم.

جمهوری اسلامی ایران و پاکستان در بیانیه مشترک خود پس از پایان سفر رسمی آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، خواستار آتش بس فوری و بی قید و شرط در غزه، دسترسی بلامانع مردم این منطقه به کمک های بشردوستانه و بازگشت آوارگان فلسطینی شدند.

آیت الله رئیسی در اولین سفر خارجی خود در سال جدید، صبح روز دوشنبه وارد اسلام‌آباد شد.

وی در اسلام‌آباد روز پرکار و فشرده‌ای داشت. محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان با حضور در هتل محل اقامت رئیس جمهور، با وی دیدار و سپس آیت‌الله رئیسی راهی کاخ نخست وزیری شد؛ جایی که محمد شهباز شریف نخست وزیر پاکستان رسما از وی استقبال کرد. پس از آن دیدارهای دوجانبه و سپس رایزنی میان هیات‌های بلندپایه به ریاست سران دو کشور برگزار شد.

مقامات ایران و پاکستان همچنین در حضور آیت الله رئیسی و شهباز شریف ۸ تفاهم نامه همکاری نیز امضا کردند.

آیت الله رئیسی سپس با آصف علی زرداری همتای پاکستانی خود دیدار کرد و طرفین طیف گسترده‌ای از موضوعات مهم دوجانبه، تحولات منطقه و بین المللی به ویژه جنایات رژیم غاصب اسرائیل علیه نوار غزه و فلسطین را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

منبع: خبرگزاری ایرنا

دیگر خبرها

  • پاکستان: سفر آیت‌الله رئیسی موفقیت‌آمیز بود/ مخالفت‌های خارجی اهمیتی ندارد
  • آغاز نوبت اول آزمون سراسری در استان یزد
  • نگاهی به زندگی پربرکت آیت‌الله العظمی بروجردی
  • کتاب «اُمّ علاء» نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • مقاومت ژاوی در تمرین: جواب هیچکس را نداد
  • تأثیر زیارت قبور ائمه اطهار(ع) در بخشش گناهان
  • جواب یک سوال ساده: بعد از سید کاپیتان کیست!
  • آیت الله رئیسی اسلام‌آباد را به مقصد لاهور ترک کرد
  • آیت‌الله رئیسی عازم لاهور، قلب فرهنگی پاکستان شد
  • خیابانی به نام ایران در اسلام‌آباد پاکستان