Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-08@23:35:26 GMT

نقش خاطرات خودنوشت در جلوگیری از تحریف جنگ

تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۱۴۶۳۷

علیرضا کمری، معتقد است که خاطرات خودنوشت از این جهت برای اهل تحقیق دلالت و حجیّت بیشتری دارند که تقریباً واگوی بلاواسطه‌ی تعامل جهان ذهن و زبان راوی یا بهتر است بگوییم مراجعِ روایی آن‌ها هستند...

گروه جهاد و مقاومت مشرق - علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر: وقتی که ما از تحریف سخن می‌گوییم، به این نکته توجه داریم که واقعیتی وجود دارد و آن واقعیت به هنگام نقل در کلام گرفتار خدشه و جعل می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به این ترتیب می‌شود گفت تحریف به معنی کم‌کردن، جابه‌جاکردن، تغییردادن و عوض‌کردن سخن از موضع اولیه و حقیقی آن است به نحوی که روایت و معنای مندرج در کلام متکلّم دچار دگرگونی شود. به این معنا تحریف تبدیل و تغییر کلام متکلم است از طرز و وضع اصلی و اولیه‌ی آن.


این عمل آگاهانه و قصدمندانه انجام می‌شود. دانستن چرایی و چگونگی تحریف سخن ماجرایی دارد که به اندکی از بسیار آن اشاره خواهم کرد. اما صورتی دیگر از تحریف وجود دارد که وجه آن آشکار و عیان نیست، بلکه تحریف از منشأ ذهن و زبان متکلم اتفاق می‌افتد نه غیر یا دیگری. نکته‌ی ظریفی هست که با تأمل می‌توان آن‌را دریافت و آن اینکه هر رخداد یا پدیدار عینی (به وجه وجود‌شناختی‌اش) با آنچه که در کلام و روایت می‌آید (به وجه معرفت‌شناختی‌اش) تفاوت می‌پذیرد. به این معنا می‌شود گفت هر نوع روایتی از هر نوع پدیدار و رخدادی در مسیر عبور از ذهن و زبان متکلم ساخته و پرداخته می‌شود.

روایت‌ها، گویای رخداد زبانی ذهنی دیدارمندان واقعه‌هایند، به تعبیر دیگر وقتی ماجراها در سازه‌ی سخن و زنجیر کلام به بند درمی‌آیند به کلمه و کلام متنزل می‌شوند. زبان کاشف رخداد است، اما ساتر و جاعل هم هست. ما در خاطرات ـ از هر نوعش ـ با وقوع زبانیِ مجدد واقعه مواجه هستم، نه خود واقعه. این واقعه یا رخداد می‌تواند ماهیت عینی و محسوس داشته باشد یا واگوی مکاشفات و رؤیاها باشد.

نتیجه آنکه، در هر شکل و حال کلام و سخن متکلم صورتی دیگر یا نازل ‌شده از واقعه را به دیگران منتقل می‌کند یا می‌نمایاند. این تحریف از «خود» آغاز می‌شود چه رسد به «غیر» یا دیگری. آدمی در هر حال تا آن‌گاه که در نشئه‌ی زمان و مکان و زبان بسر می‌برد با این تنگنای معرفتی درگیر و دچار است. مع‌هذا در سلسله‌ی روایت یک رویداد آنچه نظر اهل نقل را جلب می‌کند توجه به روایت اَقدم یا پیشاروایت است. دست پیداکردن به منِ اوی روایتگر اول از این حیث که «خودبودگی» متکلم را به ما نشان می‌دهد اهمیت فراوان دارد و روایت‌های دیگران ـ یا بازنمایی‌ها و بازروایی‌های دیگران ـ جای این اصل را نمی‌توانند گرفت.

همه‌ی حرف ناظر بر این است که چگونه می‌شود تمامیت وجودِ خودبودگی خاطره‌دار و خاطره‌مند را در سیاق ذهنی زبانی خودش دریافت و درک کرد. از این وجه است که خاطراتِ خودنوشت و خودگفتِ مکتوب‌شده اهمیت و اعتبار خاص دارند. چرا‌که گوینده و نویسا و گزارنده‌ی خاطره از نِگر خود، خود را می‌نگارد و عرضه می‌کند.

این خودنوشت‌ها در عرصه‌ی خاطره، خاطره‌نگاری محسوب می‌شوند. حتی در جایی که دیگری خاطره‌ی خاطره‌مند را می‌نویسد ـ یعنی خاطره‌نویسی ـ قاعده‌ی اهل نقل و درایت بر این است که روایت خاطره‌نویس کاشف از منِ اوی صاحب خاطره باشد. خاطرات خودنوشت از این جهت برای اهل تحقیق دلالت و حجیّت بیشتری دارند که تقریباً واگوی بلاواسطه‌ی تعامل جهان ذهن و زبان راوی یا بهتر است بگوییم مراجعِ روایی آن‌ها هستند، نه واسطه‌ها.

فَامّا اینکه حال و وضع نشر خاطرات جنگ از هر دو گونه‌ی «خودنوشت و دگرنوشت» بر چه سبک و سیاق پیش می‌رود، جای سخن بسیار است و حال و مجال من برای گفتن چندوچون این ماجرا مناسب و موسع نیست و در این باب شما را ارجاع می‌دهم به کتاب پرسمان یاد و گفتارها و مقالات ناخوانده و ناشنیده شده‌ی دیگران از جمله آقای محسن حسام مظاهری، آقای سید قاسم یاحسینی. ناشران و واسطانِ خاطره‌یابی و خاطره‌پردازی جنگ عموماً با نوعی پیشاادراک از جنگ و قصدمندی و اراده‌ی آگاهانه، دانسته‌نادانسته به فراهم‌آوری و انتشار خاطرات جنگ و دفاع مقدس اهتمام می‌ورزند.

در همین مسیر است که خاطرات در فرآیند به‌آفرینی و غنی‌سازی در معرض اغتشاش و پارازیت قرار می‌گیرند. گفتمان خاطره‌نویسی و خاطره‌نگاری جنگ در حال حاضر نشانگر جریانی هدایت‌شده و تقریباً مسلط است، چنان‌که می‌شود راجع به مختصات آن تحت عنوان نظام گفتمانی خاطره‌شدگی، آنگاه خاطرهْ روایی (خاطره‌گویی ـ خاطره‌نگاری ـ خاطره‌نویسی ـ خاطره‌خوانی ـ خاطره‌شنوی ـ خاطره‌پذیری) جنگ و دفاع مقدس از آن سخن گفت.

یکی از راه‌های برون‌شد و برون‌رفت و دست‌یابی به گستره‌ی کلان روایت جنگ/ دفاع مقدس، زمینه‌سازی و مجال‌دهی به خاطره‌نویسی و خاطره‌نگاری این دوران به وسعت نگاه‌های دیده‌ نشده و طرزهایِ کمتر به بیان آمده از ماجراست. / ایبنا

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۱۴۶۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خاطره خاص بلینگام: این زیدان که می‌گی کی هست!‏

به گزارش "ورزش سه"، جود بلینگام که اولین فصل حضور در رئال ‏مادرید را پشت سر می‌گذارد آنقدر درخشان عمل کرده که از او به ‏عنوان یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های توپ طلا یاد می‌شود. او به محض ‏پیوستن به رئال از رکورد 20 گل در اولین فصل بازی در این تیم عبور ‏کرده و فعلا یک جام قهرمانی به دست آورده است. ‏

بلینگام فرداشب با پیراهن شماره 5 رئال مادرید، یکی از پیراهن‌های ‏افسانه‌ای این باشگاه، در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان به مصاف بایرن ‏مونیخ می‌رود. ولی جود در مصاحبه با مویستار از خاطره‌ای عجیب ‏صحبت کرد و گفت در نوجوانی زین‌الدین زیدان، اسطوره رئال، را ‏نمی‌شناخته و حالا پیراهن او را به تن می‌کند. ‏

بلینگام در این مصاحبه گفت: "پدرم وقتی خانه بود همیشه پیراهن ‏رئال تنش بود، پیراهنی که اسم زیدان پشتش چاپ شده بود. یک ‏چیز خنده‌دار بگویم؛ وقتی تابستان به اینجا آمدم پدرم همان پیراهن ‏را به من داد. پدرم همیشه این پیراهن را می‌پوشید و من از او ‏می‌پرسیدم بابا، این کسی که اسمش پشت پیراهنت نوشته شده ‏کیه؟ او در جواب می‌گفت وقتی بزرگتر شدی و اجازه داشتی یوتیوب ‏نگاه کنی با همدیگر می‌بینیم کیه. جالب اینجاست که حالا خودم ‏پیراهن اصلی شماره 5 رئال را می‌پوشم. این پیراهن برایم ارزش ‏خاصی دارد. خیلی خاص". ‏

ستاره انگلیسی در ادامه به ماجرای به دست آوردن پیراهن شماره 5 ‏رئال اشاره کرد و گفت: "می‌خواهم از خسوس والخو تشکر کنم که ‏این پیراهن را به من داد. از او پرسیدم و گفتم می‌شود این لطف را ‏بکنی؟ و او هم که مرد فوق‌العاده‌ای است راحت پذیرفت. من زیدان را ‏خیلی تحسین می‌کنم و این پیراهن به من انگیزه می‌دهد. ‏نمی‌خواهم مثل زیزو باشم چون من فوتبالیست متفاوتی هستم ولی ‏از پوشیدن پیراهنش خیلی خیلی خوشحالم. این برایم افتخار است". ‏

دیگر خبرها

  • داماش به دنبال پاک کردن خاطرات تلخ مسجدسلیمان
  • ترتیل صفحه 248 کلام الله مجید+ صوت
  • چت‌جی‌پی‌تی حالا دیگر حافظه هم دارد
  • ۲۱ عنوان کتاب در حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رونمایی می‌شود
  • خاطره خاص بلینگام: این زیدان که می‌گی کی هست!‏
  • ۵ کتاب شهدای شهرستان بهارستان رونمایی شد
  • بلینگام: رئال مادرید تمام زندگی من است؛ کاش خاطرات بارسلونا را دوباره زنده کنم
  • واکنش معاون فرهنگی وزارت ارشاد به تحریف شخصیت حسن صباح در «حشاشین» + فیلم
  • خاطره بازی با معلمان کوهستان
  • استاد مسعود اسکویی نقش الگوسازی داشت