در گفتگو مشرق با سفير سابق کشورمان در قطر مطرح شد: امير قطر مدعي است که اجدادش شيعه بودند/ امير قطر چندين بار درخواست ملاقات با رهبر انقلاب را داشت/ ماجراي گردن زدن شهروند يزدي در عربستان چيست؟
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۱۴۹۷۳
خبرگزاري آريا - امير فعلي قطر گفته بود که ما از قبيله بني تميم هستيم که اينها شيعه عراقي بودهاند و وقتي اجداد ما رفتهاند به نجد عربستان، وهابي برگشتهاند.
سرويس جهان مشرق - "عبدالله سهرابي" سفير سابق کشورمان در قطر به بررسي ريشههاي کينهورزي سعوديها با جمهوري اسلامي ايران پرداخت و دليل اين کينهورزي را در واقع به شکلي همان دليل خصومت امروز عربستان با قطر توصيف کرد و گفت: عربستان به اعتبار وجود حرمين شريفين و برخورداري از ثروت عظيم نفتي به دنبال برتري جستن بر منطقه است، اما جمهوري اسلامي ايران را در اين مسير مانع خود ميداند و قطر نيز امروز نشان داده حاضر به پذيرفتن تداوم برتري عربستان نيست و اين نقطه عطف روند فروپاشي شوراي همکاري خليجفارس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سهرابي در اين گفتگو با ناگفتههايي درباره امير فعلي قطر اشاره مي کند که براي اهل پژوهش و کارشناسان عرصه سياسي و بينالمللي؛ قابل تأمل و پيگيري است، مطالبي همچون شيعه بودن اجداد تميم بن حمد بن خليفه آل ثاني و...
متن کامل اين مصاحبه را در ادامه ميخوانيم:
********
** آقاي عبدالله سهرابي، با توجه به سابقه حضور شما در عربستان بفرماييد که اين حقد و کينه عربستان عليه جمهوري اسلامي که در اين سالها حالت علنيتري پيدا کرده، ريشهاش در چيست؟
بسمالله الرحمن الرحيم. واقعيت اين است که امروز ايران و عربستان دو کشور مدعي سردمداري يا مديريت عالي استراتژيک در جهان اسلام هستند. يک بال جمهوري اسلامي بهعنوان محوريت تشيع و بال ديگر دولت عربستان سعودي بهعنوان تفکر اهل سنت يا گرايشهايي که متأسفانه امروز با اتخاذ سياستهاي غلط و نابجاي حکام آل سعود، باعث معضل بسيار بزرگي در جهان اسلام شدند و امروز شاهديم چالشهايي که در جهان اسلام پيشآمده تلفات بسيار جبرانناپذيري را در بخشهاي مادي و معنوي و انساني به جهان اسلام تحميل کرده است.
امروز در عوض اينکه در جهان اسلام در رويارويي با رژيم صهيونيستي انسجام داشته باشيم و اين غده سرطاني را از منطقه بزداييم، کشورهاي اسلامي به جان هم افتادهاند.
دولت عربستان سعودي به نظرم از زماني که جاسوس انگليسي به نام مستر همفر به اين کشور وارد شد و به بهانه کارگري در يک نجاري با پايهگذار رژيم آل سعود ارتباط برقرار کرد و جريان وهابيت و محمد بن سعود ايجاد شد، اين مسير امروز را آغاز کرد.
محمد بن سعود فرد بسيار متدين، نماز شب خوان و دائم الصوم که هميشه با قرآن مأنوس بود، بهجايي رسيد که وسط ماه مبارک رمضان، سر ظهر سفره پهن ميکرد و روزهخواري ميکرد و بهجايي رسيد که بالاخره ريشه اين انحراف را در جهان اسلام در دولت عربستان پهن کردند.
متأسفانه رژيم آل سعود بهجاي اينکه امروز سرمايههايي که در اختيار دارد و ادعايي که بهعنوان خادمالحرمين شريفين بر گردن دارد، در عوض اينکه تمام اين پتانسيل را در جهت جذب غيرمسلمانها به دين حق، که دين اسلام است و دين کامل است، صرف کند، مسير را عوض کرده و اين سرمايه مردمي و مادي بسيار بالايي که به طور متوسط الآن بيش از 10 ميليون بشکه نفت در روز صادر ميکنند و يک مقداري هم خارج از ضوابط اوپک دارند به بازار تزريق ميکنند، تمام اين سرمايه را به بهانه کارهاي خيريهاي و ساخت مساجد، صرف تربيت جوانان و مسلمان گرايي و اين حرفها کردهاند و از 15 سال قبل، سالي حداقل 15 ميليارد دلار اعتبار براي ترويج فرهنگ سلفي گري هزينه کردهاند.
تمام اسناد اين موجود است و اين بهعنوان استراتژي دولت آل سعود در دستور کار بوده است. اين منهاي سرمايهگذاريهايي است که در طول چند سال گذشته براي شکلگيري جريان داعش و پايهگذاري آن و برهم ريختن وضعيت کشورهايي مثل بحرين و يمن و سوريه است که برابر اطلاعاتي که برخي شبکههاي خارجي منتشر کردهاند، بيش از 118 ميليارد دلار اينها در اين جريانها هزينه کردهاند. همانطور که در طول دوران 8 سال دفاع مقدس هم با محوريت سعودي بيش از 43 ميليارد دلار دولت عربستان به صدام پول و سلاح داد.
** سابقه اين کينهتوزيها به کجا برميگردد؟
اينها از همان زمان پايهگذاري جريان وهابيت اين فاصله را با جهان تشيع ايجاد کردند. بهواقع اهل سنت را تلاش کردند در مقابل ما قرار دهند. درحاليکه اين کذب محض است و جريان اهل سنت واقعي، اصلاً با شيعه مشکلي ندارد و ما بايد در جمهوري اسلامي، اين را بهعنوان يک استراتژي و بهعنوان يک نکته اصلي در دستور کار قرار دهيم که جريان داعش يک کار فرهنگي و جداي از مسائل اهل سنت است.
اين جريان دعوا و اختلاف فرهنگي و اعتقادي ما با دولت عربستان سعودي است، اما ما همواره در طول دوران بعد انقلاب سعي کرديم به عربستان نزديک شويم و ارتباطات داشته باشيم.
** قبل از انقلاب هم اين اختلافات سابقه داشته است؟
بله. من فکر ميکنم اوج اين اختلاف ديدگاه مذهبي ما برميگردد به موضوع دستگيري زائر ايراني مرحوم حاج ابوطالب يزدي که خدا رحمتش کند. ايشان زائري بوده که از استان يزد مشرف ميشود به حج. من اين را در سوابق موجود در کنسول گري زماني که سرپرست کنسولگري ايران در جده بودم، اسنادش را استخراج و مطالعه کردم و هنوز اسنادش در دفتر مطالعات ما وجود دارد.
اين زائر ايراني در شرايطي که در حال احرام بوده است در کنار کعبه در حجر اسماعيل حالت تهوع به او دست ميدهد و استفراغ ميکند. او را بازداشت ميکنند و به او تهمت ميزنند. باوجوداينکه اينهمه بر حرمت و جايگاه زائر بيتالله احرام تأکيد شده و در قرآن ميفرمايد هر کس به اين سرزمين وارد شد در امان است، آنهم در ماه حرام که کشتار و جنگ حرام است، اين زائر ايراني مظلوم شيعه را گرفتند و حکام وهابي گفتند او مست بوده و تهمت زدند به او و در حال احرام او را بردند گردن زدند که درنتيجه اين اقدام روابط ما يکدفعه به صفر رسيد.
اين اتفاق در اواخر دوره رضا شاه رخ ميدهد. اين اختلافي که امروز ما با دولت عربستان داريم که هر چند وقت يکباري اين رخدادها اوج گرفته و روابط به هم ميريزد از اينجا شروع ميشود.
** روابط چگونه برقرار شد؟
بعد از مدتي که رابطه ما کاملاً قطع بود، مصريها واسطه شدند و يک دور مذاکراتي انجام شد و بالاخره سعوديها عذرخواهي کردند و قرار شد خونبهاي آن مرحوم پرداخت شود. دولت عربستان آن موقع در جده مستقر بود، پايتخت آنجا بود. تقريباً خانه همه امراي دولت عربستان و شاهزادهها در جده بود. آمدند منزل امير فيصل که يکي از شاهزادههاي سعودي در جده که 200 متري سرکنسول گري آمريکا در منطقه بود، آنجا را که يک باغ بزرگ 64 هکتاري بود، بهعنوان خونبها به دولت آن زمان ايران دادند که امروز سرکنسول گري جمهوري اسلامي ايران و سفارت ما در سازمان کنفرانس اسلامي همه آنها در اين مکان قرار دارد و الآن هم در اختيار جمهوري اسلامي است.
البته من خاطرم هست در زمان آقاي خرازي که وزير خارجه بودند در يک ملاقاتي با سعود الفيصل وزير خارجه سعودي، در اين ملاقات خصوصي سعود الفيصل يک برگ چک روي ميز ميگذارد و ميگويد ما اين ملک را لازم داريم، شما آن را به ما بفروشيد و روي چک يک عدد يک و يک صفر مينويسد و ميگويد شما هر چقدر ميخواهيد جلوي آن صفر بگذاريد.
شايد يکي از استراتژيهايي بود که اينها در دستور کار داشتند و ميخواستند سابقه اين خونبها را پاک کنند که اين از سوي ايران پذيرفته نشد. اين با تصميم مراجع بالاي کشور اتخاذ شد. اين اولين بار هم نيست، در حادثه حج خونين، در حادثه منا و سقوط جرثقيل که خود من هم آنجا بودم که منجر به شهادت جمع زيادي از زائران مظلوم ايراني شد، ما هنوز از اينها طلبکاريم و پرداخت خونبهاي آنها در هالهاي از ابهام مانده است. اين موضوع پيچيدهاي است و مقداري به نظرم متخصصين بايد عميقتر روي عربستان کار کنند.
** يعني اين اتفاقات از زمان اعدام حاج ابوطالب يزدي کليد خورده و هر چند سال يکبار تکرار شده است؟
بله. ببينيد ما با توجه به مجموعه توانمنديهاي اطلاعاتي و اشراف امنيتي که در منطقه داريم، رفتار دولت سعودي کاملاً تحت رصد ماست. خوشبختانه امروز با درايت مقام معظم رهبري و شوراي عالي امنيت ملي، دستگاههاي مراقب ما سوار بر تحولات منطقه هستند. يک مصداق را من فقط اشاره کنم. در جريان دستگيري عبدالمالک ريگي، اين آدم جنايتکاري که بيش از 18 نفر از بچههاي نيروي انتظامي و شهروندان مؤثر ما در سيستان و بلوچستان را به شهادت رسانده بودند، در يکي از سالها که او به دعوت رسمي دولت عربستان مهمان اينها بود، بچهها و سربازان گمنام امام زمان آنجا رد او را شناسايي ميکنند و با سر حلقهها تماس ميگيرند که اجازه دهيد ما او را دستگير کنيم، که دولت عربستان اين موضوع را نميپذيرد. اما بچههاي نيروهاي امنيتي رد کار را داشتند و خوشبختانه توانستند در يک عمليات بسيار پيچيده اطلاعاتي - امنيتي از پرواز هواپيماي قزاقستاني که از دوبي بهجاي ديگري در پرواز بود بالاخره ريگي را دستگير کنند. جالب اينجاست که وقتي هواپيما مينشيند، نيروهاي اطلاعاتي ما دقيقاً ميدانستند که ريگي روي کدام صندلي نشسته است و مستقيم سراغ همان صندلي ميروند.
** با توجه به حضور چندساله شما در جده و اينکه سوابق کينهورزي سعوديها نسبت به حجاج ايراني را از نزديک مطالعه کردهايد، در مدتي که آنجا بوديد، آيا مورد ديگري بوده است از اين کينهورزيها که شما با آن برخورد مستقيم داشته باشيد؟
در دولت عربستان سعودي 2 نگاه نسبت به جمهوري اسلامي وجود دارد. يک نگاه همان نگاه مثبت اهل سنت است که در لايههاي مختلف وزارت خارجه و ديگر دستگاههاي عربستان وجود دارند و بسيار افراد خوشاخلاق و دوستدار جمهوري اسلامي و واقعاً مسلمان هستند. وقتي کسي ادعا ميکند خادمالحرمين است اولين ويژگياش بايد اخلاقمداري باشد. آن نگاه، نگاه بسيار خوبي است که در سطوح مختلف ما ميديديم.
اين نگاه امروز البته به نظرم غلبه ندارد و آن نگاه وهابي بيشتر در لايههاي مختلف قوه قضائيه، در محکمهها و در دستگاههاي اطلاعاتي بيشتر نفوذ دارد. هر روز هم شاهديم که اين دارد تقويت ميشود. با سر کار آمدن محمد بن سلمان که جوان بسيار خام و تربيت شده و دست پرورده جريانهاي آمريکايي و غربي است ما اين را متأسفانه پررنگتر ميبينيم.
من در ملاقاتي که با امير عبدالمجيد، امير مکه داشتم روابط بسيار خوبي داشتيم و با نهايت احترام با ما برخورد ميکرد. عبدالمجيد امير مکه بود و خيلي با ايرانيها روابط خوبي داشت. درست است در بحث احکام قضايي و اينها مشکل داشتيم اما در کارهاي اجرايي نه. به اعتراف آقاي مدني وزير حج اسبق سعوديها، آنها ميگفتند بهترين کشور از حيث خدمات رساني نظم و انضباط و بهترين الگو در برگزاري مراسم حج جمهوري اسلامي ايران است. اما از روزي که من به مأموريت اعزام شدم در تمام مذاکرات سطح بالا يک نکته از ما ميخواستند. ميگفتند شما بعثه مقام معظم رهبري را جمع کنيد و بعد هر قدر ميخواهيد زائر بياوريد.
** چرا علت چه بود؟
اينها نگران بودند که ما داريم آنجا چه کار پيچيدهاي انجام ميدهيم. جز کار فرهنگي و اينکه اگر کسي به ما رجوع ميکند ما او را تشويق کنيم و راه حق را به او نشان دهيم و اعتقادت و باورهايمان را تشريح کنيم، کار ديگري نداريم. در فرصت حج که بهترين فرصت است و مسلمانان از همه جهان اسلام در آن حضور دارند، آنجا محل اتصال و ارتباط است ما ارائه ميکنيم.
** شما چه استدلالي با اين مخالفت ميکرديد؟
مأموريت اصلي کار فرهنگي به دست فرهنگيها بود. اما آنچه ما ميگفتيم اين بود که شما چه واهمهاي داريد؟ شما افکارتان را تبليغ کنيد و ما هم تبليغ ميکنيم. کسي که بايد انتخاب کند شنونده است. ما نيستيم. ما ابزاري نداريم آنجا. مهمان هستيم آنهم مدت کوتاهي که حداکثر سيوچند روز است. منتها به دليل حقانيت فرهنگ تشيع اين رويکرد ما تأثيرگذاري داشت و اينها نگران بودند. والا شما فکر کنيد الآن کل مجموعه شيعيان در عربستان سعودي در چه وضعيتي هستند؟
** به شيعيان قطيف و اينها هم شما آنجا سر ميزديد؟ ارتباطي داشتيد؟
نه. در عربستان ضابطهاي گذاشتهاند که اتباع سعودي هر 5 سال يکبار ميتوانند حج بروند. خوب از قطيف و دمام و مدينه و اينها هم به حج ميآمدند و موقع نماز خواندن و انجام اعمال و مناسک معلوم ميشد که کي شيعه است و کي نيست ديگر.
** شما با شيعيان عربستان ديالوگ و ارتباطي داشتيد؟
بله.
** با شيخ النمر چه؟
با شيخ النمر نه، ولي با مرحوم شيخ امري که بزرگ مدينه بود و بيش از 90 سال داشت و بسيار هم مورد احترام بود، ارتباط داشتيم. خاطرم هست به دليل علاقه وافري که مقام معظم رهبري به ايشان داشتند، ايشان را دعوت کردند به ايران و وقتي با آقا ديدار کردند به شدت تحت تأثير مقام معظم رهبري و ساده زيستي، ادب و احترام ايشان قرار گرفتند. حتي مقام معظم رهبري پيغامي داده بودند به آيتالله طبسي وقتي ايشان را برده بودند زيارت، احترام ويژهاي کرده بودند به ايشان و 12 تخته فرشهاي حرم امام رضا به ايشان هديه شد تا براي حسينيهشان در مدينه ببرند که با موانعي مواجه شدند و نتوانسته بودند ببرند. در نهايت ما دخالت کرديم و بهعنوان بار سفارت برديم و يادگارهاي امام رضا را آنجا پهن کرديم. ارتباطمان خيلي ارتباط خوبي بود، اما شيعيان آنجا به شدت در مضيقه هستند. نه الآن، هميشه تاريخ در مضيقه بودند. حتي يادم هست در انتخابات شوراهاي شهر که به اصطلاح دولت سعودي خواست در سال 81 اداي فضاي باز دربياورند، در مدينه يکي از شيعيان که خيلي آنجا نفوذ داشت و حائز اکثريت بود، شب قبل از انتخابات چادرهاي انتخاباتي او را وهابيها آتش زدند.
به شدت دنبال جلوگيري از گسترش فرهنگ شيعه هستند. يک تعداد از برادران افغاني را هم متأسفانه جذب کردند. کتابهايي به زبان فارسي منتشر کردند. الآن که با سرمايهگذاري کلاني به شدت عليه فرهنگ شيعه در قبرستان بقيع، مسجد احرام و مسجدالنبي تبليغ ميکنند. يک فرهنگ بسيار بيربط مندرآوردي دارند. يکبار ميخواستند ما را هم سر بحث دستگير کنند که وقتي متوجه شدند ديپلمات هستيم، نتوانستند.
رفتارهايشان خيلي رفتار تند و خشن و زنندهاي است که فرهنگ ايراني آن را نميپذيرد و اين باعث شکافي شده که متأسفانه مخصوصاً در اين چندساله اخير با آمدن امير سلمان و فوت امير فيصل و نائف و اميرعبدالله که خيلي به ايران علاقه داشت، تشديد شده است. اميرعبدالله يک فرهنگي را داشت در عربستان حاکم ميکرد؛ فرهنگ دمکراسي و ليبرالي که عمرش کفاف نداد و امروز عربستان در داخل خودش دچار يک چالش جدي است.
اگر مقداري به فرهنگ مردم برگرديم بهجرئت ميتوان گفت 85 درصد مردم با حکومت نيستند، اما دستشان بهجايي بند نيست. نه امکاني و نه بلندگويي براي اعتراض و بيان نظراتشان. در يک فضاي خفقان دارند زندگي ميکنند و شيعيان که ديگر بدتر در عسر و حرج مطلق زندگي ميکنند.
در اين ايام اخير ديديد که در جريان اعتراضات مردم العواميه، پهباد به هوا فرستادند و مردم را با آن به گلوله بستند. شيخ النمر چه ميخواست مگر. آيا اقدام مسلحانه کرده بود. او در مسجد فرهنگ شيعه را تبليغ ميکرد که وهابيون تحمل اين فرهنگ را ندارند؟
** شما مدتي هم سفير کشورمان در قطر بوديد؟ ريشه اين اختلافي که امروز بين عربستان و قطر ميبينيم، چيست؟
واقعيت اين است که دولت عربستان يک ادعاي باطلي را در فرهنگ سياسي خودش دارد، ترويج ميکند که امروز محکوم به شکست است. به دليل جايگاه حرمين شريفين و سرمايههاي نفتي بسيار زيادي که عربستان دارد، همواره سعي کردند حاکميت و اشرافيت خودشان را در شوراي همکاري خليجفارس و در ميان کشورهاي اسلامي و به ويژه کشورهاي آفريقايي که در فقر شديد به سر ميبرند، با فرستادن پول و ساختن مساجد و تربيت افراد با تفکر تکفيري اين شيخوخيت خودشان را حفظ کنند. ضمن اينکه بخش اعظمي از زيرساختهاي سازمان کنفرانس اسلامي را با زيرکي در عربستان مستقر کردهاند. شما ببينيد سازمان کنفرانس اسلامي که يک سازمان جهاني بينالمللي با عضويت بيش از 50 کشور اسلامي است، امروز چه خاصيتي دارد؟ در ارتباط با يمن ديدهايد که يک موضعي بگيرد؟ در ارتباط با فلسطين، لبنان، سوريه، ليبي، مصر، افغانستان و بحرين خاموش است. اما نفر دبيرخانه در جده عربستان است و بودجهاش را هم بخش بيشترش را عربستان ميدهد. ما هم سالي حدود 600 هزار دلار حق السهم خودمان را ميدهيم، اما اين عربستان است که يک نفر از خودش را ميگذارد دبير. الآن وزير سابق حج عربستان دبير است.
نکته ديگر اينکه براي سازماندهي و رسيدگي به امور مسلمانان و کشورهاي فقير اسلامي، ذيل سازمان کنفرانس اسلامي، بانک توسعه اسلامي را طراحي کردند. آقاي محمدعلي که از سعوديهاي متدين و شريف است، رئيس اين بانک است، اما اين بانک در اختيار و ابزار دولت عربستان است. دولت سعودي با اين سرمايهگذاري سعي داشت بزرگتري خودش را در کشورها به ويژه در ميان اعضاي شوراي همکاري خليجفارس، هميشه با زور و قدرت اين را حاکم کند. امروز ولي اين ديگر نيست. شما ميبينيد جريان فروپاشي شوراي همکاري خليجفارس در حال شکلگيري است. به ظاهر شورا و توافق و مرامنامه و اساسنامه و توافقنامههاي امنيتي، اطلاعاتي، اقتصادي، بازرگاني، گمرکي و تجاري با هم دارند، هماهنگ هستند در ظاهر، اما سر مسائل جهان اسلام امروز کشورها اختلاف دارند. مثلاً حدود 4 سال پيش عمانيها از اين شورا جدا شدند و در جريان يمن اصلاً به ميدان نيامدند.
شايد هم يک برنامهريزي از طرف غربيها براي فروپاشي شوراي همکاري خليجفارس با موضوع داعش و جمعکردن اين موضوع در دستور کار باشد. اصلاً نبايد اين احتمال را ناديده گرفت. داعش را کي ساماندهي کرد. بهصراحت همين آقاي ترامپ آمد لو داد که هيلاري کلينتون در زمان وزارت امور خارجه آمريکا آن را سازماندهي کرد.
اختلافات قطريها با عربستان فکر ميکنم اينجا تمام نخواهد شد. اين زاويهاي که ايجاد شده، کويتيها هم الآن با عربستان مواضع شوراي همکاري خليجفارس مشکل دارند. بحرينيها هم زير دستوپا ماندند. عمانيها جدا شدهاند. نگاه عمانيها به يمن اصلاً نگاه ديگري است. مردم يمن در شرايط بسيار سختي دارند به سر ميبرند. وضعيت يمن به بحراني براي خود عربستان شده است. امروز وضعيت بهجايي رسيده که عربستان با کسري بودجه ساليانه 100 ميليارد دلاري مواجه شده است؛ کشوري که روزي يک ميليارد دلار درآمد دارد.
يکي از بحثهايي که سعوديها با ما داشتند، اين بود که يک تعدادي از شهروندان عربستاني به ما پناه آورده بودند، حرف آنها اين بود و مرتب پيغام ميدادند که جمهوري اسلامي اينها را به عربستان بازگرداند. در يکي از مذاکرات با رئيسجمهور وقت، امير قطر اين موضوع را مطرح کرد که سعوديها به ما ميگويند بياييد به ما کمک کنيد، ما ميخواهيم مسائلمان را با ايران حلوفصل و تمام کنيم. فقط يک شرط داريم و آنهم اينکه اينها يک تعدادي سعودي فراري در ايران را به ما بدهند. آن زمان رسماً رئيسجمهور وقت اعلام کرد که اينها به ما پناه آوردهاند و ما اينها را دستگير نکردهايم که به شما پس بدهيم.
اينها 15 نفر بودند. جمهوري اسلامي ايران اعلام کرد که اينها اگر بخواهند به اختيار خودشان هر جا ميتوانند بروند. عربستان هم اگر تعهد و اماننامه بدهد که جانشان در خطر نباشد، اگر خودشان بخواهند به عربستان هم ميتوانند بازگردند.
من فکر ميکنم اينها بيشتر بهانه است. سعوديها امروز به اين نتيجه رسيدهاند که جمهوري اسلامي ديگر جمهوري اسلامي اول انقلاب نيست. امروز از نظر فرهنگي بسيار در جهان اسلام نفوذ کرده و اين يک واقعيت است که بايد آن را بپذيرند. اين دست ما هم بهعنوان جمهوري اسلامي نيست؛ اين فرهنگ علوي و نبوي ماست. امروز دين ماست که در منطقه و جهان نفوذ کرده و عربستان نگران آينده خودش و تفکر وهابي است.
بالاخره ايران اين 15 نفر را پس داد؟
نخير. ما نپذيرفتيم و گفتيم ما نيازي به واسطه نداريم. حتي در سفري که رئيسجمهور قبل به عربستان دعوت شد که در فيلمها هم نشان دادند وقتي رسيد به اميرعبدالله و با او دست داد، اميرعبدالله دست او را گرفت و کنار خودش نگه داشت. اجازه نداد حتي با ديگر روساي جمهور مصافحه کند. حتي من بعداً شنيدم که از ديوان ملکي پيام فرستادهاند که اميرعبدالله به شما سلام ميرساند و ميگويد شما فردا را در مکه بمان، تا بعد از افطار بنشينيم مشکلاتمان را با هم حل کنيم که آقاي رئيسجمهور قبول نکردند و گفتند که ما برنامه داريم و بايد برگرديم. اين را بايد عربستان بپذيرد که ايران امروز يک قدرت بزرگ منطقهاي است که بيخ گوش آنهاست.
** يکي از مسائلي که در رسانهها مطرح ميشود اين است که ترکيه و قطر به دنبال اين هستند که خلبانهاي ايراني را جذب کنند. زماني که شما در قطر بوديد چقدر اين وضعيت وجود داشت؟
شايد يکي از پتانسيلهايي که امروز براي جمهوري اسلامي بهعنوان دست برتر مطرح است، همان کارآمدي نيروي انساني است. يکي از هنرهاي کشورها استفاده از منابع انسانيشان است. هوش سرشار ايرانيها زبانزد خاص و عام جهان است. در يکي از ملاقات امير قطر اين را اعتراف کرد که من به کشورهاي مختلف براي درمان ميروم و ميبينم که پزشکان خوب در آنجا ايراني هستند.
امير قبلي قطر اعتراف داشت به اينکه ايرانيها هوش سرشاري دارند. در قطر هم با ايرانيها خيلي روابط خوبي داشت و گاهي حتي بدون تشريفات و محافظ ميرفت پيش ايرانيها. خيلي ميگفت که ايرانيها اينجا زحمت ميکشند و سرمايه آوردهاند و کار ميکنند. حتي در يکي از ديدارهاي من با شيخ محمد بن راشد نخستوزير فعلي امارات او در ملاقات خصوصي با من گفت که در اجلاسهاي مختلف به تمام اتباع و تجار خارجي گفتهام که من بهصراحت ميگويم که هيچکدام از تجار کشورها، مثل ايرانيها دوست دار امارات نيستند. ايرانيها چند خصوصيت دارند. ميگفت که اينها را من پشت تريبون گفتم که ايرانيها هم پول ميآورند، هم خوب پول در ميآورند، هم خوب خرج ميکنند، هم خوب کمک ميکنند و هم خوب کاسبي ميکنند و هم خوب زندگي ميکنند، اما بقيه فقط آمدهاند اينجا کاسبي کنند. خوب نميخورند، خوب کاسبي نميکنند و خوب نميگردند. او گفت که اين نشانه خاصيت و بزرگ منشي و شخصيت بالاي ايرانيهاست.
در قطر هم در بخشهاي مختلف از جمله صدور خدمات فني و مهندسي بهعنوان منابع انساني، شايد ايران يکي از مؤثرترين و مهمترين پتانسيلها بوده است.
در ارتباط با راهاندازي همين شرکت هوايي قطر که امروز از شرکتهاي مطرح دنياست و بيش از 160 فروند هواپيماي سيويل دارند، پايهگذارش خلبانهاي ايران بودند.
** چه انگيزهاي باعث شد که خلبانهاي ايراني به قطر بروند؟
حقوق بسيار مناسب. دست و بال قطريها باز است. آموزشهاي به روز ميبينند و ميدان کار به لحاظ اينکه پروازهاي گستردهاي در قطر انجام ميشود خوب اينها براي خلبانان انگيزاننده است. فرودگاه بسيار خوبي طراحي و ساخته شده است. 11 ميليارد دلار هزينه ساخت اوليه آن شد و امروز از ترمينالهاي بزرگ هوايي جهان است.
** در بحث درگيريها در سوريه وقتي تعدادي ايراني را جبهه النصره گروگان گرفته بود قطر ميانجيگري کرد و اينها آزاد شدند، قضيه چه بود؟
يکي از مسائلي که باعث شده امروز قطر در محافل بينالمللي سر زبانها بيفتد، تلاش اينها در حل مناقشات بينالمللي است. نه تنها در ارتباط با اين موضوع خاص در موضوعات ديگر مثل دارفور هم اينها خيلي تلاش کردند و موفق هم بودند. همواره به خصوص امير قبلي در مناقشات بينالمللي خيلي مؤثر و فعال بودهاند. حتي در موضوع يمن و بحرين هم اينها چند بار تلاش کردند ميانجيگري کنند که دولت عربستان اجازه نداد و به شدت هشدار داد و شايد يکي از اشکالات اساسي بين اينها الآن همين بحث يمن و بحرين است که اختلافنظر دارند.
48 نفر از بازنشستگان سپاه براي زيارت به سوريه رفته بودند که عوامل جبهه النصره اينها را گروگان گرفتند و تهديد ميکردند که آنها را ميکشد. شرايط نامناسبي بود و دستگاهها فعال شدند و معاون وزير خارجه قطر را دعوت کرديم آمد تهران و 14 روز در تهران بود و نهايتاً با اشرافي که اينها بر جبهه النصره داشتند، واسطه شدند و آنها آزاد شدند.
ما هم متقابلاً در مواقع مشابه به آنها کمک کرديم. نگاه ما يک نگاه برادرانه، با احترام متقابل و عدم دخالت در امور ديگران با سه اصل ثابتمان در دستگاه سياست خارجي بهعنوان عزت، حکمت و مصلحت است که همواره با تکيهبر آن تلاش کرده و پيش رفتهايم.
در يک مورد هم تعدادي از شيوخ آل ثاني که نزديک 2 سال قبل رفته بودند براي شکار در يکي از کشورهاي منطقه، وقتي اينها گير افتادند، دوستان ما در وزارت خارجه، حزبالله لبنان، با دوستان عراقي بالاخره تلاش کردند آنها آزاد شدند. آنها رفته بودند شکار و براي دولت قطر خيلي سنگين بود گير افتادن آنها که همه از خاندان و شاهزادگان قطري بودند و طبق شنيدهها يک ميليارد دلار دادند تا اينها که در عراق گير افتاده بودند آزاد شوند.
** نگاه امراي قطر نسبت به رهبري ايران چگونه بوده و هست؟
ببينيد امير سابق قطر خيلي به مقام معظم رهبري علاقه داشت. امير جديد البته تا حالا با مقام معظم رهبري ملاقات نداشته است. ما زماني که او وليعهد بود دعوتش کرديم و به ايران آمد. با رئيسجمهور و معاون اول، وزراي خارجه و دفاع ديدار داشت و خيلي دوست داشت و تلاش کرد و سه بار هم به من گفت که دوست دارد با مقام معظم رهبري هم ديدار کند. عليرغم اينکه دفتر مقام معظم رهبري هماهنگ کرده بود، يک اختلافسليقهاي در وزارت خارجه ما متأسفانه مانع از اين ديدار شد که به نظرم خوب نبود، چون معمولاً دأب مقام معظم رهبري اين است که با وليعهدها ديدار کند.
** چه کسي مسئول اين مانعتراشي بود؟
يکي از مسئولان ارشد وزارت امور خارجه. عليرغم اينکه من هماهنگي کرده بودم و دفتر آقا موافقت کرده بودند، اين مسئول ارشد وزارت امور خارجه مانع شد.
** چرا؟
شايد بشود گفت به خاطر بدسليقگي.
** اين مسئول بعداً جزو اعضاي حلقه انحرافي شد؟
انحراف نه، ولي جزو مغضوبين در دولت قبل شد.
** خوب استدلالش براي مخالفت چه بود؟
نميدانم ديگر فرصت نشد که بعداً من او را ببينم و بگويم بابا اين براي ما يک فرصت بود و چرا مخالفت کردي. امير فعلي که آن زمان وليعهد بود، در ديدارش با وزير دفاع قبلي ما حرفهاي خيلي عجيبي زده بود. گفته بود که ما اين چند نفري که الآن اينجا هستيم نصفمان از قبيله بني تميم هستيم که اينها شيعه عراقي بودهاند و وقتي اجداد ما رفتهاند به نجد عربستان، وهابي برگشتهاند. اين عين کلامي است که امير فعلي قطر آن موقع که وليعهد بود، گفته بود.
شايد يکي از چيزهايي که بالاخره بعضي مواقع باعث ميشود قطريها، يک مردانگي، ايستادگي، يا تقابلي با جريان مخالف رابطه با جمهوري اسلامي مطرح ميکنند، از همين ته مانده خون شيعه در رگشان باشد. البته امير قطر هم يکبار به من گفت که 16 پشت ما برميگردد به همين بندر چارک جنوب ايران. بخش اعظم اينها ايراني الاصل هستند.
اين سازوکار ميخواهد که جمهوري اسلامي اينها را شناسايي کند، مطالعه کند و سوابق اينها را استخراج کند و به نظرم نوع نگاه ما بايد تغيير کند در مواجهه با اين کشورها و امرايشان.
** دفتر آقا به اين مسئولي که مانعتراشي کرد تذکري نداد که چرا اين کار را کرد؟
نه ديگر فرصت نشد اين کار پيگيري شود. ولي وليعهد آن زمان خيلي مکدر شد. او به شدت علاقه داشت به ايران و امير سابق او را بهعنوان رابط کار اقتصادي با ايران به من معرفي کرد. روابط بسيار بسيار خوبي هم داشتيم.
** با توجه به اشراف اطلاعاتي که جمهوري اسلامي هميشه بر تحولات منطقه داشته، درباره بحث ارتباط منافقين با عربستان هم توضيحاتي براي ما بفرماييد.
به دليل تلاشهاي جمهوري اسلامي و اشراف اطلاعاتي و امنيتي که توان جمهوري اسلامي و هنر ماست، امروز ايران يک جزيره امن در منطقه است. اين نتيجه همين تلاشهايي است که سربازان گمنام امام زمان و ديگر جهات ذيربط انجام داده و در واقع سوار بر موج رويدادها و تحولات منطقه هستند.
يکي از بحثهاي جدي ما با سعوديها همين بحث ارتباطات پشت پرده با سران منافقين بود که آنها منکر ميشدند. تا اينکه در نهايت در يک سفري که وزير اطلاعات سابق ما به عربستان داشتند، در يک ملاقات خصوصي موضوع مطرح شد و اسناد مثبت مستندي ارائه شد از اينکه رئيس استخبارات عربستان، تلفن شخصي خودش را روي سربرگ ديوان ملکي عربستان نوشته بود و به اينها داده بود. وقتي اين سند به سعوديها ارائه شد، خلع سلاح شدند.
متأسفانه در آن مدت 8 بار رجوي و ديگران در جده و دو نقطه ديگر دنيا با اينها ملاقات داشت و بده بستان داشتند و متأسفانه اطلاعات داخل را آنها در اختيار دستگاه اطلاعاتي عربستان قرار داده بودند.
از اينکه وقت خود را در اختيار مشرق قرار داديد، از شما ممنونم
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۱۴۹۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
باقری: گذر موفق ایران از نشیب وفرازها مرهون حکمت رهبر معظم انقلاب است
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، علی باقری در نشست رونمایی از فصلنامه تاریخی - سیاسی «ماجرا» که به نحوه گذر موفق جمهوری اسلامی ایران از تهدیدهای امنیتی و نظامی سالهای ۱۳۶۹ (تجاوز صدام به کویت) و ۱۳۷۷ (حاکم شدن طالبان در افغانستان و به شهادت رساندن دیپلماتهای ایرانی در مزارشریف) و ۱۳۸۰ (رخداد یازده سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان) و ۱۳۸۱ (تجاوز آمریکا به عراق و سرنگونی صدام) پرداخته است، اظهار داشت: رمز عبور موفق و پیروزمند جمهوری اسلامی از چهار گذرگاه تهدید و خطر جدی، حکمت رهبر انقلاب اسلامی است.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با اشاره به مدیریت و راهبری هوشمندانه رهبر انقلاب اسلامی در گذر موفق از چهار رویدادی که طی دهه نخست ولایت ایشان میتوانست ایران را به جنگهای با نتیجه نامعلوم بکشاند و در تشریح ماهیت حکمت رهبری در این خصوص گفت: تعامل فعال و هوشمندانه ایران با دو گزاره راهبردی و به ظاهر متناقض «پرهیز از جنگ» و «نهراسیدن از جنگ»، رمز عبور موفق جمهوری اسلامی ایران از این تهدیدها بود و در عمل توانست با ایجاد بازدارندگی فعال، «پیروزی بدون جنگ» را محقق کند.
باقری با اشاره به لزوم الگوسازی از تدابیر رهبری و سیاستهای نظام در طول دهههای گذشته با هدف بهرهگیری از تجربههای موفق و عبرت از تجربههای ناموفق به لزوم تاریخنگاری عالمانه، بیطرفانه و جامع رویدادها و تحولات اشاره کرد و گفت: تاریخنگاری درست و صادقانه انقلاب اسلامی کاری جهادی و مصداق بارز جهاد تبیین است.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با اشاره به نقش و جایگاه حکمت در سامانه حکمرانی ولایت امر، گفت: حکمت فراتر از علم و دانش و تجربه و اطلاعات است و زمانی که نور تقوا بر علم و دانش تابیده شود، حکمت هویدا میشود و این ویژگی مختص نظام دینی است، چرا که منبع این نور آراستگی به زیور تقوای فردی و سیاسی است.
باقری با اشاره به فرآیند تربیت نیروی انسانی در مسیر حکمرانی دینی طی چهار و نیم دهه گذشته، گفت: شخصیتی برجسته و بینظیر مانند سردار سلیمانی، محصول مکتب امامین انقلاب اسلامی و ثمره تربیت در سایه حکمت خمینی و خامنهای است.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با اشاره به اختلاف میان جریانهای سیاسی داخلی در سال ۱۳۶۹ در موضوع ورود یا عدم ورود به جنگ علیه آمریکا در قضیه تجاوز صدام به کویت، گفت: سیر تکاملی انقلاب اسلامی و حکمت رهبری انقلاب توانست افکار عمومی را چنان ارتقا دهد که در سال ۱۴۰۳ درباره پاسخ قاطع به تجاوزگری رژیم صهیونیستی، مواجه با یک اجماع ملی قاطع بودیم و ابتکار تادیب رژیم صهیونیستی، نهتنها موجب تشویش افکار عمومی نشد، بلکه در عمل موجب تحکیم وحدت ملی و ارتقای همدلی ملی شد.
باقری با اشاره به این که گذر موفق ایران از نشیب و فرازهای نظامی و امنیتی چند دهه گذشته مرهون حکمت آیتالله خامنهای بوده است، تصریح کرد: دستاورد مهم و راهبردی صیانت از امنیت ملی، تامین منافع ملی، حراست از تمامیت ارضی و حفاظت از حاکمیت ملی، مرهون سازوکارهای سخت و نرمی است که در طول سالهای گذشته بر اساس تدابیر رهبری انقلاب در کشور نهادینه شده و این مهم نیز جلوهای از حکمت رهبری انقلاب است. وی در ادامه افزود: این که در اوایل دهه ۱۳۷۰ ایران مبادرت به طراحی و ساخت موشکهایی میکند که سامانههای پدافندی پرهزینه و پیشرفته آمریکا و صهیونیستها و همپیمانان آنها در دهه ۱۴۰۰ از رهگیری و مقابله با آن ناتوانند، حاکی از درایت رهبری، هوشمندی نظامیان، تخصص دانشگاهیان، توانمندی فناوران، مهارت صنعتگران و دوراندیشی دیپلماتهای ایرانی است.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با اشاره به پیروزی بزرگ ناشی از عملیات وعده صادق که بازدارندگی فعال را به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم زد، گفت: همانگونه که «طوفان الاقصی» سامانههای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی را در معرض خسارات غیرقابل ترمیم قرار داد، «وعده صادق» نیز سامانه تدبیر آمریکا در منطقه را با چالشهای جدی مواجه نمود و تجدیدنظر در راهبردهای امنیت ملی را بر آمریکا تحمیل کرد.
باقری با بیان اینکه حفظ بازدارندگی فعال در گرو هم افزایی بیشتر و موثرتر همه ارکان نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی و دیپلماسی عمومی کشور است، تصریح کرد: حکمت رهبری اجازه نمیدهد حتی در پرتو پیروزی بزرگ وعده صادق، دستگاههای مسئول حتی لحظهای از ارتقای بازدارندگی فعال در عرصههای مختلف غفلت کنند و به همین جهت، دستورکار دستگاه سیاست خارجی نسبت به قبل از عملیات وعده صادق گستردهتر، هوشمندانه تر، مبتکرتر، دوراندیشیانه تر و عملیاتی تر شده است.
انتهای پیام/