Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایران نوشت: پسر جوان که شب خواستگاری، به‌خاطر اختلاف بر سر شیربها پدر دختر را باچاقو کشته بود صبح دیروز در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
این جنایت بیست و چهارم آذر پارسال در جریان درگیری خونین در مراسم خواستگاری از دختر بین دو طایفه افغان در یکی از خانه‌های خیابان اتابک در تهران رخ داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این ماجرای هولناک، مرد 40 ساله‌ای به‌نام «حسن» - پدر دختر- بر اثر اصابت چاقوی خواستگار در دم کشته شد. عامل جنایت که فراری شده بود پس‌از چند روز از سوی پلیس دستگیر شد و در همان بازجویی مقدماتی به قتل اعتراف کرد.
جنایتکار 25 ساله «احمد» نام دارد که صبح دیروز برای محاکمه از زندان به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران انتقال یافت. جلسه دادگاه نیز به ریاست قاضی متین‌راسخ و باحضور قاضی حسینی – مستشار دادگاه- تشکیل شد.ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و سپس اولیای دم (پدر و فرزندان مقتول) از قضات خواستار قصاص عامل جنایت شدند. در ادامه متهم پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.شغلت چه بود؟در یک کارگاه طلاسازی کار می‌کردم.
چند کلاس درس خوانده‌ای؟پنج کلاس
آیا اتهامت را قبول داری؟بله قبول دارم که با چاقو پدر دختر مورد علاقه‌ام راکشتم!
سابقه کیفری داری؟نه. هرگز
چرا در مراسم خواستگاری دست به چاقو شدی؟پدر دختر مورد علاقه‌ام به‌خاطر تعیین مبلغ شیربها با من اختلاف پیدا کرد و از من خواست بیرون از خانه در این مورد حرف بزنیم اما اختلاف‌مان بالا گرفت و هنگام مشاجره چاقویش را از جبیش درآورد که من هم برای دفاع از خودم چاقو را از دستش گرفتم و بدون اینکه قصد کشتن او راداشته باشم چاقو به پهلویش خورد. از دیدن این صحنه آنقدر ترسیده بودم که فرار کردم.
چرا با پدر دختر مورد علاقه‌ات درگیر شدی؟ سنت ما افغان‌ها این گونه است که هرگاه دو طایفه وقتی با هم وصلت می‌کنند اگر دختر‌شان را به طایفه دیگری می‌دهند باید آن طایفه هم یک دختر به یکی از جوانان طایفه مقابل بدهند. دو سال پیش پسر طایفه‌ای به خواستگاری خواهرم آمد و ما هم قبول کردیم.
ولی وقتی من به خواستگاری دختر 16 ساله آنها رفتم هر دفعه با یک بهانه جواب رد می‌دادند. روز حادثه هم وقتی در مراسم خواستگاری شرایط خانواده دختر را پذیرفتم پدرش میزان شیربها را آنقدر بالا برد تا من از خواستگاری صرفنظر کنم به همین خاطر عصبانی شدم و داد و فریاد راه انداختم اما این مرد مرا به بیرون از خانه کشاند تادر این باره صحبت کنیم که متأسفانه کشته‌شد.
چرا آنها دخترشان را به عقدتو در نمی‌آوردند؟نمی‌دانم. من و گلبهار همدیگر را دوست داشتیم اما پدرش هر دفعه بهانه تازه‌ای می‌آورد.
سپس متهم جوان در حالی که به گریه افتاده بود رو به اولیای دم کرد و ضمن اظهار ندامت و پشیمانی از آنها خواست از حق قصاص‌شان بگذرند. اما خانواده دختر توجهی به التماس‌های پسر جوان نکردند و بر اجرای حکم قصاص اصرار کردند. سرانجام پس از پایان محاکمه قضات وارد شور شدند تا درباره جوان افغان تصمیم بگیرند.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۲۳۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این زن شوهرش را با چاقو کشت

صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریاد‌های کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابان‌های پاکدشت پیچید. همسایه‌ها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که می‌گفت شوهرم را کشتم.
همسایه‌ها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.

اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجویی‌ها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روز‌های اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.

تااینکه خانواده‌های مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلاف‌های مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک می‌گرفت. 

وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا می‌زدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربه‌ای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود. 

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.

پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ می‌گوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم. 

وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید می‌خواستم او را 

بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایه‌ها کمک خواستم.

قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟

که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر می‌کردم دیگر زنده نمی‌مانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.

با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

منبع: رکنا

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • سنگ چاقو تیز کنی که برای قصاب ۸۰۰ میلیون ریال آب خورد!
  • نجم‌الدین شریعتی:ضرورت آماده سازی زیرساخت‌های فرزندآوری در کشور
  • جنایت در خیابان بی‌سیم/ پسر جوان با ضربه چاقو قربانی شد
  • تاکید ایران بر پیگیری جنایات و محاکمه سران رژیم اسرائیل
  • تاکید امیرعبداللهیان بر پیگیری جنایات و محاکمه سران رژیم اسرائیل
  • تحقیق و تفحص بین المللی برای محاکمه سران جنایتکار رژیم صهیونیستی
  • ماجرای کلیپ جنجالی یک عروس ۱۴ساله
  • ماجرای ویدئوی وایرال شده عروس ۱۴ ساله! + واکنش فوری پلیس فتا
  • اصرار قاضی تورین: ستاره یووه محاکمه می‌شود