پرونده ای برای شناخت شیعیان در کشورهای مختلف: شیعیان کمتر شناخته شده/شیعیان وفادار به انقلاب اسلامی ایران
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۴۹۷۸۸
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز: از آنجایی که در منابع تاریخی و پژوهشی کمتر به شیعیان عمان پرداخته شده است و ما در این باره با کمبود داده های تاریخی مواجه هستیم. کتاب های هم که به تشیع مردم عمان پرداخته اند غالبا مباحث تکرای و یا چند سطری بیشتر مطلب ندارند.
سند شماره 3056:
بر این اساس در این مجال بسیار مناسب دیدیم که برای آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شیعیان عمان، قسمت های از جزوه شیعیان عمان، مبتنی بر متن مقاله حجت الاسلام سید شرف الدین الموسوی امام مسجد جامع مسقط(کورنیش) که در اولین کنفرانس جهانی اهل بیت در تهران در سال 1369 ارائه شده است، را بیان کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شیعیان عمان:
امروز شیعیان یکی از نیروهای موثر در جامعه عمان به شمار می روند. رهبران جامعه عمان آنها را به عنوان شهروندان پرهیزگار و صالح توصیف کرده اند. بحمدالله امروز پست های دولتی مهمی نیز در تصدی دارند. از میان آنها فرماندهانی در ارتش و پلیس و مقاماتی در تمام پستهای مهم کشور می توان یافت. با آنان با حقوق برابر، مانند اتباع سایر مذاهب کشور، رفتار می شود. شیعیان در سمت های گوناگون و در بیشتر شهرهای عمان مانند مسقط، مطرح، خوض، برکاء، مصنعه، سویق، خابوره، صحم، صحار، لوی، مسندم می توان دید. شمار روستاهایی که در آنها شیعیان زندگی می کنند 20 روستاست، که همه آنها در نوار ساحلی عمان، به طول 400 کیلومتر،واقع شده اند.
شیعیان روستا برای پرپا داشتند شعایر دینی و مذهبی خود از ازادی کامل برخوردارند. همواره علمایی نیز در بین آنها برای ارشاد و آموزش و تبلیغ احکام دین مبین حضور دارند. علاوه بر عالمان شیعه که در عمان مقیم اند، علما و واعظان بسیاری نیز از خارج کشور نزد شیعیان عمان می آیند و مدتها با آسودگی و ایمنی در اماکن آنها می گذارنند.طبق آمارهای تقریبی ما، تعداد شیعیان ما امروز، به سی هزار نفر می رسد.. تعداد مساجد آنها نزدیک به سی باب و حسینیه های آنها حدود پنجاه عدد است.
اوضاع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شیعیان عمان:
از نطر اقتصادی نیز شیعیان در راس هرم اقتصادی کشور قرار دارند.اتباع این مذهب بسیاری از پروژه های صنعتی و بازرگانی را در اختیار خود دارند و بصورت فردی نیز فعالیت می کنند. شیعیان عمان از نظر فرهنگی مردمی پیشرفته، و از نظر بازدهی و مشارکت در جامعه گروهی در خور توجه اند. عده ای از فرزندان آنان از تیز هوشان و فارغ التحصیلان ممتاز و رتبه اول مدارس عمان هستند و در زمینه های علمی و آموزشی و ادبی امتیازات درخشانی بدست آورده اند. بسیاری از آنان نیز به ادامه تحصیلات عالی پرداخته و در پایه گذاری بنای فرهنگی عمان نقش مهمی ایفا کرده اند.
اتباع دیگر مذاهب با شیعیان آمیزش گسترده ای دارند. روابط صمیمی و برادر انه ای میان شیعیان و برادران اتباع سایر مذاهب برقرار است. چنان نیست که شیعیان از برادران سنی و اباضی خود جدا و منزوی باشند. بر عکس، آنها با همه مذاهب به گرمی می آمیزند. البته بحث های مذهبی نیز در می گیرد، ولی از حد تفاهم و علاقه به آشنایی به با ماهیت مذهب شیعه خارج نمی شود. ما می توانیم موارد بسیاری از تاثیر پذیری های متقابل، بویژه تاثیر پذیری از تفکر شیعی را در تالیفات برادرانی که از سایر مذاهب هستند، ببینیم.
برای نمونه در کتاب الفتح المبین فی سیره ابوسعیدیین چند جا به نصوصی که از آرای شیعی است بر می خوریم. در صفحه 360 کتاب، متن کامل( صحیفه سجادیه) و فقراتی از دعا های امام حضرت امام زین العادین (ع) آمده است. شاعران اباضی مذهب نیز قصایدی چند در مدح اهل بیت سروده اند. شاعر ارجمند، سید هلال بن بدر بوسعیدی، در یکی از قصاید خود( در مرثیه امام حسین (ع))چنین سروده است.
روع الکون ارضه و السماء یوم ضجت بخطبها کربلاء
یا لخطب من دونه کل خطب و مصاب قد عزفیه العزاء
لبس الدهر فیه ثوب حداد فهو و الدهر ماله انساء
فعالیت های سیاسی در عمان:
در عمان انجام هرگونه فعالیت سیاسی ممنوع است و کسانی که دست به تشکیلات سیاسی بزنند، از هر قومیتی که باشند به شدیدترین صورت برخورد می شود. با این حال شیعیان به علت شایستگی ها و تحصیلات عالیه ای که بدست آورده اند، در عرصه های مختلف به فعالیت می پردازند، به گونه ای که حتی به مقاماتی در سلسله مراتب حکومتی دست یافته اند و گروه دیگر از شیعیان در عرصه فعالیت تجاری و اقتصادی بسیار معروف و مشهور می باشند.
اصولا در عمان هیچگونه اتحادیه، حزب و سندیکایی وجود ندارد.در حقیقت مردم دخالتی در امر کشور داری ندارند. قوانین و مقررات توسط سلطان وضع شده و برای اجراء به دولت ابلاغ می گردد. تشکیل هرگونه حزب سیاسی و انجمن و غیره در این کشور ممنوع است[1]. هیچگونه فعالیت سیاسی، اجتماعی و مردمی نیز به دلیل جو سیاسی حاکم بر عمان دیده نمی شود. رادیو و تلویزیون و مطبوعات تحت نیز کنترل شدید دولت می باشد.
در سال 1358، جوانان عمانی تشکیلاتی با عنوان«مکتبه الرسول الاعظم» برای کارهای فرهنگی، بخصوص نشر کتاب و سخنرانی، ایجاد کردند و نشریه ای بنام الوعی منتشر ساختند مجله آنان پس از مدتی، به سبب درج مقاله ای درباره سفیر عمان در آمریکا، توقیف و تعطیل شد[2].
جلوگیری از هرگونه فعالیت سیاسی در عمان به گونه ای بود که در سالهای آغازین انقلاب اسلامی که روابط جمهوری اسلامی ایران وعمان چندان دوستانه و گرم نبود، شیعیان عمان از هرگونه برقراری روابط با شیعیان ایران پرهیز می کردند و در مواقعی هم که دیدارهای صورت می گرفت، جانب احتیاط را رعایت می کردند. با بهبود روابط ایران و عمان در طی چند سال گذشته اوضاع بطور کلی دگرگون گردیده است و شیعیان عمان برای دیدار از اماکن مذهبی به ایران سفر می کنند.
فعالیتهای تعدادی از مهمترین شخصیت های شیعه در عمان :
سید شرف بن علی علوی موسوی:
سید شرف بن علی علوی موسوی در سال 1355ه در میان خانواده ای مذهبی و در شهر خابور به دنیا آمد.وی علوم قرآن را نزد پدر و حسن بن علی الکشیش البحرانی فرا گرفت. سید شرف تا سن دوازده سالگی به خاطر علاقه اش به سید الشهداء سخنرانی و مدیحه سرای را از سید سعید عدنانی غریفی و سید ابراهیم بن سید هاشم البنادره آموخت. در سال 1374ه جهت بازدید از اماکن دیدنی قطیف و شهرهای بحرین و سایر کشورهای خلیج فارس راهی سفر گردید..ایشان در سالهای 1379و1380ه برای سخنرانی و موعظه در ایام ایام محرم به ابوظبی و سال بعد به بحرین رفت.آنجا با سید علوی بن سید احمد الغریفی ارتباط داشت.پس از برگشتن به عمان برای سخنرانی در ماه محرم و صفر 1382ه به پاکستان رفت.بعد از برگشت از پاکستان به همراه خانواده اش به مدت پنج سال به بحرین رفته و در منامه ساکن شد. سید شرف در سال 1387ه به سفارش سید علوی الغریفی جهت فراگیری علوم دینی و استفاده از محضر علمای مشهور عصر خود به نجف اشرف مهاجرت کرد و پنج سال هم در آنجا ساکن بوده است.
سید شرف درس خارج را نزد علمای چون آیت الله محمد باقر صدر و آیت الله سید علی فانی اصفهانی فرا گرفت. در بین این سالها، فراگیری علوم اسلامی را در اقصی نقاط عمان تبلیغ می کرد و با همت ایشان کرسیهای علمی برای جوانان عمانی در نجف اشرف و ایران تشکیل گردید. با در گذشت مرجع دینی سید محسن حکیم و وقوع بعضی از حوادث در میانه های سال 1392ه به بحرین رفت.تا قبل از سال 1398ه عمانی های که می خواستند خانه خدا را زیارت کنند، از طریق بحرین ،امارات و قطر به حج می رفتند که در مسیر خود با مشکلات و سختیهای زیادی مواجه می شدند.اما سید موسوی با بنیان گذاشتن اولین کاروان زیارتی درعمان، زائران را مستقیم از عمان به مکه می فرستاد.ایشان از سال 1400 تا 1417 به عنوان خطیب اول در مراسمهای بحارنه در مسقط به سخنرانی پرداخت و همچنین امام جماعت مسجد رسول الاعظم نیز بوده است. ایشان نقش برجسته در میان جامعه مسلمان عمان بر عهده داشته و به فعالیتهای دینی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه عمان با مرکزیت مسجد پرداخته است.
شهاب الدین احمد ماجد(معرف به شیر دریاها):
شهاب الدین احمد ماجد از شخصیت های معروف شیعه عمانی، که در تاریخ دریانوردی در خلیج فارس نقش مهمی داشته است. وی در سال ( 823-914ه) درجلفار عمان به دنیا آمده است. ابن ماجد آثار زیادی در موضوع دریانوردی دارد که از مهمترین آنها می توان به: الفوائد فی اصول البحر و القواعد اشاره کرد. اثر دیگر وی منظومه ای است که در بحر رجز در 305 بیت به نام الاجوزه السبعیه سروده است. وی همچنین اشعاری درباره فضائل امام علی دارد که از آن جمله منظومه ای است که در سال 866ه در شهر جلفار عمان سروده و آن را در روز عید غدیر به پایان برده است. در بندی از آن آمده:
«تمت بشهر الحج فی جلفار اوطان اسد البحر فی الاقطار
یوم الغدیر ابرک الایام اذ خص بالاحسان و الصیام»
از دیگر شخصیت های شیعه عمان، خلیل بن احمد فراهیدی ودامی، استاد«سیبویه» و مبتکر علم عروض است. وی در محله ای که فراهید نامیده می شود، به دنیا آمد. سید محسن الامین در اعیان الشیعه در کتاب الخلاصه می گوید:«خلیل بن احمد در ادب سر آمد مردمان بود. قول او در ادب حجت است.خلیل مذهب امامیه داشت. از قول ابن ادریس در مستطرف آمده است که وی خلیل را از بزرگان شیعه می دانسته است.
از علمای متاخر شیعه در عمان حجت الاسلام شیخ علی بن عبدالله سفری است که از بحرین به عمان مهاجرت کرده و در این دیار ماند و فرزندانی از او باقی ماندند. چنانکه گفته اند گروهی نیز به دست او آیین تشیع پذیرفته اند.شیخ دارای تالیفاتی است که از جمله آنها می توان به کتابهای منارالمهدی در امامت، لسان الصدق در پاسخ مسیحیان، قامعه الباطل، المسائل المسقطیه اشاره کرد.
احمد بن عبدل نبی نیز از شیعیان بحارنه عمان می باشد. وی اولین سفیر عمان درایالات متحده امریکا بود. وی همچنین به عنوان سفیردر فرانسه، و وزیر خدمات شهری و وزیر دارایی و اقتصاد ملی به فعالیت پرداخته است.
پی نوشت ها:
[1] - متقی زاده، زینب، جغرافیایی سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس(قم،موسسه شیعه شناسی،1384، ص133)
[2] - عرب،محمد، آشنایی با مذهب اباضی،( تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1377، ص76).
منبع: فرهنگ نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farhangnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرهنگ نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۴۹۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دوم اردیبهشت و روایتی از خانهتکانی که در دانشگاهها اتفاق افتاد
بر خلاف تصور عدهای که انقلاب اسلامی را امری صرفاً سیاسی میدانند، باید به این نکته توجه داشت که مقوله «فرهنگ» در تاریخ انقلاب اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و بر این اساس دانشگاهها یکی از مهمترین بسترها برای تحقق این امر بودهاند و دوم اردیبهشت ۱۳۵۹، شروع توجهی ویژه به این امر بود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، بر خلاف تصور عدهای از افراد که پیروزی انقلاب اسلامی را امری صرفاً سیاسی میدانند، باید به این نکته توجه داشت که مقوله «فرهنگ» در تاریخ و روند پیروزی انقلاب اسلامی از جایگاه ویژه و پایگاه ممتازی برخوردار بوده، بهطوری که تصور تغییر در نظام بدون تغییر در فرهنگ حاکم بر آن، امری ناممکن است.
باید به این نکته توجه داشت که پس از فروپاشی نظام پهلوی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی، نهادهای مختلف سیاسی و فرهنگی یکی پس از دیگری شکل گرفت اما احیای فرهنگ حاکم بر نهادهای جامعه و بهخصوص نهادهای فراگیری مانند آموزش و پرورش و دانشگاهها، مسئله سادهای نبود که بتوان در مدت کوتاهی تحولات لازم را در آنها به وجود آورد و بر این اساس صدور پیام نوروزی امام خمینی در اول فروردین ۱۳۵۹ نقطه عطفی در تاریخ انقلاب فرهنگی است.
ایشان در بند «۱۱» این پیام بر ضرورت ایجاد انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور، تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب، تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی و … تأکید کردند؛ این موضعگیری در اول اردیبهشت ۱۳۵۹ نیز با قاطعیت بیشتری مورد تاکید قرار گرفت و بر همین اساس در این روز امام خمینی (ره) در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاهها و سازمانهای دانشجویی مسلمان سراسر کشور ضمن برشمردن معایب دانشگاههای عصر پهلوی، آنها را دانشگاههای وابسته و استعماری خواندند و خواستار ایجاد تحول در نظام دانشگاهی کشور شدند و در ادامه مسیر این سخنان مقدمه حرکتی شد که به «انقلاب فرهنگی» معروف شد؛ انقلابی که با اعتراض دانشجویان دانشگاهها علیه جریانهای غیر اسلامی و اساتید وابسته در تهران و شهرستانها و حمایت مردم از این حرکت آغاز شد.
فرهنگ استعماری که باید کنار میرفتدر چنین شرایطی ضرورت تغییر بنیادین در برنامهها و شیوههای تدریس و تربیت و اهداف آن از سوی عدهای مطرح میشد و در نتیجه این حساسیتها بود که انقلاب فرهنگی در دانشگاهها صورت گرفت و برای مدتی تمام دانشگاههای کشور تعطیل و به فرمان امام خمینی (ره) ستاد انقلاب فرهنگی به منظور ساماندهی امور فرهنگی مدارس و دانشگاهها تشکیل و این فرمان در تاریخ ۱۳۵۹/۰۳/۲۳ صادر شد.
اگر بخواهیم در خصوص لزوم اهمیت و اجرای چنین موضوعی صحبت کنیم، باید گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به محل برخورد افکار و عقاید سیاسی گروههای مختلف تبدیل شده و دیگر فرصتی برای کارهای علمی و آموزشی باقی نمانده بود و بر این اساس نظام آموزشی ایران در آن زمان به ۲ تغییر بنیادین نیاز داشت؛ اول ارتقای سطح آموزش با هدف کاستن از میزان نیاز دانشگاهیان به بیگانگان و مورد دیگر مصون ساختن فضای دانشگاهها از تعرض احزاب و گروههای سیاسی و بر همین اساس دانشجویان دانشگاهها خواستار پاکسازی دانشگاه از این گروهها شده و از سویی بهدنبال دگرگونی نظام آموزشی بودند چرا که معتقد بودند فرهنگ حاکم بر مراکز آموزشی کشور، فرهنگی استعماری و بازمانده از دوران حکومت پهلوی است و نتیجه آن غرب زدگی و وابستگی به قدرتهای بزرگ است.
ستادی که تبدیل به شورا شددر این روند و با پافشاری بسیاری از گروهها بر فعالیتهای حزبی در داخل دانشگاهها باعث شد که شورای انقلاب اسلامی برای تخلیه دانشگاهها به آنان سه روز مهلت بدهد و مهلت شورای انقلاب روز اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹ به اتمام رسید اما از سویی درگیریهای شدیدی میان موافقان و مخالفان تعطیلی این دفاتر، در اطراف دانشگاه تهران رخ داد و در نهایت یک روز بعد به دعوت شورای انقلاب، مردم و اعضای این شورا در دانشگاه تهران گرد آمدند و خروج گروههای سیاسی – نظامی را از دانشگاه جشن گرفتند.
در این مسیر روند تعطیلی دانشگاهها و تدوین نظام جدید آموزش عالی کشور بیش از آنچه که پیشبینی شده بود به درازا کشید و سرانجام در ۲۷ آذر ۱۳۶۱ دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور پس از گذشت بیش از ۲ سال تعطیلی بازگشایی شد و ستاد انقلاب فرهنگی نیز بعدها با تغییراتی در ترکیب اعضا به فعالیت خود در نظارت بر جریان فرهنگی و آموزش عالی کشور، با عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد؛ بهدنبال بازگشایی دانشگاهها آیتالله سیدعلی خامنهای رئیس جمهور وقت کشورمان در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۲ در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی بر لزوم ایجاد تحرک مضاعف در روند پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی و رفع مشکلات باقی مانده تاکید و در نامهای به امام خمینی (ره) خواستار ترمیم و تکمیل اعضای ستاد انقلاب فرهنگی شدند و امام نیز با درخواست ایشان موافقت کردند و در پاسخ به درخواست نوشتند: «با تشکر از زحمات اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی و تمام کسانی که برای اسلامی و انسانی نمودن دروس و محیط دانشگاهها زحمت کشیدهاند، امید است با ترمیم ستاد محترم و کوشش دانشجویان عزیز و متعهد و هماهنگی اساتید محترم و تلاش تمامی دست اندر کاران مؤمن و پشتیبانی ملت معظّم، این پایگاه اسلامی ملی، که سرنوشت کشور در آتیه دور و نزدیک به آن پیوستگی دارد، با استقلال و شایستگی به خدمت خود ادامه دهد و امروز که کشور از استقلال شایسته برخوردار است و قید و بند غرب و شرق و غربزدگان و شرق زدگان از کشور و دانشگاه گسسته شده است، جوانان عزیز دانشگاهی هرچه بیشتر در کسب علوم و فنون در اعتلای کشور معظم خود کوشش نمایند؛ و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگیری کنند، و نگذارند محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد. و اگر انحراف و گرایشی به شرق و غرب خدای نخواسته از اساتید یا دانشجویان مشاهده کردند، به ستاد فرهنگی اطلاع دهند، و در رفع آن با ستاد همراهی لازم را بنمایند.»
در ادامه فعالیت دانشگاهها در نظام سیاسی جدید، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ بار دیگر بر ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی و انقلاب فرهنگی تاکید کردند و با انتصاب اعضای جدید به ستاد انقلاب فرهنگی هم بستر دستیابی ۱۰۰ درصدی به این هدف و سایر اهداف ترسیم شده را به وجود آوردند و هم با تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی موافقت کردند.
امروز هم دانشگاهها سنگر استاما باید به این نکته توجه داشت که هرچند بیش از ۴ دهه از سالروز اعلام انقلاب فرهنگی گذشته اما امروزه نیز مسائل و نکات قابل توجهی در این باره مطرح است که همچنان نیازمند تأمل و اقدام است چرا که رهبر انقلاب همچنان از شورای عالی انقلاب فرهنگی این درخواست و انتظار را دارند که به مسئله تهاجم فرهنگی توجهی ویژه داشته باشند و در این راستا بیان میکنند: «انتظار و خواهشم از شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که مسئله تهاجم فرهنگی را بحث کنید. اصلاً این موضوع را مورد مطالعه قرار دهید. البته به نحو حمل شایع صناعی، قطعاً مسائلی هست که مربوط به تهاجم فرهنگی است و الان بحث میشود؛ شکّی نیست. مثلاً بحث در مورد همین مسئله اسلامی کردن دانشگاهها به حمل شایع، بحث از تهاجم فرهنگی است؛ ولی باید به حمل اوّلی و ذاتی دربارهی خود تهاجم بحث کنید! آیا واقعاً آنکه بنده در قضیه تهاجم فرهنگی میفهمم، اصلاً درست است یا نه؟ این را مناقشه کنیم؛ اگر دیدیم که درست است، اگر دیدیم که حقیقتاً ارزشها، اصول، پایهها و مبانی، مورد تهاجم قرار دارد، ستاد اصلی مقابله با این تهاجم، اینجاست و اینجا نبایستی از این قضیه و این کار غفلت کند. باید انشاءاللَّه با جدّیت دنبال فرمائید.»
کد خبر 746129