مشروح جلسه دادگاه متهمان زنجانی
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۵۰۶۵۸
به گزارش شریان نیوز،فارس نوشت: اولین جلسه رسیدگی به اتهامات دو نفر از همدستان بابک زنجانی صبح امروز در شعبه 28 دادگاه انقلاب (شعبه هم عرض) به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه نجفی نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرونده پرداخت و پس از آن قاضی از متهم ردیف دوم پرونده فساد نفتی خواست تا با حضور در جایگاه از خود دفاع کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قاضی مقیسه: شما با بزرگ کردن زنجانی اموال مملکت را غارت کردید/ متهم: اصل بر برائت است نه مجرم بودن
قاضی مقیسه خطاب به مهدی شمس گفت: با توجه به کیفرخواست قرائت شده از سوی نماینده دادستان شما نقش مؤثری در تشکیل باند اخلالگران در نظام اقتصادی و فسادی که در نظام اقتصادی کشور به همراه زنجانی ایجاد کردید، دارید.
وی افزود: شما کسی بودید که همه محمولههای نفتی را فروختید. پولها در اختیار شما بوده و جلساتی که با بابک زنجانی داشتهاید حکایت از این دارد که بابک به همراه شما همه کارها را پیش میبرده است.
قاضی مقیسه افزود: این فساد بزرگ مالی در زمانی اتفاق افتاد که نظام برای پیشبرد پروژههای نفتی خود نیاز به پول داشت اما شما با اقداماتی که انجام دادید باعث شد آن پروژهها مختل شود.
وی خطاب به متهم ردیف دوم گفت: شما به همراه زنجانی و متهم ردیف سوم باند بزرگی هستید که در غارت بیتالمال نقش بزرگی داشتهاید. در دفاع از خود اگر مطلبی دارید، بیان کنید.
مهدی شمس پس از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: این کیفرخواست همان کیفرخواست سابق است در صورتی که من فکر میکردم کیفرخواست جدیدی صادر شده است.
وی افزود:من ملاقاتی با وکلای خود نداشتم و اطلاعی از پرونده ندارم به همین جهت از دادگاه میخواهم تا اجازه دهد من چند جلسهای را با وکلای خود ملاقات داشته باشم تا دفاعیهای جامع را ارائه دهم.
قاضی مقیسه در واکنش به این صحبت متهم ردیف دوم گفت: شما خودتان میگویید این کیفرخواست تغییر نکرده و همان کیفرخواست قبلی است. شمس گفت اما پرونده به دیوان عالی کشور رفته است
وی پاسخ داد: دیوان چیز جدیدی ندارد. اتهام شما همان اتهام قبلی است. بنابراین وقت را تلف نکنید و هر دفاعی که دارید انجام دهید و اگر خودتان قادر به دفاع نیستید وکلای شما این کار را انجام دهند. تقاضای استمحال معنایی ندارد.
قاضی مقیسه گفت: شما به راحتی میتوانید پاسخ دهید زنجانی را چگونه پیدا کردید. شما با کسی که سابقه بدی داشته و هیچ مالی از خودش نداشته و تنها یک تبدیل کننده ارز بوده همکاری داشتید و این شما بودید که به او یک شخصیت جعلی و دروغین دادید. زنجانی را بزرگ کردید و اموال مملکت را به غارت بردید.
وی ادامه داد: شما شب و روز با این اعمال محشور بودید و این چیزی نیست که نتوانید به آن پاسخ دهید.
مهدی شمس در پاسخ گفت:ا ین طور که شما صحبت میکنید انگار از پیش محاکمه شدهایم. فرض بر دفاع است اما الان ظاهرا فرض بر محکومیت است.
قاضی مقیسه گفت: این حرف اتهام شما به دادگاه است. شما بیش از یک ساعت کیفرخواست را شنیدید، این کیفرخواست برای در و دیوار خوانده نشد. در تمام این چند سال کارتان این بوده و معلوم نیست الان پولها کجاست. مدام دروغ میگویید بنابراین الان دفاع کنید.
متهم: اگر مدرکی وجود داشت که سهمی در شرکتها دارم، گردن من را بزنید/ کشور در شرایط اضطراری قرار داشت
مهدی شمس در ارائه دفاعیات خود خطاب به قاضی گفت: نماینده دادستان اظهار داشتند که این پرونده دارای ابعاد بسیار اقتصادی و اخلالگری در نظام اقتصادی است منتها در ارائه توضیحات خود اصلاً شرایط اضطرار کشور در آن زمان را در رابطه کارگزار و کارفرما را در نظر نگرفتند.
وی افزود: تمامی کیفرخواست براساس اظهارات زنجانی است در حالیکه شخص نماینده دادستان بیش از 90 بار زنجانی را کذاب خواندند اما وقتی که نوبت به من میرسد اظهارات زنجانی درست است. این حرکت نشان از انتخاب گزینشی و مصادره بهمطلوب کیفرخواست دارد.
قاضی خطاب به متهم گفت: خواهشاً حاشیه نروید و بگویید چقدر به زنجانی بدهکارید.
متهم گفت: هیچی ، هیچی.
قاضی گفت: پس حتماً وجود خارجی هم نداشتهاید، چرا مظلومنمایی میکنی؟ تا شب هم بخواهی حرف بزنی من مشکلی ندارم اما باید در دفاع از کیفرخواست صحبت کنی و در مورد مشارکت خود با هیولای توخالی زنجانی که چگونه از او یک شخصیت واقعی ساختی.
شمس گفت: در هر محکمه هر ادعایی باید مستند باشد.
قاضی گفت: شما بگو با زنجانی شراکت داشتی یا نداشتی؟ نفت فروختهای یا نه؟
متهم گفت: من همه اینها را با سند و مدرک توضیح میدهم.
وی ادامه داد: متاسفانه با سندسازیهایی که از سوی شرکت هلدینگ سورینت انجام شده تلاش بر این است که من را متهم کنید در حالیکه این سندسازیها حتی در تاریخ حسابداری هم بیسابقه است.
وی ادامه داد: اگر یک مدرک بیاورید که من سهمی در این شرکتها دارم، گردن من را بزنید. من نه عضو هیأت مدیره بودم و نه سهامی داشتم.
متهم: هیچ پولی نگرفتم/ در کارهای زنجانی حکم واسطه را داشتم
مهدی شمس در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: من در کارهای زنجانی حکم واسطه را داشتم.
قاضی خطاب به شمس گفت: سؤال من این است که آیا شما از محل پول نفت آنول ایر را خریدی؟
متهم گفت: من کارگزار بودم و وساطت کردم.
قاضی گفت: واسطه این کارها را نمیکند. شما عضو هستید و به همراه 2 متهم دیگر به عنوان سه نفر راس باند اخلالگران درصدد شکار پولهای مملکت برآمدید. آقای شمس نگو من واسطه بودم این ادعای شما ادعای درستی نیست و با اعمال شما نمیخواند.
مهدی شمس گفت: من هیچ نفتی نگرفتم و به فروش نرساندم و از این طریق پولی به دست نیاوردم. من فقط واسطه بودم.
قاضی گفت: یادت هست من به تو و فلاح گفتم اموال بیتالمال را برگردانید. گفتم این نظام بچههایشان را دادند و مملکت ما شهید داده است. شما در غارت اموال نقش داشتید و باید آن را برگردانید. آن روزها گفتید اموال را بازمیگردانید الان هم همین حرف را میزنید اما به حاشیه میروید.
در این لحظه هم نماینده دادستان گفت:بعید به نظر میرسد شما توبه کنید، برگردید و نظام را در بازگشت اموال یاری کنید.
قاضی هم خطاب به متهم گفت: روز اول به من گفتی من خودم شاکی هستم. من را رها کنید تا پولها را بگیرم اما الان میگویی هیچ کاری نکردی. اگر شما و آقای فلاح نبودی و همدستانتان در بیرون نبودند بابک زنجانی همان ارز فروش بازار بود و آهی در بساط نداشت. شما زنجانی را زنجانی کردید.
متهم: از لندن مستقیم به اوین رفتم/ قاضی: لندننشینان مقابل نظام هم اویننشین میشوند
در ادامه اولین جلسه رسیدگی به اتهامات همدستان بابک زنجانی مهدی شمس متهم ردیف دوم این پرونده گفت: من حتی یک بار هم به کلانتری نرفته بودم و مستقیم از لندن راهی اوین شدم. همانطور که نماینده دادستان گفت این پرونده پیچیده است اما چگونه بازپرس پرونده بدون حتی مشاوره این پرونده را تنظیم کرده است؟
وی افزود: علیرغم درخواستهای اطلاعات سپاه برای گفتوگو با من بازپرس پرونده اجازه مصاحبه نداد چگونه اسنادی که در کیفرخواست جعلی تلقی میشود درباره من صحت دارد.
شمس تصریح کرد: در کیفرخواست عنوان شده که من 40 میلیارد دلار از زنجانی طلب دارم ما چند صفحه بعد عنوان شده که 863 میلیون دلار به زنجانی بدهکارم.
قاضی مقیسهخطاب به متهم گفت: به جای اینکه بگویید از لندن به اوین آمدهاید از خودتان دفاع کنید. البته لندننشینان مقابل نظام هم قطعاً اویننشین میشوند.
وی به متهم افزود: به جای اینکه بگویید از لندن به اوین آمدهاید از خودتان دفاع کنید قطعاً لندننشنیان مقابل نظام هم اویننشین خواهند شد.
قاضی مقیسه گفت: متأسفانه شما به مسئولان نظام به گونهای زنجانی را معرفی کردید و طوری القا کردید که شرکتی که به آن نفت فروختهاید شرکت معتبری است و متأسفانه این مسئولان هم بدون تحقیقات لازم در این خصوص گام برداشتند.
وی ادامه داد: مسئولان گول شما را خوردند و تحقیق نکرده در دام شما افتادند این در حالی است که بانک کنت که بارها از آن نام بردید فقط یک مؤسسه است. بنابراین در شناخت و معرفی شرکتها و بانکها به مسئولان اغراق کردید و از بابک زنجانی و شرکتهای وابسته به او غولی ساختید که مسئولان فریب بخورند.
شمس در ادامه گفت: رقمی به من پرداخت نشده که بخواهم بدهکار باشم. من به نظر خودم به نظام خدمت کردم و اسناد آن هم مشخص است و اگر یک ریال برداشته بودم چرا از من برای رفع مشکلات نفتی کمک گرفته شد.
وی افزود: نمیدانم چرا اصرار دارم که من زنجانی را به مجموعه نفت معرفی کردم زنجانی خودش با وزیر نفت رفاقت داشت.
متهم: اعداد و ارقام در کیفرخواست چندین برابر کل رقم پرونده است و صحت ندارد
در ادامه اولین جلسه رسیدگی به اتهامات همدستان بابک زنجانی متهم در دفاعیات خود اظهار داشت: من و بابک زنجانی هیچ قراردادی با یکدیگر نداشتیم بلکه رابطه ما براساس یک تفاهم شکل گرفته بود.
قاضی در واکنش به این سخن متهم گفت:تفاهم بین شما همان قرارداد است که اجرایی شده و اگر تفاهمنامه بود اجرا نمیشد. بنابراین لطفاً با الفاظ بازی نکنید.
شمس در پاسخ گفت: اعداد و ارقام موجود در کیفرخواست هیچ گونه همخوانی با واقعیت ندارد.
قاضی گفت: شما بگویید آیا با زنجانی شراکت داشتهاید یا نه، آیا عواید حاصل از فروش نفت به شرکت نفت بازگشته یا صرف هزینههای شخصی شده،اول به این سؤالات پاسخ دهید بعد در مورد اعداد و ارقام صحبت می:نیم.
در این لحظه نماینده دادستان گفت: ما عادت نداریم بیشتر از 4 یا 5 میلیون تومان را بخوانیم بنابراین طبیعی است که گاهی ایراد و اشکال در ارقام به وجود بیاید.
شمس در واکنش به این صحبت نماینده دادستان گفت: اما شما براساس همین اعداد و ارقام ادعای خود را مطرح کردید در مباحث اقتصادی باید صحت اعداد و ارقام ثابت شود. بعضی از اعدادی که در کیفرخواست آمده چندین برابر رقم کل پرونده است.
در این لحظهقاضی مقیسه خطاب به متهم گفت: شما بگو پول محمولههای نفتی را که به فروش رساندی در کجا هزینه کردی متهم گفت من قطعاً همه را توضیح میدهم اسناد رقمهایی که در کیفرخواست ادعا شده وجود دارد.
قاضی مقیسه افزود: شما و آقای فلاح فکر مسئولین را شستشو دادید که زنجانی فرد پولداری است. شما همان روز اول گفتید از شرکت فال شاکی هستید اما الان انکار میکنید چکاره بودید که بخواهید از شرکت فال شکایت کنید. اسنادی مهمی در پرونده موجود است که شما خودت آنها را تأیید کردهاید
متهم در پاسخ گفت: اگر یک سند وجود داشته باشد که محمولههای نفتی را رسید کردهام همه اتهامات را میپذیرم. شرکت HK با زنجانی قرارداد داشته نمیشود هم زنجانی را بدهکار کنید و هم 500 نفر دیگر را. من پای همه حرفهایی که از روز اول زدهام هستم و هیچ کدام را انکار نمیکنم اما صحبت اینجا است که اگر زنجانی پولها را نداده من نباید محاکمه شوم.
متهم: ستاد تدابیر ویژه ریاست جمهوری زنجانی را تأیید کرده بود/ قاضی: ایادی شما همچنان آزادند و باید دستگیر شوند
پس از اظهارات مهدی شمس نماینده دادستان گفت: اسناد و مدارک نشان میدهد اصل ورود زنجانی به وزارت نفت با شما بوده و پس از این معرفی بود که فروش نفت توسط صندوق بازنشستگی و ماجرای 300 میلیون یورو پیش آمد.
متهم گفت: 26 فروردین ماه 91 زنجانی به لوزان سوئیس رفت و 24 آذر سال 91 اولین قرارداد را امضا کرد که در اینجا اصلاً من حضور نداشتم خود زنجانی به لوزان رفت و با آقایان صحبت کرد جلسه ما 2 ماه بعداز این تاریخ بود.
قاضی پرسید: اگر زنجانی قبلاً جلسه داشته شما چه کاره بودید که با آقای «و - د» برای وی جلسه گذاشتید که متهم درپاسخ گفت، من در دفتر زنجانی جلسه داشتم که دیدم آقای «ک - د» آنجا هستند.
وی افزود: درباره جلسه با آقای «و - د» صحبت شد که من هم به همراه زنجانی به آن جلسه رفتم. در آنجا آقای «و-ح» گفت وزیر زنجانی را تأیید کرده است.
متهم گفت: نکته دیگر این است که وقتی ستاد تدابیر ویژه ریاست جمهوری و وزرا او را تأیید کردند من چه کاره بودم.
قاضی در پاسخ گفت: شما با آقای فلاح با وزرا در ارتباط بودید و زنجانی را معرفی کردید که به شما اعتماد کردند وگرنه زنجانی را کسی نمیشناخت.
متهم در پاسخ گفت: من اگر بتوانم رانت بگیرم برای خودم میگرفتم چرا برای زنجانی این کار را میکردم.
قاضی مقیسه گفت: شما یک باند بودید امکان ندارد یک نفر به تنهای بتوانند این کار را کند. ایادی شما هنوز بیرون هستند و باید دستگیر شوند شما در حال اتلاف وقت هستید و نمیگویید پولها کجا است.
قاضی مقیسه گفت: شما در آرامش کامل اقدام به غارت اموال بیتالمال کردید بدون اینکه کسی بفهمد، از بابک زنجانی یک بت درست کردید و خیلی نرم و آرام و با زبان لین به نام دلسوزی نظام اموال بیتالمال را به تارج بردید عمل شما کمرشکن و ضعیفکش بود.
متهم: مسئول امور زنجانی نبودم/ وکیل متهم: اطلاعات از فروش نفت به زنجانی اعلام نگرانی کرده بود
مهدی شمس در ادامه دفاعیات خود در اولین جلسه دادگاه اظهار داشت: من خودم از مسئولان دولتی نظام بودم و این سؤال را میپرسم که چرا مسئولان تحقیقات لازم را انجام ندادند آقایان خودشان تصمیم گرفتند پولی به زنجانی بدهند، من در 5 سال اول اصلاً ایران نبودم.
وی با بیان اینکه من مسئول امور بانکی زنجانی نبود، گفت: کار من مربوط به حملونقل محمولههای نفتی بود و به هیچ عنوان از معاملات فردی زنجانی باخبر نبودم.
قاضی مقیسه خطاب به شمس گفت: در اردیبهشتماه سال 92، پنج محموله نفتی به مالزی منتقل شد این در حالی است که متهم چهارم یعنی زیبا حالت منفرد به شما گفته بود که این محمولهها به فروش نمیرسد و آنها را برگرداندی پس چرا آنها را فروختید.
شمس گفت: منفرد به زنجانی گفت و من با واسطه از زنجانی این صحبترا شنیدیم البته باید بگوییم شرکت فال در این زمینه دزدیهای زیادی کرده من نفت را از مالزی به شرکت فال دادم و رسید دریافت کردم و این شرکت محمولههای نفتی را فروخته است.
وی افزود: شرکت نفتی فال بدون اجازه 500 میلیون هم به شرکـتهای وابسته به زنجانی پرداخت کرده است.
در ادامه مهدوی نماینده شرکت نفت خطاب به دادگاه گفت: متأسفانه السیهای غیرواقعی به شرکت نفت داده شد و بیش از 400 میلیون دلار هم از شرکت نفتی فال گرفته شد. بارها در دادگاههای ترکیه حضور یافتم تا اموال به غارت رفته شرکت نفت را بازگردانم که متأسفانه تاکنون موفق نشدم.
در ادامه دادگاه وکیل متهم ردیف دوم خطاب به قاضی گفت: در مرداد سال 91 مقارن با فروش محمولههای نفتی وزیر نفت استعلامی را از وزارت اطلاعات گرفت و وزارت اطلاعات هم در تاریخ 25 مرداد 91 از فروش نفت به زنجانی اعلام نگرانی کرد.
قاضی خطاب به وکیل شمس گفت: علیرغم سوابق بد زنجانی و بعد از اعلام نگرانی وزارت اطلاعات متهمان ردیف دوم و سوم زنجانی را فردی مورد اعتماد برای مسئولان نظام معرفی میکنند.
اولین جلسه رسیدگی به اتهامات همدستان بابک زنجانی در حالی به پایان رسید که متهم ردیف چهارم و متهم ردیف اول یعنی بابک زنجانی در دادگاه حاضر نشدند.
البته عدم حضور متهم ردیف چهارم چندان هم دور از ذهن نبود چرا که تحقیقات هنوز به پایان نرسیده و کیفرخواستی برای این متهم صادر نشده است.
براساس اعلام قاضی مقیسه جلسه بعدی دادگاه فردا 18 تیرماه ساعت 9 صبح برگزار میشود.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۵۰۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطهای بی فرجام
به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.
حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.
سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روانشناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.
فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمیکند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درسخواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف میزند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامهای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.
با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.
با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.
او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. دهها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفهای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثهای پیش میآید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانوادههای محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان میرود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمیداند و اگر میدانست تا الان بارها گفته بود.
قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد
رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ سالهای بهنام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله بهنام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون میخواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمیخواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پلهها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.
بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جستوجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راهپله پایش لیز خورد و روی پلهها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.
انکارهای آرمان فایدهای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.
مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت میکند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.
با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید بهدستآمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.
در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.
جزییاتی که در دادگاه بیان شد
در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت میکند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.
نماینده دادستان در توضیح پسگرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع بهعنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچکدام دلیلی بر زندهبودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرمبودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، بهصورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که بهعنوان مدرک جدید عنوان کردند.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده میشد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمیکنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید میکنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابانها دنبال دخترم میگشتم. ساعتها در خیابان با ماشین میرفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم، جلویش را میگرفتم. من خیلی سختی کشیدم.
در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبهرو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.
متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.