وبلاگ مشرق جهانگيري: مردم به ما رأي دادند که هرکاري خواستيم بکنيم!/ چرا اصلاحطلبان «شهردار زن» نميخواهند؟!
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۵۵۷۰۳
خبرگزاري آريا - خردهفرمايشات يک نماينده مجلس براي رئيسجمهور؛ 50 درصد کابينه بايد تغيير کند.
سرويس سياست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشي روزانه در لابهلاي اخبار و مطالب رسانههاي کشور است. ما درباره اين خوانش البته تحليلها و پيشينههايي را نيز در اختيار مخاطبان محترم ميگذاريم. 7:30 هر روز با بسته ويژه خبري-تحليلي مشرق همراه باشيد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
چرا اصلاحطلبان «شهردار زن» نميخواهند؟!
مسئله انتخاب شهردار جديد تهران، اين روزها به يک امر غامض براي اصلاحطلبان تبديل شده است. چه اينکه غير از چالشهاي درونطيفي مبني بر اينکه اساساً چه کسي شهردار بشود؟! کارنامه مطلوب محمدباقر قاليباف نيز اين انتخاب را با سختيهاي مضاعفي مواجه کرده است.
اصلاحطلبان اسامي زيادي را به عنوان نامزد تصدي پست شهرداري مطرح ميکنند که نامهايي مثل مرعشي، حجتي، مهرعليزاده، حناچي، احمدي، افشاني و اردکانيان و حتي عارف در ميان آنها ديده ميشود.
در اين ميان و عليرغم تأکيد هميشگي اصلاحطلبان بر استفاده از زنان در کابينه، در مجلس و حتي رئيسجمهور شدن بانوان، اما شاهديم که لام تا کام سخني درباره شهردار زن گفته نميشود؟!
*علت اينکه اصلاحطلبان سخني درباره «شهردار زن» نميگويند را ميتوان در اين حقيقت جست که آنها اساساً اعتقادي به حضور زنان در سمتهاي کلان ندارند و گفتهها و تأکيدات سابق چهرههاي اصلاحطلب بر اين معنا نيز صرفاً ژستهايي است که اين جريان خاص سياسي بنا دارد در عرصههاي مختلف در پشت آنها پنهان شود.
به هر حال هر عقل سليمي ميپذيرد که نظر به تأکيدات همهجانبه اصلاحطلبان بر حضور زنان در عرصههاي مختلف، يقينا عرصه انتخاب شهردار اصلاحطلب تهران ميتواند يک محک جدي براي سنجش عيار راستگويي يا کذبگويي اصلاحطلبان باشد.
خاصه آنکه شهرداري در ذيل نظارت شوراي شهر نيز قرار دارد و اصلاحطلبان ميتوانند از طريق تخصصهاي احتمالي خود در شوراي شهر نسبت به معاضدت شهرداري اقدام کنند و نگراني از بابت ضعفهاي مديريتي شهردار زن براي پايتخت نداشته باشند.
اين محک جدي همچنين عاملي براي سنجش اظهارات برخي فعالان زن اصلاحطلب نظير خانمها کولايي، منصوري و بروجردي هم باشد که در تمام طول سال نسبت به حضور زنان در عرصههاي مختلف و حتي رياستجمهوري تأکيد دارند اما اين روزها و در گرماگرم حرف و حديثها براي انتخاب شهردار تهران، اثري از تأکيدات آنها ديده نميشود.
کأنه اين فعالان حقوق زنان اصلاحطلب نيز با ستاد مرکزي جريان خاص به توافق رسيدهاند تا حضور زنان صرفاً منوط به چند پست معمولي باشد و مابقي کارها بر اساس آنچه که عقل حکم ميکند، پيش برود.
برخي معتقدند جريان سياسي خاص قصد دارد يک وزير زن را به کابينه رئيسجمهور روحاني تحميل کند و خود از انتخاب شهردار زن و پذيرش مسئوليتهايش برهد.
***
50 درصد کابينه بايد تغيير کند؛ خردهفرمايشات يک نماينده مجلس براي رئيسجمهور
پروانه سلحشوري نماينده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسيون اميد درباره کابينه دولت دوازدهم گفته است: برخي وزارتخانهها بايد تغيير کنند چرا که وزير ناکارآمد بوده و نتوانسته رضايت مردم و رئيس جمهوري را جلب کند و جايگزين اين دسته از افراد بايد پيدا شود.
به گزارش مشرق، او افزوده است: در بعضي از وزارتخانهها وزير بد نبوده، ولي دولت نياز به ترميم، تغيير و نيروي جديد دارد و بايد در آن حوزهها به سمت جوانگرايي حرکت کند که اين نکته مهمي است و تغيير در اين راستا انجام ميشود
سلحشوري در بخش ديگري از صحبتهاي خود نيز ميگويد: بعضي از تغييرات در راستاي ايجاد فرصتهاي جديد بايد انجام شود؛ مثلا ما معتقديم که بايد در کابينه وزير زن حضور داشته باشد.
وي در پايان تصريح کرده است: با نگاه به شرايطي که گفتم؛ حداقل 50 درصد کابينه بايد تغيير کند.[1]
*ماجراي «تغيير 50 درصدي کابينه» پيش از اين مورد اشاره عبدالله ناصري، از اعضاي شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان نيز قرار گرفته بود.[2]
اين اظهارات اما در حالي است که اصلاحطلبان ستادي (چهرههايي نظير محمد عطريانفر و علي شکوريراد) و رسانههاي اصلاحطلب صراحتاً تأکيد کردهاند که رئيسجمهور روحاني اولاً توصيهپذير نيست، ثانيا در زمينههايي که حساس شود بيشتر مقاومت ميکند و ثالثاً اساساً اهل مشورت کردن با گروهها و احزاب هم نيست.[3]
ماجرا البته وقتي جالبتر ميشود که بدانيم اصلاحطلبان در جريان انتخابات رياستجمهوري سال 96 و در حالي که در فضاي نااميدي از پيروزي رئيسجمهور روحاني به سر ميبردند، دائما بيان ميکردند که آقاي روحاني نامزد رسمي آنها نيست و براي او ستاد انتخاباتي هم تشکيل ندادند.
گفتنيست عليرغم خردهفرمايشات مختلف اصلاحطلبان براي کابينه دوم رئيسجمهور روحاني اما محمدرضا تابش، از نمايندگان اصلاحطلب مجلس به تازگي به خبرگزاري دولتي ايرنا گفته است:
«به نظرم اکثريت اعضاي دولت يازدهم به کار خود در دولت آتي ادامه خواهند داد؛ فکر مي کنم 5 تا 6 نفر تغيير مي کنند. دو - سه نفر از وزرا خودشان خواستار کناره گيري هستند.»[4]
***
قرارداد توتال، خواست و اراده مردم بود
کنايه سنگين جهانگيري و روزنامه شرق به مردم و منتقدان...
اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيسجمهور روحاني که در ايام انتخابات رياستجمهوري نقش «کانديداي پوششي» را ايفا کرد و حملات گستردهاي را عليه جديترين رقيب آقاي روحاني يعني محمدباقر قاليباف پديد آورد، به تازگي طي سخناني در همايش روز ملي صنعت و معدن که خبرگزاري ايلنا آنها را منتشر کرد، گفته است:
«مردم با انتخاب رييسجمهور در روز 29 ارديبهشت جهتگيري اصلي و مطالبات را روشن کردند. اينکه رييسجمهور چه کارهايي بايد براي رسيدگي به مطالبات انجام دهد و دولت دوازدهم را چگونه بايد تشکيل دهد بسيار مهم است.»[5]
همزمان با انتشار اظهارات جهانگيري، احمد غلامي، سردبير روزنامه اصلاحطلب شرق نيز در سرمقاله روز شنبه اين روزنامه که با عنوان «دولت تمشيت» منتشر شد، معناي صحبتهاي جهانگيري را عيانتر کرد و نوشت:
«طبعا مردم به سياست داخلي بيش از سياست خارجي توجه دارند و اين توجه نشئتگرفته از مسائل معيشتي روزمره آنان است و اين وظيفه دولت است که نگذارد توجه افراطي مردم به مسائل روزمره از آن «دولت تمشيت» بسازد.»
او همچنين افزوده است: رأي بالاي مردم در دو دوره پيدرپي به روحاني نشان ميدهد مردم در کنار رويکرد تمشيتي دولت، دولتي ميخواهند که براي آنان در سطح جهاني عزت و منزلتي درخور ديگر مردم جهان فراهم کند. مردم آگاهانه به دولتي رأي دادند که بتواند در نظم جهاني مشارکت کرده و بهدور از جنگ و مداخلات نظامي مسائل را حلوفصل کند. دولت روحاني توان آن را دارد که مردم را درگير مسائل منطقهاي و جهان کند و آنان را پاي کار نگاه دارد. اگر دولتي که منتخب مردم است حلوفصل مسائل منطقهاي و جهان را برعهده بگيرد، خواهناخواه مردم نيز بهطور غيرمستقيم در اين امر مشارکت کردهاند. آنچه امروز به قرارداد بزرگ با توتال منجر شده، بيش از تلاشهاي دولت، خواست و اراده مردم بوده است.[6]
*اين قبيل صحبتها که نوستالژي «پيام 24 خرداد 92»! هستند، صرفا از سر سرخوشي از پيروزي در انتخابات بيان ميشوند و گرنه به لحاظ عقلي نميتوان هيچ توجيهي براي آنها قائل بود.
چه اينکه اولاً فتحعليشاه قاجار هم که عهدنامه ذليلانه ترکمانچاي را امضا کرد، ميتوانست بگويد که مردم مرا پادشاه خود قرار دادهاند و به من ظلالله ميگويند، پس هرچه کردهام به صلاح بوده...!
و ثانياً در هيچ کجاي جهان و حتي در سرزمينهاي دوردست! هم مرسوم نيست که دولتي از مردم رأي بگيرد و سپس قيام و قعود خود را به بهانه رأي مردم توجيه کند و بگويد مطالبه مردم است! بلکه دولتها موظفاند و بايستي که اعمال خود را با عقل و قانون تطبيق دهند و از رفتن به کجراهه پرهيز کنند.
فيالمثل بدعهديهاي آمريکا، نافع بودن محور مقاومت، ضرورت قوتداري اقتصاد در ايران، خوشبين نبودن به بيگانه و عمل به وعدههاي انتخاباتي مقولاتي هستند که هر عقل سليمي آنها را ميپذيرد و رأي تمام مردم کره زمين هم حتي نميتواند رافع صحّت آنها باشد.
و جالب آنکه اکنون دولتي براي بار دوم در ايران بر سر کار آمده است که مرتکب رفتارهايي مثل انکار وعدهها، خوشبيني به توافقاتش با آمريکا و چند مورد عجيب ديگر شده است و جالبتر آنکه بر طبق گفتههاي بالا، به دليل پيروزي در انتخابات، حق "هر کاري" را نيز براي خود محفوظ ميداند...
***
1_ mshrgh.ir/746659
2_ http://parsipoo.ir/news/1497295800907431
3_ mshrgh.ir/745388
4_ mshrgh.ir/744923
5_http://khabarfarsi.com/u/41294006
6_http://sharghdaily.ir/News/135441
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۵۵۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.