Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - وقتي کشوري به خود حق مي دهد که هر کجا شيعه اي هست، نيروي نظامي براي به خون کشاندن آن بفرستد، ولي حق فرستادن يک کشتي امدادي براي ما قايل نيست، «منطقه قوي» نوعي خودفريبي است.

سرويس سياست مشرق - " قوي‌ترين کشور در منطقه نبايد به عنوان هدف اول دنبال شود، بلکه بايد منطقه قوي‌تر مد نظر ما باشد، نه اينکه در رقابت‌هاي منطقه‌اي يک کشور بخواهد در برابر کشورهاي ديگر منطقه قد علم کند و قدرت خود را به رخ بکشاند و تفرقه و شکاف را بيشتر کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما عضو يک خانواده در منطقه مهم خاورميانه و غرب آسيا هستيم که نمي‌توانيم از هم فاصله بگيريم. در يک خانواده قوي است که يک جمع مي‌تواند خوب زندگي کند و نبايد چنين باشد که تنها يک فرد در جمع خانواده قوي بوده و بقيه ضعيف باشند."
اين بخشي از سخنراني رييس جمهور محترم، جناب روحاني، 12 تيرماه در همايش بين‌المللي مقابله با گرد و غبار در تهران بود، که بيش از باقي بخش ها بازتاب رسانه اي پيدا کرد. ايشان افزود:
"امروز بايد به فکر منطقه قوي و قوي‌تر باشيم و بايستي رقابت‌هاي مخرب و نابجا را کنار گذاشت شعله جنگ‌ها و رقابت‌هاي منطقه‌اي نه تنها در دنياي سياست مخرب است بلکه طبيعت را نيز تحت تأثير قرار داده و گرد و غبار را هم فراگير خواهد کرد."
رييس جمهور گزاره "منطقه قوي به جاي کشور قوي" را براي اولين بار مطرح کردند که به نظر مي رسد محتاج تفصيل و توضيحات بيشتري بود که شايد در آينده اين مهم از طرف ايشان صورت گيرد.

اما منظور از «منطقه قوي» چيست؟ چنين ترمي در متون اکادميک و محافل نظري علم سياست و روابط بين الملل نداريم. احتمالا منظور تشکيل «ائتلاف هاي منطقه اي» است که اصولا هيچ کشف جديدي نيست و دهه ها قدمت دارد. پيمان اتلانتيک شمالي(ناتو)، پيمان ورشو، پيمان همکاري شانگهاي، پيمان امنيت جمعي تاشکند، شوراي همکاري خليج فارس همه نمونه هاي از اين ائتلاف هاي منطقه اي هستند.
در هر يک از اين پيمان ها، به اين گونه نيست که همه کشورهاي عضو پيمان از لحاظ قدرت نظامي، سياسي و اقتصادي در يک سطح باشند. اتفاقا اختلاف سطح بين کشورهاي عضو بسيار بالا هم هست.
توئيت بهمن ماه سال گذشته فتنه گر تابلودار 78 و 88، مصطفي تاجزاده درباره گرد و غبار در خوزستان
به واقع، در هر يک از اين پيمان ها يک يا دو کشور اصلي به عنوان موتور محرکه حضور دارند که کشورهاي ديگر را مي کشند. به عبارت ديگر، نقش سرپرستي دارند. نکته اين جاست، که مزاياي پيمان هاي امنيتي-نظامي منطقه اي بيش از آن که براي قدرت اي بزرگ باشد، براي کشورهاي کوچک تر است که در سطوح پايين تري از قدرت قرار دارند و با پيوستن به اين پيمان ها زير چتر امنيتي قدرت بزرگ تر قرار مي گيرند.
ناتو: ايالات متحده، فرانسه، بريتانيا و آلمان
پيمان ورشو: اتحاد شوروي
پيمان شانگهاي: چين و روسيه
پيمان امنيت جمعي: روسيه
شوراي همکاري خليج فارس: عربستان
سران کشورهاي عضو «پيمان امنيت جمعي»
اجلاس پيمان اتلانتيک شمالي(ناتو)
شوراي همکاري خليج فارس
بديهي است که براي تشکيل هر ائتلاف منطقه اي، بايد دست کم يک کشور قدرتمند به عنوان موتور محرکه و اصطلاحا «تامين کننده» پا جلو بگذارد و چنين پيماني را با کشورهاي اقماري تشکيل دهد. موضع کشورهاي يک منطقه نسبت به ائتلاف هاي منطقه اي از سه حال خارج نيست
1-مستقل ماندن از ائتلاف
2-پيوستن به ائتلاف هاي موجود
3- تشکيل ائتلاف جديد
وضعيت جمهوري اسلامي در حالت کنوني، وضعيت 1 است. حال اگر طبق ديدگاه رييس جمهور محترم، نياز به حضور ايران در يک ائتلاف منطقه اي است، قدر مسلم حالت دوم، يعني پيوستن به ائتلاف هاي موجود به هيچ عنوان نمي تواند مد نظر باشد. تنها ائتلاف موجود از اين نوع در منطقه غرب آسيا، شوراي همکاري خليج فارس است. اين که جمهوري اسلامي ايران بتواند عضو ائتلافي شود که اصولا فلسفه وجودي تشکيل آن در مقابله با قدرت و نفوذ منطقه اي جمهوري اسلامي ايران بوده است، نوعي تناقض و نقض غرض براي اين پيمان آن است. جمهوري اسلامي تنها زماني مي تواند عضو شوراي همکاري خليج فارس باشد، که ديگر ماهيتا جمهوري اسلامي، يعني تنها حکومت شيعي در کل دنيا نباشد، دست از حمايت از مظلومان عالم بردارد، و هيچ مسووليتي در قبال شيعيان در فراتر از مرزهاي خود نداشته باشد، با آمريکا و رژيم صهيونيستي به مصالحه برسد. اصولا تشکيل اين پيمان، به زمان اوج گيري جنگ ايران و عراق در ارديبهشت سال 60 باز مي گردد، و اين شورا به طور کامل پشت سر صدام حسين قرار گرفت و به تامين کننده مالي اصلي جنگ رژيم بعث با ايران تبديل شد. حتي در همين شوراي همکاري، فقط کافي بود که کشوري مانند قطر، اندکي ساز ناکوک با کشور محوري پيمان يعني سعودي، بزند تا در عرض يک شب مغضوب واقع شود و در معرض تهديد حمله نظامي يا کودتا از جانب موتلفان ديروز خود قرار گيرد.
اهداي کالاشنيکوف طلايي از جانب رييس شوراي همکاري خليج فارس به صدام حسين
فرض ما اين است که نظر رييس جمهوري محترم، شق سوم، يعني تشکيل ائتلاف منطقه اي جديد است. در اين صورت سوال اصلي اين است که جمهوري اسلامي با کدام کشور يا کشورها مي بايد و مي تواند وارد ائتلاف شود؟ تشکيل ائتلاف نظامي-امنيتي مستلزم ان است که کشورهاي عضو داراي اختلافات مبنايي با يکديگر نباشند و منافع امنيت ملي ان ها با هم در تقابل نباشد. از سوي ديگر، کشورهاي عضو بايد داراي سطحي حداقلي از اشتراکات سياسي، فرهنگي و ايدئولوژيک باشند. کشورهايي که در يک منطقه خاص، در وضعيت رقابت براي نفوذ هستند، نمي توانند با يکديگر ائتلاف نظامي تشکيل دهند(مثلا ايران با ترکيه، يا ترکيه و عربستان). کشورهايي که با يکديگر اختلافات ايدئولوژيک دارند، به طرق اولي، به هيچ عنوان در ائتلاف قرار نمي گيرند(مثال ايران با رژيم صهيونيستي، ايران و سعودي، چين با ژاپن). کشورهايي که با هم اختلافات ارضي و سرزميني دارند، يا نسبت به بخشي از خاک يکديگر ادعا دارند، نمي توانند با هم ائتلاف تشکيل دهند(ايران و امارات متحده، ارمنستان و آذربايجان، روسيه و اوکراين، چين و ژاپن) و اين فهرست را مي توان همچنان ادامه داد.
از سوي ديگر، رييس جمهور محترم که اين اصطلاح مبهم و کلي را به عنوان يک رويکرد مطرح مي کنند، بايد دست کم به مباني و پايه هاي حوزه روابط بين الملل تسلط داشته باشند. قدرت(به ويژه قدرت نظامي)، از نوع منابع بي پايان نيست که قابل توزيع عادلانه باشد و همه سهم گيرندگان از ان هم از اين تقسيم راضي باشند. قدرت بر مبناي تعريف ذاتي خود، امري «نسبي» است و از «عدم تساوي» و «عدم توازن» ناشي مي شود. يعني کشور A در منطقه X، قدرت منطقه اي محسوب مي شود، چون نسبت به شماري ديگر از کشورهاي ان منطقه، از توانايي هايي برخوردار است و قدرت آن بر آن کشورهاي «مي چربد». نمي توان از کشو A انتظار داشت که سطح قدرت خود را ثابت نگاه دارد، تا کشورهاي ديگر منطقه به ان برسند، و يک «منطقه قوي» تشکيل شود. جداي از اين که قدرت، در ذات خود، خاصيت انباشتي و ميل به فزوني دارد، وقتي کشوري اجازه دهد که ديگر کشورهاي منطقه به سطح قدرت آن برسند، ان گاه ديگر قدرت منطقه اي محسوب نمي شود، چون ديگر نسبت به آن ها برتري ندارد.
با يک مثال، بحث را روشن تر مي کنيم. کشور «الف»، داراي يک سامانه دفاع هوايي پيشرفته است که هيچ کدام از جنگنده هايي که همسايگان آن در اختيار دارند، نمي توانند خارج از پوشش دفاعي آن عمل کنند. اين وضع، موقعيت ان کشور را به عنوان «قدرت اول منطقه در پدافند هوايي» تثبيت مي کند. آن گاه، يکي از همسايگان ان، به نام کشور «ب»، نوعي از جنگنده را مي سازد يا مي خرد، که بالاتر از برد موشک هاي رهگير اين سيستم دفاع هوايي پرواز مي کند و از همان جا موشک يا بمب خود را بر سر کشور الف رها مي کند. اين جاست که کشور «الف» موقعيت ايمن خود را به عنوان قدرت اول پدافند هوايي در منطقه از دست مي دهد. عقلا و منطقا، اين کشور بايد به دنبال ارتقاء قدرت پدافند هوايي خود باشد. به عبارت ديگر، اين کشور براي حفظ جايگاه خود به عنوان قدرت منطقه اي، چاره اي ندارد که در بخش پدافند هوايي سرمايه گذاري کند تا سيستم هاي خود را ارتقاء دهد، وگرنه در مجموع، قدرت منطقه اي ان «کاهش» يافته است. منظور ما از ميل ذاتي «قدرت» به فزوني، همين است.
از سوي ديگر، قدرت منطقه اي بودن داراي شاخصه هايي است که برخي در همه جاي دنيا ثابت هستند، و برخي خاص مناطق معين. تسليحات هسته اي(موسوم به تسليحات «استراتژيک»)، قدرت موشکي، قدرت پدافند هوايي، استعداد نيروي زميني، استعداد خودروهاي زرهي، در اختيار داشتن نيروهاي ويژه، شمار هواپيماهاي جنگنده و ترابري، شمار توپخانه هاي خودکششي، در اختيار داشتن نيروهاي نيابتي، در اختيار داشتن مرزهاي آبي و........مصاديقي از شاخصه هاي قدرت نظامي کشورها هستند.
درباره جمهوري اسلامي ايران مي توان قدرت موشکي، نيروي زميني قدرتمند، در اختيار داشتن نيروهاي نيابتي، داشتن موقعيت ژئوپليتيک سرزميني(مثلا تسلط بر تنگه هرمز که شاهراه جريان انرژي جهان محسوب مي شود)، داشتن اراده، توان و نيروي متخصص براي خودکفايي و بومي سازي نيازهاي دفاعي و از همه مهم تر روحيه شهادت طلبي و جهادگري در نيروهاي مسلح را به عنوان شماري از شاخصه هاي قدرت ذکر کرد.
يکي از دلايلي که قدرت هاي جهاني حاضر به مذاکره با ما در زمينه هسته اي شدند، ترس آن ها از توان بومي غني سازي 20 درصدي بود. وقتي همه ذخاير اورانيوم 20 درصدي ما به خارج از کشور منتقل و در قلب راکتورهاي بتن ريخته شد، به اين جا رسيد که طرف مقابل مرتب نقض عهد مي کند و ظاهرا باکي هم ندارد، چون به خيال خود، دست ما از قدرت واکنش واقعي خالي شده است.
قلب راکتور اراک که با سيمان پر شد
يکي از دلايلي که در تابستان 2012، وقتي در جلسه امنيتي-نظامي رژيم صهيونيستي موسوم به «فوروم 8»، بحث حمله هوايي به تاسيسات هسته اي ايران مطرح شد، فرماندهان نظامي و امنيتي اين رژيم به شدت با نظر سياستمداران حاضر در اين جلسه(نتانياهو، باراک، ليبرمن) براي حمله مخالفت کردند، هراس عميق نظاميان اسراييل از نيروهاي نيابتي ايران در سوريه و لبنان بود. چون اين نيروهاي نيابتي، خط مقدم جبهه ضداسراييلي را به در گوش رژيم اشغالگر قدس برده اند. حال فرض کنيم، براي داشتن آن چيزي که برخي مسوولان «منطقه قوي» مي خوانند(و ما آن را همان «برجام منطقه اي» ويرايش شده مي دانيم)، ما براي رضايت سعودي و رژيم صهيونيستي و امارات و.......ايالات متحده، از حمايت از نيروهاي خود در منطقه دست بکشيم و ديگر «محور مقاومت» در کار نباشد، آن گاه در 2018، جلسه «فوروم 8» صهيونيست ها، مقامات نظامي و امنيتي به همان شدت 2012 با حمله هوايي به ايران مخالفت مي کنند؟
فرض کنيد با تصويب و اجرايي شدن اسنادي کلاني چون «2030»، آموزش و ترويج فرهنگ جهاد و شهادت در مدارس و کل سيستم آموزشي ما تعطيل شود، و علقه هاي فرزندان اين مرز و بوم با مباني اصيل مکتب ناجيه شيعه قطع گردد، آيا 20 سال ديگر، کساني چون «نادر مهدوي» و «بيژن گُرد» در نيروهاي مسلح ما پيدا مي شوند که با روحيه شهادت طلبي و عشق جهاد با مستکبران، با قايق موتوري به مصاف ناوهاي جنگي و بالگردهاي آپاچه آمريکايي در خليج فارس برود؟ آيا «قدير سرلک»ها و «تقي ارغوان»هايي پيدا مي شوند که دل از پاره هاي جان خون(زن و فرزند و پدر و مادر) ببرّند و رنج و مشقت جنگ در غربت استخوان سوز سوريه را بر خود هموار کنند تا پرچم اسلام و ايران را برافراشته نگه دارند؟ دشمنان ايران مي دانند که اگر مهدوي ها، گُردها، سرلک ها، بلباسي ها، ابوحامدها و صدها و هزاران جوان شهادت طلب شيعه نباشد، آن گاه همان مي شود که به قول ظريفي، " با فشار يک دکمه، کل توان دفاعي ما را نابود مي کنند."

و اما نکته آخر: يک مولفه مهم در تبديل يک کشور به «قدرت منطقه اي»، داشتن نفوذ منطقه اي از طريق به کارگيري ابزارهاي فرهنگي، سياسي، ديپلماتيک و نظامي است. در اين منطق، کشورهايي چون ترکيه، عربستان و حتي کشورهاي کوچک و کم جمعيتي چون قطر و امارات متحده عربي حق دارند که با خرج کردن هزينه هاي سرسام آور، هم شبکه هاي قدرتمند رسانه اي چون آنادولو، العربيه، الجزيره را براي پيشبرد خطوط سياسي خود به کار بگيرند، و هم مي توانند پول و امکانات، به گروه هاي تروريستي و مزدوري براي جنگ در خاک کشورهاي ديگر بدهند، و حتي مانند ترکيه و عربستان مستقيما نيرو به خاک کشورهاي ديگر بفرستند و يا حتي نزديک به دو سال خاک کشور همسايه را با انواع بمب ها و موشک هاي اهدايي «کدخدا» به توبره بکشند، چرا که همه اين ها در چارچوب کسب «قدرت و نفوذ منطقه اي» در روابط بين الملل، پذيرفته شده و مباح است. اما وقتي پاي جمهوري اسلامي ايران به ميان مي آيد، حتي نمي تواند براي همکيشان مظلوم خود در يمن کشتي حامل مواد غذايي ارسال کند، چون وزير خارجه «کدخدا» با يک تماس، مراتب نگراني خود را از آزرده شدن روح برجام به وزير خارجه ما ابلاغ مي کند و کشتي امدادي ما سر از جيپوتي در مي آورد!
جنگنده هاي «آمريکايي» سعودي بيش از يک سال و نيم است که يمن بي پناه را بمباران مي کنند
کشتي حامل کمک هاي انساندوستانه جمهوري اسلامي براي مردم يمن که با يک تلفن سر از جيبوتي درآورد!
ما نبايد حمايت خود را از مردم مظلوم ولي استوار يمن به زبان بياوريم، چون روح لطيف رقباي گردن کلفت منطقه اي ما آزرده مي شود!
ترکيه مي تواند به بهانه حمايت از اقليت کم شمار ترکمن هاي سوريه، هم دار و دسته شبه نظامي به راه بياندازد، هم نيروي زميني خود را به خاک کشور ديگر بفرستد و هم جنگنده روسي را که با دعوت رييس جمهور قانوني سوريه در حال بمباران مواضع تروريست هاست، سرنگون کند. اما وقتي پاي جمهوري اسلامي ايران به ميان مي آيد، حتي نبايد از شيعيان مظلوم بحرين حمايت زباني و ديپلماتيک کند، چون به زعم دستگاه ديپلماسي ما، موجب آزردگي کشور «دوست و برادر» عربستان سعودي مي شود!
حضور آشکار ارتش ترکيه در قلمرو سوريه
زرهپوش هاي گارد ملي عربستان که براي سرکوب شيعيان وارد بحرين شدند
ارتش مصر از شمال آفريقا مي تواند براي سرکوب حوثي هاي يمن، به امر عربستان، نيروي زميني اعزام کند، ولي جمهوري اسلامي مي بايست تا همين دو سال پيش بايد شهيدان مدافع حرم خود را به صورت ناشناس و در غالب مستندساز، خبرنگارو ......که در اثر تصادف يا سانحه جان خود را از دست دادند، تشييع جنازه مي کرد تا يک وقت به تريج قباي کشورهاي مدافع تکفيري ها برنخورد. برادر شهيد بزرگوار«حاج اسماعيل حيدري»، شير خستگي ناپذير جبهه هاي دفاع مقدس و دفاع از حرم، در مصاحبه با «دفاع پرس»(21 بهمن 1393) پرده از حقيقت تلخي برداشت:
"روزي که پيکرش را به امامزاده عبدالله آمل آوردند، مسئولان گفتند: از مسجد امام رضا(ع) و بي هيچ سر و صدايي او را تشييع ميکنيم و کسي نبايد بفهمد که او در سوريه به شهادت رسيده است....عکسهايي نيز از او با لباس سرداري از تهران آورده بودند. وقتي عکسها را ديدم فهميدم که حاجي سردار بوده است و او هيچ وقت به من که برادرش بودم نگفت. آن عکسهايي را هم که خودشان آورده بودند، اجازه ندادند در دست بگيريم. پيکر حاج اسماعيل با مظلوميت تشييع شد. سال قبل که به تهران رفته بوديم. در برنامه اي سردار جعفري را ديدم. از او گله کردم که سردار برادر ما شهيد مدافع حرم است اما او مظلوم مظلوم است. به ما ميگويند نگوييد که در سوريه شهيد شده است."

نيروهاي ارتش مصر در کنار ارتش سعودي در ماه هاي اول تجاوز نظامي به يمن
بايد خدمت کساني که مي فرمايند " امروز بايد به فکر منطقه قوي و قوي‌تر باشيم و بايستي رقابت‌هاي مخرب و نابجا را کنار گذاشت"، عرض کرد که سخنان «ارمانگرايانه» و ايده آليستي شما زماني با واقعيت انطباق مي يابد و از حالت جملات انشاگونه‌ي «بياييد همه با هم خوب باشيم»، خارج مي شود که دست کم «اعضاي ديگر خانواده»(به تعبير ايشان) دست کم حدي از نفوذ و قدرت منطقه اي را براي کشور ما مشروع و به حق بدانند. وقتي در نقطه مقابل، کشوري به خود حق مي دهد که هر کجا که از شيعيان اثري هست، نيروي نظامي براي سرکوب آن ها گسيل کند، پولِ به ويراني کشاندن سوريه را با گردنفرازي و افتخار پرداخت کند، براي تحريک طرف مقابل قرارداد صدها ميلياردي اسلحه با دشمن ان ببندد و دست در دوش يکديگر رقص شمشير کنند، تيم تروريستي براي ريختن خون شهروندان آن کشور اعزام مي کند(و ده ها جنايت و فضاحت ديگر)، ولي کوچک ترين حق مشروع، حتي براي حمايت ديپلماتيک از مظلومان هم کيش و آيين خود در منطقه براي ما قايل نيستند، صحبت از «منطقه قوي» به جاي «کشور قوي»، نوعي خودفريبي است.
هر گفتگويي، دست کم دو طرف دارد. گفتگو و تعامل، کنش هايي دست کم دوجانبه هستند. در برابر منطقي که مي گويد "ديگر وارد گفتگو با ايران نمي شويم»، «مشکل ما با اعتقاد ان ها به مهدي(عج) است»، «جنگ را به داخل ايران مي کشانيم»(اظهارات صريح بن سلمان در مصاحبه شبکه السعوديه)، آيا جايي براي تعامل و گفتگو باقي مي ماند؟
بن سلمان: جنگ را به دورن ايران مي کشانيم

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۶۰۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مردم از نزدیک شدن به رودخانه‌های دز و کارون اجتناب کنند

آفتاب‌‌نیوز :

مهدی عظیمی‌فر یکشنبه بیان کرد: با توجه به ادامه بارش‌ها در بخش‌های بالادست سد دز و به منظور کنترل سیلاب‌های وارده به سد، تغییرات خروجی سد متناسب با شرایط ادامه داشته و جریان‌های بالا و نوسانات زیاد در رودخانه تداوم خواهد داشت.

وی از هم استانی‌های ساکن در شهرستان‌های حاشیه رودخانه‌های دز و کارون شامل شهرستان‌های اندیمشک، دزفول، شوش، کرخه، شوشتر، اهواز، آبادان و خرمشهر تقاضا کرد از اسکان و یا نزدیک شدن در حاشیه رودخانه‌ها به ویژه رودخانه دز اجتناب کنند.

مدیر روابط عمومی سازمان آب وبرق خوزستان گفت: همچنین تقاضا می‌شود اقدامات لازم برای جمع‌آوری موتورتلمبه‌های کشاورزی و تجهیزات آسیب‌پذیر در حاشیه رودخانه‌های ذکر شده اقدام شود.

بارندگی روز‌های پنجشنبه و جمعه هفته گذشته منجر به خسارت‌هایی به مزارع کشاورزی و آبگرفتگی معابر درنقاط مختلف خوزستان شد.

منبع: خبرگزاری ایرنا

دیگر خبرها

  • سنگال به دنبال روابط تجاری و اقتصادی با ایران است
  • سنگال دنبال روابط تجاری و اقتصادی با ایران است
  • معرفی زبان رسمی جدید در لهستان
  • آیا ایران در منطقه به عنوان یک قدرت پذیرفته شده؟
  • سفر روسای اتاق‌های بازرگانی به تهران با هدف سرمایه‌گذاری
  • کرمان آیدکس معرفی ظرفیت‌های مغفول برای توسعه سرمایه‌گذاری
  • خودداری شهروندان خوزستانی از نزدیک شدن به حاشیه رودخانه ها
  • قدرت‌نمایی مقاومت بحرین و پیام‌های آن برای منطقه
  • قدرت‌نمایی مقاومت بحرین و پیام‌های آن برای منطقه
  • مردم از نزدیک شدن به رودخانه‌های دز و کارون اجتناب کنند