Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-24@03:45:02 GMT

از اهانت به سلمان فارسی تا آتش زدن قرآن

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۶۲۳۱۳

از اهانت به سلمان فارسی تا آتش زدن قرآن

اخیرا مسئول ستاد انتخاباتی روحانی در یک شهر خوزستان، با ذکر قداست کوروش! به حضرت سلمان فارسی، صحابی گرانقدر پیامبر اکرم(ص) اهانت کرده و وی را مزدور و خائن نامیده است!

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محمد عبداللهی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

اخیرا مسئول ستاد انتخاباتی روحانی در یک شهر خوزستان، با ذکر قداست کوروش! به حضرت سلمان فارسی، صحابی گرانقدر پیامبر اکرم(ص) اهانت کرده و وی را مزدور و خائن نامیده است!

خبری که لابلای اخبار مختلف گم شد، هر چند در استان خوزستان با واکنش بعضی علما و هوشیاران بنام این خطه مواجه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما این خبر، ابدا خبری ساده نیست. خبری است بسیار مهم. خبر میوه دادن بذری است که 150سال پیش، استراتژیستهای انگلستان در ایران از سرجان ملکم تا سرپرسی سایکس تا اردشیر جی در مغز اولاد قجر و پهلوی کاشتند و الان ثمر تلخ و نحسش در خاک شور هویت لگدمال شده ایران سر بر آورده است.

خبری ساده نیست. خبر از نتیجه طبیعی پروژه 200ساله باستانگرایی، ناسیونالیسم و نژادپرستی در ایران است. همان پروژه که عده ای از مذهبی ها را هم با ملعبه دروغین ذوالقرنین بودن کوروش بت پرست فریفتند تا مانع مذهبی پروژه خائنانه یهود در ایران را موقتا با فریفتن متدینین به پیش ببرند و اکنون پرده از پروژه اصلی بردارند.

این خبر را بگذارید کنار موج هتاکی مزدوران صهیونیسم و وهابیت در توهین به اهلبیت(ع)، هتاکی به قرآن، سیل شبهات علیه اسلام و ترویج الحاد و آتئیسم در فضای مجازی. هر دو از یک جنس اند. چه کلیپ آن جوانک احمقی که قرآن را میسوزاند و میگفت: دین من آریایی است! و چه این مسئول دهان دریده ای که از مقدس بودن یک شاه! سخن میگوید و توهین به آن مرد خدا که رسول الله(ص) در وصفش فرمود: سلمان منا اهل البیت.

وقتی باستانگرایی موهوم، با تبلیغات سرسام آور چنان بر فضای فرهنگی کشور غالب شد که جملات ساخته واحد 8200 اسرائیل را از زبان یک مسئول ایرانی میشنویم! باید بر سر دستگاههای فرهنگی تعطیل مان بار دیگر فاتحه بخوانیم. میوه سمی کوروش پرستی در دست جوان امروز، از قبای خاخامهای صهیونیست برخاسته و بدست فروغی های ایران، آبیاری شده است.

مسئولان فرهنگی! دانشگاهیان! حوزویان! آتش به اختیاران! ایرانی و مسلمان گرامی! حداقل بیایید کمی یهودی شویم! نمیگویم بیایید برنامه صدساله و پانصدساله برای فلان کشور و یا حتی ایران خودتان بریزید. بیایید نقشه های صدساله و پانصدساله آنها را با عینک دقیقتری ببینید.

با خود بیندیشید که چرا مستشرقین انگلیسی و یهودی باید دلشان به حال تاریخ ما بسوزد! و تاریخ 9000ساله ایران را به 2500سال تقلیل دهند تا ایرانی کم مطالعه معاصر، از کل تاریخ باستانش فقط کوروش و داریوش و خشایارشاه سه شاه خدمت کننده به یهود را بشناسد و بس! چرا نباید آن شاهی را بشناسد که امپراتور روم در برابرش زانو زد؟! چون ربطی به یهود نداشت. چرا نباید بداند 6000سال پیش در کدام خطه از این سرزمین، چشم مصنوعی اختراع شد؟! چرا نباید بداند ایران قرنها قبل از هخامنشی،خط و زبان و تمدن داشت؟! چرا نباید بداند در شاهنامه، در گلستان و در هیچ کتاب ادبی و تاریخی ایرانی، نامی از هخامنشیان و عظمت دروغین آنها نیست؟! (پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان، ساسانیان.. این سلسله های تاریخ باستان ما در منابع #ایرانی است). اصلا چرا باید هویت ملی ما در یک شاه! (حاکم انشان!) خلاصه شود؟! چرا هویت ملی ما امامقلی خان نباشد که ایران را از استعمار صدساله پرتغالیها آزاد کرد؟ این اوج فلاکت تاریخی ماست.

صداوسیما باید پاسخ دهد که چرا هر گاه خواست ایرانیت ایران را و تمدن و عظمت ایران را به رخ کشد،بجای دانشمندان و نقاشان و هنرمندان ما، بر خرابه های تخت جمشید فوکوس کرده، که تا 150سال پیش، هیچ ایرانی که هیچ شیرازی! خرابه های این کاخهای بی سقف! را ندیده بود! و بیاید از مغز مبارک فقط سوال! کند که چرا کسی ستونهای به آن عظمت!! را تا قاجار ندیده بود؟! و یکهو به مغز یهودیان دانشگاه شیکاگو خطور کرد که اینجا بناهایی به آن بزرگی پنهان شده‼️

باید بیندیشیم وقتی از قرآن فاصله گرفتیم بجای عبرت از خرابه های جباران و ستمگران تاریخ کشورمان، آنها را نماد تمدن و عظمت معرفی کنیم و کاملا طبیعی است یک مسئول عقب مانده هم از آن جباران، قدیس بسازد و از قدیسان، خائن!

طبیعی است که ایرانی کم حافظه بیاد نیاورد که تمام ابن سیناها و رازی ها و خوارزمی ها، محصول همان اسلامی بود که سلمان فارسی برای ایران آورد. که یک نفر آنها قبل از اسلام، در ایران نبود. برای ایرانی که خواندن و نوشتن در آن ممنوع بود، از همان اسلام سلمان فارسی، پررونق ترین دوره تاریخی تمدن ایران خلق شد.

از خواب بیدار شویم. وگرنه نزدیک است روزی که با سلاح ناسیونالیسم و ملیگرایی که به تعبیر امام(ره) اساس بدبختی و تفرقه مسلمانان است شاهد موج بی دینی و فحاشی علیه دیگر مقدسات اسلام، از زبان تری جونزهای وطنی باشیم.

هدف از پروژه باستانگرایی، تنها و تنها مبارزه و جایگزینی با اسلام است. فرهنگ درخت صدساله است. نجنبید صدسال دیگر تمام شده اید.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

R41383/P41383/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۶۲۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقی زاده از برلین کاندیدای مجلس و توسط مردم انتخاب شد / نجات ایران و جهان اندیشه روشنفکران تبعیدی عصر مشروطه

گروه اندیشه: دکتر علی میرسپاسی استاد جامعه‌شناسی و مطالعات خاورمیانه در دپارتمان گالاتین دانشگاه نیویورک و و رئیس مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه نیویورک است. زمینه پژوهش میرسپاسی، نظریه‌های اجتماعی مدرنیته، جامعه‌شناسی تاریخی، تطبیقی، جامعه‌شناسی دین، مطالعه فرهنگ و جوامع خاورمیانه، و اسلام و تغییرات اجتماعی است. او در حوزه تخصصی خود آثار و تالیفات مهمی را منتشر کرده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین تألیفات میرسپاسی به زبان انگلیسی عبارتند از: «اسلام سیاسی، ایران و روشنگری: نظریات امید و یاس» در سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج به چاپ رسیده؛ «دموکراسی در ایران مدرن: اسلام، فرهنگ، و دگرگونی سیاسی» در سال ۲۰۱۰ و توسط انتشارات دانشگاه نیویورک انتشار یافته ؛ «تأملی در مدرنیته ایرانی: بحثی دربارهٔ گفتمان‌های روشنفکری و سیاست مدرنیزاسیون در ایران» توسط انتشارات کمبریج و در سال ۲۰۰۰ به چاپ رسیده است. این کتاب توسط جلال توکلیان به فارسی برگردانده شده است. میرسپاسی اخیراً در حال کار بر روی پروژه اخیر خویش با عنوان «سنت، جهان وطنی و دموکراسی» است. کتاب «اسلام پس از اسلام: زندگی و فکر احمد فردید» او تلاشی است برای بررسی ریشه‌ای برآمدن اسلام سیاسی در ایران مدرن از منظر تأثیری که احمد فردید در فضای روشنفکری عمومی ایران داشته است. تألیفات میرسپاسی به زبان فارسی عبارتند از: «دموکراسی یا حقیقت: رساله‌ای جامعه شناختی در باب روشنفکری ایرانی» که توسط انتشارات طرح نو به چاپ رسیده؛ «اخلاق در حوزه عمومی: تاملاتی در باب ارزش‌ها و نهادهای دموکراتیک» که توسط نشر ثالث منتشر شده است و همچنین «روشنفکران ایرانی و مدرنیته» که انتشارات باز آن را به چاپ رسانده است. او در سخنرانی خود که در کانال جرعه فایل صوتی و تصویری آن منتشر شده، در خصوص روشنفکران تبعیدی دز عصر مشروطه به مهمترین دیدگاه های آنان شامل نجات ایران ، نجات جهان و صلح جهانی می پردازد. این سخنان از نظرتان می گذرد:

***

دو عامل باعث می شد روشنفکران عصر مشروطه که به غرب تبعید شده و در آن جا جمع شده بودند، با تلاش خستگی ناپذیری کار کنند. عامل نخست اشغال ایران و احتمال حذف فیزیکی ایران بود. و عامل دوم آگاهی اعجاب انگیزی است که روشنفکران تا آن لحظه به ذهنشان خطور نکرده بود که باید پای به میدان بگذارند تا اثبات کنند ایرانی هم وجود دارد.

در این زمان بحث های مهمی مطرح می شود که در کتابم، به بحث های ارانی اشاره کرده ام. نوشته های کاظم زاده ایرانشهر به ویژه نوشته های بعد از دوره گرایشش به ناسیونالیسم را اگر بررسی کنیم بسیار حائز اهمیت است.

همچنین ایرانی هایی که در برلین بودند دغدغه های بسیار برجسته ای در باره ایران دارند و باید گفت به همین دلیل ارتباط بسیار تنگاتنگی با ایران داشتند. این ارتباط باعث می شد که متفکران ایرانی داخل کشور، افکار و اندیشه های خود را در قالب مقاله برای انتشار در نشریات ایرانیان خارج از کشور، ارسال کنند. برای مثال مشاهده می کنید افراد برجسته ای مثل آقای شفق که در ایران بودند، برای این نشریات در خارج از کشور مطلب می نوشتند. ارتباطات داخل و خارج از طریق تلگراف و نامه نگاری میان ایرانیان همواره برقرار بوده است. ایرانیان مقیم خارج نیز تمام تلاششان را می کردند تا نشریاتشان در سراسر ایران توزیع شود.

این ارتباط گاه ابعاد سیاسی نیز پیدا می کرد. برای مثال خیلی جالب است که برای مثال تقی زاده زمانی که در برلین است، برای مجلس در انتخابات ایران کاندیدا می شود، نکته آن است که در آن زمان که وسایل ارتباطی بسیار ابتدایی بوده است، این ارتباط میان ایرانیان درون کشور و ایرانیان بیرون کشور آن اندازه بوده که تقی زاده کاندیدای انتخابات مجلس می شود و در نهایت رای می آورد و انتخاب می شود.

اگر دقت بکنیم، هر یک از این افراد نظرات مختلف و متفاوتی با یکدیگر داشته اند. ولی آثار بسیار بسیار مهمی را از خود به جای گذاشته اند. این گروه تبعیدی، پس از آماده شدن فضا، به ایران برگشتند، و اکثرشان منتهی به ایجاد جریانات روشنفکری جدید در ایران شدند. کسانی مانند کسروی، هدایت، بزرگ علوی و ... . به طور خلاصه فهرست پرشماری از بزرگان ایران، از متفکران و ادبای حتی بعد از ۲۰، ریشه در این جریان دارد. البته نباید فراموش کنیم که در عرصه هنر نیز وضعیت به همین شکل است.

بنابراین دلمشغولی اکثر متفکران در دوره مشروطه ارائه تصویری از ایران جدید است. برای مثال ارانی در عنفوان جوانی یعنی زمانی که ۲۵ سال سن دارد، حدودا در طی ۵ سال در نشر کاویانی تا ۵ متن کلاسیک ادبیات ایرانی شامل سعدی، خیام، عطار و ... را با کمک دیگران از جمله فردریک روزن، قاسم غنی، قزوینی تصحیح می کند. ارانی این آثار را زمانی از خود به جای می گذارد که به مارکسیسم گرایش پیدا کرده و دارد مارکسیست می شود. بعد هم که به طور کامل مارکسیست شد بعد از بازگشت به ایران، کار علمی روی خیام را ادامه می دهد. این متفکران زمانی که در اروپا بودند، با اندیشمندان مهم آن ادیار ارتباط داشتند.

ولی ضمن آن که دارای چنین ارتباط هایی بودند، در ارتباط با فرهنگ، ادب، و فکر ایرانی نیز قرار داشتند، که یک نمونه بسیار مهم در این زمینه، کاظم زاده ایرانشهر است. کاظم زاده ایرانشهر جزو معدود اشخاصی از این گروه از متفکران بود، که به ایران برنگشت. فضای ایران که تا اندازه ای تغییر یافت، کاظم زاده ایرانشهر از برلن به سوئیس رفت. افکار ناسیونالیستی ابتدایی را کنار زد و نظریه های جدید جهانی را در آن زمان مطرح کرد. به این معنا که مساله اصلی اش صلح جهانی بود.

کاظم زاده ایرانشهر گروهی را درست کرده بود و هزاران آدم به این گروه پیوسته بودند، سالی یک بار این اشخاص در سوئیس جمع می شدند. از این جمع و متینگ هایی که برگزار می کردند تصاویری وجود دارد که آن ها را دیده ام. در این گردهمایی ها هزاران نفر از آمریکا، آفریقای جنوبی، آسیا، خاورمیانه شرکت می کردند. این تصاویر نشان می دهد که روشنفکران ایرانی در آن زمان از یک سو می خواستند ایران را نجات، و از سوی دیگر می خواستند دنیا را نجات بدهند. مطالعه آثار و نوشته های کاظم زاده ایرانشهر راجع به ایران نشان می دهد، یک سری از دیدگاه هایش هنوز تازه و بدیع است.

بیشتر بخوانید:

هیچ حکومتی داوطلبانه به جامعه آزادی نمی‌دهد / آزادی نتیجه یک ساختار است / ایرانیان قاعده پذیر نیستند
با یک دوره ۱۵ ساله chaos مواجه ایم / ایرانیان در تاریخ ۱۶۴۰ میلادی به سر می برند/ در خلقیات، خیلی تفاوتی میان جامعه و حاکمیت نیست
تاثیر موسیقی بر شعر فارسی / شرایط تحول پذیری شعر فارسی از سلیقه جامعه / تلاشی بزرگ برای حفظ اصالت و توجه به تحول

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898214

دیگر خبرها

  • نئوم، بن‌سلمان را دست به دامن چینی‌ها کرد!
  • چرا گاز ایران به پاکستان نرسید؟
  • پشت صحنه خواستگاری سلمان در نون خ ۵ (فیلم)
  • اوسمار: اهانت‌ها تبدیل‌ به حمایت شده است؛ آلیسون‌ بکر را من کشف کردم
  • تصویر ایران در جهان اسلام درباره اهتمام به قرآن اصلاح شد
  • دفاع در برابر ظالم، نه تنها مشروع بلکه واجب است
  • تقی زاده از برلین کاندیدای مجلس ایران و توسط مردم انتخاب شد / نجات ایران و جهان اندیشه روشنفکران تبعیدی عصر مشروطه
  • تقی زاده از برلین کاندیدای مجلس و توسط مردم انتخاب شد / نجات ایران و جهان اندیشه روشنفکران تبعیدی عصر مشروطه
  • پروژه‌های خُرد محلات کمتر برخوردار را در اولویت قرار دهیم
  • ‌اضافه شدن ۳۰ میلی‌متر به میانگین آب سدهای فارس