بررسی وضعیت فرار مغزها در ایران/ رتبه 54 ایران در شاخص تعداد مهاجر ارسالی/جایگاه یازدهم ایران در ارسال دانشجو به آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۷۳۷۳۱
بر اساس آخرین آمارهای جهانی ایران در سال 2015 از نظر تعداد مهاجر ارسالی در رتبه پنجاه و چهارم دنیا قرار گرفته است و با دارا بودن 32 هزار و 758 دانشجو در کشورهای «سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه» (OECD) در میان 10 کشور برتر فرستنده دانشجو قرار ندارد. آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، اخیرا آمارهایی از مهاجرت مغزها از ایران در برخی از سایتهای خبری منتشر شده است که در این راستا، معاونت علمیوفناوری ریاست جمهوری با ارسال گزارشی در این زمینه پاسخ داده است که به این شرح است:
در خصوص آمارهای ارائه شده نسبت به مهاجرت مغزها، بعضا در محافل رسانهای تحلیلهایی در خصوص شرایط بحرانی کشور در حوزههایی مانند مهاجرت نخبگان، فرار مغزها، کاهش ضریب هوشی و نظایر آن ارائه میشود که موجب شکلگیری مباحثی جدی و چالش برانگیز در محافل سیاستی و تخصصی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی است که بسیاری از تحلیلهای ارائه شده در رسانهها مبتنی بر برداشتهای شخصی و تجربیات محدود افراد است که ممکن است تطابق کافی با واقعیات نداشته و یا از دقت کافی برخوردار نباشد.
بر اساس گزارشهای معتبر بینالمللی با موضوع مهاجرت و جابجایی بینالمللی افراد تحصیلکرده، دادهها و روندهای کلان مهاجرت در سطح دنیا حاکی از افزایش دو برابری مجموع مهاجرین از سال 2000 تا 2010 است. به گونهای که در سال 2013 در مجموع 231.5 میلیون نفر خارج از وطن خود زندگی میکردهاند که در این گزارش ایران جزء کشورهای اصلی «مهاجر فرست» دنیا محسوب نمیشود.
در گزارش سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (2015) ایران جزء 20 کشور اول و در گزارش بانک جهانی (2016) جزء 30 کشور اول ارسال کننده مهاجر قرار ندارد.
نرخ مهاجرت ایران به کل جمعیت به صورت تجمعی 1.1 درصد تا سال 2016 بوده است که از میانگین جهانی 3.2 درصدی و اکثر کشورهای با وضعیت توسعه مشابه پایینتر است.
بر اساس آخرین گزارش OECD در مورد افراد ترک وطن کرده، 845 هزار نفر ایرانی مهاجر در کشورهای OECD (اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، هلند، نروژ، پرتغال، اسپانیا، سوئد، سوئیس، ترکیه، انگلیس و آمریکا) وجود دارد که معادل 1.5 درصد از جمعیت کشور است که کمتر از نصف میانگین جهانی 3.2 درصدی و کمتر از یک سوم میانگین 5 درصدی در کشورهای اروپایی است.
درخصوص مهاجران ایرانی به کشورهای OECD، میتوان گفت بیش از 60 درصد به کشورهای انگلیسیزبان آمریکا، کانادا، انگلیس و استرالیا مهاجرت کردهاند که بیشترین سهم آن با 35 درصد در کشور آمریکا زندگی میکنند.
بر اساس گزارش بینالمللی مهاجرت سازمان ملل (2017) تا سال 2015 در مجموع اکثریت مهاجرین ایرانی به کشورهای آمریکا، آلمان، کانادا، انگلیس و سوئد عزیمت کردهاند.
در نهایت از منظر نرخ و میزان کلی مهاجرت، ایران بر طبق هیچ گزارش معتبر بینالمللی جزء کشورهای با نرخ بالای مهاجر فرست محسوب نمیشود و نرخ مهاجرت کشور در مقایسه با میانگین 3.2 درصدی جهانی پایینتر و کمتر از نصف آن است. در سال 2015، رتبه کشور از نظر تعداد مهاجر ارسالی، پنجاه و چهارم دنیا بوده است.
طبق آمار و اطلاعات موسسه مشاوره بینالمللی آموزش و قوانین، تعداد دانشجویان بینالمللی از 1.3 میلیون در سال 1990 به 5 میلیون دانشجو در سال 2014 رسیده است و ایران جزء کشورهای با تعداد بالای ارسال کننده دانشجو به کشورهای پیشرفته محسوب نمیشود.
چین، روسیه، کره جنوبی و هند چهار کشور اول ارسال کننده دانشجو به کشورهای توسعه یافته هستند (OECD, 2105) و عربستان سعودی بین کشورهای فرستنده دانشجو به کشورهای OECD است.
رشد 218 درصدی دانشجویان این کشور نسبت به سال 2012 میتواند نشاندهنده سیاست این کشور برای اعزام دانشجو به خارج از کشور باشد. ایران با داشتن 32 هزار و 758 دانشجو درOECD در میان 10 کشور برتر فرستنده دانشجو قرار ندارد.
طبق گزارش مشترک سازمان ملل و OECD ایران با حضور در پایینترین سطح طبقهبندی جهانی از نظر این شاخص، در زمره کشورهایی است که نرخ مهاجرت افراد تحصیلکرده به کل جمعیت تحصیلکرده در آن، در طبقه کمتر از 5 درصد قرار دارد.
بنابراین به استناد آمار نهادهای معتبر بینالمللی میتوان این گونه گفت که بحران مهاجرت مغزها در ایران، فاقد هرگونه سندیت بوده و ایران با داشتن 12 هزار و 269 دانشجو در آمریکا، رتبه 11 ارسالکننده دانشجو به آمریکا را به خود اختصاص داده است که از نظر تعداد کل، دانشجویان ایرانی 1.2 درصد از تعداد کل دانشجویان بینالمللی وارد شده به امریکا را در سال تحصیلی 2016 تشکیل میدهند و کشورهای چین، هند، عربستان و کانادا در رتبههای بالاتری قرار دارند.
بر اساس گزارش موسسه آمار اداره مهاجرت امریکا در سال 2016 امریکا میزبان بیش از 4.1 میلیون دانشجوی خارجی بوده است. (این اطلاعات بر اساس تعداد ویزای F1 صادرشده که مدت آن بیش از یک سال و ویزای تحصیلی محسوب میشود، بوده است) و کشورهای مبدا دانشجویان خارجی در امریکا نیز در سالهای گذشته بطور قابل ملاحظهای تغییر یافتهاند.
در سال 1395-1394 کشور چین بیشترین تعداد دانشجویان خارجی در امریکا (31 درصد) را داشته و کشورهای هند (14درصد)، کره جنوبی (7 درصد)، عربستان سعودی (6درصد) و کانادا (3 درصد) به ترتیب در ردههای بعدی بوده و ایران در رتبه یازدهم قرار گرفتهاست. ضمن آنکه سال 1395 در مقایسه با سال 1394 تعداد 89 هزار نفر به دانشجویان خارجی در امریکا اضافه شده است که این رشد دانشجویان بیشتر از کشورهای هند، چین، برزیل، عربستان سعودی و کویت بوده است.
کمترین تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا سال 1331-1330 حدود 600 نفر (رتبه دهم در جهان) و بیشترین تعداد در سال 1360 حدود 51 هزار نفر (رتبه اول در جهان) بوده است. در دهه هفتاد شمسی تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا به شدت کاهش یافت، بطوریکه در سال 1379-1378 کمترین تعداد دانشجوی ایرانی (1700 نفر) در 45 سال گذشته به امریکا مهاجرت کردهاند.
در دهه هشتاد کمترین میزان رشد سالانه تعداد دانشجو در سال 2004 (1382) با رشد منفی 3.2درصد بوده و بیشترین میزان رشد در سال 2009/2010 (1389-1388) با رشد 33.91 درصدی بوده است.
نکته قابل توجه درخصوص نرخ افزایش سالانه دانشجویان ایرانی در امریکا این است که از سال 1384 تا 1395 نرخ افزایش تعداد دانشجویان در امریکا نزولی بوده و از 25.2 درصد رشد سالانه در سال 1385-1384 به 8.2 درصد در سال 1395-1394 کاهش داشته است.
برنامه دولت در جذب متخصصان و دانشمندان برجسته ایرانی خارج از کشور
تجربه موفق طراحی و اجرای برنامه «همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم» از بهمن ماه سال 1393 توسط دولت و همچنین شکلگیری زیرساختی مناسب و سریع با هدف استفاده از ظرفیت و توان علمی و فناوری متخصصان ایرانی غیرمقیم در حوزههای مختلف تخصصی با مشارکت بیش از 40 دانشگاه، پژوهشگاه و مرکز علمی و فناوری برجسته داخلی بهعنوان پایگاههای تخصصی همکار، منجر به بازگشت و شروع به کار 710 نفر از محققان و متخصصان ایرانی دانشگاههای برتر دنیا (اکثریت از کشورهای امریکا، کانادا و کشورهای اروپایی) در 28 ماه گذشته در قالب مدلهای مختلف همکاری (پسادکتری، نظام وظیفه تخصصی، جذب هیات علمی، شرکتهای دانشبنیان و اساتید مدعو) شده و پیشبینی میشود با توجه به موفقیت نسبی این طرح و کسب اعتبار لازم در میان متخصصان ایرانی خارج از کشور و مراکز علمی و فناوری برجسته داخلی این روند افزایش یابد.
در مدت زمان کوتاه اجرای این طرح بیش از 40 شرکت فناور در حوزههای مختلف تخصصی توسط این افراد تأسیس و منجر به ایجاد اشتغال برای تعداد زیادی از دانشجویان و فارغالتحصیلان مستعد داخلی شده است. همچنین تعدادی از آزمایشگاهها و مراکز رشد در دانشگاهها با همکاری ایشان راهاندازی و محصولات جدید با پتنت امریکا و اروپا ثبت شده است که ادامه این روند منجر به ارتقای سطح کیفی مراکز علمی و فناوری داخلی و افزایش سطح ارتباطات بینالمللی این مراکز با دانشگاهها و موسسات علمی محل فعالیت متخصصان ایرانی در خارج از کشور خواهد شد.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۷۳۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام