Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-02@22:07:24 GMT

برترين فيلم هاي اکشن جنايي مستقل

تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۸۵۴۴۵

خبرگزاري آريا - درست است كه فيلم‌هاي سينماي مستقل و كم هزينه در صنعت سينما چندان جاي مانور ندارند و هر چند سال يك‌بار شايد تنها چند استثنا را بتوان پيدا كرد كه با فروش يا اقبال بالايي كه مواجه مي‌شوند، علاقه‌مندان به سينما در سراسر جهان را غافلگير كنند، اما هنوز هم خيلي‌ها اعتقاد دارند به لحاظ داستاني و شخصيت پردازي فيلم‌هايي كه در سينماي مستقل و كم هزينه ساخته مي‌شوند غني‌تر از آثار صرفا سرگرم كننده‌اي هستند كه سهم‌شان از گيشه و توجه سينماي جهان رقم‌هاي چند صد ميليون يا ميليارد دلاري است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



طبيعتا در بين فيلم‌هاي مستقل و كم هزينه بيشتر آثار در ژانرهاي درام، ملودرام و وحشت ساخته مي‌شوند و تريلرهاي اكشن و جنايي به‌دليل ماهيت پرخرجي كه دارند عموما توسط كمپاني‌هاي سرشناس در سراسر جهان كه قادر به هزينه كردن ده‌ها ميليون دلار بودجه هستند، ساخته مي‌شوند. با اين حال هستند تريلرهاي اكشن و جنايي خوش ساخت و جذابي كه بدون بريز و بپاش‌هاي آن‌چناني و توسط كارگردان‌ها و شركت‌هاي كوچك فيلمسازي در سراسر جهان ساخته مي‌شوند.

فيلم‌هايي كه گاهي فروش بسيار خوبي تجربه كرده‌اند، گاهي تبديل به پاي ثابت جايزه گرفتن در برخي رشته‌ها از جشن‌ها و جشنواره‌هاي معتبر دنيا بوده‌اند و گاهي هم تنها مورد توجه و حمايت دوستداران جدي سينما قرار گرفته‌اند. اين هفته به سراغ معرفي تعدادي از اين فيلم‌ها رفته‌ايم.

پايان شيفت End of Watch

ديويد آير تا پيش از كارگرداني «پايان شيفت» در سال 2012با نگارش فيلمنامه فيلم تحسين شده «روز تمرين» و كارگرداني فيلم «سلاطين خيابان» علاقه‌اش به ساخت آثار پليسي را نشان داده بود، اما «پايان شيفت» يك اثر متفاوت در كارنامه سينمايي اوست. اين بار او برخلاف دو فيلمي كه اشاره شد، به سراغ نشان دادن درگيري بين پليس سالم و فاسد نرفته بلكه سرنوشت دو پليس را كه از قضا رفيق شفيق هستند به تصوير كشيده است. دو پليس درستكار كه در محله جنوبي لس‌آنجلس مشغول به انجام خدمت هستند. محله‌اي بدنام كه مركز اصلي خريد و فروش مواد‌مخدر و جنايت در كل شهر لس‌آنجلس است.





برايان تيلور(جيك جيلنهال با ظاهري متفاوت و موهايي تراشيده) و مارك زاولا(مايكل پنا) دو پليس همكاري هستند كه در عين همكار بودن با هم رفيق هستند. زندگي خانوادگي مارك پر ثبات است و زندگي برايان كمي متزلزل و فيلم، داستان سرنوشت تراژيك و تكان‌دهنده اين دو پليس دوست داشتني در يك محله و شايد بهتر بگوييم؛ دنياي ناامن است. اين دو رفيق در يكي از ماموريت هاي‌شان ناگهان با يك كارتل مواد‌مخدر قدرتمند سرشاخ مي‌شوند؛ كارتلي بسيار خطرناك كه زورش چندين برابر آن دو افسر تنهاست. در فيلم‌هايي كه سر و كار مخاطب با دو رفيق است، اينكه رابطه بين آنها خوب از كار درآيد بسيار مهم است.

جيلنهال و پنا هم به خوبي وظيفه خود را در اين زمينه انجام داده‌اند. در داستان فيلم شخصيت برايان تصميم مي‌گيرد زندگي روزانه دو پليس را تبديل به يك مستند كند. به همين دليل بخش‌هاي عمده‌اي از فيلم از نماي دوربين برايان روايت مي‌شود، اما كل نماهاي فيلم هم دوربين روي دست است و مخاطب حتي در صحنه‌هاي اكشن، خود را در كنار شخصيت‌هاي اصلي احساس مي‌كند.البته اين ويژگي فيلم هم مورد استقبال زيادي قرار گرفت و هم با انتقاداتي مواجه شد. يك سوم پاياني فيلم به‌گونه‌اي است كه تقريبا مي‌توان به راحتي از كنار هر نقطه ضعف ديگر فيلم گذشت.



شبگرد Nightcrawler

شايد كمتر كسي تصور مي‌كرد نخستين تجربه كارگرداني دن گيلروي، فيلمنامه‌نويس نه چندان مطرح آمريكايي آن هم در سن 55سالگي تا اين اندازه مورد استقبال قرار گيرد. تريلري تكان دهنده، روانشناسانه و مهيب كه بسياري از علاقه‌مندان به سينما را غافلگير كرد. گيلروي «شبگرد» را در سال 2014و با بودجه بسيار محدود 8.5ميليون دلار جلوي دوربين برد كه 50ميليون دلار فروخت و يكي از آثار موفق سينماي مستقل در اين سال بود. «شبگرد» يك ضد‌قهرمان پيچيده و غيرقابل پيش‌بيني به نام لوييس بلوم دارد كه جيك جيلنهال در يكي از درخشان‌ترين نقش آفريني‌هاي كارنامه سينمايي‌اش اين شخصيت را به تصوير كشيده است.





لوييس يك دله دزد ساكت و كم حرف و مرموز است كه از ساختمان‌هاي نيمه كاره لس‌آنجلس آهن آلات مي‌دزدد و آنها را مي‌فروشد تا زندگي‌اش بگذرد. او كه در طول داستان مخاطب با بي‌پروايي، تلاش و هوش او بيشتر آشنا مي‌شود، يك شب اتفاقي با يك صحنه تصادف مواجه مي‌شود كه يك نفر در حال فيلمبرداري از آن است و در صحبت با فيلمبردار متوجه مي‌شود كه مي‌تواند از اتفاقات و حوادثي كه در شهر اتفاق مي‌افتد فيلمبرداري كند و آن را به شبكه‌هاي خبري بفروشد. او كه وضع مالي چندان خوبي ندارد سريع به فكر خريدن يك بيسيم پليس براي رديابي حوادث و يك دوربين فيلمبرداري ارزان قيمت مي‌افتد و كارش را آغاز مي‌كند. تصاوير بسيار خوبي كه او از چند حادثه مي‌گيرد نينا رومينا(رنه روسو) مدير بخش خبري يكي از شبكه‌هاي تلويزيوني را مجاب مي‌كند كه خيلي جدي‌تر به فكر همكاري با اين تازه خبرنگار ناآشنا بيفتد.

لوييس پس از مدتي متوجه مي‌شود هر چقدر حوادث هولناك‌تر و تكان دهنده‌تر باشند فيلم‌هاي او قيمت بيشتري پيدا مي‌كنند.پس تصميم مي‌گيرد يك روش بسيار خطرناك براي تهيه فيلم هايش در پيش بگيرد. «شبگرد» از يك طرف به نقد صريح بي‌اخلاقي امروز دنيا و رسانه‌ها در تهيه خوراك روز براي مخاطبان‌شان مي‌پردازد و از طرف ديگر هشداري جدي به مخاطبش درباره افزايش خشونت و ميل به ديده شدن به هر قيمتي مي‌دهد. در بسياري از نظرسنجي‌ها اين فيلم يكي از 10 فيلم برگزيده سال 2014معرفي شد و ريز احمد، بيل پاكستون و آن كيوزاك از ديگر بازيگران آن هستند. دن گيلروي براي فيلمنامه «شبگرد» نامزد اسكار شد و جيك جيلنهال هم نامزد بهترين بازيگر مرد گلدن گلوب.



رانندگي Drive

در سال 1978والتر هيل يكي از سرشناس‌ترين كارگردانان سينماي جهان يكي از بهترين فيلم‌هاي كارنامه سينمايي خود به نام «راننده» را با بازي رايان اونيل، بروس درن و ايزابل آجاني جلوي دوربين برد. فيلمي كه داستان علاقه‌مند شدن يك راننده حرفه‌اي به دختر جواني است ؛آن هم درحالي‌كه پليس در تعقيب اوست. فيلم طرفداران سفت و سختي پيدا كرد و شخصيت راننده آن يكي از محبوب‌ترين شخصيت‌هايي سينمايي آن دهه شد. سال 2011نيكلاس ويندينگ رفن كارگردان سرشناس دانماركي فيلمي ساخت به نام «رانندگي» كه هر چند حسين اميني فيلمنامه نويس ايراني آن را از روي رماني به همين نام اثر جيمز ساليس اقتباس كرده‌است، اما شباهت‌هاي انكارناپذيري با فيلم «راننده» والتر هيل دارد.





با وجود اين شباهت «رانندگي»رفن بيشتر از فيلم هيل مورد توجه قرار گرفت و حتي «كن» فرانسه جايزه بهترين كارگرداني جشنواره سال 2011خود را براي اين فيلم به رفن داد. فيلم ماجراي مرد جواني است كه تخصص‌اش رانندگي است. او با كار در گاراژ مكانيكي، بدلكاري در سينما و رانندگي شبانه براي دزدها و خلافكاران زندگي‌اش را مي‌گذراند. راننده در كار با خلافكاران چند قانون مهم براي خودش وضع كرده تا هيچ وقت گير نيفتد، اما خانواده‌اي همسايه او مي‌شوند و آغاز رابطه او با اين خانواده زندگي‌اش را به هم مي‌ريزد. راننده مجبور مي‌شود چند تا از قوانين زندگي‌اش را زير پا بگذارد و همين مساله او را وارد بحران بدي مي‌كند.

رفن در «رانندگي» يك قهرمان درست و حسابي خلق كرده و رايان گاسلينگ هم به خوبي توانسته به اين قهرمان جان دهد. شخصيت «راننده» بسيار كم حرف و درون گراست و گاسلينگ تمام و كمال جزئيات شخصيتي او را به تصوير كشيده است. البته ديگربازيگران فيلم ازجمله كري موليگان، برايان كرانستون، آلبرت بروكس و اسكار ايزاك هم در نقش‌هاي مكمل، كار خود را درست و دقيق انجام داده‌اند. كليف مارتينز هم با موسيقي متني كه ساخته نقش مهمي در ساخت فضاي مورد نظر كارگردان ايفا كرده است. راننده با بودجه‌اي 15ميليون دلاري حدود 80ميليون دلار فروخت.



مهمان The Guest

آدام وينگارد تا پيش از ساخت «مهمان» چند فيلم در ژانر وحشت ساخته كه آثار نسبتا خوش ساختي بودند، اما اين فيلم يك سر و گردن از همه آنها بالاتر ايستاده است. فيلم هم تريلر است و هم تعليق‌هايي كه در آن وجود دارد، بي‌شباهت با كليشه‌هاي رايج در آثار ژانر وحشت نيست. در كل «مهمان» فيلمي است كه تقريبا از ژانرهاي مختلف مي‌توان در آن رد و نشاني پيدا كرد و اين از نقاط قوت فيلم است. اين فيلم داستان خانواده پترسون است كه پسر جوان خود را در جنگ آمريكا و افغانستان از دست داده‌اند.





روزي مرد جواني به نام ديويد كالينز(دن استيونس) به خانه آنها مي‌آيد و مي‌گويد همرزم كليب پسرشان در جنگ بوده و بنا به قولي كه به او داده حالا كه از جنگ برگشته آمده تا به خانواده او سري بزند. آمدن ديويد كه پسري خوش رفتار و خوش تيپ و معقول به‌نظر مي‌رسد با استقبال خوبي از سوي خانواده پترسون مواجه مي‌شود و او را با گرمي مي‌پذيرند و ميزبانش مي‌شوند. با گذشت چند روز، كم‌كم رفتارهاي عجيب و غريب ديويد آغاز مي‌شود، خصوصا كه هر كس در گذشته او كنكاش و جست‌وجو مي‌كند با آسيبي بسيار جدي مواجه مي‌شود. خانواده پترسون كم كم به آنچه ديويد به آنها گفته شك مي‌كنند و به اين ترتيب جدالي نفسگير آغاز مي‌شود. وينگارد تمام تلاش خود را كرده تا روايت داستانش به‌گونه‌اي باشد كه مخاطب نتواند مسير داستان را حتي براي چند دقيقه رها كند و انصافا موفق هم شده است. در زير لايه‌هاي فيلم هم نويسنده و كارگردان كنايه‌ها و انتقادات تند و تيزي به جنگ افروزي آمريكايي‌ها و عواقب و نتايج زيان آور آن روي جوانان، وارد مي‌كنند. وينگارد «مهمان» را سال 2014با بودجه بسيار محدود يك‌ميليون دلار ساخت. جدا از بازي دن استيونس در نقش ديويد، ديگر بازيگران اين فيلم ازجمله شيلاكلي (لوراپيترسن)، ليلنداورسر، لنسرديك هم بازي‌هاي قابل‌قبولي ارائه داده‌اند.



آمريكايي The American

آنتون كوربين يكي از بهترين موزيك-ويدئو سازان جهان است كه هر از چند گاهي پشت دوربين ساخت فيلم سينمايي هم قرار مي‌گيرد. «آمريكايي» تا اينجا بهترين فيلم كارنامه كاري اوست كه با بودجه‌اي 20ميليون دلاري در سال 2010ساخته شده است. در اين فيلم مخاطب با يكي از بهترين بازي‌هاي كارنامه سينمايي جورج كلوني مواجه مي‌شود. جك با بازي كلوني يك متخصص در ساخت سلاح‌هاي تركيبي است و معمولا مشتريان خاص و محدودي دارد. رئيس جك به او مي‌گويد، بايد براي انجام ماموريتي به روستاي كوچكي در ايتاليا برود و به سفارش يك ايتاليايي اسلحه‌اي را آماده كند. اين در حالي است كه او تحت تعقيب هم قرار گرفته و عده‌اي كه مشخص نيست نام و نشان آنها چيست به‌دنبال جك افتاده‌اند. جك در ايتاليا پس از پذيرفتن سفارش، كارش را مخفيانه درايتاليا آغاز مي‌كند. يكي از قوانين زندگي جك اين است كه براي زنده ماندن به كسي اعتماد نكند، اما شرايطي در اين روستاي كوچك ايتاليايي به‌وجود مي‌آيد و او مجبور مي‌شود پا روي قوانين بگذارد و طبيعتا عهد شكستن تاوان خودش را دارد.





اين فيلم با اقتباس از رماني به نام «يك جنتلمن خيلي خاص» نوشته مارتين بوث ساخته‌شده و كلوني تمام تلاش خود را كرده همان تصويري را از شخصيت جك به تصوير بكشد كه در رمان از آن يادشده است. شخصيتي آرام، خوش پوش، كم حرف و بسيار حساس به اطرافش كه به سختي بايد رفتارش را طوري جا بيندازد كه كسي به كاري كه مي‌كند مشكوك نشود، حتي زماني كه خطر، لحظه به لحظه به او نزديك مي‌شود. هر چند فيلم صحنه‌هاي اكشن و تعقيب و گريز آن‌چناني ندارد، اما تعليقي كه در فيلم موجود است آن را تبديل به تريلري جذاب و موردپسند منتقدان و مخاطبان سينما كرده است. البته خيلي‌ها مهم‌ترين نقدي كه به اين فيلم مي‌كنند كمبود صحنه‌هاي موش و گربه بازي پرهيجان‌تر است و معتقدند ظرفيت فيلم با توجه به‌خود رمان بيش از اينها بوده است.



كمين The Raid

در سال 2004پير مورل فرانسوي فيلمي ساخت به نام «بلوك 13» كه صحنه‌هاي اكشن آن به‌دليل تخصص شخصيت اصلي در ورزش پاركور متفاوت بود و بسيار هم مورد توجه قرار گرفت و دنباله‌هايي هم برايش ساخته شد. اين فيلم كم هزينه صحنه‌هاي اكشن خلاقانه زيادي داشت و از همين جهت خيلي از علاقه‌مندان سينما را غافلگير كرد، اما كمتر كسي تصور مي‌كرد كارگرداني اصالتا انگليسي در سال 2011در مالزي با بودجه‌اي اندك فيلمي بسازد كه طراحي صحنه‌هاي اكشن آن بسيار هيجان‌انگيزتر و ميخكوب كننده‌تر باشد و داستان آن نفسگيرتر. گرت ايوانز در «كمين» با فيلمنامه‌اي كه خودش نوشته سراغ سوژه‌اي عجيب رفته است.





راما (ايكو يوويس) يكي از نيروهاي پليس ويژه جاكارتاست كه عازم ماموريتي بسيار خطرناك است.او بايد به همراه 20مأمور ديگر به آپارتماني در محله فقيرنشين جاكارتا حمله كنند؛ آپارتماني كه آخرين طبقه آن محل زندگي يكي از مخوف‌ترين جنايتكاران اين شهر به نام تاماست. آنها وارد آپارتمان مي‌شوند بدون اينكه بدانند كل ساكنان آپارتمان از زيردستان تاما هستند و آنها راه سختي تا رسيدن به طبقه بيستم خواهند داشت. طراحي سكانس‌هاي اكشن فيلم با توجه به اينكه كل داستان در يك محيط آپارتماني مي‌گذرد كار بسيار سخت و پيچيده‌اي بوده كه ايوانز كارگردان فيلم به خوبي از پس آن برآمده است.

البته اين وسط نبايد از نقش تعيين‌كننده مت فلانري، فيلمبردار «كمين» درخلق تصاوير اين سكانس‌ها به سادگي گذشت. يكي از ويژگي‌هاي مهم صحنه‌هاي اكشن فيلم استفاده همزمان از تفنگ و ورزش‌هاي رزمي است كه به تنهايي سهم عمده‌اي از جذابيت «كمين» را به دوش مي‌كشد. فيلم ضرب آهنگ بسيار تندي دارد و لحظه‌اي تماشاگررا به حال خودش وا نمي‌گذارد. سه سال پس از ساخت اين اكشن خوش ساخت، مستقل و كم هزينه كه تنها 1.1ميليون دلار بودجه‌اش بود قسمت دوم اين فيلم سينمايي در سال 2014ساخته شد كه آن هم مورد توجه منتقدان و علاقه‌مندان سينما قرار گرفت.



لوپر Looper

اگر از آن دست مخاطبان جدي سينما باشيد و به شما بگويند قرار است فيلمي درباره سفر در زمان به شما نشان دهند احتمالا منتظر يك اثر علمي- تخيلي كليشه‌اي يا كمدي خواهيد نشست، اما «لوپر» تمام تصورات قبلي شما را به هم مي‌زند. فيلمي كه با وجود كلي لوكيشن و داشتن جلوه‌هاي ويژه نسبتا خوب تنها 30ميليون دلار هزينه آن شد و در كمال ناباوري حدود 180ميليون دلار فروخت و در بسياري از نظرسنجي‌ها يكي از برترين فيلم‌هاي سال 2012لقب گرفت. رايان جانسون كه موفقيت اش در اين فيلم باعث شد به‌عنوان كارگردان قسمت جديد مجموعه «جنگ‌هاي ستاره‌اي» هم انتخاب شود، علاوه بر كارگرداني، فيلمنامه «لوپر» را هم به نگارش درآورده است. داستان در ذات خودش اتفاق پيچيده‌اي را روايت مي‌كند، ولي حسن فيلم در آن است كه اين پيچيد گي با زباني ساده و با استفاده از صحنه‌هاي اكشن و جذاب و بازي‌هاي درخشان به مخاطب ارائه مي‌شود تا ديدن فيلم لذتبخش ترشود.



در سال 2044«لوپر» بودن يك شغل پردرآمد است. از آينده يا دقيق تر؛ سال 2074كه ماشين زمان اختراع شده ولي استفاده از آن ممنوع است، توسط گروه‌هاي مزدور و گنگسترهاي خلافكار، آدم‌هاي ناشناسي به سال 2044فرستاده مي‌شوند كه بايد كشته شوند. با هر كدام از اين افراد شمشي طلايي هم به‌عنوان دستمزد براي لوپرها فرستاده مي‌شود. حالا دليل فرستادن افراد به گذشته چيست؟ لوپرها نه مي‌دانند و نه خيلي به نفع‌شان است كه بدانند. لوپر بودن قوانيني دارد كه يكي تمرد نكردن از دستورات است. هر لوپري كه قوانين را نقض كند آينده را به سراغش مي‌فرستند و بعد از آن تنها 30سال مي‌تواند زندگي كند.

جو با بازي بسيار خوب جوزف گودن لويت يكي از بهترين لوپرهاست ولي يك روز از قوانين سرپيچي مي‌كند و خودش در آينده كه مرد تنومندي(بروس ويليس) است به‌عنوان قرباني برايش فرستاده مي‌شود. اما جو در جواني، خودش در آينده را مي‌شناسد و ماجرا وارد يك تقابل عجيب و جذاب مي‌شود. «لوپر» پر از جزئيات و نكات جذاب است كه احتمالا با يك‌بار ديدن نمي‌توان به همه آنها پي برد با اين حال بدون توجه به آن همه جزئيات غافلگيركننده درون داستان و روايت، فيلمي كه جانسون كارگرداني كرده اثري سرگرم‌كننده است و اين احتمالا مهم‌ترين برگ برنده «لوپر» است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۸۵۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درخواست عجیب نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا از جو بایدن

نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا از بایدن خواست تا برای شکست دادن ترامپ در انتخابات از حضور در این رقابت انصراف دهد.

به گزارش مشرق، رابرت اف.کندی، نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا عنوان کرده که جو بایدن، رئیس‌جمهور فعلی آمریکا و نامزد حزب دموکرات باید از رقابت‌ها کناره‌گیری کند تا وی بتواند مانع از این شود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا بار دیگر به کاخ سفید بازگردد.

به گزارش پولیتیکو، کندی در جریان یک سخنرانی ۳۰ دقیقه‌ای در مرکز شهر بروکلین در ایالت نیویورک آمریکا عنوان کرد: ما فقط یک شانس برای شکست دادن دونالد ترامپ داریم.ما به نامزدی نیاز داریم که بتواند این کار را انجام دهد و آن نامزد من خواهم بود. کندی سپس در ادامه سخنرانی‌اش از بایدن خواست تا از حضور در انتخابات کناره‌گیری کند و عنوان کرد بر خلاف بایدن که شانسی برای پیروزی ندارد، ترامپ می‌تواند پیروز انتخابات باشد مگر آنکه بایدن با کنار کشیدنش از رقابت‌ها راه را برای شکست دادن ترامپ فراهم کند.

اظهارات کندی در حالی مطرح می‌شود که وی در روزهای اخیر در شبکه‌های اجتماعی مورد انتقاد شدید ترامپ قرار گرفته است و ترامپ به صراحت اعلام کرده هر گونه حمایت رای‌دهندگان از وی مانند هدر دادن حق رای‌شان است. دموکرات‌های نیز در مقابل اظهارات کندی علیه بایدن، انتقادات زیادی علیه وی مطرح کرده‌اند.

در همین رابطه مت کوریدونی، سخنگوی کمیته ملی دموکرات آمریکا عنوان کرده است که پیشنهاد کندی برای کنار کشیدن بایدن از رقابت‌های ریاست‌جمهوری را به همان اندازه کمپین انتخاباتی‌اش نباید جدی گرفت. با این حال کندی به همراه مدیر کارزار انتخاباتی‌اش، آماریلیس فاکس کندی، نظرسنجی را ارائه کردند تا بر مبنای آن استدلال کنند که چرا بایدن باید از رقابت‌های ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کند.

وی با اشاره به نتایج این نظرسنجی تنها راه شکست ترامپ در انتخابات را، کناره‌گیری بایدن عنوان کرده است. هنوز نه کمپین ترامپ و نه کمپین بایدن در باب اظهارات کندی اظهار نظر نکرده‌اند. کندی پیش از این هم در اظهاراتی بایدن را خطری بزرگ برای دموکراسی آمریکا دانسته و عنوان کرده بود خطر وی برای دموکراسی بیشتر از خطر ترامپ است.

دیگر خبرها

  • درخواست عجیب نامزد مستقل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا از جو بایدن
  • نمی‌توانیم بگوییم «یسنا » ربوده شده یا نه | آخرین وضعیت پیگیری پرونده گم شدن دختر کلاله‌ای
  • روسیه تحقیقات درباره گورهای جمعی غزه را خواستار شد
  • نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
  • «شروود» یک سریال جنایی در شبکه چهار
  • پیگیری مستقل شدن دو بخش لواسانات و رودبار قصران
  • سید حسن خمینی به نخست وزیر بورکینافاسو: طرح مسئله فلسطین از زبان شما به عنوان یک کشور مستقل و تاثیرگذار در آفریقا می تواند خیلی کمک کند
  • دانشکده علوم پزشکی چابهار از نظر مالی مستقل شد
  • بهترین فیلم های سامورایی قرن بیست و یکم؛ از The Last Ronin تا ۱۳ Assassins (+عکس)
  • سازمان ملل خواستار تحقیقات مستقل درباره گورهای دسته جمعی در غزه شد