Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارشگروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛28خرداد امسال خبر گم‌شدن دختربچه هفت‌ساله‌ای به نام آتنا در میان مردم شهرستان پارس‌آباد استان اردبیل پیچید. پدر آتنا سال‌ها بود که در خیابان پزشکان دستفروشی می‌کرد و پوشاک می‌فروخت. در این میان دختربچه 7ساله‌اش که به گفته اطرافیانش دختری باهوش و خوش‌زبان بود، گاهی همراه پدر می‌شد تا به او کمک کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز حادثه هم آتنا کنار بساط پدرش بود که آن اتفاق شوم رخ داد؛ اتفاقی که خشم مردم شهر را برانگیخت و آنها را شوکه کرد.

سیدعبدالله طباطبایی، دادستان شهرستان پارس‌آباد می‌گوید: آتنا زمان‌هایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، می‌رفت. صاحب مغازه مردی 40ساله بود که آتنا و پدرش را از مدت‌ها قبل‌ می‌شناخت. آن روز هم بی‌آنکه پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از اینکه او نقشه شومی برایش کشیده بود.

دختری که گم شد

ساعتی از رفتن آتنا می‌گذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور اینکه او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور می‌کرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدیدشدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دستفروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد.

دادستان پارس‌آباد می‌گوید: متأسفانه خانواده دختربچه دیر متوجه گم شدن او شدند. آنها بعد از جست‌وجوی بسیار، وقتی ردی از او پیدا نکردند ماجرا را به کلانتری گزارش کردند. روز بعد، حدود ساعت 11بود که این پرونده به دادستانی آمد و ما در جریان آن قرار گرفتیم و از همان زمان تحقیقات گسترده برای پیدا کردن دختربچه گمشده شروع شد.

یک مظنون

هیچ‌کس نمی‌دانست چه اتفاقی برای دختربچه رخ داده و او کجاست اما با گذشت زمان، وقتی هیچ ردی از وی به‌دست نیامد فرضیه اینکه او قربانی سرقت شده باشد، قوت گرفت؛ چرا که آتنا آن روز 6النگو، انگشتر و گوشواره همراه خود داشت و احتمال می‌رفت که قربانی دزدان طلا شده باشد. درحالی‌که خبر گم شدن دختربچه در شهر پیچیده و همه را نگران کرده بود، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. در محلی که پدر آتنا دستفروشی می‌کرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربین‌های مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلم‌های ضبط‌شده توسط این دوربین‌ها پرداختند.

دوربین یکی از مغازه‌ها لحظه‌ای که آتنا قدم‌زنان در پیاده‌رو می‌رفت و از بساط پدرش دور می‌شد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آن‌طرف‌تر بود تصویری از دختربچه ضبط نکرده بود. این یعنی دختربچه پیش از اینکه به دوربین دوم برسد، مسیرش را تغییر داده بود. از سوی دیگر بررسی‌ها نشان می‌داد در این مسیر به‌خاطر جوی آبی که وجود داشت و همچنین حضور چندین دستفروش کنار پیاده‌رو، امکان اینکه دختربچه از پیاده‌رو به آن‌سوی خیابان رفته باشد، وجود نداشت. پس بی‌شک او پس از عبور از مقابل دوربین اول و رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود.

مأموران وقتی متوجه شدند که در این مسیر، مغازه رنگرزی مرد 40ساله‌ای وجود داشته که آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آنجا می‌رفت، حدس زدند که وی روز حادثه نیز به این مغازه رفته و پس از آن ناپدید شده است.

به این ترتیب مرد رنگرز به‌عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازه‌اش نیامده است.

در جست‌وجوی سرنخ

مرد رنگرز مدعی بود که از سرنوشت آتنا بی‌خبر است. حال آنکه بررسی‌های پلیسی نشان می‌داد که او 5سابقه کیفری ازجمله کودک‌ربایی، تجاوز به‌عنف و اعمال منافی عفت داشته است. 5روز از ناپدیدشدن دختربچه خردسال گذشته بود که بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد رنگرز را صادر کرد و او برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد.

طباطبایی، دادستان پارس‌آباد می‌گوید: متهم در همه مراحل بازجویی اظهار بی‌گناهی می‌کرد و مدعی بود که نمی‌داند چه اتفاقی برای آتنا رخ داده، با این حال بررسی‌های گسترده و شبانه‌روزی و بازبینی حدود 60ساعت فیلم دوربین‌های مداربسته جای شکی باقی نگذاشته بود که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده و وی حقیقت را انکار می‌کرد. این مرد حتی برای تحقیقات تخصصی در اختیار پلیس آگاهی مرکز استان قرار گرفت اما با این حال مدعی بود که بی‌گناه است.

او ادامه می‌دهد: در این مدت‌ 2بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آنجا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی به‌دست نیامد. پرونده تبدیل به پرونده‌ای پیچیده شده بود تا اینکه در ادامه تحقیقات به سرنخ مهمی رسیدیم. ما متوجه شدیم مرد رنگرز در ساختمانی که زندگی می‌کند پارکینگ ندارد و خودرواش را جای دیگری پارک می‌کند. در یک کوچه فرعی در نزدیکی محل زندگی او ساختمانی بود که در طبقه اول آن مغازه‌ای وجود داشت که تبدیل به پارکینگ شده بود. صاحب ساختمان این پارکینگ را در اختیار مرد رنگرز قرار داده بود تا خودرواش را آنجا پارک کند. با این اطلاعات دستور بازرسی پارکینگ صادر شد و به همراه مأموران پلیس، بازپرس پرونده و پزشکی قانونی راهی آنجا شدیم.

صحنه هولناک

عصر دوشنبه 19تیرماه، تیم‌های تحقیق وارد پارکینگی شدند که احتمال می‌رفت سرنخ‌هایی از دختربچه گمشده در آنجا پیدا شود. آنها در داخل پارکینگ با یک بشکه پلاستیکی روبه‌رو شدند که در گوشه‌ای قرار داشت. وقتی در بشکه باز شد، داخل آن پر از خاک بود. اما زمانی که مأموران خاک را کنار زدند به یک کیسه پلاستیکی رسیدند. داخل کیسه یک گونی بود که وقتی در آن را باز کردند به یک ساک پارچه‌ای رسیدند. پس از باز شدن زیپ ساک بود که جسد بی‌جان دختربچه گمشده در داخل آن پیدا شد. بررسی‌ها نشان می‌دادکه مدت‌ها از مرگ او می‌گذرد و او در همان زمانی که ناپدید شده بود، بهقتل رسیده است.

اعتراف به جنایت

با پیدا شدن جسد آتنا کوچولو و انتقال آن به پزشکی قانونی، بازجویی از مرد رنگرز ادامه یافت. او این بار ادعای تازه‌ای مطرح کرد و گفت که خبر نداشته داخل بشکه پلاستیکی جسد دختربچه وجود داشته است. دادستان پارس‌آباد می‌گوید: از آنجا که متهم مواد‌مخدر مصرف می‌کند ادعا کرد که چند روز پیش قاچاقچیان موادمخدر بشکه پلاستیکی را به داخل پارکینگ آورده و به او گفته‌اند که داخل آن موادمخدر است و او خبر نداشته که به جای مواد، داخل بشکه جسد دختربچه گمشده است.

هر چند مرد جنایتکار سعی داشت هر طوری شده خودش را بی‌گناه جلوه دهد، اما در نهایت بازجویی‌ها و تحقیقات کارآگاهان حدود ساعت 2بامداد دیروز به نتیجه رسید و این مرد به قتل آتنا اعتراف کرد. او گفت: دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازه‌ام آمد که آب بخورد و چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم.

خواستم نقشه‌ام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی به‌خودم آمدم که دیگر نفس نمی‌کشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد به‌عنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.

به گفته دادستان پارس‌آباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آنها را در مغازه‌اش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبه‌ویژه‌ای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد و هم‌اکنون منتظر نتیجه پزشکی قانونی هستیم و قرار است این پرونده به‌طور ویژه و خارج از نوبت رسیدگی شود و متهم به مجازات قانونی خود برسد.

سکوت مرد رنگرز پس از حدود 2هفته شکست و با پیدا شدن جسد بی‌جان آتنا هفت‌ساله در یک بشکه پلاستیکی در پارکینگ وی، جنایتکار 40ساله راز قتل دختربچه بی‌گناه را فاش کرد.

خشم مردم

انتشار خبر دستگیری مرد رنگرز و پیدا شدن جسد آتنا کوچولو در پارکینگ او، خشم مردم پارس‌آباد را به همراه داشت. تا جایی که آنها با تجمع در مقابل مغازه مرد جنایتکار، شیشه‌های مغازه را شکستند و آنجا را تخریب کردند. در این میان سیدعبدالله طباطبایی، دادستان پارس‌آباد با حضور در بین مردم آنها را به آرامش دعوت کرد و قول داد که در اسرع وقت به این پرونده رسیدگی خواهد شد. او از مردم خواست که به‌کار روزمره‌ خود بپردازند و احساساتشان را کنترل کنند.

وی به همشهری گفت: احساسات ما هم از این اتفاق جریحه‌دار شد. اما مردم باید آرامش خود را حفظ کنند و پرونده را به دستگاه قضا بسپارند و به جای اظهارنظر درباره حکم، مطمئن باشند که قوه قضاییه باجدیت به این پرونده رسیدگی می‌‌کند و متهم را به سزای عملش خواهد رساند

منبع:رکنا

خبرگزاری برنا:انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.


منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۹۸۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز به اعدام محکوم شدند

به گزارش تابناک، روزنامه ایران نوشت: یک سال قبل دختر ۱۷ ساله‌ای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی 4 پسر مورد تعرض قرار گرفته است.وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم.

من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودروی‌شان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابان‌های ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانه‌مان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آن‌قدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانواده‌اش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.

با ثبت این شکایت، مأموران 4 پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از 4 متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.با تکمیل تحقیقات برای 4 متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بی‌جای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس می‌کردیم و اشک می‌ریختیم اما نیما و آن 3 نفر بدون توجه به التماس و گریه‌های ما به طرز وحشیانه‌ای کتک‌مان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیده‌ام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک می‌ریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را می‌گویم که این 4 نفر کاری کردند که از ترسم نمی‌خواستم به خانه‌مان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانواده‌ام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانواده‌ام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شده‌اند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت می‌دهم و نه می‌بخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.سپس 3 متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با 2 شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.

شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، گزارش‌های کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عموی‌شان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن 18 سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.

دیگر خبرها

  • عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز به اعدام محکوم شدند
  • اعدام و حبس برای عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز
  • حکم عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز اعلام شد
  • قتل هولناک پدر به دست دختر جوان | همکاری ۲ پسر در اجرای نقشه قتل | متهم: پدرم با زندگی من در خانه مجردی مخالف بود!
  • مادر و دختر قاچاقچی ارز در شیراز، نقره داغ شدند
  • جنایت هولناک در لواسان؛ کشف جسد در بشکه اسید
  • حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد / در جلسات دادگاه چه گذشت؟
  • حکم اعدام آقای کارگردان شکسته شد
  • جنجال رابطه جنسی عجیب مرد انگلیسی در بیمارستان!
  • مادر و دختر قاچاقچی ارز از پرواز آمریکا جا ماندند