Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - روزنامه ايران: ماکس وبر(1864ـ1920) جامعه شناس آلمانى، تأثيرگذارترين (واز بسيارى جهات عميق ترين) دانشمند علوم اجتماعى قرن بيستم به شمار مى رود. وبر به پژوهش هاى مربوط به ساختار اجتماعى مدرن، به تحليل اقتصاد و قانون، به تحليل مقايسه اى و تطبيقى تمدن ها و به روش شناسى علوم اجتماعى مددهاى فراوان رساند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما آنچه به کل کارهايش وحدت و معنا مى بخشد تأملات عميق او درباره مسأله معنى در فرهنگ بشرى است. او از تعارض ميان آنچه خودش نيازهاى متافيزيکى روح انسان مى ناميد ازيک سو و الزامات و تنگناهاى حيات اجتماعى و حدود استقلال و خودسالارى تاريخى انسان ازسوى ديگر به خوبى آگاه بود.





کار روش شناختى وبر غالباً کوششى براى جداشدن و فاصله گرفتن از جريان پرتلاطم تاريخ تلقى شده است. به عقيده وبرعلم اجتماعى راه و روشى منظم براى شناخت واقعيت است اما منزلت علمى آن مستلزم اعلام قوانين عام صريح از آن نوع که مثلاً در فيزيک بسط يافته است نيست. بلکه در نزد او علم اجتماعى معطوف به پيچيدگى ها و توالى هاى تاريخى خاص است. وبر برتمايز علوم انسانى و اجتماعى از علوم ديگر تأکيد مى ورزيد اما تسليم در برابر ذهن گرايى تام و تمام و يا تاريخ گرايى نسبيت انگار را رد مى کرد. به عقيده او علم اجتماعى برپايه فهم و شناخت انگيزه ها و محرکات اجتماعى در بسترهاى اجتماعى، استوار است. او اين انگيزه و محرکات را اعتقادات يا ارزش هايى مى داند که در بنيان اعمال انسان قراردارند و نه مجموعه اى از سوائق و انگيزه هاى زيستى.


وبر در تحليل فرهنگى و اجتماعى خود از غرب، سازمان يافتگى اجتماعى، سياست و فرهنگ دنياى مدرن غرب را نتيجه روند برگشت ناپذير عقلانى سازى يعنى قراردادن همه چيز برپايه عقل (Rationalization) مى داند. در اين وضعيت فعاليت افراد تحت کنترل قواعد و موازين روشن و صريح قرارمى گيرد و ارتباط غايات با وسايط در معرض آزمون ها و بازنگرى هاى مستمر واقع مى شود. عقلانى سازى يا عقل حسابگر را فرمانرواى زمين ساختن موجب مى شود که روابط و نسبت هاى بازار به شکلى نامحدود توسعه و گسترش يابد و اقتصاد سرمايه دارى گسترش انفجارگونه پيداکند. جداشدن بازار (Market) از اجتماع، خانواده و دولت حاصل کار قوانين و قانونگذاران مدرن است. برهمين اساس سازمان ادارى يا ديوانسالارى (Bureaucracy) با قواعدى که دارد با ايجاد مانع بر سر راه پيشرفت اقتصادى مخالفت مى ورزد. وبر در اينجا از پديده اى سخن مى گويد که ديگران از آن به سکولاريزاسيون (عرفى و غيرقدسى يا دنيوى و غيردينى ساختن) اصطلاح مى کنند. در واقع بخش اعظم تحليل هاى جديد درباره سکولاريزاسيون ريشه در آثار وبر دارد.


وبر با وجود آنکه خود را چندان با امور دينى هماهنگ نمى ديد، پژوهش هاى متعددى درباره دين و جامعه انجام داد که هنوز نوبودن شان را حفظ کرده اند. او پژوهش در اين باره را با تحقيق درباره آيين پروتستان آغاز کرد که حاصل آن کتاب مشهور اخلاق پروتستان و روح سرمايه دارى (1905) بود (اين کتاب به فارسى ترجمه و منتشر شده است). وبرمى نويسد که قصدش در اين کتاب آن نبوده که يک تفسير ايده آليستى يک جانبه از ظهور سرمايه دارى را در برابر تفسيرى ماترياليستى که به همان اندازه يک جانبه است قراردهد.

در واقع کارهاى او درباره آيين پروتستان بسيارى از مفاهيم جامعه شناختى را که بعدها در پژوهش هايى راجع به يهوديت قديم و نيز اديان چين و هند و اسلام شرح و بسط يافتند به کار مى گيرد. مطالعات وبر درباره اديان جهان همچون کارهايش درخصوص آيين پروتستان حاکى از نقد معنوى او از فرهنگ مدرن است. به عقيده وى اديان جهان تئوديسه ها يا نظام هايى اند براى پاسخ گفتن به مسأله شر و رنج و يارى رساندن به انسان در مواجهه با شر و محنت جهان. چنانکه تالکوت پارسونز خاطرنشان کرده است مسأله معنى دربحث وبر راجع به دين و در نتيجه نظريه عدل الهى و مواجهه با مسأله شر (theodicy) نقشى محورى دارند.





از اين جهت اعتقادات دينى کوشش هايى هستند براى معنى بخشيدن به زندگى و پرداختن به فاصله هاى ميان انتظارات و وضعيت هاى واقعى. وبر بدين ترتيب مفهوم الهياتى يا کلامى عدل الهى (تئوديسه) را به بحث درباره ماهيت مقولات و مفاهيم دينى شرح و بسط مى دهد. هدف او آن بود که با استفاده از مفهوم تئوديسه به تحقيق درباره شرايط و تأثيرات تئوديسه هاى متفاوت در فرهنگهاى متفاوت بپردازد.


به عقيده وبر دينها بطور کلى سعى کرده اند به پرسش هاى دشوار و عميق آدمى پاسخ دهند. گاه اديان دنياهاى خود را تصديق کردند، گاه ردش کردند و در مجموع بدون استثنا بدانها شکل دادند. برخى معتقدان به اديان، خودشان را ابزارى فعال در دست نيروهاى فوق طبيعى تلقى کرده اند و برخى ديگر ظرف هايى منفعل براى الوهيت. بارى، همه آنها به مقابله با امور ظاهرى و عرفى پرداختند و در جست وجوى ذات و حقيقت اشيا برآمدند. به عقيده وبر اديان پيوسته با ساختارهاى عينى وجود با دولت با نيروهاى اقتصادى و با نيازهاى فورى و زودگذر جنسى مغايرت داشته اند. «دلزدگى و فاصله گرفتن از دنيا» که آيين تقديرگراى کالون بدان دامن مى زد نيز باعث به حاشيه رانده شدن کيفيت غيردنيوى متافيزيکى دين شد.

ديوان سالارى و سازمان ادارى معاصر و جامعه سرمايه دارى نيز حسابگر و سوداگر و فاقد شعر است و فقط با نثر پيش پا افتاده و يا مبتذل سخن مى گويد. يعنى در يک جامعه سرمايه دارى زبان هم از منزلت حقيقى اش فرو مى افتد. به ديد وبر احياگرى هاى دينى هم، چون اصيل نيستند ره به جايى نمى برند و محکوم به شکست اند. اديان کاذب مربوط به زيبايى شناسى و امورجنسى در دنياى مدرن غرب نيز نمى توانند کارکردهاى اخلاقى اديان تاريخى را داشته باشند. آنها در واقع چيزهايى تزيينى براى برخى روشنفکران هستند و نه آيين هايى که بتوانند ملت ها را به جنبش درآورند.


ردمعنويت گرايى سطحى پيامد ضرورى رهيافت سياسى مورد علاقه وبر است. اخلاق مسؤوليت محور او جزئى از نگرش آيين پروتستان است، تصميم به پرداختن به امور اين جهان حتى وقتى جهان تباه و سبعانه يا صرفاً مادى است. ماکس وبر بر متفکرين و نويسندگان متعددى تأثير گذاشته است از جمله ريمون آرون، گئورگ لوکاچ، کارل مانهايم، کارل اشميت، تالکوت پارسونز، رابرت بلا (Bellah)، راينهارت بنديکس و نيز متألهان پروتستان آمريکا از جمله ريچارد نيبور، راينهولت نيبور و مورخانى مانند پرى ميلر. آنها (مطمئناً به علاوه بسيارى از همتايان اروپاى قاره اى شان) انديشه هاى وبر را براى اهدافى که وفادار به مقصود اصلى اوست شرح و بسط دادند: «نقادى آيين پروتستان ازخودش.»


ترجمه انگليسى پاره اى از آثار ماکس وبر بدين قرار است:


دين چين (1951)، يهوديت قديم (1952)، دين هند (1958)، اخلاق پروتستان و روح سرمايه دارى (1958) و جامعه شناسى دين (1978).


سکولاريسم:

در شرح و توضيح انديشه هاى وبر راجع به سکولاريسم براين ترنر در کتاب وبر و اسلام (1978) مى نويسد: برخلاف بسيارى از نظريه هاى خوش بينانه روزگار، جهان نگرى وبر مصبوغ به چيزى بود که آلوين گلدنر آن را «آسيب متافيزيکى» اصطلاح کرده است. وبر در حالى که آشکارا نسبت به تحولات نهادگرايانه و نهادى (institutional) روزگار خويش نظرى منفى داشت ترس هاى بدبينانه اش بيشتر معطوف به مسأله ارزش هاى مدرن، آگاهى اجتماعى و تجربه ذهنى يا انفسى جامعه اى عقل گرا بود. ازنظر او مسأله اى که انسان مدرن با آن روبرو است اين است که حوزه هاى اجتماعى و خصوصى زندگى از بيخ و بن گزاف و بى معنى شده است. نظام هاى قانونگذارى، معرفت علمى، سازماندهى عقلانى، مى توانند زمينه مناسبى براى رسيدن به مقاصد اجتماعى و امور زندگى فراهم کنند اما چنين روش هايى نمى توانند به ما کمک کنند که در بين ارزش هاى مطلق يا بين اهداف و مقاصد رقيب کدام يک را انتخاب کنيم. معرفت علمى نمى تواند ما را در اتخاذ تصميم هاى اخلاقى يارى کند وقتى با راه هاى مختلف براى رفتار مواجه هستيم.





نهايت آنکه علم درمورد مسأله صورتبندى و رسيدن به يک زندگى نيک راه به جايى نمى برد. شرح و توصيف وبر از شکاف و فاصله ميان معرفت عقلى (rational) و حکم اخلاقى پيوند نزديکى دارد با فلسفه علوم اجتماعى او به ويژه با مفهوم خنثى بودن اخلاقى.بخشى از برهان وبر حول اين نظر دور مى زند که همواره منطقاً نادرست خواهد بود که کسى از يک دعوى مربوط به امور واقع (factual claim) حکمى اخلاقى استنتاج کند. مثلاً توصيف نابرابرى اجتماعى اين اجازه را به جامعه شناس نمى دهد که نتيجه بگيرد ساختار طبقاتى بايد تغيير کند چون جملاتى را که حاکى از «بايد» هستند فقط مى توان از جملات اخلاقى ديگرى استنتاج کرد. ترنر در ادامه مى گويد: از اين نظر وبر ظاهراً از تحليل مشهور ديويد هيوم در مورد مسأله «بايد وهست» (is - ought) تبعيت کرده است. اما اگر نمى توان پيوندى ميان معرفت علمى و تصميم هاى اخلاقى برقرار کرد پس چرا وبر معتقد بود که جوامع مدرن مسائل و معضلات بسيار خاصى راجع به معنى پديد آورده اند؟ پاسخ اين دشوارى را بايد در شرح و توصيف وبر از محتواى سکولاريسم جست وجو کرد.

وبر از وضعيت مدرن و جامعه سکولار به عنوان «افسون زدايى از جهان» ياد مى کند. از نظر او وضعيت ياد شده معلول اين واقعيت است که انسان ديگر خود را در يک دنياى قدسى با نيروهاى سحرآميز و فوق طبيعى نمى يابد. على الاصول «هيچ نيروى رمز و رازآميز محاسبه ناپذيرى در کار نيست که نقشى ايفا کند. ديگر نيازى به توسل جستن به نيروهاى سحرآميز و فوق طبيعى نيست.» انسان در جامعه اين عصر هر روز بيشتر نسبت به زندگى، دلزدگى و خستگى پيدا مى کند چون درک او از واقعيت ضرورتاً موقتى (و پاره پاره) است.

برهان وبر در بحث راجع به سکولاريسم چندان وابسته به اين قول نيچه نيست که «خدا مرده است» بلکه استدلال مى کند که جامعه مدرن خدايان بيشمار و رقيبى که يا از لحاظ فردى و يا از لحاظ اجتماعى هيچ قدرتى ندارند پديد آورده است. پيشرفت و توسعه علم و تخصصى شدن روزافزون همه حوزه هاى معرفت منجر به پيدايش جهان بينى ها و تفسيرهاى بيشمارى از واقعيت شده است اما دقيقاً به اين علت که اين تفسيرها بيشمارند نمى توانند دعوى هيچ ارزش مطلقى کنند. عالم واحد و يگانه مسيحيت و تمدن يونانى جاى خود را به دنيايى کثرت گرا داده که در آن هيچ مجموعه اى از ارزش ها نمى توانند معنا و مفهوم منسجم و قانع کننده اى به زندگى در سطح فردى و اجتماعى ببخشند.

انسان جديد در يک سطح نامتناهى بى افق مستقر است، يک ابديت غيردينى و دنيوى (سکولار) و عارى از معناى غايى. سکولاريسم در سطح عمومى خلأيى اخلاقى به وجود مى آورد که با پيشرفت علمى و يا توسل به خدايان کهن پر نمى شود.اين تصوير تکان دهنده از جهان افسون زدايى شده که وبر در دو خطابه راجع به علم و سياست در سال 1919 طرحى از آن به دست داد پيش از آن در کتاب مهم اخلاق پروتستان و روح سرمايه دارى (1905) مطرح شده بود.





وبر معتقد بود که اخلاق پروتستان زمينه اساسى براى ظهور سرمايه دارى، عقل محور را فراهم آورد اما گسترش بيشتر سرمايه دارى،ديگر متکى بر آن نبود. سرمايه دارى جامعه اى به سان ماشين پديد آورد با روش هاى عقلانى فاقد معنا يا ارزش درونى که انسان در آن تقريباً مانند چرخ دهنده اى بى فکر عمل مى کند. وبر همچنين بر اين نظر بود که آيين پروتستان به شکلى متناقض نما راه را براى سکولاريزاسيون هموار و بدين ترتيب حکم مرگ خود را صادر کرد. آيين پروتستان (protestantism) بخش بيشتر عالم مقدس کهن را با از ميان برداشتن سحر، با محدود کردن اهميت مناسک و آداب دينى و نمادپردازى و با جدايى انداختن ميان امر قدسى و امر سکولار (عرفى يا دنيوى و غيرقدسى) و تحديد آنها ويران ساخت. آيين پروتستان انسان قرون وسطايى را از جامه سحرآميز و آيينى اش بيرون آورد و او را برهنه در برابر خالقش قرار داد و بدين ترتيب راه را هموار ساخت براى ظهور انسان اقتصادى (economic man) که بى برگ و برهنه در برابر نيروهاى بى رحم بازار قرار دارد.


به عقيده وبر در جامعه اى که سکولاريزه شده زندگى اجتماعى به طور کلى بيشتر به امرى سنجش پذير و محاسبه اى بدل مى شود و هر حوزه اى از فعاليت استقلال و خودسالارى پيدا مى کند و از هر گونه دعوى جهان شمولى يا مرجعيت عام خوددارى مى ورزد. اين تغييرات نهادى تجربه انسان را دگرگون مى سازد.

فرد مجبور مى شود ميان ارزش هايى که متغير و جزيى اند دست به انتخاب بزند. نتيجه چنين وضعيتى بحران وجودى در نسبت با معناى زندگى است. از آنجا که ارزش ها (values) ديگر صاحب اقتدار و مرجعيت نيستند و بنيانى علمى ندارند انتخاب نهايتاً به امرى دلخواهانه و غيرعقلى بدل مى شود. دردنياى سکولار تنها جا براى دين در حوزه امور بين الاشخاص است نه حوزه روابط عمومى و اجتماعى. اين نظريه وبر که سکولاريزاسيون متضمن کثرت ارزش هاى متعارض و رانده شدن نهادينه دين به قلمرو انتخاب هاى کاملاً خصوصى است از يک سو و اين موضوع که سکولاريزه شدن، محصول اجتماعى سرمايه دارى و پروتستانتيسم بود از سوى ديگر، خط اصلى بسيارى ازتحقيقات جامعه شناختى معاصر را تشکيل مى دهد...

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۹۹۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازديد معاون تربيت بدنى و سلامت وزارت آموزش و پرورش از طرح مهارت آموزى شنا

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای استان آذربایجان غربی، صادق ستارى فرد به همراه مدیرکل آموزش و پرورش استان آذربایجان غربى، با حضور در مجتمع شهید رجایى ارومیه و استخر این مجموعه از طرح مهارت آموزى شنا بازدید به عمل آورد.

به گفته معاون تربیت بدنى و سلامت وزارت آموزش و پرورش، این طرح براى دانش آموزان دوره هاى چهارم و پنجم ابتدایی به صورت مهارت آموزى و براى دانش آموزان دوره ششم ابتدایى به صورت آموزش شنا خواهد بود.

٧ هزار و ٢٠٠ دانش آموز پایه ششمى در ارومیه تا پایان سال تحصیلى جارى در طرح شرکت خواهند داشت.

دیگر خبرها

  • فرهنگ کرامت انسانی به مخاطب منتقل شود
  • لزوم آموزش یک رشته ورزشى
  • ببینید | روایت تکان‌دهنده صالحی‌امیری از میزان تمایل جامعه ایران به مهاجرت؛ یک رقم شوکه‌کننده!
  • (ویدئو) ماجرای تکان‌دهنده گم‌شدن سه دختر چوپان ۱۲ تا ۲۰ ساله
  • پيمان فخرى سرمربى قطعى ايران در المپيك ٢٠٢٤
  • عضو اصلی گارد جاویدان دستگیر شد + اعترافات تکان دهنده «دکتر»
  • ببینید | افشای آمار تکان‌دهنده ارزپاشی دولت‌ها در بازار توسط کارشناس صدا و سیما
  • بازديد معاون تربيت بدنى و سلامت وزارت آموزش و پرورش از طرح مهارت آموزى شنا
  • روایت جدید و تکان‌دهنده فاطمه فهیمی همسر ناصر عبداللهی از مرگ پرابهام خواننده مشهور
  • رستمی: عملیات «وعده صادق» نشان‌دهنده چرخش قدرت در جهان معاصر است