Web Analytics Made Easy - Statcounter

مرتضی ایمانی‌راد بر این باور است که اقتصاد جهانی بر سر دوراهی است؛ یا این رکود دامن‌گیر و نرخ تورم بسیار پایین استمرار پیدا می‌کند و یک رکود گسترده‌تری حاکم خواهد شد، یا اینکه با تعدیل‌هاى جدى ساختارى می‌تواند به نرخ‌های رشد بالاترى منجر شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین ، تحلیلگر ارشد اقتصاد بین الملل در گفت‌وگویی با تحلیل تصمیمات اخیر گروه ۲۰و تاثیری که بر اقتصاد جهانی می گذارد، گفت:« اخیرا گروه کشورهای موسوم به G20 که از ۲۰ کشور صنعتی و کشورهای در حال ظهور تشکیل شده اند، در هامبورگ آلمان در ۷ و ۸ جولای سال ۲۰۱۷نشستی برگزار کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کشورهای گروه ۲۰ اساسا به این دلیل به وجود آمده اند که کشورهای در حال ظهور و صنعتی گردهم بیایند تا مسائل همدیگر و مسائل جهانی را بتوانند به اشتراک بگذارند.»

وی افزود:« هدف این جهت گیری بررسی سه حوزه است؛ نخست توجه به نرخ رشد جهانی، دوم توجه به تجارت جهانی و قوانین آن و سوم توجه و بررسى بازارهای مالی جهانى. هسته اصلی ایده حاکم بر G20 عمدتا سیال کردن و روان کردن ارتباطات بین المللی است.»

این کارشناس اقتصادی بیان کرد:« به عنوان مثال آرژانتین، برزیل، اندونزی، هند، آفریقای جنوبی، مکزیک و ترکیه کشورهای در حال ظهور هستند،اما در این اجلاس شرکت می کنند و موضع خودشان را اعلام می کنند. بنابراین مسئله اصلی G20 تسهیل روابط بین المللی از طریق مشارکت این دو گروه کشور برای دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالا است و اساسا این گروه تاکید بسیار زیادی بر جهانی شدن و روان سازی ارتباطات بین المللی دارد..»

ایمانی راد اظهار کرد:«در کنار بحث G20 شاهد هستیم که جناحی تحت عنوان جناح راست یا راست افراطی در برخی از کشورها از جمله انگلستان، مجارستان، آمریکا و در بعضى کشورهاىاروپائى شکل گرفته و به سرعت هم در حال رشد است . در انتخابات اخیر فرانسه که خانم لوپن که به عنوان رقیبى قدرتمند حضور داشت ، هر چند که انتخاب نشد،اما رای بی سابقه ای بدست آورد. بنابراین به موازات یک جریان موافق جهانی شدن را داریم و از طرف دیگر قدرت گیری جناح راست را داریم که أساس تفکرشان توجه به ملى گرایى ، اقتصاد داخلى ، تکیه کمتر به سازمانهاى بین المللى است که به طور طبیعی در رشد کشورهای گروه ۲۰ تاثیر خواهد گذاشت.»

سایه جناح راست بر اجلاس جی۲۰

ایمانی راد خاطرنشان کرد:« در اجلاس اخیری که در هامبورگ برگزار شد، کاملا نشان داده شد که آمریکا یک ساز کاملا مخالفی را در اجلاس می زند و به همین جهت برخی ها با کنایه اعلام کردند که دیگر این کشورهای G20 نیست و به گروه کشورهای G19، تبدیل شده است.به عبارتی دیگر نمی توان انتظار داشت که آمریکا به طور جدى وارد مباحث G20 شود. به این دلیل که دولت ترامپ موضع کاملا راست و افراطی دارد که با مواضع کشورهای ۲۰ ناسازگار است. بنابراین طبیعی است که باید آماده باشیم تغییراتی در سازمان های جهانی داده شود.»

او اضافه کرد:« در هر حال جناح راست با شعار حمایت های تعرفه اى و غیر تعرفه اى ، حمایت از اقتصاد داخلی ، مبارزه با تروریسم ،مبارزه با جهانی شدن به هر قیمت، مبارزه با تشکیل سازمان های مختلف جهانی به میدان آمده و مخالفت های خود را با جریانات حاکم بر جهانی شدن اعلام کرده است. اما باید دید که این حرکت ها به عنوان یک پدیده در سطح جهانی شکل مى گیرد یا نه .»

این کارشناس اقتصادی خاطر نشان کرد:«اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که چرا این جناح علی رغم عدم آشنایی با مسائل تخصصی و روندهای جهانی در حال قدرت گرفتن هستند. چند دلیل برای قدرت گرفتن جناح راست وجود دارد. قدرت گیری جناح راست در جهان منجر به تضعیف گروه کشورهای ۲۰ خواهد شد. یکی از علت هایی که جناح راست بسیار با سرعت قدرت گرفت مشکلاتی است که در اقصاد جهانی وجود دارد.»

این تحلیل گر مسایل اقتصادی یادآورشد:«در واقع بعد از بحران سال ،۲۰۰۸ اقتصاد جهانی نتوانست خود را به شرایط قبل از ۲۰۰۸ برگرداند.یعنی بحران به بدنه اقتصاد ها نفوذ کرده و هنوز این اقتصاد ها نتوانسته اند وضعیت عادی خود را به دست آورند. همین مسئله باعث شده است تا جناح راست این مشکل را به عنوان دلیلی برای موجودیت خود مطرح کند و با توجه به اینکه موج بیکاری نیز در جهان به شکل گسترده ای افزایش یافته و طبعا مخالفت زیادی با بیکاری وجود دارد،تحرکات جناح راست را توجیه پذیر کرده است.گذشته از بیکارى ، نرخ هاى پایین تورم و کاهش سرمایه گذارى در کشورهاى صنعتى جهان محرک هاى اساسى قدرت گیرى جناح راست بوده اند. در واقع جناح راست این مشکلات را ناشى از روند بى رویه جهانى شدن مى داند»

ایمانی راد عنوان کرد:«گذشته از این ها مسئله تروریسم و مسئله کند شدن نرخ اقتصادی هم موضوع مهم دیگری است که دستآویز این گروه شده است. در واقع گسترش این مشکلات باعث شده تا جناح راست شکل بگیرد. نتیجه ای که می توان از این بحث گرفت، این است که کشورهای گروه ۲۰ علی رغم هماهنگی هایی سازنده ای که با یکدیگر دارند، با همدیگر روی این خط مشی سیاست های جهانی هم فکری میکنند.لذا به نظر می رسد که از این به بعد دچار یک سری مشکلات جدی شوند که این مشکلات جدی از امسال شروع شده است و باید انتظار داشت در اجلاس های بعدی هم ادامه پیدا کند.»

توجه به نرخ رشد اقتصادی

رییس موسسه مطالعات اقتصادی بامداد با تاکید بر اینکه توجه به نرخ رشد اقتصادی از ویژگی های این اجلاس بود،عنوان کرد:« هر چند که مسائل نابرابری های جنسیتی و نابرابری های اقتصادی نیز مورد توجه قرار گرفت، اما مسئله اصلی این بود که چگونه می‌توان نرخ رشد اقتصادی را افزایش داد. با توجه به اینکه جدا از ۲۰ کشور چند کشور دعوت شده دائمی نیز حضور دارند و از سازمان های بین المللی نیز شرکت کنندگانی حاضر می شوند، لذا اهمیت بحث ها سبب شده تا G20 یکی از اجلاس های مهم جهانی به حساب آید و لذا زمانی که در رابطه با نرخ رشد اقتصادی بحث می شود، از جنبه های مختلف اقتصادی نیز مورد توجه قرار می گیرد.»

او اضافه کرد:«نتایج بحث ها نشان داد که نرخ رشد اقتصادی کمی سرعت خواهد گرفت،اما این موضوع احتیاج به روان سازی ارتباطات در سطح بین المللی دارد.از سوی دیگر یک سری سیاست های ملی مطرح شد که باید با سیاست های جهانی هماهنگ باشد. در مجموع با آزاد سازی ها و روان سازی های اقتصادی بین المللی می توان نرخ رشد اقتصادی را افزایش داد. این مهمترین نکته اى بود که در این اجلاس به آن توجه کردند. »

ایمانی راد گفت:« اجلاس امسال جدا از نرخ رشد اقتصادی دستیابی به این نرخ از طریق تجارت آزاد را نیز مورد تاکید قرار داد. همچنین با توجه به حمایت از تولید داخل به عنوان موتور توسعه داخل و سپس حمایت از تجارت آزاد به عنوان موتور توسعه بین المللی می توان انتظار داشت که پیش بینی ها محقق شود. نکته بسیار مهم این است که اساسا گردهمایی هایی شبیه گروه کشورهای ۲۰ نمی توانند خیلی اثرگذار بر روی نرخ رشد اقتصادی باشند. به این دلیل که یک گردهمایی های دو روزه است و یک سری مواضع و تفاهمات نوشته و نانوشته ایجاد می شود و یک سری گفت وگو ها انجام می شود. بیشتر به نظر می رسد که یک نوع نزدیک کردن مواضع به یکدیگر است.»

او عنوان کرد:« کانون نرخ رشد اقتصادی نمی تواند در این مکان ها باشد. این اجلاس ها بیشتر به عنوان کاتالیزور اثر می گذارند و انصافا کشورهای گروه ۲۰ در این نقش خود در ده سال گذشته موفق بوده است.»

افزایش بی سابقه بدهی دولت ها

این کارشناس اقتصادی اظهار کرد:« نکته ای که وجود دارد این است که مشکلات اقتصاد جهانی بسیار جدی تر از این حرف ها است که گروه هایی مانند G20 بتوانند این مشکلات را از سر راه بردارند. به طور جدی برای اولین بار بدهی دولت ها در سطح جهان بسیار بالا است. برای اولین بار بدهی شرکت های تولیدی در سطح جهان رو به افزایش است. برای اولین بار کشورهای نوظهور بدهی های بالایی پیدا کردند که در طول تاریخ سابقه توسعه اقتصادیشان چنین بدهی هایی نداشتند. جالب این است که در کشورهای صنعتی خانوارها نیز حجم بدهی بالایی دارند. به طور کل حجم بدهی شرکت ها، دولت ها و در خانوار بسیار بالا است. همین موضوع باعث شده است که یک مشکل جدی برای تقاضا ایجاد شود. آن هم یک نوع انقباض تقاضا در سطح جهانی ایجاد شده که همین مسئله موجب شده است تقاضا را برای کالاها کاهش دهد

وی بیان کرد:« کاهش تقاضا برای کالاها باعث شده است که قیمت کالاها از جمله نفت در سطح بسیار پایین تاریخی قرار بگیرد. چون این مشکل به طور ساختاری در اقتصاد جهان وجود دارد و وجود خواهد داشت،بنابراین هیچگونه چشم اندازی مثبتی برای بالا رفتن قیمت اولیه در سطح جهان وجود ندارد. »

این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه سیاست هایی که در خصوص این مشکل در کشورهای صنعتی اتخاذ شده سیاست های پولی بوده است، گفت:«در 9 سال گذشته این سیاست ها توسط کشورهای شبیه آلمان، ژاپن و آمریکا و در کل منطقه اروپا سیاست های تحت عنوان سیاست های انبساط پولی و سیاست های کاهش نرخ بهره اتخاذ شده که به طور معمول نتوانستند آثار بحران سال ۲۰۰۸ را از بین ببرند و یک محرک خوبی برای رشد اقتصادی قابل قبول برای کشورها باشد.»

کمرنگ شدن اثرگذاری سیاست های پولی در جهان

ایمانی راد خاطر نشان کرد:« مطلوبیت اثرگذاری سیاست های پولی در این کشورها به شدت پایین آمده است. به طور مثال در ماه گذشته که فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را ۰.۲۵ درصد بالا برد ؛ اما این تصمیم یک الی دو روز بیشتر دوام نیاورد و دلار آمریکا مجددا ضعیف تر شد. در چند سال گذشته ژاپن نیز چندین بار سیاست پولی خود را به شکل تزریق ین در بازارهای داخلی و خارجی اعمال کرده و جالب این است که هر چه این سیاست را بیشتر اعمال می کند اثرپذیری آن کم می شود. اخیرا بحث خرید اوراق قرضه ژاپن توسط بانک مرکزی مطرح شده است. جالب این است که در یک مدت زمان کوتاهی ین ژاپن کاهش پیدا کرده، اما مجددا به وضعیت سابق خودش بازگشته است.بنابراین معتقدم که اثرگذاری این سیاست ها در حال کم شدن است. به طورى که خود اقتصاددانان طرفدار سیاست هاى پولى هم به این سیاستها با دیده تردید نگاه می کنند. این یکى از نقاط حمله جدى جناح هاى راست به سیاست‌هاى اقتصادى حاکم است. به همین دلیل است که آنها بیشتر روى سیاست‌هاى مالى متمرکز هستند تا پولى.»

وی بیان کرد:« از یک طرف مشکل اقتصاد جهانی به طور ساختاری وجود دارد و از طرف دیگر سیاست مناسب برای فائق شدن برای مشکلات هنوز توسط کشورهای صنعتی جهانی ارائه و پیشنهاد نشده است ؛ لذا اثرگذاری موثر نداشته است. تنها کشورى که توانسته کمی مشکلات خود را حل کند و بیکاری را کاهش دهد آمریکا بوده که اگر بیشتر توجه کنید، آمریکا نیز در برخی مواقع آمارهای مثبت و در برخی دیگر آمارهای منفی دارد. در مجموع موفق شده است بخشی از مشکلات خود را حل کند اما کماکان مشکلات جدی دارد.در جمعه هفته گذشته آمار تورم و خرده فروشى أمریکا بسیار نا امید کننده بود. »

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه سیاست هایی که برای رویارویی با این مشکلات اتخاذ شده به نظر نمی رسد که بتواند مشکلات اقتصاد جهانی را حل کند،متذکر شد:« نتیجه ای که می توان گرفت، این است که سازمان ها یا گروه های G20 دیگر قادر نخواهند بود که اقتصاد جهانی را به این راحتی تحت تاثیر قرار دهند.»

ایمانی راد گفت:« اقتصاد جهانی بر سر دوراهی است؛ یا این رکود دامن گیر و نرخ تورم بسیار پایین استمرار پیدا می کند و یک رکود گسترده تری را بر نظام جهانی حاکم خواهد کرد، یا اینکه با تعدیل‌هاى جدى ساختارى اقتصاد جهانی می تواند تکان بخورد و نرخ های رشد بالاترى را تجربه کند.»

او تاکید کرد:« تجربه سال ۲۰۱۶ نشان می دهد که اثرگذاری این سیاست ها وجود داشته،ولی نتوانسته مسائل اساسی را حل کند و باید منتظر باشیم در سال ۲۰۱۷ .و ۲۰۱۸ آیا اقتصاد جهانی قادر خواهد بود مسائل خودش را با سیاست های پولی حل کند یا نه؟ اگر نتوانست تردیدی باقی نخواهد ماند که نفوذ و گسترش جناح راست بیشتر خواهد شد و کشورهای دیگری زیر پوشش سیاسی این جناح قرار خواهند گرفت.»

منبع: اقتصاد آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۳۱۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی متفاوت ایران در 10 سال آینده

گروه اقتصاد و درآمد: دکتر مسعود نیلی با بیان اینکه با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی داشته است، تصریح کرد 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم و رشد اقتصادی در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه است.

به گزارش جماران، دکتر مسعود نیلی در مقاله مشترکی که با دکتر یاسر ملایی منتشر کرده، آورده است: پرنوسان ترین بازه زمانی رشد اقتصادی، دهه ۶۰ بوده است و بعد از آن، بازه ای که اکنون در آن قرار داریم. از لحاظ تورم نیز، پرنوسان‌ترین بازه ای که تابه حال تجربه کرده ایم، 10 سال گذشته بوده است. به لحاظ رکورد تورم هم بالاترین تورمی که تجربه کرده ایم در همین سال های اخیر، به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ به بعد، بوده است.

وی افزود: از سال ۱۳۹۹ به بعد، ما رشد اقتصادی باثبات بالای ۴ درصد را تجربه کرده ایم. این موضوع برای ما این سوال را پیش می آورد که آیا واقعا با یک تحول ساختاری از نظر رشد اقتصادی مواجه بوده ایم و وارد یک دوره رشد باثبات شده ایم؟ به خصوص اینکه در شرایط کرونا در همه جا رشد منفی بوده، اما به عنوان پدیده ا‌ی عجیب، اقتصاد ایران وضعیت خوبی داشته است. نه تنها تحریم، کرونا و کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ما اثر نکرده، بلکه اقتصاد وضعیت بهتری هم پیدا کرده است. گویی در شرایطی که بر روی واکسن کرونا کار می شد که به مردم تزریق شود، ما واکسنی برای اقتصاد فراهم کرده بوده ایم! اگر بخواهیم راجع به آینده رشد اقتصادی کشورمان فکری بکنیم باید بتوانیم این پدیده را تحلیل کنیم و اگر در تحلیل این پدیده خطایی داشته باشیم، نتیجه گیری‌های ما در مورد آینده هم با خطا مواجه خواهد شد.

این اقتصاددان با بیان اینکه چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصادهای دیگر، دو دسته سازوکار وجود دارد که تغییرات تولید ناخالص داخلی را رقم می زند، توضیح داد: یک دسته سازوکارهای بلندمدت هستند که رشد اقتصادی پایدار را ایجاد می کنند. و دسته دیگر سازوکارهای کوتاه مدت هستند که نتیجه نوسانهایی هستند که از شوک ها ایجاد می شوند. اینکه شوکهای اقتصادی به چه صورت انتقال پیدا کنند و مستهلک شوند، نوسانات کوتاه مدت را تشکیل می دهد.

نیلی ادامه داد: اگر بخواهیم مشاهده اولیه مان را دقیقتر کنیم و به آن پاسخ دهیم، باید بدانیم که رشد اقتصادی سه سال اخیر ما محصول سازوکارهای بلند‌مدت اقتصاد است یا سازوکارهای کوتاه‌مدت. سازوکارهای بلندمدت رشد اقتصادی در ایران عمدتا با محوریت سرمایه ‌گذاری رخ می دهد. سرمایه ‌گذاری بر رشد موجودی سرمایه اثر می گذارد و موجودی سرمایه به ‌عنوان یک نهاده مسلط تولید، تولید ناخالص داخلی را ایجاد می کند. بخشی از آن تولید دوباره تبدیل به سرمایه ‌گذاری می شود و این موضوع یک چرخه ای را فعال می کند. البته آن چیزی که عمدتا در دنیا رشد اقتصادی پایدار را فراهم می کند، تکنولوژی است، اما از آنجا که تکنولوژی و به‌طور کلی، بهره ‌وری نقش ناچیزی در رشد اقتصادی ایران دارد، روی آن تاکید نکرده ایم.

 

بهره وری سرمایه ‌در ایران پایین است

این استاد اقتصاد با بیان اینکه میانگین نسبت موجودی سرمایه به تولید ایران از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر، حول یک خط افقی نوسان می کند، گفت: آن چیزی که ما را از بقیه کشورها متمایز می کند زیاد بودن این نسبت است که نشان ‌دهنده بهره ‌وری پایین سرمایه است. این نسبت در ایران در اطراف 3.7 نوسان می ‌کند اما در کشورهای دیگر در حدود 2.7 تا ۳ است. این موضوع نشان می دهد که سرمایه ‌گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمی شود.

 

رشد موجودی سرمایه تعیین ‌کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است

به گزارش جماران، نیلی در این مقاله که بخشی از آن هم در نشست بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در موسسه آکادمی دانایان ارائه شد، با بیان اینکه در اقتصاد ایران هر چقدر موجودی سرمایه رشد کند، تولید داخلی هم رشد می کند، توضیح داد: در نتیجه اگر بخواهیم چشم‌اندازی از رشد داشته باشیم باید بدانیم که رشد موجودی سرمایه به چه صورتی‌ است. رشد موجودی سرمایه با تولید همبستگی بالایی دارد و در نتیجه رشد بلندمدت ایران حاصل رشد در موجودی سرمایه است. پس تا اینجا می توانیم نتیجه بگیریم که رشد موجودی سرمایه تعیین ‌کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است.

این اقتصاددان ضمن تشریح نوسانات کوتاه ‌مدت تولید ناخالص داخلی در ایران، گفت: عمده نوسانات تولید ناخالص داخلی کل و تولید بدون نفت، دارای همبستگی بالا با نوسانات درآمد های ارزی نفتی است. یک جمع‌بندی اولیه به ما نشان می دهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد می ‌کند و افت ‌وخیزهای کوتاه‌مدت آن، به ‌وسیله نوسانات درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده می ‌شود.

 

ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته بیشترین رشد نسبت به بقیه بخش‌ ها

این استاد اقتصاد ادامه داد: تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، 13 درصد رشد کرده است. ما می خواهیم بدانیم که این رشد در نتیجه چه عواملی حاصل شده و آیا می تواند برای ما رشد پایدار ایجاد کند یا خیر. ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. این نقش شامل اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم می شود. اثر مستقیم این است که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم به تبع آن افزایش پیدا می کند و به اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می کند. ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته که به ‌طور کاملا واضحی، بیشترین رشد را نسبت به بقیه بخش‌ ها داشته است. اما اثرات غیرمستقیم از طریق چند کانال ظاهر می شود.

نیلی توضیح داد: افزایش تولید نفت اگر باعث افزایش صادرات ‌شود افزایش درآمد های ارزی را در پی دارد. درآمد های ارزی نفتی از حاصل‌ضرب دو مقدارِ صادرات و قیمت نفت حاصل می شود. قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمد‌ های ارزی ایران، نوسانات قیمت نفت بوده است. اما بعد از تحریم، مقدار صادرات هم به عامل نوسان‌زای دیگری تبدیل شده است که حاصل‌ضرب این دو عامل باعث افزایش نوسانات بیشتر شده است. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کم شده و در مواقعی دیگر هر دوی این متغیرها با هم افزایش پیدا کرده اند. بنابراین دو عامل نوسان در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است. در سال‌ های اخیر به علت اتفاقاتی که در نتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ داده، صادرات نفت ایران نسبتا افزایش پیدا کرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است.

 

اهمیت افزایش تولید صنعتی و تاثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصاد ایران

وی یادآورشد: وقتی این درآمدها افزایش پیدا می کند، به‌طور بالقوه، واردات هم می تواند افزایش یابد. اگر به قیمت‌ های ثابت ۱۴۰۱ واردات کالاهای غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل توجهی کرده است. این رشد، در واقع، رکوردی در رشد واردات است. افزایش واردات، دسترسی واحدهای تولیدی عمدتا صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش می دهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت می شود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما 21.2 درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت را داشته ایم که عمدتا با محوریت نفت بوده است.

به گفته نیلی؛ هنگامی که تولید صنعتی افزایش پیدا می کند، تقاضا برای خرده فروشی، عمده فروشی و حمل‌ونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا می کنند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات می شود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر 11.7 درصد رشد داشته است. ایران رشد 32.8 درصدی در بخش نفت و رشد ۲۱ درصدی در بخش صنعت داشته است که این‌ موارد باعث رشد در بخش عمده‌فروشی و خرده‌فروشی و سایر بخش‌ ها شده است.

وی اظهارداشت: یک سازوکار غیرمستقیم دیگر، می تواند این باشد که درآمدهای ارزی ایران صرف واردات ماشین آلات و تجهیزات شود که همان سرمایه ‌گذاری است و می تواند موجودی سرمایه ایجاد کند که در بلندمدت باعث رشد اقتصادی شود. برای این که ببینیم این اتفاق رخ داده است یا نه باید سمت مصارف تولید را نگاه کنیم تا ببینیم که این ۱۳ درصد افزایش به چه مصرفی رسیده است.

به گزارش جماران، این اقتصاددان با بیان اینکه تولید ناخالص داخلی می تواند به چهار حالت مصرف شود؛ مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه ‌گذاری و تغییر در موجودی انبار را این چهار حالت عنوان کرد و ادامه داد: دولت می تواند با مصرف بیشتر، که معادل کالای عمومی است، رفاه را افزایش دهد اما این عامل در سال‌ های اخیر تغییر زیادی نداشته است.

 

با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است

نیلی گفت: بخش دیگری می تواند تبدیل به سرمایه ‌گذاری شود که با تبدیل به موجودی سرمایه باعث فعال ‌شدن چرخه رشد افتصادی ایران شود. اما علی‌رغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است. به ‌صورتی که سرمایه ‌گذاری در سال ۱۴۰۰حدود نصف سرمایه ‌گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است.

 

افزایش تولید، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی‌های زیادی است

این استاد اقتصاد تاکید کرد: اتفاق جالبی که در اقتصاد ایران و طی این سه سال افتاده است این است که افزایش تولید، به‌جز بخشی که به مصرف خانوارها رسیده، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است. ۱۶ تغییر در موجودی انبار ایجاد شده که یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم ‌قطعیت‌ ها و انتظارات تورمی. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی‌ های زیادی است که آن هم در نتیجه عدم قطعیت‌ هایی است که وجود دارد. جمعبندی مصارف هم نشان می دهد افزایش موجودی انبار، بیشترین رشد مصارف را با 52.3 درصد داشته است.

 

رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است

وی افزود: اگر دوباره به سازوکارهای بلندمدت اقتصاد ایران بازگردیم، می بینیم که رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم سرمایه ‌گذاری انجام شده است. بنابراین موجودی سرمایه دیگر در رشد اقتصادی ایران سهمی ندارد.

موجودی سرمایه در صنعت و نفت که برای ما رشد ایجاد می کنند، منفی است با رشد منفی موجودی سرمایه در نفت و صنعت، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است

این اقتصاددان با بیان اینکه موجودی سرمایه یک ساختار بخشی دارد و قسمتی از آن در بخش کشاورزی و قسمتی در صنعت و قسمتی در نفت است، خاطرنشان کرد: در این ساختار، آن چیزی که عمدتا برای ما رشد ایجاد می کند، موجودی سرمایه در بخش‌ های صنعت و نفت است. اگر به موجودی سرمایه در این دو بخش نگاه کنیم، مشاهده می کنیم که هر دو شاهد رشد منفی بوده اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد ،و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت، موجودی سرمایه این دو بخش کوچک و کوچکتر می شود و ساختمان‌ ها و ماشین‌آلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیف ‌تر می شوند. می توان گفت که با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه می شود، سرمایه ‌گذاری در بخش مسکن و خدمات است.

 

رشد اقتصادی سه سال گذشته، ناشی از عوامل پایدار رشد نبوده نوسانات کوتاه مدت و شوک ها عامل این رشد بوده اند

به گزارش جماران، نیلی تاکید کرد: از مجموع این شواهد می توان نتیجه گرفت که رشد اقتصادی سال‌ های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده‌ است، بلکه در نتیجه شوک‌ ها و نوسانات کوتاه‌مدت ایجاد شده ‌است. بنابراین ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکان‌پذیر است. ادامه افزایش صادرات شاید در شرایط تحریم غیرواقعی به ‌نظر برسد و افزایش قیمت نفت هم عاملی خارج از کنترل سیاست‌گذار است.

در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیش‌بینی شده نکته بسیار قابل تاملی ا‌ست

وی با بررسی اینکه با فرض نرخ استهلاک برابر ۴/۵ درصد و ثبات نسبت موجودی سرمایه به تولید، اگر بخواهیم به اعداد مختلفی در رشد بلندمدت دست پیدا کنیم باید چه مقدار رشد سرمایه ‌گذاری داشته باشیم، توضیح داد: اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱/۷ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم باید رشد ۴/۵ درصدی در سرمایه ‌گذاری ایجاد کنیم. که در 10 سال گذشته چنین تجربه ای را نداشته ایم. اگر بخواهیم رشد ۴/۳ درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵ درصدی در سرمایه ‌گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه ‌گذاری ما در سال‌ های گذشته هیچوقت از ۷/۵ درصد بیشتر نشده که این هم میانگین اعدادی با نوسان بسیار بالا (از ۲۵ درصد تا ۱ درصد) است. برای حالتی که رشد ۵/۸ درصدی در تولید را انتظار داریم، باید رشد ۲۰ درصدی در سرمایه ‌گذاری داشته باشیم. در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیش‌بینی شده است که نکته بسیار قابل تاملی ا‌ست.

 

ضرورت توجه به محدودیتهای انرژی، آب، محیط زیست و غیره در برآورد رشد اقتصادی

نیلی تاکید کرد: این تحلیل با محوریت نقش سرمایه ‌گذاری در رشد اقتصادی کشور بود، اما برای این که رشد اقتصادی مناسب بتواند استمرار پیدا کند نیاز به چندین مقوله است. می توانستیم این موضوع را از سمت محدودیت‌ های انرژی هم بررسی کنیم. برای مثال، در بحث اخیر یک فرض بسیار ساده ‌کننده وجود دارد و آن هم این که برای رشد ۴ درصدی با محدودیت انرژی مواجه نیستیم. همین‌طور می توانستیم به محدودیت‌ های تامین مالی اشاره کنیم. می توانستیم از نگاه‌ محدودیت‌ های محیط ‌زیستی و مشکلات منابع آب به این موضوع توجه کنیم. به موارد دیگری هم می توانستیم اشاره کنیم از جمله محدودیت‌ های سرمایه انسانی، کاهش بهره‌ وری و بی‌ثباتی‌ های اقتصاد کلان و تورم بالا.

به ‌نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه است مگر اینکه...

وی با بیان اینکه در کنفرانس اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ با آقای خاوری نژاد پیش ‌بینی کردیم که به ‌نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند که آمار هم حاکی از همین است، یادآورشد: اکنون هم می توان نتیجه گرفت که رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه به‌نظر می رسد؛ مگر اینکه تغییرات بزرگی در عواملی که رشد اقتصادی برای ایران ایجاد می کنند رخ دهد. مانند دسترسی بیشتر به تکنولوژی، اصلاحاتی در ساختار بودجه و در نظام بانکی، حل مشکلات انرژی و منابع آبی و سایر عوامل.

 

10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم

به گزارش جماران،نیلی گفت: معتقدم که با توجه به شرایط خطیری که اکنون در آن قرار داریم، 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. امیدواریم که بسیار بهتر باشد اما ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم.

وی در پایان افزود: اشاره به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه بخش‌ های کوچکی از اقتصاد ایران که عمدتا کسب ‌وکارهای اینترنتی و کسب‌وکارهای نوین را شامل می شوند، با کیفیتی مناسب و با جذب نیروی انسانی کیفی، در حال رشد هستند. در صورتی که دولت محدودیتی در ادامه فعالیت این کسب‌وکارها ایجاد نکند، ممکن است چراغ امیدی برای آینده کسب‌وکارها در اقتصاد ایران هرچند محدود، روشن شود.

   

دیگر خبرها

  • موانع مشارکت مردم‬ استان‬ تهران‬ در امر تولید و اقتصاد رفع شود
  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد
  • تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی ایران در ۱۰ سال آینده
  • مسائل ثبت جهانی قلعه فلک الافلاک باید تا مردادماه نهایی شوند
  • تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی متفاوت ایران در 10 سال آینده
  • جزئیات افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی / همسان‌سازی یا افزایش حقوق کدامیک مهم‌ترند؟
  • ضرورت افزایش نقش اقتصاد دیجیتال در اقتصاد کشورها
  • سیاست‌های خلاف تولید، بازنگری شود
  • چه کسانی با مالیات بر عایدی سرمایه مخالف هستند؟
  • افغانستان در اقتصاد و سیاست رو به پیشرفت است