دیدار تتلو با رییسی منجر به ریزش رای شد/ رای آوری قالیباف بیشتر از رییسی بود
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۳۳۷۱۶
رویداد۲۴-رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف، نتیجه کنار رفتن قالیباف به نفع رییسی را ریختن ۵۰ درصد از آرای او به سبد روحانی دانست و گفت: طبق نظرسنجیها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم چون احتمال رای آوری او بیشتر بود.
دهقان همچنین دیدار تتلو با رییسی را کار غلط و حتی بدی دانست که بسیاری از افراد را در انتخابات به تردید انداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نایب رییس فراکسیون نمایندگان ولایی با تاکید بر اینکه رقابتهای انتخاباتی تمام شده است گفت: همه باید برای موفقیت دولت کمک کنیم چون موفقیت دولت، موفقیت نظام و مردم است.
محمد دهقان نماینده طرقبه و چناران ضمن آسیبشناسی انتخابات به تحلیلی درباره دلایل عدم موفقیت اصولگرایان پرداخت که مشروح آن را در زیر میخوانید.
اصولگرایان پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای رسیدن به اجماع و کاندیدای واجد شرایط تلاش کردند که به نظر میرسد نتیجه این تلاشها و رایزنیها حضور اصولگرایان با تمامی قوا در عرصه انتخابات است. با توجه به این شرایط دلیل موفق نشدن اصولگرایان را در انتخابات چه میدانید؟
یک جریان سیاسی و اعتقادی حتما باید در انتخابات فعال باشد. چون اصل در انتخابات تلاش همه جریانها و حضور در عرصه است. پس طبیعی است اگر همه جریانهای سیاسی در رقابتهای انتخاباتی حضور پیدا نکنند، سطح مشارکت پایین خواهد آمد؛ لذا از منظر اصل نظام و انقلاب، شرکت و حضور تمام قد در انتخابات لازم است تا سطح مشارکت افزایش یابد.
پیروزی روحانی طبیعی بود
از طرف دیگر تجربه جهانی نشان داده که رئیسجمهور مستقر معمولا در دور دوم انتخابات رای میآورد که طبق بررسیها در طول تاریخ دموکراسی در دنیا رئیسجمهور مستقر تنها ۱۳ مورد نتوانسته رای آورد؛ لذا رویهای غیر از آن موضوعی استثنایی است و طبق قاعده نیست.
در ایران نیز در دوره دوم آقای احمدی نژاد، آقای موسوی با تمام قوا و پشتیبانی اصلاحطلبان در عرصه انتخابات حضور پیدا کرد که حتی توهم پیروزی در انتخابات را داشت که با همان توهم فتنهای در کشور ایجاد کرد. در نهایت نیز او علیرغم تمامی پشتیبانیها ۱۳ میلیون و رئیسجمهور مستقر حدود ۲۵ میلیون رای آورد؛ بنابراین پیروزی آقای روحانی در دولت دوم او طبیعی است. البته کسب ۱۶ میلیون رای اصولگرایان در برابر رای ۲۳ میلیونی مطلوب است. حتی ممکن بود خودمان با برنامهریزی دقیق در انتخابات نتیجه انتخابات را عوض میکردیم.
منظور شما چیست؟
منظورم این است که اگر آقای رئیسی به جای آقای قالیباف کنار میرفت، نتیجه بهتری رقم میخورد. البته این بدان معنا نیست که ما حتما پیروز انتخابات میشدیم. بلکه نتیجه تفاوت بیشتری داشت. چون حدود ۵۰ درصد آرای آقای قالیباف به سبد آقای رئیسی نرفت و به سمت آقای روحانی رفت.
۵۰ درصد از آرای قالیباف به سبد روحانی ریخته شد
این موضوع نه تنها در نظرسنجیها بیان شد که ما هم به عینه آن را دیدیم؛ بنابراین اگر آقای رئیسی به نفع آقای قالیباف کنار میرفت اجبارا رایهای او به سبد آقای قالیباف ریخته میشد. چون طرفداران او ایدئولوژیکتر بودند و به آقای روحانی رای نمیدادند. هرچند ممکن بود که در این حالت طرفداران آقای رئیسی از کنار رفتن او به نفع آقای قالیباف ناراحت شوند، اما در نهایت رایشان را به آقای قالیباف میدادند که این اتفاق رخ نداد و ۵۰ درصد از رایهای آقای قالیباف به سبد آقای روحانی ریخته شد.
آیا این صحبتهای شما را میتوان اینگونه تعبیر کرد که قبل از انتخابات اصولگرایان پیشبینی شکست در انتخابات را داشتند؟
پیش بینی پیروزی در انتخابات را نداشتیم
این پیشبینی طبیعی است و ما مرتب در جلسات رسمی این موضوع را مطرح میکردیم چون این یک روند و نرم جهانی است که معمولا رئیسجمهور مستقر دردور دوم انتخابات رای میآورد و فقط در موارد استثنایی خلاف آن دیده شده است که این موضوع مرتبا در جلسات رسمی اصولگرایان مطرح میشد؛ لذا براساس همین تحلیلها به این نتیجه رسیدیم که تنها یک نفر باید با رئیسجمهور مستقر رقابت کند.
استراتژی ما در انتخابات این بود که حتی الامکان انتخابات به دور دوم کشیده شود، اگر میسر شد تمامی تلاشها برای پیروزی در دور اول انجام شود و اگر این دو فرضیه به نتیجه نرسید هزینه شکست را کم کنیم؛ بنابراین طبیعی بود که ما به عنوان رقیب رئیسجمهور مستقر که از تمامی ابزارها در دوران تبلیغات استفاده میکرد، بر روی یک گزینه به اجماع برسیم.
این اتفاق که اکثر کابینه دولت در دوران انتخابات بر خلاف مواد ۶۸ و ۷۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری از رئیسجمهور دفاع کرده و به ضرر سایر نامزدها موضع گرفتهاند اتفاق نادری است که شاید از ابتدای دوران انتخابات ریاست جمهوری تا دوره دوازدهم رخ نداده است.
اولین هدف ما در انتخابات بالا بردن سطح مشارکت بود
شما در صحبتهای خود سه استراتژی و هدف برای اصولگرایان جهت حضور در انتخابات برشمردید. فکر میکنید در نهایت توانستهاید به کدام هدف برسید؟
اولین هدف ما بالا بردن سطح مشارکت بود که توانستیم نه تنها به این هدف برسیم که ۱۶ میلیون رای را به نفع اصولگرایان جمع کردیم. این میزان رای بالا در تاریخ رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری بعد از انقلاب با رئیسجمهور مستقر بی سابقه است. بعد از آقای رئیسی، آقای موسوی توانست ۱۳ میلیون رای را آن هم با پشتیبانی تمامی اصلاحطلبان و حتی مخالفان نظام کسب کند.
در شرایطی که بیشتر نظرسنجیها حکایت از پیشگامی آقای قالیباف نسبت به آقای رئیسی داشت، چرا در نهایت آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی کنار رفت؟
این بحثهای درونی اصولگرایان است. نظر شخصی بنده کنار رفتن آقای رئیسی بود منتها وحدت بین نیروهای انقلاب از پیروزی نهایی یک نفر مهمتر است.
احتمال رای آوری قالیباف بیشتر از رییسی بود
این صحبت شما در حالی است که آقای قالیباف تا آخرین لحظه اعلام میکرد که در رقابتهای انتخاباتی به نفع کسی کنار نمی رود و حتی سفر انتخاباتی به مشهد را داشت ولی یک مرتبه کنار رفتن او به نفع آقای رئیسی اعلام شد. چه اتفاقی در جبهه اصولگرایی رخ داد که آقای رئیسی تبدیل به کاندیدای واحد اصولگرایان شد؟
براساس نظرسنجیها در روزهای آخر انتخابات به این نتیجه رسیدیم که باید یک نفر از اصولگرایان در رقابتهای انتخاباتی بماند. طبیعتا درباره آن یک نفر اختلاف نظر وجود داشت که ما طبق نظرسنجیها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم چون احتمال رای آوری او بیشتر بود.
با توجه به اینکه در روزهای آخر رقابتهای انتخاباتی برخی نظرسنجیها به نفع آقای رئیسی شده بود. آنها هم حق داشتند که بر ماندن خود اصرار کنند اما تحلیل ما این بود که علیرغم نظرسنجیهای متفاوت اگر آقای قالیباف کنار رود بخش مهمی از رایهای او به سبد آقای روحانی ریخته می شود. نگاه آقای قالیباف در برابر این اختلاف نظر دوستانه کاملا ایثارگرانه بود که اگر آقای رئیسی کنار نرود او داوطلبانه از عرصه رقابتها کنار خواهد کشید. آقای قالیباف ایثارگرایانه کنار کشید.
آیا هیچ فرد و یا مسئولی به آقای قالیباف برای کنار کشیدن از رقابتهای انتخاباتی توصیهای نکرد؟
برای کنار رفتن قالیباف هیچ توصیهای در کار نبود
هیچ توصیهای در کار نبود. آقای قالیباف براساس تحلیل انتخاباتی و البته با ازخودگذشتگی به نفع آقای رئیسی کنار کشید چون باید یک نفر در انتخابات باقی میماند. نظر آقای قالیباف حتی برخلاف نظر برخی اعضای ستادش بود. ما معتقد بودیم که باید آقای رئیسی کنار رود اما چون این اتفاق رخ نداد آقای قالیباف کنار رفت.
به نظر شما چرا آقای رئیسی علیرغم تحلیلهای انتخاباتی مبنی بر رای آوری بیشتر آقای قالیباف کنار نرفت؟
آقای رئیسی شخصا مخالف با کنار رفتن از عرصه رقابت نبود و حتی اعلام کرد که اگر جمنا به نتیجه برای کنار رفتنش برسد قطعا این کار را می کند و تا پایان برای آقای قالیباف کار می کند.
آیا این صحبت شما بدان معنا است که جمنا موافق ماندن آقای رئیسی و کنار کشیدن آقای قالیباف بود؟
کنار رفتن قالیباف با تصمیم جمنا بود
جمنا به این نتیجه رسید که امکان کناره گیری آقای رئیسی نیست؟
جمنا براساس سازوکاری که تعیین شده بود به این نتیجه رسید که امکان کناره گیری آقای رئیسی نیست؛ لذا آقای قالیباف داوطلبانه انصراف داد. البته این نظر جمنا نیز براساس برخی نظرسنجیها بود و هیچ بحث پشت پرده و یا تحلیلهای غلط مطرح در رسانهها وجود نداشت. چون هر دو نفر برای عمل به تصمیم جمنا در خصوص ماندن و کنار رفتن آمادگی داشتندلذا اختلاف خاصی بروزنکرد.
ماندن و یا نماندن میرسلیم تاثیری در نتیجه انتخابات نداشت
ابهاماتی درباره چرایی کنار نکشیدن آقای میرسلیم به نفع آقای رئیسی وجود دارد که این ابهامات بعد از بیانیه موتلفه تشدید شد. چرا آقای میرسلیم کنار نرفت؟
در این باره اطلاعی ندارم. چون رای آقای میرسلیم بالا نبود طبیعتا ماندن و یا نماندن او تاثیری بر نتیجه انتخابات نمیگذاشت.
دیدار تتلو با رییسی کار غلطی بود
بسیاری از تحلیلگران در زمان و بعد از دوران انتخابات دیدار تتلو با آقای رئیسی را تاثیرگذار در نتیجه انتخابات دانستند. نظر شما در این باره چیست؟
نفس و اصل برگزاری جلسه بین فردی با ادعای توبه با یک روحانی اشکال ندارد. اما برگزاری این جلسه در دوران انتخابات کار بد و غلطی بود و نباید در این زمان انجام میشد. این کار در نهایت برای آقای رئیسی ضرر داشت و بسیاری از افراد را به تردید انداخت. شاید اگر آقای تتلو با آقای رئیسی در زمانی غیر از انتخابات دیدار میکرد، هیچ ایرادی به آن وارد نبود، اما اینکه این دیدار با تلقی تبلیغات و رای آوری انجام شد به نفع آقای رئیسی نبود. آن هم در شرایطی که صاحبان جنگ روانی و برخی از سیاسیون از هر وسیلهای برای تخریب رقیب استفاده کردند.
دیدار تتلو با رییسی باعث ریزش آرای او شد
آیا می توان از این صحبت شما اینگونه تلقی کرد که این دیدار باعث ریزش آرای آقای رئیسی شد؟
این دیدار به ضرر آقای رئیسی بود و حتی ممکن است باعث ریزش آرای ایشان نیز شده باشد. به طور کلی این موضوع را آنقدر پراهمیت نمیدانم که رسانهها در این حجم به آن پرداختهاند. این گونه اتفاقات در خارج از ایام انتخابات افتاده و خیلی از افراد با اعتقادات متفاوت با برخی از روحانیون ما دیدار می کنند و کسی هم چیزی نمیگوید.
انتخابات را تمام شده می دانیم
بعد از ایام انتخابات تعدادی از اصولگرایان در صحت انتخابات تشکیک به وجود آوردند. آیا شما این کار را درست میدانید؟
در دوران تبلیغات تخلفاتی انجام شد. نمونه بارز آن تمام شدن تعرفه در برخی حوزههای طرفدار آقای رئیسی بود و در نهایت نیز با خواهش و التماس تعرفه به مردم نمیرساندند. این موضوع در سه استان خراسان جنوبی، رضوی و شمالی محرز بود. در پایین شهرها که از لحاظ تیپ و فرهنگ با بالای شهر تفاوت داشتند، تعرفه به میزان کمی داده میشد اما در بالای شهر نه تنها تعرفه به حجم انبوهی بود که صندوقهای سیار نیز اضافه میشد. البته با توجه به اینکه شورای نگهبان انتخابات را تایید کرده، ازنظر ما نیز انتخابات تمام شده است ولی از قوه قضاییه انتظار رسیدگی به تخلفات وجرایم را داریم.
نمی گویم اگر تخلفات انتخاباتی نبود رییسی رای می آورد
اگر تعرفهها به میزان انبوه داده می شد آیا آقای رئیسی پیروز میدان بود؟
بنده نمیخواهم بگویم که آقای رئیسی رای میآورد بلکه تخلفات را امری واضح و قطعی میدانم. موضع گیری برخی از وزرا به نفع آقای روحانی امری واضح و بدیهی است که همه آن را در قالب بیانیهها در ایام مناظرات دیدند. روندی که برخلاف قانون انجام شده و جرم محسوب میشود.
همانطور که شما از تخلفات رقیب در ایام انتخابات سخن میگویید در انتخابات ۸۸ نیز طرفداران آقای موسوی موضوع تخلفات آقای احمدینژاد را مطرح میکردند. آیا نباید تدبیری برای رسیدگی به تخلفات انتخاباتهای گوناگون اندیشیده شود؟
در زمان آقای احمدی نژاد صحبت از توزیع سیب زمینی و سهام عدالت بود که ما هیچ گاه هیچ خلافی حتی اندک را قبول نداشتهایم اما در این دوره صحبت از پاداش ۴ میلیون تومانی برخی از وزارتخانهها و واریز پول به حساب افراد نیازمند بدون نوشتن آیین نامه قانون برنامه ششم از طریق سازمان مدیریت بود. آقایان چنین تخلفاتی را انجام دادند که علیرغم آن شورای نگهبان نتیجه انتخابات را تایید کرد. ما این تایید را به معنای تخلف نکردن نمیدانیم و معتقدبه بررسی آن در مراجع قضایی هستیم.
کمیسیون ملی انتخابات تشکیل شود
اکنون با تمام شدن انتخابات و تایید نتیجه آن توسط شورای نگهبان، هنوز شاهد دامن زدن به برخی اختلافات در عرصه عمومی و کشاندن آن به رسانهها هستیم، آن هم در شرایطی که منطقه خاورمیانه ناامن است و کشور برای حل مشکلات به آرامش نیاز دارد. آیا وحدت و انسجام بین تمامی گروههای سیاسی امری ضروری نیست؟
انتخابات با همه تلخیها و شیرینیها با تایید شورای نگهبان تمام شد و ما هم با این اعتقاد که قوهقضائیه باید به تخلفات جهت تکرار نشدن در آینده رسیدگی کند در همان روز اول آن را تمام شده دانستیم. البته ما در مجلس هشتم به دنبال تشکیل کمیسیون ملی انتخابات از مجموع افراد خارج از دولت بودیم تا دولتهای مستقر از همه امکانات کشور برای رای آوری رئیسجمهور مستقر استفاده نکنند. این طرح را در زمان آقای احمدی نژاد در مجلس و علیرغم نظر دولت تهیه کردیم ولی متاسفانه چنین کارهای مهمی بدون هزینه دادن رئیس مجلس به نتیجه نمیرسد. طبق شناختی که در این دوران از رئیس مجلس پیدا کردم ایشان برای انجام کارهای مهم علاقه دارد اما حاضر نیست کاری را انجام دهد که نتیجه آن وجود مخالفی باشد. به نظر بنده در نهایت این کار ضروری است و باید در آینده انجام شود.
موفقیت روحانی، موفقیت نظام است
به هرحال فارغ از تمامی این بحثها آقای روحانی را رئیسجمهور می دانیم و معتقدیم که اگر او موفق شود نظام موفق شده و به نفع ملت است؛ لذا همه باید زمینه موفقیت آقای روحانی را فراهم کنند چون خدمت او به معنای خدمت به کشور، نظام و ملت است. با توجه به چنین نگاه اصولی موضوع رقابتهای انتخاباتی را تمام شده می دانم، این صحبتها را هم بنا بر اصرار و پیگیری چند باره شما برای مصاحبه، از منظر شفافیت و تحلیل انتخابات مطرح کردم و اصراری به تکرار حرفهای انتخاباتی ندارم چون انتخابات تمام شده و باید از آن دوران عبور کرد. به همین دلیل باید از هر بیانی که تلخی های انتخابات را تکرار می کند، گذشت.
همه باید به دولت کمک کنیم
ما برای ادامه کار دولت آقای روحانی به دنبال موفقیت دولت بر پایه نگاه اصولی و اعتقادی هستیم ولی موفقیت دولت را به معنای تبدیل شدن دولت به شرکت سهامی نمیدانیم و با تسلط یک سری افراد تندروی سیاسی بر کشور نیز مخالفیم. طبیعتا اگر آقای روحانی مسائل اصلی کشور را تحت شعاع مسائل فرعی قرار داده وبا سخنرانی باعث بروز التهاب سیاسی در کشور شود، موفقیتی برای دولت حاصل نخواهد شد.
اعتقاد ما این است که دولت علیرغم تمامی فراز و نشیبها توانسته رای لازم را از مردم کسب کند. پس همه باید به دولت برای موفقیت کمک کنند و دولت هم از افراد معتقد به نظام، کارآمد و بدون حاشیه در کابینه استفاده کند چون کشور در چهار سال گذشته شرایط خوبی را در ابعاد مختلف به خصوص اقتصادی و اجتماعی نداشته است و باید دولت دوازدهم اهتمام ویژه ای برای حل مشکلات داشته باشد.
انتظار میرود دولت دوازدهم انتقادپذیر باشد و تحمل نقدپذیریاش را بالا ببرد و ما در چنین شرایطی به دولت کمک میکنیم. به عبارت دیگر اگر آقای روحانی وزرای معتقد به نظام و کارآمد به مجلس معرفی کند حتما از آنها حمایت میکنیم و تلاش میکنیم در مجلس رای آورند. در غیر اینصورت قطعا با این گزینهها مخالفت خواهیم کرد.
مخالف دولت نیستیم
آیا می توان از این صحبت شما اینگونه نتیجه گرفت که شما مخالف دولت نیستید؟
بنده در رقابت قطعا آقای قالیباف را قویتر از آقای روحانی میدانستم و برای رئیسجمهور شدن او هم تلاش کردم اما اکنون دیگر آقای روحانی رئیسجمهور است و ما مخالف دولت او نیستیم بلکه انتقاداتی به عملکرد دولت یازدهم داریم و معتقدیم باید در دوره بعدی با رفع این نواقص مشکلات کشور حل شود.
معنایی ندارد که ما تا چهار سال آینده مواضع انتخاباتی داشته باشیم. در زمان خود تلاشمان را برای تغییر آقای روحانی با هدف اصلاح وضعیت مدیریتی کشور کردیم که موفق نشدیم. الان آقای روحانی را فرصتی برای موفقیت کشور می دانیم و حتما به او کمک خواهیم کرد که این کمک مشروط و نه مطلق است.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۳۳۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی جدید قالیباف برای حفظ صندلی ریاست /تندروها شمشیر را از رو بسته اند /وعده های عجیب کاندیداهای ریاست مجلس
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه هم میهن در گزارشی نوشت:
انتخابات دوره دوم مجلس برای تکمیل نمایندگان دوره دوازدهم، آخر همین هفته برگزار می شود. در همین روزهای گذر از انتخابات ۱۱ اسفند تا دوره دوم، گمانه های مختلفی درباره هیئترئیسه و رئیس مجلس جدید و چیدمان مجلسی که از ۷ خرداد قرار است فعالیت خود را آغاز کند، مطرح شده است و در بسیاری از این گمانه ها به متزلزل بودن جایگاه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس اشاره میشود.
با توجه به اینکه موقعیت قالیباف در انتخابات اخیر نسبت به انتخابات مجلس یازدهم تضعیف شده و از جایگاه اول دوره قبل به جایگاه چهارم سقوط کرده است و بنابر اطلاعات از ورودیهای مجلس پیش رو که رویارویی با مجلس تندروتر را ترسیم میکند؛ احتمالاً او باید وارد بازی جدیدی شود و برای حفظ موقعیت بر سر میز مذاکره بنشیند و به سهمخواهیها پاسخ داده و امتیازاتی دهد تا بتواند صندلی ریاست را در مجلس دوازدهم هم حفظ کند.
شاید با توجه به اینکه مجلس قبل هم مجلسی اصولگرا و از نوع تندرو بوده است؛ این تصور پیش آید که او یکبار این راه را رفته و موفق هم بوده است اما کار او اینبار بسیار دشوارتر است چراکه تندروهایی پشت این میز نشستهاند که از زمان انتخابات و حتی پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات تاکنون به او تاختهاند. یکی در سخنانش از این سخن میگوید که «اگر رئیس شوم» این کار را میکردم یا آن کار را نمیکردم (مجتبی ذوالنور، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) و آن یکی از آنچه باید هیئترئیسه انجام بدهد و توجه به خانه و ماشین و دفتر نمایندگان از سوی هر که در این موقعیت قرار میگیرد، میگوید(حمید رسایی، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳).
صندلیهای سبز بهارستان این بار میزبان تندروهای اصولگرایی است که حتی برای رسیدن به هیئترئیسه مجلس (به گفته برخی نمایندگان) از تخریب یکدیگر هم ابایی ندارند. صداوسیما نیز در هیزم این آتش دمید و در یکی از مصاحبههایش با منتخب دوره دوازدهم مجلس مجوز بردن اسم محمدباقر قالیباف، نماینده تهران و رئیس کنونی مجلس را صادر کرد. این مجوز باعث شد که شکاف و اختلافات اصولگرایان بیش از پیش از پرده برون اُفتد و خودنمایی کند.
در انتخابات اسفندماه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) که قرار است پشتوانه موقعیتی محمدباقر قالیباف در مجلس دوازدهم هم باشد، با جبهه پایداری دست به ائتلاف زد؛ ائتلافی که از جهت همسو بودن جبهه پایداری با دو لیست مهم مقابل لیست ائتلافی یعنی «صبح ایران» و «امنا» در ابعاد مختلف قرار گرفتند در یک سنگر این پیش بینی را ایجاد می کند که جبهه پایداری مؤتلف با شانا اگر در مجلس بعدی بخواهد همسویی با جریانی را در پیش بگیرد، بعید است با نمایندگان راهیافته از لیست امنا و صبح ایران به ائتلاف و همراهی نرسد.
مسلما این شرایط قطعاً به نفع قالیباف نخواهد بود و این امر هم موجب شده که این تصور ایجاد شود که قالیباف از همین حالا و در مجلس کنونی علاوه بر همراهی جریان تندروی موجود، سیگنالهای مثبتی را به تندروها در مجلس بعدی ارسال کند تا بتواند موقعیت فعلیاش را در دور بعدی هم حفظ کند؛ از جمله اینکه برخی حتی احتمال بازگشت طرحهایی مانند طرح صیانت به دستور کار مجلس در روزهای پایانی را در همین مسیر عنوان کردهاند.
مجلس دوازدهم و منتهیالیه اصولگرایی۳۲ کاندیدای انتخابات در تهران و ۵۸ کاندیدا در سطح کشور باید ۲۱ اردیبهشت برای رسیدن به بهارستان به کارزار دومین مرحله انتخابات قدم بگذارند و قطعاً نتایج این ۴۵ کرسی نیز بر وزنه هر یک از جریانهای موجود در مجلس اصولگرای بعدی مهم است. البته افرادی که با وجود نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای بیسابقه (از نظر دلایل مطرحشده) و عدم مشارکت حداکثری به مجلس راه یافتند، اکثراً از یک طیف بزرگ و در زبان سیاسی ما اصولگرا هستند و البته با این چیدمان فعلی نمایندگان مجلس دوازدهم در این طیف، جمعیت بیشترش از منتهیالیه اصولگرایی یعنی تندروترین تشکلها هستند که برای تثبیت قدرت خود در مجلس آینده و حذف رقیبان یا گرفتن امتیاز از جمله در هیئت رئیسه مجلس بعدی دست به کار شدند و از همان ابتدا دست به تخریب یکدیگر بهویژه قالیباف زدند؛ که در نمونهی مشابه میتوان به بحث تلاش برای اقامت فرزندش در کانادا اشاره کرد.
در همین مسیر بسیاری به این رویکرد و تندرویها هشدار دادند، مثلاً اینکه جلال رشیدیکوچی، نماینده دوره یازدهم، مجلس آینده را مجلس تندرویها و تندروها پیشبینی کرده و معتقد است: «این جریان برای بقای خود احتیاج به دوقطبی کردن جامعه دارد و به این سمت میرود؛ پس تندتر عمل میکند.» بسیاری از تحلیلگران هم ورود آنها به مجلس را تامین خواسته اقلیت و نه همه مردم عنوان کردهاند که حتی قرار نیست این بار به افرادی که حول قالیباف حضور دارند، نقشی در تصمیمگیریها بدهند.
با این تصویر رسیدن قالیباف به ریاست مجلس حتی اگر بخش عمدهای از لیست ائتلافی شانا و پایداری در دور دوم هم رای بیاورند، کاری دشواری به نظر میرسد؛ رقابتی که با پایان دوره اول انتخابات شروع شد و به مرور شاهد تحرکاتی در این زمینه از سوی رایآورندگان هستیم.
رقابت بر سر رای نمایندگان شهرستاناز آنجا که رای نمایندگان شهرستان سرنوشت ریاست مجلس را تعیین میکند، شعارها و اقدامات همه برای جلب این آراست. منتخبی مانند حمید رسایی؛ «لزوم دادن خانه و خودرو توسط هیئت رئیسه مجلس» را مطرح میکند، درحالیکه در تمام ادوار نمایندگان از این امکانات بهره بردهاند. تحلیلها حاکی از آن است که این افراد سعی میکنند از امکانات مجلس و عدم آگاهی نمایندگان رای اولی شهرستانها برای رسیدن به ریاست تبلیغ کنند.
یا مجتبی ذوالنوری، نایبرئیس مجلس فعلی در سخنانش در تریبون مجلس اعلام میکند: «در حوزه کارکنان؛ اگر رئیس مجلس بنده شدم، از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری جمعیتی که هیچ آشنایی با مجلس ندارند آوردم و بر قله مسئولیتهای مجلس مستقر کردم، کارمندی که ۲۰ یا ۳۰ سال در انتظار این است که به قله برسد و بتواند تجربه چنددهساله خود را در خدمتگذاری بیشتر مصروف کند باید ارزش افزوده عمر خود را در اختیار یک نیروی بیرونی که با منجنیق بر نوک قله پرتاب شده، بگذارد.
آیا این کارمند انگیزه کاری و همیّت قسمتی در تحول مجلس را دارد؟ در حوزه نمایندگان مجلس؛ امروز در اثر تغییرات سالیان و تحولات آییننامه، شرایطی فراهم شده که مجلس نهتنها نمایندهمحور نیست بلکه هیئترئیسهمحور هم نیست و رئیسمحور است. مجلسی میتواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تأثیر و سهم داشته باشند.»
در این میان قالیباف هم دست روی دست نگذاشته که با تخریب، صندلی ریاست را از دست او دربیاورند. او همایش «آشنایی با روند حضور در مجلس و وظایف نمایندگی» را تقریباً یک ماه زودتر از موعد مقرر در این دوره برگزار کرد؛ آنهم در یکی از هتلهای معروف تهران. برخی این اقدام او را نمکگیر کردن نمایندگان شهرستان دانستند برای گرفتن رای اما قالیباف با این همایش با یک تیر دو نشان زد؛ اول اینکه نمایندگان وقتی با حقوق خود آشنا باشند، کمتر به وعده دادن امکاناتی که معمول آن در همه ادوار اجرایی شده توجه میکنند و در دام این تبلیغات گرفتار نمیشوند. از سوی دیگر بنا بر تحلیلها شاید میزبانی قالیباف را بیجواب نگذارند. این حرکت قالیباف دقیقاً در زمانی انجام شد که بسیاری نحوه برگزاریاش را تبلیغاتی دانستند.
ادعای رایزنی قالیباف برای ریاست مجلسیادداشتی در فضای تلگرام طی روزهای اخیر به قلم کامران غضنفری، کاندیدای مجلس دوازدهم منتشر شد و غضنفری در این یادداشت جلسهای که در مجلس داشته را تشریح کرده و ادعای رایزنی قالیباف برای رسیدن به ریاست مجلس دوازدهم را مطرح کرده است.
او که نظرش درباره ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم این است که قالیباف باید اول برادری خود را ثابت کند، در این یادداشت مینویسد: «در هنگام صرف ناهار نیز موضوع خودرو را مطرح کردند. پرسیدم مانند قضیه دوره قبل؟ گفتند نه، این بار نمایندگان را یکییکی یا چند تا چند تا به خودروسازهای داخلی معرفی میکنیم تا خودرو دریافت کنند. بحث اعطای وامهای چندصدمیلیونی نیز مطرح شد.»
او موضوع خودروها که حمید رسایی مطرح کرده را به قالیباف نسبت داده و تاکید میکند: «برداشت بنده از جلسه مذکور آن بود که با دادن وعده قرار گرفتن در کمیسیون مورد نظر، دادن وعده خودرو، وام و... قرار است نظر نمایندگان منتخب را نسبت به ریاست جناب قالیباف، جلب کنند. البته از یک ماه قبل نیز بنده از دوستان متعددی اخبار مشابهی را دریافت کرده بودم که با منتخبان شهرستانها تماس گرفته میشود و آنها را به مجلس دعوت میکنند و با دادن وعدههای مشابه، از آنان خواسته میشود که به ریاست ایشان رای بدهند. این شیوه نادرستی است که از نمایندهای خواسته شود تا در ازای وعدهها و امتیازاتی، به فرد خاصی رای بدهد. در واقع، چنین نمایندهای دیگر از خود استقلال نظر نخواهد داشت. این کار به نوعی توهین به نمایندگان محسوب میشود و اکثر نمایندگان با چنین شیوههایی مخالف هستند.»
او حتی ایراداتی از جمله نپرداختن به لایحه صیانت در دوره یازدهم مجلس را هم به عملکرد هیئترئیسه نسبت داد تا باز از پشت پردهها و رویکردها و رایزنیها خبر به میان آید.
البته که قالیباف از روی ضرورت و در مسیرِ دادن امتیازات کمتر به جریان مقابلش در مجلس و نشان دادن چهرهاش بهعنوان یک چهره موجه برای ریاست مجلس، ایراداتی که به عملکرد او در مجلس یازدهم وارد شده را به نحوی پاسخ میدهد و از عملکرد خود به عنوان رئیس مجلس دفاع کرده و ادعای جدیدی را مطرح میکند و از تغییر مجلس سنتی به یک مجلس نوین خبر میدهد.
او مژده میدهد که در چند روز آینده از اقدامی که در ۱۱۷ سال سابقه قانونگذاری کشور مشابه آن را نداشتهایم، رونمایی میکنند. چنانچه این رونمایی بیسابقه را میتوان در راستای روشنگری و البته افزایش قدرت چانهزنی او در برابر طیف مقابل و البته حفظ موقعیتش در پسِ تخریبها در فضای رسانهای و در محافل اصولگرایی قلمداد کرد.
قالیباف و همسویی با تندروها در مجلس یازدهمقالیباف برای ترسیم تصویری مناسب با انتخابات مجلس دوازدهم و مجلسی پیشرو، طی ماههای منتهی به انتخابات مجلس یازدهم در برهههای مختلف به تندروهای مجلس چراغ سبز نشان داد. این امر هم موجب شد که مجلس یازدهم رکورددار اصل هشتادوپنجی کردن لوایح و طرحهایی شود که با زندگی روزمره مردم گره خورده است.
او با همراهی در این زمینه و سکوت در برابر انتقادات به نظر میرسد که سیگنالهای مثبت به تندروها را در مجلس فعلی داده است، تا بتوانند در راستای تامین خواسته حامیانشان از فرصت بهره برده و فشار اعتراضات به آنها را بکاهد. حالا هم که طرح صیانت و احتمال نهایی شدن لایحه حجاب و عفاف در همین روزهای پایانی مجلس یازدهم مطرح است.
بر همین اساس به نظر میرسد، قالیباف در بازههای زمانی مختلف با مطالبات عدهای تندرو و خاص همراهی کرده است اما در نهایت او با توجه به طیف فعلی حامیانش و البته نوع برخورد و نگاهی که در این ۴ سال در مجلس از خود نشان داد، در منتهیالیه تندروی جبهه اصولگرایی قرار نگرفته و این موضوع هم موجب شد که در این گردونه ادوار مختلف انتخابات با ردصلاحیت گسترده، او چهرهای میانهروتر تلقی شود و شاید به همین دلیل است که او برخلاف دور قبل که نفر اول تهران بود، اینبار در رتبه چهارم نمایندگان منتخب تهران قرار گیرد و رسیدن به صندلی ریاست برایش دشوارتر شود.
البته تجربه سیاسی نشان میدهد رئیس مجلس الزاماً نفر اول شهر تهران یا حوزه انتخابیه یک نماینده نیست؛ چنانچه علی لاریجانی نیز دومین منتخب قم بود اما توانست مجدد ریاست مجلس را از آنِ خود کند. این نقطه قوتی است برای قالیباف اما شرایط لاریجانی با قالیباف بسیار متفاوت است. قالیباف باید آرای خود را از چنگ سوپرتندروها دربیاورد و رسیدن به این نتیجه تا به امروز برای قالیباف با اما و اگرهای بسیاری روبهرو است.
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد و رئیس فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس نیز معتقد است که قالیباف در مجلس دوازدهم مجبور است راهی بس دشوار را برای رسیدن به ریاست مجلس طی کند. او در تشریح راه ناهموار قالیباف میگوید: «دولت احساس میکند برای ریاست مجلس رقبایی وجود دارند و مانند مجلس قبل نیست. در حال حاضر ۵ نفر از منتخبین بهصورت مستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردهاند؛ بنابراین شرایط مجلس دوازدهم مانند مجلس قبل نیست که قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشد.»
او از اختلافات بهوجودآمده نیز نگذشته و در این مورد تاکید میکند: «از میان داوطلبین ریاست مجلس، چهرههایی حضور دارند که از قالیباف بیشتر به دولت نزدیک هستند. به همین دلیل یکی از دلایل علنی کردن اختلافات دولت و مجلس همین نکته است.»
درست است که قالیباف حامیانی داشته و به پشتوانه آن پا به میدان انتخابات مجلس گذاشت اما حمایت آنها برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس کافی به نظر نمیرسد.
احتمالاً میانهروها و طیف اقلیت سیاسی مجلس در رقابتی که اگر بین گزینه تندروها و طیف قالیباف شکل بگیرد، دست به همراهی با او خواهند زد اما قالیباف برای رسیدن به ریاست، نیاز به آرای بیشتری دارد و اگر ضرورتی از بیرون بر حضور قالیباف بر ریاست مجلس به میان نیاید، قالیباف چارهای جز جذب رای جبهه پایداری و طیفهای همسو با آن (جریان «امنا» و «صبح ایران») ندارد که آن هم بدون امتیازدهی صورت نمیگیرد و حالا با توجه به شواهد و قرائن مطرحشده به نظر میرسد مذاکرات آغاز شده و اگر قالیباف با همین روند خواهان دستیابی به صندلی ریاست مجلس باشد، با توجه به اینکه در سابقه سیاسی او بالا و پایین و حرکت در طیفهای مختلف اصولگرایی دیده شده است؛ احتمالاً با چهره جدیدی از قالیباف روبهرو خواهیم بود؛ چهرهای که برآمده از همراهی بیش از پیش با تندروهاست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902933