کارگردان ملک سلیمان: مسئولین از سریالی که برای «حجاب» ساختهام حمایت نکردند!
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۵۵۸۵۰
شهریار بحرانی گفت:پس از انقلاب اسلامی تاکنون تولیدات قرآنیای که داشتهایم، عموماً برای شناخت عمیق و متمرکز از منویات الهی در قرآن نبوده، بلکه بسیاری مواقع شعاری مخاطب را به نگاهی احساساتی کشانده است.
به گزارش مشرق، «شهریار بحرانی» کارگردان فیلم سینمایی ملک سلیمان نبی(ع) و مریم مقدس (س) با بیان اینکهعموم ما حجاب را به خاطر کارکردهای اجتماعی و بیرونی آن مطرح و بر آن تأکید میکنیم، گفت: خداوند در آیات قرآن علاوه بر این بُعد، به بُعد فردی حجاب نیز پرداخته و بیش از آنچه تصورش را کنیم بر آن تأکید دارد،این یعنی جهتگیری مؤمنان در تقیّد به حجاب و علت بهادادنشانباید به خاطر آثار درونی و فردی آن باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی حدود 2 سال پیش اقدام به تولید سریالی 20 قسمتی به همراه یک نسخۀ سینمایی با عنوان «حجاب راه رستگاری» بر اساس منظری قرآنی نسبت به مقولۀ حجاب کرد. به همین منظور با شهریار بحرانی دربارۀ روند تولید این سریال 20 قسمتی و برخی مشکلات و معضلات جامعه از جمله مسألهحجاب به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در ذیل آمده است:
حدود 2 سالاست که ازتولید سریال 20 قسمتی «حجاب راه رستگاری» و نسخۀ سینمایی آن میگذرد، این در حالی است که شما در مصاحبۀ قبلی با ما(اینجا) اعلام کردید در حال طی کردن مراحل پایانی این سریال هستید و به زودی اکرن خواهد شد، اما هنوز از این اثر رونمایی نشده است. علت این همه تأخیر در رونمایی از این سریال چیست؟
بحرانی: یکی از دلایلی که باعث تأخیر زیاد در زمان ساخت و رونمایی این سریال شد، بازنگریهای متعددمان بر محتوای کار و اصرار ما بر بالا بردن کیفی، نداشتن سرمایه کافی و عدم حمایتهای مالی از سوی نهادها، ارگانها و مسئولان کشوری است. اگر این حمایتها انجام میشد، خیلی زودتر از اینها شاهد پخش آن بودیم، اما مشکلات مالی مانع از این کار شد. کار تولید سریال «حجاب راه رستگاری» تمام شده و آمادۀ اکران است. در ماه مبارک رمضان تصمیم داشتیم این سریال را به جهت اهمیت موضوع حجاب به صورت رایگان پخش کنیم، اما به دلیل اینکه کمی کار هماهنگی آن با صدا و سیما دیر انجام شد، برنامهها تکمیل شده بود و فرصت مناسبی در شبکههای سیما برای پخش آن وجود نداشت.
موضوعات فرهنگی نزد مسئولان فرهنگی اولویتی ندارد
آیا برای خرید و پخش این سریال، نهاد، ارگانو یا شخصی حقوقی به شما مراجعه کرده است؟
بحرانی: به صورت جدی خیر! به نظر میرسد موضوعات فرهنگی نزد اصحاب و مسئولان فرهنگی در اولویت و اهمیت قرار نداردو به جای آن همّ و غم این آقایان متوجه سرگرمی و دیگر مقولات زودتأثیر هنری است.
اشتباه استراتژیک رسانهای در انتخاب «سرگرمی» به عنوان ابزار اصلی مقابله با جنگ نرم
به نظر شما چرا برخی مسئولانفرهنگی کشور از این کار قرآنی و مفهومی هیچگونه حمایتی نکردند و آیا این عدم حمایتها، تأثیری در فرایند آمادهسازی این سریال داشته است؟
بحرانی: باید خاطرنشان کنم که متولیان امر برای مقابله با گرایش به تبلیغات ماهوارهای، اینترنتیو دنیای مجازی و دیگر انواع شیوههای جنگ نرم، مقوله «سرگرمی» را انتخاب کردهاند. این کار که دربردارندهتفکر کلان فرهنگی و هنری کشور در ساحت رسانه است، چون مخالف است با آنچه خداوند در قرآن ما را به آن توصیه کرده، یک اشتباه استراتژیک محسوب میشود. درست است که در برخی مواقع سرگرمی نیاز روحی جامعه است، اما یک «ابزار اصلی» نباید تلقی شود، بلکه «روشی هنری» برای ارائه مفاهیم سخت و سنگین به مردم به حساب میآید. یعنی هنرمندان در فضای سرگرم کننده بهتر میتوانند روح تعهد و تقید را به مخاطبان منتقل کنند. به هر حال این اشتباهی است که دشمن ما را به آن کشانده و علاوه بر این، انتخاب سرگرمی به عنوان راهحل اصلی مبارزه در جنگ نرم ما را وارد میدان از پیش تعریف شدهدشمن میکند، توان جبهه خودی را مستهلک کرده و نیروهای ما را نیز به این امر مکروه و مذموم مشغول میکند.
ببینید همه ما از جمله مسئولان کشور در همین جامعه بزرگ شدیم، در دورانی که مشغول تحصیل بودیم، چقدر به ما آموزشهای صحیح و قوی درباره موضوعات مختلف مثل اخلاقیات، مهارتهای اجتماعی، تاریخ و هویت ملیمان و خصوصاً ارزشهای دینیمان داده شد؟ در بحث آموزش حتی در حوزه علوم کلاسیک و معمول نیز با کیفیت عمل نکردیم و هنوز هم به حد ایدهآلی نرسیدهایم. همه ما از جمله مسئولان از میان همین نظام آموزشی به پستها و منصبها میرسیم، در حالی که آگاهیها و دانش لازمه به ما داده نشده و یا بعضاً تفکرات ناصحیحی به ما منتقل شده، لذا آنگونه که شایسته است در این زمینه حرکت جدی صورت نمیگیرد، البته نمیخواهم کوتاهیهایی که در این حوزه صورت گرفته است را توجیه کنم، اما دلیل اصلی و زیربنایی را باید در بحث آموزش دنبال کرد و در مجموع باید هرچه سریعتر تولیداتی را عرضه کنیم که در درجه اول ضعف آموزش را جبران کند.
چرا این اثر را در دو نسخه سینمایی و سریالی تولید کردید؟
بحرانی: «حجاب راه رستگاری» در دو بخش سریالی و سینمایی تهیه شده است، امانسخۀ اصلی، سریال 20 قسمتی است و اگر قرار به پخش باشد، به دلیل اینکه جایگاه و مفاهیم اصلی حجاب به صورت مبسوط در نسخه سریالی بیان شده، ابتدا لازم است این سریال نمایش داده شود تا مفهوم و جایگاه حجاب در ذهن مخاطب بنشیند. در نسخۀ سینمایی بیشتر به رفتارها، آداب و شگردهای حجاب پرداخته شده، این در حالی است که در سریال «حجاب راه رستگاری» مقدمات مورد نیاز بحث حجاب در پنج قسمت ابتدایی آن بیان شده، در پانزده قسمت بعدی نیز به آثار حجاب در بعد فردی و اجتماعی پرداخته شده است. به عنوان مثال، وقتی میخواهیم این بحث را مطرح کنیم که حجاب اثری خاص در تزکیۀ انسان دارد، دو سوم ابتدایی هر قسمت از این سریال 20 قسمتی به تعریف تزکیه اختصاص پیدا میکندو بعد در یک سوم انتهایی به ارتباط تزکیه با حجاب پرداخته میشود. همینطور در مورد مباحث دیگر مثل «حجاب به خاطر مغفرت» یا «حجاب به خاطر طهارت قلب»، سعی شده تا حد امکان محتوای این مستند بر اساس مفاهیم قرآنی باشد.
لزوم فاصله گرفتن از نگاه سطحی و شعاری نسبت به حجاب
تفاوت این سریال که از منظر قرآنی ساخته شده با سریالهای دیگر که گفته میشود قرآنی است، در چیست؟
بحرانی: این تفاوت در میزان عمیق شدن در مباحث قرآنی و فهم از آنهاست، نه اینکه ما مدام شعارهای تکراری اخلاقی را به مردم عرضه کنیم، اما در عمل رفتارمان طوری باشد که احساس شود از این ارزشها فرسنگها فاصله گرفتهایم. این مفاهیم عمیق باید با زبان هنری در عمق جان مردم نفوذ کند و بنشیندو این کار نیاز به زحمت و عزم و استمرار زیادی دارد.اینکه در یک فیلم مباحث کلی قرآن بیان شود، با اینکه در یک فیلم به ارتباط مفاهیم قرآنی به صورت عمیق و دقیق پرداخته شود، تفاوت بسیاری دارد. اگر کاری بر اساس فهم صورت گیرد، مخاطب نیز بر اساس فهم تصمیم خواهد گرفت که آیا باید به حجاب یا هر مفهوم بلند دیگر خدایی توجه داشته باشد یا خیر. اگر قرار است توجه کند، تا چه حدی و به چه صورتی و مهمتر از همه در چه جهتی؟
عموم ما حجاب را به خاطر کارکردهای اجتماعی و بیرونی آن مطرح و بر آن تأکید میکنیم، اما خداوند در آیات قرآن علاوه بر این بُعد، به بُعد فردی حجاب نیز پرداخته و بیش از آنچه تصورش را کنیم بر آن تأکید دارد،این یعنی جهتگیری مؤمنان در تقیّد به حجاب و علت بهادادنشانباید به خاطر آثار درونی و فردی آن باشد؛ به عنوان مثال، در آیه 53 سورۀ احزاب پس از توصیه به یکی از آداب حجاب، علت آن را ذکر کرده و میفرماید: «ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛ این رفتار برای طهارت قلب شما مردان و زنان بهتر است» یا در سورۀ نور میفرماید تقیّد به حجاب برای پاکی و تزکیه شما بهتر است. «ذلِکَ أَزْکی لَهُم» (نور/30). علاوه بر این جهت دادنها، نوع فضاسازی که خداوند برای تقیّد به حجاب و کلاً حدود الهی مطرح میکند، اهمیت فوقالعادهای دارد و شناخت آنها برای عمل به ارزشها بسیار تعیین کننده است.
پس از جریان انقلاب اسلامی تاکنون تولیدات قرآنیای که داشتهایم، عموماً برای شناخت عمیق و متمرکز از منویات الهی در این کتاب مقدس نبوده، بلکه بسیاری مواقع شعاری، سطحی و بخشنامهای بوده و مخاطب را به نگاهی احساساتی و ظاهری کشانده است، به نحوی که برای این دوران پر فتنه و تقابل با خنّاسهای پیدا و ناپیدا، این روش کارآیی لازم و کافی را ندارد. البته چند سالی است که خصوصاً با تأکیدات مقام معظم رهبری نیاز به ارتقای تفکر و برداشتهای قویتر از ثقلین ایجاد شده، اما مسئولان فرهنگی کشور باید درپاسخ به نیازهای فطری مردم و تعمیق مفاهیم صحیح و دقیق قرآنی احساس مسئولیت بیشتری کنند.
پس شما برای اینکه از این نگاه شعاری و سطحی نسبت به حجاب فاصله بگیرید و نگاهی مرتفعتر را مطرح کنید، به تبیین حجاب به وسیله قرآن کریم پرداختید؟
بحرانی: بله، سعی ما در این مسیر بوده است. امروزه در مسألۀ حجاب کوتاهیهایی صورت میگیرد و برخی تقیّداتی که تا دهههای اخیر نسبت به این موضوع وجود داشته، کمتر دیده میشود. حال ممکن است این سؤال برای عدهای مطرح شود که آیا دربارۀ حجاب در دهههای اخیر افراط شده یا اینکه امروزه تفریط میشود؟ اینکه کجا افراط و کجا تفریط است، نیاز به تبیینیصحیح دارد، لذا ما برای دسترسی به تبیین صحیح باید به سراغ قرآن برویم. اینکه تصمیم گرفتیم مسألۀ حجاب را از درون قرآن فهم کنیم و به زبان قرآن برای مردم جامعه بیان کنیم، علتش این است که قرآن کریم بیانگر کاملترین ارزشهاست و خداوند در قرآن کریم عالیترین و کاملترین مفهوم از حجاب و دیگر ارزشها و رفتاری دینی را ارائه کرده است. همچنان که خداوند در قرآن کریم میفرماید: ﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ﴾.
«حجاب راه رستگاری» درصدد ارائۀ فکر و ایجاد انقلاب فرهنگی در جامعه
با توجه به شرایط امروز جامعه، نیاز به یک انقلاب فکری و فرهنگی داریم. همانطور که خداوند به فضل خویش در سال 57 کشورمان را از یک سری مشکلات و معضلات پاک کرد و با انفجاری از نور دست مردم را گرفت و به سوی اسلام واقعی کشانید، اکنون نیز باید در داخل این حکومت اسلامی، تفکرات جهتدهی شود و چه چیزی بهتر از قرآن برای سامان یافتن تفکرات انسانها. این انقلاب فکری و فرهنگی باید در رهگذر قرآن به وجود بیاید، علت محور بودن قرآن نیز وجود تشتت آراء در جامعه در موضوعات مختلف از جمله حجاب است، لذا باید با ورود به قرآن از این تشتت آراء و لجام گسیختگی فاصله گرفت.
مستند «حجاب راه رستگاری» درصدد ارائۀ فکر و ایجاد انقلاب فرهنگی در سطوح مختلف جامعه است. وقتی این اثر به جامعه عرضه شود، زمان دریافت بازخوردها و انجام تولیدات قرآنی دیگر در همین راستا فرا میرسد. لازم است نخبگان فکری و فرهنگی این سریال را ببینند و در آن دقیق شوند تا با ایجاد یک همفکری به استفاده بیش از پیش از قرآن و روایات به عنوان دو ثقل اصلی و زیربنای تفکراتمان بازگردیمو به کمک آنها به نقاط ضعف و قوت خود در اداره جامعه پی ببریم و بتوانیم مسیر حرکتمان را روز به روز اصلاح و تقویت کنیم، به عنوان مثال، از برخوردهای تند و خشنی که افراد را از اسلام دور کرده فاصله بگیریم و ضمن پاسداری از حریم جامعه از فساد و آلودگی، به آنچه خداوند به صورت صریح و مبین به آن دستور داده نزدیک شویم و در یک کلام کار فرهنگی و هنری لازم را به انجام برسانیم.
دشمنان راه طولانی را برای اشاعه فرهنگ برهنگی و بیحیایی پیمودند و آن را در غرب نهادینه کردند
چرا دشمن اصرار دارد بیحجابی را رونق بدهد؟
بحرانی: دشمن اصلی ما انسانها شیطان است و او به عزت خدا قسم خورده که انسانها را گمراه کند. او و ایادیاش در رونق بیحجابی، بیعفتی و بیحیایی که دریچۀ سقوط انسانهاست، بسیار تلاش کردند، آن هم سقوط به سمت فرهنگ جاهلیت. خداوند در قرآن کریم چهار رکن برای فرهنگ جاهلیت مطرح میکند؛ تبرّج (خودنمایی) جاهلی، ظنّ جاهلی، حکم جاهلی و حمیّت (تعصب) جاهلی. این چهار رکن هیچگاه به یکباره در جامعه شکل نمیگیرد، بلکه اینها یک به یک و به دنبال هم شکل میگیرند. به عنوان مثال، هیچ قومی به یکباره به تعصبات جاهلانه مانند نژادپرستی روی نمیآورد و نمیگوید ما قومی برتر هستیم، همانطور که احکام و قوانین جاهلانه یک دفعه در یک جامعه ایجاد نمیشود.
بر اساس تحقیقاتی که در آیات قرآن انجام شده به نظر میرسد همۀ اینها از تبرّج جاهلی آغاز میشود. یعنی دشمنان در ابتدا انسان را در شرایطی فتنهگونه به سمت بیحیایی سوق میدهند، وقتی چنین شد، انسان گارد و سپرش را در برابر ناپاکی و انحراف از دست میدهد. وقتی این اتفاق افتاد، افکار، احکام و تعصّبات جاهلانه را به ترتیب در انسان ایجاد میکنند،این همان چیزی است که توسط غرب انجام شده است. آنها شیطنتشان را که قبلأ مخفی و در محافل درباری بود به کلیساها کشاندند و به بهانه تصویر کردن داستانهای عهدین در ابتدا تصاویری را از مریم (س)، مسیح (ع) و ملائکه به صورت نیمه برهنه نمایش دادند، از آن به بعد این روند را در نقاشیها، مجسمهها و نوشتهها ادامه و تحکیم کردند. در ادامه وقتی سینما شکل گرفت، اشاعۀ فرهنگ برهنگی سرعت زیادی گرفت و نهایتاً قبح برهنگی و بیحیایی را به طور کامل نزد انسان غربی از بین بردند. از قرن شانزده تا قرن نوزده و بیست، چند صد سال این نقشه پلید اجرا شد تا انسان غربی، برهنگی را به طور کامل بپذیرد. همزمان با ترویج و اشاعۀ این انحراف، افرادی به عنوان روشنگران و نخبگان غربی مانند نیچه، کانت، فروید و دیگران به ارائۀ تفکراتی در تقابل با خدا، ایمان و دین پرداختند که مصداق افکار جاهلانه بود و انسان غربی روز به روز آمادگی بیشتری پیدا میکرد تا این قبیل افکار جاهلانه و غیرخدایی به او تزریق شود، لذا مردم فلسفه و مکاتب جدید را در فضایی از بیحیایی و بیقیدیبه سادگی پذیرفتند.
بعد از این مرحله، بر محور همان تفکرات، حکومتهای غربی تئوریزه شد و جوامع غربی اینگونه که امروز شاهد هستیم شکل گرفتند. حکومتهایی بیگانه با خدا و معنویت، بیگانه با وجدان و اخلاقو حامی و همراه و بعضاً تابع استکبار جهانی. شما امروز میبینید چه قتل عامی در کشورهای مختلف توسط ایادی اینها انجام میشود، اینها حتی به آن چیزی که با عنوان منشور بینالملل مینویسند پایبند نیستند. رسیدن غرب به این وضعیت یعنی فرهنگ جاهلی، آن هم در طی 3 ـ 4 قرن نشان میدهد که که ترویج فحشا کاملاً زیرکانه، هوشمندانه و بر اساس برنامهای از پیش تعریف شده صورت گرفته و همچنان هم به دنبال اشاعۀ هر چه بیشتر آن در دیگر کشورها هستندتا همین روند مخرب را با بیحیایی و برهنگی شروع کرده و به بیدینی،بیقیدی و شرک و مبارزه با خدا و دین برسانند.
حکومت نمیتواند نسبت به آلوده شدن روح و جان مردم بیاعتنا باشد
آیا حجاب امری حکومتی است یا فردی؟
بحرانی: وقتی آیات قرآن دربارۀ حجاب را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهیم، میبینیم که خداوند در هر دو حیطه ورود کرده است و آثار هر دو را نیز بیان میکند، پس حجاب هم میتواند امری حکومتی باشد و هم امری فردی، اما بستگی به شرایط جامعه دارد. عموم توصیههای خداوند در بحث حجاب و دیگر اعمال دینی ناظر به جمع مؤمنان و مؤمنات است، اما در برخی موارد تأکید بر آثار و تبعات فردی و گاهی هم اجتماعی است. وقتی خداوند بر آثار فردی تأکید میکند، یعنی تقیّد و عدم تقیّد آن تأثیر مستقیمی بر جامعه نداشته و منظور خالق رحیم حفظ و نجات روح انسان از پلیدی و سقوط به حیوانیت و ددمنشی است. در این ساحت خداوند دلسوز قلوب مومنین است و میخواهد بندگان خویش را به درجات و ارتفاعات بالای تعالی کشانده و ایشان را مورد عنایت بیشتر و کاملتری از رحمت خویش قرار دهد.
اما وقتی تبعات این موضوع به اجتماع کشانده شود، تقیّد به آن مهم میشود،حال اگر حکومت در جامعهای اسلامی بود، لااقل باید در مواردی که تقیّد به یک موضوع داشت، قطعاً آن مقوله را حکومتی تلقی کرد، یعنی حکومت اسلامی باید نسبت به مدیریت رفتارها در آن مقوله ورود جدی کند، اما نه به این معنی که نوع ورودش تنها به صورت نظامیگری باشد. نظامیگری در میان ابزارهای حکومتی باید یک موضوع حاشیهای محسوب شود، نه اصلیترین ابزار، بلکه این وظیفه در درجه اول و به صورت گسترده باید به صورت فرهنگسازی باشد. حالا اینکه برخی موارد که در مقابل مصالح جامعه منجر به تضییع حقوق افراد میشودو دشمنان و معاندین خواستند رفتار مخالفی انجام بدهند، ممکن است نیاز به استفاده از قوه قهریه هم بشود.
باید توجه داشت که گاهی عنادِ افراد ذاتی نیست، بلکه از سر ناآگاهی است و کسی نبوده که آنها را آشنا کندکه باز این برمیگردد به مسألۀ فرهنگسازی. با نظامیگری (ابزار حکومتی) در هیچ جامعهای نمیتوان ارزشها به ویژه حجاب راحاکم کرد و یا حتی حذف کرد. همانطور که وقتی رضاشاه با اجبار میخواست حجاب را در جامعه ایران حذف کند، موفق نشد. بنابراین حجاب علاوه بر اینکه امری فردی است، به خاطر آثار اجتماعی وسیع و عمیق آن به شدت امری حکومتی است. ما نمیتوانیم بگوییم چون انسان مختار است که دین و رفتارهای دینی را انتخاب کند یا رها کند، پس حکومت در این زمینه باید ساکت باشد و قوانین اجتماعی برای صیانت از جامعه نداشته باشد. هیچ فرد دلسوزی برای حفظ نظام و پاک نگه داشتن روح مردم از آلودگیها راضی نمیشود راه غرب در اشاعه بی حد و حصر آزادی و بیقیدی کامل از دستورات دینی را به عنوان نسخه نجات قبول کند.
«حجاب» یکی از شگردهای خدا برای رشد انسانهاست
رابطه حجاب با جایگاه روحی افراد چیست؟
بحرانی: حجاب مصداق خاصی از تقوا در قبال نامحرم است؛ اما نه همه تقوا! یعنی اگر بخواهیم کسی را با شاخصۀ تقوا بشناسیم، نباید او را فقط به حجاب بشناسیم، چراکه تقوا مسائل مختلف فکری، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره را شامل میشود. تقوا ورزیدن در تمام این حیطهها سخت است، اما در پی این سختی گشایش و فرج است و خدا برای تقوا ثمره قرار داده است.
حجاب به عنوان یکی از مصادیق تقوا برای انسان حصار ایجاد میکند و میان او و خطرات حائل میشود و نمیگذارد روح انسان آسیب ببیند. به عنوان مثال، خدا میفرماید: «و چون از زنان [پیامبر] سؤالی داشتید از پشت پرده از آنان بخواهید؛ این برای طهارت قلوب شما و [طهارت] قلوب آنان پاکیزهتر است (احزاب 53)».بنابراین یکی از شگردها و رفتارهای خواسته شده خدا برای رشد و ارتفاع گرفتن انسانها بهرهمندی از «حجاب» و فاصله میان محرم و نامحرم است. با وجود اینکه در قرآن کریم به پوشش ظاهری هم بها داده شده، اما جنبۀ فکری و معرفتی این مسأله نسبت به صرف پوشش ظاهری غلبه دارد و بیانگر حضور انسان در فضای رشد و تعالی است و این شامل مردان و زنان میشود. حجاب صرفاً به معنای پوشش آن هم برای زنان نیست، البته زنها در برخی موارد مانند پوشش ظاهری لازم است توجه بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، حجاب شامل رفتار و پوشش میشود، اما حجاب به عنوان پوشش برای زنها موضوعی حائز اهمیتتر است. از جمله رفتارهای حجاب که برای خانمها مطرح است، این است که نباید صدایشان را برای نامحرم نازک کنند، یا در نوع پوشش و رنگ و فرم لباسشان، چیزی که باعث جلب توجه مردان میشود، استفاده کنند.
باید از ابزارهای جدید هنری برای انتقال مفاهیم بیشترین استفاده را برد
یکی از روشهای شما در ساخت این مجموعه، تأکید زیاد بر استفاده از جلوههای بصری است، علت این موضوع چیست؟ لطفا توضیح دهید.
بحرانی:روشی که خداوند دربارۀ انتقال مفاهیم در قرآن به کار گرفته است، روش تصویرسازی است. در این مجموعه سعی شده با نگاهی نو، مفاهیم قرآنی و احادیث ائمه اطهار (ع) در خصوص حجاب، عفاف، حیا و حفاظت از وجوه انسانی به زبان تصویر بیان شود، به گونهای که با ایجاد حس و درک متفاوت از کلیشههای رایج، در یک فضاسازی مناسب، به تفهیم معنای واقعی حجاب بپردازیم. تصویرسازی یک هنری است که خود خداوند در ابتدا در قرآن کریم به کار گرفت. سید قطب که از مفسران برجستۀ قرآن کریم در دوران معاصر است و به عنوان مفسری ادبی شناخته میشود، پس از تحقیقات و مطالعات گسترده بر روی آیات قرآن به عنوان یک کشف مهم، نظریۀ جالبی را در این خصوص مطرح کرده است،او میگوید منطق خداوند در قرآن مبتنی بر تصویرسازی است. او در اولین کتابش (تصویرسازی هنری در قرآن) میگوید خداوند در بیش از سه چهارم آیات قرآن به روش تصویر مفاهیم را مطرح میکند. ما نیز سعی کردیم از این شگرد قرآنی تا در حد وسعمان بهره بگیریم. به عنوان مثال، تزکیه یعنی انداختن وزرها و اینکه انسان سنگینیای نداشته باشد و بلکه سبکبار و سبکبال باشد. حال اگر بخواهیم این موضوع را تصویرسازی کنیم، تصویری به ذهن متبادر میشود که فردی در بالن قرار دارد و احساس سنگینی و نزدیکی به زمین میکند، لذا نیاز است خودش را سبک کند و متعلقاتش را بیرون بیاندازد تا سبک شود،بالا برود و از عمق فاصله بگیرد، یا برای تصویرسازی روح انسان، تصویری از سفینه را ایجاد کردیم، چراکه روح سیّال است،حرکت میکند و ارتفاع میگیرد. ما باید برای هر فیلم دینی فضاهای بصری زیبایی را که القاکننده مفاهیم متعالی است تعریف و به آن توجه کنیم و زمینه کار تبلیغماننیز آن فضاهای زیبا باشد. در سریال «حجاب راه رستگاری»» تلاشمان بر این بوده تا این موضوع مهم را مورد توجه قرار دهیم، لذا از جلوههای ویژۀ بسیاری استفاده شده، چراکه مخاطبان در چنین فضایی، بیشتر پذیرای پیامهای فطری خواهند بود.
به نظر شما چه عواملی میل به حجابی را در انسان بیشتر میکند؟
بحرانی: این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار است و پاسخ آن، پنج قسمت ابتدایی این سریال را به خودش اختصاص داده است. برای اینکه جایگاه این بحث روشن شود لازم است چند کلامی درباره چگونگی شکلگیری پنج قسمت اول عرض کنم. اولین موضوعی که برای گروه تحقیقات جلب توجه کرد، این بود که خداوند در بسیاری از آیاتی که مرتبط با موضوع حجاب است، به ثمرۀ فردی حجاب میپردازد؛ چراکه درصد رشد و ارتقای تک تک انسانهاست، اما بحثی لازم بود که بر اساس آن نیاز به بهرهمندی از آثار حجاب برای مخاطب جایگاه پیدا کند. این سؤال در ذهن دوستان محقق بود تا وقتی که به آیات 28 و 29 سوره مبارکه احزاب برخوردیم. آیهای را بارها و بارها خوانده بودیم، اما فقط به آیات بعدی آن توجه داشتیم، یعنی آیات 30 تا 33 سوره احزاب که مصادیقی از حجاب و چند ارزش دیگر را مطرح میکند. غافل از اینکه در دو آیه 28 و 29 فضایی که باید در آن به ارزشها از جمله حجاب پرداخته شود، مطرح شده است. خداوند میخواهد در قالب آیات 30 تا 33 خطاب به زنان رسولالله (ص) این ارزشها را توصیه کند، اما پیش از آن در دو آیه 28 و 29 خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: به همسرانت بگو: «اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آن هستید، بیایید تا مَهرتان را بدهم و [خوش و] خُرّم شما را رها کنم».
خداوند تا اینجا هیچ ارزشی را به ایشان توصیه نمیکند، اما در ادامه یعنی آیه 29 میفرماید: «و اگر خواستار خدا و فرستاده وی و سرای آخرت هستید، پس به راستی خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی آماده کرده است». بعد از این آیه خداوند به ارزشها اشاره میکند،این یعنی زمانی باید به ارزشها توصیه کرد که قبلش اراده و دغدغه افراد، خدا و رسول خدا و ساختن آخرت باشد! کاری که ما در جامعه دقیقاً برعکس آن عمل میکنیم، یعنی مدام از طریق رسانۀ جمعی مردم را تشویق به ساختن دنیا میکنیم، با تصاویر و فیلمهای سطحی و با تبلیغات مختلف، دغدغۀ آنان را به سوی دنیا و زینت دنیا قرار میدهیم.
امیرالمؤمنین (ع) در اهمیت این موضوع میفرماید: «حُبُّ الدنیا رَأسُ کلِّ خَطیئة». وقتی میل انسان به دنیا افزایش یافت، به تدریج روح سقوط میکند و در دسترس شیاطین قرار میگیرد. همان روحی که گفتیم خدا شگردهایی برای قرار گرفتن آن در آسمانها قرار داده است. این روح با حبّ دنیا در معرض وسوسۀ شیطان قرار میگیرد و آن وقت شیطان چکار میکند؟ «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ»(بقرة/268). شیطان انسان را از تهیدستی بیم میدهد و شما را به زشتی وامیدارد، پس باید گفت اصلیترین عامل تمایل به بیحجابی و دیگر بدیها حبّ دنیاست، لذا باید به سوی خدا بازگردیم. در برابر وعده شیطان به فقر و امر به فحشاء، خداوند میفرماید؛ «وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»(بقرة/268). شیطان شما را از تهیدستی بیم میدهد و شما را به زشتی وامیدارد؛ اماخداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش میدهدو خداوند گشایشگر داناست.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۵۵۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بودهاند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینیها افزایش مییابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روزهای گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشتهشدن زنان و کودکان منجر شده است. او بار دیگر نسبت به حملهای تمامعیار علیه این منطقه هشدار داد، منطقهای که ۱.۲ میلیون فلسطینی بهاجبار به آن پناه آوردهاند.»
بر اساس این بیانیه، چنین حملهای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بینالمللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارشها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دستکم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح میشود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت میکنند.»
از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبتهای «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان میگذرد.
-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟
غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسلکشی اسرائیل جان سالم به در میبرند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای میگذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیروهای اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویاهای شکسته به خان یونس هستند.
خطر هنوز در هر گوشهای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانهشان به طرز وحشیانهای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگها و گربههای ولگرد سعی میکردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبرهای کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.
این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزادهها و خواهرزادههای خود را دفن میکردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.
این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.
در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانههای خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.
کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی میکردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.
آنها پس از بازگشت به چادرهای خود، تصاویر و کلیپهای ویرانه خانههای خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبرها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه میکرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانوادهاش او را با عجله به نزدیکترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه میشود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.
در حالی که آنها گریه میکردند و ماتم میکردند، بمبهای اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صدها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.
در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیماهای بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتیها بی امان بود.
روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که دردهای شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر میشد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمیدانست و نمیتوانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبتهای زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.
سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوقالعاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز میکرد.
مرگ نیما نه تنها رویاهای او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص میکرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر میگذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشکهای یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل میتواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسانها را در چند ثانیه بگیرد. موشکهای به اصطلاح «آتش و فراموش کن» میتوانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک میشوند، هیچ کس روی زمین نمیداند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود میپردازند فوراً کشته میشوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.
هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر میرسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.
اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روزهای خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشتها و گزارشهای تفصیلی فراوانی را در رسانههای جهان از جمله رسانههای کانادا منتشر کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانه