بیآبی و خشکسالی خوزستان، به مرگسرزمینی منجر میشود؟
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۵۸۲۱۷
سه متخصص و فعال حوزه آب کشور معتقدند در مدیریت منابع آب کوتاهی شدهاست و اگر امروز سخن از تشکیل کمیته امنیت آب در مجلس مطرح است .
مناظره بر سر اینکه چگونه از مرگ پرآبترین منطقه کشور یعنی خوزستان جلوگیری کنیم با حضور یک جامعهشناس، مهندس مشاور و عضو ناظرمجلس در شورای عالی آب در کافه خبربرگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مناظره از شیوه مدیریت در وزارت جهادکشاورزی و سیاستگذاری در کشت و زراعت و تأثیر آن سخن به میان آمد تا اینکه آیا آب امنیتی شده است یا باید به فکر «امنیت آب» باشیم.
گیتی خزاعی، جامعهشناس که در مقطع دکتری «تغییرات اجتماعی» خوانده است و در مورد پدیدههایی چون خشکسالی و مدیریت کار کرده است . این جامعهنشاس تأکید میکند: « با روشهایی که دولت در مورد مدیریت منابع آب و تحویل آب به سهولت به مردم دارد عملاً اجازه نمیدهد مردم بفهمند محدودیت منابع آب داریم. به ما القاء میکنند که اصلاً نگران آب نباشید».
اسماعیل مسگرپور، رئیس هیئتمدیره فدراسیون صنعت آب ایران تحصیلکرده مهندسی مکانیک و مدیریت استراتژیک در مقطع کارشناسی ارشد است و میگوید: «معتقدم مشکل ما از آن موقع شروع شدکه آب دولتی شد. هروقت درجایی دولت دست میگذارد به قیم تبدیل میشود. اینگونه که میخواهد بگوید من مشکلتان را حل میکنم. میخواهد بگوید من ولی تو هستم، مواظب تو هستم اما این رفتار بلافاصله تبدیل به یک معضل اجتماعی میشود».
احمدعلی کیخا، که دکترای اقتصاد آب از دانشگاه نیوانگلند استرالیا دارد و علاوه بر نمایندگی مجلس و عضو ناظر مجلس در شورای عالی آب معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست بوده میگوید: «مبانی نظری توسعه کشاورزی کشور ما چیست که بتوان در شرایط تنش آبی به مدیریت بحران آب پرداخت؟ بیشتر ایرادی که در ایران گرفته میشود این است که رفتار ما در مصرف آب درست نیست. چه آب شرب، چه آب کشاورزی و حتی آب صنعت. به نظر من اصلاً نوع نگاه ما نگاه درستی نیست. انگار هیچ محدودیتی در این منبع نداریم.»
آنچه در ادامه میخوانید مشروح این مناظره است؛
*شاهد ثبت گرمترین دما برای اهواز در دهههای اخیر بودهایم. ریزگردها هم امان از مردم خوزستان و اهوازبردهاند. برداشتها و انتقال آب از کارون نیز وضعیت پرآبترین رودخانه ایران را وخیم کردهاست. آیا میتوان گفت ما شاهد مرگ سرزمین در خوزستان و اهواز هستیم. آیا میتوان گفت که نظیر آنچه در سوریه رقم خورد و بیابانی شدن سرزمین روی داد و سپس جنگ برای ما هم قابل تصور است؟
گیتی خزاعی: بگذارید مثال آفریقا را بزنیم. آفریقا دهه 60 این وضعیت را نداشت. درست است که به لحاظ تمدنی شرایطشان شرایط دیگری بودهاست ولی در هر صورت این وضعیت رو به فروپاشی، سرزمینهای کاملاً متلاشی شده است تمام ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی همهچیز از بین رفته است. اصلاً 50 سال پیش اینگونه نبودهاست ولی باز هم نمیتوانیم بگوییم مرگ سرزمینی اتفاق افتاده است. مرگ سرزمین در اصطلاح اجتماعی و انسانشناختی زمانی است که هیچ اثری از تمدن نتوانید بیابید. ولی الان آفریقا و حتی سومالی در مرحله فروپاشی تمدن است در مرحله افول تمدن است. مرگ سرزمین اتفاقی است که در کویر لوت نمونهاش را داریم اتفاقی که در کویر لوت افتاده است هنوزدر سومالی اتفاق نیفتاده است. نمیتوانیم بگوییم چند سال دیگر چنین اتفاقی که در لوت افتاد در سومالی میافتد. اما اگر روی داد آن موقع میگوییم مرگ سرزمینی اتفاق افتاده است.
*اگر مطابق تعریف شما مرگ سرزمینی برای خوزستان در پیش نباشد اما تغییری بزرگ پیش روی مردم خوزستان قرار گرفته است. در عصر ارتباطات و اینترنت مردم به سهولت به اطلاعات سایر مناطق دسترسی دارند و میبینند در مناطق دیگر آب و هوای مناسب و امکانات بهتری هست و دیگر حاضر نمیشود این همه سختی شامل گرمای بیش از حد، ریزگرد و بسیاری ناملایمات را تحمل کند؛ تن به مهاجرت میسپارد و این یعنی خالی شدن سرزمین. این همان اتفاقی است که در عراق و سوریه هم افتاد. تغییرات اقلیمی و جغرافیایی کشاورزی را نابود کردو جنگ آغاز شد.
خزاعی: من این موضوع را رد نمیکنم میگویم اسمش مرگ سرزمینی نیست.
* متروکه شدن سرزمین چطور؟
خزاعی : بله، متروکه میشویم. میخواهم بگویم این واژه «مرگ سرزمینی» را با احتیاط به کار ببریم، مرگ سرزمینی عبارتی است که برای کویر لوت بهکار میبریم ولی معنایش این نیست ما دچار فروپاشی سرزمینی نیستیم. ۵ سال پیش که هنوز اینقدر بحثها در مورد بحران آب به طور جدی مطرح نبود بحث فروپاشی تمدنی را خیلی زودتر مطرح کردیم. البته وقتی آقای عیسی کلانتری بحثی را مطرح کرد که براثر تغییرات اقلیمی و خشکسالی ۵۰میلیون نفر در ایران مهاجرت میکنند من جزو کسانی بودم که تأکید کردم این حرف منطقی نیست. یکی از دلایلی که این حرف درواقع اتفاق نمیافتد این است که مردم ما دیگر مردم کوچرو نیستند.به نظرمن اتفاق بدتری برایمان میافتد و آن سرگردانی درون سرزمینی است، زمانی وقتی امکانات اکولوژیک تمام میشد مردم کوچ میکردند اما الان چنین امکانی نیست و مردم امکان بازیابیشرایط زندگی را نمییابند و درون سرزمین سرگردان خواهندشد.
* ولی همین الان در مناطقی چون شمال سیستان و بلوچستان به اجبار مانع از مهاجرت افراد میشوند و اطلاعات درستی در مورد وضعیت آنجا در اختیار عموم قرار نمیگیرد.
خزاعی: بحث ماهم همین است. اینکه الان ظرف یکی دوسال دولت تحت فشار رسانهای حاضر به صحبت درباره آب شدهاست وگرنه دولت از وضعیت وخیم آب از ۱۰سال قبل هم خبر داشته است ولی همواره برای کنترل نارضایتیها در مورد آب اطلاعات در مورد بحران آب را منتشر نمیکرد و درباره آن صحبت نمیکرد.
*بله دولت همیشه با کراهت از سهمیهبندی آب سخن میگفته است.
خزاعی: اگردولت بخواهد نمیگذارد مردم و من شهروند در شرایطی قرار داشته باشم که چنان شیر آب خانه را باز کنم با این تصور که پشت شیرآب، بی نهایت آب وجود دارد. حتی اگر موقعیت بسیار خوبی از نظر آب قرار داشتیم بازهم آب جزو منابعی است که همیشه در معرض بحران قرار دارد.
*اتفاقا اروپا با آن همه منابع آبی که دارد اینک از سرویس بهداشتی خشک و سایر روشهای کنترل منابع آب استفاده میکند و با صرفهجویی منابع خود را مصرف میکند.
خزاعی: بله، با روشهایی که دولت در مورد مدیریت منابع آب و تحویل آب به سهولت به مردم دارد عملاً اجازه نمیدهد مردم بفهمند محدودیت منابع آب داریم. به ما القاء میکنند که اصلاً نگران آب نباشید و هرموقع خواستیم شیر آب را میتوانیم باز کنیم و آب تحویل بگیریم.
مسگرپور: اتفاقاً من هم معتقدم مشکل ما از آن موقع شروع شدکه آب دولتی شد. هروقت درجایی دولت دست میگذارد به قیم تبدیل میشود. اینگونه که میخواهد بگوید من مشکلتان را حل میکنم. میخواهد بگوید من ولی تو هستم، مواظب تو هستم اما این رفتار بلافاصله تبدیل به یک معضل اجتماعی میشود زیرا مردم نسبت به آن مسأله بیخیال میشوند. نمونهاش را در دشت بیضا نزدیک شهر شیراز میبینیم که مردم در شریط بیآبی در آن منطقه اقدام به کاشت برنج میکنند.
خزاعی: اتفاقاً به تازگی یکی از خبرنگاران عکسهای کاشت برنج در طبس را منتشر کرده بود.
مسگرپور: بله و من به دوستان میگویم اینجا چه خبر است با این وضعیت بیآبی اینجا کاشت برنج اصلاً راندمان ندارد.
*یک نکته این دردسترس بودن آب به سهولت همین است که در جایی نظیر گلپایگان که مردم شغل اصلیاشان کاری غیر از باغداری و کشاورزی است مشغول کاشت و باغداری میشوند و بعد که درختها به ثمر مینشیند کسی نیست محصول را بچیند و بهرهبرداری کند. نتیجه آن میشود که آب بابت محصولی که اصلاً در بازار عرضه نمیشود یا کاربردی در وضعیت کشور ندارد صرف میشود و عملاً نقشی در اقتصاد و بهرهوری ما ندارد.
خزاعی: بله به همین دلیل ما تأکید میکنیم که باید به جای آنکه آب صرف کشاورزی شود طرح «آیش» را به اجرا بگذاریم. «آیش»به این معنا که ما به منابع آب دست نزنیم،اگر بارش و نزولات آسمانی داشتیم از آن استفاده نکنیم تا کمکم منابع آب زیرزمینیامان که تخریب شده احیا شود. اما اینک یا از آبهای زیرزمینیامان در حال آبیاری کشاورزی هستیم یا از طریق آبهای پشت سد و یا از آبهای رودخانهها.
*نکته مهم این است که همین آبی که الان در کشاورزی استفاده میشود ارزش افزوده اقتصادی ندارد. مثلاً محصولی که در همان دشت گلپایگان به ثمرمینشیند ارزش افزوده ایجاد نمیکند و به قیمت فروخته نمیشود.
خزاعی: نکته بسیار مهم در کاهش سطح زیرکشت و کشاورزی این است که ما باید حداقل رطوبت در کشور را حفظ کنیم. اما وضع وقتی وخیمتر میشود که نه تنها کشاورزی را کنترل نمیکنیم بلکه صنعتهای کمآببر را هم به کار نمیبریم و میرویم تولیدفولاد را در کشور گسترش میدهیم که صدبرابر کشاورزی آب مصرف میکند.
* آقای مسگرپورشما فکر میکنید کشاورزی نکنیم و سراغ صنعت نرویم بیکاری را باید چگونه برطرف کنیم؟
مسگرپور: خدمات فرصت بسیار مناسبی در کشور ما محسوب میشود.
*اما خدمات برای کسی که شغل نمیشود؟
مسگرپور: ما میتوانیم بازار صادراتی منطقه خودمان را با خدمات داشته باشیم. خوشبختانه شانسهایی هم در همین دوره بحران آب و مشکلاتی که ناشی از رکود اقتصادی داشتیم داریم. ما الان دراین منطقه بیشترین میزان تحصیلکرده را داریم، جوانترین ملت هستیم و همینها زمینه ایجاد میکند که بهترین خدمات به روز راتولید کنیم و بتوانیم در منطقه به کشورهای اطراف خود صادر کنیم و اینها میتواند باب حداقلی باشد مثلاً به عنوان نمونه یک برنامهنویس مگر چقدر آب مصرف میکند و در عین حال چقدر ارزش افزوده اقتصادی ایجاد میکند؟
* ببینید این خیلی ایده خوبی است ولی من شغل آباء و اجدادی خودم را چگونه کنار بگذارم و بروم برنامهنویس شوم چند نسل باید از من بگذرد؟
مسگرپور: نه، ببینید اتوماتیک این اتفاق میافتد الان چند درصد از مردم شغل پدرشان را دارند؟
خزاعی: دقیقاً، این نکته مهمی است.
*ببینید بسیاری از مردمی که الان باغ و کشاورزی دارند نظیر آنچه در گلپایگان مثال زدم شغل اصلیاشان غیر از کشاورزی و باغداری است. اما همچنان مشغول زراعت هستند در حالی که برایشان مهم نیست این آبی که مصرف میکنند مابهازای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی چیست؟
مسگرپور: خب این وضع بهبود نمییابد تا وقتی که قیمت آب مجانی است. قیمت کنونی آب به حدی پایین و ناچیز است که گویی مجانی است.
*اتفاقا به تازگی آقای میدانی در وزارت نیرو و خانم ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز بر مجانیبودن آب تاکید کردهاند و آقای میدانی از سیاست افزایش پلکانی آب به عنوان برنامهای جدید سخن گفته است.
مسگرپور: ببینید ما در مورد یک بحث کلان در کشور صحبت میکنیم. اگر کشوری هستیم دچار خشکسالی و نمیتوانیم با این میزان آبی که داریم خوراک ملت 80 میلیونی را تأمین کنیم خب باید دنبال یک راهحل جامع بگردیم. مثلاً امروز ما نمیتوانیم در تولید گندم با کشوری مثل نیوزلند رقابت کنیم. برای اینکه آنجا تقریباً 70 درصد زمینهایشان دیمکاری هستن. ما نمیتوانیم با سیستم آبیاری با کشت دیم رقابت کنیم. بنابراین او میتواند قیمت گندمش را به نصف قیمت گندمی که ما تولیدمیکنیم تولید کند و تحویل ما دهد. بنابراین حتی با قیمت آب مجانی کنونی هم اقتصادی نیست من گندم تولید کنم.
*ولی همین طرح نکاشت کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برای احیای این دریاچه موفق نشد.
خزاعی: برای آنکه زیرساختها را هنوز فراهم نکردهاند. یک دفعه شب خوابیدهاند و صبح بلند شدند گفتن نکاشت انجام شود.
مسگرپور: یک مسئله مهم دیگر هم باید مد نظرداشت. در مورد طرح نکاشت دولت خسارت این طرح را تا یک زمان مشخصی میتواند از محل درآمد فروش نفت و غیره بپردازد. تا ابد نمیتواند این هزینه را بپردازد که عدهای بیکار بنشینند و حقوق بگیرند. طرحی چون طرح نکاشت موقت است. ولی برای بلندمدت همان بحث اول ما مطرح است. فرهنگسازی کردن. این فرهنگ سازی در کشاورزی، شهرسازی و صنعت هر کدام معنای خودش را دارد. بسیاری از مناطق جهان امکان کشاورزی ندارند. خیلی از شهرهای بزرگ دنیا مشکل آب دارند. آنها راهحلهایی برای بحران آب پیدامیکنند و آن راهحلها را آموزش میدهند و برایش برنامهریزی میکنند؛ به تدریج به آن اهدافی که برایش برنامهریزی کردهاند میرسند. به عنوان مثال این مشکلی که ما امروز در رابطه با تهران داریم را چگونه باید مرتفع کنیم؟ چرا تهران باید تمام آبهای منطقه اطراف خودش را مصرف کند. چرا آبی که حق مازندران است امروز از دره 2 هزار و 3 هزار انشعاب میزنند و آب را به سد امیرکبیرمیریزند تا از آنجا به تهران بیاورند. درحالی که برآورد میشود ۳۸درصد از آب تهران در شبکه و مشکلاتی نظیر آن از دست میرود و به عنوان پرت آب درون شبکه داخلی هدر میرود. حال اگر همین ۳۸درصد پرتآب را کنترل و احیا کنیم آن وقت نیازی به انتقال آب از درههای ۲هزار و ۳هزار نیست. این وضع در خوزستان شکل دیگری دارد.
به نظر من اگر بحث ما این است که راهکارهای فرهنگ سازی و اولویتبندی در صرف هزینههایمان را مشخص کنیم میتوانیم به تدریج، هم محصولات کشاورزیمان را به سمت محصولات پربازده و کم آب، توسعه خدمات و صنعت سوق بدهیم که این جمعیت 80 میلیونی چگونه با این میزان آب را مدیریت کنیم. الان وزارت نیرو تأکید دارد که ما ۸۰میلیاردمترمکعب آب قابل برنامهریزی داریم و ۸۰میلیون نفر جمعیت. پس ما در مرحله تنش آبی قرار داریم.
خزاعی: اما میزان آبی که ما در اختیار داریم برای 40 میلیون نفر است.
مسگرپور: آخرین آماری که داریم برای 55 میلیون نفر است.
* آقای دکتر کیخا همانطور که میدانید آقای بروجردی رییسکمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بحث تشکیل کمیته امنیت آب را مطرح کرد و همین سبب شد که بحثهایی درباره اینکه آیا آب امنیتی شده یا نه در جامعه طرح شده است.
کیخا: ظاهراً سال گذشته این تصمیم در کمیسیون امنیت ملی گرفته شده که کارگروه امنیت آب مطابق با آییننامه داخلی کمیسیون شکل بگیرد. در آن زمان از کمیسیون کشاورزی هم خواستهاند و مکاتبهای هم انجام شده و یک نفر را معرفی کردند اما رونمایی نکرده بودند. در اجلاسیه دوم رونمایی شده و گفتند.
خراعی: من توضیحی بدهم؛ بعد از پیگیری خبرهایی که از تشکیل کمیته امنیت آب در سال ۱۳۹۵ منتشر شده بود آقای برومندی که رئیس این کمیته منصوب شدند در بحثهایی که مطرح کردهاند گفتهاند منظورشان از بحث امنیتی شدن آب چیست. درواقع بیشتر بحثهای دیپلماسی آب را مطرح کرده بودند و خیلی کمتر به این مباحثی که ما به آنها میپردازیم و بحث امنیت آب را مطرح میکنیم تأکید دارند. درواقع در کمیته امنیت آب قرار است در مورد بحثهایی که در حوزه آب با همسایگان و ارتباط با همسایگان داریم بپردازند. آقای برومندی استناداتی کرده بودند و بحث سد دوستی را مطرح کرده بودند بحث چالشهایی که در مورد هیرمند و بحثی که با عراق و ترکیه وجود دارد مدنظر بوده است. اما من شخصاً معتقد هستم که مباحثی که با همسایگان مطرح کنیم بخش کوچکی از آن مشکلات ما در حوزه آب را تشکیل میدهد ولی متأسفانه بخش مهم موضوع گم میشود ما به جای آنکه منابع آبی خودمان را مدیریت کنیم به دنبال مدیریت کردن منابع آبی کشور ترکیه رفتهایم یا به جای اینکه دنبال عواملی که در کشور خودمان بحران آب را ایجاد میکند دنبال مشکلاتمان با ترکمنستان میرویم. البته بحث هیرمند کمی متفاوت است چون تعهداتی فیمابین وجود دارد که نادیده گرفته شدهاست. از آنجایی که آب کالایی استراتژیک است پس وقتی با کمبود آن مواجه میشویم امنیت ما به خطر میافتد یعنی هنگامی که بحث کمیابی این کالا مطرح میشود بحث ناامنی را هم با خود همراه دارد. تأکید ما باید بر این باشد که این ناامنی را در حوزههای مختلف ببینیم. ناامنی اجتماعی، ناامنی اقتصادی، ناامنی فرهنگی، ناامنی سیاسی ناشی از کمبود آب مطرح است و اینها چیزهایی است که کمتر به آن پرداخته میشود. حتی میبایستی به موقعیت ژئوپلیتیک ایران بیشتر توجه شود. کمیابی آب آن بحرانی را که ما به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی داریم را تشدید میکند. چون کمآبی بیابانی شدن را هم موجب میشود، بحثی که ابتدای صحبت در مورد خوزستان داشتیم و از مرگ سرزمینی پرسیدید. این موضوع گذرگاههای ما را خیلی پرخطر میکند. این بحثی است که من میبینم و خیلی کم به آن توجه میشود یا فرض کنید در بحث امنیتهای اجتماعی به تنشهای بین گروههای مختلف میپردازیم، اینها مباحث مهمی هستند. وقتی آب کم میشود کشاورزی اولین جایی است که آسیب میبیند اگر هم ما آن را تعطیل نکنیم، خودبهخود تعطیل خواهد شد و در خیلی جاها نیز شده است. آن فقری که در اثر این کمآبی و کمبود آب به وجود آمده ناامنیهای ثانوی در پی دارد که کمتر به آن توجه میشود. میبایستی فقر را به عنوان پارامتری در نظر بگیریم که ناامنی ایجاد میکند. در حالی که ما کمآبی را مستقیماً به تنش بین افراد مرتبط میکنیم. اما در اینجا عواملی میانجی هم وجود دارد مثل فقر، مهاجرت و حاشیهنشینی مباحثی هستند که به صورت معمول به آن پرداخته میشود. ولی اگر بخواهیم اهمیت امنیت آب را موردتوجه قرار بدهیم اینها عواملی هستند که باید توجه بیشتری به آنها بشود که نمیشود. وقتی منابع درون سرزمینی ما کاهش پیدا میکند بستر به وجود آمدن و تشدید فضاهای ناامن به دلیل وجود فقر یا مسائل دیگر به وجود میآید. به این توجه داشته باشیم که الان بخش مهمی از جمعیت ما در ایران دریافتکننده خدمات بینالمللی هستند. وقتی که بحرانهای اقلیمی ما افزایش پیدا میکند جمعیت دریافتکننده خدمات بینالمللی ما به طور طبیعی افزایش پیدا میکند. اینها پارامترهایی هستند که به عنوان موضوعاتی که امنیت ملی را تهدید میکنند به آن توجه نمیشود. امنیت ملی فقط این نیست که ما در معرض حمله سرزمینی قرار بگیریم. ما میآییم یک سری پارامترهایی را در نظر میگیریم و سپس میگوییم ما در معرض حمله نیستیم پس امنیت ملی ما ممکن است در این حوزهها آسیبپذیر باشد. اینها لایههای پنهانتری هستند که کمتر موردتوجه قرار میگیرند.
کیخا: در تکمیل فرمایشان خانم دکترخزاعی در مورد نگاه دیپلماسی آب و خلاء آن تا کنون باید بگویم قبلاً در مجلس هشتم سئوالی از وزیر امور خارجه وقت آقای متکی داشتم که استراتژی شما در برخورد با افغانستان در رابطه با آب هیرمند چیست؟ خیلی جالب بود؛ وزیر گفت که این امور به ما مربوط نمیشود. من پاسخ دادم آقای وزیر که شما مسئول وزارت امور خارجه کشور ما هستید و حداقل وظیفه شما این است که حافظ منافع ملی ما در بیرون از مرزها باشید، در خصوص آب هیرمند این شما هستید که باید یک استراتژی درستی به سایر قسمتهای دولت حتی حاکمیت بدهید و برای من که نماینده مجلس هستم هم یک نقش تعریف کنید. بنابراین وزارت امور خارجه به عنوان یک دستگاه مرتبط با کمیسیون امنیت ملی وظیفه دارد که در خصوص آبهای مرزی آن اسناد راهبردی را برای تنظیم روابط در ابعاد مختلف با کشورهای همسایه تنظیم کند و به نظر من یک کار مهم و واجب است که حتماً وزارت امور خارجه باید به آن بپردازد و چون کمیسیون مربوطهاش کمیسیون امنیت ملی است از این حیث آنها نیز باید از منافع ملی دفاع کند. یک کار خوبی که در دولت یازدهم در مورد دولت افغانستان انجام شده این بود که گفت ما با شما مسائل مختلفی از جمله مهاجرت و مواد مخدر و امنیت، تجارت و آب داریم همه چیز با هم باید حل شود و مورد مذاکره قرارگیرد. اینگونه نیست که مثلاً گروهی مسئله مهاجران را حل کنند و بعد بگوییم آب باشد و بقیه مسائل را به بعد واگذار کند. مسائل تجارت را با هم حلوفصل میکنیم ولی مسئله آب و هامون بماند برای بعد اینگونه نمیشود. همه را باهم به صورت یک پکیج باید جلو ببریم. از این حیث به نظر من کار درستی است و مخصوصاً در رابطه با آبهای مرزی و مدیریت آبهای مرزی و تنظیم صحیح رابطه ما با کشورهای همسایه کار قشنگی انجام دادند .
*آقای دکترکیخا شما قبلاً هم نماینده مجلس بودید و پیشتر نیز عضو ناظر مجلس در شورای عالی آب بودید. آیا آن موقع چنین بحثی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مورد آب مطرح بود؟
کیخا : در مجلس هشتم این بحث نبود. در این مجلس هم چیزی من نشنیدهام. ولی اینکه این صحبتها حتی از چندین سال قبل انجام میشد که وضعیت منابع آب کشور بحرانی است و خود این تهدیدی برای امنیت ملی کشور است و باعث جابجایی مردم و مهاجرت میشود. مثلاً در حوزه انتخابی بنده، سیستان، دلیل اصلی مهاجرت مردم عدم دسترسی به آب کافی است. وقتی مردم از آنجا مهاجرت میکنند هم در آنجا یک بحران به وجود میآید و هم آنجایی که میروند مسائل اجتماعی جدیدی به وجود خواهند آورد. یا تنشهای آبی که بین استانهایی که در بالادست و پاییندست یک حوزه هستند. مثل چهارمحال، اصفهان، یزد، کرمان. من در جلسات
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۵۸۲۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود کیفیت همبرگر با کاهش سدیم
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، هادی هاشمی گهرویی با مدرک دکتری تخصصی بهداشت مواد غذایی از دانشگاه شیراز گفت: مصرف بیش از حد سدیم یک همه گیری است. استفاده از آب نمک یا پودر نمک با غلظت بالا در محصولات غذایی مختلف، از یک سو برای تنظیم رشد ریزاندامهای نامطلوب و از سوی دیگر برای ایجاد عطر و طعم مطلوب، سبب شده است که خطر ابتلا به فشار خون بالا، بیماریهای قلبی - عروقی و اختلال عملکرد کلیه افزایش پیدا کند.
وی افزود: این موضوع منجر به تقاضای بیشتر مصرفکنندگان به دریافت محصولات غذایی کمسدیم شده است و لذا صنعت غذا باید برای مطابقت با انتظارات مصرفکنندگان برای کاهش نمک در فراوردههای غذایی فکری کند. گرچه راهحلهای مختلفی برای کاهش نمک در محصولات غذایی پیشنهاد شده است، اما همچنان میزان متوسط مصرف نمک در جهان بیش از حد توصیه شده سازمان بهداشت جهانی است.
این محقق و پژوهشگر در ادامه اضافه کرد: از آنجا که رهایش طعم از هر غذایی، اولین و مهمترین گام برای درک آن توسط حواس انسان و در نتیجه کمک به پذیرش محصول توسط مصرفکننده است، حذف، کاهش یا جایگزینی نمک در ترکیبهای غذایی بهسادگی امکانپذیر نیست و پژوهشها در این زمینه همچنان ادامه دارد.
وی گفت: کاهش تدریجی و گامبهگام غلظت نمک، رویکردی مفید برای دستیابی به هدفی بزرگتر یعنی تغییر ذائقه مصرفکنندگان به غذاهای کمسدیم است. تولیدکنندگان مواد غذایی تا به امروز تلاش زیادی برای کاهش میزان نمک در ترکیبات غذایی داشتهاند و صنعت فراوردههای گوشتی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
هاشمی گهرویی تصریح کرد: راهبردهای مختلفی برای کاهش نمک با جایگزینی سدیم کلرید با سایر نمکها، کاهش درصد نمک، تغییر اندازه کریستالهای نمک و توزیع ناهمگن آن با ایجاد چند لایه با غلظتهای مختلف پیشنهاد شده است.
وی درباره این طرح گفت: در همبرگر، نمک علاوه بر تأمین طعم شوری و بهبود و تقویت سایر طعمها، نقش بسیار حیاتی در ایجاد تردی، لطافت و آبدار بودن بافت نهایی ایفا میکند. نمک به اتصال پروتئینهای گوشت به یکدیگر کمک میکند و به عنوان یک عامل اتصالدهنده بین ترکیبهای گوشت و چربی عمل و به افزایش چسبندگی و انسجام در محصولات گوشتی فرآوری شده کمک میکند.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: علاوه بر این، نمک به عنوان نگهدارنده غذایی منجر به افزایش ماندگاری همبرگر میشود. با توجه به ضرورت وجود نمک در همبرگر، حذف آن یا جایگزینی آن با سایر نمکها منجر به اثرات منفی بر بافت، طعم، ظاهر، رطوبت و ماندگاری محصول میشود. به همین دلیل در این طرح به دنبال کاهش شوری همبرگر بودیم.
هاشمی گهرویی ادامه داد: تضاد طعم به وسیله درونپوشانی نمک در فاز آبی درونی امولسیون دوگانه آب در روغن در آب یک راهکار امیدوارکننده و رو به گسترش برای کاهش قابل توجه میزان نمک بدون قربانی شدن ویژگیهای حسی در همبرگر است. ما در این پژوهش، به دنبال طراحی مناسب از نظر حجم و غلظت نمک، بودیم تا در نتیجه درک طعم شور در ترکیب همبرگر کمسدیم را بهبود ببخشد.
وی گفت: بدون شک دستاوردهای این طرح منجر به تولید دانش فنی لازم برای صنعت غذا به منظور ترکیب سازی غذاهای کمنمک سالم با حفظ ویژگیهای حسی مطلوب میشود.
بهبود فرآوردههای غذایی از جمله فعالیتهای تحقیقاتی پژوهشگران است که به دلیل اهمیت بالای آن، بنیاد ملی علم ایران از پژوهشهای مرتبط با این موضوع، حمایت میکند.
«بهبود طعم شوری در همبرگر با روش نوین تمایز طعم توسط امولسیون دوگانه آب در روغن در آب» عنوان طرحی است که محمدهادی اسکندری در قالب پسادکتری با راهنمایی هادی هاشمی گهرویی و حمایت بنیاد ملی علم ایران به پایان رسانده است.