بازخوانی پیام امام خمینی(ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۸۰۳۱۳
آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانهاند؛ و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند به گزارش جهان نيوز، 27تیرماه 1367 امام خمینی (ره) با صدور پيامی پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل از سوی ايران را اعلام کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رجانیوز متن کامل این پیام به شرح زیر میباشد:
بسم اللّه الرحمن الرحیم ملت ایران لقد صدق اللّه رسوله الرءیا بالحق لتد خلن المسجد الحرام ان شاءاللّه آمنین. (۱) علیرغم گذشت یک سال از کشتار فجیع و بیرحمانه حجاج بیدفاع و زائران مؤمن و موحد بهوسیله نوکران امریکا و سفاکان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حیرتاند. آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق نهتنها حرم را، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت. مسلمانان جهان در سال گذشته و براى اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم – علیهالسلام – که دهها بار از مصاف با جهان خواران و اذناب آنان برگشته بودند، در مسلخ عشق و در مناى رضایت حق جشن گرفتند؛ و بار دیگر امریکا و آل سعود، برخلاف راه و رسم آزادگى، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهید، از جانبازان بیپناه ما کشتهها گرفتند و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردى و قساوت بر پیکر نیمهجان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه کسانى و از چه گناهى؟ انتقام از کسانى که از خانه خویش بهسوی خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانى که سالها کولهبار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از کسانى که همچون ابراهیم – علیهالسلام – از بتشکنی برمیگشتند، شاه را شکسته بودند، شوروى و امریکا را شکسته بودند، کفر و نفاق را خرد کرده بودند. همانها که پس از طى آنهمه راهها با فریاد: واءذن فى الناس بالحج یاءتوک رجالا (۲) پابرهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند، به میهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گردوغبار سفر را از چهره بزدایند و عطش خویش را در زلال مناسک حج برطرف نمایند و با توانى بیشتر مسئولیتپذیر گردند و در سیر و صیرورت ابدى خود نهتنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگى و دلبستگی به دنیا را از تن به درآورند. همانها که براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحتطلبان را بر خود حرام و محرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم کردند تا نهتنها بنده زرخرید امریکا و شوروى نباشند، که زیر بار هیچکس جز خدا نروند. آمده بودند که دوباره به محمد – صلى اللّه علیه و آله و سلم – بگویند که از مبارزه خسته نشدهاند و بهخوبی میدانند که ابى سفیان و ابى لهب و ابى جهل براى انتقام در کمین نشستهاند و با خود میگویند مگر هنوز لات و هبل در کعبهاند. آرى، خطرناکتر از آن بتها، اما در چهره و فریبى نو. آنها میدانند که امروز حرم، حرم است اما نه براى ناس، که براى امریکا! و کسى که به امریکا لبیک نگوید و به خداى کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد. انتقام از زائرانى که همه ذرات وجود و همه حرکات و سکنات انقلابشان مناسک ابراهیم را زنده کرده است و حقیقتاً میرود تا فضاى کشور و زندگى خویش را با آواى دلنشین لبیک، اللهم لبیک معطر سازد. آرى، در منطق استکبار جهانى هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد و مفتیها (۳) و مفتى زادگان این نوادگان بلعم باعوراها، (۴) به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالاخره در تاریخ اسلام میبایست آن شمشیر کفر و نفاقى که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیرهخواران بنیامیه – علیهم لعنه اللّه – براى نابودى و قتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام، یعنى حضرت ابیعبدالله الحسین – علیهالسلام – و یاوران با وفای او، پنهانشده بود مجدداً از لباس همان میراثخواران بنى سفیان به درآید و گلوى پاک و مطهر یاوران حسین – علیهالسلام – را در آن هواى گرم، در کربلاى حجاز و در قتلگاه حرم، پاره کند و همان اتهاماتى را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را خارجى و ملحد و مشرک و مهدورالدم معرفى کردند، درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند، که انشاءاللّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد و با برپایى جشن پیروزى حق بر جنود کفر و نفاق و آزادى کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد؛ اما زائران کشورها که یقیناً با کنترل و ارعاب دولتها و حکومتهایشان به مکه سفرکردهاند، جاى دوستان و برادران و حامیان و همسنگران واقعى خود را در میان خود خالى خواهند یافت. آل سعود براى پردهپوشی جنایات هولناک سال گذشته خود و همچنین توجیه صدعن سبیل اللّه (۵) و منع حجاج ایرانى از ورود به حج، زائران را زیر بمباران شدید تبلیغات خود قرار خواهد داد و آخوندهاى دربارى و مفتیهای خودفروخته – لعنهاللّه علیهم – در کشورهاى اسلامى خصوصاً حجاز توسط رسانهها و مطبوعات دست به نمایشها و سخنرانیها زده و عرصه را بر تفکر و تحقیق زائران درباره فهم و درک فلسفه واقعى حج و نیز پى بردن به ماجراى از پیش طراحیشده شیطان بزرگ در قتل میهمانان خدا تنگ خواهند نمود؛ و مسلم در چنین شرایطى رسالت زائران بسیار سنگین است. بزرگترین درد جوامع اسلامى این است که هنوز فلسفه واقعى بسیارى از احکام الهى را درک نکردهاند و حج باآنهمه راز و عظمتى که دارد هنوز بهصورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقیمانده است. یکى از وظایف بزرگ مسلمانان پى بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا براى همیشه باید بخشى از امکانات مادى و معنوى خود را براى برپایى آن صرف کنند. چیزى که تابهحال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیرهخواران بهعنوان فلسفه حج ترسیمشده است این است که حج یک عبادت دستهجمعی و یک سفر زیارتى – سیاحتى است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایهداری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمان باید ستاند! به حج چه که باید براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چارهاندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید بهعنوان یک نیروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایى کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند. بلکه حج همان سفر تفریحى براى دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حالآنکه حج براى نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحبخانه است؛ و حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمیرسد. حج کانون معارف الهى است که از آن محتواى سیاست اسلام را در تمامى زوایاى زندگى باید جستجو نمود. حج پیامآور و ایجاد و بناى جامعهای بهدوراز رذایل مادى و معنوى است. حج تجلى و تکرار همه صحنههای عشقآفرین زندگى یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست؛ و مناسک حج مناسک زندگى است؛ و ازآنجاکه جامعه امت اسلامى، از هر نژاد و ملیتى، باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد – صلى اللّه علیه و آله و سلم – پیوند خورد و یکى گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگى توحیدى است. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است. حج بسان قرآن است که همه از آن بهرهمند میشوند، ولى اندیشمندان و غواصان و دردآشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرورفتن در احکام و سیاستهای اجتماعى آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. ولى چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است؛ و به همان اندازهای که آن کتاب زندگى و کمال و جمال در حجابهای خودساخته ما پنهانشده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کجفکریهای ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگى و فلسفه زندگى ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است، حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است، سرنوشتى که میلیونها مسلمان هرسال به مکه میروند و پا جاى پاى پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر میگذارند، ولى هیچکس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد – علیهمالسلام – که بودند و چه کردند، هدفشان چه بود، از ما چه خواستهاند؟ گویى به تنها چیزى که فکر نمیشود به همین است. مسلم حج بیروح و بیتحرک و قیام، حج بى برائت، حج بى وحدت و حجى که از آن هدم کفر و شرک برنیاید، حج نیست. خلاصه، همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنههای زندگیشان کوشش کنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهاى صحیح و واقعى از فلسفه حج همه بافتهها و تافتههای خرافاتى علماى دربارى را به دریا بریزند؛ اما آنچه زائران عزیز باید بدانند اینکه امریکا و آل سعود حادثه مکه را یک مبارزه فرقهای و نزاع قدرت میان شیعه و سنى ترسیم نموده و ایران و رهبران آن را بهعنوان کسانى که هوس رسیدن به یک امپراتورى بزرگ را در سر میپرورانند معرفى میکنند تا بسیارى از کسانى که از مسیر حوادث سیاسى جهان اسلام و نقشههای شوم جهان خواران بیخبرند تصور کنند که فریاد برائت ما از مشرکین و مبارزه ما براى کسب آزادى ملتها در مسیر کسب قدرت سیاسیمان و گسترش قلمرو جغرافیاى حکومت اسلامى است. البته براى ما و همه اندیشمندان و محققانى که از نیات پلید تشکیلات آل سعود باخبرند جاى تعجب نیست که به ایران و حکومتى که از بدو پیروزى تابهحال فریاد وحدت مسلمین را سر داده است و در همه حوادث جهان اسلام خود را شریک غم و شادى مسلمانان میداند تهمت افتراق و جدایى مسلمانان را بزنند و یا بالاتر از آن، زائرانى را که به عشق زیارت مرقد پیامبر و حرم امن الهى به حجاز رفتهاند به لشکرکشى و تشکل براى تصرف کعبه و آتش زدن حرم خدا و تخریب مدینه پیامبر متهم نمایند! و دلیل و مدرک این کار را حضور پاسداران و نظامیان و مسئولین کشورمان در مراسم حج ذکر کنند! آرى، در منطق آل سعود نظامى و پاسدار کشور اسلامى باید با حج بیگانه باشد و اینگونه سفرها براى مسئولین کشورى و لشکرى تعجبآور و توطئه انگیز میشود. از نظر استکبار، مسئولین کشورهاى اسلامى باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چهکار! دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروى و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنى با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند و نیز مسئولین و نظامیان ما را بالباس احرام بهعنوان رهبران توطئه معرفى کردهاند! واقعیت این است که دول استکبارى شرق و غرب و خصوصاً امریکا و شوروى، عملاً جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسى تقسیم کردهاند. در بخش آزاد جهان، این ابرقدرتها هستند که هیچ مرز و حد و قانونى نمیشناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملتها را امرى ضرورى و کاملاً توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خودساخته و بینالمللی میدانند؛ اما در بخش قرنطینه سیاسى که متأسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصاً مسلمانان در آن محصور و زندانیشدهاند، هیچ حق حیات و اظهارنظری وجود ندارد، همه قوانین و مقررات و فرمولها همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظامهای دستنشاندگان و دربرگیرنده منافع مستکبران خواهد بود؛ و متأسفانه اکثر عوامل اجرایى این بخش همان حاکمان تحمیلشده یا پیروان خطوط کلى استکبارند که حتى فریاد زدن از درد را نیز در درون این حصارها و زنجیرها جرم و گناهى نابخشودنى میدانند؛ و منافع جهان خواران ایجاب میکند که هیچکس حق گفتن کلمهای که بوى تضعیف آنان را بدهد یا خواب راحت آنان را آشفته کند ندارد؛ و ازآنجاکه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بیان مصیبتهایی را که حاکمان کشورشان بر آنها تحمیل کردهاند را ندارند، باید بتوانند در حرم امن الهى مصائب و دردهایشان را باکمال آزادى بیان کنند تا سایر مسلمانان براى رهایى آنان چارهای بیندیشند. لذا ما بر این مطلب پافشارى و اصرار میکنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى، خود را از تمامى قیدوبندهای ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ از چیزى که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیلهای براى رهایى خود استفاده نمایند. حکومت آل سعود مسئولیت کنترل زائران خانه خدا را به عهده گرفته است؛ و اینجاست که با اطمینان میگوییم که حادثه مکه جداى از سیاست اصولى جهان خواران در قلعوقمع مسلمانان آزاده نیست. ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادى انرژى متراکم جهان اسلام داشته و داریم؛ و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى این کار صورت خواهد گرفت؛ و انشاءاللّه روزى همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمان جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرتها و نوکران و جیرهخوارانشان از منفورترین موجودات جهان هستند. کشتار زائران خانه خدا توطئهای براى حفظ سیاستهای استکبار و جلوگیرى از نفوذ اسلام ناب محمدى – صلى اللّه علیه و آله و سلم – است؛ و کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بیدرد کشورهاى اسلامى حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمهجان اسلام و مسلمین دارد. پیامبر اسلام نیازى به مساجد اشرافى و منارههای تزئیناتى ندارد. پیامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پیروان خود بوده است که متأسفانه باسیاستهای غلط حاکمان دستنشانده به خاک مذلت نشستهاند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتلعام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقههای مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتلعام زائران خانه خدا را فراموش میکنند؟ مگر مسلمانان نمیبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند، که ازیکطرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدسنماهای بیشعور حوزههای علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج میکنند و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهان خوار، میگذارند. مسلمانان نمیدانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و خادمالحرمین به اسرائیل اطمینان میدهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمیبریم! و براى اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه میکنند. واقعاً چقدر باید رابطه سران کشورهاى اسلامى با صهیونیستها گرم و صمیمی شود تا در کنفرانس سران کشورهاى اسلامى مبارزه صورى و ظاهرى هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اینها یک جو غیرت و حمیت اسلامى و عربى داشتند، حاضر به یک چنین معامله کثیف سیاسى و خودفروشى و وطنفروشی نمیشدند. آیا این حرکات براى جهان اسلام شرمآور نیست؟ و تماشاچی شدن گناه و جرم نمیباشد؟ آیا از مسلمانان کسى نیست تا بپا خیزد و اینهمه ننگ و عار را تحمل نکند؟ راستى ما باید بنشینیم تا سران کشورهاى اسلامى احساسات یک میلیارد مسلمان را نادیده بگیرند و صحه بر آنهمه فجایع صهیونیستها بگذارند و دوباره مصر و امثال آن را به صحنه بیاورند؟ حال، مسلمانان باور میکنند که زائران ایرانى براى اشغال خانه خدا و حرم پیامبر قیام کردهاند و میخواهند کعبه را دزدیده به قم ببرند! اگر مسلمانان جهان باور کردهاند که سران آنها دشمنان واقعى امریکا و شوروى و اسرائیل هستند، تبلیغات آنان هم در مورد ما را باور میکنند. البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهان خواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتورى بزرگ میگذارند، از آن باکى نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سهپایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام رسول اللّه- صلى اللّه علیه و آله و سلم – را در جهان استکبار ترویج نماییم؛ و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى میکنیم. انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش با امریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود؛ و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نهتنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروى را به صدا درآوریم. مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتى از این برزخ بیانتهایی که انقلاب اسلامى ما براى همه جهان خواران آفریده است احساس غرور و آزادى کنند و آواى آزادى و آزادگى را در حیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخمهای خود مرهم گذارند، که دوران به نبست و نا امیدى و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است؛ و امیدوارم همه مسلمانان شکوفههای آزادى و نسیم عطر بهارى و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمهسار زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند. همه باید از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونى که کارگزاران سیاست امریکا و شوروى بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیدهاند به درآییم و بهسوی دریایى که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس امریکا و امریکا زادهها آلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم. مسلمانان تمامى کشورهاى جهان، ازآنجاکه شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجى شدهاید، باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید و از وجود جوانان پرشور و شهادتطلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر نگهداشتن وضع موجود نباشید، بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایى از بردگى و یورش به دشمنان اسلام باشید، که عزت و حیات در سایه مبارزه است؛ و اولین گام در مبارزه اراده است؛ و پسازآن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانى، خصوصاً امریکا را بر خود حرام کنید. ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم و در مکه است. دروازههای مدینهالرسول را به روى ما ببندند یا بگشایند، رشته محبتمان با پیامبر هرگز پاره و سست نمیشود. بهسوی کعبه نماز میگزاریم و بهسوی کعبه میمیریم؛ و خدا را سپاس میگزاریم که در میثاقمان باخداى کعبه پایدار ماندهایم و پایههای برائت از مشرکین را با خون هزاران هزار شهید از عزیزانمان بنیان نهادهایم؛ و منتظر هم نماندهایم که حاکمان بیشخصیت بعض کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى از حرکت ما پشتیبانى کنند. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسى را نداریم؛ و اگر هزار بار قطعهقطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم برنمیداریم. جمهورى اسلامى ایران از مسلمانان آزاده جهان که علىرغم اختناق سیاسى حاکم بر آنها با ترتیب کنفرانسها و مصاحبهها و سخنرانیها پرده از اسرار جنایتبار امریکا و آل سعود برداشتند و مظلومیت ما را به دنیا نشان دادند تشکر مینماید. مسلمانان باید بدانند تا زمانى که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم میشود و هرروز شیطان بزرگ یا شوروى به بهانه حفظ منافع خود حادثهای را به وجود میآورند. راستى اگر مسلمانان مسائل خود را بهصورت جدى با جهان خواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هماکنون اگر امریکا یک کشور اسلامى را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسى جلوى او را خواهد گرفت؟ پس راهى جز مبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا را شکست و الزاماً یکى از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت. یا پیروزى. که در مکتب ما هردوی آنها پیروزى است. که انشاءاللّه خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم جهان خواران و نیز جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانى را به همه مسلمین عطا فرماید و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت همراهى نماید. بعضى افراد تا قبل از حادثه تلخ و شیرین حج در سال گذشته، فلسفه اصرار جمهورى اسلامى ایران را بر راهپیمایى برائت از مشرکین بهخوبی درک نکرده بودند و از خود و دیگران سؤال میکردند که در سفر حج و در آن هواى گرم چه ضرورتى به راهپیمایى و فریاد مبارزه است و اگر هم فریاد برائت از مشرکین هم سر داده شود، چه ضررى متوجه استکبار میشود؛ و چهبسا افراد سادهدلی تصور میکردند که دنیاى بهاصطلاح متمدن جهان خواران نهتنها تاب تحمل اینگونه مسائل سیاسى را خواهد داشت، که به مخالفان خود حتى بیش از این هم اجازه حیات و تظاهرات و راهپیمایى خواهند داد؛ و دلیل این مدعا اجازه راهپیماییهایی است که در کشورهاى بهاصطلاح آزاد غرب داده میشود. ولى این مسئله باید روشن باشد که آنگونه راهپیماییها هیچگونه ضررى براى ابرقدرتها و قدرتها ندارد. راهپیمایى مکه و مدینه است که بسته شدن شیرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپیماییهای برائت در مکه و مدینه است که به نابودى سرسپردگان شوروى و امریکا ختم میشود؛ و درست به همین جهت است که با کشتار دستهجمعی زنان و مردان آزاده از آن جلوگیرى میشود و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتى سادهدلان میفهمند که نباید سر بر آستان شوروى و امریکا نهاد. ملت عزیز و دلاور ایران مطمئن باشند که حادثه مکه منشأ تحولات بزرگى در جهان اسلام و زمینه مناسبى براى ریشهکن شدن نظامهای فاسد کشورهاى اسلامى و طرد روحانینماها خواهد بود؛ و بااینکه بیشتر از یک سال از حماسه برائت از مشرکان نگذشته است، عطر خونهای پاک شهداى عزیز ما در تمامى جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصا نقاط عالم مشاهده میکنیم. حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفى نیست. آیا دنیا تصور میکند که این حماسه را چه کسانى سرودهاند و هماکنون مردم فلسطین به چه آرمانى تکیه کردهاند که بیمحابا و با دست خالى در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت میکنند؟ آیا تنها آواى وطن گرایی است که از وجود آنان دنیایى از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت سیاستبازان خودفروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید میریزد؟ اگر اینچنین بود، اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خوردهاند! شکى نیست که این آواى اللّه اکبر است، این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیتالمقدس غاصبین را به نومیدى کشاند؛ و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ایرانى خود فریاد رساى آزادى قدس را سر داد و مرگ بر امریکا، شوروى و اسرائیل گفت و بر همان بستر شهادتى که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد او نیز با نثار خون و بهرسم شهادت آرمید. آرى، فلسطینى راهگمکرده خود را از راه برائت ما یافت؛ و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهاى آهنین فروریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنیاسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه لاشرقیه ولاغربیه ما برافروخت؛ و امروز به همانگونه که فعالیتهای وسیعى در سراسر جهان براى به سازش کشیدن ما با کفر و شرک در جریان است، براى خاموش کردن شعلههای خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد؛ و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است؛ و حالآنکه معتقدین به اصول انقلاب اسلامى ما در سراسر جهان رو به فزونى نهاده است و ما اینها را سرمایههای بالقوه انقلاب خود تلقى میکنیم و هم آنهایی که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا میکنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک میگویند و به یارى خداوند کنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروعشده است؛ و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نمودهاند میبوسم و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچههای آزادى و کمال نثار میکنم؛ و به ملت عزیز و دلاور ایران همعرض میکنم: خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است و قلبها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است و شراره کینه انقلابیتان جهان خواران چپ و راست را به وحشت انداخته است. البته همه میدانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشکلاتى را تحمل کرده و کسى مدعى آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کمدرآمد و خصوصاً اقشار کارمند و ادارى، در تنگناى مسائل اقتصادى نیستند، ولى آن چیزى که همه مردم ما فراتر از آن را فکر میکنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کردهاند که تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند، ولى تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت. ملت شریف ایران همیشه در مقابل شدیدترین حملات تمامى جهان کفر علیه اصول انقلاب خویش مقاومت کرده است که در اینجا مجال ذکر همه آنها نیست. آیا ملت دلاور ایران در مقابل جنایات متعدد امریکا در خلیجفارس اعم از حمایت نظامى و اطلاعاتى به عراق و حمله به سکوهاى نفتى و کشتیها و قایقها و سرنگونى هواپیماى مسافربرى مقاومت نکرده است؟ آیا ملت ایران در جنگ دیپلماسى شرق و غرب علیه خود و ایجاد بازیهای سیاسى مجامع بینالمللی مقاومت نکرده است؟ آیا ملت شجاع ایران در مقابل جنگ اقتصادى، تبلیغاتى، روانى و حملات ددمنشانه عراق به شهرها و موشکباران مناطق مسکونى و بمبارانهای مکرر شیمیایى عراق در ایران و حلبچه، مقاومت نکرده است؟ آیا ملت عزیز ایران در مقابل توطئه منافقین و لیبرالها و زراندوزى و احتکار سرمایهداران و حیله مقدسمآبان مقاومت نکرده است؟ آیا همه این حوادث و جریانات براى ضربه زدن به اصول انقلاب نبوده است؟ که اگر نبود حضور مردم، هر یک از این توطئهها میتوانست به اصول نظام ضربه بزند. خدا را سپاس میگزاریم که ملت ایران را موفق نمود تا با قامتى استوار به رسالت خود عمل کند و صحنهها را ترک نگوید. ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهای اسلامى هستند، بهخوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانهاند؛ و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهى و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز باهم جمع نمیشوند؛ و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. مسئولین نظام ایران انقلابى باید بدانند که عدهای ازخدابیخبر براى از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد براى فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را کمونیست و التقاطى میخوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتى نترسید. امریکا و استکبار در تمامى زمینهها افرادى را براى شکست انقلاب اسلامى در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدسنماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود میکنند. اینها با قیافهای حقبهجانب و طرفدار دین و ولایت همه را بیدین معرفى میکنند. باید از شر اینها به خدا پناه بریم؛ و همچنین کسانى دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانى و عالم است حمله میکنند و اسلام آنها را اسلام آمریکایی معرفى مینمایند راهى بس خطرناک را میپویند که خدایناکرده به شکست اسلام ناب محمدى منتهى میشود. ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است؛ و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامى رونق و زرقوبرق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینى آغوش و سینه خویش را براى تیرهاى بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، براى درک شهادت روزشمارى میکند. جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد؛ و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راهاندازیم. انشاءاللّه ملت بزرگ ایران با پشتیبانى مادى و معنوى خود از انقلاب، سختیهای جنگ را به شیرینى شکست دشمنان خدا در دنیا جبران میکند؛ و چه شیرینى بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر امریکا فرود آمده است. چه شیرینى بالاتر از اینکه ملت ایران سقوط ارکان و کنگرههای نظام ستمشاهی را نظاره کرده است و شیشه حیات امریکا را در این کشور شکسته است؛ و چه شیرینى بالاتر از اینکه مردم عزیزمان ریشههای نفاق و ملیگرایی و التقاط را خشکانیدهاند؛ و انشاءاللّه شیرینى تمام ناشدنى آن را در جهان آخرت خواهند چشید. نهتنها کسانى که تا مقام شهادت و جانبازى و حضور در جبهه پیش رفتهاند، بلکه آنهایی که در پشت جبهه با نگاه محبت بار و با دعاى خیر خود جبهه را تقویت نمودهاند از مقام عظیم مجاهدان و اجر بزرگ آنان بهره بردهاند. خوشا به حال مجاهدان! خوشا به حال وارثان حسین – علیهالسلام! اذناب امریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئلهای نیست که بشود با پیروزى یا شکست درصحنههای نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگى و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهاى دیگر آزاد شد. تمامى این&zwn
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۸۰۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیام تبریک مدیرعامل گروه بهمن به مناسبت روز کارگر
یازدهم اردیبهشت، روز کارگر را بهانهای قرار میدهیم تا به افقهای جدیدی در خصوص کار و کارگر بیاندیشیم؛ ما در سال پیشرو مهارتهای جدید را فرا خواهیم گرفت و برای پیشرفت فردی و حرفهای خود تلاش میکنیم و اعتقاد داریم همسر و فرزندان پرسنل نیز اعضای خانواده ما هستند و به همین خاطر همواره گروه بهمن را همچون یک خانواده میدانیم.
ما ساعات زیادی از شبانه روز را در کنار یکدیگر سپری میکنیم. از دردها و شادیهای یکدیگر تاثیر میپذیریم. ماتم یکی از ما، غم تمامی ماست و موفقیت احدی از ما، پیروزی همه ماست. حال به بهانه روز جهانی کارگر میخواهیم امروز را مبدا یک پیشرفت در اخلاق حرفهای محیط کارمان قرار دهیم.
این حقیقت که این روزها تولیدات گروه بهمن زبانزد مصرف کنندگان است، ماحصل تلاش و تعهد و عنایت خانواده گروه بهمن به مقوله کار، کیفیت و رضایت مشتریان است. در روز جهانی کارگر این پیروزیها را ارج مینهیم و امیدواریم امسال که سال افزایش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شده، مسئولیت ما کارکنان گروه بهمن بیش از پیش سنگین است. در پایان ضمن خدا قوت به کارگران گروه بهمن و خانواده ایشان، این روز را گرامی میداریم و آرزوی بهروزی برای یکایک شما عزیزان داریم.
سلامت، موفق و پایدار باشید
محمد محمدی