دعای موحد شدن مومنان - دعاهای قرآنی
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۸۴۷۴۴
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) مجله اینترنتی ستاره نوشت: مومنان باید همیشه ایمان خود به خداوند را به زبان بیاورند تا از شر وسوسه های شیطان در امان باشند همانطور که خداوند به رسولش چنین دستوری می دهد؛
دعای موحد شدن مومنان
برای اقرار به ایمان این دعا را زمزمه کنید تا مهر تاییدی بر موحد بودن شما باشد:
«قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِکُ بِهِ أَحَداً»
(آیه 20 سوره جن)
«من تنها پروردگارم را می خوانم و هیچ کس را شریک او قرار نمی دهم»
دعای موحد شدن مومنان دعاهای قرآنی
تفسیر دعای موحد شدن
خداوند به پیامبر اکرم (ص) امر فرموده تا با این دعا وجه عبادت خود را به مشرکان بیان کند تا حیرت و تعجب آنان را بر طرف سازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای همین پیامبر (ص) به آنها گفت: من از آنچه مى بینید انجام مى دهم هیچ مقصدى از آن مقاصد که در نظر شماست و مرا به آن متهم مى کنید ندارم، تنها و تنها پروردگار یگانهام را مى خوانم و احدى را شریک او نمى گیرم. عبادت انسان نسبت به کسى که او را پروردگار خود شناخته چیزى نیست که مورد ملامت و تعجب قرار گیرد.
نکته های طلایی دعای موحد شدن
1- در برابر پندارهاى باطل، بايد با صراحت اعلام موضع كرد. (قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي)
2- دعايى ارزش دارد كه خالصانه باشد. (أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً)
3- كسى كه ديگران را به اخلاص فرا مىخواند بايد خودش مخلص باشد. (إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً)
4- در كنار توحيد، نفى شرك لازم است. (أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً)
سایر آیه های مربوط به موحد شدن
«هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
(آیه 6 سوره آل عمران)
«او کسی است که شما را در رحمِ (مادران)، آنچنان که میخواهد تصویر میکند. معبودی جز خداوندِ توانا و حکیم، نیست»
نکات طلایی این آیه:
1- منشأ تكوين و تشريع يكى است؛ آن كسىكه براى هدايت شما كتاب فرستاد، همان است كه شما را آفريده است. (هُدىً لِلنَّاسِ... يُصَوِّرُكُمْ)
2- صورتگرى انسان در رحم مادر، تنها به دست اوست. (هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ)
3- اكنون كه صورتبندىها به دست خداست، يكديگر را به خاطر شكل و قيافه سرزنش نكنيم. (هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ)
4- تفكر در آفرينش خود، عامل ايمان به خداوند است. (يُصَوِّرُكُمْ... لا إِلهَ إِلَّا هُوَ)
5- گرچه خداوند به هر كارى قادر است؛ (كَيْفَ يَشاءُ) ولى كارى بر خلاف حكمت نمى كند. (هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ)
6- صورتهاى گوناگون افراد بشر، نشانه قدرت و حكمت اوست. (يُصَوِّرُكُمْ... الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ)
«شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
(آیه 18 سوره آل عمران)
«خداوند، (با ایجاد نظامِ واحد جهانِ هستی) گواهی میدهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهای بر این مطلب) گواهی میدهند؛ در حالی که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است»
نکات طلایی این آیه:
1- شهادت عملى از بهترين نوع شهادت است. هماهنگى در ميان آفريدهها، بهترين نمونه گواهى بر يكتايى خداست. (شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ)
2- راه ايمان به خدا، علم است و علم واقعى، انسان را با سرچشمه هستى آشنا مىكند. (وَ أُولُوا الْعِلْمِ)
3- دانشمندان، در كنار فرشتگان قرار مىگيرند. (وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ)
4- عدل الهى، در كنار توحيد مطرح است. بر خلاف ديگر قدرتمندان كه هر كجا احساس يكتايى و نداشتن رقيب و شريك كنند، زور مىگويند، او يكتايى است كه به پا دارنده عدل است. (لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ... قائِماً بِالْقِسْطِ)
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۸۴۷۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خداوند در عذابهای جهنم چقدر تخفیف میدهد؟!
آیات قرآن آیاتی از امید و بیم است. خداوند همان طور که وعده بهشت و نعمتهای آن را به بندگانش میدهد مجرمان و ظالمان و کسانی که به نحوی باعث ازار دیگران هستند و از دستوراتش سرپیچی میکنند، را از عذابهایی که برای آنها تعیین کرده بیم میدهد.
دین ما دین عدالت محوری است، قرار نیست در زندگی کوتاه دنیوی انسانها ظلم کنند و و باعث مرگ و درد و رنج دیگران شوند و نهایتا بدون هیچ رنجی زندگی کنند. کسانی که از انسانیت دور میشوند باید آماده مواجه با آثار اعمال خود باشند. با این حال خداوند برای جهنمیان و انسانهای گناهکار تخفیفاتی نیز در نظر گرفته است.
عذابهای جهنم
اگر مدیریت و قاطعیت در کنار مهربانى و ملاطفت نباشد، ناهنجارى پیش میآید و نشانه ضعف و بی عدالتى است. از این رو اعتقاد به وجود جهنم آثار تربیتى فراوانى براى جلوگیرى از زشتى و پلیدى دارد و اگر گفته شود، این گونه آثار براى مردم دنیا قابل قبول است، اما در آخرت که کار از کار گذشته و چه گناهکاران عذاب بشوند و چه عذاب نشوند براى خداوند فرقى نمیکند! پس خوب است که خداوند در آخرت در جهنم چشم پوشى کند؟!
پاسخ داده میشود که چنین روشى نشانه خلاف وعده خدا و خلاف عدالت خداست و خداوند از هر دو خلاف و تخلف، منزّه و پاک است.
متن آیه و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد: «خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ» (البقره، ۱۶۲)
ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها کاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند).
مهلت خداوند به گناهکاران در این دنیا
کلیات:
الف – ابتدا دقت نماییم که هیچ یک از اسمای الهی با دیگری در تضاد یا حتی اختلاف نمیباشد، چرا که خداوند متعال مرکب از اجزا نیست که برخی از اجزایش با یکدیگر اختلاف یا تضاد داشته باشند. خداوند جلیل، واحد و احد است، و همه اسمای الهی که گاه به آنها صفات میگوییم، عین ذات هستند.
ب – سپس دقت نماییم که قرآن کریم، کلام الله است، لذا در آن نیز اعوجاج یا تضاد دیده نمیشود. پس اگر هنگام تلاوت قرآن کریم، با سوالی مواجه شدیم، نباید سریعاً علم خود را کامل و یقینی دانسته و در اسماء و صفات خدا یا آیات قرآن تردید کرده و سوال نماییم “آیا مغایرت ندارد”، بلکه باید در علم خود تردید کرده و بپرسیم: پاسخ این سوال چیست؟ .
ج – سپس دقت کنیم که وقتی یک گزاره [چه آیه قرآن کریم، چه حدیث و چه هر گزارهی دیگری]را مطالعه میکنیم، اگر جمله مستقل است، مستقل مطالعه کنیم و اگر قبل و بعد دارد، حتماً بدان توجه کنیم. چرا که یا در تداوم و اکمال جمله قبل است و یا در جمله بعد کامل شده است و خلاصه یک موضوع را شرح میدهد.
۱- خداوند متعال، رحمان و رحیم است، اما دلیل نمیشود که علیم، حکیم، عادل و… (سایر اسماء و صفات کمالیه) نباشد. پس لعنت و غضب هم دارد. نظام خلقت را عالمانه، حکیمانه و عادلانه و در ظل رحمت خود خلق کرده است، لذا هر کس به نتیجه کرده خویش میرسد.
مهلت خداوند به گناهکاران در این دنیا
۲- خداوند متعال در آیهی قبل فرمود: کسانی که کافر زندگی کنند و کافر بمیرند مشمول این خلود در جهنم میشوند.
خب کسی که کافر زیسته و کافر مرده است، در تمام طول حیات دنیویاش، به او فرصت داده شده و او خودش فرصتها را سوزانده است. در حیات اخروی که پردهها کنار رفته، همه ایمان به وجود حق تعالی میآورند، چه آن که در بهشت متنعم است و چه آن که در جهنم معذب است.
امکان بازگشت و جبران خطاهای دنیا
وانگهی دیگر فرصتی برای بازگشت و جبران نیست. چون عالَم و دوران اختیار و عمل به پایان رسیده و برچیده شده است. حال او کجا میخواهد برگردد، ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد؟
رحمت و مهربانى خداوند، همراه با حکمت و عدالت است. از این رو اگر خطا به اندازهاى باشد که نیاز به تنبیه و یا اخراج داشته باشد، لازم است چنین کارى انجام بگیرد و اگر خطا بسیار سنگین باشد (مانند اعتیاد و یا قتل دیگر بىگناه)، حتى پدر و مادر نیز فرزند خود را به مراجع قضایى جهت مجازات معرفى مى کنند.
۳-در آیهی بعد نیز تأکید و تصریح مینماید که خداوند متعال رحمان و رحیم است. اما اگر کسی به کفر یا شرک روی آورد، خدا را در بُعد نظری و ایمان و نیز در بُعد عملی، إله واحد نبیند، خود را از ظل و شمول رحمت الهی خارج کرده است؛ لذا مشمول لعنت (دوری از رحمت) میشود.
حال سه آیه مورد بحث را یک جا تلاوت میکنیم و در آن تدبر مینماییم:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللّهِ وَالْمَلآئِکَهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ» (البقره، ۱۶۱) ترجمه: به یقین آنان که کافر شدند و کافر مُردند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.
نکته:
این که میفرماید لعنتِ الله، ملائکه و جمیع انسانها، معنایش این نیست که حتماً به لفظ آن کافر را لعنت میکنند، بلکه یعنی رحمت الهی به هیچ وسیله و هیچ واسطهای، شامل آنها نمیگردد. نه خدا خودش به او نظر رحمت میاندازد، نه ملائکه و انسانها (مثل روابط دنیا) واسطه رحمت الهی برای او میشوند.
«خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ» (البقره، ۱۶۲) ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها کاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند).
نکته:
وقتی کافر زیست و کافر مُرد، کلّاً از شمول رحمت دور میشود، پس، چون همیشه مشمول لعنت است، همیشه معذب میماند.
«وَإِلَـهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ» (البقره، ۲۶۳) ترجمه: و خداى شما خدایى یگانه است، جز او خدایى (مستحق پرستش) نیست که بخشنده و مهربان است.
امکان بازگشت و جبران خطاهای دنیا
نکته:
خداوند متعال رحمان و رحیم است، اما کسی مشمول رحمتهای دنیوی و اخروی او میگردد که اله، ربّ و معبودی جز او نگیرد و کفر و شرک نورزد.
جهنم، تنها براى کسانى است که همه راههاى خوشبختى و ابواب سعادت، چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى خود بستهاند و هیچ عاملى نمى تواند، بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسى که به چنین مرحلهاى رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایى افتد
راز جهنم دوزخ چیزى جز تجسّم عینى کردار انسان نیست.
کیفر اخروى مانند کیفرهاى دنیوى، امرى قراردادى و اعتبارى نیست؛ بلکه حقیقتى تکوینى و قهرى است که از ناحیه خود انسان دامنگیر او شده و او شعلههاى آن را برمى افروزد.
کیفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما کیفر تکوینى باطن خود عمل است و عمل و کیفر دو روى یک سکه اند. در چنین رابطهاى وجود عمل سوء، مساوى با وجود کیفر است و بین آن دو فاصلهاى نیست. از این رو قرآن مىفرماید:
«وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (نمل، آیه ۹۰)؛ «آنان که کردار بد همراه خویش بیاورند، به رو در آتش افکنده مىشوند. آیا پاداشى جز آنچه عمل مىکردید خواهید داشت؟»
قرآن به حقیقت و بدون ارتکاب مجاز و استعاره مىفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا» (سوره نساء، آیه۱۰)؛ «در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را از سر ظلم و ستم مى خورند، جز این نیست که در شکم هاى خود آتش مىخورند».
جهنم، تنها براى کسانى است که همه راههاى خوشبختى و ابواب سعادت، چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى خود بستهاند و هیچ عاملى نمىتواند بین آنان و کردار بدشان فاصله بیندازد و کسى که به چنین مرحلهاى رسیده، خود آتش خویش را برافروخته است؛ بلکه خود و به دست خویش، آتش وجود خویش گشته و فاصله بین او و آتش محال است و مانند این است که بین شخص و خودش جدایى افتد.
منبع: تبیان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی