نماینده ولیفقیه در سپاه در گفتوگو با فارس: زمان بنیصدر هم به سپاه حمله میشد/ چرا حمله به سپاه با مصوبه سنای آمریکا پیرامون تحریم سپاه همزمان بود؟/ شهروند درجه یک و دو نداریم
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۰۴۳۵۶
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرری، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری همواره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد مقدس بسیج را مورد تمجید و تجلیل قرار داده و در تقدیر از فعالیتهای اثرگذار و ماندگار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نقش قابل توجه این نهاد انقلابی در پاسداری، گسترش و تداوم انقلاب اسلامی سخنان ارزشمندی بر زبان جاری ساختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام راحل در همین زمینه در بیانی میفرمایند که «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید. به دولت دستور میدهم سریعاً به کارهای شما رسیدگی کند و بودجهتان را هرچه زودتر بپردازد».
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در بیانات ارزشمندی میفرمایند که «سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعهاى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، بهطور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بستهاند و حضور دارند، چون پاسدار انقلاب است».
این بیانات راهگشا، روشنگرایانه و ارزشمند در حالی مطرح میشود که امروز برخی خواسته و ناخواسته، نهاد انقلابی سپاه را هجمه تیرهای بیامان خود قرار دادهاند و متأسفانه عدهای از مدیران بلندپایه کشور نیز که در این زمینه مسؤول هستند، هم به این دام گرفتار شدهاند.
عواقب سخنان و اقداماتی که میتواند گام نهادن در مسیر دشمنان اسلام و انقلاب در تخریب و هجمه به سپاه پاسداران داشته باشد، بر کسی پوشیده نیست؛ اما این موارد را در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین علی سعیدی، نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اندکی واضحتر و صریحتر مورد بررسی و تحلیل قرار دادهایم؛ حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
فارس:همانطور که مستحضر هستید دشمنان اسلام و انقلاب از بدو پیروزی نظام اسلامی تا امروز همواره توطئههای زیادی ترسیم کرده و در این راه حتی از ترور و هجمههای بیامان تا تحریم و مسائل اقتصادی را مورد نظر داشتهاند. این موارد را باید چطور تحلیل کرد؟
سعیدی:این موارد همیشه بوده است. در همین تیرماه در تاریخ انقلاب، جبهه مقابل شهید بهشتی و شهدای عزیز انقلاب و 72 تن از یاران انقلاب با بنیصدر و یارانش را شاهد بودیم. این رویاروییها قطعاً بر سر سلیقهها و روشها نبود و تقابل مبنایی و ریشهای بود.
فارس: یعنی این اختلافات بسیار ریشهایتر از آنچه تصور میشود، هست؟
سعیدی: بله. دستهبندی این اختلافات در چهار گروه باید صورت گیرد. اصول و مبانی یکی از اختلافات جبهه ولایتمداران با رهبری شهید بهشتی با بنیصدر است.
بحث حاکمیت دینی، ولیفقیه، الهی بودن و مشروعیت الهی ولیفقیه و اصولی که امام راحل پایهگذار آن بودند، هم در این اختلافات مطرح بود.
شعار «نه شرقی، نه غربی» از اصول امام راحل بود. مقابله با استکبار جهانی و رأس آن، آمریکا و مقابله با اندیشه غربباوری و غربگرایی و دفاع از مظلومان و مستضعفان بهویژه مردم فلسطین از مبانی خاصی بود که امام راحل پایهگذار آن بودند.
شهید بهشتی هم نماد این اندیشه و تفکر امام راحل بود؛ اندیشه بنیصدر در مقابل ولایتمداران تقابل با ولیفقیه و برخورد نفاقآمیز با منویات امام راحل و ولیفقیه بود.
فارس: این تفکرات امروز هم کم و بیش وجود دارد و برخی همچنان به غرب نظر دارند.
سعیدی: بله. گرایش به غرب و روحیه ضعف و زبونی در قبال آمریکا و دشمنان جزو محور اول تقابل این دو جبهه است.
صحنه سیاست خارجی نیز در این راستا قابل بررسی است. شعارهای امام راحل باید تا امروز بهخوبی جامه عمل پوشانده و روحیه انقلابیگری در داخل تقویت میشد.
بحث فرهنگ بهعنوان محور سوم تقابل جبهه شهید بهشتی با بنیصدر باید مد نظر قرار گیرد. حاکمیت دین در جامعه بعد دیگر این محور است.
اینکه دین در تمام عرصههای زندگی باید اجرا شود، بخشی از اندیشه شهید بهشتی بود و این تفکر در مجموعه یاران امام راحل ظهور و تجلی پیدا کرد.
فارس: اصول مدنظر شهید بهشتی و سایر یاران اصیل انقلاب تا چه حدی امروز نمود دارد؟
سعیدی: قرآن کریم میفرماید کسانی که زمینه قدرت را برای آنها فراهم میکنید، اینها اقامه نماز و امر به معروف و نهی از منکر میکنند. پیامبر گرامی اسلام (ص) مسؤول پرورش و آموزش مردم بود و این اصول از محورهای اندیشه شهید بهشتی است.
ارسطو تربیت اخلاقی را از وظایف دولتها میداند و میگوید دولتها هم باید اخلاقمدار باشند و هم زمینه اخلاقی شدن جامعه را فراهم کنند و تفکر بنیصدر مخالف این اصل نیز بود.
بنیصدر اعتقاد داشت که بهزور نمیتوان مردم را به دینپذیری مجبور کرد؛ البته هیچکس هم اعتقاد نداشت که مردم را باید بهزور وادار به دینپذیری کرد. این اصول در حکومت اسلامی با نظامهای لیبرال و سکولار تفاوت دارد.
فارس: در چه بخشهایی؟
سعیدی: در غرب، اخلاق سکولار را ترویج میکنند و تأکید دارند که دولت نسبت به اخلاق جامعه بیطرف است.
حاکمیت دین باید دفاع از نهادهای انقلابی وارد شده و ارزشها را در برنامه خود قرار دهد. بنیصدر در مقابل شهید بهشتی مخالف این نظر بود.
دوقطبیسازی جامعه در اندیشه بنیصدر بود و او حمله به نهادها و مقدسات را در دستور کار داشت.
فارس: از جمله اینکه آن روزها هم به سپاه پاسداران حملاتی میشد.
سعیدی: بله. مایه تأسف بود که آن روز هم به سپاه حمله میشد. به نهادهای برخاسته از انقلاب در زمان بنیصدر حمله و با تمسخر با آنها برخورد میشد و در دورههای بعد هم تا حدودی این وضعیت را میبینیم.
امروز هم این ماجرا را میبینیم. نمیدانم تا کی باید این تجربیات تلخ ادامه داشته باشند و مسؤولان اجرایی کشور بهجای توسعه وحدت و انسجام جامعه به سمت دوقطبیسازی میروند.
بنیصدر با سپاه مخالف بود؛ امروز هم میبینیم که دولتمردان ما میگویند یک دوره اقتصاد خصوصی را اعلام کردیم و دوره بعد اقتصاد را به تفنگداران دادیم و نمیدانیم این حرف چه معنایی دارد.
فارس: این سخنان در مسیر تحقق دشمن چه تأثیری دارد؟
سعیدی: این حرف با مصوبه مجلس سنای آمریکا پیرامون تحریم سپاه همزمان میشود و در داخل دولتمردان به سپاه حمله میکنند و این نهاد مقدس را مورد اهانت و توهین قرار میدهند.
تیم اداره کشور از محورهای دیگر اختلافات شهید بهشتی و بنیصدر بود و شهید بهشتی معتقد به شایستهسالاری بود و اعتقاد داشت که مشاغل باید در اختیار افراد صالح باشد.
این جمله امام راحل بود که من زنده باشم یا نباشم، نگذارید مشاغل کلیدی در اختیار نااهلان قرار گیرد.
نگاه بنیصدر مخالف این جریان ارزشمند بود؛ او عناصری را به کار میگرفت که صلاحیت مدیریت در وزارتخانه یا سازمانها و استانداریها را نداشتند.
فارس: جدای از این حملات قابل تأمل به نهادهای انقلابی، امروز شاهد هجمههای بیوقفه به سایر نهادهایی که حاشیه امن عدهای از دولتیها را بر هم میزنند، نظیر قوه قضائیه نیز هستیم، این برخوردها را چگونه باید تحلیل کرد؟
سعیدی: همه انسانها در حقوق شهروندی مشترک هستند. از مواهب جمهوری اسلامی، برخورداری یکسان افراد از حقوق شهروندی است و در قوه قضاییه و مجوز ساختمان و ادارات و امتیازات مانند برق، آب و گاز نباید تبعیض وجود داشته باشد.
در حقوق شهروندی، شهروند درجه یک و دو نداریم و اعتقاد به شایستهسالاری در نظام دینی داریم.
برخی در مقاطعی از تاریخ از فتنهگران حمایت کردند و اینها صلاحیت دستیابی به مشاغل حساس و کلیدی را ندارند.
تقابل شهید بهشتی با بنیصدر، تقابل دو منطق و مکتب اسلام ناب محمدی(ص) و تفکر سکولار و لیبرال بود و این تقابل درسی برای حامیان تفکر شهید بهشتی و عبرتی برای کسانی است که بفهمند بنیصدر چه خیانتی کرده و باید امروز از آن عبرت بگیرند.
فارس: در حوزه فراملی، این روزها شاهد تحولات اساسی در منطقه خاورمیانه و آزادسازی موصل و برخی مناطق در سوریه با الگوگیری از مقاومت مردم ایران هستیم، این تحولات چه تأثیری در آینده خاورمیانه خواهد داشت؟
سعیدی: آزادسازی موصل حماسهای محصول اراده جبهه مقاومت بوده و از مقاطع تاریخی درخشان تاریخ اسلام است.
آزادسازی موصل به فتح خرمشهر شباهت دارد؛ یکسری تفاوتهایی هم دارد ولی برای جبهه مقاومت و جبهه استکبار حامی داعش افسارگسیخته پیامهای روشنی دارد.
آزادسازی موصل برای بازیخوردگان این وادی هم پیام دارد که در دام مستکبران قرار گرفتند و پیام روشنی هم برای این بازیخوردگان زمین استکبار جهانی دارد.
فارس: اراده مردم عراق واقعاً مثالزدنی بود.
سعیدی: نقطه اصلی این اتفاق مهم به اراده و استقامت حقمداران و ولایتمداران در ایستادگی بر اصول دینی و تمامیت عرضی کشورهای منطقه و استقامت برابر جبهه استکبار برمیگردد؛ عوامل مهم در خلق این حماسه تأثیر داشته است.
عوامل شکلدهنده آزادسازی موصل متعدد است. مرجعیت از این عوامل مهم محسوب میشود و یکبار دیگر نقش مرجعیت در مقابله با خطرناکترین پدیده معاصر ما تجلی و تبلور پیدا کرد.
نقش مرجعیت در استقلال و تمامیت عرضی عراق تبلور و در ایجاد حرکت جوانان انقلابی تجسم پیدا کرد.
فارس: البته تکیه بر نیروها و قدرت بومی هم همیشه راهگشا بوده است؛ این بخش را تا چه حد در آزادسازی موصل دارای اهمیت میدانید؟
سعیدی: تکیهبر نیروهای بومی و انقلابی و ملی برگرفته از تفکر بسیجی و شباهت زیاد با تفکر بسیج و نیروی انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دارد و از دیگر عوامل مهم در آزادسازی موصل محسوب میشود و تأثیر بسزایی در وقوع این اتفاق داشته است.
پشتیبانی دولت عراق و مردم عراق از این پدیده بسیار مبارک را از دیگر عوامل باید دانست و نقش پشتیبانی ارتش عراق هم بسیار در آزادسازی موصل مهم بود.
انتهای پیام/ج/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۰۴۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.