Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - برگزاري هر ساله جشنواره فيلم کودک، نگارنده را ناخودآگاه به ياد سال هاي رونق سينماي کودک و نوجوان در دهه 60 و 70 مي اندازد. سال هايي که مثل امروز، سينماي کودک در رکود به سر نمي برد و فيلم هاي موفق و پرمخاطب کودکان پرشمار بودند.

دوراني که مثل امروز فيلم ها و انيميشن هاي روز در کمترين فاصله زماني ممکن بعد از اکران در سينماهاي آمريکا و اروپا به صورت قاچاق و زيرزميني با بهترين کيفيت و دوبله شده سر هر کوچه و خياباني فروخته نمي شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زمانه اي که رشد تکنولوژي در حدي نبود که مثل الان همه جا انباشته از جديدترين فيلم ها و بازي هاي رايانه اي با بهترين کيفيت باشد. ناگفته مشخص است که فيلمساز کودک در حال حاضر کار بسيار دشوارتري در مقايسه با همکارانش در دهه هاي 60 و 70 پيش روي دارد.

در مطلب پيش روي، نگارنده با بررسي پانزده فيلم تاثيرگذار سينماي کودک در حقيقت مروري انجام داده بر سال هاي پر رونق سينماي کودک تا ساليان اخير و وضعيت راکد اين سينما، که در آن به ظهور تک پديده هايي دلخوش کرده ايم.

در مطلب پيش روي، منظور نگارنده از فيلم هاي تاثيرگذار در سينماي کودک فيلم هايي است که توأمان از استقبال مناسب مخاطب و از حد خوب تا متوسطي از کيفيت هنري برخوردار باشند.

1. «شهر موش ها 1» (1364)

«مدرسه موش ها» ابتدا به صورت يک جُنگ تلويزيوني در سال 1360 پخش شد. بعد به علت استقبال زياد مردم، «مدرسه موش ها» در 105 قسمت توليد شد. فيلم سينمايي «شهر موش ها 1» در سال 1364 با بودجه يک ميليون و 200 هزار توماني به کارگرداني مرضيه برومند و محمد علي طالبي ساخته شد. «شهر موش ها 1» اولين فيلم پرمخاطب کودکان پس از انقلاب بود. فروش اين فيلم در يکي از دو روز اول چندان قابل توجه نبود؛ ولي پخش تيزر آن در چند نوبت از برنامه کودک تلويزيون باعث ايجاد ازدحام مقابل سينماهاي نمايش دهنده فيلم شد.




جذابيت برنامه تلويزيوني «مدرسه موش ها» نقشي کليدي در موفقيت فيلم سينمايي «شهر موش ها 1» داشت. هر چند «شهر موش ها 1» از عدم انسجام فيلمنامه و تجربه کم سينماي ايران در ساخت فيلم هاي عروسکي رنج مي برد، اما تماشاگران کودک در زمان اکران از لحظه هاي فيلم لذت بسياري بردند. شهر موش ها» در سال 1364 با فروش 10 ميليون توماني اش در رده دوم فروش، پس از فيلم «عقاب ها» قرار گرفت.



2. «گلنار» (1368)

در سال هاي پس از جنگ، مردم ديگر حوصله داستان هاي تلخ و کمدي هاي بي رمق را نداشتند. در اين زمان «گلنار» با فضاي موزيکال و ترانه هاي جذابش مورد استقبال غيرقابل تصور تماشاگران قرار گرفت. فروش بالاي «گلنار» نشان از نياز فراوان جامعه به شادي در سال هاي پس از جنگ داشت. کامبوزيا پرتوي با اين فيلم نشان داد مي تواند به خوبي با کودکان ارتباط برقرار کند.




فيلم بر اساس يک افسانه روسي ساخته شد و داستان دختر بچه اي است که نزد خرس ها مي رود تا دستمالِ مادرش را پيدا کند. اين فيلم با عروسک هاي جذاب و ترانه هايي که در ذهن ها مي ماند قابليت چند بار ديده شدن توسط کودکان را داشت. در نهايت «گلنار» با فروش 16 ميليون توماني اش در صدر فروش سال 1368 قرار گرفت. شايد همين عامل باعث شد بيش از 15 سال بعد اين فيلم دوباره در سانس صبح برخي سينماها به اميد رونق دوباره سينماي کودک اکران شود.



3. «دزد عروسک ها» (1369)

محمدرضا هنرمندي با ساختن «دزد عروسک ها» دست به تجربه تکنيکي جديدي در سينماي ايران زد. تلفيقي که او ميان فيلم زنده و انيميشن انجام داد، حتي هنوز هم با گذشت حدود 25 سال از اکران فيلم، جذاب و ديدني است. فيلم همان فرمول آشناي ترانه و موسيقي براي کودکان را به کار مي گيرد، و موفق مي شود در قالب داستاني جذاب و بر اساس مضمون ازلي و ابدي تقابلِ خير بر شر، به فيلمي ديدني بدل شود.




لوکيشن فيلم، يک شهر بازسازي شده و فانتزي است و در اين فضاي جذاب براي کودکان است که حکايت دزدي هاي پسرک و صحنه هاي کميک و موزيکال فيلم شکل مي گيرند. ترانه اي که اکبر عبدي در نقش پسرک مي خواند: «آهاي آهاي ننه، من گشنمه» مدت ها ورد زبان کودکان بود. «دزد عروسک ها» با فروش 24 ميليون توماني اش مقام اول جدول فروش را در سال 1369 به خود اختصاص داد.



4. «پاتال و آرزوهاي کوچک» (1369)

«پاتال و آرزوهاي کوچک» در زمان ساختش بسيار براي کودکان ديدني بود. شعر و آوازهاي فيلم مثل اکثر فيلم هاي کودکان در دهه 60 يکي از عوامل مهم در موفقيت فيلم بود. مسعود کرامتي تمهيدي بسيار ساده (برگرداندن فيلم) را بارها در فيلم به کار مي گيرد و گلداني شکسته را به حالت اولش و زباله ها را داخلِ کيسه زباله باز مي گرداند. اين تکنيک شايد الان ساده و اوليه به نظر برسد اما براي کودک دهه 60 جذابيت خاص خودش را داشت.




«پاتال و آرزوهاي کوچک» آرزوي ديرينه کودکان در اينکه جاي پدر و مادرشان باشند را به تصوير مي کشد. اين مضمون هم يکي ديگر از عوامل جذابيت و موفقيت فيلم بود. «پاتال و آرزوهاي کوچک» با فروش 13 ميليون توماني اش در رده پنجم فيلم هاي پرفروش سال 1369 و بعد از «هامون» قرار گرفت.



5. «سفر جادويي» (1370)

ابوالحسن داوودي در يک سفر متافيزيکي و فانتزي، کاراکتر پدر را به گذشته باز مي گرداند و پدر با بازي اکبر عبدي بدل به همان کودک دوست داشتني مي شود که از اکبر عبدي سراغ داشتيم. مضمونِ مذموم بودن تنبيه بدني کودکان در فيلم بهانه اي است که دو ساعت بچه ها به همراه والدين شان با ديدن فيلم سرگرم شوند و کلي بخندند.





تمهيد پرتاب شدن به تونل زمان توسط ماشين لباسشويي جالب است و از نظر فني در ابعاد سينماي ايران در آن زمان قابل قبول به نظر مي رسد. براي بزرگ ترها فصل بازگشت به گذشته يک يادآوري خاطره انگيز و تحقق يک آرزوي ديرينه است و براي بچه ها، پسرک و بلاهايي که سر دامادِ خانواده مي آورد، سرگرم کننده و کميک است. «سفر جادويي» در سال 1370 با فروش 28 ميليون توماني اش پس از فيلم «عروس» دومين فيلم پرفروش سال شد.



6. «مدرسه پيرمردها» (1370)

در فيلم «مدرسه پيرمردها» نگاه طنز زنده ياد علي سجادي حسيني به پيرمردهاي خانه سالمندان که هر کدام به کاريکاتوري از گذشته خودشان تبديل شده اند، براي بچه ها جذاب و ديدني است و بچه ها مشتاقانه داستانِ حضورِ پسربچه اي در خانه سالمندان و ميان پيرمردها را دنبال مي کنند. شخصيت آشپز با بازي اکبر عبدي با صداي نازک و جيغ کشيدن ها و لهجه مخصوصش کاراکتر جذابي براي کودکان است.





فيلم از کمدي اسلپ استيک (بزن و بکوب) و برخوردهاي فيزيکي و هرج و مرجي که از تضاد و تقابل با نظم و مقرراتِ آسايشگاه سالمندان ايجاد شده، به خوبي و با ظرافت بهره مي گيرد و کودکان را جذب موقعيت هاي شلوغ و طنزآميزش مي کند. «مدرسه پيرمردها» هر چند با وجود فروش قابل قبول 11 ميليون توماني اش در مکان دهم جدول فروش قرار گرفت، اما پتانسيل فروش به مراتب بيشتري را داشت.



7. «کلاه قرمزي و پسرخاله» (1373)

«کلاه قرمزي و پسرخاله» از همان فرمول موفق و امتحان پس داده اقتباس از يک برنامه تلويزيوني موفق استفاده مي کند. در زمان ساخت فيلم «کلاه قرمزي و پسرخاله»، برنامه تلويزيوني «صندوق پست» به همراه کلاه قرمزي و آقاي مجري از برنامه هاي محبوب کودکان بود. فيلم سينمايي «کلاه قرمزي و پسرخاله» مانند برنامه تلويزيوني «صندوق پست» از امتياز تعيين کننده حميد جبلي بهره مي برد و توانايي جبلي را در ارائه تيپ هاي عروسکي دوباره به رخ مي کشد. فاطمه معتمد آريا هم براي اولين بار در فيلم «کلاه قرمزي و پسرخاله» به زوج جبلي و طهماسب پيوست و اين سه نفر سال ها همکاري موفقيت آميز خود را ادامه دادند.




ترانه ها و موسيقي جذاب فيلم که حاصل زحمات و خلاقيت محمدرضا عليقلي بود هم نقش مهمي در استقبال مخاطب داشت. «کلاه قرمزي و پسرخاله» با فروش 172 ميليون توماني اش پرفروش ترين فيلم سال 1373 شد و تا سال ها رکورد فروش تاريخ سينماي ايران را در دست داشت.

در سال 1381 طهماسب دنباله اي براي «کلاه قرمزي و پسرخاله» با نام «کلاه قرمزي و سروناز» کارگرداني کرد. اين فيلم با وجود آن که همزماني برنامه تلويزيوني را با خود نداشت اما در عين شگفتي، خاطرات شيرينِ «کلاه قرمزي و پسرخاله» را زنده کرد و با فروش 530 ميليون توماني اش پرفروش ترين فيلم سال 1381 شد.

قسمت سوم کلاه قرمزي با عنوان «کلاه قرمزي و بچه ننه» در سال 91 به نمايش در آمد. «کلاه قرمزي و بچه ننه» هر چند داستاني به جذابيت دو قسمت قبلي نداشت اما باز هم توانست به کمک عروسک هاي محبوبش و همچنين با بهره بردن از پخش برنامه تلويزيوني، گيشه سينماها را تسخير کند. اين فيلم که اصلا در جشنواره هاي فجر و کودک شرکت نکرد، در مرداد سال 91 اکران شد و در نهايت با فروش سه ميليارد و 300 ميليون توماني در تهران به پرفروش ترين فيلم سال تبديل شد.



8. «الو الو من جوجوام» (1373)

مرضيه برومند که سال ها تجربه در زمينه برنامه هاي کودکان را در کارنامه خود داشت و تجربه هاي موفقي مثل مجموعه تلويزيوني و عروسکي «مدرسه موش ها» و «خونه مادربزرگه» را از سر گذرانده بود، در «الو الو من جوجوام» هم تلفيقي از دو مجموعه «خونه مادربزرگه» و «آرايشگاه زيبا» را با تلفيقِ جذاب ترين عناصر و شخصيت هاي هر کدام ارائه کرد. کاراکترهاي چنگيز و غلام با بازي حسن رضايي و محمود بصيري که دزدان گردنبند و همين طور جوجو و ميو (کاراکترهاي عروسکي فيلم) هستند، بلاهت شيريني دارند.





کاراکترهاي عروسي فيلم هم کم و بيش جذابند؛ اما فيلم بيش از هر چيز (مانند اکثر فيلم هاي عروسکي سينماي ايران) از کمبود امکانات فني و تکنيکي رنج مي برد. «الو الو من جوجوام» در سال 1373 با فروش 30 ميليوني اش در رتبه ششم جدول فروش قرار گرفت.



9. «خواهران غريب» (1375)

«خواهران غريب» مثل بسياري از فيلم هاي کودکان از موسيقي و آوازهاي جذاب بهره مي برد و از سويي ديگر از مضمون هميشه جذاب جابجايي دوقلوها هم استفاده مي کند. شايد تلفيق اين دو تمهيد جذاب، رمز موفقيت فيلم باشد. فيلم از روي قصه مشهور اريش کستنر ساخته شده است که پيش از آن فيلم «دو نيمه سيب» (کيانوش عياري) هم از آن اقتباس شده بود و اتفاقا «دو نيمه سيب» هم فروش خوبي را تجربه کرده بود.




«خواهران غريب» به خوبي مخاطبين کودک و بزرگسال را در کنار هم سرگرم مي کند و تا انتها با خود همراه مي سازد. «خواهران غريب» از نقش آفريني موفق خسرو شکيبايي هم بهره مي برد که در حقيقت نقش يک ستاره پولساز را در موفقيت فيلمي از ژانر سينماي کودک بازي مي کند. «خواهران غريب» در سال 1375 با فروش 141 ميليون توماني اش در صدر جدول فروش سينماي ايران قرار گرفت.



10. «يکي بود يکي نبود» (1379)

ايرج طهماسب پس از «کلاه قرمزي و پسرخاله»، فيلمي ديگر با کاراکترهاي عروسکي ساخت، اما تفاوت اينجا بود که «يکي بود يکي نبود» برنامه تلويزيوني مشابه و در حال پخش نداشت؛ در نتيجه فروشش قابل مقايسه با «کلاه قرمزي و پسرخاله» نبود. فيلم از انبوهي عروسکِ ريز و درشت و بامزه و ترانه هاي جذاب بهره مي برد.





«يکي بود يکي نبود» از لحظات عاطفي موفقي مثل فصل بستري شدن بَره در بيمارستان و سپس مرگ او در فراق خاله قصه گو بهره مي برد که چنين صحنه هايي، کودکان را بسيار تحت تاثير قرار مي دهد. به گوش رسيدن ناگهاني صداي پسرخاله در پايان فيلم هم ترفند زيرکانه اي است براي ارجاع بچه ها به فيلم خاطره انگيز و جذاب و رکوردشکن کودکان يعني «کلاه قرمزي و پسرخاله».

کاراکتر جذابِ بَره که در حقيقت تجسم مادي عنصر معصوميت و مظلوميت در فيلم است، در فراق خاله قصه گو دچار افسردگي همدلي برانگيز مي شود و اين اشاره اي غيرمستقيم و هوشمندانه است به برخي از مناسبات حاکم بر جامعه که به عواطف کودکان آسيب مي رسانند. «يکي بود يکي نبود» با فروش 177 ميليون توماني در رتبه هفتم جدول فروش سال 1379 قرار گرفت.



11. «نصف مال من نصف مال تو» (1386)

«نصف مال من نصف مال تو» بعد از «علي و دني» دومين اثر وحيد نيکخواه آزاد در ژانر کودک است. در برخورد اوليه با فيلمي چون «نصف مال من نصف مال تو»، مضمون و داستان فيلم براي مخاطب کودک، مناسب به نظر نمي رسد. به واقع هم داستان مردي که دو زن دارد؛ و اين مسئله را از زنانش پنهان کرده، و بعد هم اين موضوع فاش مي شود، مضموني نيست که به درد گروه سني کودک بخورد.




اما نيکخواه آزاد توانسته به ميزان قابل توجهي اين کاستي را با خلق لحظاتي مفرح براي کودکان جبران کند. صحنه هايي که براي کودکان بانمک و جذاب هستند، مثل صحنه اي که بچه ها با گچ تصوير پدرشان را روي آسفالت مي کشند؛ يا مثلا شوخي بامزه با سطل آشغال؛ و يا صحنه اي جالب و کميک که بهرام (محمدرضا شريفي نيا) سکته مي کند و از حال مي رود، و ناگهان با سيلي برادرش (فرهاد آييش) بلند مي شود و مي ايستد.

«نصف مال من نصف مال تو» در مرداد سال 86 اکران شد و توانست در تهران فروشي 380 ميليوني داشته باشد و جايگاه ششم پرفروش ترين فيلم هاي سال را به دست بياورد.



12. «خاله سوسکه» (1388)

خاله سوسکه داستاني قديمي، نوستالژيک و خاطره انگيز است. چنين ويژگي مهمي به صورت بالقوه مي تواند عنصر تاثيرگذاري براي جذب مخاطب به سالن هاي سينما باشد. نادره ترکماني هم با استفاده از اين داستان اصيل ايراني و بهره بردن از اِلمان هايي از فرهنگ فولکلور، تلاش کرده فيلم جذابي بسازد و البته به ميزان قابل توجهي هم در اين امر به موفقيت رسيده است. «خاله سوسکه» هم بچه ها را سرگرم مي کند و هم بزرگسالان را ساعاتي از فضاي پر دغدغه روزمره بيرون مي کشد و با خود به دوران شيرين و بي دغدغه کودکي مي برد.




«خاله سوسکه» البته فيلمي خالي از ضعف نيست؛ حتي برخي از صحنه هايش اجرايي شلخته و سردستي دارند؛ ولي با اين وجود، اين فيلم جذابيت هاي خاص خودش را دارد؛ و به مراتب مي توانست فيلم پر مخاطب تري باشد. متاسفانه اکران نامناسب موجب شد که فرصت ارتباط «خاله سوسکه» با مخاطب انبوه از دست برود. «خاله سوسکه» که در جشنواره کودک سال 88 جايزه بهترين فيلم از نگاه مخاطبان را دريافت کرد، در دي 89 اکران شد و تنها به فروشي 240 ميليون توماني در تهران دست پيدا کرد.



13. «نخودي» (1389)

«نخودي» فيلم خوش ساخت و تاثيرگذاري است که اکران کم سروصداي آن موجب شد که امتيازاتش ديده نشد. داستان فيلم «نخودي» به کارگرداني جلال فاطمي، درباره يک کارگردان تئاتر عروسکي است که در انجام نمايش هايش ناموفق است. او با هر شکست و تحقيري کوچک و کوچک تر مي شود اما ملاقات با نخودي در سرزمين قصه ها، زندگي او را تغيير مي دهد.




«نخودي» يک فانتزي خلاقانه و پر ظرافت براي مخاطب کودک است؛ که بار ديگر اهميت عنصر کليدي تخيل را در سينماي کودک به ما يادآوري مي کند. فيلم با جلوه هاي ويژه ساده و البته خوب و درست اجرا شده اش، مراحل تدريجي کوچک شدن شخصيت اصلي را به شکل ملموس و مناسبي به تصوير کشيده است. کوچک شدن گام به گامي که در حقيقت نشان دهنده تحقير شدن تدريجي شخصيت اصلي فيلم از جانب اطرافيان و محيط پيرامونش است. «نخودي» که در سال هاي بي رونقي سينماي کودک و در مهر ماه سال 89 اکران شد، فروش ناموفق 100 ميليون توماني را در تهران تجربه کرد.



14. «آهوي پيشوني سفيد» (اختاپوس) (1391)

سيد جواد هاشمي براي ساخت نخستين فيلم سينمايي اش سراغ ساخت يک فيلم کودک پر هزينه رفت. «اختاپوس» مانند بسياري از فيلم هاي ژانر کودک، تقابل ازلي و ابدي خير و شر را به تصوير مي کشد. لازمه شکل گيري چنين درامي اين است که کارگردان بايد بتواند شخصيت هاي مثبت و منفي اش را به شکلي ساده، قابل فهم و در ضمن به اندازه مناسبي پرداخت کند و براي تماشاگر کودک جا بيندازد اما شخصيت هاي «اختاپوس» پرداخت مناسبي ندارند. به عنوان مثال در رأس قطب منفي داستان، موجودي ناشناخته و عجيب به نام اختاپوس قرار دارد؛ که به صورت يک گوي بلورين به تماشاگر معرفي مي شود.




گذشته از اين نکته که چگونه تماشاگر مي تواند با شخصيت محوري داستان که يک گوي بي عمل و انتزاعي است و فقط حرف مي زند، ارتباط برقرار کند و تحت تاثير قرار بگيرد؛ اصولا ما نمي دانيم اختاپوس کيست يا چيست؟ از کجا آمده و چه هدفي را دنبال مي کند؟ چرا چنين دستوراتي مي دهد و اصولا چه نفعي از اين دستورات مي برد؟ جواب اين سوال ها در نزد تماشاگران چيزي است در حد ندانستن مطلق. چنين پرداختي را مي توان کم و بيش در مورد شخصيت هاي ديگر فيلم هم پي گرفت.

با همه اين کاستي ها اين فيلم برگزيده در جشنواره کودک و نوجوان بوده و در لحظاتي تماشاگر کودک را با صحنه هاي شاد و موزيکالش سرگرم مي کند و او را مشتاق پيگيري فرجام شخصيت هاي داستان مي سازد. چنين ويژگي هايي براي يک فيلم در ژانر کودک، امتيازاتي مهم و غيرقابل چشم پوشي است.

اگرچه «اختاپوس» يکي از متقاضيان اکران در عيد نوروز بود، اما نهايتا در مهر ماه سال 91 توانست روي پرده برود و فقط در تهران فروشي بيش از 600 ميليون تومان داشته باشد.



15. «شهر موش ها 2» (1393)

در سال 93 فيلم «شهر موش ها 2» که قسمت دوم فيلم سينمايي خاطره انگيز و محبوب کودکان در اواخر دهه 50 و اوايل دهه 60 بود، به کارگرداني مرضيه برومند، اکران شد. بودجه اين پروژه ابتدا 6 ميليارد تومان برآورد شده بود اما ساخت آن با هزينه اي نزديک به 10 ميليارد تومان به پايان رسيد.




«شهر موش ها 2» نسبت به نسخه اول، از امتيازاتي چون سرمايه گذاري بيشتر، استفاده از جلوه هاي ويژه ديجيتالي و بهره بردن از شخصيت هاي عروسکي با طراحي جذاب تر و خوشايندتر و دکورهايي ديدني و زيباتر برخوردار بود.

نقطه ضعف «شهر موش ها 2» را بايد در فيلمنامه و حفره هاي آن جستجو کرد. «شهر موش ها 2» به رغم همه کاستي هايي که دارد، اثري پرکشش، جذاب و شاد براي کودکان و حتي بزرگسالان است و توانايي اين را دارد که داستانش را به گونه اي جذاب براي مخاطب روايت کند؛ نکته کليدي که براي يک فيلم به خصوص در ژانر سينماي کودک امتياز کوچکي به حساب نمي آيد.

«شهر موش ها 2» در مجموع در 85 سينما در سراسر کشور به نمايش در آمد؛ و با فروش 11 ميليارد و 300 ميليون توماني با پشت سر گذاشتن فيلم «اخراجي ها 2» پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي ايران در آن زمان شد.


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۱۱۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یونیسف خواستار توقف فوری کشتار کودکان در فلسطین شد

صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) دیروز اعلام کرد که کشتار کودکان در فلسطین باید متوقف و باید فورا آتش بس برقرار شود.

عادل خدر، مدیر منطقه‌ای یونیسف در بیانیه‌ای گفت: «در آخرین عملیات نظامی در طولکرم در کرانه باختری ۷۲ کودک فلسطینی و حداقل ۱۴ کودک دیگر در رفح غزه کشته شدند.» ️

۲۴ فلسطینی از جمله ۱۳ کودک در بمباران دو خانه در شرق رفح شهید شدند.

این مقام سازمان ملل تاکید کرد که کودکان در کشور فلسطین برای مدت طولانی در یک چرخه تراژیک و باطل خشونت گرفتار شده اند.

او هشدار داد: «این جنگی است که به طور نامتناسبی بر کودکان تأثیر می‌گذارد. کشتار کودکان باید متوقف شود. ما اکنون به آتش بس نیاز داریم.»

به گفته کاترین راسل، مدیر صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، از زمان آغاز حمله ویرانگر اسرائیل در ۷ اکتبر به نوار غزه، بیش از ۱۳۸۰۰ کودک فلسطینی در نوار غزه شهید شده اند. 

اسرائیل از زمان حمله مرزی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یک حمله نظامی مرگبار به نوار غزه انجام داده است. در این حملات دست‌کم ۳۴۲۰۰ فلسطینی، اکثرا زنان و کودکان، شهید شده‌اند و بیش از ۷۷۰۰۰ نفر دیگر در بحبوحه کشتار جمعی و کمبود وسایل ضروری زخمی شده‌اند.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل خاورمیانه

دیگر خبرها

  • پینوکیویی که کارآفرین است
  • با «کودک استرسی» چگونه برخورد کنیم؟
  • نخستین دور گفتگوهای روسیه و اوکراین با میانجیگری قطر انجام شد
  • سرباز وکارمند دادگستری کودکان را ازسیل نجات دادند
  • قطع عضو؛ سرنوشت تلخ کودکان معصوم فلسطینی
  • سازمان ملل: بیش از ۲۳ هزار کودک قربانی سلاح های انفجاری شدند
  • پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
  • یونیسف خواستار توقف فوری کشتار کودکان در فلسطین شد
  • ۶۷۸ خیر حامی کودکان تحت حمایت بهزیستی هستند
  • تقویت و جلوگیری از ضعیف‌شدن چشم کودکان