گشت ارشاد و سرگشتگی مسوولان/ مانده باز حسابهای 10 ساله!
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۲۴۵۲۴
گشت ارشاد از آن دسته سوژهها و موضوعات دراز دامنی است که در عرصه مسائل فرهنگی و اجتماعی، چندین دهه محل نظرات و قضاوتهای گوناگون قرار گرفته است.
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
فاجعه برجام نتیجه بیتوجهی به توصیههای رهبری
محمدحسین محترم در سرمقاله امروز کیهان نوشت:
تیم مذاکرهکننده هستهای و برجامیان، آن روز که جیک جیک مستانشان بود و تذکرات و انتقادهای دلسوزان نظام و کشور را با عناوینی چون دلواپسان و بیشناسنامهها و ترسوها و بزدلها جواب میدادند، و هر دستاوردی در کشور را –حتی موشکهایی که خود مورد حملات سیاسی و رسانهای قرار میدهند- به برجام ربط میدادند و آن را جزء افتخارات برجامی خود تلقی و دیگران را از صدر تا ذیل نظام متهم به مانع تراشی در مسیر توسعه کشور و حل مشکلات مردم میکردند، حالا که زمستان برجام فرا رسیده و در قافیه آن ماندهاند و هر روز باتحریم و تهدید جدیدی روبرو میشوند، برای فرار از پاسخگویی در محضر ملت، به فرافکنی و تناقضگویی روآوردهاند و ادعا میکنند «کشور متولی دارد»!. اکنون در دوسالگی برجام که ناقصالخلقه بودن آن آشکارتر شده، رئیسجمهور در جلسه هفته گذشته هیئت دولت مجددا تاکید کرد «برجام با رهنمودهای مقام معظم رهبری حاصل شده است».
رئیسسازمان انرژی اتمی هم که در مجلس برای تصویب بیست دقیقهای برجام قسم جلاله خورده بود، برای رفع مسئولیت خود و همکارانش در تیم مذاکرهکننده، هفته گذشته در همایش اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور در مشهد خطاب به منتقدان برجام، ادعا کرده «مگر کشور متولی و مسئول نداشته که فکر میکنید تیم مذاکرهکننده شخصاً مذاکرات را تعیین تکلیف میکردند؟».
حسن قشقاوی معاون وزارت امور خارجه هم در همان همایش در تایید این ادعا گفته «نفر اول مملکت رهبرمعظم انقلاب، ساختار و عملکرد نظام به ویژه برجام را تعیین کردند».هرچند این ادعا،ادعای جدیدی نیست اما قابل تامل و سؤال برانگیز است و باید نسبت به تلاش دستگاه تبلیغاتی دولت برای جریان سازی درباره این ادعا هشدار داد، که ممکن است در ماههای آینده بر شدت این جریان سازی نیز افزوده شود. سال گذشته نیز رئیسجمهور در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران ادعا کرده بود «ما هیچ قدمی در مورد برجام برنداشتیم مگر آن که با مقام معظم رهبری مشورت کردیم»!.
لذا در پاسخ به این ادعای خلاف واقع و به دور از انصاف و علیرغم همهگونه حمایت رهبرمعظم انقلاب از تیم هستهای، باید گفت «کشور متولی دارد و متولی تیزبین و زمان شناس و مدبری هم دارد»، اما مشکل این است که «متولیان اجرایی» گوش شنوایی ندارند و برای تامین منافع حزبی خود دل به وعدههای غرب خوش کردهاند و برای راضی کردن آمریکا، منافع مردم را قربانی خوشبینی توهم آمیز خود میکنند. در اینکه «متولی کشور» چه فرمودند و «متولیان اجرایی» چه کردند،سخن بسیار است. فقط به چند مورد آنها اشاره میکنیم.
1- رئیس سازمان انرژی اتمی اردیبهشت امسال در حاشیه دیدار با معاون نخست وزیر مجارستان اذعان کرد« براساس برجام قرار شده بود 900 تن اورانیوم از قزاقستان به ایران منتقل شود اما با مخالفت انگلیس معلق شده است!» . خرداد 95 ایران براساس برجام خواستار تهیه 900 تن اورانیوم از قزاقستان شد، اما اعضای 1+5 ادعا کردند در صورتی اجازه این کار را میدهیم که ایران سه شرط جدید یعنی خروج آب سنگین از ایران، صفر شدن اورانیوم باقی مانده در لولهها و مسئله الیاف کربن را بپذیرد. ایران اعلام کرد زمان مذاکره گذشته، اکنون زمان اجرای برجام است، اما 1+5 فشار آوردند که ایران باید سه شرط را بپذیرد.همان زمان که آقای صالحی و تیم مذاکرهکننده آماده پذیرش این سه شرط شده بودند، رهبر معظم انقلاب 25 خرداد 95 در سخنرانی عمومی( قطعاً بعد از تذکرات خصوصی) خطاب به رئیس سازمان انرژی اتمی و نام بردن از ایشان هشدار دادند :«آقای صالحی! مطلقا زیر بار نروید و قبول نکنید» . حال سؤال این است که اگر کشور متولی دارد که دارد، چرا آقای صالحی سال گذشته به هشدارها و تذکرات متولی کشور توجه نکرد و بدون اجازه و اذن متولی کشور سه شرط را پذیرفت؟ نکته تاسف بار اینجاست که بعد از پذیرش و انجام دادن این سه شرط باز اجازه انتقال اورانیومها از قزاقستان به ایران را ندادند که آقای صالحی میگوید «با مخالفت انگلیس معلق شده است»!
2- متولی کشور در عین حالی که 20 فروردین 94صریحاً ادعای دخالت رهبری در جزئیات مذاکرات هستهای را رد کردند، بارها ملاحظات و انتقادهای خود درباره مذاکرات هستهای و برجام را صریح و علنی به تیم مذاکرهکننده جهت رعایت حقوق ملت و کشور اعلام کرده بودند از جمله سوم شهریور 95 در دیدار هیئت دولت تاکید داشتند :« نباید در مقابل وعده آنها اقدام نقد انجام داد، هر اقدام خود را منوط به اقدام طرف متقابل کنید». چرا بر خلاف نظر متولی کشور تمام اقدامات نقد را در برابر اقدامات نسیه انجام دادید؟.
3- متولی کشور در نامه تاریخی۲۹ مهرماه ۹۴در الزامات نه گانه تاکید کردند «وضع هرگونه تحریم درهر سطح و به هربهانهای،نقض برجام محسوب خواهد شد» و دولت را موظف کردند در این صورت «طبق بند ۳ مصوّبه مجلس، فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند»؟ چرا طبق نظر متولی کشور در برابر این همه اعمالِ تحریمهای جدید فعالیتهای برجام را متوقف نکردید؟. چرا رئیسجمهور در جلسه هفته گذشته دولت باز تاکید میکند ایران به تعهدات خود پایبند خواهد بود؟ چرا به فرمایش رهبرمعظم انقلاب و اذعان وزیر امور خارجه از خطوط قرمز نظام عبور کردید؟ و.... لذا نتیجهای که اکنون از برجام حاصل شده، حاصل اقدامات نابجایی است که از اول تیم مذاکرهکننده بر خلاف تذکرات رهبرمعظم انقلاب انجام داده و چون خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج!
4- رئیسجمهور با اشاره به اینکه امروز یکی از توطئههای آمریکاییها این است که ایران دست از تعهدات خود بردارد تاکید کرده ما متعهد به تعهداتمان خواهیم بود. رئیس سازمان انرژی اتمی هم با طرح این سؤال که«چرا ترامپ میگوید برجام بدترین قرارداد تاریخ آمریکاست» تلاش کرده القاء کند برجام برای ایران سود داشته و برای آمریکا ضرر!، هرچند ادعا میکردند مذاکرات برد – برد!. اما در پاسخ به این القاء باید گفت که توطئه اصلی آمریکا این است که با این حربه میخواهد ایران را متعهد به تعهداتش نگه دارد و خود به هیچ تعهدی عمل نکند!. چنانکه بعد از انجام تمام تعهدات ایران، تاکنون عمل نکرده و حتی ارنست مونیز وزیر خزانه داری سابق آمریکا که هدایایش کام آقایان را شیرین کرده، همزمان با مذاکرات هستهای و هم هفته گذشته، به شبکه سیانان تاکید کرد که «ما از اول اعلام کردیم که قصد نداریم تحریمها و فشار علیه جمهوری اسلامی را برداریم، بلکه آنها را حفظ خواهیم کرد تا دیگر فعالیتهای ایران در منطقه را متوقف کنیم»! رئیس سازمان انرژی اتمی برای القاء موفقیتآمیز بودن برجام گفته «ما ده میلیارد دلار در رابطه با صنعت هستهای پروژه بستیم و به مدد برجام فساد در فروش نفت کنار زده شده». آقای صالحی پاسخ دهند این قراردادها با چه کسی بسته شده؟ چرا جزئیات آنها برای مردم بیان نمیشود و اگر باجدهی و فسادی در این قراردادها نیست، چرا بر محرمانه بودن آنها اصرار دارید؟
5- و اما نکته مهم و قابل توجه ملت ایران: این روش آمریکاست که اول با فضا سازیهای رسانهای– سیاسی با دیگر کشورها به صورت چندجانبه و یا دو جانبه معاهده و قراردادی را امضا و طرف و یا طرفهای مقابل خود را متعهد به آن میکند و پس از اجرای تعهدات طرفهای مقابل باز با فضاسازی از اجرای تعهدات خود سر باز میزند. آنچه که اکنون در معاهده تغییرات اقلیمی پاریس و برجام انجام داده ، مصداقهای عینی این سخن است. نکته قابل تامل برای ملت ایران در این دو معاهده این است که آمریکاییها در برجام ادعا میکردند ایران انرژی فسیلی از جمله نفت و گاز دارد و نیاز به انرژی هستهای ندارد و اکنون در معاهده پاریس میگویند ایران و دیگر کشورها برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست باید استفاده از انرژی فسیلی را کنار بگذارند! اما در عین حال خود برای تصاحب منابع انرژی فسیلی یعنی نفت و گاز مسابقه گذاشته از جمله قرارداد توتال فرانسه که به گفته نخستوزیر سابق ایتالیا، توتال از سوی آمریکا ماموریت داشته به ایران برود تا نفت ایران را بخرد و به آمریکا بفروشد!.
6- لذا آقایان «متولی اجرایی»! که پشت پرده اینگونه زد و بند میکنید و بر محرمانه بودن قراردادها با آمریکاییها و فرانسویها و دیگران اصرار دارید، حداقل جوانمرد باشید و برای توجیه سرانجام نافرجام برجام از رهبری هزینه نکنید و مسئولیت آنچه کردید خود باید بپذیرید.
تظلمخواهی نیویورکی
زهرا طباخی در سرمقاله امروز وطن امروز نوشت:
سفر نیویورکی محمدجواد ظریف در شرایطی به پایان رسید که بر پیشانی همه مذاکرات و دیدارهای برگزار شده، گلهگذاری از نقض برجام توسط آمریکا میدرخشید. از گفتوگو با رسانههای آمریکایی تا مذاکره با شورای روابط خارجی آمریکا و دیدارهای یواشکی احتمالی که ما از چند و چون آن بیخبریم اما مفادش بیارتباط با پیگیری قولهای گذشته برجامی نمیتواند باشد. به هر حال رسانههای آمریکایی گفتند و نوشتند که دومین اعتراض رسمی ایران در طول یک ماه اخیر به مقامات آمریکایی به علت نقض برجام ارائه شد. این در حالی است که ایران برای بار دوم تصمیم گرفت به نقض توافق برجام در نشست کمیسیون مشترک اعتراض نکند! توافقی که بنا بود به قول آقای رئیسجمهور به فروپاشی ساختار تحریمها و تبدیل ایران به کشوری عادی در حوزه اقتصاد بینالملل منجر شود اما اکنون با سازوکاری ترمیم شده، پیشرفته و حرفهایتر از قبل به اضافه مجموعهای از تحریمهای هوشمند فزاینده، مقابل کشورمان سر برافراشته است! تحریمهایی که مطابق برنامهریزی اندیشکده نفوذی نایاک و تیمی از محققان وزارت خارجه، خزانهداری و دفاع آمریکا برنامه انتقال تحریمها به داخل ایران را در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، با معاونت چهرههای ایرانی همچون سیامک نمازی، بیژن خواجهپورخویی، پری نمازی و رضا مرعشی سرپرستی کرد و اکنون در دوره ریاست دونالد ترامپ به مرحله اجرا رسیده است.
قضاوت کدخدا!
تحلیل شرایط کمی مشکل شده، چرا که برای پیگیری نقض برجام، شکایت نزد ناقض توافق در نیویورک بردهایم! انتظار هم داریم سازوکار جدید تحریمها که بر بستر برجام استوار شده، با «اعتراض و انفعال»، حل و فصل شود! شاید باز هم مقامی عالیرتبه بر سر میز گفتوگو با سناتورها و اعضای شورای روابط خارجی آمریکا، ایالات متحده را با یادآوری بدعاقبتی رفقای حزبی خود در ایران بهدنبال ادامه تحریمها و نقض مکرر برجام وحشتزده کرده و گفته باشد: «اگر چنین و چنان کنید غربگرایان در ایران شکست خواهند خورد و شما باید با اصولگرایان در دورههای بعد بر سر میز مذاکره بنشینید! آیا این برای شما کافی نیست؟»
اما چرا شکایت از آمریکا را نزد آمریکا بردهاند؟ مگر برای پیگیری نقض برجام، سازوکار حقوقی در نظر گرفته نشده است؟ بر اساس 2 بند 36 و 37 نخستین مرجع رسیدگی به شکایت برای حل و فصل اختلافات برجامی، کمیسیون مشترک است.
کمیسیون مشترک شامل کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین، روسیه، ایران و نماینده اتحادیه اروپاست که جمعا 8 عضو دارد. کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. تصمیمگیری در کمیسیون مطابق رای حداکثری است یعنی اگر 5 کشور از 8 کشور عضو، همرای باشند، رای آنان ملاک قرار میگیرد. اگر ایران نتیجه را نپذیرد در نهایت در رفت و برگشتها و نشستها پس از 65 روز تمام تحریمها به اضافه تحریمهای پسابرجامی که به قوت خود باقی است، به صورت خودکار بازمیگردد و برخلاف تبلیغات دولتیهایی همچون دکتر صالحی، بازگشتپذیری خسارات هستهای با توجه به خروج ذخایر اورانیوم از کشور و از دست رفتن تاسیسات آب سنگین اراک دستکم روی کاغذ محال است!
پس محمدجواد ظریف به این علت برای پیگیری نقض برجام راهی نیویورک شده که مطمئن است درصورت ارجاع شکایت به کمیسیون برجام، آمریکا دستکم 5 رای از 8 رای را از آن خود خواهد کرد.
منزوی کردیم!
بازگردیم به داخل کشور؛ 11 تیر همین امسال، حسن روحانی به عنوان کسی که پیشتر اعلام کرده بود همه مسؤولیت برجام با وی است، از رسالت جدید خود خبر داد: «منزوی کردن آمریکا»! این سیاست جدید در شرایطی به جامعه عرضه شد که وی پیشتر به مردم وعده داده بود با توافق با «کدخدا» همه مشکلات را حل خواهد کرد، چرا که بقیه کشورها جملگی از کدخدا حساب میبرند!
این در حالی است که پیش از تغییر مانیفست حسن روحانی، غربگرایان در داخل و خارج کشور در روزنامهها و رسانههای خود از «موفقیت دولت در منزوی کردن آمریکا» پرده برداشته و موضع جشن و سرور گرفته بودند. به عنوان نمونه، مصطفی تاجزاده، 27 تیر 95 یعنی تقریبا یکسال قبل از تغییر موضع روحانی در روزنامه آرمان گفته بود: «روحانی آمریکا را منزوی کرده است!»
مجید انصاری، معاون حقوقی حسن روحانی نیز 7 اردیبهشت 96 گفته بود: «امروز اگر ترامپ سخنی علیه برجام بگوید، اتحادیه اروپا پیش از ما پاسخ او را میدهد و ما در برجام اجماع جهانی علیه ایران را شکستیم و آمریکا را در ضدیت با برجام منزوی کردیم!»
اهمیت این مساله اینجاست که اگر روحانی آنطور که اعوان و انصار وی تاکید میکنند با برجام آمریکا را منزوی کرده، اکنون نباید از پیگیری حقوقی نقض برجام مطابق رویهای که توسط دیپلماتهای تیمش نگارش شده و به امضا رسیده، نگران باشد. آمریکا منزوی شده و طبیعتا کسب 5 رای از 8 رای کمیسیون مشترک هدفی دست یافتنی است.
باجدهی ضدملی
اما اگر هدف مذکور محقق نشده و آمریکا «کدخدا» باقی مانده، میتوان قویا چنین اندیشید که امتیازدهی به اروپاییها در قالب قراردادهای ضدمنافع ملی همچون «توتال» و شریک کردن فرانسه و انگلیس و آلمان و چین و روسیه در سهم مردم ایران از اقتصاد ملی با نسبتهای غیرصیانتی، برای محقق کردن سریع هدف «نجات برجام» از مرگ حتمی است. به عبارت سادهتر، بیش از آنچه ذیل برجام برای تغییر سیاست خارجی ایران به غرب امتیاز دادند، در حوزه اقتصاد و منافع مردم واگذار میکنند که آبروی غربگرایان و هدف «آشتی با آمریکا» را نجات دهند! فارغ از کنایههای سیاسی و رقابتهای حزبی، آیا این بارزه سیاست خارجی شاهزادگان قاجار نبوده است؟! مهمتر اینکه همه از رویه «باجگیری پسابرجامی» راضی هستند.
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که محاسبات غربگرایان به علت تحلیل غلط نوع روابط به هم پیوسته اروپا و آمریکا پراشتباه بوده و دقیقا به همین دلیل است که تاکنون سیاست امتیازدهی به فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا و... منجر به دفاع حقوقی آنها از ایران در کمیسیون مشترک برجام نشده است.
منافع تحریمها
به دنبال وضع هر تحریم جدید توسط آمریکا، ایران به اروپا باج اقتصادی بیشتری میدهد و نفت نیز ارزانتر میشود! با انعقاد قراردادهایی مثل توتال بنا بر مدل جدید قراردادهای نفتی که به نظر میرسد محصول مشترک دولت «ایران و انگلیس» است، حتی اگر در آینده ایران برجام را ترک کند و به دنبال آن نفت گران شود نیز مطابق توافق مکتوب، تبادل با همان قیمت قبل صورت خواهد گرفت! خدا بدهد برکت... مگر همه این معاملات و روابط پرسود حاصل ریلگذاری آمریکاییها از اوباما تا ترامپ نیست؟ چرا باید اروپا یا حتی چین برابر چنین سازوکاری قیام کنند؟! کدام بخش از منافع غربیها یا شرقیها به دنبال وضع تحریمهای جدید علیه ایران در پسابرجام تهدید شده که نیاز به دخالت آنها در پرونده و مثلا تلاش برای انزوای آمریکا باشد؟
پازل پیچیده دور جدید تنش در مسجدالاقصی
سید رضا قزوینی غرابی در یادداشت روز خراسان نوشت:
حادثه هفته گذشته در صحن مبارک مسجد الاقصی و کشته شدن تعدادی از نظامیان صهیونیست، موضوع فلسطین و مسجدالاقصی را پس از شش سال آشفتگی در سراسر جهان اسلام که حاصل انقلاب های عربی، کشمکش ساختگی سنی – شیعی و اکنون بحران عربی – عربی بود بار دیگر به صحنه آورد تا مشخص شود موضوع فلسطین و مسجد الاقصی همچنان تنها عامل در تحریک روح امت در گرد آمدن پیرامون یک دغدغه و نگرانی مشترک است. عملیات اخیرسه جوان شهادت طلب فلسطینی که منجر به شهادت آنها و هلاکت دو پلیس رژیم صهیونیستی در صحن مقدس مسجد الاقصی شد و تشدید تدابیر امنیتی اسرائیل در ورود نمازگزاران به مسجد الاقصی از طریق نصب گیت های الکترونیکی بازرسی، فضای 2روز گذشته بیت المقدس و بخش شرقی آن را که جمعه خشم نام گذاری شده بود کاملا امنیتی کرده بود.پس از اصرار نتانیاهو بر نصب گیت ها برای بازرسی نمازگزاران، کنترل اوضاع از دست صهیونیست ها خارج می شود و در درگیری ها سه نفر از نمازگزاران به شهادت می رسند و تعدادی دیگر مجروح می شوند. همان شب نیز یک شهروند کرانه باختری با عبور از همه دوربین ها و موانع امنیتی، سه شهرک نشین را به قتل می رساند تا عملا موضوع فلسطین پس از شش سال بی توجهی در سراسر جهان اسلام و جهان عرب، بار دیگر تبدیل به موضوع شماره یک شود.درباره حادثه روز جمعه و مسائل یک هفته اخیر در کرانه باختری باید به چند نکته اشاره کرد:
در سایه هماهنگی های امنیتی دولت محمود عباس و رژیم اشغالگر قدس، اوضاع دو سه سال اخیر در کرانه باختری و قدس شرقی، اوضاعی آرام تعریف می شد. هر چند که پیش بینی نهادهای امنیتی اسرائیل حاکی از آن بود که در دو سال آینده کرانه باختری می تواند شاهد سرایت درگیری به این مناطق باشد اما بی درایتی مقامات امنیتی اسرائیل در چگونگی برخورد با ورود نمازگزاران در توهین به آنها از طریق نصب گیت که شائبه تلاش برای یهودی سازی مسجد الاقصی و کنترل یک جانبه آن توسط این رژیم را در ذهن فلسطینی ها متبادر می کند و همچنین اطمینان مقامات صهیونیست از درگیری شدید جهان عرب با مناقشات سیاسی داخلی و درگیری در جبهه های نظامی باعث شد تا شعله یک حرکت جدید در قدس شرقی روشن شود.
اکنون وضعیت برای اسرائیلی ها بدتر شده است. زیرا نه مقامات اسرائیلی قادر به کنترل آن هستند و نه دولت محمود عباس در وضعیتی است که توان به کنترل درآوردن خشم جدید فلسطینی ها را داشته باشد.
علاوه بر اینکه عوامل چندی به کمک موضوع خواهند آمد تا آتش موجود را شعله ورتر کنند.بجز خشم فلسطینی ها، جنبش حماس و جهاد در این موضوع ورود کرده اند تا علاوه برایجاد یک مواجهه جدی با اسرائیل، وضعیت برای محمود عباس را نابسامان کنند. عباس که تا چندی پیش مشغول هماهنگی امنیتی با اسرائیل بود و حمله هفته گذشته سه جوان فلسطینی را در گفت وگو با نتانیاهو محکوم کرده بود اکنون همه ارتباطات خود با تل آویو را به حالت تعلیق درآورده است. روشن است که عباس برای متهم نشدن به هماهنگی و ارتباط با صهیونیست ها در شرایط فعلی دست به چنین اقدامی زده است اما سکوت عباس یا حمایت او از فلسطینی ها عملا یک نتیجه واحد خواهد داشت و آن به حاشیه رانده شدن وی در معادلات چه از سوی صهیونیست ها و چه از سوی فلسطینی ها خواهد بود.
همراهی جهان اسلام با مردم فلسطین پس از حادثه روز جمعه نیز می تواند عامل تعیین کننده ای برای شدت یافتن شعله این آتش باشد. فضای مجازی و رسانه ای در جهان عرب و جهان اسلام اکنون در حال سوق دادن به سمت شعله ور تر کردن حرکت اخیر مردم کرانه باختری و پیوند دادن نوار غزه با آن است و تردیدی نیست که افزایش حملات فلسطینی ها به صهیونیست ها و شهرک نشینان با سلاح سرد حاصل انتفاضه اخیر خواهد بود.
از منظر صهیونیست ها اوضاع برای این رژیم نیز مطلوب نخواهد بود. رژیمی که در سایه بحران های امنیتی و نظامی جهان عرب، توانسته بود در یک آرامش نسبی اوضاع را بگذراند اکنون گرفتار حالتی
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۲۴۵۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور تغییر کرد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با ابلاغ رئیسجمهور بهعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی در حکمی عاطفه خادمی را بهعنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور منصوب کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با ابلاغ رئیسجمهور بهعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی، بر اساس ماده واحده «تأیید انتخاب دبیر شورای فرهنگ عمومی» که در جلسه هشتم اسفند سال گذشته شورایعالی انقلاب فرهنگی بر اساس مصوبه جلسه بیستویکم بهمن سال ۱۴۰۲ شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تصویب رسیده، در حکمی عاطفه خادمی را به عنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور منصوب کرد.
عاطفه خادمی پیش از این بهعنوان مشاور اجتماعی وزیر و دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این وزارتخانه مشغول به فعالیت بود؛خادمی متولد سال ۱۳۶۳ و دانش آموخته دکترای سیاستگذاری فرهنگی و بهعنوان اولین زن فارغ التحصیل این رشته در کشور است.
وی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی و دارای تألیفات پژوهشی با رویکرد سیاستگذاری در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بهویژه با محوریت زنان و خانواده نیز هست.
در سوابق علمی و اجرایی وی میتوان به تجربه همکاری با نهادهای مختلف مانند سازمان صدا و سیما، پژوهشگاه های مرتبط در حوزه علوم انسانی حول بررسی مسائل مختلف حوزه فرهنگ و اجتماع، متمرکز بر حوزه های تحولی، مسئول دبیرخانه تحول مجتمع های قضایی خانواده در قوه قضاییه و دبیر دبیرخانه کمیته اجتماعی و فرهنگی سند تحول دولت سیزدهم اشاره کرد.
پیش از این سیدمجید امامی بهعنوان دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور در این مسئولیت خدمت میکرد.