10 فيلم تاريخي برتر سينما که واقعيت را تحريف کرده اند
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۵۱۷۱۹
خبرگزاري آريا - وب سايت روزياتو: بعضي اوقات فيلم هايي که از روي داستان هاي واقعي تاريخي ساخته مي شوند چنان از واقعيت ماجرا دور مي شوند که بايد آن ها را فيلم هاي فانتزي دانست. اما در کمال ناباوري اين فيلم ها چنان استادانه و زيبا ساخته مي شوند که کسي به واقعيت داشتن يا نداشتن داستان تاريخي آن ها اعتنايي نکرده و فيلم با استقبال منتقدان و موفقيت تجاري روبرو مي شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
1- شجاع دل
تعداد فراوان دستکاري هاي تاريخي در فيلم معروف و پرفروش «شجاع دل» (Braveheart) که مل گيبسون در نقش کارگردان و بازيگر اصلي آن ظاهر شد آن را نه به يک فيلم با واقعيت تاريخي بلکه به يک فيلم فانتزي و افسانه اي تبديل مي کند. ويليام والاس در اين فيلم يک جنگاور خودساخته نبود بلکه در تاريخ اسکاتلند وي يک شواليه بود که در خانواده اي آريستوکرات به دنيا آمد. شايد نبرد موسوم به «نبرد استرلينگ» را در اين فيلم به ياد داشته باشيد اما نکته ي جالب اين که اين نبرد به گفته ي تاريخدانان «نبرد پل استرلينگ» (Battle of Stirling Bridge) نام داشته است که در فيلم هيچ نشاني از اين پل ديده نمي شود و در واقع رندال والاس، نويسنده ي فيلمنامه ي اين فيلم، به دلايل سينمايي از وارد کردن آن در فيلمنامه خودداري کرد.
در اين فيلم آمده است که در آن دوران قانوني به نام «primae noctis» وجود داشت که بر اساس آن لردها،اربابان و افراد زمين دار مي توانستند به دختران دوشيزه ي رعيت ها تجاوز کنند اما در واقع هيچ دليل و مدرک تاريخي دال بر وجود و اجراي چنين قانون مخوفي وجود ندارد. ايزابلا اهل فرانسه که در اين فيلم نقش معشوقه ي ويليام والاس را بازي مي کند در دوران شورش ويليام والاس تنها 4 سال سن داشته است و به همين دليل رابطه ي عاشقانه ي او با ويليام والاس و نقش آفريني او در اين فيلم تنها يک داستان ساختگي از طرف سازندگان فيلم «شجاع دل» به نظر مي رسد.
2- گلادياتور
فيلم «گلادياتور» (Gladiator) فيلم حماسي تاريخي ساخته ي ريدلي اسکات يک فيلم بسيار زيبا و موفق بود اما اين فيلم نيز اشتباهات بسياري در به تصوير کشيدن فضاي سياسي در دوران روم باستان داشت. علاوه بر اين که شخصيتي به نام ماکسيموس دکسيموس مريديوس هيچ گاه وجود خارجي نداشته است، شايد بيشترين تحريف در اين فيلم در مورد شخصيت کومودوس صورت گرفته است. در واقع کومودوس بيش از 12 سال بر روم حکومت کرد در حالي که در فيلم «گلادياتور» اين مدت به دو يا سه سال کاهش پيدا مي کند.
همچنين او از آن چه که در فيلم به نمايش درآمده جوان تر، ورزيده تر و شجاع تر بوده و در واقع دخالتي در مرگ پدرش،مارکوس اورليوس نداشته است. در واقع مارکوس اورليوس به خاطر بيماري طاعون درگذشت و کومودوس نيز در ميدان مبارزه گلادياتورها کشته نشد. واقعيت اين است که وي در مبارزه با ماکسيموس تنها زخمي شده و سال ها بعد از ماجراي ماکسيموس در حمام توسط يکي از گلادياتور به نام نارسيسوس خفه شد. در برخي از صحنه هاي فيلم سگ هاي نژاد شپرد آلماني ديده مي شود اما واقعيت اين است که در آن زمان چنين نژاد سگي هنوز به وجود نيامده بود.
علاوه بر اين در آن دوران در نبرده از منجنيق استفاده نمي شد زيرا بسيار سنگين بوده و انتقال آن از مکاني به مکان ديگر به سختي امکان پذير بود. همچنين در صحنه اي از فيلم به کمانداران فرمان «آتش» (fire) داده مي شود که با توجه به اين که اين واژه تنها براي شليک سلاح هاي گرم به کار رفته و در آن دوره سلاح گرمي وجود نداشت،استفاده از چنين واژه اي براي پرتاب تير بي معني به نظر مي رسد.
3- 10٫000 سال قبل از ميلاد مسيح
رولاند امريش کارگردان بزرگ و مشهوري است اما فيلم «10٫000 سال قبل از ميلاد مسيح» (10,000 B.C.) ساخته ي او پر از اشتباهات فاحشي بود که البته نتوانستند مانع استقبال از اين فيلم حماسي شوند. در اين فيلم ماموت هاي پشم دار در يک بيابان گرم به تصوير کشيده مي شوند که زندگي شادي دارند و همچنين اهرام ثلاثه ي مصر که در اين فيلم به نمايش در مي آيند نيز با توجه به اين که اين بناها 8٫000 سال پس از دوران فيلم ساخته شده اند نيز اشتباه فاحشي به شمار آمده و از نقاط ضعف فيلم نامه محسوب مي شوند. براي توضيح اين دو گاف تاريخي بايد گفت که ماموت هاي پشم دار در چنين هواي گرمي گرما زده مي شدند و عملاً امکان زندگي چنين موجودي در هواي گرم وجود نداشته است.
همچنين در آن دوران اين جانوران عظيم الجثه در حال انقراض بودند چيزي که در فيلم کاملاً برعکس به تصوير کشيده مي شود. علاوه بر اين مصريان در حدود 2٫500 سال قبل از ميلاد مسيح شروع به ساخت اهرام ثلاثه کردند که اين موضوع نيز از اشکالات تاريخي فيلم رولاند امريش محسوب مي شود. نکته ي ديگر اين که ببرهاي دندان شمشيري و پرنده هاي بزرگ و عجيبي که شخصيت اصلي داستان با آن ها مواجه مي شود در واقع قرن ها پيش از سال 10٫000 قبل از ميلاد مسيح منقرض شده بودند. همچنين سازه هاي مصريان و زباني که در فيلم صحبت مي شود نيز کاملاً ساختگي و مضحک بوده و بسيار اشتباهات تاريخي ديگر که فيلم از آن ها رنج مي برد.
4- پوکاهانتس
انيميشن معروف «پوکاهانتس» (Pocahontas) ساخته ي کمپاني ديزني يک داستان رويايي را روايت مي کند که در واقع با واقعيت تاريخي فاصله ي زيادي دارد. دختر سرخپوست زيبايي که در اين انيميشن «پوکاهانتس» نام دارد در واقع «ماتواکا» (Matoaka) نام داشت . پوکوهانتس لقب او به معناي «دختر ناقلا» بوده و قبيله ي او نيز در واقع «پوهاتانس» (Powhatans) نام داشت.
کمپاني ديزني رابطه ي عاشقانه ي او با يک مهاجر خوش چهره به نام جان اسميت را تنها براي جذاب کردن ساخته است زيرا در دوراني که اولين مهاجران انگليسي به سرزمين هاي سرخپوستان آمريکا وارد شدند، ماتواکا 10 يا 11 سال سن داشت و بدين ترتيب امکان رابطه ي عاشقانه اي بين او و جان اسميت وجود نداشت. همچنين بر اساس گفته هاي کساني که در کشتي مهاجران انگليسي همراه جان اسميت بودند وي مردي تند خو، خودخواه و بيرحم بوده است.
5- پرل هاربر
باعث تاسف است که کارگردان خوشنام و معروفي مانند مايکل بي احساس کرده است که بايد يکي از حملات هوايي واقعي و مرگبار در تاريخ ايالات متحده را هاليوودي کند. به دليل فيلم نامه ي ضعيف رندال والاس و بي توجهي مايکل بي به تاريخ و حقيقت اين واقعه، فيلم «پرل هاربر» (Pearl Harbor) به عنوان يکي از سوال برانگيز ترين فيلم هاي حماسي تاريخي سينما شناخته مي شود. گاف هاي تاريخي اين فيلم از قبل از شروع حمله آغاز مي شود.
شخصيت راف مک کاولي (با بازي بن افلک) در آن دوران نمي توانست به عضويت اسکادران نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا دربيايد زيرا قانون ارتش ايالات متحده اجازه نمي داد که افراد حاضر در ارتش اين کشور به خدمت نيروهاي يک کشور خارجي دربيايند. در جايي از فيلم مک کاولي و دني واکر (با بازي جاش هارتنت) تهديد مي شوند که به «بازداشتگاه» فرستاده خواهند شد. در اين صحنه از واژه ي «brig» استفاده مي شود که در واقع در ارتش هيچگاه از چنين کلمه اي استفاده نمي شود. همچنين پرستاران نيروي دريايي نمي توانستند در مورد مهيا بودن شرايط خلبانان براي پرواز نظر بدهند و به طور کلي در آن دوران ارتباط بسيار کمي بين اين دو گروه وجود داشت.
همچنين بسياري از هواپيماها و تجهيزات نظامي که در فيلم به نمايش در مي آيند سال ها بعد ساخته شده بودند و دليلي جز عدم مطالعه ي دقيق تاريخي را نمي توان براي چنين اشتباه فاحش تاريخي برشمرد. زماني که هواپيماهاي ژاپني به بندر پرل هاربر حمله مي کنند مايکل بي بسياري از واقعيات تاريخي را ناديده مي گيرد. به عنوان مثال در زمان حمله که صبح 7 دسامبر سال 1941 بود، درياسالار کيمل در ميدان گلف نبود. رنگ هواپيماهاي ژاپني نيز سبز تيره نبوده و در منابع بسياري عنوان شده که اين هواپيماها رنگ خاکستري روشن داشتند. همچنين در زمان حمله به پرل هاربر، مک کاولي و واکر پرواز نکرده و با هواپيماهاي ژاپني درگير نشدند در حالي که در فيلم اين دو سوار هواپيماهاي جنگنده ي خود شده و حتي 7 جنگنده ي ژاپني را ساقط مي کنند. همچنين آن ها هيچ رابطه ي عاشقانه اي با پرستاران نيروي دريايي ايالات متحده نداشتند.
6- جي اف کي
شايد بگوييد که فيلم «جي اف کي» (JFK) در زمره ي فيلم هاي تاريخي حماسي قرار نمي گيرد اما بدون شک هر ليستي از فيلم هاي هاليوودي که اشتباهات تاريخي فاحشي دارند بدون اين فيلم ناقص خواهد بود. اليور استون، کارگردان اين فيلم که در مورد ترور جان اف کندي است را به دليل تمامي تحريفات تاريخي که انجام داده بايد نکوهش کرد. بخصوص در اين مورد که اليور استون در اين فيلم مي گويد که ليندون جانسون در اين دوران قصد داشته کودتايي را براي کنار زدن کندي و به دست گرفتن قدرت انجام داده و يا دستکم در آن دخالت داشته است که تفاوت بسياري با مدارکي که در مورد اين واقعه وجود دارد در آن ديده مي شود.
همچنين در اين فيلم يکي از شخصيت هاي فيلم به نام «ديويد فري» که يکي از افراد مظنون حادثه بوده، در برابر ديويد گريسون، شخصيت اصلي داستان فيلم و کسي که به ماجراي قتل کندي رسيدگي مي کند، اعتراف مي کند که در اين توطئه دخالت داشته است. اما در واقع فري کاملاً هر گونه شايعه ي خرابکاري و توطئه را رد کرده بود و حتي خواسته بود از دستگاه هاي دروغ سنج استفاده شود تا صداقت حرف هاي او مشخص گردد. اشتباهات فاحش ديگري نيز در همين سبک و سياق در اين فيلم ديده مي شود. شهادت هاي گريسون که بر اساس شواهد تاريخي و مستدل در آن دوران شديداً تحت تاثير مواد مخدر بود توسط اليور استون کاملاً صادق و در حد کتاب مقدس انگاشته شده است.
بسياري از تئوري هاي توطئه ساخته شده توسط گريسون نقشه هايي بسيار خنده دار و مضحک بوده و با اسناد تاريخي آن واقعه هيچ تطابقي ندارند. اليور استون به سختي تلاش کرده است که از طريق بازي کردن با واقعيات و تحريف آن ها تريلري هاليوودي و قابل قبول بسازد و اگر چه در اين کار نسبتاً موفق بوده است اما نتيجه ي کار او يکي از نادرست جلوه دهنده ترين فيلم هاي هاليوودي در مورد اتفاقات تاريخ ايالات متحده به شمار مي آيد. استون در مقابل انتقادها گفته است که نبايد به فيلمش به چشم يک فيلم زندگي نامه اي نگاه شود اما وقتي که فيلم عنوان «جي اف کي» را به خود مي گيرد بايد دانست که تماشاگران اين انتظار را دارند که فيلمي در مورد زندگي جان اف کندي ببينند.
در اين فيلم اليور استون تلاش مي کند که همه ي افراد حاضر در کاخ سفيد و دولت ايالات متحده را در قتل جان اف کندي دخيل بداند و تنها کسي که در اين قتل بيگناه جلوه مي کند هاروي لي اوسوالد است، کسي که در واقع جان اف کندي را به قتل رساند.
7- آخرالزمان
فيلم هايي که توسط مل گيبسون کارگرداني شده اند همواره با اشکالات تاريخي و تحريف هايي همراه بوده اند؛ از فيلم «مرد بدون چهره» (The Man Without a Face) گرفته تا «شجاع دل» (Braveheart)، «مصائب مسيح» (The Passion of the Christ) و در نهايت فيلم تاريخي حماسي «آخرالزمان» (Apocalypto). جالب اين که اين فيلم به اصطلاح در مورد تمدن مايا ساخته شده اما گاف هاي تاريخي بسياري در آن ديده مي شود. در اين فيلم قهرمان داستان با نام «جگوار پاو» (Jaguar Paw)، با بازي رودي يانگ بلاد، يک شکارچي است که در دهکده اي در زماني نامشخص در سال هاي رو به افول تمدن مايا زندگي مي کند.
همين موضوع کافي است تا فيلم را به خاطر چنين تحريف تاريخي بزرگي مورد انتقاد قرار دهيم زيرا بر اساس اسناد تاريخي مردم مايا عموماً کشاورز بودند و نه شکارچي. اما اين تنها تحريف تاريخي فيلم نيست. اين فيلم ماياها را قومي وحشي نشان مي دهد که با خشونت و بي رحمي تمام اسيران را شکنجه کرده و انسان هاي زيادي را قرباني مي کنند. هيچ مدرک و سند تاريخي دال بر اين که جنگجويان مايا کساني را از سرزمين هاي ناشناخته دستگير کرده و آن ها را قرباني کرده اند وجود ندارد. علاوه بر اين مدارک مستدلي دال بر اين که اقوام مايا در کل انسان ها را در مقياس گسترده در مراسم مذهبي خود قرباني مي کردند موجود نيست.
اين مراسم و رفتارهاي پر از کشت و کشتار معمولاً به قوم آزتک نسبت داده مي شود و نه قوم مايا. همچنين در فيلم نشان داده مي شود که ماياها در مقياس گسترده اي برده داري مي کردند و کلاً انسان هاي بي تمدن و وحشي بوده اند در حالي که ما امروزه مي دانيم که قوم مايا جامعه ي فوق العاده پيچيده اي داشته و در زمينه ي هنر و اختراعات پيشرفت هاي بسياري را به جامعه ي بشري ارائه کرده بودند. از همه جالب تر صحنه ي نهايي فيلم است که کاشفان و فاتحان اسپانيايي را نشان مي دهد که به سرزمين هاي تحت نفوذ قوم مايا نزديک مي شوند در حالي که در آن دوران چنين فاتحاني اصولاً وجود خارجي نداشتند. در واقع اين فاتحان اسپانيايي 400 سال پس از سقوط تمدن مايا وارد گواتمالا شدند و تاريخدانان بر سر اين موضوع توافق دارند. آخرالزمان فيلم بسيار مهيج و پرحادثه اي است اما نبايد اشتباهات و تحريفات تاريخي فيلم را ناديده گرفت.
8- رابين هود
اگر بخواهيم صادقانه قضاوت کنيم بايد بگوييم که ريدلي اسکات و برايان هلگلند، به ترتيب کارگردان و فيلمنامه نويس فيلم «رابين هود» (Robin Hood)، منابع تاريخي زيادي براي استناد در دست نداشتند و حتي بسياري از تاريخ دانان وجود شخصي به نام رابين هود را کاملاً نفي کرده اند. برخلاف آن چه که در فيلم نشان داده مي شود ريچارد شيردل که در واقع انگليسي هم صحبت نمي کرد در هنگام شروع داستان در سال 1199 در خانه اش در هالي لند حضور نداشت. وي در آن زمان در يک سفر دريايي به سمت فرانسه به سر مي برد و در واقع نبرد او براي بازگشت به هالي لند چندين سال قبل از اين تاريخ انجام گرفته بود.
ديگر اين که زره هاي خاصي که سربازان به فيلم دارند بسيار سبک تر از زره هاي آن دوران هستند. زره هاي واقعي آن دوران بسيار سنگين و البته گران قيمت بوده به طوري که تنها افراد ثروتمند و شواليه ها توانايي خريد آن را داشتند. همين موضوع در مورد جام هايي که سربازان با آن نوشيدني هايشان را مي نوشيدند نيز صدق مي کند. نکته ي ديگر اين که در اين فيلم شعرها و ترانه هايي خوانده مي شود که در واقع در دوران ريچارد شيردل هنوز ساخته نشده بودند. همچنين نبرد بزرگ و سختي که در پايان فيلم مي بينيد در واقع هيچگاه رخ نداده است.
در فيلم نشان داده مي شود که فيليپ آگوستوس، شاه فرانسه به سواحل انگليس حمله مي کند اما در واقع چنين نبوده و شاه فيليپ بيشتر به فکر دفاع از سرزمين هاي خود بوده تا حمله به سرزمين هاي ديگران. جالب اين که در واقعيت پس از مرگ ريچارد شيردل، شاه جان نيروهاي انگليسي را براي فتح فرانسه اعزام کرد و آن چه که در فيلم نمايش داده مي شود دقيقاً برعکس اين واقعيت تاريخي است. با اين وجود بزرگ ترين اشکال تاريخي به منشور موسوم به «منشور بزرگ» (Magna Carta) مربوط مي شود که در فيلم پدر رابين هود در نوشتن آن نقش دارد و اين موضوع نقش مهمي در داستان فيلم ايفا مي کند. اما يک اشکال جالب وجود دارد و آن اين که منشور بزرگ بعد از سال 1215 نوشته شده است يعني دستکم 16 سال بعد از داستان هاي رابين هود.
9- ميهن پرست
با کمال تاسف و در عين ناباوري بار ديگر بايد به سراغ فيلمي با دخالت مل گيبسون برويم. فيلم «ميهن پرست» (The Patriot) يک فيلم تاريخي و افسانه اي در مورد جنگ هاي استقلال ايالات متحده از انگلستان است که رولاند امريش در نقش کارگردان و مل گيبسون در نقش شخصيت اول آن ظاهر مي شود. در اين فيلم گيبسون نقش قهرمان فيلم با نام بنجامين مارتين را بازي مي کند که در واقع از يک شخصيت تاريخي به نام فرانسيس ماريون که فردي بسيار بيرحم و سنگدل و رهبر دسته اي از چريک هاي آمريکايي بود الهام گرفته شده است.
در واقع ماريون آن طور که در فيلم نشان داده مي شود يک سرباز جنگجو و ماهر نبوده که بتواند يک تنه چندين افسر کت قرمز انگليسي را از پاي دربياورد. در اسناد تاريخي از ماريون به عنوان يک بيمار رواني که به برده هايش تجاوز مي کرد و سرخپوستان را تنها براي لذت شکار مي کرد ياد شده است، در صورتي که در اين فيلم هيچ نشاني از برده هاي مارتين ديده نمي شود. شايد صحنه هاي نبرد «Guildford Court House» در انتهاي فيلم از به ياد ماندني ترين بخش هاي فيلم باشد اما تاريخدانان در اين باره نظر متفاوتي دارند. در واقع آمريکايي ها در اين نبرد به سختي شکست خوردند اما در فيلم دقيقاً عکس اين موضوع نشان داده مي شود.
در فيلم کت قرمزهاي انگليسي سربازاني بي رحم و رواني هستند اما اگر چه اين فيلم حماسي قصد دارد رشادت هاي قهرمانان آمريکايي در راه استقلال را به تصوير بکشد اما اين کار با ترور شخصيت غيرمنصفانه سربازان انگليسي انجام مي گيرد. در يکي از صحنه هاي فيلم، سربازان انگليسي مردم يک شهر کوچک را به زور داخل کليسا کرده و پس از بستن در کليسا از پشت، آن را به آتش مي کشند که در نتيجه ي آن تمامي افراد داخل کليسا زنده زنده در آتش مي سوزند. اما هيچ سند و مدرک تاريخي دال بر وجود چنين شقاوتي از جانب نيروهاي انگليسي يا دستکم جنايات مشابه وجود ندارد.
10- ماري آنتوانت
کمدي درام «ماري آنتوانت» (Marie Antoinette) ساخته ي سوفيا کاپولا نيز اگر چه فيلم مسحور کننده و پر زرق و برقي است اما واقعيات تاريخي نيز در آن ناديده گرفته شده است. در طول تمامي داستان فيلم شخصيت ماري آنتوانت با بازي کريستن دانست به عنوان يک نجيب زاده ي فرانسوي دچار تغيير نمي شود در حالي که بيشتر تاريخ شناسان بر اين باورند که وي تنها بين سنين 15 تا 33 سالگي زندگي خود را به خوردن شيريني هاي مختلف و خوشگذراني در کاخ ورساي مي گذرانده و در سن 33 سالگي از يک دختر بي تجريه و خام به زني باهوش و البته خوش قلب، بخشنده و سخنور تبديل مي شود.
البته کودک انگاري ماري آنتوانت را بايد نتيجه ي شايعات و شايعه سازاني دانست که در سال هاي منتهي به انقلاب فرانسه سعي در تخريب چهره ي او داشتند. فيلم سوفيا کاپولا در مورد شوهر ماري آنتوانت يعني لويي شانزدهم نيز دچار اشتباه شده است. بر اساس واقعيات تاريخي وي از يک بيماري دستگاه تناسلي به نام «تنگي پوست ختنه گاه» (phimosis) رنج مي برده اما در فيلم نشان داده مي شود که وي اصولاً از روابط زناشويي ترس دارد. همچنين در فيلم لامپ، دود ناشي از حرکت هواپيما در آسمان، لنزهاي تماسي روشن به تصوير کشيده شده و حتي نشان داده مي شود که کفش هاي ماري آنتوانت راست و چپ دارند که در واقع هيچکدام در آن دوران هنوز ساخته نشده بودند. علاوه بر اين فيلم در مورد تاريخ تولد و تعداد فرزندان او نيز دچار اشتباهاتي شده است.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۵۱۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود /یک مورخ باید شجاع باشد و از پروپاگاندای رسانه‌ای نترسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی صبح دیروز در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی» با تقدیر از عباس سلیمی نمین به خاطر تألیف این کتاب، گفت: امروز با توجه به گسترش فضای رسانه‌ای و مجازی و به تبع آن، خبررسانی و انتشار اخبار در این فضا و اثرگذاری آن بر روی افکار عمومی، حقایق وقایع در بعضی از اوقات به صورت وارونه نمایش داده می‌شود و در واقع قلب حقیقت پیش می‌آید و بالتبع آن تحریف در یک واقعه رخ می‌دهد.
آنگونه که جماران روایت کرده، نوه امام خمینی(س)، با اشاره به برنامه‌ریزی معاندین انقلاب برای تحریف اندیشه‌های حضرت امام، تأکید کرد: امروزه متأسفانه شاهد آن هستیم که زندگی شخصی، سیاسی و اجتماعی حضرت امام به صورت هدفمند تحریف شده و به جامعه عرضه می‌شود. نمونه‌های بسیاری را هم در شبکه‌های مجازی و هم رسانه‌های معاند شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه امروز بسیاری از ابعاد شخصیت حضرت امام همچنان ناشناخته است، افزود: در واقع نسل کنونی انقلاب، به خصوص نسل نوجوان و جوان، امام را به درستی نمی‌شناسند و عظمت امام را درک نکرده‌اند. لذا وظیفه همه ماست که امام را، همان امامی که فی الواقع بودند، معرفی کنیم و نگذاریم منحرفان و مخالفان نظام، امام را تحریف کنند. در اینجا وظیفه یک مورخ جلوگیری از تحریف چنین شخصیتی است.
اشراقی با تأکید بر اینکه یک مورخ باید شجاع باشد و از پروپاگاندای رسانه‌ای نترسد، اظهار داشت: تحریف امام، تحریف انقلاب و تحریف جمهوری اسلامی و تحریف اسلام ناب محمدی(ص) است. رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند که در مقابل شبیخون‌های فرهنگی دشمن باید برنامه داشت چون آنان نیز با برنامه و هدفمند هجمه فرهنگی انجام می‌دهند. به همین دلیل ما نیز باید برنامه داشته باشیم و یکی از مهمترین کارهایی که ما می‌توانیم در مقابل هجمه فرهنگی دشمن انجام دهیم، «جهاد تبیین» است؛ جهاد تبیین در خصوص انقلاب، امام و دفاع مقدس.
وی تأکید کرد: یکی از وظایف مهم مورخ «جهاد تبیین» است؛ تبیین حقیقت انقلاب و نظام و اینکه عده ای از معاندین در فضای رسانه‌ای و فضاهای مجازی با هزینه‌های فراوان به دنبال تطهیر رژیم فاسد پهلوی هستند. این گروه به دنبال وارونه نشان دادن حقیقت هستند؛ اینجاست که باید مورخ جلوی این تحریف آشکار تاریخی را بگیرد و نگذارد استکبار رسانه‌ای به اهداف خود برسد.
نوه امام خمینی(س)، یادآور شد: تا کنون چندین مستند برای تحریف انقلاب و امام توسط رسانه‌های بیگانه ساخته شده است. ما چقدر توانسته‌ایم پاسخ آنان را بدهیم؟ چقدر در جهاد تبیین موفق بوده‌ایم؟ چند مستند موفق در پاسخ به شبهه‌افکنی بیگانگان درست کرده‌ایم؟ مراقب باشیم که دشمن با برنامه به جنگ انقلاب آمده است و ما هم باید برنامه داشته باشیم.
وی با بیان اینکه وظیفه یک مورخ «تبیین حقایق» است، افزود: تاریخ‌نگاری یک هنر است و مورخ یک هنرمند که با قلمش هنر خود را به منصه ظهور می‌رساند و قلمی که جلوی تحریف را بگیرد و در جهت تبیین حقایق به نگارش در آید، «قلم مقدس» است.
اشراقی با اشاره به آیه ۷۱ سوره آل عمران، گفت: امروز دشمنان قسم خورده انقلاب برای هجوم فرهنگی به کشور، به صورت آگاهانه و هدفمند اندیشه‌های امام را تحریف می‌کنند. امروز شاخص و ملاک حقیقت اندیشه‌های حضرت امام، رهبر معظم انقلاب هستند و یک مورخ انقلابی وظیفه دارد برای جلوگیری از تحریف اندیشه‌های امام به شاخص و ملاک رجوع نماید و نگاه به کلام رهبری داشته باشد.
وی یادآور شد: امام خمینی(س) ۲۵ دی ماه ۶۷ در نامه‌ای به سید حمید روحانی نوشتند و او را مکلف به تدوین تاریخ انقلاب کردند. برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب، امام در این نامه می‌فرمایند «شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده‌دار چه کارِ عظیمی شده‌اید. اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته‌اند می‌نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است... از شما می‌خواهم هر چه می‌توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید... شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی(ص) را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند».(صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۲۳۹)
نوه امام خمینی(س)، با بیان اینکه مقام معظم رهبری در مسیر حضرت امام دستور به جهاد تبیین داده‌اند، اظهار داشت: ما امروز می‌بینیم در رسانه‌های معاند، هدف اصلی قیام مردم که رسیدن به استقلال سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است را قلب‌گونه تفسیر می‌کنند. امروز کدام کشور مانند جمهوری اسلامی ایران است که از لحاظ سیاست خارجی و نظامی، کاملا استقلال داشته و وابسته به بلوک شرق و غرب نباشد؟! تبیین چنین مسأله‌ای وظیفه همگانی و به خصوص خواص است.
وی حضرت زینب(ع) را بزرگترین جهادگر تبیین تاریخ اسلام دانست.
اشراقی در پایان سخنان خود به مساله روز جهان اسلام، فلسطین پرداخته و گفت: تاریخ را مورخین نمی‌سازند؛ بلکه تاریخ‌سازان می‌سازند. امروز مردم مظلوم و سرافراز غزه تاریخ‌ساز یک حماسه عظیم هستند؛ حماسه پیروزی خون بر شمشیر، حق بر باطل و نور بر ظلمت؛ و بر مورخین فرض است که وقایع دردناک غزه را بدون کوچک‌ترین تحریف به رشته تحریر در آورند. مورخ یک جهادگر تبیین است و هرگز نباید از پروپاگاندای رسانه‌ای بترسد و مهمترین ویژگی یک مورخ شجاعت است و شجاعت او اثر مستقیم بر قلم او دارد.
اشراقی در پایان تأکید کرد: متأسفانه در بحث جهاد تبیین برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب در فضای مجازی مناسب عمل نکرده‌ایم و باید با برنامه‌ریزی دقیق و مدون بتوانیم این کم‌کاری را جبران کنیم.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899389
دانشجویان سال سوم دانشگاهها، بورسیه دانشگاه فرهنگیان می‌شوند