ما واقعا عصبانیترین مردم هستیم؟ پاسخ دو کارشناس: از عصبانیترینهاییم
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۵۱۸۵۴
جامعه>آسیبها - یک روانشناس و جامعهشناس با حضور در خبرآنلاین، اخبار تلخی که این روزها درباره قتل و تجاوز و خشونت منتشر میشود را تحلیل کردند.
فهیمه حسنمیری: بعد از اعلام نتایج یك نظرسنجی درباره این كه ما عصبانیترین مردم هستیم، خیلیها صدای اعتراضشان بلند شد كه این گفتهها خلاف واقع است، ما آنقدرها هم عصبانی نیستیم، پرخاشگری نمیكنیم و علیه همدیگر خشونت نداریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما واقعا ما خشمگینترین مردم هستیم؟ اگر خشمگینترین هم نباشیم، چقدر از گذشتهای كه درباره عطوفتمان به آن میبالیم، دور شدهایم؟ به این سوالها دكتر ناصر قاسمزاده، روانشناس و دبیر انجمن حمایت از سلامت روان جامعه و دكتر علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه پاسخ میدهند. آنها با حضور در كافهخبری با محوریت خشم و پرخاشگری، به خبرهایی كه این روزها به تیتر رسانهها تبدیل شدهاند اشاره كرده و از وضعیت سلامت روان جامعه میگویند؛ وضعیتی كه به گفته آنها، خوب نیست.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید؛
همانطور كه در جریان اتفاقات روز هستید، اخبار تلخی از خشونت مدام به گوشمان میرسد، در نظرسنجی یك موسسه هم اعلام شده بود كه ما عصبانیترین مردم هستیم. میتوان با اتفاقاتی كه افتاده، نتیجه این نظرسنجی را قبول كرد؟
قاسمزاده: نظرسنجی این موسسه اینطور بوده كه با پنج سوال عصبانیت مردم را سنجیدهاند كه طبیعتا نمیتواند خیلی پایه علمی داشته باشد، اما مساله اینجاست كه بدون توجه به این نظرسنجی و بدون قیاس با كشورهای دیگر، باید ببینیم عصبانیت در جامعه ما وجود دارد یا نه و میزان آن چقدر است. قیاس با عراق، لبنان، شیلی و ... اصلا درست نیست اما به هر حال ما باید به دنبال وضعیت كشور خودمان باشیم. درواقع میخواهم بگویم من این رتبهبندی را قبول ندارم اما این را نمیشود منكر شد كه عصبیت مردم كشور ما بالاست.
شریفی یزدی: گالوپ موسسه معتبری است اما حتی اگر آن را قبول نداشته باشیم، باید به آسیبشناسی وضعیت كشور خودمان بپردازیم. مطالعات میدانی ما در سطح كشور نشان میدهد كه میزان عصبانیت در بین مردم ما به نسبت سالهای گذشته افزایش پیدا كرده و اگر عصبانیترین كشور نباشیم، یقینا یكی از عصبانیترین ملل دنیا هستیم. بنابراین نیازی به تحقیقات خارجی نداریم و با یك تحقیق داخلی هم به این مساله میرسیم.
شما در مطالعاتی كه انجام دادهاید، مقایسهای بین ایران و كشورهای دیگر انجام شده؟
شریفی یزدی: ما در پژوهشكده خانواده این مطالعات را انجام دادهایم. یك تحقیق قیاسی- طولی است كه از دولت آقای خاتمی شروع شد، زمان احمدینژاد دچار خدشه شد و در چهار سال اخیر هم دوباره روی آن كار شد. البته مراكز دیگر مانند مركز مطالعات استراتژیك، وزارت كشور و وزارت ارشاد هم روی این موضوع كار كردهاند. مطالعه قیاسی كه در كشور خودمان انجام شده باشد نداریم كه ما را با ملل دیگر بسنجد اما پراكندگی شهرها درباره عصبانیت به ویژه مراكز استانها را داریم.
نتیجه این مطالعات چه بوده؟
شریفی یزدی: این كه حال اجتماعی ما خوب نیست و حتی نگاهی گذرا به وضعیت كشورهای همسایه نشان میدهد كه وضعیت خشونت در كشور ما بسیار بیشتر است بنابراین باید جدی گرفته شود. در حال حاضر، میزان خشونت در لایههای پایینتر جامعه به شدت زیاد و از طبقه متوسط و فرادست به شدت بیشتر است. از نظر محیطی و جغرافیایی هم باید بگویم خشونت در مناطق حاشیهنشین بسیار بیشتر است. خشونت فیزیكی درون خانواده در مناطق سنتی بیشتر است اما در كلانشهرها، این نوع خشونت در بین مردمی كه همدیگر را نمیشناسند زیاد است. خشونت مردان علیه زنان هم بسیار زیاد و بیشتر از دیگر انواع خشونت است. همانطور كه میبینید موارد زیادی خشونت علیه كودكان را هم داریم چون متاسفانه فرهنگسازی نشده و بسیاری از این خشونتها از سر دلسوزی است. در هر حال میتوان گفت خشم و خشونت یك موضوع فردی است ولی وقتی از حدی فراتر میرود دیگر یك موضوع اجتماعی است و حالا میبینیم كه در كشور ما تبدیل به یك مساله اجتماعی شده است.
چرا خشم به عنوان موضوعی كه فردی بوده، حالا اینطور به یك مساله اجتماعی تبدیل شده؟
قاسمزاده: این موضوع دلایل متفاوتی دارد كه باید به هر كدام از آنها در جای خودش اشاره كرد. یكی از دلایل مهم این موضوع این است كه آنچه در كشور خودمان میبینیم این وضعیت است كه مسئولان ما تلاشی برای ایجاد فرهنگ شادی نكردهاند، فرهنگ غم را با خودمان داریم و شاید خیلی لازم نباشد برای آن كاری كنیم ولی فرهنگ شادی نداریم و باید پرسید مسئولان برای شادیآفرینی جامعه چه برنامهای دارند؟ ضمن این كه آنچه در كشورمان كم داریم، فرهنگ مدارا و سعه صدر است. نظام فرهنگی ما طوری است كه از كودكی با اعمال زور همراه است، از كودكی در خانواده به فرزندان امر و نهی میكنیم، در مدرسه همینطور، در دانشگاه و جامعه هم برای آنها حق انتخابی وجود ندارد و همهچیز به آنها تحمیل میشود. در این صورت میبینیم كه یك جامعه پر از سركوب و به دور از برونریزی مسائل عاطفی داریم كه میتواند به عصبانیت منجر شود. درگیریهای لفظی مسئولان هم همین مساله را نشان میدهد كه مدارا نداریم، وقتی مسئولان با همدیگر جدلهای لفظی دارند، انواع و اقسام ایرادها را به عملكرد همدیگر میگیرند، به همدیگر پرخاش میكنند و عقلانیت همدیگر را زیر سوال میبرند، چطور انتظار داریم چنین روحیهای به جامعه منتقل نشود؟
منظورتان فضای انتخابات است؟
قاسمزاده: هم در انتخابات و هم بعد از آن. ما هنوز پسلرزههای بعد از انتخابات را داریم، خود این مسائل چقدر میتواند جامعه را ملتهب كند؟ كسانی كه رای نیاوردهاند میگویند چرا دولت به حرف ما كه اقلیت هم هستیم گوش نمیكند و تصمیمات خودش را میگیرد، بعد تمام كارهای دولت را زیر سوال میبرند كه چرا چنین كرده و چنان كرده. در چنین شرایطی چطور میتوان انتظار داشت كه دولت بتواند برای شادی و نشاط مردم برنامهریزی كند؟ وقتی تمام هم و غم مسئولان باید این باشد كه به این پرسشها و انتقادها پاسخ بدهند، دیگر توانی برای رسیدن به وضعیت مردم باقی نمیماند. یا وقتی در مراسم وحدتآفرینی مانند عید فطر آنطور كجسلیقگی انجام میشود و بعد هم پاسخی نسبت به این اتفاقها وجود ندارد چه حاصلی به جز متشنج كردن جامعه وجود دارد؟ در هیچ كشوری اینقدر توهین به مدیران و مسئولان رواج ندارد، وقتی بزرگان قومی اینطور به هم بتازند، طبیعتا برای جوانان، الگوی فحاشی و پرخاشگری را خواهیم ساخت. از سوی دیگر تا مسئولان میآیند كاری در حوزه فرهنگی و اجتماعی انجام بدهند با مخالفت مواجه میشوند. كجای دنیا دیدهاید موسیقی را نفی كنند؟ موسیقی غذای روح انسانهاست و حتی علمای ما هم آن را نفی نكردهاند، بعد میبینیم كه در جایی از كشورمان گفته میشود ما موسیقی نمیخواهیم. آیا جوانهای آن شهرها مانند شهرهای دیگر نیستند؟ نیاز به غذای روح ندارند؟ نیاز به تفریح ندارند؟ چرا حرفهایی را میزنیم كه تنها فشار را بر جوانها زیاد میكند و به موسیقی زیرزمینی و دوردورهای شبانه و هزار و یك مفسده دیگر منجر شود؟
یعنی عوامل بیرونی، خشم به عنوان یك احساس درونی را تشدید كردهاند و این خشونتها را شاهدیم؟
قاسمزاده: در تابستان بیشترین درگیریها و نزاعها بین رانندگان را داریم، اینها نشان میدهد كه عوامل محیطی تاثیر زیادی در بروز خشونت دارند و تنها نباید به دنبال دلایل روانشناسی بود. گرسنگی، تشنگی، گرما، ترافیك، بوروكراسی اداری، وضعیت اقتصادی نابسامان، اشتغال، همه اینها میزان عصبانیت را میبرد بالا. هروقت همه اینها را حل كردیم میتوانیم منتظر این باشیم كه میزان عصبیت مردم كشورمان كاهش پیدا كند. پارازیت، مهمترین عامل سقط جنین و در عین حال بیماریهای عصبی و مشكلات رفتاری است؛ اما چه كسی این مسئولیت را به عهده میگیرد؟ آلودگی صوتی، آلودگی هوا، آلودگی مواد غذایی، استرس از افزایش قیمتها و ... همه این مسائل میتواند به عصبیت جامعه منجر شود كه آنها را نادیده میگیریم و فقط در خود فرد دنبال این میگردیم كه چرا این شخص این كار را انجام داد. چرا به مسائل اجتماعی اطراف او توجه نمیكنیم و به دنبال ریشهیابی و حل آنها نیستیم؟
شریفی یزدی: بله خشم، عصبانیت و خشونت در جامعه امروز ما دیگر ویژگی فردی نیست و كاملا باید از منظر فردی - اجتماعی به آن نگاه كرد و عوامل زمینهساز آن را در نظر گرفت.
چه عواملی؟
شریفی یزدی: عوامل متعددی در كشور ما در این زمینه دخیل است كه اولین آنها مسائل اقتصادی است اما مسائل دیگر هم وجود دارد. به طور كلی هر جامعه پنج نهاد اصلی دارد؛ آموزش، مذهب، خانواده، اقتصاد و سیاست. تعامل این پنج نهاد بسیار مهم است. ما در این پنج نهاد، چهار نهاد با کارکرد پایین داریم كه اقتصاد یكی از آنهاست. میبینیم كه كارخانهها و بانكها و موسسات اعتباری حالشان خوب نیست، در نهاد آموزش میبینیم چه انتقادهای زیادی به آن وجود دارد، شانزده هزار ساعت از بچهها وقت میگیرند و به آنها دیپلم میدهند كه آخرش چه بشود؟ كه ندانند چطور زندگی كنند. با این شرایط، تمام وظایف این نهادها به خانواده رسیده و خانواده است كه باید تمام آنها را جبران كند. چون وضع اقتصاد خراب است پدر و مادر باید دو شیفت كار كنند و تازه پولی كه به دست میآورند را خرج كلاس خصوصی كنند چون آموزش و پرورش مناسبی نداریم، همه اینها درنهایت اعضای خانواده را خسته، كلافه و دچار انواع بحرانها میكند.
قاسمزاده: سلامت اجتماعی 15 فاكتور دارد، امنیت شغلی، آزادی بیان، تامین اجتماعی، امنیت اقتصادی و بسیاری از موارد دیگر، وقتی اینها را نداشته باشیم چطور میخواهیم سلامت اجتماعی داشته و انتظار داشته باشیم هر روز در صفحات حوادث شاهد فجایع تلخ نباشیم؟ در عین حال، با تمام این مشكلات، میبینیم آموزش و پرورش و صداوسیما و وزارت ارشاد و ... به جای این كه به آموزش مهارتهای زندگی و آرام كردن مردم بپردازند، تنشآفرینی میكنند. به جای بازیهای سیاسی در رسانههای عمومی، باید اجازه دهیم نیازهای مردم شناخته شود و از تریبونها و فضاهای موجود، برای كاهش آسیبها و آموزش مهارتهای زندگی بهره ببریم.
یعنی فكر میكنید تا شرایط كلان بهتر شود، با آموزش میتوان سلامت اجتماعی را تامین كرد؟
شریفی یزدی: رسانه، امروز یكی از مهمترین عناصر آموزشی است. رسانه در تولید و افزایش خشم و خشونت میتواند تاثیرگذار باشد؛ اما رسانههای داخلی ما دارد چه میكند؟ برخی از رسانه های ما تمجید خشونت میكند، پس چطور قرار است به مردم خشونت انتقال پیدا نكند؟ سريالهای ما سرشار از گریه و مرگ و بیمارستان است.
قاسمزاده: به جای این برنامههای كممحتوا، به آموزش نهاد خانواده نیاز داریم، به آموزش مسائلی مانند كنترل خشم، اعتماد به نفس، یادگیری تعاملات اجتماعی و ... در اعضای خانواده نیازمندیم تا آنها بتوانند حداقل بعد از تنشهایی كه در بیرون از خانه متحمل میشوند در فضای خانه با همدیگر گفتوگو كنند و اینطور شاهد خشونت خانگی نباشیم.
شریفی یزدی: خانواده دو كاركرد اصلی دارد؛ تولید و تربیت نسل. وقتی كاركردش در این موارد دچار اختلال شد، اختلالات روانی رشد میكند و به این بحرانها میرسیم. بنابراین هنوز با همه فشارهایی كه وجود دارد معتقدم آنچه جامعه ایران را نگه داشته، نهاد خانواده است كه هنوز سنگرگاه سنتهای خوب است و میتواند كاركرد داشته باشد بنابراین اولین و بهترین جایی است كه میتواند برای كاهش خشونت و پرخاشگری از آن كمك گرفت. با یك سواد رسانهای ساده میتوانیم خانواده را در مقابل خشونت ایمن كنیم. اگر خانواده آموزش بگیرد كه چطور باید تعامل و گفتگو داشت، میشود از بسیاری خشونتها كاست. اگر خشونت را از خانواده كم كنیم، بخش زیادی از پدیده اجتماعی خشونت كاهش پیدا میكند.
بر اساس پژوهشهای شما، وضعیت سلامت خانوادهها را چطور ارزيابي ميكنيد؟
شریفی یزدی: درصد بسیار زیادی از خانوادههای ما گسسته هستند كه طلاق رسمی میگیرند، درصد دیگری از خانوادهها دچار طلاق سكس و طلاق عاطفی و ... هستند، درصدی هم خانواده آشفته داریم كه در آنها خشم و خشونت و پرخاش وجود دارد، حدود 20 درصد خانواده شكفته داریم كه به طور نسبی درآمد خوبی دارند و تحصیلكرده هستند و آُسیبهای كمتری دارند. هشتاد درصد خانوادههای ما اینطور نیستند.
در كنار آموزش و نقش رسانه، چه كارهای دیگری برای كم كردن عصبیت اجتماعی لازم داريم؟
شریفی یزدی: یك اقدام مهم، كم كردن از تبعیضهاست. تبعیضهای جنسی، قومی، مذهبی، شهر و روستایی و تهرانی و شهرستانی میتواند به عصبانیت مردم دامن بزند. اینها همه زمینهساز خشونت در بعد اجتماعی است كه لازم است كمتر شود. نباید فراموش كنیم كه خشونت، خشونت تولید میكند و گاهی اشكال خشونت با همدیگر تفاوت دارند و از خشونت روانی، به خشونت فیزیكی علیه دیگر افراد و طبقات جامعه میرسیم.
قاسمزاده: جای مراكز مشاوره و كلینیكهای مشاوره خالی است، با افزایش این كلینیكها میتوان به مردم برای شناسایی زودهنگام اختلالات روانی كمك كرد و به درمان این اختلالها پرداخت. حتی ای كاش باشگاههای كنترل و تخلیه خشم داشته باشیم. بسیاری از مردم ما در حال حاضر دچار پرخاش معوق شدهاند. جایی كه زورمان نمیرسد، نمیتوانیم خشممان را خالی كنیم ولی بعد آن را ناگهان به دلیل موضوعات بی اهمیت بر سر دیگران خالی میكنیم. ضمن این كه من آرزو میكنم ای كاش هر وزیر و هر مسئولی در كشور یك مشاور روانشناسی داشته باشد تا برای تصمیمگیریها، با توجه به شناختی كه از نیازهای فردی و اجتماعی افراد جامعه دارد، به او مشاوره درست بدهد، ما متاسفانه از سلامت روان غافل ماندهایم در حالی كه از مهمترین موضوعاتی است كه باید به آن توجه كرد و در غیر این صورت، نتیجه میشود همان كه این روزها در صفحات حوادث میخوانیم.
عكسها: احمد شريعتي
234
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۵۱۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اما و اگرهای قانون سربازی؛ پاسخ به شبهات اصلی خانوادهها
۳۰ مهر سال گذشته سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای از کاهش سهماهه خدمت سربازی خبر داد. در این اطلاعیه گفته شده بود که در راستای اجرای طرح تحول خدمت وظیفه عمومی و به منظور ایجاد عدالت در مدت خدمت دوره ضرورت، متناسب با محل خدمت و نوع مأموریتهای محوله، با پیشنهاد ستادکل نیروهای مسلح و تصویب فرمانده معظم کل قوا مدت خدمت دوره ضرورت سربازان حین خدمت و مشمولانی که از این پس به خدمت اعزام میشوند، سه ماه کاهش یافت.
به گزارش شرق، همچنین گفته شده بود تمامی سربازانی که برابر مفاد و شرایط این ابلاغیه به خدمت اعزام و بهصورت بومی یا غیربومی و با مأموریتهای مختلف در سازمانهای نیروهای مسلح بهکارگیری شده یا از این پس بهکارگیری میشوند، از این کاهش برخوردار میشوند.
مقرر شده بود مدت زمان خدمت آنها از حداقل ۱۴ ماه و متناسب با محل خدمت و مسافت آن تا محل سکونت و همچنین مأموریتهای محوله در مناطق عملیاتی یا عادی تا حداکثر ۲۱ ماه محاسبه شود. ملاک بومی یا غیربومی بودن هم بر اساس فاصله محل سکونت تا یگان خدمتی سربازان اعلام شده بود. درصورتیکه این مسافت کمتر از ۲۰۰ کیلومتر باشد، سرباز بومی و چنانچه این فاصله بیشتر از ۲۰۰ کیلومتر باشد، سرباز غیربومی محسوب خواهد شد.
یک هفته بعد، نمایندگان مجلس با اکثریت آرا مدت خدمت سربازی را میانگین ۱۲ ماه تعیین کرده و مقرر کردند که مشمولان بالای ۳۰ سال با دو فرزند از خدمت سربازی معاف شوند.
طبق بند (ت) ماده ۱۰۲ لایحه برنامه هفتم توسعه، ستادکل نیروهای مسلح مکلف خواهد شد بهمنظور تحکیم دفاع از استقلال، تمامیت ارضی کشور، استفاده از ظرفیتهای ملی و ایجاد انگیزه لازم برای جوانان در انجام خدمت وظیفه و رشد تعالی و توانمندسازی و افزایش مهارتهای آنها در طول سالهای اجرای برنامه هفتم توسعه نسبت به مواردی اقدام کنند؛ یکی از این موارد کاهش خدمت سربازی به میانگین ۱۲ ماه اعلام شده بود.
همچنین جایگزینی سایر عضویتها، تعیین تکلیف مشمولان غایب و دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای معتبر خارج از کشور که به تأیید وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و شورای عالی آموزش حوزههای علمیه میرسد. البته این مصوبه هم به سیاق سایر مصوبات نمایندگان درباره لایحه برنامه هفتم توسعه کل کشور برای تبدیلشدن به قانون به تأیید شورای نگهبان و ابلاغ از سوی رئیسجمهور به دستگاههای اجرائی نیاز داشت.
سال نو شد و درنهایت ۲۵ فروردین امسال، ابوالفضل ابوترابی، نماینده نجفآباد در مجلس خبر داد که قانون کاهش دوره سربازی و تعیین تکلیف مشمولان غایب باید حداکثر تا شهریورماه اجرائی شود. او گفت که آییننامههای اجرائی این طرح باید تدوین شود تا در نیمه اول سال جاری اجرائی شود. او در توضیحاتی اعلام کرده بود که ستادکل نیروهای مسلح در طول اجرای برنامه هفتم توسعه، باید نسبت به کاهش خدمت سربازی به میانگین ۱۴ ماه البته با احتساب مدت آموزشی و نیز از طریق جایگزینی با سایر عضویتها و تعیین تکلیف مشمولان غایب، اقدام کنند.
او گفته بود که مدت خدمت سربازی حداکثر ۱۴ ماه است. البته بسته به چهار نوع منطقه آبوهوایی متغیر است و در شرایط بد آبوهوایی در مناطق مرزی مدت خدمت سربازی به ۹ ماه با آموزشی کاهش یافته است. ابوترابی تأکید کرده بود که آییننامههای اجرائی این طرح باید تدوین شود تا در نیمه اول سال جاری اجرائی شود. او همچنین به موضوع مهم دیگری هم اشاره کرده بود: «این مصوبه به تعیین تکلیف مشمولان غایب توسط ستادکل نیروهای مسلح و نیز دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای معتبر خارجی، تأکید کرده است. همچنین طبق این مصوبه مشمولان بالای ۳۵ سالِ دارای دو فرزند یا بیشتر، از خدمت وظیفه عمومی معاف میشوند».
پاسخ به شبهاتدر چند ماه اخیری که بحث قانون سربازی داغ است، ابهامات و شبهات مختلفی نیز از سوی خانوادهها و از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی مطرح شده است. به تازگی ایرنا خبر داده که برخی از خانوادهها در تماس با این خبرگزاری گفتهاند که کسری سهماهه خدمت سربازی برای فرزندانشان اجرائی نمیشود. به همین دلیل حسین زاهدی، معاون اجتماعی سازمان وظیفه عمومی فراجا در توضیح این شبهات گفته است: «متأسفانه این برداشت اشتباه ناشی از آگاهی ناکافی نسبت به قوانین است. درصورتیکه هیچ تفاوتی میان شهرهای مختلف وجود ندارد و فقط موضوع مناطق عملیاتی یا غیرعملیاتی بر کسری خدمت اثرگذار است. طبق قانون خدمت سربازی برای تمامی مشمولان ۲۴ ماه بود که سال گذشته به ۲۱ ماه کاهش یافت. اما نکتهای که افراد بهخصوص والدین مشمولان به آن توجه نمیکنند، موضوع بومی و غیربومی بودن سرباز است که عمده اعتراضات در کسری سه ماه خدمت ناشی از همین مسئله است».
او گفته است که طبق قانون سربازی افراد بومی باید ۲۱ ماه خدمت سربازی را بگذرانند و هیچ کسری شامل حال آنان نخواهد شد. اما مدت خدمت سربازی برای افراد غیربومی ۱۸ ماه است که شامل کسانی که در شهر خود یا نزدیکی محل سکونت خدمت میکنند، نمیشود». موضوع مهم دیگر این قانون، مناطق عملیاتی و درگیر عملیات است که روی مدت خدمت اثرگذار است. او دراینباره توضیح داده: «طبق تقسیمبندی محل خدمت به مناطق عادی، عملیاتی و عملیاتی درگیر، مدت خدمت نیز متفاوت خواهد بود. برای خدمت در مناطق عملیاتی و عملیاتی درگیر دیگر وضعیت بومی و غیربومی مطرح نیست و میزان خدمت بسته به شرایط منطقه است».
موضوع مهم دیگری که مشمولان خدمت سربازی و خانوادههای آنها باید در نظر بگیرند، این است که مناطق عملیاتی براساس شرایط هر نهاد نظامی شامل ارتش، سپاه و انتظامی متفاوت است. این تعریف با توجه به نوع خدمت و مأموریتی که در خود آن نهاد تبیین شده، در میزان خدمت سربازی اعمال میشود. نکته مهم دیگر این است که تمامی مناطق مرزی مناطق عملیاتی محسوب نمیشوند. زاهدی در این زمینه هم توضیحاتی داده است: «برخی مناطق مانند حاشیه دریای خزر برای تمامی نیروها منطقه عملیاتی درگیر محسوب نمیشود. با وجود اینکه این مناطق نیز در فضای آبی به عنوان استان مرزی محسوب میشوند، اما برای تمامی نیروهای نظامی منطقه عملیاتی تعریف نشده است. فقط ممکن است برخی از رستههای نظامی خود را به عنوان محل عملیاتی تعریف کرده باشند».
امریه ثابت استبا وجود بحثهای بسیار و تبصرهها و نکات ریز و درشت درباره مدت خدمت سربازی، امریه همچنان ۲۴ ماه است. رئیس سازمان وظیفه عمومی فراجا دراینباره گفته است همه سربازانی که بهصورت امریه در دستگاههای غیرنظامی مشغول به خدمت میشوند، همچنان مدت خدمت آنان ۲۴ ماه است. امریه سربازی یکی از روشهای گذراندن دوره خدمت نظام وظیفه است. در این شیوه شخص بهجای گذراندن دوره سربازی در یکی از پادگانها، خدمت سربازی خود را در سازمانهایی مانند وزارت نیرو، قوه قضائیه، شهرداری یا نهادهایی مانند آستان قدس رضوی میگذراند.
همچنین امکان گذراندن دوره خدمت به صورت امریه در شرکتهای دانشبنیان نیز وجود دارد. البته سربازی که امریه دریافت میکند، ابتدا باید دو ماه دوره آموزشی خود را مانند بقیه بگذراند و سپس دوره امریه خود را که مدت ۲۲ ماه به طول میانجامد، در آن اداره یا سازمان مشغول به کار شود.
مشوقهای سربازیبه تازگی جزئیات مشوقهای سربازی هم اعلام شده است. به گفته مشاور عالی فرمانده قرارگاه مرکزی مهارتآموزی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح، این امر به منظور ترویج فرهنگ مهارتآموزی و ایجاد انگیزه و تشویق جوانان به مهارتآموزی، مشوقهایی برای سربازانی که قبل از اعزام به خدمت سربازی مهارت یاد میگیرند، در نظر گرفته شده است.
او از ۱۰ مشوق برای سربازان ماهر خبر داده است؛ اعطای یک ماه کسری خدمت، تعیین سازمان محل خدمت، تعویق اعزام به مدت حداکثر شش ماه، انتخاب استان محل خدمت، بخشش اضافهخدمت سنواتی سربازان، استفاده از یک ماه مرخصی، اعطای یک درجه بالاتر، استفاده از سرباز ماهر به عنوان کمکمربی و مربی در نیروهای مسلح، بهکارگیری تخصصی در داخل نیروهای مسلح و اولویت برای استخدام در نیروهای مسلح.
آنطورکه او گفته است، هر فرد حداکثر از یک مشوق میتواند استفاده کند و حین ثبت نام بر اساس اولویتبندی، میتوانند تا چهار مشوق را برای خود انتخاب کند؛ «مهارتآموزان به چهار گروه دورههای کوتاهمدت، فارغالتحصیلان هنرستانهای فنی و حرفهای و کار و دانش، گروه پزشکی و پیراپزشکی، فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها تقسیم میشوند. دورههایی که در فنیوحرفهای، جهاد کشاورزی، جهاد دانشگاهی، فناوری اطلاعات و… سپری میشوند، کوتاهمدت هستند.
این گروه با کسب ۲۴۰ امتیاز میتوانند از بالاترین مشوق استفاده کنند و اگر فردی امتیاز کمتری کسب کند، از مشوقهای کمتری بهرهمند میشود». موسی کمالی توضیح داده است که افراد برای ثبتنام برای بهرهمندی از این مشوقها، میتوانند به سامانه سخا پلیس مراجعه کنند؛ «اعزامیهای تیرماه به بعد میتوانند از این مشوقها بهرهمند شوند و شامل افراد حین خدمت نمیشود. افراد حداقل دو ماه قبل از اعزام به خدمت باید نسبت به ثبتنام اقدام کنند و از ۱۵ اردیبهشتماه اعزامیهای تیرماه به بعد میتوانند اقدام کنند».