نقش مساوی مردها و زنها در تاریخ اسلام
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۶۱۸۴۱
شهید مطهری با اشاره به اینکه تاریخ اسلام یک تاریخ مذکّر- مؤنّث است گفت: اما مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش باید باشد.
به گزارش جهان نيوز، حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود. از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته شهید مطهری تاریخ اسلام یک تاریخ مذکّر- مؤنّث است اما مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. پیغمبر صلی الله علیه و آله یاران مذکّری دارد و یاران مؤنّثی؛ هم راوی زن دارد و هم راوی مرد.
روایات زیادی داریم که راوی آنها زن بوده است. کتابی است به نام «بلاغات النّساء» یعنی خطبه ها و خطابه های بلیغی که توسط زنها ایراد شده است. این کتاب از ابن طیفور بغدادی است که در حدود سال 250 هجری یعنی در زمان امام عسکری علیه السلام می زیسته است (چنانکه می دانید حضرت امام عسکری علیه السلام در سنه ی 260 وفات کردند) . از جمله خطبه هایی که بغدادی در کتابش ذکر کرده است، خطبه ی حضرت زینب در مسجد یزید و خطبه ی ایشان در مجلس ابن زیاد و خطبه ی حضرت زهرا علیها السلام در اوایل خلافت أبو بکر است.
روایتی وجود دارد که راویها همه زن هستند تا روایت به پیغمبر اکرم میرسد که اسم همهی آنها نیز فاطمه است (حدود چهل فاطمه) : روایت کرده فاطمه دختر. . . از فاطمه دختر. . . تا می رسد به فاطمه دختر موسی بن جعفرتا ادامه پیدا میکند تا فاطمه دختر حسین بن علی بن أبی طالب و در آخر میرسد به فاطمه دختر پیغمبر. معنای این روایت این است که شرکت زنان در مراکز علمی رایج بوده و علم آموزی جنسیت مطرح نبوده است اما هیچگاه اختلاط نبوده است. بسیاری از راویان بودند که روایت حدیث می کردند و زنها میآمدند استماع میکردند اما زنها در کناری مینشستند و مردها در کناری، مردها در اتاقی بودند و زنها در اتاقی.
به عقیده شهید مطهری که بر اساس مبانی اسلامی است تحصیل مذکر مؤنث نمیشناسد اما اینکه بخواهند به اسم تحصیل صندلی پسر و دختر را کنار هم بگذارند و مخالفت با آن را مخالفت با تحصیل زن قلمداد کنند که خانمها هم حق تحصیل علم دارند! این، مشخص است که ظاهرش یک چیز است و باطنش چیز دیگر. اسلام با علم آموزی مخالف نیست بلکه آن را فریضهای برای مردان و زنان میداند اما اسلام مخالف شهوترانی و حقّه بازی است.
حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از ازدواجشان می خواستند کارهای خانه را بین یکدیگر تقسیم کنند، ولی دوست داشتند که پیغمبر در این کار دخالت کند چون لذت می بردند. به ایشان گفتند: یا رسول اللّه! دلمان می خواهد بگویید که در این خانه چه کارهایی را علی بکند و چه کارهایی را فاطمه! پیغمبر کارهای بیرون را به علی واگذار کرد و کارهای درون خانه را به فاطمه. حضرت زهرا بسیار خوشحال شد که پدر کار بیرون را از دوشش برداشت و این به معنای این نیست که حضرت زهرا علم و استعداد را نخواست که داشته باشد همانگونه که از خطابه اش علم و بلاغتش آشکار است. حضرت زهرا علیها السلام در جوانی از دنیا رفته است و از بس در آن زمان دشمنانش زیاد بودند، از آثار ایشان کم مانده است. ولی خوشبختانه یک خطابه ی مفصل بسیار طولانی (از ایشان در سن هجده سالگی (حد اکثر گفته اند بیست و هفت سالگی) باقی مانده که این خطابه را تنها شیعه روایت نمی کند، و بغدادی نیز آن را در قرن سوم نقل کرده است. همین یک خطابه کافی است که نشان بدهد زن مسلمان در عین اینکه حریم خودش را با مرد حفظ می کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه ی به مردان درست نمی کند، معلوماتش چقدر است، ورود در اجتماع تا چه حد است.
خطبه ی حضرت زهرا علیه السلام توحید دارد در سطح توحید نهج البلاغه، یعنی در سطحی که دست فلاسفه به آن نمی رسد. وقتی که درباره ی ذات حق و صفات حق صحبت می کند، گویی در سطح بزرگترین فیلسوفان جهان است. از بوعلی سینا ساخته نیست که این طور خطبه بخواند. یک دفعه وارد در فلسفه ی احکام می شود: خدا نماز را برای این واجب کرد، روزه را برای این واجب کرد، حج را برای این واجب کرد، امر به
به گفته شهید مطهری تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه ی مذکّر- مؤنّث است. حادثه ای است که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند، ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. معجزه ی اسلام اینهاست، می خواهد دنیای امروز بپذیرد، می خواهد- به جهنم- نپذیرد، آینده خواهد پذیرفت. أبا عبد اللّه اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج بشوند.
منبع:تسنیم
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۶۱۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وزیریتبار، قرهنینواز سال کودتا: قمرالملوک پیر دیر است و برایم ارشدیت دارد/ از مردها بنان و بنان و بنان
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار سال ۱۳۳۲ تنها چند ماه مانده به کودتای ۲۸ مرداد، اگر چهارشنبهشبها ساعت یک ربع به ۶ عصر پیچ رادیو را باز میکردید صدای دلنواز قرهنیای به گوشتان میرسید که حسینعلی وزیریتبار (۱۲۸۵-۱۳۳۷) نوازندهاش بود. این نوازندهی ۴۷ ساله در آن مقطع هنرآموز سرود و رئیس ارکست دانشجویان انجمن موسیقی ملی بود و چهار فرزند داشت که بزرگترین آنها گیتی در هنرستان موسیقی ویلن کار میکرد، همایون ششساله، هدایت سهساله و هایدهی یکساله کوچکتر از همه بود. وقتی خبرنگار اطلاعات هفتگی (۱۱ اردیبهشت ۱۳۳۲) به انجمن موسیقی ملی رفت تا با و مصاحبه کند، با یک جوان شاکی مواجه شد؛ وزیریتبار دل پرخونی از رادیو داشت و اصلا از زندگیاش راضی نبود. آنچه در پی میخوانید بخشهایی از گفتوگوی یادشده است:
... از دوازدهسالگی پدرم برای فراگرفتن موسیقی مرا تشویق کرد و با آنکه در خانوادهی خود موسیقیدان نداشتیم ولی علاقه به موسیقی و شنیدن آهنگها یکی از بهترین لذات افراد خانوادهام بود و من تنها فردی هستم که در فامیل خود به موسیقی علمی و عملی آشنا هستم. از همان کودکی من قرهنی را دوست داشتم و درست یادم هست که اولین مربی من مرحوم سالار معزز از لحاظ ترکیب لب و دهان و انگشتانم مرا به فرا گرفتن این ساز تشویق نمود و سپس نزد مرحوم سرهنگ نصراللهخان مینباشیان به تکمیل ساز مورد علاقهی خود پرداختم و وقتی افتخار شاگردی کلنل را پیدا کردم مثل آن بود که دنیایی را به من داده باشند ناگفته نماند که از محضر آقایان غلامحسین مینباشیان، خالقی، ضیا مختاری، و خادم میثاق استفادههای شایانی بردهام.
از درد دلهایتان از رادیو ممکن است یکی دو تا به طور مثال ذکر کنید.
اولا موسیقی ملی ما با وضعی که فعلا در رادیو اجرا میشود هرگز ترقی نخواهد کرد در صورتی که اساس موسیقی ملی ایران بزرگترین پایههای موسیقی شرق، بلکه موسیقی دنیا است. دیگر آنکه تاکنون هیچگونه تشویقی از من نشده و فقط یک تقدیرنامه و دو مدال و یک نشان از طرف وزارت فرهنگ دریافت داشتهام... ادارهی رادیو فقط ماهی ۲۴۰ تومان به من میداد که اخیرا ۲۰ تومان آن را کسر کرده [و با خنده افزود:] منتظر کم کردن بقیهی آن هم هستم و من که هم سولیست هم نوازنده و هم کمپوزیتور هستم این است وضع من وای به حال آنهایی که فقط یکی از این جنبهها را دارند.
شبهای یکشنبه هم از ساعت هشت و نیم تا نه گاهی با عدهای از رفقا و هنگامی با ارکست که فعلا وضع آن درهم برهم شده در رادیو شرکت میکنم.
کدام موسیقیدان به موسیقی ایران بیشتر خدمت کرده است؟
آقای کلنل وزیری
عاشق شدهاید؟
ما آردمان را بیخته و غربالمان را آویختهایم و اصولا وجود خانم عزیزم که بدون رودربایستی باید بگویم کاملا مراقب و مواظب راحتی من است بالاترین سعادتها را نصیب من کرده است.
نظرتان دربارهی تصنیفها و شعرهای جدید که در رادیو خوانده میشود چیست؟
شعرها حسابی نیست و طبعا آهنگها هم قلابی از آب درمیآید.
خوشترین خاطرهتان در زندگی چیست؟
خوشترین خاطرات زندگیام اقامت نهسالهام در شیراز یعنی معدن لبلعل و دکان حسن است. در هفتصدمین سال یادبود سعدی علیهالرحمه کنسرتی تهیه کردم و آهنگی به نام «به یاد سعدی» ساختم که هنوز خاطرهی شیرین آن در تمام نه سال خوشی و شیرینی زندگی شیراز مثل لؤلؤیی در چشم میدرخشد.
کدام خاطرهای روح شما را مکدر میسازد؟
هر وقت دروغ بشونم و تظاهر ببینم (که الحمدالله در جامعهی ما اصلا وجود ندارد) زیرا صمیمیت و یگانگی را میپرستم.
کدام غذا را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
آنقدر در قرهنی فوت کردهام که دندانهایم یکییکی دنبال فوتها بیرون پریده و ناچار بیشتر غذاهای نرم و تر و راحتالحلقوم را دوست دارم که البته تولید «باد» هم بکند!
نظرتان دربارهی خوانندگان ایرانی چیست؟
از بین خانمها بانو قمرالملوک که پیر دیر است، برای من ارشدیت دارد. بعد خانم ضرابی که از لحاظ سوابق خوانندگی بهخصوص در خواندن آهنگهای ضربی بینظیر است. سوم روحانگیز و چهارم روحبخش و از مردها بنان و بنان و بنان.
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900969