وکیل شرکای زنجانی: موکلم برای قرارگاه خاتم دکل نفتی و برای شهرداری چرثقیل خریداری کرده است/ کار موکلم براساس خواست مقامات بوده است/ قاضی مقیسه: فرزندان نظام کارهای شما را جمع کردهاند
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۶۱۹۸۷
به گزارش خبرنگار ایلنا، قاضی مقیسه در ابتدای ششمین جلسه دادگاه شرگای بابک زنجانی با یادآوری اتهاماتی که در کیفرخواست به «م.ش» وارد شده است با بیان این نکته که نمایندگان و وکلای شکات در جلسه حضور دارند جلسه را رسمی اعلام کرد و از مهدی شمس خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و آخرین دفاعیات خود را بگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«م.ش» در آخرین دفاعیات خود گفت: آخرین کلام من این است که تقاضای برگزاری دادگاه غیرعلنی را دارم. با حسابسازی شرکت سورینت من را گرفتار کردهاند. من در نظر نداشتم که مبلغ را کوچک بشمارم اما نفر اول پرونده، خود همه چیز را قبول دارد و به آن اقرار کرده است. درجلسه دیروز، نماینده دادستان به من گفت که ۲. ۶ میلیون دلار برای شما پولی نیست و این حرف باعث آزرده خاطر شدن من شد اما ۲۶۰ هزار دلار هم برای من پول است. در این چند روز تهمتهایی ناروا به من زده شد.
قاضی مقیسه در واکنش به این حرف متهم ردیف دوم پرونده گفت: این تهمتها را چه کسی زده است؟
این متهم بیان داشت که این تهمتها در کیفرخواست آمده است.
مقیسه : کیفرخواست تهمت نیست
قاضی مقیسه جواب داد: کیفرخواست تهمت نیست. کارهایی است که شما انجام دادید و فرزندان نظام آن را جمع کردهاند. اینها اقرارهای شما است. نکند منظور شما این است که نعوذبالله دادگاه به شما تهمت زده است. شما این بلا را سر نظام آوردید. لطفا بگویید که این پولها کجاست؟
«م.ش» واکنش نشان داد و گفت: کیفرخواست درست نیست.
رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب گفت: ۲۶ جلسه برگزار شده است و به اتهامات شما رسیدگی کردهاند. این تهمت زدن نیست. این کارهایی است که شما ۳ نفر و عیادی بالا و پایینتان به نام اسلام و خدمت به نظام این کارها را کردهاید. ۱. ۲ میلیارد یورو را مفقود کردهاید و نمیگویید کجاست. نماینده دادستان فقط اعمال شما را متذکر شده است.
متهم ردیف دوم پرونده جواب داد: خدا پدر و مادر شما را بیامرزد. اسناد را ملاحظه کنید، براساس آن اسناد مشخص است که ۱. ۲ میلیارد کجاست. من حاضرم در ردیابی آنها به شما کمک کنم. براساس نامه وزارت اطلاعات این مبلغ پول به صرافی سفیر آرتین رفته است. همه اسناد را در شرکت سورینت به نام من زدند تا مرا محکوم کنند.
اگر قصدم خیانت بود به کشور بازنمیگشتم
او افزود: امیدوارم با اسنادی که ارائه دادم دادگاه به نقطهضعف کیفرخواست پی ببرد و از شرکت سورینت حسابرسی و به شکایت من از این شرکت رسیدگی کنند. نکته بعدی که در این کیفرخواست اصلا به آن توجه نشده شرایط اضطراری و تحریم کشور است. من بر اساس اعتباری که مراجع ذیصلاح به بابک زنجانی داده بودند پا در میدان گذاشتم و شاقول من تاییدیههای آنها بود. من هیچ وحدت قصدی با بابک زنجانی نداشتم. اگر قصدم خیانت بود به کشور بازنمیگشتم. عدم رد مال توسط نفر اول پرونده من که قصدم خدمت بود به خیانت محکوم کردهاند. هیچگاه در ورطه حرامخواری و خیانت وارد نشدهام.
متهم ردیف دوم خاطرنشان کرد: با علم به همه خطراتی که وجود دارد به کشور آمدهام زیرا عاشق وطنم هستم. من جز به جز با استعلامات مقامات امنیتی پا در میان گذاشتم. من میتوانستم اونور ایر را بفروشم و خودم و نسلهای بعد از خودم را بیمه کنم اما این کار را نکردم. شریک ترک را به ایران آوردم، از او وکالت گرفتم و الان همه آنها را با وکالت منتقل میکنم. اگر دستگیر نمیشدم خودم زودتر این کارها را میکردم. کشتیگیر دست و پا بسته چگونه میتواند مبارزه کند. خوشبختانه مسائل مربوط به شرکت فال هم در حال رسیدگی است و انشاالله به رد مال ختم میشود. تقاضای صدور یک حکم عادلانه براساس قانون را دارم.
مقیسه خطاب به وکیل متهم: آن زمان که وکلای شکات صحبت میکردند شما خواب بودید
در ادامه با اجازه قاضی مقیسه، افشار وکیل مهدی شمس به ایراد دفاعیات خود پرداخت و گفت: من به ترتیب رسیدگی اعتراض دارم. متاسفانه الان دقیقا نمیدانیم که کسانی که اینجا نماینده و وکیل دارند از ما شکایت دارند یا خیر. به طور مثال سازمان تامین اجتماعی از ما شکایت دارد؟
قاضی مقیسه بیان داشت: فکر میکنم آن زمان که وکلای شکات صحبت میکردند شما خواب بودید. آقای مهدویثابت به عنوان وکیل شرکت نفت صحبت کرد. اگر این شکایت نبوده است پس چه بوده؟ در محدوده کیفرخواست صحبت کنید. تقدم و تاخرها را ول کنید. اینها نماینده و وکلای شکات هستند که در جلس حضور دارند و اگر جایی لازم باشد صحبت میکنند. این حرفی که میزنید شکایت نشده است غیر مستند است.
وکیل متهم: نماینده دادستان بارها حرف موکل من را قطع کرده است
وکیل متهم خاطرنشان کرد: زمانی وکیل شرکت نفت صحبت کرده است که موکل من نیمی از دفاعیه خود را خوانده بود. این یک ایراد اساسی است که به روند دادرسی داریم.
مقیسه جواب داد: از نظر من این ایراد اساسی نیست.
افشار در ادامه دفاعیات خود گفت: نماینده دادستان بارها حرف موکل من را قطع کرده است.
مقیسه واکنش نشان داد و گفت: ایشان به درخواست من برای روشن شدن پرونده صحبت کرده است.
وکیل متهم پاسخ داد: شما در مقام قضاوت باید این سوالها را میپرسیدید.
مقیسه: اینکه دهان به دهان متهم بگذارم درست نیست
مقیسه گفت: اگر من در مقام قاضی از متهم زیاد سوال بپرسم میگویند قاضی قصد تحقیر او را دارد. اینکه من دهان به دهان متهم بگذارم درست نیست.
وکیل متهم گفت: اگر دفاعیات موکلم قطع نمیشد بهتر بود.
مقیسه بیان داشت: من اگر سوال میکنم میخواهم مسئله برای من روشن شود زیرا میخواهم حکم کنم و فردای قیامت باید جوابگوی اعمالم باشم.
مقیسه: اگر پرونده را مطالعه نکردید و دفاعی ندارید بفرمایید بنشینید
نماینده دادستان واکنش نشان داد و گفت: براساس ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری نماینده دادستان اجازه دارد که اظهارات خود را بیان کند.
مقیسه ادامه داد: این بحث تقدم و تاخری که میگویید اتلاف وقت است. این را رها کنید اینها نمایندگان شکات هستند که اینجا نشستهاند. اگر پرونده را مطالعه نکردید و دفاعی ندارید بفرمایید بنشینید.
وکیل «م.ش»اظهار داشت: ممکن است خارج رفتن و گرفتن تابعیت انگلیسی در حال حاضر برای موکل من یک نقطه ضعف قلمداد شود اما موکل من با انگیزههایی این کار را کرده و در تمام این سالها همواره در جهت اهداف نظام قدم برداشته است. در طول این سه سال بازجویی و محاکمه با صداقت صحبت کرده است.
او با بیان اینکه ۵ درصد از شرکت اونور ایر بابت کمیسیون خرید هواپیماهایی بوده که در گذشته خریداری شده نه بابت پول نقد، اظهار کرد: موکل من نباید برای آقای زنجانی مجانی کار میکرد. از قراردادی که بین آنها منعقد شده است حق العمل کاری استنباط میشود نه مشارکت. شما فرد عالمی هستند که من به شما علاقه شخصی دارم. تاریخهایی که در پرونده درج شده بسیار مهم است. اساسا زنجانی از قبل شناخته شده بود و احتیاج به معرفی موکل من نداشت. به اظهارات زنجانی نمیشود به چشم دلیل نگاه کرد زیرا او محکوم به افساد فی الارض است و حکمش قطعی شده چطور جاهایی که حرفهای بابک زنجانی به ضرر موکل من است توجه شده اما آنهایی که به نفع اوست نادیده گرفتهاند.
موکلم با هماهنگی مقامات امنیتی اقدام کرده/ هر وقت نظام به موکلم احتیاج داشته او حاضر شده است
وکیل متهم ادامه داد: تنها کسی که در آن زمان دارای موقعیت خاصی بود و میتوانست کشتی اجاره کند موکل من بود. کارها با هماهنگی مقامات امنیتی صورت گرفته است. اگر تایید آنها نبود موکل من وارد این ماجرا نمیشد هر وقت نظام به موکل من احتیاج داشت ایشان حاضر شد درست به مانند این دفعه. من از شما سوال میپرسم که آیا دلیلی مبنی بر وجود خط مشترک موکل من و بابک زنجانی وجود دارد.
قاضی مقیسه جواب داد: سوال بیموردی است که اگر به آن جواب دهم میگویند حکم صادر شده است.
وکیل متهم ردیف دوم پرونده فساد نفتی گفت: به صراحت میگویم موکل من در گرفتن و انتقال پول نقشی نداشته است. او میتوانست در انگلستان بماند شرکت اونور ایر را بفروشد و اصلا به کشور بازنگردد. تمام مسائل به دلیل حسن نیت ایشان بود حتی بعد از دستگیر شدن زنجانی در سال ۹۳ هم ایشان پنج بار به ایران آمدند تا سرانجام در برج ۲ سال ۹۳ بازداشت شدند.
او ادامه داد: ردیابی وزارت اطلاعات راجع به۲. ۱میلیارد یورو تا زمانی وجود دارد که مربوط به انتقال پول به صرافی ترک است و بعد از آن مشخص نیست که پولها چه شده است. موکل من تمام حسن نیت خود را ثابت کرده و تمام اطلاعاتی که وجود دارد از جمله اینکه نفت به مالزی رفته و از مالزی به کجاها رفته را موکل من داده است. اگراقدامات او نبود سرنخ مربوط به پیگیری کشتیهای نفتی در مالزی گم میشد. طوری رفتار نکنید که جوانمردی از بین برود ایشان با شفافیت کامل حرف زده است در حال حاضر هم سعی دارد با ارائه اسناد و مدارک به روشن شدن قضیه کمک کند و حتی در برخی جاها که مربوط به او نبوده نیز وارد شده و کمک کرده است.
برخی ارگانهای نظامی در دوران تحریم با فروش نفت بودجه خود را تامین میکردند
افشار ادامه داد: در دوران تحریم نهادها و برخی ارگان نظامی با فروش نفت بودجه خود را تامین میکردند موکل من هم تصور میکرد که با خرید شرکت اونور ایر، به کشور که احتیاج به هواپیما دارد کمک میکند. در حال حاضر شش فروند از هواپیماهای شرکت اونور ایر در کشور است. در مجموع شرکت اونور ایر ۵۲ هواپیما داشت که مالکیت شش فروند از اینها متعلق به شرکت بود و ما بقی استیجاری بودند. همچنین شرکت اونور ایر شرکتهای تابعهای هم داشت که میتوانستند در مقوله تعمیرات هواپیما به کشور کمک کنند.
شرکت اونور ایر به خواست نظام خریداری نشده است/ قراری برای خرید هتل در انگلستان نبود
قاضی مقیسه گفت: این شرکت هواپیمایی به خواست نظام خریداری نشده است و خود این افراد برای منافع شخصی خودشان این خرید را انجام دادهاند. قرار بود این نفتها فروخته و پول به کشور برگردد نه اینکه شرکت هواپیمایی و هتل در انگلستان بخرند.
افشار وکیل متهم گفت: شاید دلیل خرید شرکت هواپیمایی این بوده است که امکان انتقال پول به کشور نبوده است و بابک زنجانی خواسته است به این شکل پول را وارد کشور کند.
قاضی مقیسه واکنش نشان داد و گفت: پولها باید در جایی مصرف میشدند که نظر نظام بوده و نباید هواپیما و هتل میخریدند.
افشار گفت: بحث اونور ایر ربطی به ما ندارد.
مقیسه واکنش نشان داد و گفت: از آنجا ربط پیدا میکند که پول نفت مردم را برده و هواپیما و هتل خریدهاند.
افشار گفت: زنجانی یک ارزفروش ساده نبوده است.
قاضی مقیسه خطاب به وکیل متهم گفت: از موکل خود دفاع کنید زنجانی که تمام و حکمش صادر شده است.
موکلم برای قرارگاه خاتم دکل نفتی و برای شهرداری چرثقیل خریداری کرده است
وکیل متهم خاطرنشان کرد: خرید اونور ایر جزو اتهامات موکل من محسوب میشود در حالی که بابک زنجانی به موکل من گفته بود من پول نفت را از منابع دیگر پرداخت میکنم و موکل من هم اطمینان کرد زیرا او برای پایگاه خاتم دکل نفتی خریده بود و برای شهرداری جرثقیل و گمان میکرده که میتواند از منابع دیگر پول نفت را پرداخت کند.
نماینده دادستان واکنش نشان داد و گفت: پول خرید دکلهای نفتی از بانک انصار بوده است.
قاضی مقیسه نیز گفت: خارج از موضوع حرف میزنید زنجانی که محکوم به اعدام شده است. شما راجع به موکل خود صحبت کنید.
وکیل متهم ردیف دوم گفت: در حالی که کلیه اشخاصی که با زنجانی طرف معامله بودند متوجه نشدند که او قصد مجرمانه دارد چطور موکل من باید متوجه این موضوع میشده است.
قاضی مقیسه پاسخ داد: در غفلت مسئولین شکی نیست آنها اصلا دنبال گرفتن پول نرفتند. آقایان «م.ش» و «ح.ف.ه» به گونهای زنجانی را معرفی کردند که مسئولان به آنها اعتماد کردند و زمانی که متوجه شدند نمیتوانند پول را بگیرند شکایت کردند.
وزرا موکلم را نمیشناسند/ او از مسئولان عالیرتبه کشوری تاییدیه گرفته بود
وکیل متهم اظهار کرد: وزرا اصلا موکل من را نمیشناختند. کسانی که موکل من از آنها تاییدیه گرفته بود جزو مسئولین عالیرتبه کشوری هستند.
قاضی مقیسه گفت: موکل شما در جریان غارت اموال مردم قرار گرفتند و اصلا دست از کار نکشیده و به غارت اموال مردم ادامه داده و این ادعای شما است که میگویید مسئولین عالیرتبه او را (زنجانی) تایید کردند.
افشار قصد داشت که راجع به شرکت اونور ایر صحبت کند که قاضی مقیسه گفت: نمیخواهی اونور ایر را رها کنی. موکلم شما اقرار کرده که پول را به اونور ایر داده است.
وکیل متهم گفت: در هیچ کجای پرونده اقرار نکرده که پول را به شرکت اونور ایر داده بلکه فقط گفته است پول از چه طریقی به شرکت اونور ایر پرداخت شده است. دلیلی بر عالمانه و عامدانه بودن شرکت موکل من در اخلال در نظام اقتصادی کشور وجود ندارد. چطور زمانی که مقام تحقیق با آن همه نیرو به سختی مدرکی پیدا میکردند و متوجه میشدند که اسناد جعلی است موکل من بفهمد که اسناد جعلی بوده است؟ همچنین تقدم و تاخر در کارها نیز وجود ندارد. موکل من قصد ضربه زدن به نظام را نداشته و با علم این کارها را انجام نداده است. بانک مسکن و تامین اجتماعی اگر شکایتی دارند اعلام کنند تا من دفاع کنم.
نماینده سازمان تامین اجتماعی با حضور در جایگاه اعلام کرد: نماینده دادستان راجع به این موضوع تفهیم اتهام نکرده است. نماینده دادستان گفته ما راجع به شبکه، کیفرخواست صادر کردهایم و ماده 130 قانون مجازات سردستگی را تعریف کرده است. مشخص است که پول نفت در کجاها صرف شده است. شرکت اونور ایر فقط یک قلم از آنها است. مشارکت در جرم به معنای مشارکت در جزء جزء اقدامات آن نیست .
وکیل تامین اجتماعی نیز گفت: سازمان تامین اجتماعی از کل شبکه شکایت کرده و فرقی ندارد که آقای «م.ش» به شخصا به تامین اجتماعی رجوع کرده باشد یا نه ما شکایتمان از کل شبکه بوده است و آقای شمس نیز جزو این شبکه است.
وکیل متهم گفت: من نمیگویم شبکهای وجود ندارد بلکه حرف من این است که موکل من جزو شبکه نبوده و از جعلی بودن اسناد نیز اطلاعی نداشته است.
وکیل بانک مسکن واکنش نشان داد و گفت: شرکت در جعل سوئیتها ثابت شده است.
افشار گفت: چطور وقتی مقامهای امنیتی نتوانستند بعد از مدتها جعلی بودن اسناد را ثابت کنند موکل من میتوانسته این جعلی بودن را متوجه شود؟
قاضی مقیسه گفت: شما موکل خود را آدم ساده و روستانشینی تصور نکنید. بنا بر اقرار خودش ایشان در انگلستان استاد دانشگاه بوده و کار تجارت هم بسیار کرده است. ایشان را تحقیر نکنید و ناآگاه وانمود نکنید. این سه شخص «ح.ف.ه»، زنجانی و «م.ش» همفکران خوبی برای هم بودند که توانستند باهم اموال مردم را غارت کنند.
وکیل متهم در ادامه دفاعیات خود گفت میخواهم به نقش موکلم در این پرونده اشاره کنم. خوشحالم که «م.ش» به خوبی توانست نقش خود را در این پرونده مشخص کند. اگر او اطلاعاتی دارد دلیل بر مجرمیت او نیست. اگر در لندن بود و کمک نمیکرد امروز اینجا نبود. تمام صحبتهای ما در خصوص عنصر مادی جرم است. دیوان عالی کشور هم در حکمش اشاره کرده بود که عنصر معنوی یافت نمیشود.
نجفی نماینده دادستان گفت: دیوان عالی کشور در کجا چنین صحبتی کرده است؟
وکیل متهم پاسخ داد: من اگر بخواهم پاسخ دهم میترسم متهم شوم که چرا دارم دادگاه را طولانی میکنم. در حکم دیوان عالی کشور درباره متهمان ردیف دوم و سوم گفته شده است هرچند نقش آنها در جرم اقتصادی موثر است ...
قاضی مقیسه وارد صحبتهای افشار شد و گفت: بله، میگوید موثر و دادگاه همین را میخواهد بگوید.
وکیل متهم گفت: با این وجود حتی کسی هم که لنگر کشتی را در آن زمان انداخته مقصر است.
قاضی پاسخ داد: بله به تمام موارد رسیدگی میشود. با کسانی که در این باره همکاری کردند و پول مردم را خوردند برخورد میشود. دادستان این کار را انجام میدهد.
وکیل متهم ادامه داد: بحث من عنصر معنوی جرم است. دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی به جرم بوده و عنصر معنوی را پیدا نمیکند. در هیچ جای پرونده این عنصر معنوی یافت نمیشود.
قاضی مقیسه پاسخ داد: دیوان عالی کشور این اجازه را به دادگاه داده که پرونده را دوباره رسیدگی کند و ما هم همین کار را میکنیم و به نقش موثر هم اشاره میکنم. پس دیگر حکم دیوان را قرائت نکنید.
وکیل گفت: دفاع از موکل من مبتنی بر قرائت نظر دیوان است.
قاضی مقیسه افزود: ما در اینجا نیامدهایم که حکم دیوان را تحلیل کنیم.
وکیل گفت: تمام مدارک پرونده و تمام اظهارات موکل من نشان میدهد که او نقش کارگزاری داشته. عنصر مادی جرم باید در تمام اعمال باشد. در کیفرخواست هیچ دلیلی مبتنی بر عنصر معنوی جرم وجود ندارد. فقط عنصر مادی را احراز میکند. فقط میگوید متهم ردیف دوم نفت را حمل کرده است.
قاضی گفت: نفت را فروخته و پولش را هم برنگردانده است.
وکیل پاسخ داد: فروش نفت جریان سادهای نیست. نیاز به اعتبار دارد. کار
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۶۱۹۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشای هویت شرکای رائفیپور
کمتر میشود که سخنانش یک جنجال درست نکند؛ سالهاست که در انواع و اقسام زمینهها سخنرانی میکند و کمتر موضوعی مانده که او در آن مورد اظهارنظری نکرده باشد. اغلب اظهاراتش هم شاذ و عجیب و غریب است؛ البته در سالهای اخیر که خواسته چهرهای موجه از خود بسازد، آن اظهارات عجیب را تقطیع شده و کار رسانههای معاند میداند؛ علیاکبر رائفیپور، استاد خودخوانده محافظهکاران و مدیر موسسهای با نام مصاف ایرانیان.
به گزارش اعتماد، بسیاری او را صاحب یکی از بزرگترین لشکرهای مجازی میدانند؛ ادعایی که وقتی میزان لایکها و ریتوییتکنندههای او در فضایی مانند توییتر بررسی میشود، کمی به واقعیت نزدیک میشود. اما اینجا بنا نیست به اظهارات رائفیپور و لشکریان مجازی او پرداخته شود؛ این استاد خودخوانده برای هوادارانش، حکم مراد و مرشد دارد و هوادارانش هم نقش مرید و شاگرد.
وبسایت موسسه مصاف ایرانیان، خود را اینگونه معرفی کرده است: «مطالب این وبگاه با هدف روشنگری در فتنههای آخرالزمانی و آشنایی مسلمانان با موضوعات و معارف مهدوی تهیه و تدوین شده است. امیدواریم که این تلاش ناچیز ما در تعجیل فرج مولایمان، مهدی موعود ارواحنا فداه، موثر باشد.»
در بخش دیگری از وبسایت مصاف، این موسسه خود را «بزرگترین جنبش سایبری کاملا مستقل در فضای اینترنتی» دانسته است. در بخش «تماس با ما» که معمولا در وبسایت شرکتها و موسسات نشانی پستی دفتر خود را مینویسند، تنها به شماره تلفن، شماره پیامک و یک صندوق پستی بسنده شده و خبری از آدرس دفتر مصاف نیست.
در بخش دیگری از همین قسمت سایت، شماره شبا، کارت و حساب بانکی متعلق به «مصاف ایرانیان» درج شده تا از این طریق «هدایا و نذورات مردمی» به دستشان برسد. شاید همین یک خط برای پاسخ به سوالات درباره منابع مالی موسسه، کفایت کند؛ البته کفایت برای هواداران و مریدان «استاد»؛ وگرنه که هیچگاه دیگر منابع تامین مالی موسسه مصاف ایرانیان اعلام نشده است.
این موسسه یا در واقع رائفیپور، در جریان انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، با نقشآفرینی در اردوگاه محافظهکاران، به تهیه فهرستی برای نامزدهای مورد حمایت خود تحت عنوان «لیست جبهه صبح ایران» اقدام کردند؛ تبارشناسی فهرست رائفیپور در تهران، موید حضور چهرههایی از جبهه پایداری، تشکل امنا (به رهبری حمید رسایی) و در کل چهرههای تندرو. مخرج مشترک همه این چهرهها مخالفت با جریان محمدباقر قالیباف و در کل جریان شانا بود.
مریدان موسسه مصاف و در راس آنها، علیاکبر رائفیپور، یکی از پرچمداران دشمنی با قالیباف بودند و بخشی از مسوولیت درگیری در فضای مجازی با هواداران قالیباف را برعهده داشتند. آنها شرایطی ایجاد کردهاند که هر کسی از منابع مالی یا سایر مناسبات موسسه مصاف سوالی در فضای مجازی مطرح میکند، او را متهم به تطمیع شدن از سوی تیم قالیباف میکنند.
شاید این همان خطی باشد برای ناامن کردن و ارعاب افرادی که قصد دارند این موسسه و مدیر آن را به چالش بکشند، پی گرفته میشود. او خود را داعیهدار شفافیت میداند و از همینرو پیش از انتخابات اخیر مجلس، اموال خود را منتشر کرده بود؛ او گفته که مستاجر است و هیچ پولی بابت سخنرانیهایش نمیگیرد و اگر هم کسی پولی به حساب موسسه واریز کند، ارتباطی به او ندارد! رائفیپور همچنین درباره محل درآمدش برای خرج زندگی نوشته «۶۰۰ میلیون تومان پول نزد یکی از دوستانم (آهنگری) دارم که هر ماه سود آن را محاسبه کرده و پرداخت میکند.»
البته او حدود ۷ سال پیش گفته بود که خرج زندگیاش را از یک «مغازه عطاری» در «محلهای پایین شهر تهران یا خارج از تهران» کسب میکند؛ رائفیپور در توضیحات بیشتر گفته بود که «من سرمایهگذاری کردهام و یکی از دوستانم آنجا کار میکند.» او هرگز توضیح نداده که موسسه مصاف با این حجم از فعالیت و واحدهایی که ذیل موسسه تشکیل شده، بودجه برای گرداندن موسسه را از کجا میآورد.
موسسه مصاف ایرانیان، طبق آگهی منتشره در روزنامه رسمی، خرداد ۱۳۹۰ تاسیس شده است. موضوعات فعالیت موسسه در نخستین آگهی آن، «برگزاری همایشها و سمینارها، ارائه خدمات مشاورهای مدیریتی اخذ وام و تسهیلات و اعتبارات بانکی از بانکها و موسسات مالی اخذ و اعطای هرگونه نمایندگی از شرکتها و موسسات و ایجاد دفاتر فروش و حضور در نمایشگاههای داخلی و خارجی و بینالمللی و انجام کلیه معاملات مجاز عقد انواع قراردادهای مجاز با اشخاص حقیقی و حقوقی و هر نوع فعالیت مرتبط با موضوع» اعلام شده است.
مدیران اولیه موسسه مصاف ایرانیان، دو نفر هستند؛ «امیرحسین رائفیپور» و «حسین کوثری». برخی بر این تصور هستند که «امیرحسین» نام مستعار یا نام دیگر «علیاکبر رائفیپور» است و آنها معتقدند که اساسا «امیرحسین رائفیپور» وجود خارجی ندارد، اما علیاکبر رائفیپور، در جریان یک مصاحبه به تاریخ اسفند ۱۴۰۰، اشارهای به نقش «امیرحسین رائفیپور» کرده و او را برادر خود معرفی کرد.
علیاکبر رائفیپور گفته «مثلا برادر خودم امیرحسین؛ از اول مصاف به اسم خودم نبود، چون باید اینور و آنور بروم و فلان اداره بروم امضا کنم؛ گفتم امیرحسین تو بیا کارهای حقوقیاش را انجام بده. ایشان مهندسی خوانده است؛ هم مهندسی آیتی و هم راکتورهای اتمی؛ متاثر از ترور شهید شهریاری و احمدیروشن، تغییر رشته داد و رفت راکتور اتمی خواند؛ خب در کار خودش سر در میآورد.» با این وجود همچنان هیچ تصویری از امیرحسین رائفیپور تا به الان منتشر نشده است.
بهمن ماه ۱۳۹۵، فردی به نام «احسان اختیاری» در کنار «امیرحسین رائفیپور» در زمره شرکا قرار گرفت. همزمان «حسین کوثری» با دریافت حقالشرکه خود از جمع شرکا خارج شد. اما فروردین ۱۳۹۸، احسان اختیاری از جمع شرکا خارج شد و حسین کوثری دوباره به عنوان عضو، به هیات مدیره مصاف ایرانیان برگشت.
سال ۱۴۰۰ نیز طی «مجمع عمومی عادی» موسسه مصاف ایرانیان، مقرر میشود که امیرحسین رائفیپور به عنوان رییس هیات مدیره و مدیرعامل و حسین کوثری به عنوان عضو هیات مدیره برای مدت نامحدود منصوب شوند.
موسسه مصاف ایرانیان، پاییز ۱۴۰۲ اقدام به ثبت یک علامت تجاری با نام «مصاف فیلم» کرده است. مالک این علامت تجاری موسسه مصاف ایرانیان است و «امیرحسین رائفیپور» را به عنوان نماینده این موسسه معرفی کرده است. نشانی ذکر شده برای موسسه مصاف، تهران، میدان ابنسینا… قید شده، اما برای نماینده آن که همان امیرحسین رائفیپور است، یک آدرس در منطقهای در تهران آمده است؛ «پاسداران…». شهرک شهید چمران در واقع مربوط میشود به بنیاد تعاون وزارت دفاع که در ابتدا شهرکی بوده برای خانههای سازمانی کارکنان وزارت دفاع. حالا از اینکه در حال حاضر افراد غیر از کارمند وزارت دفاع نیز میتوانند در این شهرک ساکن شوند یا خیر، اطلاعی در دست نیست.
امیرحسین در چه شرکتهایی عضو است؟شرکت «ماشینسازی صدر ایرانیان فردا» یکی از آنهاست؛ این شرکت شهریور ۱۳۹۸ تاسیس شد که غیر از امیرحسین رائفیپور، افرادی با نامهای «فریبا فلاح» و «سمیه پلاسی» در هیات مدیره «ماشینسازی صدر ایرانیان فردا» حضور دارند که البته «سمیه پلاسی» در آخرین تغییرات این شرکت از میان اعضای هیات مدیره حذف شده است. آدرس درج شده برای محل این شرکت، همان نشانی «امیرحسین رائفیپور» در شهرک چمران است.
البته سال ۱۴۰۱، این شرکت به ساختمانی در محله ازگل تهران نقل مکان کرد. «ماشینسازی صدر ایرانیان فردا» در وبسایت شرکت نام تجاری خود را «صدرا روباتیک» معرفی کرده و نوشته «در سال ۱۳۹۸ با همکاری جمعی از باتجربهترین مهندسان و متخصصان در حوزه اتوماسیون، ماشینآلات CNC و ابزار دقیق تاسیس شد.
این مجموعه باتوجه به توانمندی، تجربه و دانش فنی خود و نیز ارزیابی و رصد مستمر بازار هدف، درصدد ارائه بهترین محصولات و خدمات در این حوزه به صنعتگران محترم میباشد.» شرکت دیگری که نام «امیرحسین رائفیپور» در آن دیده میشود، «شرکت سهامی خاص مهندسین صنعت اراده فردا» است؛ شرکتی که «سمیه پلاسی»، «مرتضی کندری»، «باقر بهرامی» و «محمدرضا جوکار» در آن حضور دارند.
«سمیه پلاسی» همان شخصی است که مدتی در هیات مدیره «ماشینسازی صدر ایرانیان فردا» حضور داشت و بعدا از این شرکت خارج شد. در موضوع فعالیت این شرکت، تمامی زمینههای بازرگانی و تجاری، ازجمله واردات پوشاک و ماشینآلات و هر آنچه در ارتباط با فعالیت اقتصادی است را شامل میشود.
موسسه دیگری که نام «امیرحسین رائفیپور» در آن دیده میشود، موسسهای با نام «میعاد مهر مهدوی» است؛ موسسهای که در واقع «واحد خیریه» موسسه مصاف ایرانیان است. این موسسه که سال ۱۳۹۸ تاسیس شده، برای معرفی خود نوشته «در این زمانه پر از ظلم و فساد و در عصر حکمرانی تجارت و لهو و لعب، به تمام دنیا نشان خواهیم داد منتظران حضرت، ولی عصر (عج) مطابق سیره ایشان و اجداد طاهرینش به دنبال استقرار اخلاق و انسانیت بر جامعه هستند و تا ظهور ایشان از پای نخواهند نشست.»
در بخش دیگری اشاره شده که موسسه «میعاد مهر مهدوی» مجری طرحی با نام «مهر مهدوی» متعلق به موسسه مصاف ایرانیان است: «مهر مهدوی عنوان کلی طرحی است که موسسه مصاف ایرانیان با یاری شما عزیزان، در راستای ترویج فرهنگ مهدویت و همدلی بیشتر بین افراد جامعه آن را اجرایی کرده است که در آن شما مهدی یاوران گرامی میتوانید به نیابت از امام زمان (عج) هر کار خیر و محبتآمیزی (مالی و غیرمالی) را در قالب این پویش انجام داده و ثواب آن را به آستان مقدس حضرت، ولی عصر (عج) تقدیم کنید.»
در جایی دیگر از وبسایت این موسسه که عنوان خیریه دارد، خود را «مهر مهدوی مصاف» معرفی کرده است. موسسه «میعاد مهر مهدوی» در بخش تماس با ما، تنها یک شماره تلفن در تهران را نوشته و در ادامه شماره حساب و شماره کارت خود را منتشر کرده و آورده: «شما عزیزان میتوانید کمکهای خیرخواهانه خود را به نیابت و یاد امام زمان (عج) به صورت نقدی از طریق شمارهحساب زیر یا درگاه پرداخت آنلاین سایت به دست نیازمندان برسانید و یاد و خاطر امام زمان (عج) را در بین اقشار مختلف جامعه زنده نمایید.
لازم به ذکر است موارد واریز به حساب در قسمت نذر عام به صلاحدید موسسه هزینه خواهد شد و در صورتی که نذر خاص دارید پس از واریز مورد مصرف خاص را به ما اطلاع دهید.» فعالیتهای این موسسه که سال ۱۳۹۸ تشکیل شده، در دایره وسیعی تعریف میشود. آبان ماه ۱۴۰۱، خبرگزاری فارس گزارشی که بیشتر شبیه به رپرتاژ بود، درباره این موسسه منتشر کرد. در گزارش فارس، مسوول این موسسه فردی با نام «مرتضی بهزادی» است که ردی از نام او در جمع موسسان و هیات مدیره نیست.
طبق نوشتههای خبرنگار فارس، این فرد «به سختی» راضی به گفتگو شده و در عین حال «طبیعتا اجازه نداد تا از او عکسی گرفته شود.» براساس این گزارش، «پویش مهر مهدوی در واقع واحد خیریه موسسه مصاف ایرانیان است و این واحد رسما از عید غدیر ۱۳۹۹ تشکیل شد.» این درحالی است که طبق آگهیهای روزنامه رسمی، تاسیس این موسسه مربوط به سال ۱۳۹۸ میشود.
مسوول این موسسه در این مصاحبه که سال ۱۴۰۱ منتشر شده، درباره نحوه آغاز به کار آن گفته «حدود پنج سال پیش پویشی راه انداختیم به نام مهر مهدوی که مردم هر کار خیری به نیت امام زمان (عج) انجام میدادند، در اینترنت منتشر کنند. کارمان اوایل به این وسعت نبود. به عیادت بیماران و خانه سالمندان و… میرفتیم.
نزدیک عید سال بعد، موج دوبارهای به صورت کاملا مردمی در موضوعات مختلف شکل گرفت. وقتی موسسه مصاف دید استقبال از این کارها زیاد است، تصمیم گرفت مهر مهدوی به عنوان یک پویش در موضوعات مختلف در کل سال فعالیت کند.»
به گفته این فرد مرتبط با موسسه مصاف ایرانیان، «سال قبل از کرونا مردم مدام به ما پیام میدادند که ما کسی را نمیشناسیم که کمکهایمان را اهدا کنیم و اصرار داشتند ما واسطه شویم و کمکهایشان را به دست نیازمندان برسانیم.» او میگوید موسسه مصاف ایرانیان، «به دلیل نوع مجوزش نمیتوانست کار خیریه انجام دهد» و از همین رو تصمیم بر آن شد تا «یک موسسه خیریه ثبت کنیم و وقتی کرونا آمد ما مجوز داشتیم.»
بنا بر گفتههای «بهزادی»، این موسسه «وام» هم به مراجعینش میدهد که برای بازگشت پول هیچ سودی محاسبه نمیشود و همچنین، مدت زمان بازپرداخت آن میتواند طویلالمدت باشد. در همین حال این موسسه در حوزه کارآفرینی هم فعالیت میکند و به گفته مسوول مهر مهدوی، آنها در سیستان و بلوچستان یک دامداری تاسیس کردهاند.
نکته کمی عجیب درباره این موسسه «خیریه»، فعالیت در یمن و افغانستان است؛ به گفته این فرد مرتبط با موسسه مصاف ایرانیان، «در برنامه اطعام عید غدیر ۱۴۰۱.۲۱ هزار بسته غذا در تهران، سیستان و بلوچستان، کرمان، اهواز، یمن و افغانستان توزیع کردیم. به افغانستان هم در زمانهای مختلف سه سری کمک فرستادیم.» او تاکید کرده که «در بحثهای خیریه، مهر مهدوی چند وقتی است به سایر کشورها هم ورود کرده و الان در یمن و افغانستان هم فعالیت داریم.» در عکسهای موجود روی وبسایت این موسسه، تصاویری از کیسههای مواد غذایی که احتمالا آرد یا برنج و خرما باشند، منتشر شده و در توضیح آن آمده «کمکهای مهر مهدوی به مناسبت عید غدیر در یمن».
در وبسایت این موسسه همچنین خبرهایی از ساخت و ساز واحدهای مسکونی برای معلولان در قرچک یا برای نیازمندان در سیستان و بلوچستان منتشر شده است.
در ابتدای تشکیل، محل استقرار دفتر موسسه «میعاد مهر مهدوی» طبقه اول از ساختمانی در محله نظامآباد تهران بود. طبق مدارک موجود، دفتر این موسسه، تا آبان ۱۴۰۰ در این محل قرار داشت. حدود یک سال قبل از تاسیس رسمی «میعاد مهر مهدوی» و استقرار در این ساختمان، طبقه زیرزمین آن، نشانی موسسهای به نام «حماسه مقام ایرانیان» بود؛ آدرس استقرار این موسسه سال ۱۳۹۷ به همین نشانی منتقل شده بود. «حماسه مقام ایرانیان» سال ۱۳۹۸ منحل شد. «محمد تاجیک رستمی» یکی از افرادی که در این موسسه حضور داشته و مدیر تصفیه موسسه نیز شد، سال ۱۳۹۸ هنگام تاسیس موسسه «میعاد مهر مهدوی» از اعضای هیات مدیره آن بود.
مخرج مشترک مصاف و حماسه مقام ایرانیاندر موسسه «حماسه مقام ایرانیان» که سال ۱۳۹۴ تاسیس شد، فردی با نام «احسان اختیاری» در زمره مدیران اولیه و شرکای موسسه حضور داشت. «احسان اختیاری» سال ۱۳۹۵ وارد هیات مدیره موسسه «مصاف ایرانیان» شد. البته این حضور او دایمی نبود؛ سال ۱۳۹۸ او با دریافت حقالشرکه خود از جمع هیات مدیره مصاف ایرانیان خارج شد. نام این فرد تنها در ارتباط با همین دو موسسه یعنی «حماسه مقام ایرانیان» و «مصاف ایرانیان» دیده میشود و با جستوجوی این نام، هیچ رد دیگری از او یافت نمیشود.
به عبارت سادهتر، این فرد در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸، مخرج مشترک دو موسسه «مصاف ایرانیان» و «حماسه مقام ایرانیان» بوده است. از «حماسه مقام ایرانیان» اطلاعاتی در فضای وب، در دست نیست؛ یعنی این موسسه فعالیتی که نام و نشانی از آن بر جا بماند، نداشته است.
برج ۸ سال ۱۴۰۰ طی آگهی رسمی، دفتر موسسه «میعاد مهر مهدوی» به آدرس «شهر تهران، محله شیخ هادی، خیابان دانشگاه، خیابان جمهوری اسلامی، پلاک ۱۰۷۴، طبقه اول» تغییر پیدا کرد. این مکان، اما تنها به موسسه «مهر مهدوی» اختصاص نداشت. شهریور ماه ۱۴۰۰، شرکتی با نام «مسافران صبح آرمان فرج» تاسیس شد که نشانی درج شده در آگهی رسمی تاسیس آن، دقیقا همین آدرس جدید مهر مهدوی بود.
از جهت احتمال تفاوت واحد در ساختمان نیز کدپستی هر دو آدرس با یکدیگر مقایسه شدند که هر دو یکسان بودند. «مسافران صبح آرمان فرج» در زمینه «اخذ روادید، تنظیم و انجام مسافرتهای گروهی داخلی و خارجی (برگزاری تور)، ذخیره مکان (رزرو اقامتگاه) و هرگونه خدمات گردشگری» فعالیت دارد.
مدیر آژانس، همکار مصاف در واحد گردشگرییکی از مدیران «مسافران صبح آرمان فرج» که سمت ریاست هیات مدیره را هم برعهده دارد، شخصی با نام «بابک یاوریفرد» است. این شخص همچنین عضو موسسهای با نام «اندیشکده پیشرفت گردشگری ایران» است. این موسسه رابطه تنگاتنگی با موسسه مصاف دارد و در بین واحدهایی که مصاف در ساختار خود تعریف کرده، «اندیشکده پیشرفت گردشگری ایران» با «واحد گردشگری مصاف» همکاری میکند.
تیر ماه ۱۴۰۰، در معرفی نشست «۱۴ استراتژی بازاریابی جذب گردشگر در ایران» با سخنرانی «بابک یاوریفر»، این برنامه از «سلسله ارائههای مسوولیت اجتماعی موسسه مصاف و اندیشکده پیشرفت گردشگری ایران» معرفی شده بود. همچنین یاوریفر «همکار واحد گردشگری موسسه مصاف» و «معاون اجرایی اندیشکده پیشرفت گردشگری ایران» خوانده شده بود. بابک یاوریفر همچنین شرکتی به نام «هیربد توسعه پایدار» تاسیس کرده بود که پس از مدتی نام آن را به موسسه «اندیشهورزان پیشرفت گردشگری ایرانیان» تغییر داد.
اندیشکده پیشرفت گردشگری، میعاد مهر مهدوی و مصاف ایرانیانبنا بر این، همکاری دو موسسه «اندیشکده پیشرفت گردشگری ایران» و «مصاف ایرانیان» روشن است؛ معاون اندیشکده مذکور، یعنی بابک یاوریفر، از مدیران آژانس مسافرتی «مسافران صبح آرمان فرج» نیز هست. نشانی این آژانس مسافرتی حدود یک سال با نشانی موسسه «خیریه» با نام «میعاد مهر مهدوی» که خود را مجری طرح «مصاف ایرانیان» معرفی کرده، مشترک بوده است؛ بنا بر این دور از ذهن نخواهد بود اگر این سه موسسه با یکدیگر مراودات خاص دیگری داشته باشند.
سایر اعضای میعاد مهر مهدوی«زهرا زرجویان»، «محسن اسدزاده»، «محمد تاجیک رستمی»، «سید مهدی هاشمیزاده» در کنار «امیرحسین رائفیپور» اعضای هیات مدیره موسسه «میعاد مهر مهدوی» در ابتدای تشکیل هستند. «امیرحسین محمودی» و «رکسانا یزدانبد» نیز به عنوان علیالبدل و بازرس در جمع هیات مدیره حضور دارند. البته بعد از مدتی «محمد تاجیک رستمی» از هیات مدیره «میعاد مهر مهدوی» خارج شد.
شرکای رائفیپور در «میعاد مهر مهدوی»«محسن اسدزاده»، مدیرعامل شرکت «تامین راه آریا» است. این شرکت «در زمینه واردات قطعات ماشینآلات سنگین راهسازی و معدن، فعالیت میکند. محصولات وارداتی شامل قطعات زیربندی، شاسی، موتوری، گیربکس، برقی، پمپ، سوخت، توربین و سایشی از ۷ کشور جهان اعم از امریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، ژاپن، کرهجنوبی و چین» میباشد. این شرکت نماینده انحصاری چندین برند خارجی است. «اسدزاده» همچنین عضو هیات مدیره شرکت «صنعت فولاد آتون» نیز هست.
شریک دیگر امیرحسین رائفیپور در موسسه «میعاد مهر مهدوی» یا همان خیری مصاف ایرانیان، فردی به نام «سید مهدی هاشمیزاده» است. او سال ۱۳۹۷ عضو هیات مدیره شرکت «تعاونی مسکن کوثر عظیم فرشتگان جمکران» شده است و تاکنون خروجش از این شرکت ثبت نشده است. هاشمیزاده همچنین نایب رییس هیات مدیره موسسه «زمانه آفرینشهای نوین عصر» است. «امیرحسین محمودی» نام دیگری است که در موسسه خیریه مصاف ایرانیان حضور دارد.
او عضو هیات مدیره شرکت «سیمین منشور» است که در «حوزه الکترونیک و امنیت نرمافزار» فعالیت دارد. «رکسانا یزدانبد» هم که در این موسسه حضور دارد، عضو هیات مدیره شرکت «خدمات بیمهای نسیم آرامش یزدان» است. تا امروز هیچگاه تصویری از امیرحسین رائفیپور و حسین کوثری که عضو هیات مدیره مصاف ایرانیان هستند، منتشر نشده است.
این موضوع در ارتباط با احسان اختیاری که مدتی نیز عضو این موسسه بوده، صدق میکند. ازسوی دیگر، علیاکبر رائفیپور خود را مدعی شفافیت میداند؛ اما هوادارانش معتقدند، چون موسسه او موسسهای دولتی نیست، وظیفهای برای انتشار اسناد مالی خود ندارد؛ این در شرایطی است که محل تامین بودجه این موسسه همواره در ابهام بوده، ولی مدیران آن نیازی به تنویرافکار عمومی نمیبینند.
با این حال، ارتباطات وسیع رائفیپور با بخشهایی از حاکمیت، برخی حدس و گمانهایی درباره کمکها به این موسسه مطرح میکنند. در کنار این موضوع، تاسیس یک موسسه خیریه میتواند سوالات بیشتری را در ذهن متبادر کند؛ موسسهای که به قول خودش در یمن و افغانستان هم فعالیت دارد و، اما خبری از شفافیت درباره صورتهای مالی آن نیست.