Web Analytics Made Easy - Statcounter

سوال اصلی اینجاست: دقیقا کجای کار می‌لنگد؟ چرا دموکراسی به‌عنوان الگویی که می‌خواست اکتساب را جای انتساب بگمارد تا شایستگان حکومت کنند خود به میوه‌ای از جنس منطق جنگل و ژن خاص آقازادگی می‌رسد؟

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

گفت‌وگوی دوشنبه سپاه و رئیس‌جمهور

سعدالله زارعی در کیهان نوشت

دیدار روز دوشنبه چند تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رئیس‌جمهور در کانون توجه خارجی و داخلی قرار گرفت اما از آنجا که سپاه‌پاسداران درخصوص مباحث جلسه بیانیه‌ای صادر نکرد، بعضی از جریانات مجال پیدا کردند تا با تحلیل و تفسیر انحرافی مباحث و موضوعات مطرح شده را به حاشیه رانده و به مسایلی بپردازند که اساسا در این دیدار نسبتا طولانی مطرح نشده بود.
جلسه روز دوشنبه به درخواست فرماندهان ارشد سپاه برگزار شده و محور اصلی بحث نقد عملکرد و مواضع دولت در حوزه امنیت نظام و ارزش‌های بنیادی انقلاب بوده است. در این میان سپاه برای اثبات حسن‌ظن خود به رئیس‌جمهور و دولت درصدد برآمد دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که از ناحیه ادبیات و رویکردهای تبلیغی دولت پدیده آمده است را بدون واسطه و صریح با رئیس‌جمهور درمیان بگذارد.


واقعیت این است که از اواخر دولت یازدهم و به خصوص در ایام فعالیت‌های انتخاباتی و نیز پس‌از انتخابات، مباحثی که از سوی رئیس‌جمهور محترم و بعضی از اطرافیان ایشان در مسایل انقلابی، ارزشی و امنیتی مطرح شد، نگرانی‌های زیادی را پدید آورد. سخنانی که ایشان درباره روند قضایی کشور در 38 سال گذشته در حوزه جرائم امنیتی مطرح کرد و پس از آن مباحثی که درخصوص اقتدار سپاه در حوزه‌هایی که یا کاملا منطبق با قانون اساسی و یا با درخواست و اصرار قبلی دولت صورت گرفته است توسط رئیس‌جمهور مطرح شد تا آنچه درخصوص سند FATF دنبال شد و در صورت اجرایی شدن دست و پای کشور را در مسایل مرتبط با نظام و انقلاب به خصوص در حوزه خارجی می‌بندد تا ادبیاتی که از آن نوعی انفعال در مقابل غرب استشمام می‌شود و تا آنچه دولت در حوزه مسایل حساس مرتبط با فرهنگ و معنویت دنبال می‌کند. فهرستی از موضوعاتی است که سپاه را به عنوان دژ دفاعی ارزش‌های بنیادی نظام و مردم نگران می‌کند. ورود رئیس‌جمهور به حوزه‌هایی از این دست ضمن آنکه نوعا فراتر از اختیارات رئیس‌جمهور می‌باشد، مشکلات عمده‌ای نیز برای کشور پدید می‌آورد. یکی از این موارد سند 2030 بود که اگرچه به طور رسمی لغو شده و کان‌لم‌یکن گردید اما پیش از آن و علیرغم مشخص بودن مواضع بخش‌های حساس نظام، رئیس‌جمهور با صراحت از التزام‌ دولت به اجرای آن خبر می‌داد و با صراحت گفته بود « من از هر چه بگذرم از دروغ‌ها درباره 2030 نمی‌گذرم و در دولت دوازدهم تا آخر پای اجرای آن می‌ایستم». طبعا چنین رویکرد و ادبیاتی بیش از هر نقطه دیگر در نظام، دولت را تضعیف می‌کند چرا که اگر اسناد این چنینی عملی شوند به تحمیل انواعی از محدودیت‌های بین‌المللی علیه دولت منجر می‌شود و اگر این چنین اسنادی علیرغم اصرار دولت کنار گذاشته شوند، به موقعیت رئیس‌جمهور آسیب وارد می‌شود.
براساس آنچه شنیده شده است سپاه در این دیدار به طور خیلی مشفقانه و مستدل آسیب‌های جدی ادبیات دولت به نظام، مردم و خود دولت را تشریح کرده و از رئیس‌جمهور محترم خواسته است مانع شکل‌گیری ادبیاتی مغایر با ادبیات انقلاب اسلامی و مغایر با منافع ملی در دولت شود.


برخلاف آنچه بعضی از رسانه‌های خاص مطرح کرده‌اند دو بحث در این دیدار از سوی فرماندهان سپاه مطرح نشده است یکی بحث‌های مرتبط با پروژه‌های اقتصادی و دیگری بحث‌های مرتبط با شکل‌گیری کابینه جدید. سپاه پاسداران ورود در این دو حوزه را مسئولیت خویش نمی‌داند و آن را بخشی از حوزه صلاحیت‌ها و اختیارات رئیس‌جمهور می‌داند و به آن نمی‌اندیشد تا در این حوزه‌ها پیشنهادی ارائه کند. فعالیت سپاه در حوزه اقتصادی که از اواسط دوره اول ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شروع شد، هیچگاه داوطلبانه نبوده و همواره و از جمله در دولت دکتر روحانی با اصرار دولت صورت گرفته است. همین بحث اخیر که سخنگوی دولت به طور رسمی علی‌رغم ادعاهای قبلی آقای رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه گویا سپاه دولتی برای خود دارد اعلام کرد، سپاه متولی اجرای قراردادهای بزرگ خواهد بود و فقط در پروژه‌های کوچک ورود نخواهد کرد! دکتر نوبخت در هفته پیش با صراحت اعتراف کرد که سپاه در آن دسته از پروژه‌هایی فعالیت خواهد کرد که بخش خصوصی ایران انگیزه یا توان انجام آنها را ندارند.
بنابراین، پس بعد از سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه سپاه در مسایل اقتصادی دخالت می‌کند بار دیگر درخواست رسمی دولت برای ورود سپاه به پروژه‌های کلان اقتصادی مطرح گردید و این در حالی است که فرمانده قرارگاه سازندگی سپاه درخوزستان با صراحت گفت داوطلب اجرای هیچ پروژه اقتصادی نیستیم. اما بعضی از رسانه‌ها وانمود کردند که بخش عمده وقت جلسه به توافق بین دولت و سپاه در زمینه فعالیت اقتصادی گذشته است.


پاره‌ای از ورودهای دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم جنبه امنیتی داشته و کشور را در شرایط خاص قرار می‌دهد از این رو در ماه‌های گذشته رهبرمعظم انقلاب طی چند نوبت، تضعیف نیروهای مسلح و به طور خاص نیروهای مومنی که از سوی نظام سلطه تحت اتهام و فشار قرار دارند را اقدامی خطرناک دانسته و از آن پرهیز دارند. سپاه پاسداران در حوزه امنیتی به درستی مقابله با تهدیدات امنیتی پیش از آنکه در درون مرزهای جغرافیایی ایران به منصه ظهور برسند را یک ضرورت به حساب می‌آورند و تجربه هم نشان داد که این استراتژی‌ کاملا درست و منطقی است و البته هزینه‌هایی هم به طور طبیعی دارد که حتما تنها عشری از هزینه‌های سنگین و بعضا تمام نشدنی تهدیداتی است که به داخل سرزمین کشیده شده‌اند. خب در اینجا دولت در حالی که از برکات چنین امنیتی بهره‌مند است و اگر نبود، دولت قادر به هیچ‌کاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ، امنیت داخلی و... نبود، از موضع مدعی وارد می‌شود و می‌گوید تلاش برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای شدنی نیست و اگر هم بشود هزینه‌های سنگینی دارد که در توان ایران نیست. در این میان دولت باید طرح قابل قبولی که لازمه و نتیجه آن هزینه‌های تبدیل شدن کشور به قدرت منطقه‌ای نباشد، ارائه نماید اما متأسفانه آنچه از لابلای حرف‌های رئیس‌جمهور و تیم او شنیده می‌شود حل و فصل مسایل منطقه‌ای با کشورهایی نظیر عربستان، ترکیه و آمریکاست و این در حالی است که از یک سو گرایش به توافق سیاسی- امنیتی با ایران و جبهه مقاومت در این کشورها وجود ندارد و نشانه آن هم این است که آن‌ها حتی از مشارکت ایران در طرح‌هایی که دولت‌های غربی یا عربی مدیریت می‌کنند، اجتناب می‌نمایند تا جایی که یک کشوری مثل عربستان که در مقایسه با ایران قدرتی به‌حساب نمی‌آید با ایران قطع رابطه کرده و مهمترین عنصر تصمیم‌گیرش- محمد بن سلمان- با وقاحت می‌گوید: چطور به توافق با کشوری بیندیشم که اعتقاد دارد روزی مهدی می‌آید و اداره امور جهان را به دست می‌گیرد.


همکاری با رژیم‌هایی که نه تنها با بنیان‌های شکل دهنده به نظام اسلامی مخالفند بلکه اساساً با قدرتی که در مدار قدرت‌های شناخته شده نباشد، بطور جدی مخالفند، چطور امکان‌پذیر است. در درون دولت یک جریان بسیار مؤثر سیاسی اگرچه اخیراً اعتراف می‌کند که مشکلات آمریکا با ایران خیلی بیش از آن است که چند برجام هم بتواند از شدت آن بکاهد اما در عین حال کماکان راه‌حل مشکلات را در همطراز شدن با دولت‌های دیگر عنوان می‌کند. به عبارت دیگر این‌ها بدون آنکه طرحی ارائه کنند می‌گویند باید عادی‌سازی کنیم و هرچه که لازمه آن است بپذیریم. اساساً فلسفه پذیرش برجام و امضای FATF و سند 2030 جز این نبود و این در حالی است که هر کشوری به میزانی که ضعیف می‌شود به همان میزان باید تحمیلات بیشتری را بپذیرد.


در واقع فرماندهان ارشد سپاه در دیدار روز دوشنبه خود فهرستی از دغدغه‌های مهمی که در حوزه انقلاب، ارزش‌های نظام و مردم دارند را مطرح کرده و پیامدهای برخی مواضع را بطور شفاف برای شخص رئیس‌جمهور محترم تشریح کردند. موضع رئیس‌جمهور در این دیدار ابراز قدردانی از مطالب بوده و این از توئیت آقای حسام‌الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور فهمیده می‌شود آنجا که او با اشاره به جلسه فرمانده سپاه با رئیس‌جمهور نوشت این یک مسیر است. سپاه طبعاً در رابطه با وظایفی که براساس قانون اساسی برعهده دارد به غیر از به صدا درآوردن زنگ‌ها، اقدامات اساسی را برای رفع دغدغه‌ها دنبال می‌کند و این همان چیزی است که از سپاه یک موجود ویژه ساخته است موجودی که وقتی با لبه امنیتی وارد ماجرا می‌شود پیچیده‌ترین توطئه‌های امنیتی- آنگونه که در سال‌های 59 و 60 وجود داشت- را خنثی می‌کند و زمانی که با شرایط بسیار پیچیده امنیتی منطقه‌ای مواجه می‌گردد، آنگونه که در 7 سال اخیر مواجه شد، با موفقیت بیرون می‌آید به‌گونه‌ای که امروز در جای‌جای منطقه، واژه امنیت با نام‌های سپاه و سردار سلیمانی شناخته می‌شود و این حکایت سپاه در هر صحنه‌ای است که ورود می‌کند و از این رو هر دولت در منطقه خود را نیازمند موجودی مثل یا شبیه سپاه پاسداران می‌داند.
عمل به توصیه‌ها و دغدغه‌های فرماندهان ارشد سپاه که در جلسه دوشنبه بیان شده است، دولت را تقویت می‌کند و به آن اعتبار تازه‌ای می‌دهد از این رو با توجه به شناخت عمیق و دیرپای آقای روحانی نسبت به سپاه انتظار می‌رود تحولی در همه آنچه طی یکی- دو سال اخیر در ادبیات و بعضاً رفتار دولت شاهد بوده‌ایم پدید آید.

از مردم‌سالاری تا ژن سالاری

وطن امروز در سرمقاله امروز خود نوشت

این از تراژدی‌های دموکراسی است که گاهی جای خیلی از چیزها را با همدیگر عوض کرده و نمود عینی‌ای وارونه از برداشت‌های ذهنی نسبت به خود را نشان داده است؛ این را می‌شود از سرنوشت جمهوری دوم فرانسه و رای آوردن ناپلئون سوم، ظهور «فاشیسم» از دل صندوق‌های رأیی که موسولینی و هیتلر را تحویل مردم داد یا در نمونه‌های داخلی‌اش سرنوشت و نتیجه جنبش مشروطه یا عاقبت شورای اول شهر تهران و انحلالش توسط دولتی که می‌خواست دموکراسی را تبدیل به مقدس‌ترین واژه گیتی کند، فهمید. فارغ از همه این مصادیق و موقعیت منحصر به فردشان آنچه بیش از همه در فهم چگونگی دموکراسی اهمیت دارد، بار فلسفی (محتوایی) آن به‌جای ابعاد حقوقی (فرمی) و اجرایی آن است و بر همین اساس شاید بتوان مهم‌ترین مزیتی را که طرفداران دموکراسی از آن نام می‌برند در همین گزاره خلاصه کرد که «قدرت و تحرک اجتماعی را از امور انتسابی (همچون ژن و وراثت) جدا و به امور اکتسابی اهدا می‌کند تا توان تعمیم قدرت به همه افراد ممکن باشد». گذار از امور انتسابی به امور اکتسابی، بی‌اعتبار کردن ارزش‌های وراثتی اشراف و تعیین‌کنندگی همه طبقات در امور شاید بتواند بدیهی‌ترین نتیجه‌گیری‌های ممکن از چنین تعاریف شیرین و جذابی از دموکراسی باشد اما آنچه باعث می‌شود از دل دموکراسی، دیکتاتوری نژادی هیتلر بیرون بیاید یا با نام مشروطه‌خواهی، دیکتاتوری کم‌نظیری بر سرنوشت یک ملت تحمیل شود، همه نشان از وجود پشت‌پرده‌ای دارد که میان واقعیت موجود و نوشته‌های مکتوب شکافی عمیق ایجاد می‌کند و سوال اصلی دقیقا چیستی این پشت‌پرده در روابط واقعا موجود سیاسی است.


جنجال‌های چند روز اخیر فرصت خوبی است برای بررسی آنکه دقیقا چگونه می‌شود تحت لوای شعارهای پرطمطراق جریانی که می‌خواست با منطق دموکراسی، دین را از ساحت قدسی به زمین آورد و اندیشه دموکراسی‌خواهی را بر جایگاه خدایگانی بنشاند، دم‌خروسی از جنس «ژن برتر» بیرون می‌زند و پس از اعتراض عمومی شهروندان مخالفی که قرار بر زنده‌باد مخالفت‌شان بود، آنها را «گاو» و «کفتار»‌هایی خطاب می‌کند که وارد محدوده بازی آقازاده‌هایی شده‌اند که «شیرشاه» هستند در برابر رعیتی که وظیفه‌شان تنها رای دادن به سلطان جنگل است!
سوال اصلی اینجاست: دقیقا کجای کار می‌لنگد؟ چرا دموکراسی به‌عنوان الگویی که می‌خواست اکتساب را جای انتساب بگمارد تا شایستگان حکومت کنند خود به میوه‌ای از جنس منطق جنگل و ژن خاص آقازادگی می‌رسد؟ مردمی که حق اعتراض‌شان تا سرحد حق راهپیمایی علیه خدا هم می‌رسید در کجای معادله دموکراسی‌خواهان قرار گرفته‌اند که با تمثیل «گاو» در برابر «شیر» محکوم به سکوت می‌شوند؟


واقعیت آن است که در پشت این دیوار زرین و خوش‌نمایی که روی آن «زنده‌باد دموکراسی» نوشته‌اند، اتاق جلساتی وجود دارد برای بازتولید منطق اشرافیت و سرمایه‌داری. پس عجیب نیست که ناگهان سخن از «ژن برتر» و شایستگی آقازادگی پیش کشیده می‌شود، چرا که آنچه بر زبان آمد تنها اشارتی کوتاه و مشت از نمونه‌ای خروار بود از صورت بارها آشکارشده اشراف‌سالارانی که شعار حکومت مردم می‌دهند.


این آقازاده جنجالی که داستان ژنتیکی‌اش تا حدی قربانی خلاف جهت شنا کردن‌های اخیر پدرش نیز بوده، نه حرف جدیدی به زبان آورده و نه از واقعیتی خلاف آنچه موجود بوده است سخنی گفته، او صرفا با اندکی صداقت، حدیث نفس جریان آقازادگی را در مصاحبه‌ای اعلام کرده است؛ منطقی که یک آقازاده را به پاداش دریافت حق اوقات فراغت، اسطوره‌ای زنانه برای ورود به مجلس می‌کند تا پس از نشستن بر صندلی بهارستان از حق مشروع پدرش سخن بگوید، منطقی که سابق بر این در خاندان دیگری ظهور و بروز یافته بود و اجازه می‌داد اگر عروس یک خانواده درسه راه یاسر با ماشینی دیگر تصادف کند متوسل به محافظان خانوادگی و کشیدن اسلحه برای باز شدن راه خود شود. این منطق آنقدر تکرار شده که بتوان به شکل تیتروار ده‌ها صفحه را فقط از مصادیق عیان شده‌اش نوشت ولی سوال اینجاست: چه نسبتی بین دموکراسی‌خواهی و ژن‌سالاری جریان اصلاحات وجود دارد؟ پاسخ چندان دشوار نیست، چرا که در این خوانش از دموکراسی، مردم مفهومی سیال است که بسته بر «با ما» بودن یا «بر ما» بودن می‌توان قطعات پازل را با آنها مرتبط کرد. مردم تا زمانی که با ما باشند و امتیازات ژنتیکی ما را به رسمیت بشناسند نماد توأمان مشروعیت و مقبولیت محسوب می‌شوند اما اگر بر ما شوند و حتی به‌رغم رای انتخاباتی‌شان به ما از وجود فسادی در ما گله کنند «گاو» خطاب می‌شوند (شاید بیراه نباشد که گاو را امتدادی از واژه کلاغ نسبت داده شده به منتقدان توسط یکی از سیاسیون سابق بدانیم). این خوانش دوگانه از مردم عمری به درازای ظهور جریان حامی سرمایه‌داری نفتی دارد و بر اساس همین منطق می‌توان کنش‌های متناقض زیادی در نسبت با مردم مشروط به رای آوردن یا نیاوردنش در انتخابات‌های متفاوت یافت.


آنچه امروز با عنوان پدیده «آقازادگی» مشاهده می‌شود نتیجه شکل‌گیری یک الیت سیاسی در لوای منافع طبقات ممتاز اقتصادی است که حالا محصول آن در حال درو شدن است. منطق سرمایه‌دارانه این طبقه آنان را مجاز می‌کند تا خوی اشرافی خود را زنده نگه دارند و در عین داشتن ماسک «دموکراسی‌خواهی» بر صورت خویش، بار دیگر به احیای ارزش‌های انتسابی خود ببالند و سد راهی را که برای کسب ارزش‌های اکتسابی مردم ایجاد کرده‌اند نتیجه ژن خوب خویش بدانند. تاکید علامه حکیمی بر ابعاد سه‌گانه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انقلاب که در آن هشدار به لزوم مقابله با طاغوت اقتصادی(قارون) پس از طاغوت سیاسی(فرعون) جهت حفظ مسیر اصلی انقلاب می‌دهد، بر همین چارچوب و منطق دلالت دارد؛ منطقی که می‌خواهد از مسیر انتخاب مردم به اشرافیت خویش مشروعیت بخشد و در صورت مشاهده رفتاری غیر از این مشکلی در ایستادن برابر مردم احساس نخواهد کرد. ژنتیک‌سالاری طبقه ممتازی که سفره انقلاب را سهم خویش می‌داند می‌تواند شعار حکومت مردم دهد اما نمی‌تواند مردم را شریک سهم خویش کند، چرا که حاکمیت مردم در چنین نگاهی تنها به فرمی استراتژیک برای رسیدن به قدرت محدود می‌شود نه محتوایی ایدئولوژیک در جهت عدالت و برابری!

حق زندگی اجاره نشین‌ها

کورش شجاعی در سرمقاله امروز خراسان نوشت:

داشتن یک سرپناه و محلی برای زندگی جزو ابتدایی ترین و اساسی ترین نیازهای هر یک از افراد انسانی است، نیازی که متاسفانه در برخی کشورها و از جمله ایران به سختی تامین می‌شود و نه تنها «خانه دار شدن» برای عده زیادی چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب یک «رویا» بوده و هست، بلکه افزایش نجومی و سرسام آور اجاره خانه‌ها ، شرایط را به سمتی می‌برد که برای عده قابل توجهی از مردم پیدا کردن خانه قابل سکونت با اجاره بهای مناسب نیز به یک آرزو تبدیل شده است!

این معضل یکی از نشانه‌های اوج بی تدبیری و بی عدالتی و بی سامانی و به هم ریختگی وضعیت تامین مسکن در کشور است که باید مسئولان هر چه سریع تر برای حل آن چاره‌ای اساسی و موثر بیندیشند. چرا که اگر بعضی‌ها می‌توانند به مردم بگویند که گوشت کیلویی 40 هزار تومان و مرغ کیلویی 8 هزار تومان و ... را ماهی یک بار و یا 6 ماه یک بار میهمان سفره‌های خود کنند اما هیچ کس به هیچ عنوان نمی‌تواند این جسارت را به مردم بکند و بگوید که به خاطر کوتاهی‌های ما و سرسام آور شدن اجاره خانه‌ها ، بروید کنار کوچه‌ها و خیابان «چادر» بزنید!!

طبق آمار منتشر شده 30 درصد جمعیت مردم کشورمان خانه ملکی ندارند و مستاجرند، این در حالی است که آمار یک میلیون و ششصد هزاری خانه‌های خالی کشور از سال 90 تا سال 95 به حدود دو میلیون و ششصد هزار خانه خالی افزایش پیدا کرده و رشدی 55 درصدی داشته است این آمار علاوه بر نابه سامانی و به هم ریختگی وضعیت مسکن و ساخت و ساز در کشور از وجود شکاف و فاصله طبقاتی بزرگ و همچنین نوعی سرگردانی سرمایه‌ها بر اثر رکود تولید حکایت می‌کند.

و در این بین آنچه بیش از هر چیز دیگری دل و جان وجدان انسان را می‌آزارد این است که تعداد قابل توجهی از هموطنان عزیزمان علاوه بر دست به گریبان بودن با بیکاری و ضیق و تنگنایی معیشت و گذران زندگی، در به در باید دنبال سرپناهی موقت و اجاره‌ای بگردند که توان تامین هزینه آن را داشته باشند.

و این اصلا انصاف نیست که دولت و مجلس جمهوری اسلامی، عزیزان اجاره نشین را این چنین به حال خود واگذارند!

مشکل کجاست و چاره چیست؟

آیا واقعا مسئولان نمی‌توانستند پیش از این‌ها تدابیری بیندیشند و کاری کنند تا اوضاع اجاره و اجاره نشینی به این وضع اسفبار نرسد؟ آیا اگر همت موثر و کارساز دولت‌های قبلی و فعلی و لااقل بخشی از همّ و غم نمایندگان مجلس در تمامی دوره‌ها به ساماندهی اثرگذار برای تامین مسکن مردم تعلق می‌گرفت باز هم شرایط بر این منوال بود و درها بر همین پاشنه لق می‌چرخید؟! معلوم است عمده این مشکلات حاصل ندانم کاری‌ها و بی تدبیری‌ها و درگیر نبودن اکثر مسئولان با معضل اساسی «بی خانگی» و اجاره نشینی است و بخشی از این معضل محصول نامبارک آینده نگر نبودن و بی برنامگی و «ابن الوقت» بودن برخی مسئولان است. آیا واقعا

- اگر با درایت مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک مدیریت می‌شد

- اگر با مطالعه دقیق و کارشناسی شهرک‌های اقماری ساخته می‌شد

- اگر وسایل مناسب ایاب و ذهاب عمومی برای شهرک‌ها مهیا بود و امکانات مناسب برای این سکونتگاه‌ها تهیه می‌شد

- اگر امکانات آموزشی و بهداشتی و همچنین سازمان‌ها و نهادها وادارات با اختیارات مناسب در روستاها، شهرک‌ها و شهرهای کوچک و بزرگ عادلانه توزیع می‌شد

- اگر «اجاره به شرط تملیک» جزو اولویت‌های مسئولان ذی ربط قرار می‌گرفت

- اگر فشارها و افزایش قیمت‌های شهرداری درباره ساخت و سازها، منطقی کاملا قابل دفاع داشت

- اگر ضابطه‌ای وجود داشت و نظارتی بود

- اگر برخی بنگاه داران بر تنور هر چه داغ تر کردن گرانی اجاره خانه‌ها نمی‌دمیدند

- اگر عرضه و تقاضای خانه‌های اجاره‌ای با هم تناسب می‌داشت

- اگر همه موجران، انصاف داشتند

- اگر راه اندازی و رونق ساخت و ساز جزو اولویت‌های مسئولان بود

موضوع مهمی که علاوه بر تاثیر جدی بر ساماندهی وضعیت مسکن و خروج این صنعت از رکود باعث رونق حدود ششصد شغل و حرفه و اشتغال زایی فراوان می‌شود و اگر برخی مسئولان با مشکلات مردم و از جمله مشکلات اساسی و مهم اجاره نشینی از نزدیک آشنا بودند باز هم اوضاع مسکن و اجاره و اجاره نشینی به اینجا می‌رسید؟!

و حال که مسئولان کوتاهی کرده اند، اگر خیرین بزرگوار همان طور که در امر ساخت مدرسه و بیمارستان، درمانگاه و مسجد دست خیر و دهنده دارند به امر مهم ساخت خانه‌های اجاره‌ای در جای جای کشور لااقل برای زوج‌های جوان بیشتر همت کنند بی گمان بخشی از مشکلات هموطنان در این زمینه حل می‌شود.

آقایان مسئولان، ابتدایی ترین و اساسی ترین حق زندگی مردم داشتن «سرپناه» را جدی بگیرید آن هم برای این مردم عزیز و فداکار که هر جا لازم بوده، پای کار بوده اند و حاضر در عرصه.

ترامپ بر طبل توخالی می‌کوبد

عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:

در روزهای اخیر ترامپ در مواجهه با ایران از همان ادبیاتی استفاده کرد که طی ماه‌های گذشته با باج‌خواهی از نظام‌های دست نشانده امریکا در منطقه نظیر سعودی‌ها توانسته است اهدافش را پیش ببرد و به زعم خود با دوشیدن گاوهای شیرده، اقتصاد فرسوده و در حال فروپاشی امریکا را احیا و برای کارگران بیکار امریکایی شغل ایجاد کند. اما موضوع و نوع مطالبه‌گری ترامپ از ایران با دیگر کشورهای منطقه متفاوت است. «دونالد ترامپ»، بامداد روز شنبه (31/4) تهدید کرد که ایران در صورت عدم اقدام برای آزادی شهروندان امریکایی با تبعات جدی و جدید مواجه خواهد شد. در بیانیه‌ای که کاخ سفید به همین مناسبت منتشر کرده، آمده است: «رئیس‌جمهور ترامپ و دولت او تلاش‌ها برای بازگرداندن تمامی امریکایی‌های بازداشت‌شده در خارج از کشور را مضاعف کرده‌اند.» ایالات متحده گروگان‌گیرها و کشورهایی که بدون دلیل عادلانه یا فرایندهای قانونی کماکان اقدام به گروگان‌گیری و بازداشت شهروندان ما می‌کنند را محکوم می‌کند.

روشی که امروز هم با محکومیت زیو وانگ به 10سال زندان ادامه دارد.» گفتنی است که «زیو وانگ»، شهروند دو تابعیتی چینی ـ امریکایی است که به گفته سخنگوی قوه قضائیه ایران با نفوذ خاصی وارد ایران شده بود و توسط نیروهای وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شده است. بیانیه کاخ سفید به علاوه بدون ارائه هیچ‌گونه شواهد مستدل مدعی شده که ایران مسئول بازداشت «رابرت لوینسون»، عامل سیا است که چند سال است ناپدید شده است. در این بیانیه آمده است: «رئیس‌جمهور ترامپ آماده تحمیل تبعات جدید و جدی علیه ایران است، مگر آنکه تمامی شهروندانی که ناعادلانه زندانی شده‌اند آزاد شده و بازگردانده شوند.» رسانه‌های امریکا ضمن انعکاس این سخنان ترامپ، به نقل از برخی از نزدیکان او تأکید کرده‌اند که ترامپ از بعضی از مسئولین کاخ سفید خواسته است، تا با پرونده سازی، بهانه‌هایی پیدا کنند تا در 90 روز آینده ناچار نباشد پایبندی ایران به برجام را تأیید کند.

مضافاً براینکه تصویب دور جدید تحریم‌ها علیه 18 نهاد، فرد و شرکت ایرانی یا مرتبط با آنها و همچنین فضاسازی برای تصویب طرح تشدید تحریم‌های ایران موسوم به «قانون مقابله با اقدامات ثبات زدای ایران ـ ۲۰۱۷» ‌(CIDA) به‌ محور اصلی تحولات معطوف به ایران تبدیل شده است تردیدی در این نیست که برداشت‌های غلط از محیط سیاسی ایران سبب شده است که ترامپ با کوبیدن بر طبل توخالی امریکا تصور کند که قادر خواهد بود از ایران نیز مانند دیگر شیخ‌نشین‌های منطقه خلیج فارس امتیاز بگیرد. همان برآوردی که سبب شده است وزیر خارجه و وزیر دفاع امریکا از ضرورت براندازی نظام اسلامی با بهره‌گیری از عوامل داخلی سخن به میان آورند و به زعم خود برای آینده ایران نقشه بکشند. درک چرایی غوغاسالاری امریکایی‌ها علیه ایران که طی این روزها به اوج خود رسیده است، چندان دشوار نیست، چرا که به جز توفیقاتی که ترامپ ضمن تحقیر سران بزدل

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۶۵۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت با شیوه سه جانبه‌گرایی تعیین حقوق کارگران موافق است

رئیس جمهور با اشاره به نحوه تعیین دستمزد کارگران گفت:‌ به نظر من همین شیوه سه جانبه‌گرایی برای تعیین حقوق و دستمزد کارگران شیوه مناسبی است و ما با این شیوه موافقیم. - اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم،‌ آیت الله سیدابراهیم رئیسی امروز سه‌شنبه در جشنواره ملی امتنان از کارگران طی سخنانی اظهار داشت: باید در تمام ایام سال به کار و کارگر توجه شود اما به دلیل آنکه این ایام موضوع کار و کارگر بیشتر مورد توجه همگان است به آن پرداخته می‌شود.

وی افزود: ما باید بتواینم آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی و قانون و سیاستهای کلی مشخص کرده‌اند و برای رشد اقتصادی کشور موثر است به انجام برسانیم. این نشست در کارخانه بزرگی که کرگران آن کارهای قابل عرضه‌ای در بازارهای داخلی و خارجی دارند، برگزار می‌شود. این نشان دهنده توانایی نیروهای کشور ما و نشان دهنده آن است که در کشور می‌توان کارهای بزرگی انجام داد.

رئیس جمهور ادامه داد: عزیزان ما علی رغم بسیاری از کاستی‌ها و تحریم‌ها تولیدات امید آفرینی برای کشور دارند. ما با همین روحیه ارزشمند و جهادی کارگران و مهندسان عزیز پای کار کشور هستیم و دشمن همچنان که در عرصه‌های مختلف ناکام مانده است در عرصه اقتصادی هم ناکام خواهد ماند.

رئیسی با بیان اینکه کارگران محور تولید هستند، عنوان کرد: باید همه حمایت‌های حقوقی،‌ مالی و اجتماعی از کارگر صورت بگیرد تا شاهد رشد کمی و کیفی تولیدات کشور باشیم. در سفری که اخیرا به سریلانکا داشتیم شاهد کاربزرگی که با صدرو خدمات فنی و منهدسی ما به این کشور انجام شده بود، بودیم، این کار از جهت تکنیک بسیار کم نظیر و به تعبیر مدیران‌ آن کشور بی نظیر بود. اینگونه اقدامات از دست فناوران ایران بر می‌آید.

رئیس جمهور تاکید کرد: ما در بین جامعه کارگری افرادی را داریم که نخبه هستند و باید به این افراد توجه کرد تا ایده پردازی آنها تقویت شود و نخبگی آنها باید مورد توجه خاص قرار بگیرد و ما هم در دولت ایده‌های نخبگان را مورد توجه قرار می‌دهیم.

وی توجه به فرهنگ کار را موضوع بسیار مهمی دانست و عنوان کرد: توجه به عمل به هنگام و زمان شناسانه بسیار مهم است. در دوارن دفاع مقدس کارهایی در کارخانه‌های ما انجام شد که ما را از کشورهای بیگانه بی نیاز کرد. امروز هم شاهد یک جنگ اقتصادی هستیم اما به لطف خدا جوانان ما تا کنون نشان داده‌اند که همچنانی که رزمندگان ما در جنگ نظامی سیلی محکمی به دشمن زدند کارگان ما نیز در جنگ اقتصادی سیلی محکمی به دشمن خواهند زد.

رئیس ادامه داد: دشمن تصور کرده است با تهدید و تحریم می‌تواند ما را متوقف کند در صورتیکه امروز شاهد رشد تولید و رشد در حوزه‌های دانش بنیان هستیم. این بدان معنا است که جوانان کشور ما در حال انجام کارهای بزرگی هستند.

رئیس جمهور در ادامه از تصویب لایحه امنیت شغلی در دولت خبر داد و گفت: برای خانوداه‌ها ثبات و امنیت شغلی بسیار مهم است و ما هم به این موضوع معتقدیم.

رئیسی با اشاره به نحوه تعیین دستمزد کارگران گفت:‌ به نظر من همین شیوه سه جانبه‌گرایی برای تعیین حقوق و دستمزد کارگران شیوه مناسبی است و ما با این شیوه موافقیم.

ادامه دارد...

دیگر خبرها

  • بوی خون و تعفن در میدان بهمن | وجود کابلهای فشار قوی مردم اطراف راه آهن را آزار می دهد
  • لازم است دغدغه مسکن برای کارگران رفع شود/ هیچ کارخانه‌ای نباید تعطیل شود
  • رئیسی: دولت با شیوه سه جانبه‌گرایی تعیین حقوق کارگران موافق است
  • حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
  • دولت با شیوه سه جانبه‌گرایی تعیین حقوق کارگران موافق است
  • امنیت شغلی و تامین مسکن کارگران دغدغه دولت است
  • شوراها نماد مردم سالاری دینی در تصمیم‌گیری‌ها هستند
  • شوراها رکن مردم سالاری و از برکات نظام اسلامی هستند
  • لزوم جریان یافتن مردم سالاری دینی در محلات
  • شوراها به‌عنوان نماد مردم سالاری تقویت شوند