سعید سهیلی: با شانس نمیتوان فیلمساز شد
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۶۶۷۶۷
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ سهیلی کارش را در سینما با ساخت آثاری با موضوع دفاع مقدس شروع کرد که از میان آنها میتوان به فیلمهای مردی شبیه باران و مردی از جنس بلور اشاره کرد. او قبل از ساخت فیلم گشت ارشاد، آثاری مانند چارچنگولی و چهارانگشتی، سنگ، کاغذ، قیچی و... را مقابل دوربین برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما به عنوان کارگردانی اهل مشهد معروفید، اما گویا اصالتا تربتی هستید؟
متولد تربتحیدریه هستم و تا پنجم دبستان در این شهر بودم. از اول راهنمایی همراه خانوادهام به مشهد مهاجرت کردیم.
آیا شما هم از آن دست کارگردانانی هستید که مدعیاند از همان بچگی رویای کارگردانی سینما در سر داشتند و همه تلاش خود را کردند تا به آرزوی خود رسیدند؟
از بچگی به سینما علاقهمند بودم و در آن سالها هر فیلمی در تربتحیدریه اکران میشد، پنج تا ده بار به تماشای آن میرفتم. شهر تربت آن زمان دو سالن سینما داشت ـ البته حدود 40 سال است این شهر اصلا سالن سینما ندارد ـ و معمولا چند هفتهای طول میکشید تا فیلم جدید اکران شود، به همین دلیل من چند بار برای تماشای یک فیلم به سینما میرفتم. البته آن زمان تلویزیون در همه خانهها نبود و ابزارهای سرگرمکننده بسیار کم بود و ما بیشتر وقتمان را با مجلاتی مانند «کیهان بچهها» و «دختران و پسران» و سینما پر میکردیم. مثلا یک هفته منتظر میماندیم تا کیهان بچهها به شهر ما برسد تا داستانهای دنبالهدار آن را بخوانیم. به سالن سینما و تماشای فیلم بسیار علاقهمند بودم، اما اینکه فکر کنم روزی به عنوان کارگردان وارد سینما میشوم، اصلا به ذهنم هم خطور نمیکرد. اصلا فکر نمیکردم روزی با بازیگرانی که روی پرده سینما میبینم و برای به دست آوردن عکس آنها به هر دری میزنم، از نزدیک آشنا شوم و حشر و نشر داشته باشم.
یک نکتهای که درباره شما بیشتر به چشم میآید، موقعیتشناسی شماست، اینکه در هر مقطع زمانی چگونه فیلمی بسازید که بتوانید به حیات سینمایی خود ادامه دهید، قطبنمای شما خوب کار میکند و جهت موفقیت را بدرستی نشانتان میدهد؛ مثلا در دورهای فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس میساختید و الان روی ساخت فیلمهای کمدی متمرکز شدهاید؟
فیلمساز باید هوشیار باشد و متوجه شود چه موضوعی در چه موقعیت زمانی یقهاش را میگیرد. اگر سوژهای که فیلمساز به آن میپردازد، دغدغه مردم نباشد و حال آنها را خوب نکند، مسلما در کارش موفق نخواهد شد. وقتی فیلمساز فیلمی درباره جنگ میسازد، اثرش باید حرفی برای امروز داشته باشد. نباید فقط تاریخ را روایت کرد، باید سوژه مورد نظر حرفی برای مردم امروزی داشته باشد.
و این روش فیلمسازی، شما را در دنیای سینما حفظ کرده است؟
زمان جنگ دغدغه مردم، سیاستمداران، اقتصاددانان و... جنگ بود و طبیعی است که فیلمسازان هم سراغ آن موضوع میرفتند، مهمترین موضوع روز جنگ و اتفاقات آن بود. فیلمسازان هم در آن زمان نمیتوانستند این موضوع را نادیده بگیرند و سراغ موضوعات دیگری بروند، اما در زمانه کنونی مردم نیاز به شادی دارند و فیلمساز نمیتواند این نیاز عمومی را نادیده بگیرد و مثلا فیلمی درام و بسیار غمگین بسازد. درباره معضلات اجتماعی نیز این روند مشهود است. وقتی مردم با مشکلاتی مانند طلاق، اعتیاد، بیکاری و... دست بهگریبان هستند، فیلمساز نمیتواند آنها را نادیده بگیرد. به نظرم هر دورهای اقتضائات خاص خود را دارد که فیلمساز را به سمت ساخت آثار مختلف میبرد.
آیا اکنون میتوان گفت سعید سهیلی برای دوام آوردن در سینما با مشکلات جنگیده است؟
برای موفقیت در کار اصلا به ورد خواندن اعتقادی ندارم! خیلیها فکر میکنند بسادگی میتوان وارد سینما شد و سالهای متمادی در آن ماند و فیلم ساخت. همینجا میگویم که اصلا چنین چیزی نیست. برای کارگردان شدن، اول باید عاشق کارت باشی و برای رسیدن به معشوق، کفش آهنی بهپا کنی و در ظل گرما و در توفان و بوران سرما به سمت معشوق حرکت کرد. باید سختیها را تحمل کنی. هیچکس با شانس نه فیلمساز میشود و نه در سینما دوام میآورد. علاقه است که آدمی را به حرکت وادار میکند و او را به جلو میبرد و از جاده پر از دستانداز و سنگلاخ نمیترساند. در یک کلام باید همت و صبر داشته باشی. آنهایی که میگویند شانس آوردند که مهندس، دکتر، فیلمساز و... شدند تصور اشتباهی است. فقط با پشتکار میتوان به هدف رسید. در حوزه فیلمسازی هم اگر علاقه، عشق، صبر و تلاش نباشد، شاید یک فیلم بسازد، اما دوام نخواهد آورد.
الان 58 ساله هستید، از راهی که آمدهاید احساس رضایت میکنید؟
به نظرم احساس رضایت، نسبی است. گاهی اوقات از برخی کارها و راههایی که رفتهایم شاید احساس خوبی نداشته باشیم. اینکه شغلت را دوست داشته باشی یا نه، یکی از شاخصههای رضایتمندی درونی است. بارها گفتهام دو شغل را از کودکی دوست داشتهام؛ یکی فیلمسازی و دیگری چوپانی! بشدت به گوسفند و سالن سینما علاقه داشتم. اگر غیر از این شغلها را انتخاب میکردم، رضایتم از زندگی حتما به صفر میرسید، اما الان که فیلمساز شدهام احساس رضایتم بالای 90 درصد است، اما باز هم صددرصد راضی نیستم، اما کلا از راهی که طی کردم، خوشحال و راضیام.
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۶۶۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعید لیلاز: افشای فایل صوتی ظریف، عمدی بود
به گزارش تابناک، محمد ایمانی در کانال تلگرامی عقل و انصاف نوشت: اردیبهشت ۱۴۰۰، درز فایل صوتی گفتوگوی محرمانه ظریف با «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری»، اعتراض بسیاری را موجب شد. او در این مصاحبه، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی کرده بود.
سه سال بعد، سعید لیلاز که فرد مصاحبهکننده بود، میگوید افشای آن فایل (که قرار بود محرمانه و برای ثبت در آرشیو و اسناد ملی باشد) عمدی بوده است!
لیلاز در گفتوگو با شرق، درباره این که چرا حامی مذاکره بود اما منتقد برجام شد، میگوید: من آن زمان موافق مذاکرات برابر بودم. اتفاقا اگر ما برجام یک را امضا نمیکردیم و به شکست نمیرسید، من مخالف جدی برجام ۲ و ۳ نبودم؛ ولی وقتی برجام این سرنوشت را پیدا کرده است، دیگر برجامهای بعدی فایدهای ندارد. مخالفت من نتیجه یک سیر تحلیلی از تطور تاریخی مذاکرات و نتیجه آن است. وقتی ما نتیجه برجام را در شرایط کنونی میبینیم، واقعا دیگر نباید نگاه مثبتی به مذاکرات نابرابر- تاکید دارم مذاکرات نابرابر- داشت.
او درباره افشای فایل گفتوگوی محرمانهاش با ظریف اظهار کرد: من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متاسفانه حتی همین کمک را هم نکرد.
لیلاز میافزاید: «آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلا به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد.
او میگوید: اکنون ایران زمین بازی را عوض کرده. غنیسازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات ادامه دهد، حد یقفی برای زیادهخواهی آمریکا وجود ندارد و مرتبا جلوتر میآید».
یادآور میشود ظریف در مصاحبه مورد بحث، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و به دروغ، این عملکرد و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی میکند.
ظریف به شکلی مغرضانه و تحریفآمیز گفته بود: «من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم. تقریبا هربار که من برای مذاکره رفتم، این سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری. وقتی میدان [نظامی] تصمیمگیر باشد، این میشود. وقتی که میدان بخواهد بر استراتژی کشور حاکم شود، این میشود که میتوانند با ما بازی کنند.»
ظریف همچنین گفته بود: «بین ۲۳ تیر ۹۴ که برجام نهائی شد تا ۲۶ دی ۹۴ که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشت سر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی (۲۲ دی ۹۴)، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و... سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.».
این روایت غلط -که آمریکا را برای گردنکشی و گروکشی بیشتر در مذاکرات احیای برجام تشویق کرد- در حالی بود که خبرگزاری آسوشیتدپرس درباره سفر شهید سلیمانی به مسکو نوشته بود:
«دیدار مهم ژنرال سلیمانی با پوتین، نقشی مؤثر در نقشآفرینی روسیه در جنگ سوریه داشت. یکی از قدرتمندترین مقامات نظامی ایران، نشستی سه ساعته را با پوتین داشت تا او را متقاعد کند. سلیمانی و پوتین، نقشهها و عکسها را بررسی کردند و به تبادل اطلاعات پرداختند. بررسیها نشان داد گروههای تروریستی، در صورتی که مسکو وارد عمل نشود، فعالیتشان را به نزدیکی روسیه در قفقاز گسترش خواهند داد. در این نشست درباره برنامه تشکیل یک مرکز مشترک تبادل اطلاعات میان عراق، سوریه، ایران و روسیه توافق شد. این نقشآفرینی، حاکی از نفوذ شدید ایران در منطقه است».
منبع: ايسنا