Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-05-05@21:51:33 GMT

اختلاف‌ ایران و کویت و بروز پیامدهای عمیق‌تر

تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۷۲۲۳۱

اختلاف‌ ایران و کویت و بروز پیامدهای عمیق‌تر

پوستر متهمان پرونده عبدل در دست یک مقام امنیتی وزارت کشور کویت

به گزارش خبرنگار «پارسینه»، در میانه آشفتگی های متعدد و متنوع خاورمیانه، کویت اقداماتی را علیه فعالیت های دیپلماتیک ایران در این کشور انجام داد تا نگرانی ها درباره وخامت بیشتر اوضاع افزایش پیدا کند.

جیورجیو کافیرو، رییس «تحلیل های کشورهای خلیج [فارس]» در مطلبی برای المانیتور ضمن اشاره به تحولاتی که منجر به واکنش دیپلماتیک شد می نویسد: اخراج دیپلمات های ایرانی از کویت علاوه بر تضعیف رابطه دو طرف، می تواند به دو دستگی در فضای سیاسی داخلی این کشور هم منجر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پرونده عبدلی در سال 2015 هم موجب اختلافات فرقه ای در کویت شده بود و تحولات اخیر تهدیدی است برای گسترده تر شدن آن. در منطقه ای که درگیر بی ثباتی ودرگیری های فرقه ای است و بر خلاف عراق، عربستان، بحرین و دیگر کشورهای عربی، همزیستی شیعیان و اهل سنت در کویت نسبتا آرام، بردبارانه و صلح آمیز بود. امیر کویت از وفاداری اقلیت شیعه این کشور که یک سوم جمعیت بومی آن را تشکیل برخوردار است و از زمان حمله صدام به کویت، رابطه ای نزدیک و صمیمانه میان آنها برقرار است. خانواده های ثروتمند شیعه شرکت های بزرگ کویتی (الکاظمی اینترنشنال، گروه مرافی، گروه مراد یوسف بهبانی و مانند آنها) را اداره می کنند و در بخش های کشتیرانی، تدارکات، حمل و نقل، املاک و مستغلات، ساخت و ساز، خرده فروشی، تجارت و گردشگری فعالیت می کنند.

اخراج دیپلمات های ایرانی، موجب دوری بیشتر عربستان و ایران از هرگونه فرصت احتمالی برای کاهش تنش هایشان می شود. بر پایه این فرض که ایران از گروه های تروریستی در منطقه شام و شبه جزیره عرب حمایت می کند و شبه نظامیان شیعه را مسلح می کند، تصمیم کویت رهبران دیگر کشورهای عضو شورای همکاری را بیشتر متقاعد خواهد کرد که درخواست ایران برای برقراری روابط بهتر با شیخ نشین های همسایه اش صادقانه نیست.

همچنین، کاهش روابط می تواند فرآیند بهبود روابط دوجانبه را که به دنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 آغاز شد و با نخستین سفر امیر کویت به ایران در سال 2014، امضای توافق هسته ای در سال 2015، و سفر کم سابقه وزیر خارجه کویت به تهران در سال 2017 ادامه پیدا کرد را معکوس کند. در مورد مسائل منطقه ای هم کویت به اندازه دیگر کشورهای شورای همکاری در کنار عربستان قرار نگرفت که مهمترین موارد را می توان در نقش نسبتا حداقلی کویت در ائتلاف سعودی علیه یمن، تصمیم این کشور مبنی بر عدم اعزام نیروی زمینی به بحرین در جریان ناآرامی های 2011، و بازگشایی سفارت سوریه در کویت در سال 2014 جستجو کرد. بر خلاف بحرین، عربستان سعودی و امارات که در سال 2016 روابط خود با ایران را کاهش دادند، کویت علی رغم فراخواندن سفیرش از تهران به عنوان نشانه ای از همراهی با عربستان، عادی سازی نسبی رابطه خود با ایران را ادامه داد. با در نظر گرفتن این عوامل، برای کویت منطقی بود که تلاش هایی با هدف کاهش تنش میان تهران و شورای همکاری را در اوایل سال جاری پیگیری کند.

اگرچه همچنان باید منتظر ماند و دید آیا کویت پس از عربستان و بحرین به سومین کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس که روابطش با ایران را قطع می کند تبدیل می شود یا خیر، اما حرکت غافل گیرکننده این کشور برای اخراج دیپلمات های ایرانی احتمالا در نتیجه افزایش فشارهای سعودی صورت گرفته است. همزمان، با توجه به علاقه دولت ترامپ به مقابله بیشتر کشورهای عربی با نفوذ ایران، تغییر دولت آمریکا و به ویژه نشست عربی آمریکایی در ریاض، احتمالا تصمیم گیران سیاست خارجی کویت را تحت تاثیر قرار داده است.

بدون تردید، تشدید سیاست خارجی ضد ایران می تواند تاثیرات عمده ای بر منافع اقتصاد کویت و فضای سیاسی آن داشته باشد. همزمان که کویت به دیگر کشورهای شورای همکاری علیه ایران نزدیک می شود، امکان امضای توافقی برای واردات گاز ایران عاملی است که این کشور باید با دقت در نظر داشته باشد. اگرچه برای این که مشخص کنیم تحولات اخیر چه تاثیری بر روابط مذهبی در کویت خواهد گذاشت هنوز زود است، اما روشن است که آشفتگی هایمنطقه ای و افزایش اختلافات فرقه ای در درگیری های اطراف، بر سیاست داخلی کویت تاثیر گذاشته است و انشقاق میان شیعیان و اهل سنت کویتی را نمایان ساخته است. بنابراین، رهبران کویت باید موازنه ای محتاطانه در رویارویی با روابط شیعه و سنی در داخل و همچنین منطقه، به ویژه درباره تنش های میان ریاض و تهران و اختلاف های درونی شورای همکاری خلیج فارس ایجاد کنند.

آخرین اخبار، تحلیل‌هایویژهو صفحه نخست نشریه‌های انگلیسی زبان درصفحه بین‌الملل

منبع: پارسینه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۷۲۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟

کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سال‌ها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقه‌ای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر می‌رسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.

به گزارش انتخاب، برای دولت‌های عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آن‌ها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجه‌ای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آن‌ها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آن‌ها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابت‌های ژئوپلتیک مابین کشور‌های عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویت‌های منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آن‌ها به مخاطره افتاده است.

در هفته‌ها و ماه‌های پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقه‌ای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکت‌های منطقه‌ای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار می‌رفت. تلاش‌های هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام می‌گرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.

جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال می‌شد و تصور این بود که می‌توان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانی‌ترین و مرگبار‌ترین جنگ بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.

هیچ یک از دولت‌های منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنش‌های منطقه‌ای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشور‌ها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوام‌تر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنش‌های پایتخت‌های عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان می‌دهد که مواضع این کشور‌ها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیری‌های آن‌ها در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثی‌ها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساخت‌ها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر می‌رسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنش‌ها با حوثی‌ها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.

تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثی‌ها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیات‌های انجام شده علیه مواضع حوثی‌ها از ناو‌های هواپیما بر و ناوچه‌های آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاه‌های بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشور‌های حاشیه خلیج فارس و این کشور‌ها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.

از این رو به نظر می‌رسد که رهبران کشور‌های حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقه‌ای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشور‌های حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که می‌تواند پیامد‌های منطقه‌ای گسترده‌ای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آن‌ها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار می‌دهد و احتمالا تلاش این کشور‌ها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژه‌های بزرگ اقتصادی می‌تواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.

ریسک زدایی در کشاور‌های حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژه‌های عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقه‌ای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژه‌های توسعه‌ای جدید خود متمرکز هستند که می‌تواند موقعیت آن‌ها به عنوان قطب‌هایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشور‌ها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشک‌ها و پهپاد‌های ایران است تا درس‌هایی را برای استفاده در سامانه‌های دفاعی خود بیاموزند.

هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی می‌شود یا به معنای جابجا شدن مرز‌های افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.

در سال ۲۰۲۰ مقام‌های ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویارویی‌های دوره‌ای بین دشمنان منطقه‌ای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی می‌شود که می‌تواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتمل‌تر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.

شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتخت‌های عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آن‌ها می‌توانند از کانال‌های پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.

دیگر خبرها

  • رقابت منفی دلار نیما و بازار آزاد
  • تیم هندبال ایران با کویت و چین هم گروه شد
  • قرعه‌کشی آسیا: ایران همگروه کویت و چین
  • تیم هندبال جوانان ایران با کویت و چین هم گروه شد
  • گردوخاک الهلال در عربستان؛ اختلاف امتیاز با النصر زیاد شد
  • اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
  • اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • آیت الله نورمفیدی: اعتراضات دانشجویان آمریکا و اروپا نشانه شکاف عمیق درون کشور‌های غربی است
  • واکسن کرونای آسترازنکا چقدر تهدیدتان می‌کند؟ / اشتباهاتی که مردم را به تزریق این واکسن ترغیب کرد
  • آریایی‌ها چه کسانی بودند؟/ نگاهی عمیق به مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران