سینمای ایران در سوگ تهیهکننده دفاع مقدس/گلایه آقای بازیگر از وضعیت بازیگری/انتقاد تند بازیگر آسپرین از فضای مجازی+عکس
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۷۳۵۳۵
خبرگزاری میزان- سینمای ایران در هفته گذشته با اخبار و حاشیههای فراوانی روبرو بود که از جمله غمانگیزترین آنها میتوان به درگذشت حبیبحالله کاسهساز تهیه کننده سینمای دفاع مقدس اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، سینمای ایران در هفته گذشته با اخبار و حاشیههای فراوانی روبرو بود که از جمله غمانگیزترین آنها میتوان به درگذشت حبیبحالله کاسهساز تهیه کننده سینمای دفاع مقدس اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتوگوی ویژه با جمشید مشایخی درباره وضعیت کنونی بازیگری در حاشیه دیدار این بازیگر پیشکسوت از خبرگزاری میزان یکی دیگر از اخبار مهم حوزه فرهنگ طی هفته گذشته بود.
حبیبالله کاسهساز درگذشت
محسن کاسهساز پسر حبیبالله کاسهساز در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، با تایید خبر فوت پدرش گفت: متاسفانه لحظاتی پیش از بیمارستان با من تماس گرفتند و گفتند که پدر ساعت 7:30 دقیقه صبح به رحمت خدا رفت.
وی درباره زمان احتمالی شییع پیکر پدرش خاطرنشان کرد: در حال حاضر مراحل اداری تحویل پیکر پدر را انجام میدهیم و به احتمال فراوان پیکر وی فردا تشییع خواهد شد.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
ده نمکی: چیزی که همواره از کاسهساز به یادگار مانده لبخند همیشگی او است/ هاشمی: هرکس به حبیب الله نگاه می کرد در او فقط آرامش می دید +عکس
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان٬ مراسم تشییع پیکر حبیب الله کاسه ساز تهیه کننده سینما امروز صبح ساعت ۹ در محل خانه سینما برگزار شد.
در این مراسم علاوه خانواده کاسه ساز٬ مسئولان فرهنگی٬ هنرمندان و دوستداران این هنرمند سینما جمع شده بودند.
ده نمکی: چیزی که همواره از کاسهساز به یادگار مانده لبخند همیشگی او است/ هاشمی: هرکس به حبیب الله نگاه می کرد در او فقط آرامش می دید +عکس
سید جواد هاشمی مجری این برنامه در وصف شخصیت انسانی کاسه ساز گفت: متفق القول همه قبول دارند که در عرصه سینمای دفاع مقدس هرکس به حبیب الله نگاه می کرد در او فقط آرامش می دید و بس.
ناصر شفق یکی از دوستان کاسه ساز در وصف اخلاق وی گفت: حبیب یک پارچه گل بود.اولین بار در کوه های کردستان با حبیب آشنا شدم.خیلی سخت است حبیب شدن. در عرصه تهیه و تولید حبیب علی حاتمی سینمای ایران بود. در هر موردی هر فیلمسازی با حبیب کار کرده از صبر او یاد می کند.
برای مشاهده ادامه این گزارش اینجا کلیک کنید.
حاشیههای فضای مجازی تهوعآور شده است/من هنوز هم درگیر این قضاوتها، فحاشیها و سرک کشیدنها هستم
علیرام نورایی بازیگر سینما و تلویزیون که در فیلم سینمایی "یتیمخانه ایران" به کارگردانی ابوالقاسم طالبی خوش درخشید در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، درخصوص حاشیههای به وجود آمده در فضای مجازی برای برخی هنرمندان گفت: در قبال اتفاقات اخیر فضای مجازی باید بگویم که متاسفم. این اتفاق مشمئز کننده است زیرا هنوز یاد نگرفتهایم چطور از این فضا استفاده کنیم.
وی در این راستا ادامه داد: همه تبدیل به پاپاراتزی شدهایم و عادت کردهایم در زندگی دیگران فضولی کرده و اسرار زندگی دیگران را برملا کنیم. این نوع کارها جایگاهی در فرهنگی که از آن دم میزنیم و افتخار میکنیم ندارد. امیدوارم کمی به خودمان بیاییم. امیدوارم روزی برسد که یکدیگر را قضاوت نکنیم و اینقدر به دنبال بزرگ کردن معایب زندگی دیگران نباشیم.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
فیلمهای میلیاردی تماشاگر را گول میزنند/بازیگر شیر و پنیر نیست که بشود از سوپرمارکت آن را خرید/نباید به هر قیمتی تماشاگر را خنداند
مهدی صبایی بازیگر سینما و تلویزیون که به تازگی در فیلم سینمایی "ماهور" ساخته حمید زرگرنژاد به ایفای نقش پرداخته درخصوص نحوه انتخاب نقشها از سوی برخی سازندگان آثار سینمایی گفت: برای من بسیار عجیب است و باور نمیکنم که یک نفر زنگ میزند و میپرسد آیا سرکاری هستی یا نه و اگر نیستی چقدر میگیری برای ما بازی کنی؟
وی در همین راستا ادامه داد: من اصلاً نحوه این نوع مذاکره را نمیفهمم. مگر میشود بدون خواندن متن و فیلمنامه یک اثر را قبول کرد. شاید بعد از خواندن فیلمنامه آن را دوست نداشتم و یا اصلاً به درد آن نقش نخورم پس چه طور باید در همان لحظه اول قیمت بدهم؟ اینها انگار به سوپرمارکت رفته و بازیگر را مثل شیر و پنیر میخرند.
بازیگر سریال "روزگار جوانی" وضعیت حال حاضر سینما را فاجعه خواند و افزود: خب شاید من قبول نکنم با این روش به اثری اضافه شوم اما برخی دیگر هستند که این گونه سر کار میروند و به همین خاطر ما با بازیگران تازهای آشنا میشویم که از لحاظ کیفی درجه پایینی دارند و این فاجعه بزرگی در سینما بوده و خداحافظی با هنر است.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
بازیگر واقعی با بازی حرفهای زیبا میشود نه با پول/من وارد باندبازی های سینما نشدم/دلم برای بازیگرانی که به شبکه جم رفتند میسوزد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، جمشید مشایخی که در عرصه بازیگری استادی صاحب سبک و هنر محسوب میشود، در سال ۱۳۱۳ در تهران دیده به جهان گشود.
مشایخی فعالیت هنری خود را به عنوان بازیگر از سال ۱۳۳۶ آغاز کرد. این هنرمند برجسته عرصه بایگری سابقه ایفای نقش در بسیاری از آثار ارزشمند را در کارنامه هنری خود به یادگار دارد که از این میان، بازی او در برخی آثار نسبت به آثار دیگر از ارزش و استقبال بالاتری برخوردار شده است.
بازیگر واقعی با بازی حرفهای زیبا میشود نه با پول/من وارد باندبازی های سینما نشدم/دلم برای بازیگرانی که به شبکه جم رفتند میسوزد
این هنرمند پیشکسوت کشورمان در نقشهای تاریخی بسیاری در آثاری همچون «کمالالملک»، «هزاردستان»، «پهلوانان نمیمیرند» و «گلهای داوودی» تصویری خاطرهانگیز از خود را در ذهن ایرانیان به یادگار گذاشته است.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
دفاتر سینمایی با زد و بند همه چیز را در دست گرفتهاند/آثار دفاع مقدس قربانی سلیقه برخی افراد سودجو شده است
مسعود جعفری جوزانی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون که این روزها پیش تولید پروژه کوروش را در دست دارد در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، در خصوص وضعیت حال حاضر سینمای دفاع مقدس گفت: زمانی در همان دهه شصت سینمای دفاع مقدس در دوران اوج خود به سر میبرد و همه با وطن پرستی، عشق، شور و اعتقاد به اسلام در زیر آتش باران دشمن به کار خود ادامه میدادند.
وی با اشاره به حضور افرادی مثل حبیبالله کاسهساز در عرصه سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: حبیب یکی از نمونههای والای این جوانان بود که همواره با عشق خود را متعهد و مدیون شهدا میدانست و میگفت که یاد این بزرگان باید همیشه جاویدان باشد. یادی که متاسفانه این روزها کمرنگ شده است.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
«دل دیوانه» نواخته میشود/ فیلم فرمان آرا به زودی آماده نمایش می شود
به گزارش سینماپرس، موسیقی متن آخرین ساخته بهمن فرمانآرا، «دل دیوانه» که این روزها مراحل فنی نهایی خود را تحت نظر عباس گنجوی پشت سر میگذارد، به پیمان یزدانیان رسید.
پیشتر بنا بود احمد پژمان آهنگسازی این فیلم را برعهده داشته باشد.
برای مشاهده ادامه این گزارش اینجا کلیک کنید.
جایزه یونیسف به دست عوامل «بیست و یک روز بعد» رسید
روز گذشته دوم مرداد ماه دفتر یونیسف و مهتاب کرامتی سفیر حسن نیت یونیسف ایران میزبان کارگردان، بازیگر، تهیه کننده و سایر عوامل ساخت فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» بودند تا در مراسمی ویل پارکس نماینده یونیسف، جایزه اصلی فیلم منتخب یونیسف در سی امین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان را به محمدرضا خردمندان تقدیم کند.
محمدرضا خردمندان به دلیل نگاه عمیق، خلاقانه و دغدغه مندش به مسایل کودکان و نوجوانان در مجموعه فیلم های «بیست و یک روز بعد»، «دوئل» و «گزارشگر» برنده جایزه یونیسف که یک دستگاه دوربین کانن ۵D مارک ۴ بود، شد.
نشست روز گذشته با پخش فیلم های «دوئل» و «گزارشگر» و همچنین جلسه پرسش و پاسخ با حضور عوامل فیلم و کارمندان دفتر یونیسف همراه بود.
برای مشاهده ادامه این گزارش اینجا کلیک کنید.
سینما و تئاتر ایران به سمت ناکجاآباد میرود/هنر از دست اهالی واقعی آن خارج شده است
فخرالدین صدیق شریف بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، درخصوص وضعیت بد سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر گفت: سینمای دفاع مقدس ایران در این روزها بیش از هر چیز نیازمند یک متولی اهل فن است. این سینما پتانسیل بالایی برای تولید دارد اما کسی نیست تا آن را هدفمند کرده و به کار گیرد.
وی در همین راستا ادامه داد: البته هنوز هم فیلمسازان و تولیدکنندگانی هستند که دلسوزانه به ژانر دفاع مقدس و جنگ نگاه میکنند و با اعتقاد به دغدغههای خود در قبال دفاع مقدس میپردازند اما حضور و تولید آثار توسط آنها وقتی امکان پذیر است که مسئولین شرایط را برایشان فراهم آورده و امکانات مورد نظر را در اختیارشان قرار دهند.
برای مشاهده ادامه این گفتوگو اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۷۳۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما بدون چهره کارگر ایرانی
این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزشگذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشتهای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاششان فعالیت نمیکنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگتر و کلیتر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمیتوان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.
خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجراییشدن مجموعهای از بایستههاست. بخشی از این بایستهها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصیسازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانهها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما بهخوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفهای و یک کارفرمای حقگزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر بهراحتی نمیشود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حقشان را خورد. بخشی از این فرهنگسازی را باید هنرمندان کشور بهدست بگیرند.
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینهای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علیاشرف درویشیان و محمدعلی گودینی در این زمینه ارزشهای ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبانگرا و نیز داستانهای آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملیها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لاتهای قمهکش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینهساز ظهور انقلابهای کارگری محتوم در جهان میدانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. اینکه کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون اینکه امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم اینکه به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیکشدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند.
کارگر در سینمای ایران، بیچهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود اینکه کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کماعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپهای اسلامی در دورههایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دورهها هم تکنوکراتهای راستگرا بخش مهمی از قدرت را بهدست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان بهدنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجستهای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نهفقط مورد توجه نبودهاند، اصولا بیچهرهاند. همین الان اگر بخواهید چهرههای سینمایی برجسته در حوزههای مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونههایی به ذهنتان میآید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمیآید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بودهاند و به همین دلیل برجسته نشدهاند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است.
کارگری که هست، کارگری که دیده میشود
فهرستی از فیلمهایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصهها» رخشان بنیاعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسبها» بهمن قبادی، «آبادانیها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند میگیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبهسوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار میپیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی میکنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد» و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیببر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی، «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنجستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی و... .
معادلسازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلمها، کارگران موضوع فیلم شدهاند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بیپولیشان بهتصویر درآید. در بیشتر فیلمهای سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفتهاند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی میزنند که برایشان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلمهای ایرانی، بهخاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است. البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر میگشود، سوژههای تازه و جذابی در زندگی همین قشر میدید.
چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلمهایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکردهایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاههای از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدیدنظر کند.
مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سالهای نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستانهایی از دل جامعه،سعی میکردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمیگشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلمهایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونههایی از این دست فیلمهاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساختشان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلمهایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود میکشانند، هم داستانهایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی میپردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بودهاند. این مسیر درسالهای دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلمهایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند.
منبع: جامجم آنلاین
انتهای پیام/