کتاب «صدسال دگر» حاصل بررسی ۱۰ هزار سند است
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۸۳۲۱۰
به گزارش خبرگزاری برنا به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، نشست نقد و بررسی کتاب «صدسال دگر؛ اشعار منتشر نشده نیما یوشیج» با حضور کامیار عابدی، حسن میرعابدینی، مسعود جعفری و سعید رضوانی (چهارشنبه ۴ مردادماه) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
سعید رضوانی، گردآورنده این اثر در ابتدای نشست اظهار کرد: این کتاب بر اساس دستنوشتههای نیما که از دهه ۷۰ طبق قراردادی رسمی از شراگیم یوشیج (پسر نیما) خریداری شده و در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گرفته، تدوین شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: این اسناد سالها در فرهنگستان بود و متاسفانه به دلیل قدیمی بودن و پراکندگی قابل استفاده نبود تا اینکه در خردادماه سال ۹۳ طرحی با عنوان «بازبینی دستنوشتههای نیما» تصویب شد و از آن زمان من و همکارم، دکتر مهدی علیائی مقدم شروع به فعالیت روی این دست نوشتهها کردیم.
گردآورنده کتاب «صد سال دگر» با اشاره به شیوه استنساخ این اثر گفت: اسنادی که در اختیار ما قرار گرفته بود، به بیش از ۱۰ هزار سند میرسید که همگی کهنه بودند و این امکان وجود داشت که در صورت چند بار استفاده و ورق خوردن غیرقابل خواندن شوند؛ به همین دلیل در گام نخست از تمام اسناد عکسبرداری شد تا برای شروع کار از عکس اسناد استفاده شود.
وی افزود: در گام دوم اسناد موجود را دستهبندی کردیم تا بتوانیم به نتایج قابل قبولی برسیم؛ چراکه نوشتهها در یک حوزه مشخص نبود و شامل نمایشنامه، داستان و شعر میشد. بعد از دستهبندی مطالب، از اسفندماه ۹۳ به سراغ استنساخ مطالب رفتیم و به این شکل وارد مرحله سوم شدیم. در نهایت کتاب با ۱۰۸ قطعه شعر که متعلق به سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۳۶ بود، منتشر شد.
رضوانی در توضیح حق نشر کتاب «صد سال دگر» عنوان کرد: این کتاب با استفاده از اسناد خریداری شده توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است؛ بنابراین حق نشر آن نیز با فرهنگستان است و ناشری حق انتشار آن را ندارد. اینکه به دلیل چاپ شدن این کتاب در فرهنگستان عدهای علاقه به خرید آن ندارند، تنها بهانه است و اتفاقاً باید همه خوشحال باشیم که یک نشر دولتی به فکر انتشار این کتاب ارزشمند افتاده است.
فرهنگستان یک گونی اسناد از پسر نیما یوشیج خریداری کرد
در ادامه این نشست مسعود جعفری، استاد ادبیات فارسی در توضیح این اثر، ضمن تقدیر از زحمات تدوینگران آن و بیان این نکته که هنوز به شکل دقیقی نمیتوان درباره این اثر اظهارنظر کرد، گفت: واقعاً از واکنشهایی که نسبت به این اثر شد، تعجب میکنم؛ چراکه حرفهای عجیب و غریبی میزنند و حتی برخی این اثر را انکار میکنند. در جواب این افراد باید بگویم، کسانی که با زندگی و شخصیت نیما آشنا باشند، میدانند که او دائماً در حال شعر نوشتن بود و کارهای زیادش اجازه ویرایش را به او نمیداد و خودش هم بارها گفته است که گونیگونی شعر دارد و حتی شاید جالب باشد که بدانید، فرهنگستان سندهای این کتاب را در قالب یک گونی از شراگیم خریداری کرده است.
این استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی در توضیح وضعیت کتاب «صد سال دگر» گفت: تلاشهای بسیار زیادی برای تهیه این اثر انجام شد اما متاسفانه پخش آن به شکل صحیحی انجام نشد. سیروس طاهباز در سالهای دور اشعار نیما را منتشر کرد که نیاز به بازنگری داشت و چند سال بعد مجدداً ویرایش شد. به همین دلیل نه تنها این مجموعه بلکه نمیتوان درباره هیچ کدام از مجموعههایی که بعد از مرگ نیما منتشر شده با اطمینان اظهار نظر کرد.
وی ادامه داد: به نظرم بعد از انتشار این مجموعه و تلاشهایی که شراگیم و مرحوم طاهباز در گذشته انجام دادهاند، حال وقت آن رسیده که شخص یا گروهی مسئولیت تصحیح مجموعه کامل اشعار نیما را برعهده بگیرد و به مقایسه اشعار و انتشار یک نسخه کم اشکال بپردازد. در حال حاضر اولویت تصحیح اشعار نیماست؛ زیرا در گذشته به اندازه کافی بحث و جدل و دعوا شده است.
جعفری با اشاره به برخی اشکالات این مجموعه اظهار کرد: در مطالعه کتاب متوجه شدم که دو پژوهشگر پایبندی خاصی به رسمالخط نیما داشتهاند که چنین کاری اصلاً ضرورت نداشت؛ چراکه رسمالخط آن روز اصالتی ندارد و خواندن اشعار را سخت کرده است. بنابراین بهتر بود که اشعار با رسمالخط امروز منتشر میشد.
وی افزود: با مشاهده کتاب به شعرهایی برمیخوریم که در آن به جای استفاده از کلمات، نقطهچین آماده است که این موضوع به اعتقاد من خودسانسوری است و معتقدم که وزارت ارشاد هیچ نگاه اصلاحی به آثاری که در زمان قدیم منتشر شده است، ندارد و بهتر بود که در تهیه کتاب چنین کاری انجام نمیشد. در مجموع مخاطب با کتاب بسیار خوبی روبهرو است و برخی شعرهای این مجموعه بسیار خوب و نزدیک به شاهکارهای نیماست. برای مثال با مشاهده کتاب میتوان متوجه شد که شعر معروف «ققنوس» نسخه تکاملیافته شعر «مرغ آتش» است.
کامیار عابدی دیگر سخنران این نشست هم با اشاره به روند چاپ آثار نیما گفت: سال ۶۴ سیروس طاهباز برای نخستین بار مجموعه اشعار نیما را توسط نشر «ناشر» منتشر کرد و در سال ۷۱ نسخه اصلاح شده آن توسط انتشارات نگاه به بازار آمد. در سال ۷۶ شراگیم نیز مجموعهای را منتشر کرد که در آن ۶۰-۷۰ شعر که تا به حال طاهباز منتشر نکرده، آمده بود.
وی ادامه داد: در سال ۸۰ شعرهای مازنی و در سال ۸۷ کتابی با همکاری مینا میرهادی و شراگیم منتشر شد که در کتاب آخر تعداد رباعیهای نیما چهار برابر شده بود، زیرا در نسخه طاهباز تنها ۵۰۰ رباعی وجود داشت اما در نسخه شراگیم نزدیک دو هزار رباعی منتشر شده بود. البته اینها افرادی بودند که بر اساس دستنوشتهها اقدام به نگارش کتاب کرده بودند و در این بین کسانی مانند سیروس نیرو بودند که از طریق اطلاعات موجود کتابهایی را منتشر کردند.
این منتقد ادبی در توضیح چاپ این اثر در فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: متاسفانه چاپ این اثر در فرهنگستان باعث شده است که نگاه مناسبی به این اثر نشود و این کتاب آنطور که شایسته است، در جامعه پخش نشود.
عابدی درباره فضای اشعار این مجموعه گفت: بخشی از اشعار این مجموعه شامل فضای رمانتیسیم است که متعلق به دهه ۱۰ تا ۲۰ است. برخی دیگر، شعرهای اخلاقی و تربیتی و شعرهایی نیز نزدیک به ادبیات رئالیستی یا رئالیسم سوسیالیستی است که در کتاب خودنمایی میکنند.
وی افزود: در مجموعههایی که طاهباز و شراگیم منتشر کردند، حلقه واسط محسوس نبود اما در این کتاب حلقه وصل مناسبی بین چهارپارهها، مستزاد و نوع خام نیمایی وجود دارد. این مجموعه به خوبی به مخاطبان و پژوهشگران نشان میدهد که اولین شعرهای نیمایی در سال ۱۳۱۸ منتشر شده است و آن ادعایی که میگوید نخستین شعر متعلق به سال ۱۳۱۶ بوده، غلط است.
این منتقد ادبی با اشاره به روند شعری نیما اظهار کرد: روند تاریخی این کتاب نشان میدهد که نیما با گذر زمان از شکل سنتی خود دور و بیشتر شاعری روایت محور شده است و هرچه بیشتر جلو میرود، بیشتر علیه سنت جبهه میگیرد.
در پایان این نشست حسن میرعابدینی که یکی از افراد حاضر در جلسه بود، در صحبتی کوتاه گفت: «صد سال دگر» کتاب بزرگ و مهمی است و میتواند از جنبههای مختلف بسیار خوب و ارزشمند باشد. اینکه چرا این اثر ارزشمند در جامعه مورد توجه قرار نگرفته است، نشان از فضای ناسالم ادبی ما دارد که باید دردشناسی شود. باید ریشهیابی شود که چرا جامعه ما دچار این فرسودگی ادبی شده است.
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۸۳۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.