حواشی عمل چشم حدادعادل و عارف
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۸۳۸۷۶
عصر ایران نوشت: سیدحسن قاضیزاده هاشمی اگر چه میکوشد خود را فراتر از تقسیمبندیهای سیاسی معرفی کند اما با سیاست بیگانه نیست و در یک خانواده کاملا سیاسی با گرایشهای گوناگون برکشیده است و سخنان او درباره چشمهای عارف و حداد عادل با فاصله کوتاهی پس از معاینه مهدی کروبی، رییس دورههای سوم و ششم مجلس شورای اسلامی - که همچنان در حصر به سر میبرد - انتشار یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند سخنان وزیر بهداشت را باید نمادین و فاقد اشارات صریح سیاسی ارزیابی کرد و طرح آن را با نیت خیر «دعوت به آشتی همه گروهها و نحلههای فکری وفادار به انقلاب اسلامی» دانست اما نوعی سادهبینی هم در آن مستتر است زیرا واقعیتی را انکار یا آرزویی محال را مطرح میکند که اولا انکارپذیر نیست، ثانیا انکار آن منفعتی ندارد، ثالثا رقابت متین و معقول سیاسی در چارچوب قانون الزاما تخاصمزا نیست. مهمتر اینکه ریشه مشکلات نیست. همه جای دنیا رقابت هست اما پس از شکست میروند دنبال کار و زندگیشان نه اینکه از جاهای دیگر در صدد تضعیف منتخبان برآیند و بعضا قدرت واقعی را در اختیار داشته باشند و به منتخبان مردم به چشم مسئول تدارکات نگاه کنند.
آن واقعیت عیان و عریان که نادیده انگاشته شده، این است که سیاست در ایران و در همه حال «تقسیم بر دو» میشود و هر تلاشی برای «واحد کردن» سیاست که در دورههای مختلف قبل و بعد از انقلاب انجام شده، جز شکست و ناکامی نتیجهای در بر نداشته و اتفاقا به جای توصیههایی ولو با نیت خیر و با زرورق اخلاقی باید به رقابت آزاد و امکان انجام بدون هزینه آن توصیه کرد.
پس بگذارید صریح و روشن بگوییم: گزاره اصلی این گفتار این است که سیاست در ایران همواره تقسیم بر دو میشود و واحدشدنی نیست و دو اصطلاح چپ و راست تنها نمادی از این تقسیمبندی است و گسلها و شکافها و دستهبندیها فراتر از اینهاست اما نباید به تخاصم بینجامد.
یکی از دلایل سقوط رژیم پهلوی هم این بود که همان دو حزب ساختگی و تصنعی را شاه به خاطر تفرعن ناشی از افزایش قیمت نفت در آغاز دهه ۵۰ خورشیدی منحل و حزب واحد رستاخیز را به جای آن دو ایجاد کرد و همان فضای حداقلی انتقاد و رقابت را هم از بین برد. پس از ایجاد حزب رستاخیز بود که مجیزگوییها افزایش یافت و برخورد ساواک هم شدیدتر شد. چون روزنهای باقی نمانده بود و دولت با حکومت مساوی شد و مردم برای تغییر دولت ناگزیر از تغییر کل حکومت شدند.
با پیروزی انقلاب اسلامی هم سیاست واحد نشد. رهبری امام خمینی (ره) البته واحد بود و بیرقیب اما در همان آغاز شورای انقلاب دو قسمت شد: روحانیون و ملیها یا لیبرالها. تازه خود روحانیون باز دو قسمت شدند: ۵ عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی (آیتالله خامنهای، بهشتی، هاشمیرفسنجانی، باهنر و موسوی اردبیلی) و روحانیون غیر حزبی شامل آیتالله طالقانی، مطهری و مهدوی کنی. غیر روحانیون نیز دو دسته شدند: طیف مهندس بازرگان شامل خود او و سحابی، معینفر و احمد صدر حاجسیدجوادی و منتقدان دولت موقت مانند صادق قطبزاده و بنیصدر و دکتر شیبانی. برخی هم در میانه میایستادند مانند حسن ابراهیم حبیبی.
حاکمیت عملا به دو طیف خط امام و لیبرالها تقسیم شده بود و بنیصدر ریاستجمهوری را در اختیار داشت و طیف خط امام نخستوزیری و دولت و مجلس و قوه قضاییه را. پس از حذف بنیصدر با اینکه گمان میرفت عصر یکدستی فرا رسیده در مهرماه ۶۰ مجلس اول به نخستوزیر پیشنهادی - علیاکبر ولایتی - رأی اعتماد نداد و میرحسین موسوی نخستوزیر شد. تازه همه دریافتند مجلس به دو جناح چپ و راست تقسیم میشود و حتی آمیختن خون ۳۰ نماینده از هر دو طیف در انفجار هفتم تیر و ترورهای بعدی موجب پوشاندن این تفاوت و اختلاف نشده است. کمااینکه تا ولایتی معرفی شد، این سیدمحمد خاتمی، نماینده اردکان بود که به نمایندگی از جانب جناح چپ مجلس در مخالفت سخن گفت و همان موقع هم نفوذ کلام او موجب شد نخستوزیر پیشنهادی رأی اعتماد نیاورد و موسوی معرفی و نخستوزیر شد.
نخستوزیر جدید البته برای جلب نظر رییسجمهور وقت و رأی اعتماد نمایندگان اعضای دولت خود را از هر دو طیف چید؛ هم از راستگراها و هم از چپگراها، هم مرتضی نبوی محافظهکار و هم بهزاد نبوی چپگرا. هم عسگر اولادی طرفدار بازار آزاد و هم محمد سلامتی طرفدار توزیع ثروت.
راستگراها کسانی بودند که خواستار کاهش کنترل دولت بر اقتصاد بودند و چپها میگفتند اگر به همه قواعد بازار تن دهیم در وضعیت جنگ و کمبود چه بسا مردمانی از آموزش و بهداشت و تغذیه محروم بمانند و رهبر فقید انقلاب که اوضاع ایران در دوران جنگ دوم جهانی را به چشم و در جوانی دیده و خاطراتی از قحطی در آن سالها به یاد داشت، جانب نظر دوم را گرفت و از دولت موسوی حمایت کرد تا جایی که در کابینه دوم (۶۴ تا ۶۸) وزیران راستگرا کنار گذاشته شدند و تنها دو سه نفر که مرتبط با پشتیبانی جنگ یا دیپلماسی جنگ بودند از جمله محسن رفیقدوست، وزیر سپاه و دکتر ولایتی، وزیر خارجه باقی ماندند.
آری، سیاست در ایران همواره تقسیم بر دو میشود و این گزاره فراتر از عمل جراحی چشم حداد عادل و عارف است که اتفاقا چهرههای درجه اول دو جناح به حساب نمیآمدند و کمکم وارد متن شدند. تفکیک دو طیف به دلایل مختلف صورت میپذیرفته؛ حالا خواه بر سر اقتصاد و میزان دخالت و کنترل دولت باشد، خواه بر سر آزادیهای سیاسی یا اختلاف نظر درباره اعمال نظارت استصوابی یا موضوعات فرهنگی یا نوع تعاملات بینالمللی.
این اشاره هم خالی از لطف نیست که محمود احمدینژاد به رغم انتساب آشکار به محافظهکاران تلاشی برای انکار چپ و راست هم به حساب میآمد ولی در نهایت ناکام ماند.
چپ و راست یا اصلاحطلب و محافظهکار یا هر عنوان دیگر تنها نمود و نمادی بر این واقعیت هستند که سیاست در ایران واحدشدنی و یکدستشدنی نیست. مگر این همه تلاش نکردند تا اصلاحطلبان را فتنهگر بخوانند و حذف کنند؟ آیا حذف شدند یا حالا اشارتی کافی است تا با لایههای سوم و چهارم کرسیهای مجلس و شوراها را فتح کنند؟ جریان راست هم با همه انحصارطلبیها و تمامیتخواهیها و اقتدارگراییها پایگاه و سابقه خود را دارد و حتی فارغ از نهادهای غیرانتخابی در انتخابات نیز یک رقیب برای اصلاحطلبان به حساب میآید.
همان گونه که به هر دو چشم چپ و راست نیاز داریم، سیاست نیز به چپ و راست به مفهوم کلی کلمه برای شکستن انحصار نیاز دارد. البته منظور اخلاقی و حس نوستالژیک و عاطفی آقای دکتر هاشمی را درک میکنیم اما جسارتا باید بگوییم از انکار اصلاحطلبی و اصولگرایی گاه فرصتطلبی برمیخیزد و اصلاحطلب یا اصولگرای واقعی بودن بهتر از فرصتطلبی و باری به هر جهتی است. کما اینکه همین حالا هم سیاست تقسیم بر دو شده و ورای چپ و راست به دو اردوگاه اعتدال و افراط تقسیم و تفکیک شده و آقای وزیر بهداشت قطعا در اردوگاه اول تعریف میشود. پس او نیز نمیتواند خود را از تقسیمبندیها برکنار بداند.
به جای کاش کاش کردنها و آرزوهای محال، فضا را برای رقابت آزاد سیاسی یا فرهنگی باز کنیم. بگذاریم چپ و راست سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آرای خود را در معرض قضاوت مردم بگذارند و آنکه مجلس و دولت را در اختیار میگیرد، بداند تحت نظارت و پایش مدام است.
این توضیح را هم باید ارائه داد که از مناسبات سیاسی و قدرت صحبت میکنیم وگرنه معلوم است که رسانهها خصوصا آنها که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند باید از این گونه تقسیمبندیها برکنار بمانند یا نهادهای ملی.
اتفاق بد این نیست که اول انقلاب چپ و راست نداشتیم و حالا داریم. این است که تقسیمبندیها و تفکیکهای ابتدای جمهوری اسلامی به راحتی ابراز میشد و امروز آدمی مانند دکتر هاشمی هم نمیتواند به صراحت انتساب خود را اعلام کند.
صریح و روشن اینکه سیاست در ایران واحدشدنی و یکدستشدنی نیست که نیست. همیشه تقسیم بر دو میشود. دیدیم که در دوران تصور یکهتازی اصولگرایان هم باز تقسیم بر دو شد و ناراضیان از این تفکیک انکارناپذیر نام منشعبین را جریان انحرافی گذاشتند. انحرافی یا غیر انحرافی اما احمدینژاد و مشایی از حامیان و موتلفان، اعلام جدایی و استقلال کردند و اصولگرایی هم تقسیم بر دو شد.
چرا راه دور برویم؟ در ۲۵ اردیبهشت ۹۵ باقر قالیباف اطلاعیه داد و اعلام انصراف کرد و سران اصولگرا تحسین کردند و پیام فرستادند که جبهه انقلاب اسلامی متحد و واحد است. هم او اما تنها ۶۶ روز بعد و در ۳۱ تیر ۹۶ اطلاعیه صادر کرد و تصمیمگیری در رأس اصولگرایی را «مختل» توصیف کرد و برای نجات از این «اختلال» ایده «نواصولگرایی» را مطرح ساخت که هر چند که مورد توجه و اعتنای جدی قرار نگرفت و برخی در واکنش گفتند رقم دقیق بدهی شهرداری تهران را اعلام کند و نظریات سیاسی را بگذارد برای چهار سال بعد که با سیمای جدید وارد کارزار انتخاباتی میشود اما به هر روی از تقسیم اصولگرایی به دو جناح حکایت میکند.
ایسنا
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۸۳۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واشنگتنتایمز: حمله ایران به اسرائیل، شکست سیاست بایدن را نشان داد
به گزارش خبرآنلاین روابط عمومی کل سپاه روز یکشنبه در اطلاعیهای از پاسخ نیروی هوا فضای سپاه به جنایات اخیر رژیم صهیونیستی در حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و شهادت جمعی از مستشاران ایران در سوریه، از جمله با شلیک دهها فروند موشک و پهپاد به اهدافی درون سرزمینهای اشغالی خبر داد.
روزنامه واشنگتن تایمز در گزارشی مینویسد: «حمله ایران به اسرائیل دومین شکست دولت ایالات متحده بهحساب میآید و این دولت بهرغم هشدارهای قریبالوقوع، نتوانست بازدارندگی از خود نشان دهد.»
به نقل از ایسنا در سال ۲۰۲۲ آژانسهای اطلاعاتی آمریکا جزئیات قابلتوجهی را درباره برنامه عملیات روسیه در اوکراین ارائه کردند اما با این حال دولت آمریکا موفق نشد جلوی این جنگ را بگیرد و به بزرگترین درگیری اروپا پس از جنگجهانی دوم بدل شد.
واشنگتن تایمز مینویسد: «این شکستها میتواند پیامدهای چشمگیری به همراه داشته باشد. به عبارتی، نگرانیها از اینکه شاید رهبران چینی با محاسبه قدرت رو به افول آمریکا آماده یک حرکت نظامی شوند، در حال افزایش است.»
چین که جزیره خودگردان تایوان را بخشی از خاک خود میداند، بارها به مقامات غربی و آمریکایی هشدار داده که هرگونه دخالت آنها در مسئله تایوان بهمثابه «دخالت در امور داخلی چین» خواهد بود. افزون بر این، چین مناقشاتی بر سر جزایر سنکاکو در دریای چین شرقی با ژاپن و در دریای چین جنوبی با فیلیپین دارد.
ژاپن و فیلیپین از متحدان دفاعی ایالات متحده هستند و هرگونه حمله احتمالی چین به این کشورها میتواند آمریکا را به یک درگیری منطقهای در آسیا برای اولین بار پس از جنگ ویتنام بکشاند.
منتقدان بر این باورند که شکستهای آمریکا ناشی از «سیاستهای ضعیف» این کشور است. اگرچه آمریکا به دنبال عملیات نظامی روسیه در اوکراین، تحریمهای گستردهای را علیه مسکو وضع کرد، اما این مسئله برای همه واضح و مبرهن است که این تحریمها تاثیر خاصی بر تصمیمات کرملین نداشته و حتی به گفته «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه موجب تقویت اقتصاد هم شده است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز در پایان تاکید میکند: «شکست سیاستهای بازدارندگی آمریکا همچنین میتواند حامیان ایران از جمله ارتش یمن را قویتر کند؛ ارتشی که ماههاست به دلیل حمایت از فلسطین کشتیهای اسرائیلی را در دریای سرخ هدف قرار داده است.»
«مایک راجرز» رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان و یک چهره جمهوریخواه از ایالت آلاباما ضمن ابراز نگرانی درباره تضعیف جایگاه آمریکا گفت: «سیاستهای دولت آمریکا، بازدارندگی علیه چین، روسیه، ایران و کرهشمالی را تضعیف کرده است. ما باید بازدارندگی آمریکا را احیا کنیم.»
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896324