سياست در ايران همواره تقسيم بر دو مي شود
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۸۸۷۸۷
خبرگزاري آريا - تهران-ايرنا- عصرايران در يادداشتي آورده است:منظور اخلاقي و حس نوستالژيک و عاطفي آقاي دکتر هاشمي را درک مي کنيم اما جسارتا بايد بگوييم از انکار اصلاح طلبي و اصول گرايي گاه فرصت طلبي برمي خيزد و اصلاح طلب يا اصول گراي واقعي بودن بهتر از فرصت طلبي و باري به هر جهتي است.
مهرداد خدير در يادداشتي در عصر ايران آورده است: وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي پس از عمل جراحي بر روي چشم هاي محمد رضا عارف و غلامعلي حداد عادل دو سياست مدار دو طيف اصلاح طلب و اصول گرا گفته است: کاش هيچ گاه چپ و راست نداشتيم و حال و هواي اول انقلاب حفظ مي شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
وي با انتشار دو تصوير از اين دو نيز دست به ابتکار جالبي زده زيرا به صورت نمادين انگار با يک چشم کمتر و با چشم ديگر بهتر مي بينند.
يکي چشم چپ خود را پوشانده و ديگري چشم راست را.
سيد حسن قاضي زاده هاشمي اگر چه مي کوشد خود را فراتر از تقسيم بندي هاي سياسي معرفي کند اما با سياست بيگانه نيست و در يک خانواده کاملا سياسي با گرايش هاي گوناگون برکشيده است و سخنان او درباره چشم هاي عارف و حداد عادل با فاصله کوتاهي پس از معاينه مهدي کروبي رييس دوره هاي سوم و ششم مجلس شوراي اسلامي – که هم چنان در حصر به سر مي برد- انتشار يافت.
هر چند سخنان وزير بهداشت را بايد نمادين و فاقد اشارات صريح سياسي ارزيابي کرد و با نيت خير «دعوت به آشتي همه گروه ها و نحله هاي فکري وفادار به انقلاب اسلامي» مطرح شده اما نوعي ساده بيني هم در آن مستتر است زيرا واقعيتي را انکار يا آرزويي محال را مطرح مي کند که اولا انکار پذير نيست ثانيا انکار آن منفعتي ندارد ثالثا رقابت متين و معقول سياسي در چارچوب قانون الزاما تخاصم زا نيست.
مهم تر اين که ريشه مشکلات نيست. همه جاي دنيا رقابت هست اما پس از شکست مي روند دنبال کار و زندگي شان نه اين که از جاهاي ديگر درصدد تضعيف منتخبان برآيند و بعضا قدرت واقعي را در اختيار داشته باشند و به منتخبان مردم به چشم مسؤول تدارکات نگاه کنند.
آن واقعيت عيان و عريان که ناديده انگاشته شده اين است که سياست در ايران و در همه حال «تقسيم بر دو» مي شود و هر تلاشي براي «واحد کردن» سياست که در دوره هاي مختلف قبل و بعد از انقلاب انجام شده جز شکست و ناکامي نتيجه اي در بر نداشته و اتفاقا به جاي توصيه هايي ولو با نيت خير و با زرورق اخلاقي بايد به رقابت آزاد و امکان انجام بدون هزينه آن توصيه کرد.
پس بگذاريد صريح و روشن بگوييم: گزاره اصلي اين گفتار اين است: سياست در ايران همواره تقسيم بر دو مي شود و واحد شدني نيست و دو اصطلاح چپ و راست تنها نمادي از اين تقسيم بندي است و گسل ها و شکاف ها و دسته بندي ها فراتر از اينهاست اما نبايد به تخاصم بينجامد.
يکي از دلايل سقوط رژيم پهلوي هم اين بود که همان دو حزب ساختگي و تصنعي را شاه به خاطر تفرعن ناشي از افزايش قيمت نفت در آغاز دهه 50 خورشيدي منحل و حزب واحد رستاخيز را به جاي آن دو ايجاد کرد و همان فضاي حداقلي انتقاد و رقابت را هم از بين برد. پس از ايجاد حزب رستاخيز بود که مجيز گويي ها افزايش يافت و برخورد ساواک هم شديد تر شد. چون روزنه اي باقي نمانده بود و دولت با حکومت مساوي شد و مردم براي تغيير دولت ناگزير از تغيير کل حکومت شدند.
با پيروزي انقلاب اسلامي هم سياست واحد نشد. رهبري امام خميني البته واحد بود و بي رقيب اما در همان آغاز شوراي انقلاب دو قسمت شد: روحانيون و ملي ها يا ليبرال ها.
تازه خود روحانيون باز دو قسمت شدند: 5 عضو مؤسس حزب جمهوري اسلامي (آيت الله خامنه اي، بهشتي، هاشمي رفسنجاني، باهنر و موسوي اردبيلي) و روحانيون غير حزبي شامل آيت الله طالقاني، مطهري و مهدوي کني.
غير روحانيون نيز دو دسته شدند: طيف مهندس بازرگان شامل خود او و سحابي، معين فر و احمد صدرحاج سيد جوادي و منتقدان دولت موقت مانند صادق قطب زاده و بني صدر و دکتر شيباني. برخي هم در ميانه مي ايستادند مانند حسن ابراهيم حبيبي.
حاکميت عملا به دو طيف خط امام و ليبرال ها تقسيم شده بود و بني صدر رياست جمهوري را در اختيار داشت و طيف خط امام نخست وزيري و دولت و مجلس و قوه قضاييه را.
پس از حذف بني صدر با اين که گمان مي رفت عصر يک دستي فرا رسيده در مهر ماه 60 مجلس اول به نخست وزير پيشنهادي – علي اکبر ولايتي- رأي اعتماد نداد و ميرحسين موسوي نخست وزير شد.
تازه همه دريافتند مجلس به دو جناح چپ و راست تقسيم مي شود و حتي آميختن خون 30 نماينده از هر دو طيف در انفجار هفتم تير و ترورهاي بعدي موجب پوشاندن اين تفاوت و اختلاف نشده است.
کما اين که تا ولايتي معرفي شد اين سيد محمد خاتمي نماينده اردکان بود که به نمايندگي از جانب جناح چپ مجلس در مخالفت سخن گفت و همان موقع هم نفوذ کلام او موجب شد نخست وزير پيشنهادي رأي اعتماد نياورد و در پي معرفي بعدي موسوي معرفي و نخست وزير شود.
نخست وزير جديد البته براي جلب نظر رييس جمهور وقت و رأي اعتماد نمايندگان اعضاي دولت خود را از هر دو طيف چيد هم از راست گراها و هم از چپ گرiها. هم مرتضي نبويِ محافظه کار و هم بهزاد نبويِ چپ گرا. هم عسگر اولاديِ طرفدار بازار آزاد و هم محمد سلامتيِ طرفدار توزيع ثروت.
راست گرا ها کساني بودند که خواستار کاهش کنترل دولت بر اقتصاد بودند و چپ ها مي گفتند اگر به همه قواعد بازار تن دهيم در وضعيت جنگ و کمبود چه بسا مردماني از آموزش و بهداشت و تغذيه محروم بمانند و رهبر فقيد انقلاب که اوضاع ايران در دوران جنگ دوم جهاني را به چشم و در جواني ديده و خاطراتي از قحطي در آن سال ها به ياد داشت جانب نظر دوم را گرفت و از دولت موسوي حمايت کرد تا جايي که در کابينه دوم (64 تا 68) وزيران راست گرا کنار گذاشته شدند و تنها دو سه نفر که مرتبط با پشتيباني جنگ يا ديپلماسي جنگ بودند از جمله محسن رفيقدوست وزير سپاه و دکتر ولايتي وزير خارجه باقي ماندند.
آري، سياست در ايران همواره تقسيم بر دو مي شود و اين گزاره فراتر از عمل جراحي چشم حداد عادل و عارف است که اتفاقا چهره هاي درجه اول دو جناح به حساب نمي آمدند و کم کم وارد متن شدند.
تفکيک دو طيف به دلايل مختلف صورت مي پذيرفته حالا خواه بر سر اقتصاد و ميزان دخالت و کنترل دولت باشد خواه بر سر آزادي هاي سياسي يا اختلاف نظر درباره اعمال نظارت استصوابي يا موضوعات فرهنگي يا نوع تعاملات بين المللي.
اين اشاره هم خالي از لطف نيست که محمود احمدي نژاد به رغم انتساب آشکار به محافظه کاران تلاشي براي انکار چپ و راست هم به حساب مي آمد ولي در نهايت ناکام ماند.
چپ و راست يا اصلاح طلب و محافظه کار يا هر عنوان ديگر تنها نمود و نمادي بر اين واقعيت هستند که سياست در ايران واحد شدني و يک دست شدني نيست. مگر اين همه تلاش نکردند تا اصلاح طلبان را فتنه گر بخوانند و حذف کنند؟ آيا حذف شدند يا حالا اشارتي کافي است تا با لايه هاي سوم و چهارم کرسي هاي مجلس و شوراها را فتح کنند.
جريان راست هم با همه انحصار طلبي ها و تماميت خواهي ها و اقتدار گرايي ها پايگاه و سابقه خود را دارد و حتي فارغ از نهادهاي غير انتخابي در انتخابات نيز يک رقيب براي اصلاح طلبان به حساب مي آيد.
همان گونه که به هر دو چشم چپ و راست نياز داريم سياست نيز به چپ و راست به مفهوم کلي کلمه براي شکستن انحصار نياز دارد.
البته منظور اخلاقي و حس نوستالژيک و عاطفي آقاي دکتر هاشمي را درک مي کنيم اما جسارتا بايد بگوييم از انکار اصلاح طلبي و اصول گرايي گاه فرصت طلبي برمي خيزد و اصلاح طلب يا اصول گراي واقعي بودن بهتر از فرصت طلبي و باري به هر جهتي است. کما اين که همين حالا هم سياست تقسيم بر دو شده و وراي چپ و راست به دو اردوگاه اعتدال و افراط تقسيم و تفکيک شده و آقاي وزير بهداشت قطعا در اردوگاه اول تعريف مي شود. پس او نيز نمي تواند خود را از تقسيم بندي ها برکنار بداند.
به جاي کاش کاش کردن ها و ارزوهاي محال فضا را بري رقابت آزاد سياسي يا فرهنگي باز کنيم. بگذاريم چپ و راست سياسي و فرهنگي و اقتصادي آراي خود را در معرض قضاوت مردم بگذارند و آن که مجلس و دولت را در اختيار مي گيرد بداند تحت نظارت و پايش مدام است.
اين توضيح را هم بايد ارايه داد که از مناسبات سياسي و قدرت صحبت مي کنيم وگرنه معلوم است که رسانه ها خصوصا آنها که از بودجه عمومي ارتزاق مي کنند بايد از اين گونه تقسيم بندي ها برکنار بمانند يا نهادهاي ملي.
اتفاق بد اين نيست که اول انقلاب چپ و راست نداشتيم و حالا داريم. اين است که تقسيم بندي ها و تفکيک هاي ابتداي جمهوري اسلامي به راحتي ابراز مي شد و امروز آدمي مانند دکتر هاشمي هم نمي تواند به صراحت انتساب خود را اعلام کند.
صريح و روشن اين که سياست در ايران واحد شدني و يک دست شدني نيست که نيست. هميشه تقسيم بر دو مي شود. ديديم که در دوران تصور يکه تازي اصول گرايان هم باز تقسيم بر دو شد و ناراضيان از اين تفکيک انکار ناپذير نام منشعبين را جريان انحرافي گذاشتند. انحرافي يا غير انحرافي اما احمدي نژاد و مشايي از حاميان و موتلفان اعلام جدايي و استقلال کردند و اصول گرايي هم تقسيم بر دو شد.
چرا راه دور برويم؟ در 25 ارديبهشت 96 باقر قاليباف اطلاعيه داد و اعلام انصراف کرد و سران اصول گرا تحسين کردند و پيام فرستادند که جبهه انقلاب اسلامي متحد و واحد است. جالب اين که ده ها بار اصطلاح 96 درصد و 4 درصد را به کار برده و جامعه و حکومت را دوپاره توصيف کرده بود و اطلاعيه و انصراف او را علامت اتحاد دانستند. انگار که همه انقلاب در ظرف اصول گرايي جا مي گيرد.
هم او اما تنها 66 روز بعد و در 31 تير 96 اطلاعيه مفصلي خطاب به « جوانان دل سوز و انقلابي» صادر و تصميم گيري در رأس اصول گرايي را «مختل» توصيف کرد و براي نجات از اين «اختلال» ايده «نواصول گرايي» را مطرح ساخت که هر چند که مورد توجه و اعتناي جدي قرار نگرفت (و برخي در واکنش گفتند رقم دقيق بدهي شهرداري تهران را اعلام کند و نظريات سياسي را بگذارد براي چهار سال بعد که با سيماي جديد وارد کارزار انتخاباتي مي شود) اما به هر رو از تقسيم اصول گرايي به دو جناح حکايت مي کند.
چرا؟ چون سياست در ايران تقسيم بر دو مي شود و هر تلاشي براي يک دست کردن آن محکوم به شکست است.
عصرايران/6 مرداد96
اول*انتشاردهنده:عليرضافرجي
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۸۸۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاندوزی: امروز دومین جلسه همگرایی سیاست‌های ارزی برگزار خواهد شد + فیلم
وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: امروز دومین جلسه همگرایی سیاست‌های ارزی برگزار خواهد شد.
سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی، در حاشیه جلسه هیأت دولت با حضور در جمع خبرنگاران گفت: یکی از مهم‌ترین مراجع بین المللی برای تأمین مالی بانک توسعه اسلامی است که امسال ۵۰ امین سالگرد تاسیس آن است.
وی افزود: یکی از اولویت‌های ما حل موانع پرداخت بدهی‌ها مرتفع شود، و بدهی‌های جمهوری اسلامی را به صفر برسانیم.
خاندوزی در ادامه گفت: همچنین درصدد هستیم بانک توسعه اسلامی برای ۱۱ پروژه تأمین مالی کند ما بدهی‌های قبل از ۴۰۰ را پرداخت کردیم و فرآیند بازپرداخت سایر پروژه‌ها آغاز شده است و بیش از ۴۰ میلیون یورو بازپرداخت جدید دریافت کردیم. امیدواریم در نشست ریاض مجوز پرداخت‌های بیشتری را دریافت کنیم
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیخاندوزی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو گفت: امروز دومین جلسه همگرایی سیاست‌های ارزی برگزار خواهد شد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: جلسه بسیار مفصلی با حضور روسای کمیسون اقتصادی و دیگر کمیسیون‌های مجلس برگزار شد تا همگرایی بین دو قوه در موضوع سیاسیت‌های ارزی صورت پذیرد.
وی در انتها تصریح کرد: انشالله امروز دومین جلسه همگرایی برای سیاست ارزی برگزار خواهد شد و تصمیمات آن برای شما تشریح می‌شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
اعلام زمان و مکان بررسی مدارک آزمون استخدامی آموزگاری در فارس