ايران پتانسيل بالايي براي امتياز گرفتن از آمريکا و اروپا دارد/ ظريف از منظر عقلانيت سياسي عمل مي کند

خبرگزاري آريا- ظريف تکليف دارد از منظر عقلانيت سياسي و به آنچه که به نفع ايران است، عمل کند.
دکتر مهدي مطهرنيا، تحليلگر ارشد مسائل بين الملل، در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در تحليل خود از مواضع اخير ترامپ در موضوع برجام گفت:برجام يک معاهده بين المللي است که در يک سوي آن 5 قدرت بزرگ جهاني و آمريکا قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آمريکا به خوبي مي داند که در ميان قدرت هاي بزرگ جهاني اگر چه ابرقدرت بجاي مانده از متن نظام گذشته بين الملل است اما به همان نسبت ضربه پذير مي باشد. معاهده برجام که بر اساس توافقنامه ژنو شکل گرفته است توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد با زيرکي و درايت دکتر ظريف از پشتوانه محکم برخوردار شده و قطعنامه خاصي را به خود اختصاص داده است. اگرچه در آن قطعنامه و در درون برجام محدوديت هايي براي فعاليت هاي آينده ايران در يک دهه بوجود آمده است، اما زمينه هاي دستيابي ايران به انرژي هسته اي صلح آميز را با تاکيد بر غني سازي اورانيوم در داخل کشورمان فراهم کرده و از سوي ديگر امضاي 5 قدرت جهاني را نيز به همراه دارد، لذا امضاي برجام توسط 5 قدرت بين المللي و مهر و امضاي شوراي امنيت سازمان ملل، اين تعهد نامه بين المللي را از ارزش بالا برخوردار کرده است، به گونه اي که تخطي از آن به ويژه از سوي ايران و آمريکا موجب انتقاد بين المللي از آنها مي شود و به گونه اي درست را از نادرست در ميان افکار عمومي در دوسطح نخبگان و برگزيدگان و توده هاي مردم مشخص مي شود و اين هزينه بسيار بالايي را فراهم مي سازد.
اين کارشناس سياسي ادامه داد: بايد بر اين نکته توجه داشته باشيم ترامپ با وجود آنکه بازيگر نقش بازيگر ديوانه هنري کسينجر در ساختار قدرت کنوني آمريکاست اما در عين حال به خوبي مي داند که هزينه هاي بسيار بالايي در ساختار قدرت آمريکا و نظام بين الملل براي خروج احتمالي از برجام بايد بپردازد، لذا اين نکته بايد مد نظر قرار بگيرد که پاره کردن برجام با وجود جايگاه ابرقدرتي امريکا از نظام گذشته بين الملل، مي تواند هزينه گزافي را در دوران گذار نظم نوين جهاني از منطق گذشته به منطق آينده در بر داشته باشد و ترامپ آمادگي پرداخت چنين هزينه هايي را ندارد، لذا تلاش مي کند در چارچوب فعال ساختن تحريمهاي بيشتر عليه ايران خارج از مباحث مندرج در برجام و موضوع پرونده هسته اي و تحريک منطقه اي بر عليه ايران زمينه هاي لغو برجام را در تهران فراهم کند.
مطهرنيا در ادامه خاطرنشان کرد: اگر به اسناد موجود و تحرکات سازمان هاي امنيتي و اطلاعاتي اتاق هاي فکر آمريکا بنگريم آنها اميد داشتند در انتخابات رياست جمهوري ايران شخصي راديکال روي کار بيايد و از حسن روحاني به عنوان فرد عملگرا خلاص شوند تا بتوانند زمينه ايجاد فضاي مثبت در جهت بر هم ريختن برجام توسط تهران را فراهم کنند، ايران بايد بسيار هوشمندانه در برابر اين حرکت ترامپ عمل کند، بايد مر برجام در چارچوب قواعد پذيرفته شده نظارت بر برجام انجام پذيرد و اگر در آن تخطي شود از مسير مشخص شده در برجام در جهت فشار به آمريکا بهره برداري شود.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال که چرا ترامپ بر طبل جنگ با ايران مي کوبد؟، گفت:آمريکا بايد از هارتلندنو عبور کند و پس از عبور از نوهارتلند از منظر ژئوپوليتيکي و ژئو استراتژيک زمينه هاي گسترش قدرت آمريکا را به سمت آسياي خاوري به عنوان اولويت استرتژيک خود فراهم نمايد. ايران در کليدي ترين جغرافياي جهان قرار دارد، در جايي وصل کننده شرق و غرب از يکسو و شمال و جنوب از سوي ديگر است. در جنگ جهاني اول و دوم ايران وصل کننده خليج فارس به درياي خزر بوده است و سوي منازعه اصلي ميان شرق وغرب بوده و امروز ايران در دو سوي آسياي خاوري و آسياي باختري قرار دارد. ايران از نظر شمال ، جنوب ، شرق و غرب نقطه گره اي ژئواستراتژي جهاني محسوب مي شود و از اين جهت همواره از اهميت جدي برخوردار بوده است. اگر در جنگ جهاني دوم ايران پل پيروزي بود و لهستان از يک جايگاه ويژه برخوردار بود، بايد بپذيريم که همان ويژگي که ايران در آن زمان از يکسو و لهستان از سوي ديگر در ارتباط با مسائل اروپاي متفقين و متحدين داشت، هم اکنون براي ايران مطرح است چون با احتمال پيوستن ترکيه در دهه هاي آينده به اتحاديه اروپا ،اين اتحاديه همسايه ايران و از طرف ديگر خواهان اتصال به آبهاي آزاد از طريق خليج فارس در جنوب اروپا خواهد بود، لذا ايران نه تنها جغرافياي درگيري ميان آمريکا و چين است بلکه جغرافياي درگيري ميان آمريکا و اروپا نيز خواهد بود از اين جهت يک فرصت درخشان دارد تا اين وضعيت را درک کرده و با استراتژي هاي بسيار مثبت از تمام طرف هاي درگير امتياز بگيرد نه يک برگ امتياز دهي توسط قدرتهاي جهان از آمريکا شود.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا سياست اعمال فشار آمريکا بر ايران نتيجه خواهد داد؟،گفت:آمريکا هم اکنون فشارهاي متفاوتي را از دوران اوباما و قبل آن بر ايران تحميل کرده است و ايران در چارچوب نرمش قهرمانانه قرار گرفت. ادبيات حاکم بر فضاي رسمي سياست در ايران بر مبناي کاغذپاره بودن تحريمها، استقلال اقتصادي ايران در اثر تحريمها و تلاش ايران براي ايجاد فضايي که تحريمها افزايش پيدا کند، بوده است، به گونه اي که گفتند آنقدر تحريم کنيد تا تحريم دان تان پر شود، اکنون ايران خواهان برداشتن تمام تحريمها حتي تحريم هاي غير هسته اي است لذا استراتژين هاي آمريکايي بر طراحي گزاره هاي غير واقعي استراتژيک خود نمي پردازند بلکه آنها روي گزاره ها کار مي کنند و به خوبي دريافتند تحريم هاي فلج کننده ناشي از همکاري وزارت امور خارجه و خزانه داري آمريکا و اقدامات عملي در راه تنبيهي کساني که اين تحريمها را نقض مي کنند، ايران را پاي ميز مذاکرات کشانده است و هم اکنون با ورود سازمان اطلاعات ملي آمريکا به مثلث پنتاگون-وزارت خارجه و وزارت خزانه داري، آمريکا در پي ايجاد محاصره کاملتر ايران در آينده خواهد بود.
دکتر مطهرنيا در تحليل خود از اظهارات دکتر ظريف مبني بر اينکه خروج از برجام گزينه نهايي ايران خواهد بود؟، گفت:دکتر ظريف وزير امور خارجه ايران مکلف به مديريت ديپلماسي ايران در پرونده هسته اي است. ممکن است در ايران و در سطح بين الملل وي مورد خطاب و هجمه هاي بسياري قرار گيرد اما دکتر ظريف تکليف دارد از منظر عقلانيت سياسي و به آنچه که به نفع ايران است، عمل کند. آنچه که ظريف گفته است يعني تاکيد بر خروج ايران از برجام به عنوان گزينه نهايي يک گزاره بسيار مناسب در آينده ايران است. اگر از کوچکترين آشنايي با نوع سياست ورزي در آمريکا و ساختار قدرت در آمريکا و همچنين مسائل استراتژيک بين المللي برخوردار باشيم اين نکته بسيار واضح است که خروج ايران از برجام مقدمه اي براي تحرکات نظامي بسيار آشکارتر بر عليه ايران در حوزه خاورميانه با ابزار امت اسلامي در قالب حرکت عربي خواهد بود لذا آنچه که هم اکنون ظريف مي گويد يک گزاره بسيار جدي در حوزه منافع ملي و مصالح ديني ايران و امت اسلامي است.
وي در خصوص اظهارت دکتر ظريف مبني بر گفتگو با آمريکا در ارتباط با حوزه هاي ديگر در صورت حسن نيت آمريکا نيز گفت:حاکميت ايران خيلي چيزها را بايد بپذيرد.حاکميت ايران بايد زودتر از وقايع حرکت کند تا امتيازات بيشتري را کسب کند. اگر حاکميت در سال 84 مي پذيرفت که همين برجام را با همين ويژگي ها قبول کند، امروز ايران عضو سازمان تجارت جهاني بود و بسياري ديگر از امتيازات را بدون پرداختن هزينه هاي حتي مالي به دست آورده بود اما ايران همان برجام شبيه سال 84 را امروز قبول کرده است و با ترامپي روبه رو است که به واسطه وجود آمريکايي تباران ايراني دو تابعيتي به ايران اولتيماتوم مي دهد، پس قبل اينکه وقايع خود را به ما ديکته کند بايد بتوانيم جلوتر از وقايع حرکت کنيم.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۹۲۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وعده صادق جلوه بسیار روشنی از عقلانیت انقلابی

تعداد بازدید : 2 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی این عملیات ثابت کرد که ایران قوی می‌تواند سایه جنگ را از سر کشور بردارد و گزینه نظامی را از روی میز حذف کند. امروز می‌بینید که وقتی حماس با انعطاف آتش‌بس را می‌پذیرد، باز رژیم صهیونیستی به کودک‌کشی ادامه می‌دهد و این شرمی برای حامیان این رژیم است.    یکی از جلوه‌های این استیصال، مورد هدف قرار دادن کنسولگری ایران در دمشق بود و رهبر معظم انقلاب وعده دادند که این رژیم باید تنبیه شود که محقق شد.