دور جدید بازی «مقصرسازی» آمریکا/ باغِ سرمازده!/ مادر تحریمها و پدر سیاست
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۹۶۴۸۳
دادن امتیاز نفتی به شرکت بدعهد کشوری که نقش پلیس بد رادرمذاکرات بر عهده گرفته بود و بخشیدن سهم بازار خودروی کشور به کمپانی همین کشوری که جایگاه اصلی و هرسال میزبان تجمع منافقین است،برخورد مناسبی است؟
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
باغِ سرمازده!
علی اکبری در کیهان نوشت:
پس از آنکه وعده لغو بالمره تحریمها در روز اجرایی شدن برجام محقق نشد و برخی از مسئولین سازمان انرژی اتمی کشورمان که در عدم انجام تعهدات طرف آمریکایی سخن بر زبان آورده بودند، از سوی رئیس محترم جمهور، بیاطلاع از مسائل معرفی شدند و بعد از آن که برخی از دولتمردان محترم، سخن از دستاورد هیچِ برجام گفتند و مشخص گردید اوضاع آن گونه که معرفی میشود، بر وفق مراد نیست، جناب آقای روحانی مجدداً به صحنه آمده و اعلام کردند که در باغی برای ما باز شده و قرار است درختان این باغ، خیلی زود به ثمر نشسته و میوههای آن در دسترس همگان قرار گیرد و باید صبر کرد تا وقت میوه دادن درختان این باغ فرا رسد. دلسوزان، اقتصاددانان، صنعتگران، بازرگانان، کارگران و ... که از رکود سخن میگفتند، به انحاء مختلف تخطئه شده و به القاب غیرمحترمانه نواخته میشدند تا کسی جرئت نکند که در مقابل موافقان برجام، سخنی بر زبان جاری سازد و بر همین اساس برخی از این مخالفان با تصور این که شاید آن که اشتباه میکند، نه دولتمردان محترم، بلکه خود ایشان هستند که تعجیل میورزند و باید منتظر باشند که از ثمرات و میوههای باغ سرسبزی که در آن گشوده شده، منتفع گردند، زبان در کام گرفتند. صبری که هرچه گذشت نتیجهای جز تقویت باور قبلی یعنی بیثمر بودن برجام به همراه نداشت. اکنون اما با تصویب آنچه به عنوان مادر تحریمها در کنگره آمریکا تصویب شد، مشخص گردید که ظاهراً درختان باغ را سرما زده و شکوفههای آن را ریخته و دیگر امیدی به ثمر دادن این باغ نباید داشت.
برخی مسئولین دولت محترم که امضای وزیر خارجه آمریکا را تضمین قراردادی به این مهمی میدانستند اکنون که با چنین عهدشکنی از جانب آمریکا مواجه شده به ایراد سخنرانی پرداخته و میفرمایند که آمریکا همیشه عهدشکن بوده است و ما هیچگاه به آمریکا اعتماد نداشتهایم و آدمی را در تحلیل و افکار خود حیران و سرگردان میسازند که دولتی که اعتماد به آمریکا نداشته چگونه هیچ تضمین محکمی از طرف مقابل نگرفته و به امضا و سخن وزیر خارجه آمریکا دل خوش کرده و اگر اینان به آمریکا اعتماد داشتند، اوضاع چگونه بود؟ اما نکته جالبتر این که همچنان برخی از دولتمردان محترم، امید دارند که از این باغ سرمازده، محصول و میوه مرغوبی عایدشان شود و ظاهراً در پشت در این باغ، بست نشستهاند! ایشان اعلام میکنند که هنوز که اتفاقی نیفتاده و آنچه تصویب شده، چیزی جز همان تحریمهای موضوعی قبلی نیست و باید منتظر باشیم تا مشخص شود آیا این قانون در مسیر نهایی شدن قرار میگیرد یا خیر! یاللعجب از این همه اعتماد بهنفس! برخی دولتمردان آمریکایی با این توجیه که این تحریمها میتواند باعث برهم خوردن برجام و خروج ایران از این توافق گردد با چنین اقداماتی مخالفت میکنند و برخی از دولتمردان ما سعی در توجیه رفتار آمریکا دارند. باید اینگونه گفت که برادر بزرگوار! آیا اگر به دلیل بدعهدی آمریکا که در خوی استکباری و ذات خبیث این دولت نهادینه شده است، برجام نقض شود، شما که به عنوان سربازان این انقلاب در مذاکرات عمل کردهاید، متهم نقض عهد آمریکا شناخته میشوید که برای هر رفتار آمریکا، عذر و بهانهای میتراشید؟
برجام طفل نارسی است که اگر در ابتدا امید به این بود که بتوان با حمایت و مراقبت، آن را زنده نگه داشت و بزرگ کرد، به واسطه انفعال دولت محترم در برابر بدعهدی طرف مقابل و بیتوجهی به شروط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و مقاممعظم رهبری، دیگر امیدی بر آن نیست و مردهای است که برخی با خودفریبی، بر او لباس و تنپوشی پوشانده و تظاهر به شیرخوردن و بزرگ شدن آن مینمایند. نباید خود را فریب داد. سیاست اعتماد به آمریکا هیچگاه جواب نداده است و در آینده نیز جواب نخواهد داد. سخن از مذاکره مجدد و بازنگری در برجام و مسائلی از این قبیل، بیرون رفتن از چاله و افتادن در چاه است و ثمری جز خسران بیشتر نخواهد داشت.
دولتی که از گزینههای روی میز سخن میگفت و قائل به گفتوگوی با ایران قبل از تعلیق تمام فعالیتها نبود، زمانی که با بیست هزار سانتریفیوژ و غنیسازی بیست درصد مواجه شد، شروط خود را فراموش کرد و نامه فدایت شوم برای ایران ارسال کرد چرا که فهمید با قلدرمآبی نمیتواند با ایران سخن بگوید. اتفاقاً نگارنده با این جمله کلیدی آقای روحانی که کسی نمیتواند و نباید با ملت ایران با زبان تهدید سخن بگوید، موافقت صددرصدی دارد و معتقد است این جمله را باید همیشه متذکر شویم اما سؤال اساسی این است که چه زمانی کسی به خود جرئت نمیدهد با ایران با زبان تهدید سخن بگوید؟ زمانی که با پرتاب خودکار به سمت مذاکرهکننده آمریکایی یا فرستادن نامه الکترونیک میخواهیم پاسخ رفتار عهدشکنانه دشمن را بدهیم و در مقابل تمام بدعهدیهای دشمن، رفتار درخور و شایستهای را انجام نمیدهیم یا زمانی که با شلیک موشک به مرکز فرماندهی دشمن، پاسخ ترقهبازی او را داده باشیم؟ کلوخانداز را پاداش سنگ است! نباید خود را فریب داد و با ایجاد دوگانههای کاذب دولت با تفنگ و بیتفنگ، جنگطلب و صلحطلب و... از مقابله با دشمن طفره رفت. دولت محترم از کدام ابزار مناسب در قبال رفتار دشمن استفاده کرده است.
دادن امتیاز نفتی به شرکت بدعهد کشوری که نقش پلیس بد را در مذاکرات بر عهده گرفته بود و بخشیدن سهم بازار خودروی کشور به کمپانی همین کشوری که جایگاه اصلی و هرسال میزبان تجمع منافقین است، برخورد مناسبی است؟ پاشیدن بذر ناامیدی با گفتن جملاتی چون ایرانیان فقط در پخت آبگوشت مهارت دارند و عدم اعتماد به همین حداقل مهارت و واگذاری امتیاز به کشور و شرکت بیگانه برای طبخ غذا در قطارهای کشورمان و نمونههای بسیار دیگر از دیگر مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد. با این حجم واردات کالای مصرفی و بیتوجهی به آنچه به عنوان اقتصاد مقاومتی نامیده شده و باید محور اصلی رفتارهای اقتصادی کشورمان باشد، میتوان به مقابله با تحریم دشمن پرداخت؟
دولت یازدهم در پایان مسیر چهار ساله خود قرار دارد و مقرر است که جناب آقای روحانی که به عنوان منتخب مردم در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری معرفی شده است، کابینه و دولت جدید را تشکیل دهد. به نظر میرسد ادامه مسیر کنونی نتیجهای جز تشدید رفتار گستاخانه آمریکا و طرف غربی را به همراه نخواهد داشت. باید طرحی نو در انداخت و با رفتاری جهادی و انقلابی با دسیسه دشمن مقابله کرد. هرگونه مماشات و کوتاهی در این امر تبعات سنگینی برای کشور و مردم به همراه خواهد داشت. درگیر کردن ملت و دولت به مسائل فرعی و حاشیهای و غفلت از مسائل اصلی اگر توطئه و تلاش دشمن نباشد، قطعاً اقدام غافلان و ناآگاهان است. تلاش دولت دوازدهم باید بر مبنای تولید و اشتغال بر محور اقتصاد مقاومتی باشد. دل بستن به برجام و امید به برجامهای بعدی، سرابی است که دنبال کردن آن، جز خستگی و ناامیدی برای دنبالکننده آن ثمری نخواهد داشت.
مادر تحریمها و پدر سیاست
محمد واعظی در وطن امروز نوشت:
خبرهای مهم ملی و منطقهای پشتسرهم از راه میرسند. احتمالا مهمترینش خبر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از بازپخش سریال «دوباره ایران، دوباره تحریم» است. پل رایان گفته است: «لایحهای که ما با اکثریت آرا تصویب کردیم یکی از گستردهترین بستههای تحریمی در طول تاریخ علیه ایران است»! اشاره او به بستهای است که به «مادر تحریمها» مشهور شده که مجلس سنا هم یک روز بعد آن را تصویب کرد و بهرغم اهمیت آن، واکنش خفیفی از جانب دولت حسن روحانی در پی داشته است. تحریمهایی که سیر بررسی آن با ورود محمدجواد ظریف به نیویورک برای مذاکرات برجامی آغاز شد و با پایان سفر چند روزه او به نشانه بیاثری پروسه «تظلمخواهی نیویورکی» تیم مذاکرهکننده برجام، همچون بدرقهای تلخ، به تصویب رسید.
از خاطرات روزهای خوش تصویب برجام و ژستهای آنچنانی روحانی و ظریف و همکاران خاطره چندانی انگار باقی نمانده اما به جهت ذکر مصیبت هم شده، بد نیست به یاد آوریم روزی را که روزنامه شرق در تایید حسنظن دولت به تیم آمریکایی تیتر زد: «اطمینان تهران از اجرای برجام؛ امضای جان کری تضمین است»! و تمام!... مجلس نمایندگان آمریکا با 419 رای به مادر تحریمها درود فرستاد و فقط 3 نماینده با این طرح مخالفت کردند! همه «دموکراتها»؛ تکرار میکنیم، همه اعضای حزب جان کری و باراک اوباما به اتفاق آرا ایران را در شرایطی که حتی ترامپ معتقد است به مفاد برجام متعهد بودهایم، مستحق تحریم دانستند.
حواسپرتی!
آتیه برجام به حدی خراب است که حتی اگر دهها بازیگر و خواننده و آقازاده نیز همزمان کشف حجاب کنند و عکسهای خصوصیشان در شبکههای اجتماعی افشا شود، بعید است افکار عمومی ایرانیان و جهانیان از موضوع بسیارمهم تصویب «مادر تحریمها» منحرف شود. هر چند انتظار میرود کارفرمایان باز هم سفارش پروژه عملیات روانی سرکوب بدهند و مجریان نیز محتوای انحرافی تولید کنند.
برگردیم به اصل موضوع... انتظار همگانی این بود با توجه به اطلاع دولت از ارزیابی بسته تحریمی جدید در کنگره آمریکا، واکنشها به این کنش خصمانه مطابق برنامهریزی در عرصه دیپلماسی در دفاع از منافع ملی ایرانیان جدی و حساب شده باشد اما ظاهرا برنامهای برای تاثیرگذاری بر کنش خصمانه آمریکا در دست اقدام نیست. دولتمردان چه میکنند؟ اکنون به شما خواهیم گفت!
جنگ فیلها
صدای سوت خمپاره و تیر و ترقه کل فضای رسانهای زیستبوم مشترک اصلاحطلبان و کارگزاران را پر کرده است. کشتههای سیاسی پشته شدهاند و ریزشها در شبکههای اجتماعی آشکارا نارضایتی خود را اعلام میکنند. جنگ بر سر «کابینه دولت دوازدهم» پس از پایان نمایش «ما همه با هم هستیم» در اوج است و ظاهرا وقت و انرژیای برای دفاع از منافع ملی برای سهمخواهان نگذاشته است!
یکی از آشنایان دولت در تمثیلی قابل تامل دولت را به «کارفرما»یی تشبیه کرد که پیمانکارانش قبل از او پروژه را افتتاح میکنند و خودسرانه برای کارفرما صورتحساب صادر کرده و طلبکارانه بر مالک منت میگذارند!
رقیب نیز آرام ننشست و از موضع ضعف علم مطالبات را با یادآوری نقش دولت به عنوان «پیمانکار» مطالبات مردم و هجو کارگزاران با عبارت «کابینه حداقلی» در برابر «کابینه 24 میلیونی» مجدد بالا برد.
وقتی رقیب کوتاه نمیآید خشونتورزی توجیه مییابد. دقیقا از همین مقطع بود که بحث «ژن خوب» به میان آمد و در بهت و حیرت «رعیت»، صاحبان الیگارشی سیاسی به ژنهای مرغوب آقازادههای یکدیگر حمله بردند. داستان از پررنگ کردن مصاحبه پسر محمدرضا عارف در یک برنامه ضبطی آغاز شد اما دایره آن به واسطه نفرت جامعه ایرانی از فرهنگ «خودبرتربینی» و «رانتخواری» و «اصالتمحوری» برخی سیاسیون از یک پروژه عملیات روانی حزبی بسیار فراتر رفت.
ننگ بر ژن بازی!
مرور کوتاه و بلند نوشتههای مردم و روشنفکران مستقل حکایت از آن دارد که عمر سلطنت سیاسی و اقتصادی آقازادهها حقیقتا رو به زوال است. مردم دیگر زیر بار نمیروند که فرزندانشان مثلا در بلبشوهای سیاسی همچون ایام فتنه 88 پیشمرگ قدرتطلبی و سهمخواهی بیهنرترین آقازادههای دوتابعیتی شوند و دست آخر بچههای مردم «هزینه» بدهند و صاحبان ژنهای سیاسی و اقتصادی با گردن افراشته به لطف زد و بند پدر راهی لندن و واشنگتن و پاریس شوند و چند سال بعد مثلا با مدرک دستکاری شده دانشگاه «الف» و «ب» برای تصاحب پست وزارت و وکالت با سلام و صلوات راهی وطن شوند!
وقتی رذیلهای سیاسی در بعد اجتماعی به لطف بازی رقابتی سطح پایین 2 حزب، درونی و نهادینه شد، نجاتش از زیر دست و پای مردم سخت میشود و پرهزینه!
توفیق از اوست
مخلص کلام اینکه فعلا مجال برای پیگیری تحریمهای جدید و نقض برجام و رسیدگی به وضعیت نابسامان بانکها و کارخانجات تولیدی و بیکاری نیست. سرها در گریبان سیاستبازی حزبی است و رقابت برای تصاحب کرسی در کابینه تنگاتنگ! هنوز معلوم نیست اصلاحات برنده میشود یا کارگزاران! نمیشود پیشبینی کرد پشت انشقاق و قهر ناطقنوری چه ماجرایی است. بعضی هنوز به جمعیت بریده از 2 حزب با اهداف نزدیک به ملیگرایی امید دارند و در جنگ 2 گروه غالب، سهمی نیز برای آنها قائل هستند. باید منتظر ماند و صحنه را تماشا کرد. زمین بیپدر و مادر سیاستورزی از آن هر طیف و جناحی که شد دست آخر آرزوی توفیق برای مردم و خدمتگزارانشان برای ما فرض است. و منالله التوفیق!
دور جدید بازی «مقصرسازی» آمریکا
امیرحسین یزدان پناه در خراسان نوشت:
شواهد نشان می دهد که آمریکا کم کم خود را برای دوره جدید مقابله با ایران به خصوص در چارچوب توافق هسته ای آماده می کند. دوره ای که به گفته تحلیل گران و مقامات آمریکایی یک هدف باید دنبال شود: نقض برجام بدون آن که آمریکا «مقصر» باشد. این توصیه را 3 روز پیش «باب کورکر» رئیس کمیته روابط خارجی سنا خطاب به ترامپ کرده بود: «...شما فقط یک بار میتوانید توافق را پاره کنید. وقتی شما این کار را انجام دهید که هنوز اتفاق بدی نیفتاده است [همه علیه شما خواهند بود]... [بنابراین] صبر کنید...وقتی سختگیری کردید، مثلا فرض کنید که به آنها گفتید که باید از فلان تأسیسات بازرسی شود و آنها اجازه ندادند، آن وقت این کار را بکنید[وقتش است که توافق را پاره کنید]...هدف این است که برهم زدن توافق، کار ایران باشد، نه آمریکا...».
اکنون می توان جمله ابتدایی این یادداشت را دقیق تر نوشت؛ شواهد نشان می دهد که آمریکا کم کم خود را برای نقض برجام و مقصرنمایی ایران آماده می کند. موضوعی که خبرهای 2 روز اخیر آسوشتیدپرس و نیویورک تایمز نشان می دهد وارد فاز جدیدی شده و با صراحت می توان گفت که دور جدید بازی «مقصرسازی» (blame game) توسط آمریکا آغاز شده است. اتفاقات اخیر در حوزه برجام را باهم مرور می کنیم:
2 هفته پیش، پس از آن که ترامپ در یک جلسه 60 دقیقه ای، به نوشته روزنامه های آمریکایی 55 دقیقه تلاش کرد تا پایبند بودن ایران به برجام را تایید نکند، ناچار شد برای دومین بار تایید کند که ایران تعهداتش را به برجام را اجرا کرده است. چیزی که البته آژانس دست کم در 6 گزارش رسمی خود تایید کرده است؛ اما گزارش های بین المللی برای ترامپ محلی از اعراب ندارد. پس از این تایید علی الظاهر اجباری، دونالد ترامپ یک تیم را تعیین کرد تا ظرف 3 ماه اجرای تعهدات از سوی ایران را بررسی و به هرنحو ممکن کاری کنند که او دیگر مجبور نباشد اجرای برجام توسط ایران را تایید کند.
حتی خود ترامپ این موضوع را در گفت و گوی هفته گذشته اش با وال استریت ژورنال مطرح کرد.اتفاق سوم مرتبط با برجام در هفته های اخیر، تصویب طرح تحریمی جدید در کنگره آمریکا بود. طرحی که به تصویب اکثر قریب به اتفاق اعضای 2 مجلس آمریکا رسید و تنها 5 نفر از حدود 530 قانونگذار آمریکایی به آن رای منفی دادند! یک رای تقریبا «اجماعی» که نشان دهنده رویکرد حاکمیت آمریکا یعنی هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان نسبت به ایران است. مصوبه ای که نقض 2 ماده برجام است و روح آن را زیر پا می گذارد. اتفاق چهارم اما همان نکته ای است که «باب کورکر» هفته پیش گفته بود؛ درخواست بازرسی از اماکن نظامی ایران. براساس گزارش هایی که آسوشیتدپرس و نیویورک تایمز منتشر کرده اند «دولت آمریکا در صدد بازرسی از سایتهای نظامی ایران است».
آمریکا چه در 2 سال آخر دوره باراک اوباما و چه در 6 ماهی که از روی کار آمدن ترامپ می گذرد، اجازه نداده است که ایران از منافع خود در برجام استفاده کند و با نگه داشتن شمشیر گسترش تحریم ها روی سر ایران، عملا بسیاری از نهادهای مالی و اقتصادی و تجاری را از مسیر معامله با ایران کنار زده است. اما تحولات و مواضع اخیر دولتمردان آمریکا نشان می دهد که سناریوی جدیدی چیده شده؛ به این ترتیب که با تصویب تحریم های جدید در کنگره، افکار عمومی ایران را تحت تاثیر قرار دهد و در سناریوهای بعدی، ایران را منفعل کرده، مقصر نقض توافق جلوه دهد. بنابراین هرگونه اظهارنظر و واکنش عملیاتی مقابل این سناریو نیازمند فکر و تحلیل دقیق نسبت به قدم های بعدی غرب خواهد بود. در این موضوع نقش دولت هیئت نظارت بر اجرای برجام و نیز منتقدان به شدت حساس و حیاتی است. لذا در در شرایطی که طراحی پیچیده ای علیه ایران درحال برنامه ریزی است، برای مقابله با این سناریوی جدید باید 3 اصل را همزمان با هم به کار برد:
1-حکمت و هوشمندی در تصمیم گیری: قطعا برای مقابله با زیاده خواهی های آمریکا باید تاکتیک های دقیق طراحی کنیم. این تاکتیک ها باید هوشمندانه، به دور از واکنش های احساسی و غیردقیق طراحی شود تا هم سناریوی آمریکا را خنثی کند و هم ایران را در بازی مقصرسازی گرفتار نکند. در این فضا هرگونه تهییج غلط، انتقادهای غیر دقیق یا شعارهای غلط و به دور از واقعیت یا مچ گیری های سیاسی نادرست، می تواند عرصه را به نفع دشمن رقم بزند؛ لذا منتقدان باید مراقب باشند که افکار عمومی را به مطالبات نادرست سوق ندهند.
2- برخورد عزتمندانه و مقتدرانه: واقعیت این است که آنچه را رخ می دهد به جز رویکرد همیشگی آمریکا در قبال ایران باید نتیجه 2 رویکرد غلط در داخل نیز دانست. اول این که اگر در دوره مذاکرات برخی خلل و فرج های توافق بهتر گرفته می شد امروز دست ما مقابل آمریکا پرتر بود. دوم هم این که متاسفانه برخی مواضع انتخاباتی دولت به خصوص شعار «رفع تحریم» گرچه آرای رئیس جمهور را افزایش داد اما به رئیس جمهور تاجر مآب آمریکا این پیام را داد که حالا که ایران می خواهد تحریم ها را رفع کند، پس چه بهتر که این رفع تحریم ها را گرانتر به ایران بفروشد! از این رو در مقابل سناریوی جدید آمریکا باید مبتنی بر مبانی انقلاب اسلامی اصل «عزت» مردم ایران را رعایت کرد و مراقب بود که در موضع گیری ها، «استقلال» ایران، «غرور ملی» و «عزت» مردم خدای ناکرده قربانی مواضع ضعیف و از سرترس نشود. لذا هیچ کس حق ندارد مقابل رجزخوانی های آمریکا، مواضعی داشته باشد که خدای ناکرده بوی عقب نشینی بدهد.
3- حفظ وحدت: لازمه عبور از بحران ها، به خصوص مقابله با تهدیدات دشمن، بهره مند بودن از یک سرمایه اجتماعی یکپارچه و متحد است. لذا هرگونه دوقطبی سازی فضای کشور یا تضعیف کردن توان دفاعی با حرف ها و طعنه ها یا اتهام زنی به نیروهای مسلح، درحالی که مورد هجمه دشمن نیز هستند، بازی در زمین دشمن است. در این راه مناسب ترین برخورد این است که مسئولان اجرایی در حوزه داخلی توان خود را به حل مسائل اقتصادی و معیشتی کشور و مردم متمرکز کنند و در حوزه خارجی نیز با دیپلماسی انقلابی و تاکتیک های هوشمندانه، دشمن را از دستیابی به اهدافش در بازی مقصرسازی بازدارند.
شایسته گزینی یا سهمیه سالاری
سیدمسعودشهیدی در رسالت نوشت:
اگر فرزند هر یک از ما ، به بیماری مهلکی مبتلا شود ، به دنبال بهترین پزشک متخصص می گردیم و از هرکس پرس و جو میکنیم تا بهترین را پیداکنیم و معالجه فرزندمان را به او بسپاریم. در انتخاب پزشک ، صلاحیت و شایستگی او برای معالجه فرزندمان را در اولویت قرار میدهیم نه حزب ، گروه ، قوم ، قبیله ، جنسیت و نژاد اورا . عشق به فرزند سبب می شود فقط به شایستگی پزشک فکرکنیم و گرایشات حزبی و قبیله ای را رها کنیم . در مورد انتخاب کابینه نیز اگر عشق به وطن ، عشق به مردم و عشق به اسلام داشته باشیم ، و قصدمان نجات کشور باشد ، فقط به توان و کارآمدی و شایستگی وزیر فکر می کنیم نه به حزب و گروه و قبیله و جنسیت و نژاد او . این روزها هرچه به تاریخ تحلیف و معرفی کابینه نزدیک می شویم ، سهمیه طلبی برخی از احزاب پر رنگ تر و شایسته طلبی آنها کم رنگ تر می شود ، تا جایی که برخی از سیاسیون ، خجالت و حیا را کنار گذاشته و رسما و علنا به رئیس جمهور می گویند ما باعث پیروزی شدیم ، باید سهم خود را بگیریم .
این سهمیه را گاه صد در صد و گاه هفتاد یا پنجاه درصد کابینه ذکرمی کنند و گاه تهدید میکنند که در صورت رعایت نشدن سهمیه ، رئیس جمهور را هنگام رأی اعتماد ، یا پس از آن در هنگام کار، با مشکل مواجه خواهند کرد . این فشارها و تبلیغات فرصت طلبانه و انحصارخواهانه ،چنانچه مؤثرواقع شود ، روند صحیح و خردمندانه گزینش و چینش کابینه را دچار اخلال میکند . دخالت دادن گرایشات خانوادگی ،حزبی ، گروهی ، قومی ، قبیله ای ،فامیلی ، نژادی ، جنسی و منطقه ای سبب می شود ، شایسته گزینی و شایسته سالاری از صحنه انتخاب ،حذف شود . آنها که درد دین دارند ، درد وطن و درد ملت دارند ، دلسوزانه ، به دنبال شایسته ترین ها هستند تا معضلات مردم حل شود و آنها که درد حزب و گروه و درد قدرت دارند ، به دنبال سهمیه اند تا لقمه چرب تری از سفره دولت نصیب شان شود .
آقای رئیس جمهور ،در دوره دوم ، با پشتوانه 24 میلیون رأی ، که بسیار فراتر از سرمایه اجتماعی احزاب است ، بدهکاربه هیچ حزب و گروهی نیست ومی تواند با استقلال ، فقط شایسته گزینی را در دستور کار خود قرار دهد و کابینه ای قوی تر و موفق تراز گذشته داشته باشد . معیارهای شایستگی چیست ، در منابع معتبر اسلامی و از جمله در فرمان حضرت علی (ع)به مالک اشتر ، در قانون اساسی ، در سخنان حضرت امام (ره) و به ویژه در وصیت نامه حکیمانه امام و در سخنان رهبر عزیزمان ، صدها بار معیارهای شایستگی کارگزاران نظام اسلامی ، جزء به جزء بیان شده ، و در هیچ یک از آنها عضویت در یک حزب سیاسی یا یک قوم وقبیله و جنس ، معیار شایستگی قلمداد نشده . معیارهای شایستگی ، فراتر از دسته بندی های اجتماعی و سیاسی است . باید بر اساس این معیارها ، شایسته ها را شناسایی و برای مسئولیت ها معرفی و انتخاب کرد . تقوا و پاکدامنی و پاکدستی ، کاردانی و کارآمدی و پرکاری ،مدیر و مدبر بودن ، مردمی بودن ، مردم دوست بودن و مرد م گرا بودن ،شجاعت ، غیرت و روحیه انقلابی داشتن و دشمن شناس بودن ، نمونه هایی از معیارهای شایستگی مسئولان است.
اگر حجاب قبیله گرایی نباشد ، دیدن و پیدا کردن معیارها ودیدن و پیدا کردن مصداق ها دشوار نیست . در روز های اول انقلاب ، یافتن مدیر شایسته ، بسیار دشوار بود ،عموماً ، متعهد ها متخصص نبودند و متخصص ها متعهد نبودند ، اما امروز پس از 38 سال حیات نظام اسلامی و تربیت شدن مدیران بسیار، این مشکل حل شده و انتخاب وزیران شایسته که هم متعهدند و هم متخصص و باتجربه، کار دشواری نیست .نام صدها مدیر برجسته کشور و کارنامه عملکرد آنها پیش روی ماست و اگر هدف ، شایسته گزینی باشد و هواهای نفسانی و قبیله گرایی دخالت نکند ، گزینش هیئت دولت کارآمد از میان این مصداق ها کار دشواری نیست .
آنچه کار را دشوار می کند ، سهمیه طلبی احزاب است که نه مبنای شرعی دارد و نه مبنای عقلی و قانونی و مانع اصلی برای شایسته گزینی است . وقتی سهمیه گرایی ، جای شایسته گرایی را می گیرد ، افرادی وارد کابینه می شوند که از ، صلاحیت و توانایی لازم برای اداره امور برخوردار نیستند ، هماهنگی داخلی برای پیشبرد برنامه دولت ندارند و لذا موجب شکست برنامه های دولت می شوند . هر حزب سیاسی و هر قوم و قبیله و هرنژاد و جنسیت ، اگر دلسوز کشور و ملت باشد ، باید قبل از آنکه به سهم خود در کابینه فکر کند ،
به سرنوشت ملت خود فکر کند و در جستجوی شایسته های ملت باشد . این شایسته ها ممکن است در قبیله ، گروه و حزب او باشند و ممکن است در قبیله ، گروه و حزب او نباشند . باید شایسته ها را یافت ، معرفی کرد و راه خدمت را برای آنها گشود . آنها که دلسوز کشورند ، اگر باورکنند که دولت در بیماری مهلک اقتصادی قرار دارد ، در شایسته گزینی همت بیشتری مبذول خواهند نمود . شرایط کنونی دولت شرایط یک بیمار محتضر است که اگر طبیب حاذق انتخاب نشود ، از دست خواهد رفت .این یک اغراق و بدبینی نیست ، اخبار محرمانه هم نیست . دوست و دشمن می دانند که دولت ما ، با کار و درآمد ش زندگی نمی کند ، بلکه با فروش سرمایه اش زندگی می کند .
نفت خام ، سرمایه ملت است . فروش نفت خام و واردات کالا ، و متمرکز شدن هشتاد درصد اقتصاد کشوردر دولت ، و زمینگیر شدن بخش خصوصی و تعاونی ، از نظر علم اقتصاد ، حیات و زندگی
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۹۶۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنعانی تحریمهای جدید آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه اقدام سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریمهایی علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، همچنین قطعنامه پارلمان اروپا و طرح ادعاهایی علیه کشورمان را به شدت محکوم و از همراهی معدود کشورهایی در اروپا از رویکرد ظالمانه دولت آمریکا انتقاد کرد.
کنعانی افزود: ظرفیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران متناسب با نیاز آن در تامین امنیت و منافع ملی، حفاظت از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و دفاع مشروع و بازدارنده در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز خارجی است و جمهوری اسلامی ایران از شرکای مهم جامعه جهانی در تأمین صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی و مبارزه با تروریسم بینالمللی است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی تصریح کرد: توسل به ابزار تحریم علیه ظرفیتهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران نه تنها خللی در عزم و اراده دولت و مردم ایران در افزایش اقتدار ملی با هدف دفاع مشروع و قاطع از حاکمیت و تمامیت سرزمینی و امنیت و منافع ملی ایران ایجاد نمیکند، بلکه برخلاف میل تحریم کنندگان، تحریمها را به فرصتی برای خودکفایی و خوداتکایی در تقویت و توسعه ظرفیت دفاعی و نظامی ایران تبدیل کرده است.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی از رویکرد دوگانه پارلمان اروپا در موضوع حمله رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و دفاع مشروع ایران شدیدا انتقاد کرد و گفت: جای تأسف است که پارلمان اروپا در قطعنامه خود نسبت به اقدام متجاوزانه و ناقض قوانین و حقوق بینالملل رژیم صهیونیستی به مقر دیپلماتیک ایران و شهادت مستشاران رسمی ضدتروریست ایرانی، صرفا به ابراز تأسف بسنده کرده است، اما اقدام مشروع ایران علیه رژیم یاد شده در چارچوب حق ذاتی دفاع مشروع را شدیدا محکوم میکند!
سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: چرا پارلمان اروپا از پرداختن به منشأ و عامل اصلی بروز تنش و ناامنی در منطقه که ریشه در اشغالگری و رویکرد جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اسرائیل در کشتار مردم فلسطین و نیز نقض مکرر قوانین و حقوق بینالملل توسط این رژیم جعلی دارد، طفره میرود و در مقابل همسو با سیاست آمریکا از رژیمی حمایت میکند که اصل و اساس ناامنی و تنش در منطقه در طول هشت دهه متمادی است!
کنعانی همچنین با روشن و شفاف توصیف کردن سیاست و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران اوکراین و با رد مجدد ادعاهای مربوط به استفاده از تسلیحات ایران در جنگ اوکراین تاکید کرد: اگر آمریکا و اروپا عزم صادقانهای داشته باشند، جنگ در اوکراین و جنگ علیه غزه در سریعترین زمان ممکن خاتمه خواهد یافت، اما آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اصرار دارند که در مسیر غلط تاریخ حرکت کنند و به جای کمک به توقف جنگ، بر آتش آن بیفزایند و وقت خود را مصروف اتهام زنی به دیگران کنند.
کنعانی تاکید کرد: بسیاری از ملتها و دولتها به خصوص در منطقه غرب آسیا دیگر هیچ امید و اعتقادی به نقش آمریکا و متحدان اروپایی آن در کمک به برقراری ثبات و امنیت در منطقه ندارند.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود؛ این دولت و مردم ایران هستند که باید از آمریکا و اروپا به دلیل نقض توافق هستهای و ایفای نقش مخرب در ثبات و امنیت پایدار در منطقه سؤال و طلبکاری کنند، نه اینکه این دولتهای ناقض عهد و پیمان، خود را جای طلبکار و مدعی نشانده و به گستاخی بر فهرست تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران بیفزایند.
کنعانی خاطرنشان کرد: اگر رشادت و جانفشانی سپاه پاسداران و مستشاران شهید ضد تروریست سپاه در منطقه نبود، تروریسم داعشی تا پشت درب پارلمان اروپا و قلب آمریکا نفوذ کرده بود و امنیت منطقه و جهان را بیش از پیش تهدید میکرد، حال چگونه پارلمان اروپا وقیحانه خواستار گنجاندن تنها نیروی واقعی ضدتروریسم جهان در فهرست تروریسم میشود؛ مگر اینکه تصور کنیم گروههای تروریستی در راستای اهداف و منافع نامشروع آمریکا و معدود دولتهای اروپایی و رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به بیثباتی و ناامنی در منطقه غرب آسیا عمل میکنند!
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در پایان بار دیگر تاکید کرد: تکرار رویکردهای غیرقانونی و اشتباه توسل به ابزار تحریم و فشار از سوی آمریکا و تبعیت برخی دول اروپایی از واشنگتن، هیچ حق و مشروعیتی برای ادعاهای آنها از منظر حقوقی و بینالمللی ایجاد نمیکند و آنها باید زمانی پاسخگوی این ادعاها و اقدامات ظالمانه خود علیه دولت و مردم ایران باشند.
انتهای پیام/