تشکیل کمیسیون فراقوهای برای بررسی و ارائه راهکار درباره خشونت علیه کودکان
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۹۷۲۹۴
یک وکیل دادگستری گفت: آسیبشناسی در مورد رفتارها علیه اشخاص به ویژه اطفال با توجه به تربیت، فرهنگ، سن و جنس و شیوه هنجار خانواده فرد باید متفاوت باشد و ما با یک الگوی آسیب شناسی نمی توانیم چرایی و چگونگی رفتار افراد را ارزیابی و تحلیل کنیم.
علی نجفی توانا در گفتوگو با ایسنا در بررسی جرمشناختی آزار و اذیت کودکان گفت: کودک آزاری و سوءاستفاده از اطفال اعم از جسمی و جنسی در سه قالب اعم از چرایی، واکنش های قانونی و راهکارها برای پیشگیری قابل تحلیل و بررسی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اظهار کرد: بحث آسیب شناسی کودک آزاری در دنیا و کشور ما ثابت کرده که معمولا آنانی که دست به کودک آزاری می زنند، خود قربانی خشونت بوده اند و شیوهای جز خشونت و پرخاشگری در مقابل دیگران نیاموخته اند. اصولا در دنیای سنتی و حتی در شرایط مدرن و پسامدرن فعلی رفتار والدین بازتاب چگونگی مراحل رشد روانی آنها در دوران کودکی است؛ البته دانش افزایی، تربیت و مطالعه و خودسازی می تواند بخشی از مشکلات تربیتی دوران کودکی را خنثی کرده و رفتار فرد را اصلاح کند.
وی اضافه کرد: به عبارتی استعداد اصلاح پذیری و تغییر هنجارها در انسان ها یک امر طبیعی و همیشگی است به شرط آنکه اطلاعات نامطلوب و ضد ارزشی دوران زندگی گذشته فرد که در ذهن او نهادینه شده جای خود را به اطلاعات جدیدتر و شخصیت ساز متفاوت و مناسبی بدهد. به همین دلیل است که می توان همیشه امیدوار بود که افراد نابهنجار، پرخاشگر، عصبی و بزهکار اصلاح شوند همانند بیماری جسمی، بیماری رفتاری و روحی قابل اصلاح است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آسیب شناسی در مورد رفتارها علیه اشخاص به ویژه اطفال با توجه به تربیت و فرهنگ و سن و جنس و شیوه هنجار خانواده فرد باید متفاوت باشد و ما با یک الگوی آسیب شناسی نمی توانیم چرایی و چگونگی رفتار افراد را ارزیابی و تحلیل کنیم.
این حقوقدان با بیان اینکه متاسفانه موضوع کودک آزاری در کشور ما، داستان قدیمی است، چنین ابراز عقیده کرد: اولا با سوءاستفاده از حدیث «أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک» یعنی تو و اموالت برای پدرت میباشی و سوءاستفاده از متن قانون که اگر پدر و جدپدری فرزند خود را بکشد یا مالش را به سرقت ببرد مجازات نمی شود، موجب شده که این گونه تصور شود که در امر تربیت هر کاری می شود کرد، حتی اگر به ضرب و جرح کودک منجر شود؛ به همین دلیل شورای محترم نگهبان در یک تحلیلی که از لحاظ علمی قابل دفاع نیست، قانون مربوط به کودک آزاری سال 83 را به گونهای تصویب کرد که مجازات والدین از آن حذف شد، در صورتی که بخش اعظمی از کودک آزاری حتی سوءاستفاده جنسیتی توسط والدین یا اقوام است که بر کودکان روا داشته می شود. ناگفته نماند که کودک آزاری توسط اشخاص دیگر که در قانون آمده مانند جرایم عادی قابل مجازات است.
نجفیتوانا تاکید کرد: چرایی کودک آزاری اعم از اینکه از سوی والدین باشد یا افراد غریبه عمدتا ناشی از اختلال شخصیتی است، اختلالی که خود ناشی از قربانی شدن شخص در دوران کودکیاش است. قطعا اگر ما کاری را که می توانستیم با سعید حنایی - یکی از قاتلان زنجیرهای ایران که در مشهد به انجام قتل زنان خیابانی می پرداخت - و سایرین انجام دهیم، یعنی مطالعات و تحقیقات روان شناختی و جرم شناختی، درمی یافتیم این افراد قبل از اینکه به دلیل نیاز جنسی دست به چنین اقدامی زده باشند، بیشتر برای ارضای یک حس ناشناخته یا امیال سرکوفته در ضمیر ناخودآگاهشان مبادرت به چنین اقدامات حیوانی کردهاند.
این وکیل دادگستری ادامه داد: در خصوص اختلالات شخصیتی فراموش نکنیم اطفال وقتی در دوران کودکی در مراحل دهانی و دفعی و فالوس قرار دارند، تمام هنجارهایی که نسبت به آنها روا می شود، مانند اثر نقش بر سنگ را در خود نگه میدارند و به عنوان یک الگوی رفتاری حفظ می کنند و در زمانی که اقتضای رفتار متقابل و واکنش متناسب با آن ذخیره رفتاری را پیدا کردند نسبت به افراد غیر روا می دارند. باید بدانیم که اکثر خشونت های جنسی و اختلالات جنسی و مشکلات رفتاری خشن ناشی از محرومیت ها و خشونت های دوران کودکی است و عمدتا این افراد خود قربانی خشونت دوران کودکی بودهاند.
نجفی توانا اضافه کرد: قوانین اکثر کشورها در مورد اینگونه جرایم، روش سخت و محکم و شدیدی است و در اکثر کشورها این نوع جرایم با حداکثر مجازات اعم از اعدام یا حبس ابد یا حبس جنایی مورد مواخذه و واکنش قضایی قرار میگیرند. در کشورما هم تجاوز جنسی به عنوان تجاوز به عنف دارای مجازات حد شدید در حد اعدام است. در مورد مجازات کودک آزاری اگر توسط اشخاص غیر باشد، قانون به عنوان ضرب و جرح یا به عنوان صدمات بدنی مجازات خاصی برای حمایت از کودکان در مقابل افراد غربیه پیش بینی کرده است. متاسفانه در قانون مصوب 83 والدین از مجازات مبرا شده اند، در حالی که آمارها نشان می دهد اکثر قتل های ناشی از خفه کردن، لگد زدن، با چکش سر را کوبیدن یا با سیگار سوزاندن یا سایر رفتارهای خشن و صدمت بدنی توسط والدین انجام می شود و بعد از آن توسط ناپدری و نامادری و بعد توسط معلمین و مدارس و کودکستان ها و به عنوان استثنا توسط افراد غریبه و برخی اوقات هم از سوی اشخاص معتادی که از افراد سوءاستفاده می کنند، انجام می شود.
نجفی توانا یادآور شد: مجازات راه حل مبارزه با این نوع رفتارها نیست، ما باید والدین را از طریق کودکستان ها، دبستان ها و دبیرستان ها آموزش دهیم و انجمن والدین تشکیل دهیم و شهرداری ها و رسانه ها باید به والدین بیاموزند که چگونه پیشگیری وضعی کنند، و الا امکان جلوگیری از این رفتارها در مقابل ملتی که عمدتا دچار ناراحتی روحی و روانی هستند، وجود ندارد.
وی افزود: راه حل دیگر در مقابله با این جرایم رویکرد پیشگیری است. همانطور که گفتم رفتار انسان ناشی از تربیت گذشته انسان است. ما انسان ها زندانی شخصیتی هستیم که در گذشته ساخته شده؛ لذا برای اصلاح رفتارها باید از دوران کودکی شروع کنیم. اولین اقدام در این زمینه آموزش والدین است؛ زیرا 98 درصد والدین ایرانی یا نمی دانند چگونه رفتار کنند یا اگر می دانند نمی توانند آن را انجام دهند، زیرا نه زمان آن را دارند و نه از لحاظ عصبی، تعادل و ظرفیت تربیت رسانی مناسب دارند و یا اصولا تربیت آنها توسط مدارس و کودستان ها و جامعه و یا اخیرا فضای مجازی خنثی می شود و چنین است که ما با آموزه های خشن سوءاستفاده های جنسی پرورش می یابیم و سپس آن را به کودکان منتقل می کنیم.
نجفیتوانا با بیان اینکه راه حل دیگر غیر از آموزش، پیشگیری وضعی است، گفت: افزایش دوربین ها در مقاطع ورودی و خروجی شهرها و ایجاد گارد یا پلیس پیشگیری برای حمایت از کودکان به ویژه سازماندهی اتوبوس ها یا مینی بوس ها و وسایل نقلیه عمومی مخصوص کودکان از جمله کارهایی است که می تواند مشکلات را تا حدی کاهش دهد، اما بهترین روش انتقال آموزه های متعارف به والدین و فرزندان است.
وی یادآور شد: یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن این است که عمده سوءاستفاده کنندگان جنسی متعلق به خانواده های متوسط، پایین و فقیر هستند، آنان که محرومیت های اجتماعی و اقتصادی فراوان کشیده اند و به نوعی خود قربانی بوده اند و حمایت های لازم از آنها نشده است که معمولا عاطفه و مروت انسانی را از دست می دهند و همین امر موجب می شود که خوی حیوانیت در برابر خوی انسانیت افزایش یابد و در برخورد با افراد با روشی غیرانسانی برخورد کنند.
این حقوقدان خاطرنشان کرد: برخی معتقدند که باید در این خصوص مجازاتها را تشدید کرد. من معتقدم چنین راه حلی مناسب نیست. ما هر جا که به مجازات متوسل شدیم، یعنی بی توجه به صورت مساله و علت مساله یک رویکرد ظاهری و شکلی و بیرونی از خود نشان دادهایم و این روش مناسب نیست. باید ریشهها را خشکاند و خشکاندن ریشههای خشونت و جرم جز با پیشگیری عمومی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ممکن نیست و باید برویم در سطح قوای سه گانه جست و جو کنیم و در یک کمیسیون فراقوهای این نوع خشونت ها را بررسی و سپس راه حل آن را ارایه دهیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۹۷۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه کودکی نداریم که درباره «جیغ و دست و هورایش» صحبت کنیم
بازنگری در فرمول «جیغ و دست و هورا» در ساخت برنامههای تلویزیون به عبارتی تبدیل شد که همه دربارهاش صحبت میکنند. مجری قدیمی که اعتقاد دارد از آن برنامههای جذاب و کودکانه خبری نیست که بیاییم درباره اینکه جیغ و دست و هورا باشد یا نباشد صحبت کنیم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز بحثهای متفاوتی درباره فقدانِ محتوا برای خردسالان، کودکان و نوجوانان در تلویزیون میشود، برنامههایی که خلاقیت و نوآوری ندارند و فقط برخی از کاراکترهای کودکانه به فرمول جیغ و دست و هورا روی میآورند. در گذشتهای نه چندان دور درباره این نکته صحبت شده بود اما انتقاد هنرمند پیشکسوت کودک در جریان جشنواره عروسکی تلویزیون (عروسکخونه) دوباره انتقادات را به این سمت آورد.
روز گذشته با یکی از پزشکان حوزه کودک در خصوص دعوت کودکان به جیغ و دست و هورا صحبت کردیم که او هم اعتقاد داشت ایجاد نشاط درونی باید در دستور کار تلویزیونیها قرار بگیرد نه یک تخلیه انرژی آنی و لحظهای؛ که البته این اتفاق هم در نوعِخودش لازم است اما کامل و جامع نیست.
الهه رضایی مجری و برنامهساز قدیمیِ تلویزیون است که شاید بهترین سالهای کودکانه شبکه یک با اجرای او در خاطرهها مانده باشد؛ او در جریان گفتوگو با خبرنگار تسنیم بارها به جملهای اشاره کرد که انتقاد بسیاری از کاربلدها و قدیمیهای عرصه کودک است؛ متأسفانه کودک و نوجوان در کشور ما به فراموشی سپرده شده و دغدغه نیستند. چرا که به تعبیرِ رضایی، ما استعدادها و تهیهکنندگان قدرتمندی در حوزه کودک داریم که بخشی از آنها کنار گذاشته شدند و یا به ورطه فراموشی سپرده شدند.
او در این گفتوگو، دست و جیغ و هورا را آفتِ برنامهسازی کودک عنوان کرد و گفت: امروز برنامههایی ساخته میشود که آهنگی میزنند و مجری فریاد میزند دست و جیغ و هورا! یا بچههایشان را میآورند تا دیده شوند، این برنامهسازی نیست!
جیغ و دست و هورا برای تخلیه انرژی خوب است نه برنامهسازی تلویزیون!
این مجری قدیمی تلویزیون به خبرنگار تسنیم گفت: جیغ و دست و هورا برای تخلیه انرژی لازم است خصوصاً برای خردسالان و مدتی به یک روشی تبدیل شد که یکی از مدارس تهران این کار را شروع کرد. صبح برای اینکه انرژی بچهها را افزایش بدهد این کار را میکردند و روش خوبی است. اما نه به عنوان برنامهسازیهای تلویزیون! البته که این روزها برنامه کودکی نداریم که بخواهیم درباره جیغ و دست و هورایش با هم بحث کنیم. ناگفته نماند که دورهای همه برنامههای کودک تلویزیون همین کار را میکردند تا به گونهای حواسِ کودکان را پرت کنند چون خلاقیت و نوآوری نداشتند که به رخ بکشند.
نمیگویم این کار ممنوع است!
وی افزود: باز هم درباره «جیغ و دست و هورا» این نکته را باید یادآور شوم که من نگفتم و نمیگویم این کار ممنوع است و به طورکل نباشد. اما به اندازه کافی بایستی این اتفاق بیفتد که در آن صورت اشکالی ندارد. منتها اگر بیش از اندازه در هر کاری باشد یا در مراسم و برنامه تلویزیون، به کودکان هیچ کمکی نمیکند و اتفاقاً گاهی اوقات «آزاردهنده» هم خواهد بود. در هر چیزی افراط و تفریط دردسرساز است. نه خیلی همهچیز آرامِ آرام و نه شلوغِ شلوغ که بقیه را اذیت کند. ممکن است بچهها در برههای هم لذت ببرند اما کار اصولی نیست و به اندازه و گهگاهی هم اتفاق بیفتد ایرادی ندارد.
شکلگیری نشاط کودکان با جیغ و دست و هورا یا اتفاقی درونی؟!اصلاً نیازی به این همه شلوغبازی نبود
رضایی در ادامه اضافه کرد: کودکان از صفر تا 6 سالگی بهترین مقطع یادگیریشان است. سن تربیتپذیری، آیندهسازی و استعدادیابی در این زمان اتفاق میافتد. باید از طریق برنامهسازی بهطور غیرمستقیم و مستقیم و با بازیهای درست و کاربردی، مهارتافزایی را رونق دهیم، اما همواره مجری فریاد میزند جیغ و هورای بلند و این روزها هم لباسهای رنگارنگ بپوشند. این نوع اتفاقات نمیتواند برای کودک، فرهنگسازی کند یا تأثیرگذار باشد. بچهها نمیتوانند الان در این شرایطی که برایشان فراهم شده انرژیشان را تخلیه کنند. اگر مسابقاتی برای بچهها بگذارند که این بچهها بتوانند انرژیشان را تخلیه کنند. اگر خلاقیتهایی را برای بچهها ایجاد کنند. برنامههایی که بتواند از خلاقیتهای بچهها استفاده کند، بسازند. همانطور که در گذشته هم این نوع برنامه میساختند؛ اصلاً نیازی به این همه شلوغبازی نبود. باید این شلوغ بازیها را کم کنند. اصلاً چه دلیلی دارد برنامههای تلویزیون که دست میزنند، جیغ و هورا بکشند.
وی خاطرنشان کرد: جیغ زدن برای تخلیه انرژی است اما نه در استودیو و برنامهای که قرار است حرفهای مهمی را در قالب مفاهیم کودکانه بزند. چون دستشان خالی از مفهوم و ارزش است به سمت چنین حرکتهایی میروند تا خلأهای ذاتی برنامهسازی را پُر کنند.کاری ندارند غیر از اینکه چند دقیقهای با این دست و جیغ و هورا بگذرانند. اما اگر برنامه، مسابقه و خلاقیت و بینشی داشته باشد آن وقت میبینید که حواسِ کودک را پرتِ این نوع حرکتها نمیکنند و فرصت کمتری را برای این همه سر و صدا اختصاص میدهند.
چرا ترجمهها در حوزه کودک و نوجوان بر تألیف پیشی گرفت؟کودک در تلویزیون و رسانه برای کسی مهم نیست
رضایی با اشاره به اینکه هنوز هم این نکته را تکرار میکنم کودک در تلویزیون و مجموعه رسانه برای کسی مهم نیست، افزود: بچهها برایشان ارزش ندارند؛ اگر ارزشمند باشند باید سعی کنند روشی را انتخاب کنند که در راستای نیاز و علایق کودکان قدم بردارند. آنچه که به نظر میآید با سبک زندگی خانوادههای ایرانیها تطبیق داشته باشد. البته برای تلاشگران شبکه کودک احترام زیادی قائلم اما احساس میکنم برخی از مسئولان خصوصاً در شبکه کودک، اطلاعات کودک، روانشناسی کودک و نیازسنجیهای کودک را نمیشناسند، شاید نمیدانند بایدها و نبایدهایشان چیست که یاد بگیرند. چون ما معضلات بزرگی در جامعهمان داریم و فضا را جدّی نگیریم، فرهنگمان از دست میرود. وقتی درباره خطر اعتیاد، کودکان کار و خیلی از معضلات دیگر هم صحبت میکنیم برخیها میخندند و جدّی نمیگیرند. این فضاها واقعاً نیازمند کار جامعهشناسی دقیق و ساماندهی قدرتمند دارد. باید NGOهایی راهاندازی شوند و با دانش و کارآمد کار کنند.
تلویزیون در کجای کار اشتباه کرده؟
وی در پاسخ به این سؤال که تلویزیون در کجای کار اشتباه کرده و باید چه کار کند، خاطرنشان کرد: کسانی که آن موقع در گروههای کودک کار میکردند افراد متخصصی در زمینه ساخت برنامه برای کودکان، خردسالان و نوجوانان به کار میگرفتند. اینها کسانی بودند که تحصیلات و تجربیات لازم در این زمینه داشتند. عشق و علاقهشان به بچهها واقعی بود. لذا سعی میکردند اطلاعات راجع به برنامهسازی را از همهجا بدست بیاورند و خودشان را با خواستههای کودک تطبیق بدهند. متأسفانه تا آنجا که من اطلاع دارم امروز کمتر از آن اتاق فکرها و افراد متخصص در زمینه کودک فعال هستند؛ بعضاً علاقهمندند برنامههای کودک بسازند اما نه آنطور که باید و شاید. برنامههای شبکه کودک را دیدم تعداد زیادی کارتونهای قدیمیاند که هنوز دوستداشتنیاند و کمتر به کار جدیدِ دلچسبی رسیدهام. شاید بعضاً برنامههایی خوب باشد اما در حدی که بتواند علاقهمندان زیادی را جذب کند، نیست. دلیلش هم این است از افراد متخصص در حوزه شناختی کودک، خردسال و نوجوان استفاده نمیشود.
این مجری قدیمی تلویزیون با اشاره به اینکه باید همه دلسوزان کودکان برنامهسازی کنند، تأکید کرد: به گمان من باید تمام کسانی که دلسوزِ کودکاناند، برنامهسازی کنند. کسانی که دغدغه تربیت کودکان را دارند و به آینده بچهها میاندیشند. آموزشهایی که برای بچهها میگذارند، باید آموزشهایی باشد برای آیندهشان هم مفید باشد. اگر این آموزشها به شکلی طراحی شود که با روحیات بچهها سازگار باشد حتماً جواب مثبتی میگیرد. بچهها در هر گروه سنی علایقی دارند، اگر تلویزیون بتواند مجموعهای از برنامههایی که سرگرمکنندهاند، آموزشهای خیلی ملایم، مثبت و دوستداشتنی برای کودکان طراحی کردهاند، ارائه دهند مخاطب، مدیومی غیر از تلویزیون انتخاب نمیکند.
بررسی مختصات سینمای کودک و نوجوان در گفتوگو با مدیر شبکه کودک لبنانمیخواهند کاری کنند اما عملی نمیبینیم
رضایی در خصوص همکاری با تلویزیون گفت: ادعا میکنند میخواهیم کار کنیم و عملاً دوستان و همکارانی که میخواهند کاری ارائه بدهند به درِ بسته میخورند. من خودم یکی دو مورد با دوستان و همکاران رفتهایم و گفتهایم؛ یا ما را به اسپانسر ارجاع میدهند و یا میگویند بودجه نداریم و یا کار را به زمان دیگری موکول میکنند. به امید روزی که مسئولین فقط ادعا نکنند و برنامههای کودک برایشان مهم باشد. اما تلویزیون برای اینکه بتواند کارهای بهتری در حوزه کودک ارائه بدهد به نظر میآید سیاستگذاریها و اهدافش را در این زمینه باید بازنگری کند. همچنین تلویزیون میتواند از افراد کاربلد و تهیهکنندگان قدیمی که دور مانده و خانهنشین و بیکار ماندهاند، استفاده کند. هنوز بازنشسته نشدهاند و از نظراتشان استفاده نشده است. در کارنامهشان کارهای ماندگار و درخشانی وجود دارد. متأسفم از اینکه برنامههای تلویزیون محتوای کافی ندارند، متأسفانه فقط حرف زده میشود و عملی نمیبینیم.
انتهای پیام/