Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-01@07:56:54 GMT

ادعای عجیب متهم ردیف دوم پرونده بنیتا

تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۲۵۱۹۵

مهدی، متهم ردیف دوم پرنده مرگ بنیتا ادعا کرد همان شب اول، حادثه ربوده شدن بنیتا را به پلیس اطلاع داده است! بر اساس ادعاهای این متهم او چند ساعت پس از وقوع این حادثه به کلانتری خاتون‌آباد پاکدشت مراجعه و ماموران را در جریان حادثه قرار داده است. او مدعی شده حتی حوالی محل پارک خودرو را هم به آنها اعلام کرده بود که بر اساس آن ماموران وعده پیگیری داده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


روزنامه شهروند نوشت: «عاملان مرگ بنیتا به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. این دو متهم ٦ روز پس از دستگیری، اعترافات اولیه در اداره آگاهی و بازسازی صحنه جرم، حوالی ظهر یکشنبه در دادسرای ناحیه ٢٧ تهران در برابر بازپرس این پرونده قرار گرفتند. آنها در اظهاراتشان به جزییات بیشتری درباره این حادثه پرداختند. از تصمیم به سرقت پراید پدر بنیتا گرفته تا چگونگی رها کردن این دختر ٨ ماهه در ماشین. اعترافاتی که پاسخ بسیاری از پرسش‌های مطرح شده در خصوص این حادثه تلخ و غم‌انگیز را داد. اما مهم‌ترین بخش اظهارات این دو متهم جایی بود مهدی متهم ردیف دوم این پرنده ادعا کرد همان شب اول، حادثه ربوده شدن بنیتا را به پلیس اطلاع داده است! بر اساس ادعاهای این متهم او چند ساعت پس از وقوع این حادثه به کلانتری خاتون‌آباد پاکدشت مراجعه و ماموران را در جریان حادثه قرار داده است. او مدعی شده حتی حوالی محل پارک خودرو را هم به آنها اعلام کرده بود که بر اساس آن ماموران وعده پیگیری داده بودند.
در ادامه مشروح گفت‌وگوی «شهروند» با دو متهم پرونده بنیتا را می‌خوانید:
چرا بنیتا را در خودرو رها کردی؟
نمی‌دانم. فقط می‌خواستم از این ماجرا خلاص شوم.
نمی‌دانستی که نوزاد ٨ ماهه بدون آب و غذا در گرمای تابستان شانسی برای زنده ماندن ندارد؟
من اصلا به این چیزها فکر نمی‌کردم. ذهن من فقط به فرار از این ماجرا قد می‌داد. من به شیشه اعتیاد دارم. آن روز هم برای تهیه جنس به مشیریه رفته بودیم. صدای گریه بچه من را دیوانه کرده بود. فقط می‌خواستم از این شرایط خلاص شوم.
یعنی اعتیاد تا این حد تو را پریشان کرده که موضوع به این سادگی را نمی‌توانستی تشخیص دهی؟
نه واقعا مغزم کار نمی‌کرد. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که خودرو با بچه را در کنار خیابان اصلی پارک کنم. روبه‌روی یک ابزارفروشی. با خودم فکر کردم که کسی از این مغازه به این ماشین شک می‌کند.
وقتی خودرو را پارک کردی، مغازه ابزارفروشی باز بود؟
یادم نیست.
چند ساعت بعد یا فردای آن روز به سرنوشت این بچه فکر نکردی؟
چرا ولی با خودم گفتم که حتما کسی او را پیدا کرده است.
تا قبل از دستگیری به محلی که خودرو را پارک کرده بودی بازنگشتی؟
نه، اصلا حوالی آنجا هم نرفتم. کاری نداشتم.
چند ‌سال داری؟
٢٧سال.
درس خواندی؟
تا کلاس سوم راهنمایی.
ازدواج کردی؟
چند وقتی است با یک خانم ٣٨ ساله ازدواج کردم.
او هم مصرف‌کننده است؟
من مدتی پخش‌کننده مواد بودم. او هم مصرف‌کننده و مشتری خودم بود. کم‌کم با هم بیشتر آشنا و علاقه‌مند شدیم تا این‌که با هم ازدواج کردیم.
در این مدت خبرهای زیادی از گم شدن بنیتا در تلگرام و اینستاگرام منتشر شد. خانواده او بارها از طریق این شبکه‌های اجتماعی از سارقان درخواست بازگرداندن دخترشان را داشتند. حتی پدر او از خودرو هم گذشت تا شاید بچه سالم پیدا شود. هیچ‌کدام از اینها تأثیری در تو نداشت؟
همه اینها را من در این مدتی که دستگیر شده‌ام، شنیدم. من نه تلگرام دارم و نه وقتی برای این کارها. گوشی من اینترنت ندارد. من تا قبل از این‌ که دستگیر شوم از این صحبت‌ها هیچ اطلاعی نداشتم.
همسرت هم به تو چیزی نگفت؟
یادم نیست. شاید گفته باشد ولی من چیزی نشنیدم. من وقتی در خانه‌ام يا در حال شیشه کشیدنم یا خوابم، زیاد متوجه اتفاقات دور و برم نیستم.
پدر بنیتا در صحنه بازسازی جرم بارها گفت که دخترش را صدا می‌زده و به سارق می‌گفته که بچه‌اش داخل خودرو است.
او داشت داد و فریاد می‌کرد اما من فقط به فکر فرار بودم. اصلا یادم نیست که او چنین حرفی زده باشد. البته شاید گفته اما من یادم نیست. من صدای او را درست نمی‌شنیدم. من فقط مشت‌های او را یادم هست. ولی از بچه اطلاعی نداشتم.
چه زمانی متوجه شدی که بچه را هم با خودرو دزدیدی؟
وقتی به پاکدشت رسیدیم، صدای گریه بچه بلند شد. تازه فهمیدم که یک بچه داخل این خودرو بوده.
از خودرو سرقت هم کردی؟
ضبط و باند خودرو را برداشتم.
در آن لحظه بچه چکار می‌کرد؟
درست یادم نیست ولی فکر کنم داشت گریه می‌کرد، صدای گریه‌اش هنوز توی گوشم است.
سابقه‌دار هستی؟
به جرم سرقت و خرید و فروش مواد مخدر چند بار دستگیر شدم. من فقط ١٣ فقره سرقت در پرونده‌ام دارم.
زندان هم رفتی؟
بله. دی‌ماه بود که پس از ١٧ ماه از زندان با سند آزاد شدم. بعد هم ازدواج کردم.
چه کسی برای تو سند گذاشت؟
پدرم سند خانه‌اش را آورد.
چگونه دستگیر شدی؟
پلیس ردم را از مهدی گرفته بود. در واقع دوستم مهدی به پلیس اطلاع داد. اول او را گرفتند بعد هم من را در خانه برادرم دستگیر کردند.
ادعای یکی از سارقان خودروی پدر بنیتا: محل رها کردن کودک را به پلیس اطلاع داده بودم
مهدی، دومین متهم این پرونده است. او همان کسی است که پلیس از طریق او موفق به دستگیری عامل این حادثه می‌شود.
هنگام سرقت همراه محمد بودی؟
من یک پراید دارم. آن روز من با محمد برای تهیه جنس به آنجا رفتیم. محمد پیاده شد تا خودرو را سرقت کند. من هم بعد از چند دقیقه با او تماس گرفتم. محمد به من گفت به پاکدشت رفته، آدرس را گرفتم و من هم پیش او رفتم.
وقتی سرقت را تماشا می‌کردی، متوجه حضور بنیتا در خودروی سرقتی نشدی؟
من بلافاصله از محل خارج شدم. تا قبل از این‌ که به محمد برسم از وجود بچه بی‌اطلاع بودم.
محمد هم تلفنی به تو چیزی نگفت؟
او فقط آدرس را به من داد. وقتی پیش محمد رسیدم، تازه فهمیدم که یک بچه هم داخل خودرو است. همان موقع به او گفتم بچه را دم یک آژانس رها کند. اما او ترسیده بود. اولش بچه خواب بود، بعد بیدار شد. محمد داشت ضبط خودرو را باز می‌کرد. من دلم برای این بچه سوخت چند بار به او اصرار کردم اما توجهی به حرف من نکرد. من خودم بچه دارم. حال پدر و مادر آن بچه را می‌فهمیدم. به همین دلیل به محمد اصرار کردم اما فایده‌ای نداشت.
چرا به پلیس اطلاع ندادی؟
خبر دادم. دو بار هم خبر دادم. من برای پلیس همه ماجرا را تعریف کردم. یک بار خودم به کلانتری رفتم، یک‌ بار هم از طریق دوستم موضوع را به آنها اطلاع دادم. من هر کاری کردم تا این بچه آسیب نبیند.
کی به پلیس اطلاع دادی؟
همان روز حادثه ساعت ٨:٣٠ شب بود. دلم آرام نگرفت. به کلانتری خاتون‌آباد رفتم. به آنها گفتم، دوستم شیشه مصرف می‌کند. یک خودرو سرقت کرده که داخل آن یک نوزاد است. حتی حوالی آدرس پارک خودرو را هم به آنها دادم، مامور کلانتری هم به من گفت که پیگیری می‌کنند.
یعنی شما چند ساعت پس از سرقت موضوع را به پلیس اطلاع دادی؟
بله حدود ساعت یک ظهر پنجشنبه بود که ما از آن خودرو جدا شدیم. حدود ٨ ساعت بعد هم من به کلانتری خاتون‌آباد رفتم و همه چیز را تعریف کردم.
ولی در این مدت خبر گم شدن بنیتا همه جا پیچیده بود. چرا با خانواده آنها تماس نگرفتی؟
من چند بار هم با محمد صحبت کردم. او به من گفت که بچه را نزدیک یک آژانس گذاشته. من هم با خودم گفتم که هم به پلیس خبر دادم و هم محمد راست می‌گوید. دیگر پیگیر ماجرا نشدم تا این که روز سه‌شنبه از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که این بچه هنوز پیدا نشده است. خیلی ناراحت شدم. با خودم فکر کردم که اگر آن بچه هنور داخل خودرو باشد، حتما بلایی سرش آمده. ترسیدم. موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم تا او به پلیس تلفنی اطلاع دهد. او هم دوباره ماجرا را برای آنها تعریف کرد. بعد هم از طریق او من را دستگیر کردند و بعد هم سراغ محمد رفتند. در واقع من دو بار با پلیس تماس گرفتم. یک‌ بار مستقیم و یک‌ بار هم از طریق دوستم.
کجا با محمد آشنا شدی؟
من و محمد اهل پاکدشت هستیم. همان جا با هم آشنا شدیم.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۲۵۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یکی از روش‌های نوین در پیشگیری، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی است

اصغر جهانگیر گفت: یکی از روش‌های نوین در پیشگیری از وقوع جرم، بحث اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی است که تلاش‌ها در این زمینه را مثمرثمر می‌کند.

به گزارش ایسنا، جلسه هم اندیشی سخنگویان ادوار دستگاه قضا عصر امروز (۱۰ اردیبهشت) در دفتر سخنگوی جدید قوه قضاییه برگزار شد.

این نشست صمیمانه با حضور اصغر جهانگیر، سخنگوی جدید قوه قضاییه و معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، ذبیح‌الله خداییان، مسعود ستایشی، غلامحسین اسماعیلی، غلامحسین الهام و علیرضا جمشیدی در محل معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه برگزار شد.

اصغر جهانگیر سخنگوی جدید دستگاه قضا در این نشست گفت: از حسن اعتماد رئیس قوه قضاییه بابت مسئولیت جدیدی که به بنده سپرده شد تشکر می‌کنم. شاید یکی از دلایلی که باعث شد این مسئولیت را قبول کنم این بود که در معاونتی که مسئولیت آن را برعهده دارم، جنس کار اجتماعی است و یکی از روش‌های نوین در پیشگیری از وقوع جرم، بحث اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی است که تلاش‌ها در این زمینه را مثمرثمر می‌کند.

وی افزود: حوزه‌های پیشگیری، اطلاع‌رسانی و سخنگویی به هم نزدیک هستند که می‌تواند به ماموریت‌هایی که در معاونت اجتماعی به ما سپرده شده کمک کند؛ بنابراین پذیرفتم در این قسمت نیز در خدمت مردم و قوه قضاییه باشم.

خداییان: سخنگویی کاری سخت در قوه قضاییه است

ذبیح الله خداییان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور و یکی از سخنگویان سابق دستگاه قضا در این نشست با بیان اینکه هرچند بنده مدت زمان کوتاهی در جایگاه سخنگویی قوه قضاییه خدمت کردم گفت:  این جایگاه مشکلات خاص خود را دارد.

رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفت: شاید یکی از نکات مهمی که درباره اکثر سخنگویان قوه قضاییه باید در نظر گرفت این است که اکثر آن‌ها قاضی هستند. ما عادت کردیم اگر بخواهیم نکته‌ای را مطرح کنیم نخست توجه می‌کنیم قانون درباره آن موضوع چه حکمی دارد.

خداییان به برخی از دشورای‌های سخنگویی قوه قضاییه اشاره کرد و گفت: اغلب سوالاتی که از سخنگویان قوه قضاییه پرسیده می‌شود مربوط به پرونده‌ها، جرایم و مفاسد است. زمانی که سوال درباره این پرونده‌ها مطرح می‌شود ما با چند مشکل مواجه هستیم. در برخی از پرونده‌ها اگر زوایای مختلفشان را مطرح کنیم ممکن است ادامه رسیدگی آن‌ها دچار مشکل شود. ممکن است افرادی باشند که دستگیر نشده باشند و یا مسائلی در پرونده باشد که در مرحله تحقیقات مقدماتی بوده و طبق قانون محرمانه است و نباید مطرح شوند؛ بنابراین ارائه مطالب و پاسخگویی به سوالات به توجه ویژه‌ای نیاز دارد.

ستایشی: خاطرات خوشی از دوران سخنگویی در ذهن دارم

مسعود ستایشی، سخنگوی پیشین قوه قضاییه نیز در این نشست بیان کرد: از ۲۱ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۳ در جایگاه سخنگویی دستگاه قضا مشغول به فعالیت بودم.

وی با بیان اینکه خاطرات خوبی از دوران سخنگویی در ذهن دارم، افزود: یکی از این خاطرات خوب که برگ زرینی در تاریخ خدمات ارزشمند قوه قضاییه نیز محسوب می‌شود، عفو گسترده‌ای بود که به افرادی که در مقطعی کام مردم را تلخ کردند، تعلق گرفت. این عفوها با نظر رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد و مردم طعم شیرین آن را احساس کردند.

اسماعیلی: تلاش کردم در جایگاه سخنگویی ضابطه‌مند عمل کنم

غلامحسین اسماعیلی نیز در این نشست گفت: در دوران سخنگویی ارتباط خوبی با اصحاب رسانه داشتم.

وی با بیان اینکه حوزه سخنگویی چارچوب و ضوابطی دارد، افزود:  سعی کردم در این جایگاه ضابطه‌مند عمل کرده و ضابطه را بر سلیقه ترجیح دهم.

الهام: سخنگویی قوه قضاییه جایگاهی پیچیده، دشوار و حساس است

غلامحسین الهام از سخنگویان سابق حاضر در این نشست بود که در سخنانی کوتاه بیان کرد: تجربه سخنگویی در بخش‌های دیگر را هم داشته‌ام، اما حساس‌ترین، پیچیده‌ترین و دشوارترین حوزه سخنگویی، حوزه سخنگویی قوه قضاییه است.

جمشیدی: جایگاه سخنگویی قوه قضاییه سختی‌های خاص خود را دارد

علیرضا جمشیدی نیز در این نشست حضور داشت و در سخنانی عنوان کرد: جایگاه سخنگویی قوه قضاییه سختی‌های خاص خود را دارد چراکه سخنگویان در این جایگاه از پرونده‌هایی صحبت می‌کنند که هم باید در طرح مطالب دقت ویژه‌ای کنند و هم مردم منتظر پاسخگویی جامع و کامل هستند.

در ادامه  این نشست صمیمانه، سخنگوهای ادوار دستگاه قضا نکاتی را در رابطه با اهمیت این جایگاه مطرح کردند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • کشف ۵ تن کنسانتره بدون مجوز در آشخانه
  • باند سارقان خودرو در نهاوند منهدم شد
  • انهدام باند سارقان خودرو در نهاوند
  • دستگیری سارق انباری خانه‌ها در تهران
  • دستگیری و انهدام باند سارقان خودرو در نهاوند
  • فیلم| سخنگوی قوه قضائیه: پرونده «باغ ازگل» در حال تکمیل تحقیقات مقدماتی است
  • شگرد عجیب یک کلاهبردار برای خرید سکه و طلا
  • ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
  • یکی از روش‌های نوین در پیشگیری، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی عمومی است
  • ببینید | ادعای عجیب وزیر صمت درباره تولید خودرو در ایران