Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بی باک نیوز»
2024-04-29@16:31:06 GMT

ماجرای یک چاقوکشی در عالم پزشکی و یک گلایه

تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۲۵۵۳۳

ماجرای یک چاقوکشی در عالم پزشکی و یک گلایه

--------------------------------------------------------------------------

تذکر: کاربر محترم! انتشار مطالب دیگر رسانهها از سوی پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانه‌ای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" یا پل ارتباطی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفه‌های لازم، منتشر گردد.

------------- با کلیک بر روی لینکهای ذیل تمامی روزنامه‌های کشور را رایگان مطالعه کنید -------------

روزنامه‌های عمومی | روزنامه‌های اقتصادی | روزنامه‌های ورزشی | سایر روزنامه‌ها| هفته‌نامه و ماهنامه | نشریات استانی

رئیس انجمن مراقبت‌های ویژه ایران با اشاره به اینکه یکی از منتخبین نظام پزشکی شهرکُرد مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته است، از عملکرد متولیان وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی در برابر هجمه‌هایی که علیه پزشکان می‌شود، گلایه کرد.

علی امیرسوادکوهیدر گفت‌وگو با بی باک، با اشاره به اینکه یک بار دیگر خشونت چهره نازیبای خود را به یکی از خدوم ترین فوق تخصص‌های مراقبت‌های ویژه نشان داده است، اظهار داشت: دکتر یداللهی از همکاران فوق تخصص مراقبت‌های ویژه و منتخب نظام پزشکی شهرکُرد است که مورد حمله قرار گرفته اما خدای را شاکریم که فقدانی از این حادثه ناگوار حاصل نشد.

رئیس انجمن مراقبت‌های ویژه ایران با گلایه از اینکه جامعه پزشکی تا چه زمانی باید شاهد این نوع هجمه‌ها باشد، افزود: چرا متولیان امر بهداشت و درمان فقط به عنوان ناظر عمل می‌کنند و هیچ گونه اقدامی در این زمینه انجام نمی‌دهند.

امیرسوادکوهی ادامه داد: چرا زمانی که هجمه شدید رادیو و تلویزیون کشور و برنامه‌های ضد پزشکی متعدد ساخته و پخش می‌شود متولیان امور پزشکی در وزارتخانه و حتی سازمان نظام پزشکی نظاره‌گر بوده و عملکرد تنبیهی وجود ندارد.

رئیس انجمن مراقبت‌های ویژه ایران با تاکید بر اینکه باید نسبت به هجمه‌های جامعه پزشکی از سوی متولیان امر اقداماتی اساسی صورت پذیرد، اظهار کرد: باید موضع منفعلانه وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام پزشکی و تمام متولیان امور درمانی و بهداشتی را مورد نکوهش قرار داد و با خشونت رایج شده در جامعه علیه قشر پزشک مبارزه کرد زیرا با شیوع این نوع حوادث دیگر طبیب سالمی برای خدمت به جامعه باقی نخواهد ماند.

گفتنی است، دکتر فرخ یداللهی متخصص بیهوشی بیمارستان آیت‌الله کاشانی شهرکُرد مورد حمله فردی با چاقو قرار گرفته و ضارب پس از وارد کردن چاقو به گردن پزشک، از بیمارستان گریخت. ضربه سبب آسیب به حنجره، تیرویید و بافت‌های نرم گردن شده و وی بلافاصله به اتاق عمل منتقل شد. ضارب همچنان فراری بوده و از انگیزه‌های وی اطلاعی در دست نیست. همچنین دکتر یداللهی در انتخابات اخیر سازمان نظام پزشکی در شهرکُرد به عنوان منتخب پزشکان انتخاب شده بود.


منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۲۵۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طرحی برای رسانه‌های فردای ایران

سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقه‌های امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانه‌ای را کمرنگ‌تر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بن‌بست سیاسی هم بر نظام رسانه‌ای سایه انداخته است. فعلاً نشانه‌ای از بهبود در افق پیدا نیست.

ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیع‌تر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنب‌وجوش‌هایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونی‌های بنیادینی که چند سال است نشانه‌هایش را می‌بینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانه‌ایِ فرداهای روشن‌تر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی می‌رسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانه‌ای که ایده‌های سابق برافکنده می‌شوند و خلأ ایده پیش می‌آید، ایده‌های کژ و نامطلوب و بدخواهانه می‌تواند به‌راحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواس‌گونه و منفعلانه تصور می‌کنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیل‌ها و جایگزین‌های احتمالی فکر کرده باشیم، به‌سوی آن گام برمی‌داریم هرچند آهسته و با موانع و رنج‌های بسیار.

باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانه‌ای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایه‌هایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروه‌های صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامه‌نگاری مربوط است به دیده‌بانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامه‌نگاری مراقب و منعکس‌کننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیده‌بانی را بگیرند. پس رسانه‌ها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانه‌ای آینده ایران می‌تواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفه‌ای برای برقراری آزادی رسانه‌ها باشد.

دومین مؤلفۀ نظام رسانه‌ای مطلوب در ایران می‌تواند قطع انحصار از رسانه‌های سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمی‌باید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخش‌های مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که ده‌ها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروه‌های مختلف با عقاید گوناگون و آرمان‌هایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکت‌ها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقه‌های مختلفِ زنجیره کسب‌وکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.

برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربه‌های تلخی که داشته‌ایم، می‌توان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانه‌ای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که به‌تدریج به پیکر نظام رسانه‌ای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سم‌زدایی کرد.

برای رسیدن به این شرایط در رسانه‌های ایران نیازمند یک پیش‌شرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانه‌ها، از مالکیت و مدیریت رسانه‌ها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانه‌ها. اینکه می‌گوییم حکومت در نظارت بر رسانه‌ها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانه‌هایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری مستقل می‌توانند بر عملکرد حرفه‌ای رسانه‌ها نظارت داشته باشند و دادگاه‌های مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانه‌ها می‌توانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانون‌گذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وب‌سایت‌ها خبری نیست و با سهولت بهشبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌ها امکان تأسیس می‌دهد.

در طرح پیشنهادی برای رسانه‌های فردای ایران، حکومت اگر می‌خواهد به رسانه‌ها کمک کند، به‌جای دادن یارانه‌های مستقیم و بازیگری در عرصه رسانه‌ها، می‌تواند به توسعه امور زیرساختی رسانه‌ها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرک‌های فناورانه رسانه‌ای بپردازد، تازه آن‌هم به‌صورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانه‌ها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساخت‌ها استفاده کنند و زیرساخت‌ها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.

بازپیکربندی نظام رسانه‌ای نیز از دیگر مسایلی است که می‌تواندر طراحی نظام رسانه‌ای آینده به آن توجه کرد. سیاست‌های سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرف‌کردن نقش‌های نهادهای مدنی باعث شده است که رسانه‌های مختلف در ایران نقش‌هایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آن‌هاست و نه از عهده انجامش برمی‌آیند. برای مثال، در برهه‌ای از تاریخ نیم‌قرن اخیر ایران، از مطبوعات به‌جای احزاب استفاده شده است یاهم‌اکنون از شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی در حد رسانه‌های حرفه‌ای بهره گرفته می‌شود. رسانه‌های مختلف بایددوباره نقش‌های طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقش‌های تحمیلی را به نهادهای مربوط به آن‌ها واگذار کنند.

در چنین شرایط و زمینه‌ای که تصویر شد، رسانه‌ها به‌تدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامه‌نگاران تشکل‌های صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسب‌وکار رسانه‌ای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانه‌ها کمک مالی کند و همین که آزادی آن‌ها را با نظام‌های قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانه‌ها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را به‌دست می‌آورند. باقدرت‌گرفتن نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانه‌ها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامه‌نگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانه‌ها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانه‌ها ظاهر شود. آن نظام رسانه‌ای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، می‌تواند به‌کمک روزنامه‌نگارانش تشخیص دهد چقدر به عامه‌پسندی بگراید و چه اندازه نخبه‌گرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.

وقتی نظام رسانه‌ای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آن‌گاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانه‌ای هنجارینی، رسانه‌های ما به آفت‌هایی برخواهند خورد که رسانه‌های همه کشورهای عادی جهان با آن روبه‌رو شده بوده‌اند، مسایلی از جمله ضربه‌خوردن از شبکه‌های اجتماعی و شرکتی‌شدن رسانه‌ها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راه‌حل‌هایی هست که می‌توان همچون سایر کشورها به کار بست.

در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمی‌توانیم با نظام رسانه‌ای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانه‌ای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتاده‌ایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفه‌هایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیش‌شرط‌های دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانه‌ای باید ارائه شوند و درباره‌شان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانه‌ای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوش‌خیالی یا ساده‌دلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و درباره‌اش صحبت کنیم، از هم‌اکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کرده‌ایم. رسیدن به نظام رسانه‌ای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاری‌ها و مصیبت‌های کنونی، در چشم‌انداز این کشور می‌توان دید.

*روزنامه‌نگار

۴۷۲۳۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950

دیگر خبرها

  • دیدار کارکنان آموزش و پرورش استان مرکزی با نماینده ولیّ‌فقیه
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • استمرار روند کاهشی تورم و قیمت ارز نیازمند مراقبت جدی است
  • آیا زنان پزشکان بهتری هستند؟
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • مزایای بیمارستان سیار در موقعیت های بحرانی و اضطراری
  • نیویورک‌تایمز: سیستم پزشکی غزه در آستانه فروپاشی است
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری
  • مرگ مشکوک قاضی دادگستری در مازندران | ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری