از اصفهان تا جنوب کشور گرفتار خشکی
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۲۸۵۹۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛افزایش دمای زمین، کاهش بارشها و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی معضلاتی است که کشور امروز با آنها دست به گریبان است. محققان کشور معتقدند مقصر اصلی این ماجرا تغییراقلیم و توسعه های شهری است و هشدار میدهند که در صورت ادامه برداشت آبهای زیرزمینی، زمین پایتخت ناپایدار خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از مهمترین مسائلی که طی دهههای اخیر در بخش کشاورزی مشاهده میشود و تولید محصولات زراعی را با محدودیت مواجه کرده است، تغییرات اقلیم است. این پدیده منابع آبی هر منطقه را در طول زمان دستخوش تغییر قرار داده؛ چراکه با افزایش دما، نیاز گیاهان به آب بیشتر شده و بهرهبرداری از منابع آب افزایش مییابد.
از سوی دیگر کاهش نزولات آسمانی و عدم تغذیه صحیح آبخوانها و سفرههای آب زیرزمینی از دیگر عواملی هستند که منجر به بهرهبرداری بیش از حد منابع آب شده است. پیش بینیها در این راستا حاکی از آن است که تا سال 2050 مساله مدیریت منابع آب اصلیترین موضوع مورد بحث در کشورهای جهان خواهد بود. کشور ایران نیز بر اساس پیش بینیهای انجام شده تا سال 2025 به لیست کشورهایی که با وضعیت کمبود آب مواجه هستند، اضافه خواهد شد.
یکی از عوامل مهم تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر افزایش فشار فعالیتهای انسانی بر محیط زیست کره زمین است که برای رفع این امر کشورهای مختلف برنامههای متفاوتی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
این در حالی است که به دلیل کاهش بارندگیها برداشتها از منابع آب زیر زمینی افزایش یافته است و به گفته دکتر رضا مکنون، عضو هیات عمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر در صورت ادامه این روند خاک پایتخت در آینده نه چندان دور ناپایدار خواهد شد.
کاهش بارندگیها و ادامه تخریب محیط زیستدکتر رضا مکنون، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر و رئیس دفتر توسعه پایدار این دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با تاکید بر اینکه بحران آب ناشی از دو عامل است، گفت: بخشی از دلایل کمبود آب در کشور ناشی از تغییرات اقلیم است. اثرات تغییر اقلیم موجب شده تا میزان بارش کشور از 240 میلیمتر در سال به 200 میلیمتر کاهش یابد.
وی عدم نفوذ آب به زمین را از دیگر عوامل نام برد و اظهار کرد: این امر از ضعف مدیریت در منابع آب ناشی میشود.مکنون در این باره توضیح داد: به عنوان مثال میزان سطح زیر کشت زمینهای زراعی طی 30 سال اخیر 2.5 برابر شده است که نتیجه این امر تبخیر بیشتر آب و کاهش حق آبه دریاچه ارومیه و خشک شدن این دریاچه است.
این محقق حوزه محیط زیست با تاکید بر اینکه خشک شدن دریاچه ارومیه تنها به دلیل تغییر اقلیم نیست، یادآور شد: 10 تا 20 درصد خشکی این دریاچه متاثر از تغییرات اقلیم است و مابقی آن ناشی از اتفاقاتی که بر روی زمین رخ داده است که از آن جمله میتوان به الگوهای مدیریتی منابع آب اشاره کرد.
مکنون با تاکید بر ضرورت اصلاح روشهای اصلاح الگوی مدیریت منابع آب در بخشهای کشاورزی و صنعت، خاطرنشان کرد: ما بر اساس چه الگویی اقدام به توسعه کشت چغندرقند و سیب در ارومیه کردیم، در حالی که با کشت محصولاتی چون انگور هم میتوانستیم ارزش افزوده بیشتری کسب کنیم و هم به آب کمتری نیاز داشت.
اثرات تغییر اقلیم در ایرانرئیس دفتر توسعه پایدار دانشگاه صنعتی امیرکبیر، با تاکید بر اینکه ایران به سمت گرمتر شدن هوا و کاهش بارشها در حرکت است، گفت: در حال حاضر دمای ایران 1.5 درجه گرمتر شده و این موضوع مورد تایید همگان قرار گرفته است.
وی با اشاره به گرم شدن کره زمین، یادآور شد: در حالی که در بیشتر کشورهای دنیا تلاش میشود که دمای زمین تا سال 2030 بیشتر از 1.5 درجه گرمتر نشود، ایران جزء کشورهایی است که دمای آن تا 2.5 درجه گرمتر شده است که به این ترتیب ایران به سمت خشکی بیشتر در پیش است.
مکنون با بیان اینکه ایران باید خود را با شرایط خشکی منطبق کند، اضافه کرد: بر اساس الگوی «انطباق» (Adaptation) در ایران از اصفهان تا جنوب کشور دچار خشکی شدید خواهند شد، به گونهای که در تابستان ساعات بیشتری از کولر و سیستمهای خنک کننده استفاده میشود.
وی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی، کشاورزی در برخی از مناطق به غیر از کشت گلخانهای منطقی نخواهد بود، افزود: استانهایی چون سیستان و بلوچستان، فارس و کرمان از لحاظ شرایط آبی در وضعیت بدتری قرار خواهند گرفت؛ چراکه میزان بارش در این استانها کاهش و میزان دما در آنها افزایش مییابد ضمن آنکه رودهایی چون زاینده رود با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند.
وی با تاکید بر اینکه ایران برای مواجهه با چنین وضعیتی در آینده باید خود را آماده کند، اظهار کرد: ما با طبیعت نمیتوانیم مبارزه کنیم، بلکه باید در زمینههایی چون کاهش تولید گازهای گلخانهای اقدام کنیم. این همان اقدامی است که در همه کشورها اجرای آن آغاز شده است.
مکنون با بیان اینکه بر اساس تعهدات بینالمللی تا سالهای 2030 و 2050 دنیا در جهت کاهش گازهای گلخانهای اقدام خواهد کرد، ادامه داد: این اقدامات در راستای کاهش سرعت گرمایش زمین است.
ایران گرفتار در خشکسالی دائمیعضو هیات علمی دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر در پاسخ به این سوال که آیا ایران در خشکسالی دورهای قرار دارد یا دائمی، گفت: ما دو نوع خشکسالی داریم که یک نوع خشکسالی دورهای است که در بازه زمانی 30 ساله رخ میدهد، ولی خشکسالی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم از نوع دورهای نیست.
وی با تاکید بر اینکه ایران در زمینه افزایش دما روند صعودی را طی میکند، اظهار کرد: گرافهای ایران و جهان نشان میدهد که ایران روند صعودی افزایش دما را طی میکند.
تهی کردن زمین و ناپداری زمین پایتختمکنون به وضعیت فرونشستهای پایتخت در سالهای اخیر اشاره کرد و یادآور شد: فرونشستهایی که اخیرا مورد توجه قرار گرفته، ناشی از برداشتهای بیرویه آبهای زیر زمینی است. این امر موجب خالی شدن زمین و نشست در آن میشود؛ به گونهای که در برخی از مناطق همچون تخت جمشید به دلیل برداشتهای بی رویه از منابع آب زیر زمینی، زمین ترک برداشته است.
وی اضافه کرد: ما نباید از اعماق زمین بی رویه آب برداشت میکردیم؛ چراکه ادامه این روند موجب شده که هر هفته شاهد 2 تا 3 فرونشست باشیم. ما که تاکنون به آبهای زیر زمینی توجهی نداشتیم، باید به این مقوله بیشتر توجه کنیم.
این محقق محیط زیست به برخی از فرونشستهای پایتخت اشاره کرد و افزود: ایجاد حفره بزرگ در بزرگراه آزادگان ناشی از عبور خودروهای سنگین نبود، بلکه به دلیل برداشت منابع آبهای زیر زمینی، حفره بزرگی در زمین ایجاد شد.
وی به اجرای طرح جمعآوری فاضلاب در تهران اشاره کرد و یادآور شد: اجرای این طرح هر چند که با رویکرد مثبتی اجرا شد، ولی اگر این آب به آبهای زیرزمینی برنگردد، در آینده نه چندان دور شاهد فرونشستهای بیشتری خواهیم بود.
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی منجر به ناپایداری زمین پایتخت شده است.
وی در پایان تاکید کرد: برای رفع این معضلات نباید به یکباره به جنگ طبیعت برویم.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/
ناپایداری در پایتخت با تهیکردن زمین از آبمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۲۸۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمان بازگشت به جنوب خط استوا
بزرگترین و گستردهترین قاره در نیمکره جنوبی با جمعیتی بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر. این قاره همچنین دومین قاره پرجمعیت جهان پس از آسیا نیز هست. آفریقا شامل ۵۴ کشور مستقل و کاملاً به رسمیت شناخته شده و هشت قلمرو است.
ماداگاسکار و چندین مجمعالجزایر نیز جزوی از این قاره هستند. الجزایر بزرگترین کشور این قاره در شمالیترین بخش و حاشیه دریای مدیترانه آرمیده است و آفریقای جنوبی در جنوب این قاره یکی از شاهراههای کشتیرانی را در اختیار دارد و این هر دو کشور روابط بسیار خوبی با ایران دارند و هردو تاریخ بسیار تیرهای از حضور استعمار تجربه کردهاند.
این روزها اما مقامات عالی اقتصادی حدود ۴۰ کشور از این ۵۴کشور در ایران به سر میبرند تا در دومین اجلاس ایران و آفریقا حضور پیدا کنند. اجلاسی که بیش از هرچیز عزم جزم ایران برای بازگشت فعالانه به قاره سیاه را به نمایش میگذارد؛ زیرا کشورمان پیش از این هم در دورههای مختلف به آفریقا رفته و در برهههایی حتی توانسته با استفاده از فرهنگ غنی خود به نظامسازی هم بپردازد. حکومت فاطمیون در این قاره را شاید بشود یکی از معروفترین حکومتهایی دانست که ارتباط تنگاتنگی با ما داشتهاند.
اما با گذشت زمان روابط ایران با آفریقا متأثر از دو عامل مهم بهشدت به محاق رفته است. این دو عامل هم چیزی نیست مگر ضعف مفرط نظامات حاکم بر ایران در دو دوره پهلوی و قاجار و همچنین حضور پررنگ استعمار در قاره زرخیز آفریقا. هردو این عوامل بیش از هرچیز به ضرر سیاهان تمام شده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی دو اصل اساسی به سیاست خارجی ایران بازگشت که بهطور خلاصه میتوان آنها را اینگونه تقریر کرد.
۱- ضدیت با امپریالیسم و استعمار: اولین و شاید مهمترین پیام امام خمینی(ره) در انقلاب کبیر ایشان ضدیت با استعمار مادی و معنوی است. امام(ره) با جهان شناسی خاص خود رسالت اصلی انسان را مبارزه برای رسیدن به قرب الهی تعریف میکردند و همین امر زمینه مبارزه با دشمنان این سلوک را فراهم میکند. پر واضح است اصلیترین دشمن انسان در این مسیر طاغوتها هستند که مستقیم از قدیمیترین دشمن انسان، یعنی شیطان دستور میگیرند. بهاین شکل امام خمینی(ره) ضدیت با استعمار و امپریالیسم را در ادامه مبارزه فردی و جمعی با شیطان میدانند. همین اهمیت و گستردگی سبب شده این اصل به مهمترین اصل در سیاست خارجی ایران تبدیل شود.
۲- ثبات به نفع مردم: دومین اصل مهم انقلاب اسلامی در سیاست خارجیاش پس از تلاش برای آزاد شدن انسانها از بندهای استعمار، رساندن آنها به ثبات است. این یک اصل قرآنی مهم است، آنجا که این کتاب مقدس امر به ایجاد اصلاح در امور برادران میکند. اینگونه است که در پروندهها و پروژههای مختلفی ایران تلاش کرده همواره نقش میانجی را داشته باشد.
این دو اصل مقدمات نظری ارتباطات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران را در هر نقطه دنیا تأمین کرده و میکند. مرور روابط ایران با قاره سیاه در دو دهه گذشته هم نشان از اجرایی شدن همین دو اصل دارد. ایران در کشورهای مختلف آفریقایی همواره تلاش کرده ملت این قاره را برای رهایی از چنگال استعمار غربی بیدار کند و به همین دلیل است که میبینیم از جنبشهای این قاره حمایت میکند؛ چه این جنبشها در الجزایر در شمال باشند، چه در آفریقای جنوبی در جنوب این قاره. همچنین ایران تلاش کرده با تأمین نیازهای سختافزاری و نرمافزاری دولتهای مستقل به آنها برای بازگرداندن ثبات به این کشورها کمک کند. حضور ایران در لیبی، اتیوپی و حتی الجزایر را میتوان در همین زمینه ارزیابی کرد.
بنابراین مرور اتفاقات تاریخی دو دهه گذشته نشان میدهد ایران تصمیم گرفته بار دیگر به جنوب خط استوا بازگردد.