گفتوگو با اعضای لشکر فاطمیون لحظاتی قبل از اعزام به سوریه
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۳۴۸۶۶
قول دادم، از همان ابتدای درخواستم برای تهیه گزارش از اعزام مدافعان حرم افغان؛ قرار گذاشتیم که ننویسم، نگویم کجا آن جمعیت داوطلب را میبینم؛ کِی مهمانشان میشوم، قول دادم ننویسم کجا به بدرقهشان میروم. کجا با چند نفر از آنها برای چند دقیقه کوتاه گفتوگو میکنم، قول دادم و حالا پای قولم هستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی من هستم و یک جمعیت انبوه از اعضای فاطمیون. از مدافعان حرم افغان، که سر از پا نمیشناسند برای اعزام به سوریه. نیروهای داوطلبی که از یک ساعت پیش منتظرند، منتظر پرواز به آن سوی مرزها، جایی دور از وطن اصلیشان، جایی درست وسط جنگ و جدال و خونریزی، زیر آتش گلوله و خمپاره.
جمعیتی که خودشان را از نقاط رساندهاند تا مدافع حرم حضرت زینب(س) بشوند، مردانی که در انتخاب راه، یک لحظه تردید نکردهاند؛ مردانی مثل داوود، مرتضی، علی، شریف، سیدعلیرضا، سید ابراهیم، سید میرحسین. مردانی که میروند تا ثابت کنند دفاع از اسلام مرز نمیشناسد. برای آنها همه جا مرز وطنشان است، حتی اگر کوچهپس کوچههای قندهار و کابل و هرات نباشد؛ جایی که به دنیا آمدند...
این گزارش عکس ندارد؛ بهخاطر مسائل امنیتی اجازه همراهی عکاس به ما داده نشد؛ شما خودتان برای این قهرمانها تصویر بسازید.
روایت اول؛ داوود .الف، 26 ساله
بار چندمی است که اعزام میشوی؟
دفعه سوم است.
بار اول کی بود؟
یک سال پیش.
خانوادهات از ماجرای اعزامت باخبرند؟
اول نگفته بودم اما الان دیگر میدانند.
مخالفت نیستند؟
نه... گفتند ما تو را سپردیم به حضرت زینب(س).
چه انگیزهای برای رفتن به سوریه داری؟
فقط و فقط دفاع از حرم از حضرت زینب(س) ...تا وقتی امنیت در آنجا برقرار نشود این وظیفه به گردن ماست. اصلا ما را خود حضرت زینب(س) میطلبد که میرویم.
ساعت چند راه افتادی که این وقت صبح اینجایی؟ هنوز هوا خیلی روشن نشده.
من و دوستانم همیشه حدود ساعت 3 صبح از شهرمان راه میافتیم. چند نفری یک ماشین دربست میگیریم مستقیم میآییم همینجا.
از جنگ نمیترسی؟
نه ...ما داریم از اسلام دفاع میکنیم، این وظیفه ماست.
زیارت حضرت زینب(س) هم رفتی؟
بله... همان بار اول رفتم. حس خیلی خوبی داشت. واقعا فهمیدم که حضرت زینب(س) آنجا تنهاست.. دل آدم یک جوری میشود، با خودت میگویی باید حتما دوباره بیایم.
روایت دوم؛ مرتضی. ح، 22 ساله
شما هم بار اولی نیست که اعزام میشوی؟
بله...این بار چهارم است.
اولین بار کی بود؟
ماه رمضان سال 95.
چه شد که فکرت رسید مدافع حرم بشوی؟
وقتی دیدم که به حرم بی بی رقیه و بی بی زینب، بیاحترامی میشود، غیرتم قبول نکرد که این اتفاق بیفتد...
به خانوادهات گفتی؟
بله ...رضایتشان را گرفتم.
تا حالا چقدر سوریه بودی؟
دوره اول سه ماه ماندم بعد هر دوره دوماه ماندم.
بیشتر کدام منطقه بودی؟
بیشتر خانطومان .
تا حالا در چند تا عملیات شرکت کردی؟
حدودا 15 تا... تقریبا در هر ماموریت، 5 بار عملیات میرویم.
کی از شهرت راه افتادی؟
ساعت 2 شب .
از دوستانت کسی مدافع حرم است؟
مصطفی بخشی که شهید شده و هنوز پیکرش برنگشته.
روایت سوم؛ علی. ن، 24 ساله
خانوادهات میدانند مدافع حرمی؟
بله میدانند. از همان اول به آنها گفتم میخواهم مدافع حرم بشوم.
مخالفت نکردند؟
نه مادرم خیلی هم خوشحال شد، گفت افتخار میکنم که برای دفاع از حرم می روی.
این چندمین باری است که اعزام میشوی؟
بار سوم.
چه انگیزهای باعث شده برای دفاع از حرم داوطلب بشوی؟
انگیزهام به خاطر مذهبم است. به خاطر دینم. به خاطر اهل بیت.
اوضاع سوریه را اولین باری که رفتی چطور دیدی؟
خیلی بد بود. واقعا نیاز است که برویم آنجا بجنگیم. شاید آدمهایی که دور از جنگ هستند، این نیاز را احساس نکنند اما آنجا به نیروهای داوطلب نیاز دارند. وقتی آنجا هستی و اوضاع احوال را میبینی، این ضرورت را حس میکنی که باید رفت و جنگید. چون اگر ما امروز آنجا نجنگیم باید فردا و پسفردا در افغانستان بجنگیم. به خاطر همین من به عنوان یک شیعه افغان به خودم واجب میدانم که در سوریه بجنگم.
با نیروهای تکفیری برخورد نزدیک هم داشتی؟
بله... در میدان جنگ آنها همیشه مقابلمان هستند، آنها خیلی خیلی وحشیتر از این چیزهایی هستند که در اینترنت پخش میشود، زشتترین اعمال را دارند، براحتی سر میبُرند، رحم ندارند، قصیالقلب هستند.
زیارت حرم حضرت زینب(س) رفتی؟
هر دفعه که اعزام میشوم میروم. اما بار اولی که رفتم یک حال خوبی داشت که هنوز یادم نرفته، ما شب رسیدیم دمشق بعد رفتم حرم حضرت رقیه بعد هم رفتیم حرم حضرت زینب. اصلا باور نمیکردم که آنجا هستم. با خودم گفتم علی، قسمت را ببین، خدا خواست که تو از افغانستان این همه راه بیایی و برسی اینجا.
درباره مدافعان حرم برخیها بیانصافی میکنند میگویند که این مدافعان به خاطر پول میروند؟ این را شنیدهای؟
بله...شنیدهام اما حقیقت این است که وقتی در عملیات هستی و از هر طرف به تو شلیک میشود، یک دنیا پول هم ارزشش را از دست میدهد.چون نمیدانی که زنده میمانی یا نه!
در کوله پشتیات چه چیزهایی داری؟
چیزخاصی ندارم ، فقط لباس است و چندتا عکس یادگاری از خانوادهام.
روایت چهارم؛ شریف .ح، 30 ساله
دفعه اولی که اعزام شدی چه سالی بود؟
سال 92.
یعنی چهارسال است که مدافع حرمی؟
بله... اگر خدا قبول کند.
چطور به این فکر رسیدی که باید مدافع حرم بشوی؟
این راهی است که همه ما باید برویم ، مرگ بالاخره برای همه هست ، چه بهتر که مرگت به این شکل از راه برسد و در راه اسلام باشد، اینطوری حداقل سرت بالاست که برای اعتقادات جانت را از دست دادهای.
یعنی تو هم به خاطر اعتقادات میروی سوریه؟
بله. دفاع از اسلام برای همه ما واجب است.پیشوای دینمان گفته که باید از مرزهای اسلام دفاع کرد.
خانوادهات میدانند مدافع حرمی؟
اوائل نمیدانستند الان دیگر میدانند.
ازدواج کردی؟
بله.
بچه هم داری؟
یک پسر 7 ساله دارم.
شغلت چیست؟
کارگر ساختمانی هستم.
حال و هوای بچهها در سوریه چطور است؟
خیلی خوب...همه با هم دوستند، آنجا تیپ ها جداست، لشکرها جداست، اما درنهایت همه با هم عملیات انجام میدهیم.
هیچوقت از شهادت نترسیدی؟
نه مرگ حق است.
نمیترسی ایندفعه که بروی دیگر برنگردی؟
نه...این راهی است که انتخاب کردم.
یعنی وصیت نوشتی؟
بله همان بار اول که رفتم وصیت نوشتم.
روایت پنجم؛ سیدعلیرضا .س، 30 ساله
از کی اینجایی؟
از 4 صبح.
چند وقت است که سوریه میروی؟
از سال 93.
بچه هم داری؟
4 تا بچه دارم؛ 13 ، 8 ، 4 و یک ساله.
با خودت نگفتی بروی سوریه، شهید بشوی تکلیف این بچهها چه میشود؟ آنها را به چه کسی سپردی؟
سپردم به خدا...از او بزرگتر هم مگر هست؟ خودش هوای بچههای شهدا را دارد.
اصلا چه انگیزهای برای مدافع حرم شدن داری؟
انگیزه نمیخواهد...خودش ما را می طلبد...خودش ما را در این راه قرار میدهد. باید طلبیده شوی که بروی...
کلا چند ماه سوریه بودی در این مدت؟
سرجمع 20 ماه.
پس همه فصلهای سال را هم تجربه کردی؟ جنگ در سوریه در کدام فصل سخت تر است؟
بله همه را...اما زمستانهای سوریه از همه سختتر است، خیلی سرد است، زیر برف داخل سنگر ...چادر...خیلی سخت است.
کدام مناطق بودی؟
خیلی جاها، حلب، دمشق، اثریا ، طرطوس.
از دوستان نزدیکت کسی هم شهید شده؟
بله زیاد...اتفاقا از وقتی آنها شهید شدند انگیزه ما هم بیشتر شد که انتقام خونشان را از داعش بگیریم.
در این مدتی که در جنگ سوریه بودی، مجروح هم شدی؟
چند بار مجروح شدم حتی یک بار تا دم شهادت رفتم، اما شهادت لیاقت میخواهد نصیب هرکسی نمیشود.
روایت ششم؛ سیدمیرحسین .ح، 38 ساله
چندمین دفعهای است که اعزام میشوی؟
دفعه هفتم. تقریبا سه سال است که میروم سوریه.
ازدواج کردی؟
بله سه تا هم بچه دارم، دوتا دختر ، یک پسر.
چه شغلی داری؟
کارم رانندگی است.
چطور شد برای دفاع از حرم داوطلب شدی؟
همیشه آرزو داشتم موقعیتی پیش بیاید از اسلام دفاع کنم...بعد وقتی رفتم سوریه و چشمم به گنبد حرم بی بی زینب (س) افتاد، یک حال غریبی به من دست داد، حالم عوض شد، با خودم گفتم خدایا من و اینجا؟ باور نمیکردم من را طلبیده باشد، همانجا زیارت کردم و خدارا شکر کردم که من را به آرزویم رساند.
وحشیگری نیروهای داعش را هم به چشم دیدهای؟
زیاد... ما از وحشی گری آنها یک چیزهایی شنیدهایم اما آنها واقعا وحشی هستند، واقعا گمراهند، انسانها را سلاخی میکنند، من به چشمهای خودم دیدم که زنها و بچهها را سلاخی کرده بودند...
وقتی تصمیم به رفتن گرفتی میدانستی که ممکن است انتهای این راه جانت را بگذاری؟
بله...من که برای تفریح و سیاحت نرفتم، برای جنگ رفتم، جنگ هم هزینه دارد، حتی شاید به قیمت جانت تمام شود...همه ما که اینجا هستیم این را میدانیم.
اما بعضیها هم مدعیاند که مدافعان حرم برای پول میروند؟
هرکسی میگوید ما برای پول میرویم، بیاید من دو میلیون تومان به او بدهم ، بگویم شما تا سر کوچه برو، اما این احتمال را در نظر بگیر که شاید کشته بشوی!این ریسک را قبول میکنی؟ هیچ کسی برای پول جانش را کف دستش نمیگذارد. من از همه آنهایی که میگویند ما به خاطر پول میرویم میپرسم، شما چقدر میگیرید تا کشته شوید؟ جان تان را به چه مبلغی معامله میکنید؟!...کاش بدانید که هدف ما چیز دیگری است.
روایت هفتم: سید ابراهیم . ح، 35 ساله
شما چندمین باری است که اعزام میشوی؟
این دفعه دهم است، تا حالا 9 بار رفتم سوریه.
برای مایی که سوریه را از نزدیک در این شرایط خاص ندیده ایم، کمی از حال و هوای سوریه بگو...بالاخره شما 9 بار رفتی سوریه.
سوریه یک حال عجیبی دارد، اول اینکه حتما باید طلبیده شوی که بروی، من آدمهایی را می شناسم که له له میزنند ، برای رفتن اما قسمت شان نشده، چون آن کسی که باید ، آنها را نطلبیده، به خاطر همین من خداراشکر می کنم که این لیاقت را داشتم که پایم به این جا باز شود.فقط وقتی آنجا باشی میفهمی که وظیفه همه مسلمان هاست که بروند و دفاع کنند و چقدر آنها به کمک نیاز دارند. آنجا صحنههایی را آدم می بیند که دلش خون می شود.
مثلا چه صحنه هایی؟
همه اینهایی که در کلیپ ها از وحشیگری داعش میبینیم، همه اینها آنجا صد درجه بدتر وجود دارد، همه اینها مستند است، آنها واقعا رحم ندارند.
شما با چه انگیزهای مدافع حرم شدی؟
راستش را بگویم بار اول با چند تا از دوستانم همراه شدم، فقط میخواستم تجربه کنم ببینم آنجا چطور است، اما وقتی یک بار بروی دیگر نمی توانی دل بکنی.من هم از وقتی سوریه رفتم حس و حالم عوض شد؛یک آدم دیگر شدم.
بچه هم داری؟
سه تا بچه دارم.
کارت چیست؟
بنا هستم.
فکر میکنی چه عاملی باعث شده این همه داوطلب برای دفاع از اسلام در خاک سوریه وجود داشته باشد؟
تنها عامل همین معجزه اسلام است. آنجا حزب الله لبنان علیه داعش میجنگد، ما (فاطمیون) هستیم، برادران ایرانی مان هستند، زینبیون (پاکستانی ها) هستند، خود سوری ها هستند، وقتی این همه افراد مختلف کنار هم برعلیه یک دشمن میجنگند، چه دلیلی جز معجزه اسلام می تواند وجودداشته باشد. همه ما آنجا مثل برادر در یک جبهه می جنگیم...
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۳۴۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هر جوان فلسطینی به قدر یک لشکر تاثیر دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: قریب به یک قرن است مساله اشغال فلسطین و تشکیل دولت یهود، از مسائل مهم جهان اسلام است. علمای مسلمان، فراخور مسؤولیتشان و در موقعیتهای اجتماعی و سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان دادهاند. علمای شیعه نیز از همان ابتدای اشغال فلسطین، از این مساله ابراز نگرانی کرده و با فلسطینیان هم دردی نشان دادهاند؛ و بر مبارزه با اشغالگران تا آزادی سرزمین فلسطین تاکید کردهاند. گرچه در طی دهههای اول تشکیل دولت صهیونیستی در خاک فلسطین، پیشگامان مبارزه با اشغالگری، کشورهای عرب همسایه فلسطین، مانند مصر و سوریه بودند، اما شکستهای پیاپی اعراب از اسراییل، بیشتر این کشورها را از دایره حمایت از مبارزان فلسطینی خارج کرد و در نهایت بیشتر آنان تن به سازش با رژیم صهیونیستی دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی (ره)، مبارزه با اشغالگری صهیونیستها و حمایت از فلسطین، به عنوان یک سیاست ثابت توسط مسؤولان جمهوری اسلامی اعلام و اتخاذ شد. اکنون سخن عالمان شیعه مبنی بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین، با ابزار قدرت و سیاست که به دست انقلابیون مسلمان افتاده بود، به گوش مسلمانان منطقه و مردم جهان میرسد .
بر هیچکس پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران بر پایه مبانی دین مبین اسلام به وجود آمده است. بر همین اساس حمایت از منافع جهان اسلام به خصوص ملتهای مظلوم مسلمان از اولین شعارهایی بود که توسط امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.
این در حالی بود که رژیم منحوس پهلوی جزو اولین دولتهای اسلامی بود که اسراییل این دولت جعلی را به رسمیت شناخته بود.
آرمان امام راحل جان تازه ای به پیکر انتفاضه دمید و ابتکار تعیین جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس عامل ماندگاری مساله فلسطین شد.
پس از ارتحال حضرت امام (ره) علم این آرمان خواهی بر دوش خلف صالح او یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) قرار گرفت. گستره اطلاعات معظم له و اشراف ایشان بر مبانی فقهی، تاریخی و سیاسی مساله فلسطین هر کسی را به پای سخن ایشان میکشاند.
در فرصتی که دست داد بر اساس کتاب «مساله فلسطین از نگاه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)» نوشته سعید صلح میرزایی که توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده به بررسی و مرور نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه پیرامون مساله فلسطین طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ پرداختیم.
قسمت اول تا هجدهم فلسطین در بیانات رهبر انقلاب در پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی هستند:
* «مساله فلسطین مساله عربی و اسلامی نیست، یک مساله انسانی است»
* «محو اسراییل با اراده و عزم ملتها ممکن است»
* «مصائب انسانی در مصیبت و قضیه فلسطین جمع است / اسراییل زیر تل ریگها دفن خواهد شد»
* «فلسطین قطعهای از خاک اسلامی است و وظیفه همه بازگرداندن آن است»
* «عامل قیام فلسطین خود فلسطینیها هستند»
* «ناقصبودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل»
* «اسراییل غده بدخیم سرطانی منطقه است»
* «فلسطین در مبارزه خود ملت ایران را الگو قرار داده است»
* «ایستادگی ایران و ادامه نهضت فلسطین توسط نسل سوم»
* «فلسطینیها چون از میهنشان دفاع میکنند در بیان غرب تروریستاند»
* «طراحی تحولات منفی در سطح بینالمللی در قالب ناتوی فرهنگی»
* «خبرگزاریهای معروف دنیا متعلق به صهیونیستها هستند»
* «جمهوری اسلامی مرکز مقاومت است / طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا؛ آن روی سکه افسانه نیل تا فرات»
* «آمریکا و تبدیل فلسطینیان به تروریست و اسراییل به مدافع»
* «اصل ماجرای فلسطین چیست؟»
* «ایران در عهد پهلوی خانه امن صهیونیستها بود»
* «اسراییل از ابتدای شکلگیری به حقوق فلسطینیان تجاوز کرده است / تاثیرات پیمان ننگین کمپ دیوید»
* «یک مقاومت جهانی علیه صهیونیسم پدید آمده است»
در ادامه، مشروح قسمت نوزدهم این پرونده را میخوانیم؛
قدرت ملت فلسطین در عین مظلومیت، و عجز صهیونیستهای غدار جبار
امروز ملت فلسطین در عین مظلومیت، قدرت صهیونیستهای غدار را که پشت سر آنها قدرت آمریکاست، به چالش کشیده و آنها را دچار عجز کرده است. امروز اسراییل احساس میکند که در مقابل مبارزان فلسطینی هیچ راه صحیح و منطقی در مقابلش نیست. این به خاطر ایستادگی آن ملت است؛ چون آن ملت ایستاده است. یک روز دشمن آنها از امروز ضعیفتر بود، اما توانست بر ملت فلسطین تسلط پیدا کند؛ چون مقاومت نبود. امروز دشمنشان صد برابر از آن روز قویتر است، اما در مقابل ملت فلسطین دچار ناتوانی است؛ چون این ملت امت اسلامی در هر نقطهای ایستاده و قیام کرده است. معنای ایستادگی که باشد، این است. امروز همین جمعیت فلسطینی مظلوم که روزانه دچار مصائب و قساوتهای رژیم صهیونیستی هستند، توانستهاند آن رژیم ظالم و ناحق را دچار اختلال کنند. امروز بسیاری از کشورهای عربی و همسایههای فلسطین، اگر موردتهاجم اسراییل نیستند، به برکت مقاومتی است که آن مردم امت اسلام و ملتهای عرب به خصوص همسایگان فلسطین حق بزرگی دارند. امروز دشمن اهداف خود را صریح بیان میکند. صریحا میگویند با بیداری اسلامی مخالفند و میخواهند آن را در هم بکوبند. صریحا میگویند که میخواهند نقشه خاورمیانه را عوض کنند. تغییر نقشه خاورمیانه به چه معناست؟ معنایش این است که صهیونیستهای ظالم عامل دست استکبار جهانی را همه کاره منطقه کنند و در این منطقه هیچ کشور و دولت و قدرت و ملتی نباشد که در پنجه استثمار صهیونیستها نباشد. امت اسلامی در مقابل این هدفها باید بایستد.
تهدید هر جوان فداکار فلسطینی به قدر یک لشکر
مبارزهای که امروز ملت فلسطین شروع کرده است، مبارزه یک ارتش با یک ارتش دیگر نیست تا ما بگوییم او چند دستگاه تانک دارد، این چند دستگاه تانک دارد؛ او بیشتر دارد یا این بیشتر دارد. مبارزه تنها و جسمها و جانهای افرادی است که از مرگ نمیترسند. هر جوان فداکاری که در مقابل رژیم اشغالگر قرار میگیرد، به قدر یک لشکر آنها را تهدید میکند. جواب این انسان را دیگر تانک و موشک و هواپیما و هلیکوپتر آپاچی نمیدهد. وقتی یک انسان ولو یک نفر از مرگ نترسید و خود را برای فداکاری در راه خدا و در راه وظیفه آماده کرد، برای دنیاداران بی انصاف بزرگترین خطر میشود. لذا شما دیدید در مقابل این جوانان شهادت طلب، آمریکاییها در بالاترین سطح، صریحا موضع گیری کردند. من می گویم این موضع گیریها فایدهای ندارد. این شهادت طلبی از روی احساسات نیست؛ از روی اعتقاد به اسلام و روز قیامت و ایمان به زندگی بعد از مرگ است. هرجا اسلام به معنای حقیقی خود وجود داشته باشد، این خطر علیه استکبار وجود دارد. استکبار برای تسلط بر فلسطین مجبور است با اسلام مبارزه کند. مبارزه با اسلام، یعنی مبارزه با دنیای اسلام و این مبارزه به جایی نخواهد رسید.
قدرت اسراییل، ناشی از عدم اتحاد مسلمین
مسلمانان بر فراز همه شعارهای خود چه شعار قومیت، چه شعار مذاهب اختصاصی خودشان، چه شعارهای مربوط به سیاستهای خودشان باید شعار وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را قرار دهند. امروز برای آنها یکی ازکار آمدترین شعارها این است. میدانیم که استعمار و استکبار و دست قدرتهای بیگانه همیشه سعی کرده است با انواع و اقسام حیلهها این وحدت را درهم بشکند؛ که یکی از خبیثترین حیلهها، حیله غصب سرزمین فلسطین و کاشتن شجره خبیثه صهیونیسم در سرزمین اسلامی فلسطین یعنی در قلب ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی بوده است. اگر ما امروز وحدت میداشتیم و اگر به معنویت اسلام تکیه میکردیم، دشمن نمیتوانست با این وضوح ملت فلسطین را در خانه خودش این گونه مورد شکنجه و فشار و تعقیب و آزار قرار دهد.
قضایای فلسطین دل هر انسان غیرتمندی را ولو زیاد تدین هم نداشته باشد، خون میکند و راحت و آرام را از او میگیرد. کیست که منظره حمل پر احساس کودک یکی دو سالهای را که کشته شده است، ببیند و بتواند راحت بخوابد؟ کیست که محاصره مردم را در خانهها و کوچهها و خیابانها و شهرهایی که متعلق به آنهاست و زمینی که استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفن است، ببیند و متاثر نشود؟ امروز مردم بیت المقدس و الخلیل و غزه و بقیه مناطق و سرزمین مغصوب را محبوس کردهاند؛ آنها را در خانه خودشان می کشند؛ در خانه خودشان پدران و مادران را به داغ فرزندانشان مینشانند؛ به آنها گرسنگی میدهند و آنها را محاصره اقتصادی میکنند. اگر امت اسلامی متحد بود، مگر چنین چیزی ممکن بود؟ امروز هم واجبترین فرایض ما ملتها و دولتهای مسلمان این است که در این قضیه با هم وحدت کلمه پیدا کنیم.
شدت عمل دشمن؛ نشانه ضعف و بی تدبیری
شدت عمل دشمن غالبا نشانه ضعف و بی تدبیری اوست. به صحنه فلسطین و به ویژه غزه بنگرید. حرکات بی رحمانه و دژخیمانه دشمن در غزه که نظیر آن درتاریخ ظلمهای بشری کمتر دیده شده است، نشانه ضعف او در فائق آمدن بر اراده مستحکم آن مردان و زنان و جوانان و کودکانی است که با دست خالی، در برابر رژیم غاصب و پشتیبانش یعنی ابرقدرت آمریکا ایستاده و خواسته آنها را که رویگردانی از دولت حماس است زیر پای خود افکندهاند.
پیروز نهایی در این کارزار حق و باطل، جز حق نیست و این ملت مظلوم وصبور فلسطین است که سرانجام بر دشمن پیروز خواهد شد. همین امروز هم علاوه بر ناکامی در شکستن مقاومت فلسطینیان، در عرصه سیاسی با دروغ درآمدن داعیههای آزادی طلبی و دموکراسی خواهی و شعار حقوق بشر، شکست سختی بر آبروی رژیم آمریکا و بیشتر رژیمهای اروپایی وارد آمده است که به این زودی قابل جبران نخواهد بود. رژیم بی آبروی صهیونیستی از همیشه روسیاهتر و برخی رژیمهای عربی نیز در این امتحان عجیب، بازنده تتمه آبروی نداشته خودند.
کد خبر 6087631 الناز رحمت نژاد